eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
یابن الحسن.. یابن الحسن صاحب عزا امشب شمایی امشب عزادار پدر در سامرایی یابن الحسن یادت میاید سالها پیش بابا چسان کردش زتو قصد جدایی بازهر کین معتمد مسموم گردید شدعسکری در راه دین خود فدایی یادت میاید جرعه ی آبی طلب کرد نوشید با یاد شهید کربلایی می سوخت اززهر هلاهل تاروپودش آن لحظه حالش بود حالی مجتبایی جانها بسوزد از برای آن دمی که افتاد بین پیکر و روحش جدایی بگرفته بودی راس بابا را بدامن پیش تو مولا جان نبودی آشنایی غسلش بدادی وکفن کردی پدر را جانها فدای اشکت ای روح خدایی بادا سرت مولا سلامت زین مصیبت کی می شود بر شیعیانت رخ نمایی ای کاش در هشت ربیع سال دیگر همراه تو گردیم آقا، سامرایی شاعر : اسماعیل تقوایی
یا امام عسکری(ع) بیا رویم دلا سامرا سری بزنیم بیابه خانه ی مولا حسن(ع) دری بزنیم ربیع اول وهشتم زماه می باشد بیا که سر به دل خون عسکری(ع) بزنیم شرر زده به تنش زهر ظلم وکینه، بیا سری به حضرت مسموم پیکری بزنیم صدای واعطشایش به گوش می آید بیاکه در غم او بر دل آذری بزنیم کنار مهدی اش امن یجیب می خواند بیا سری به امامان مضطری بزنیم به گریه است پسر در عزای بابایش بیا که سر به یتیم مکدری بزنیم بیا دلا که تسلای خاطرش گردیم به قبرپاک پدر همرهش سری بزنیم شاعر : اسماعیل تقوایی
امام عسکری(ع) بازهم یک حسن وزهر وشرر بر پیکر باز از نسل علی گشته یکی،پاره جگر باز هم غربت وتنهایی اولاد نبی زآسمان علوی باز غروب اختر سامرا غم زده از قتل امامی مظلوم باز راس پدری بر سر زانوی پسر عسکری گشته جوانمرگ وبگرید عالم در غم یازدهم گنج ولا را گوهر مهدی اش آمده از پرده غیبت به برش تا که گیرد همه اسرار امامت زپدر اشکهایش بچکد بر رخ بابای جوان آن یتیمی که بود عرش وزمین را زیور تاکه روح از تن مولا حسن آمد به برون صاحب عصر وزمان گشت عزادار پدر سامرا گشت سیه پوش غم مولایش بر دل جمله محبان غم او شد آذر مهدیش بهر پدر خواند نماز میت کرد اثبات که باشد به خلایق رهبر رفت آغاز کند غیبت کبرای خودش ای خوشا روزظهوری که نماید منظر شاعر : اسماعیل تقوایی
حسين_جان❤️ 🌹چہ‌ڪنم دسٺ خودم نیسٺ بہ‌دل غم دارم ❣️قد یڪ ڪوه ڪہ نہ،وسعٺ عالم دارم 🌹شده‌ام زار وپریشان نظرے ڪن مولا ❣️ڪہ فقط دیدن شش گوشہ بہ دل ڪم دارم 💚 🌷 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 حاج محمود کریمی 🔸شب جمعه حرمش دیدنیه.... 💌 بفرستید برای اونایی که این روزها دلتنگ زیارت امام حسین (علیه‌السلام) هستند... 🔅السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زهر افتاده به جان جگرم مهدی جان لرزه انداخت ز پا تا به سرم مهدی جان به لب خشک پدر آب گوارا برسان که من از سوز عطش شعله ورم مهدی جان قدح آب همینکه به لبم شد نزدیک غم لب های حسین زد شررم مهدی جان قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد کشته از صحنه ی دیوار و درم مهدی جان لحظه ای نیست عزیزم که تداعی نشود وقعه ی کرب وبلا در نظرم مهدی جان زینب و بزم یزید و لب خشکیده و چوب خون قلبم چکد از چشم ترم مهدی جان می درخشد رخ ماه تو بیاد آوردم سر نورانی هجده قمرم مهدی جان (سعید خرازی) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک ایها العسکری نوکراتو آقا سامرا میبری شب شهادتت جایی جز حرم نمیرم پیرهن سیامو از دست مادرت میگیرم فَلیَبکِ الباکون و یَضِجُ الضاجّون بارون می باریم با اشکای آقامون آجَرَکَ الله بقیة الله **** السلام علیک ایها العسکری خسته و بی رمق لحظه ی آخری کنار بستر باباست بی قرار و آرام یتیم شدن هنوز خیلی زوده واسه آقام وَیَعِجُ العاجّون غریبه آقامون دلای آماده دلای سرگردون آجَرَکَ الله بقیة الله **** السلام علیک ایها العسکری روضه خونی برا خواهر و مادری چقدر توی دل قاتل کینه ی حسینه جلوی چشم زهرا رو سینه ی حسینه یه خواهری داره میبینه از بالا برادرش مونده به زیر دست و پا آجَرَکَ الله بقیة الله ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز جمعه شد دلبر نیومد 😭😭 تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان صلوات ✦✧✾═✾🌹✾═✾✧✦ 🕊اللهم عجل لولیک الفرج بحق مادرت زهرا 🤲😭 🌱‌⃟🌸๛ =====🍃🌹🌸🍃=====
