eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5893033814053098491.ogg
775.8K
اسیری بوردمه منزل به منزل ‍ 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 اسیری بوردمه منزل به منزل غم وغصه ی عالم دره مه دل برارِ نازنین زینب ته قروون پِِرس مره بَوین زینب ته قروون برار پرس خبرها دارنه زینب پرس که درد دلها دارنه زینب اگه مه رنگ و رو تغییر هاکرده مره درد اسیری پیر هاکرده مه دل ره خون دکردنه اسیری چهل روزه برسیمه به پیری چهل روزه چهل جور داغ بدیمه شه چشِ جا خزون باغ بدیمه تـه رقیـه ره بـا لگـد بـزونه دَنیبی مـره حـرف بد بزونه برار تا مجلس شراب بدیمه نامحرمون پیش کباب بهیمه وچون چش پیش به هر بهونه خجالت کشیمه تا مِره زونه ته که دَنیبی خواخر چو بَخرده ته زینب مثل ته مار لو بَخرده از رقیه نپرس جواب ندارمه بغیر از این دل کباب ندارمه ته سره تا بَدیّه دق هاکرده اَنّـه بـابـا بـابـا  بَـوته بَمـرده دعا هاکن شه حاجت ره بهیرم الهی که ته قبر سر بمیرم بَخون «مداح» مه دل که پاره بَیّه مـه قسمت کـربلا دِواره بَیّـه 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 زینـب ای آییـنه ی مـادر ســلام از سفر برگشتی ای خواهر،سلام السلام ای همدم و همناله ام السلام ای یـار چنـدین ساله ام ای کـه زهـرا و علـی را دختـری سرفرازم چون تو دارم خواهری از چه بی جوهر شده آهنگ تو؟ جـان مـادر بـوده ام دلتنگ تو ای گـرفته از رخ دشمـن نقـاب خوش درخشیدی بسان آفتاب گـر نبودی کـوفه و شـام بـلا دفن می شد نام من در کربلا خـواهرم ممنـونم از یـاری تو مرحبا بـر ایـن علمـداری تـو آمدی خواهر فدای مقدمت ای بقربان قـدِ از غـم خَمَت آمـدی خـواهر دوبـاره کـربلا تو مگرکم دیده ای اینجا بلا؟ آمدی آنجا که دل خون کردنت در غم مـرگم پریشون کردنت ای ز هر سو بردلت باریده درد این چهل روز دوری ام باتوچه کرد؟ ای رشیده ، سَرو قدِ تو خَم است صورتت چین وچروک ودَرهَم است جان مادر نیست زینب باورم اینقدر تو پیر گردی خواهرم آمدی با اشک وآه ای دل غمین خیرمقدم گویمت ای نازنین اولین باراست خواهر ما دوتا این چنین گردیده ایم ازهم جدا توسلامم کرده ای ای دل کباب سر ندارم تا تو را گویم جواب ای سرا پـا نـاله و انـدوه و درد این چهل روزه غمم باتوچه کرد؟ آمدی درگلشنی که یاس نیست خواهرم اینجا دگر عباس نیست یـاد داری زینبم آن جمع را؟ آن همه پروانه دور شمع را؟ در کــنار خــود بــرادر داشــتی قاسم و عباس و اکبر داشتی بادل خون آمدی ای دل کباب نیست عباسم دگر گیرد رکاب تا که دیـدم غصـۀ جـانکاه تو بـا سـرم مـن آمـدم همراه تو گرچه از نیزه نگاهت کرده ام گوش بر افغان و آهت کرده ام گریه کردم تا که برسر می زدی ناله های ای برادر می زدی کاش می شد آیم استقبال تو تابپرسم چون همیشه حال تو چشم من روشن رسیدی ازسفر از سفر خواهر چه آوردی خبر؟ هرچه می گردم میان کاروان از رقیه نیست خواهرجان نشان خواهرم روح و روان من کجاست؟ دختر شیرین زبان من کجاست؟ خواهرم ازمن مگرافسرده است؟ یا مگر از دوری من مُرده است؟ دارد اینک خواهشی از توحسین ازگلوی خسته ات بـرگو، حسین شـد دلــم تنـگ بــرادر گفتـنت دوست دارم روی زانـو خفتنت تو همیشه بوده ای چون مادرم در نمازت کن دعایم خواهرم از زبانم هرچه که «مداح» گفت بیت بیت از سوز دل با آه گفت 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
4_6003399020267967644.ogg
507.8K
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 چوبی به لبت نشسته دیدم دندان تو را شکسته دیدم چشمان تو را پر آب دیدم دور سر تو شراب دیدم چون مجلس کینه رابیاراست خصم تو زما کنیز می خواست داغی به درون سینه افتاد لرزه به تن سکینه افتاد خونین شدن سرت تو دیدم جان کندن دخترت تو دیدم عباس کجاست تا نشیند رخسار کبود من ببیند 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:؟ بانوای:کربلایی علی اکبراسفندیار
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 بنال ای دل که روزاربعین است عزای پور ختم المرسلین است بنال ای دل که جانها برلب آید دوباره سوی گودال زینب آید بنال ایدل که امروز روزسختی است به زینب روزطاقت سوزسختی است بنال ای دل که زهرا منظر آید سر قبر برادر خواهر آید یکی آید به استقبال زینب خدا رحمی کند بر حال زینب همان زینب همان مظلومه خواهر نشد یک لحظه غافل از برادر همان خواهرکه شام را زیرو روکرد یـزید و آل را بـی آبـرو کرد همان خواهر به نطق حیدرانه گرفته قلب دشمن را نشانه تمام مرد و زن را باور آمد بخود گفتند یارب حیدر آمد سکینه گفته بود قربان عَمّه امام ساجدین گفت جان عَمّه بخوان عَمّه که این احساس داریم دوباره ما عمو عباس داریم همان خواهر چو بابایش سخنور فَصاحت در بیان مانند حیدر همان خواهرکه شب رفت روزبرگشت شکسته شد ولی پیروز بـرگشت همان خواهرچهل روز بادل وجان پرستاری نموده از یتیمان همان خواهرکه برزخمش نمک خورد بدور از چشم عباسش کتک خورد همان خواهر که حرفش گریه دارد بـدل داغ و غـم رقـیّه دارد همان خواهرکه دل شکسته ترشد چهل روز از حسینش بی خبرشد چهل روزی بیابان گرد گشته اسیر اشک و آه و درد گشته چهل روزاست این غمدیده خواهر عزادار است و دلتنگ برادر چهل روزاست که درشوروشین است فقط ذکر لب او یاحسین است چهل روز خون دل بارَد سکینه رقیه خواند و زینب زد به سینه چهل روز آنچه را بادیدگان دید چهل سال حضرت سجاد نالید چهل روزاست زینب نوحه خوان است ز غم پیر و ضعیف و نا توان است چهل روز کار زینب ناله ها شد پـرسـتار بـرادر زاده ها شد چه ها با قلب زینب کرده غم ها گمانم که حسین نشناسد او را چهل روز در دلش غم موج می زد خودش در بَحر ماتم مـوج می زد اگر شد کوه استقامت و صبر فقط یک نـاله زد افتاد بر قبر به حقِ حضرت زهرا و حیدر نگردد هیچ خواهر بی برادر نگو«مداح»دگر غش کرده زینب دل مـا را مُشَـوّش کـرده زینب 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
4_6041871035203061732.ogg
1.6M