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷سلام بر دلاورانی که قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم🌷 امروز ۳۱ شهریور، سالروز حمله رژیم بعثی صدام به ایران، تحمیل جنگ هشت ساله بر ایرانیان و آغاز هفته‌ی دفاع مقدس است.... یاد همه شهدا و سربازان وطن گرامی باد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌱‌⃟🌸๛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الشهداء والصدیقین🌷 ┄┅═✧❁✾❁✧═┅┄ (هدیه به جانبازان عزیز دفاع مقدس) مــرد بــارانــیِ غــــزلهـــایــم پا به پای قلم ، غزل می خواند اشک و آهــش ، تمــام دفتـر را واژه واژه به عشـق می سوزاند بود جـــامانده از قبیلـهٔ عشـــق در نگاهـــش ، هوایِ رفتــن بود روزهــــایِ مـــلال آور را در غــم و اضـــطرار می پیمود درد را جرعه جرعه می نوشید خَـــم به ابرو ولـــی نمــی آورد شـــوقِ دیـدارِ آسمـــان هـــا را در سر و جان خستـه می پرورد توی تقـــویم ذهــن خود هر بار عکـــسهـا را ورق ورق مــی زد زیر گوشــش صـــدای شلیــکی سمت دشمن ، تَتَـق تَتَـق می زد عکـسِ یارانِ رفتـــه اش ، او را سمت دشتِ جنـون رها می کرد رَدّی از اشـک ، راهِ مــوجــی را رو به خـاک شلمچه وا می کرد موج بر ســاحل ســرش می زد آسمـان ، پا به پاش می چرخید ساعتـی بعد ، بغــض چشمانش رو به طفلش ،غریب می خندید دشت مجنــون ، شبیه دریا بود در نگـــاه شهیــــد جــامــانــده حسرت از چشمهای او می ریخت عـــاجـــزانه به یاد فــرمـــانــده در خیــالش تفنــگ در دســتش تیـــرها را  به شب گِــرِه می زد کارش این بود ، خــاطـراتش را پیــش چشــمان خــود بیـــاویزد خاطراتش چقـــدر باران داشت خســـته از روزگار ، مــی بــارید مثــــل ابـــرِ گرفتـــهٔ پاییــــز در فـــراقِ بهـــــار مـــی بارید کاش می شد که این زمستان هم می گذشت و بهـــار مـــی آمـــد حسرتی را که در دلش می کاشت بـــا شهــــادت ، به بـــار مـــی آمد روزی از روزهــــای دلتنــــگی لالــهٔ بـــاغ حســـرتش گـــل داد آسمــان از زمیــن جـــدایش کرد با خـــودش بــرد تا بهــشت آبـاد ┄┅═✧❁✾❁✧═┅┄ 📝رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۰/۲۹ ┄┄┅┅✾┅┅┄┄
«بسم رب الشهداءوالصدیقین» هدیه به ارواح طیبهٔ شهدای هشت سال دفاع مقدس وسید شهیدان مقاومت حاج قاسم سلیمانی """"""""""""""""""""""""""""""" بِســمِ  رَبِّ الشّــهـید ،  بِســمِ النّــور بِســمِ خـاک  شلــمچه بســم الــهور بِســمِ  ســر بنــدهـای  "یا زهــــــرا" روی   پیــــشانیِ  ســراســر ، نــور بِســمِ  غــــوّاص هـــای پـر بســــته بیـــنِ  امــــواج وحشـــیِ پر شـــور بِســمِ   مـــردان   عرصـه های جنون یـــاد   آن  فاتــــحان   قلّــــهٔ نـــور یــاد خــاک طــلائیــــه ، مجـنــون یــاد لیـــــلای ســرزمــین صـــبور آه ، یــادش   بــخــیر   خــرمشـــهر یـادِ  آن مـــردمـان  پـاک و  غـــیور یــاد آنـــان  که   مــــثل پــروانــه پــر گشـــودند  تا   کــــرانــهٔ   دور زنـــدگــی را در آســــمان دیـدنــد دل  بریــدنــد  از ، زَر   و  از  زور