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 نانجیب تاکه ته وَچونّه روشته وِشُونِ بِرمه زاری مِره بَکوشته ازاین غم وغصه مه دل سَروشته مِـره بَـزونه و کعو مـه پُشـته زندگی بی ته چه سخته دیگه زینب سیوبَخته از کجه تِوِسّه بَهووم برار؟ ازمجلسِ یزید یاکوچه بازار فقط این چهل روزبَدیمه آزار من شِتر سوارو ته نیزه سوار مره یاد نیاردواره مه دل دَره بُونه پاره مِن بالای تَل ته میون گودال مه یاددَرنَشونه هی زویی بال بال تره هی با چَکمه کِرده پایمال بِرارجان هردتا بُوردمی ازحال تره بَکوشتنه زارزار ناله بَزو مه جان مار برارجان خَله بَکشیمه عزاب خواسّنه مِه دِلّه هاکنن کباب مِره بَوِردنه مجلس شراب مِره آزار دانه بَوِرن ثِواب من بَیمه برارگرفتار هیچکس نَهینه اَمه یار مِه دل پاره بَیّه حسین راس بِواش نَدومّه چیکارهاکنم من داداش تِه رَگِّ خِش دامه بَمِردبُوم کاش داغ تِه چَنّه سخت هَسو دلخراش تِه غَمّه نَبونه چاره مه دل دَره بُونه پاره شامِ کیجاکون اِمونه راه براه همه با عِزّو ناز شه پِره همراه رقیه جان وِینّسه کَشییه آه شامیون با غُرور کردنه نگاه ونه جا نَینه صمیمی گِتنه که تِه یتیمی رقیه دَم بِدَم گیته تِه خبر وِره گِتمه که تِه بُوردی سفر ازدلتنگی دَیّه دِق کرده تِه ور اُون شوبَمرده تَش بَزو مِه جگر بی خواخر بَیّه سکینه شه داغه بِشته مه سینه سه ساله وَچه ره مَگه چو زونه مگه وِره با مُشت وبا لُو زونه؟ وَچه ره مگه بِخواسّه اَو زونه؟ مگه لُو ره وَچه ی پَهلو زونه؟ وَچه اَنّه چوبخرده طِفلَکی آخر بَمرده 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
4_6041871035203061733.ogg
925.9K
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 با قَدِ خَم کربلایت رسیدم چِل شب و روزازغم تونالیدم تو روبه نیزه دیدم آه کشیدم برادر جانم من دیگه بُریدم کن دعاحاجت بگیرم سرِ قبر تو بمیرم از روزی که توازماجدا شدی سرجدا بین گودال رها شدی قاریِ من روی نیزه ها شدی نمکِ همه ی روضه ها شدی چِقَدَرحسین غریبی بمیرم که غم نصیبی ای حسین جان مرابی حیامی زد شمر جدا حرمله هم جدا می زد می شدم سِـپَرِ بـچه هـا می زد مُردم آنجا که دیدم تورامی زد بس گریه کردم حسینم رفته نورازهردوعینم من بمـیرم بَـرات بَرادر من دیگه داغ غمت شد باورِ من باسر شدی حسین همسفرمن داغ تو آتش زده جگر من مُردم ازاین بیقراری شنیدم کفن نداری چهل بارمُردم زنده شدم حسین بی تودگردرمانده شدم حسین بنـگرکـه شکننده شدم حسین آخر زتو شرمنده شدم حسین اَمانت داری نکردم رقیه رونیاوردم خواهرت چون مرغ بشکسته باله بی تـو زنده ماندنِ من مـحاله از غمـت اَلـفِ قـامـتم دالـه دارو نـدارم مـیانِ گـودالـه سوزِدل وشعر«مداح» آتش زده بردلم آه 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 حسین پِرس بَوین زینب بموعه بَوین زینبِ جان به لب بموعه برار چل روزه که تر ندیمه ته که دنیبی بلا بکشیمه چهل روزه چهل سال پیر بَهیمه تِه که بُوردی برار اسیر بَهیمه ته جدایی مره گمون نَهییه ته بُوردی ومِه غم درمون نَهییه حسین تامجلس شراب بدیمه نامحرمون پیش کبـاب بهیـمه تره با چوب خیزرون که روشته نانجیب مره همونجه بکوشته مه جا نپرس برار رقیه کوهه؟ مِـه دل از داغ رقیـه کهـوعه مه جانپرس برار مه دل کبابه ونـه جـا عـاقبت بَـیّه خـرابه برار از درد وغم مه دل سروشته حسین مِـره خجالتی بکـوشته بمیـرم کـه رقیـه دِق هاکـرده تـا ته سر ره کَشه بیته بمرده دعا هاکن شه حاجت ره بهیرم سـر ره بِلّم تـه قبـر سـر بمیرم من و توسه«مداح» غصه خواره ونـه دلگـویه چـنه بـرمه داره 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 بــرادر جـان ببین اقبـال زینـب شکسته شدپس ازتو بال زینب ببین که از سفربر گشته ام من بیـا اکنون بـه استقبال زینـب غمت بود ای برادرسخت وجانسور فـراق تـو مـرا کُشت ایـن چهـل روز اگرچه این چهل روز شدچهل سال ولـی بـر گشـته ام از شـام پیـروز بـرادر، جـان مـن بــودی و هستی کجـا دیـدی کنـم در کـار سسـتی؟ چرا پس روی نیزه تـا کـه چشمت به چشمان من افتاد دیده بستی? میان کوچه ها و از سـرِ بـام یهـودی ها به ما دادند دشنام بپای نیزه ها رقصیدند ای وای برادرجان، اَمان از شام از شام دراین دل خـاطرات نا تمام است اگر چه غصه ام ازشهر شام است ز رنـج و غصـه های مـن نپـرسید بگـویید قبـر محبـوبم کدام است بـرادر قلـب زینـب ریـز ریـز اسـت غمم ازشام واز چشمان هیزاست نفس بنـد آمـد آنـدم تـا شنیدم میـان شامیان حرف از کنیز است گلـی گـم کـرده ام گیرم سراغش همان که آتشم زد درد و داغش گل من یار دیرینم حسین است شـــدم آواره از دردِ فـــراقـش اگـر چـه کـربـلا جـولان شَـرّ بـود اگرچه آتش اینجا شعله ور بود اگـر اینجـا تـو را از مـن گـرفتنـد ولی شام از همه جانسوز تر بود ای بـرادر جان بـه قربانت شوم مـن فـداییِ عـزیـزانـت شــوم این گمان هرگزنمیکردم حسین بـر مـزارت فـاتحه خـوانت شوم 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
4_5920166853333748797.ogg
1.76M
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 برخیز  ای عزیز مصطفی«۲»           آمد  زینب اندر کربلا خواهم  گویمت باقلب خون«۲»           شرح  کوفه و شام بلا رأس پاکت بر نیزهٔ اشقیا دیدم از اهل کوفه زخم زبان بشنیدم خیزو ازجا بین ای اَخا موی سپیدم آه از  کوفیان بی وفا            برخیز  ای عزیز مصطفی زخم زبانها زد مرا ابن مرجانه پاسخی دادم آن ستمگرو جانانه گِرد من بودند کودکان همچو پروانه رأست  شاهد این ماجرا            بر خیز  ای عزیز مصطفی از مُغیلان پُر آبله پای یتیمان ازضرت سیلی گشته نیلی رخ طفلان همه اهل بیتِ تو در زنجیر عدوان بودند  جمله در آه و نوا           بر خیز  ای عزیز مصطفی رأس تو می خواند بر نیزه آیهٔ قرآن سنگباران شدچون سرت ای برادرجان از اسیران بر پا شدی ناله و افغان دیدی  اشک طفلان ورا           برخیز  ای عزیز مصطفی من پیامت را بر همه کرده ام اعلام با کلام خود کرده ام یاری اسلام نُطق من درشام نهضتت رانمود اتمام کردم  دشمنت راهر کجا رسوا           برخیز  ای عزیز مصطفی ای برادر باشد کجا مرقد