جــانشـان  شــد فدای این مـــیهن تا بــرانـنـد دشـــمــــنِ  مــــــزدور نامـــشان زیـــنت خیــابانــهاست یادشـــان مـانده در زمان ، مهجور عاشــقانـی که گـرچــه در خــاکــند شهــــسواران   رویِ   افـــلاکنــــد با شـجاعت به روی مـــین  رفـتند عاشـــقانه  از این  زمــــین  رفتند دل بریــدنــد و جـــاودانـــه شدند قد کشیــدند و بیـــکرانه شــــدند خنـــده بر دِشـــنـهٔ اجــــل کردند مــــــرگ را این چنین بغـل کردند روی لب شـــعر عشق سـر  دادند پس حسینی شدند و سـر  دادند مــثل آلالــه ، داغ  دل  دیـــدنــد مــثل باران شــدند  و  باریـدنــد خــاک جـــبهه ، هــنوز ، غـم دارد از دلـــش ، داغ   لالـــه   می بارد خاکش از خون عشق ، رنگین است داغ آلالــه ها ، چه ســنگــین است چند یوســف بدون نـام و  پـلاک ؟ چند پیــــــراهن آرمیـده به خاک؟ چند یعـــقوب چشــم بر راه است؟ چند مــادر دلـش پـــر از آه است ؟ آیــد  از  خـــاک ، بــوی پیـــــراهــن باز گشــته ست یوســـفی  به وطـن  باز ، عـــــطر   شهـــــید پیـــچــیده نور  دیگـــــر  به   شــــهر  تابیــــده بــاز   ســـوغــاتِ  خــاک  آوردنـــد بــاز   چنــــدین   پـــلاک  آوردنـــد مُشــــتی از خــاک آنکــه پرپر شــد تــربـــتِ   جـانــــماز   مـــادر  شـــد السّـــــلام  ای شهـــید پرپر عـــشق السّـــــلام  ای امـــیر سنــگر عــشق ای مــَــرامِ  تــو عاشـــــقانه تــریــن ای   شکـــوه  تو جــاودانــه تــریــن یــاد    دادی   تو  عشــــقـــبازی  را  غــــیرت و  راهِ   ســـرفـــــرازی را گفتــــی  و عـــدّه ای  نفــهمــیدنــد پشــت ســر بی دلــیل خنــدیــدنــد خــون تـو پلّــــه شــد برای صـــعود یادشــان رفــت هــرچـه بـود ونبـود با همـــین استــخوانهای  تکــه شده کار یـک عــدّه خــوب ســـکّه شـــده بگــذرم گر چه حـرف بســـیار است باز وقـــت   جـــهاد و پیـــکار است جنـــگ هــــرگـز نمــی رســــد پایان خـــار چشــمان دشــمن است ،ایران نـور و  ظـلمـت همـیشه در جنگــند حـق و باطــل دو نا هــماهنـــگــند در رگِ هــرکــه خـــون ایرانیـــست پیــــروِ  مکـــتب  سلـــیمانیــــست رفتــه قاســـم ، ولی کلامش هست رفتـــه گرچــه ، ولی مرامش هست رفتـــه او  تا ظـــــهور  ،  برگـــردد با شکـــوه و  غــــــرور ،  برگـــردد حاج قاســـم هــنوز هم زنده سـت راه او تا هـمیــــشه پاینـــده سـت عـطــــر نــاب  ظـــهـور ، می آیـد مــردی  از  جنــس نــور می آیــد """"""""""""""""""""""""""""""""" رقیه سعیدی(کیمیا)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بِسمِ رَبّ الشُّهداءوَالصّدیقین🌷 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ به  نام  نامیِ  رَبّ  شهیدان به نام  خالقِ  مردانِ میدان به  نام  سرزمین نور و ایمان تجلی گاه عشق و مهد عرفان به یاد جبهه های هشت ساله به یاد  دشت های  پُر زِ  لاله به  یاد  آن  شهیدان  خدایی همان    دلدادگان   کربلایی دلم تنگ است و باران می نگارم ز  دلتنگی ِ  یاران   می نگارم قلم  می لرزد  از  نام  شهیدان دلم خون می شود از داغ ایران دلم  خون  از  گل سرخ  شقایق حکایت دارد  از  گلهای  عاشق کنون منظومه ای از اشک و آهم غم  حسرت ، نشسته  در نگاهم دلی  دارم  رفیقان !  نینوایی چو نِی می نالد از داغ جدایی دلم  ، یاران ! هوای جبهه دارد بگو  ، باران  دلتنگی  ببارد  به دل ، خون و به چشمم گریه دارم به  یاد  همرهانم   بی قرارم به هر باغی ، ببینم  لاله ی  سرخ ز  سوز دل  بر آرم  ناله ی  سرخ نشد تکلیف من روشن ، چه سازم؟ که یک  جامانده در سوز و گدازم خوشا بر حال  آن  جاماندگانی که آخر  ، پر زدند از  دارِ  فانی مثالِ حاج قاسم ، مرد  میدان نصیبش عاقبت شد وصل جانان سلیمانی رها شد از دل  خاک شده  مأوای او  دامان افلاک سعادت یار او شد در دل شب فدا شد در  رکاب  عمه زینب سپاه حاج قاسم ، نسل جنگند همه ، یادآورانِ  فصل  جنگند شهادت را  دگرگونه   سرودند مدافع  از حریم  عشق  بودند از این دنیای خاکی پر کشیدند به  عرش و عالمِ  بالا  رسیدند شهیدان نقطه ی پرگار عشقند شهیدان مطلع الانوار  عشقند شهیدان اقتدا بر عشق  کردند شهیدان عشقبازان ، در نبردند شهیدان جلوه ی نور  خدا یند شهیدان با غم  عشق  آشنایند  همانهایی  که   مظلومانه  رفتند به سوی جنّت از این خانه رفتند میانِ  سجده ها ، ذکرِ  شبانه شهادتنامه خواندند  عاشقانه زِ بحر عشق ، تا معراج رفتند سوارِ  زورقِ  امواج  رفتند نماز  عشق را در  سنگر خون اَدا  کردند روی خاک مجنون پرستوهای  عاشق پر کشیدند مِیِ وارستگی را سر  کشیدند دلم  شد  راهیِ کوی ِ شلمچه به عشق کربلا ، سوی شلمچه شلمچه مرز صحرای جنون است شلمچه مظهر  دریای خون است شلمچه  عطر ناب یاس دارد خبر  از مادر  احساس  دارد قدمگاه  خود  زهراست آنجا شکوه  فاطمه پیداست آنجا به قول راویان فتح و سنگر چه یارانی که مثل شاه بی سر دل یک دشت را در خون کشیدند به  سمت کربلا ، بی سر  دویدند به آن جان بر کفان خفته در خون به حق  لاله های  دشت  مجنون الهی ! جامه ی ســرخ شــهادت نصیـــبم کن زِ دریای  شفــاعت من آن جامانده از این کاروانم حدیث  جبهه ، دائم  بر  زبانم همه رفتند و حسرت بر دلم ماند چه داغــی بر  دل ناقــابلم  ماند! نصیب من نشـــد  کام  شهـــادت ننوشیــدم  مِی از جام  شهـــادت ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۷/۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی جواد مقدم ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ گرفته آتیش،همه وجودم زده شرر زهر،به تار و پودم روی لب من،رسیده جونم این دم آخر،روضه میخونم روضه ی تلخ کوچه و مادر و دست بی حیا من ندیدم ولی سوزوند قلب منو اون کوچه ها لبریز درد و،لبریز آهم غریبم و شد،سامرا قتلگاهم مسموم وا اماما ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ رفته قرارم،چشم انتظارم مهدی بیا که،تمومه کارم شبیه پاییز،زرد و خزونم با لب تشنه،روضه میخونم روضه ی شمرو خنجرو حنجر سید الغریب من نبودم اونجا ولی برده ازم صبر و شکیب لبریز درد و،لبریز آهم به یاد جد،غریب و قتلگاهم مظلوم واحسینا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ الا امید،شیعه کجایی واویلتا از،غم جدایی ماه مدینه،یوسف زهرا به حق مادر،العجل آقا صاحب شمشیر علی منتقم خون خدا دل خوشیِ مستضعفین مهدی فاطمه بیا منتظر تو،دیده به راهیم اگر چه غرق،معصیت و گناهیم عجل بقیت الله @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بیا مهدی عزیز جون بابا ببین که رو لب من خون نشسته زده زهر جفا آتیش به جونم میرم از دنیا با قلب شکسته بیا صبر و قرارم مراد قلب زارم بیا سر روی پاهات دم آخر بذارم خدانگهدار پسرم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ منم خورشید شهر سامرا که غروب عمرم حالا سر رسیده درون حجره تا از پا نشستم دیدم بالا سرم مادر رسیده دیدم با حال خسته به بالینم نشسته به روی صورتش من دیدم رد یه دسته مادرم ای وای مادرم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ رسیده جون به این لبهای خشکم میسوزم یاد جدم با چش تر نبودم کربلا اما شنیدم لبه تشنه جدا شد از تنش سر منو زهر برده از حال رو خاکم یاد گودال رو خاکم یاد جسمی که شد با نعلا پامال آه و واویلتا حسین @majmaozakerine