اکبر درکجا مدفون گشته جسم علی اصغر کی کفن بنمود پیکرت ای مَه انور پاسخ  ای برادر ده مرا           برخیز  ای عزیز مصطفی قبر امیرِ لشکرت در کجا یابم او که بُد در جنگ آوری مظهر بابم یادِ دست بُبریده اش کرده بی تابم که بود  نگهبان خیمه ها           برخیز ای عزیز مصطفی بی تو برادر چون روم سوی مدینه بر مزارت بین با چشم گریان سکینه کن تکلم از لطف با این دخت حزینه گیرد  از من سراغ تو را           برخیز  ای عزیز مصطفی 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:غلامعلی رجایی«زائر» مداح:علی اکبراسفندیار
4_5963315305970140262.m4a
6.54M
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 بخوان عمه زیارت نامه تا من بشویم با سرشک دیده دامن بخوان عمه دعای اربعین را که عاشورا کنی این سرزمین را اگر اشکم نریزد عمه بر خاک زغصه می شوداین سینه ام چاک همانگونه که می خوانی زیارت بگو از هر چه دیدی در اسارت بگو در این اسارت هرچه دیدی شِماتتها که عمه می شنیدی اگر بابایم از دُردانه پرسید بگو دور تو در ویرانه گردید بگو در این زیارت با اشاره ز گوش پاره و از گوش پاره خدا را شکر عمه هر چه دیدیم کتک خوردیم وتهمت هم شنیدیم دوباره قسمت ما کربلا شد تمام دردهای ما دوا شد مگر ای عمه اینجا کربلا نیست چرا ای عمه جای خیمه ها نیست چرا گهواره ی اصغر شکسته عمو جانم کجا در خون نشسته به یکسو می کنی هر دم تماشا مگر دیدی به صحرا مشک سقا چهل منزل چهل روز وچهل شب همه می اَرزد ای عمه به امشب چهل منزل اسارت در اسارت فدای یک سلام این زیارت بخوان روضه که جای روضه اینجاست یکی از گریه کن های تو زهراست بخوان ای عمه جان آهسته قرآن که نا محرم بُوَد اینجا فراوان بسازم از برایت سایبانی که داری هر شب اینجا روضه خوانی چرا چادر به صورت می کشیدی ز مادر هم خجالت می کشیدی 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:؟ مداح:کربلایی علی اکبراسقندیار
  🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 آمد برادر «۲» دلخسته دربرت غمدیده خواهرت همسنگر تو«۲» فرزند مادرت غمدیده خواهرت ای یـادگـارِ «۲» زهـرا و مـرتضی یکدم سر از خاک بردار و از وفـا فــریـاد زینـب، گـردیـده یـا اَخـا ای جان فدای«۲» جسم مطهرت                  غمدیده خواهرت چل روزِه زینب صدساله شد حسین چل روزه کـارِ او نـالـه شـد حسین چشمانش ازخون پُر لاله شد حسین قامت خمیده«۲» گـردیده زائـرت غمدیده زائرت گر پیر و خسته ،گر قد خمیده است بـدتـر ز کـربلا در شام و دیـده است از هـر یهـودی طعنـه شنیـده است این نیمه جان را«۲» آورده در برت                    غمدیده خواهرت آه ای حسین جان، پـاک و مطهری گــردیم فـدایت، کـه پــاره پیکـری ای شـاه عـالم، ســردار بـی سـری رأست به نیزه«۲»هم دیده دخترت                    غمدیده خواهرت پیروزی ات را، زینب سبـب شـده از دردِ داغ، تـو جـان به لب شده گـریـان بـرای، تـو روز وشب شده شـد باغبــانِ«۲» گلهـای احمـرت                   غمدیده خواهرت تیـغ زبـانِ، زینب چـو ذوالفقار در شام وکوفه، بنمـوده کار زار آل اومیّـه، شـد تیـره روزگــار گردیده همچون«۲»سردار لشکرت غمدیده خواهرت گر زینب تو، خصم اومَیّـه شد خونین جگر از، داغ رقیه شـد خورد وخوراکش،افغان وناله شد بنگر به حال«۲» رنجور ومضطرت                 غمدیده خواهرت آمد برادر «۲» دلخسته دربرت                 غمدیده خواهرت همسنگر تو«۲» فرزند مادرت                  غمدیده خواهرت کرده قیامت«۲» در راه داورت غمدیده خواهرت گردیده زائر«۲» بر قبرت انورت                    غمدیده خواهرت 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5890782014239413216.ogg
375.9K
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 خدا دُونّـه در ایـن ایـام جـانسوز چه بگذشته به زینب این چهل روز اگـر چه بـی بـرار و بـی قـراره دَره بـه کـربلا اِنـه دواره کی وِنِـه بُوره استقبال زینب؟ کی وِنه بَپرسه از حال زینب از داغ اکبر و حسین و عباس خَله زینب غریبی کِنّه احساس وِره تـا یـاد بِمو دل بَیّه کبـاب وِنِسّـه اون روز عباس بَیته رکاب نـا بـرار زاعـون دَرنّـه نـا بـرار چتی زینبِ دل بَهیره قـرار؟ چهل روز درد وناله غم و غصه چهل روز برمه و ماتم و غصه چهل روز زیر اِفتاب تَش وگرما چهل شو بی پناهی سردوسرما چهل شو زاری هاکردن نواجش چهل شوجای شلاق دردو سوزش چهل شوطفل معصوم آه و ناله چهل شو بـابـا بـابـای سه ساله چهل شو ناختی از درد شلاق چَنّه درد داشته اون نامرد شلاق چهل روز خنده بزوعنِ مَردِم چهل روز خجالتی از نامَحرِم چهل شو زینب اسیر سیاه چال چهل شو بَـتِتِن وَچُونِ دِمّال چهل شو وَچُونسّه قصه سازی چهل شو زاری و یتیم نوازی چهل شو وِشنا باخِتنِ وَچون چهل شو بی قراریه یتیمون چهل روز دست نامَحرم گرفتار چهل روز تماشایی بین انزار چهل شو بسکه زینب ناله داشته عاقبت خرابه لاله دکاشته چهل شوبی قراری داشته زینب اَتا روز چه براری داشته زینب گمون نکرده بی حسین بَهووه شه زِنّه باشه بی برار دَهووه اِسا که بَیّه بی حسین و عباس دیگه شه روزِ مرگه کنّه احساس بنال«مداح» بنال با ناله و آه که سرگذشت زینب هَسّه جانکاه 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 الا ای خفته زیـر خـاک بـرخیز حسینم ای گل صدچاک برخیز حسین ای روح زینب جان زینب الا صد پاره ای قرآن زینب بپا خیز ای مُقَطّع ، اربـاً اربـا ببینم می شناسی خواهرت را؟ بپا خیز ای عزیز جان مادر کفن پوشم برآن جسم مُطَهّر اگر چه سر نداری برتن اَمّا دلم خواهد ببوسم حنجرت را نمی شد باورم قربان صبرت بَغل گیرم حسین جان خاک قبرت فدای آن تنت که سر ندارد سرت بر نیزه و پیکر ندارد الا ای یوسف زینب کجایی؟ رسیده جان من بر لب کجایی؟ برادرجان ببین اِقبال زینب نیامد کَس به استقبال زینب دوباره آمدم به کربلایت به خاک لاله خیز و پُر بلایت همانجایی که از توسر بریدند تورا بی سر میان خون کشیدند از آن روزی که رفتم ای برادر نمی دانم خبر داری ز خواهر؟ خبر داری کجا بردند ما را ؟ خبر داری که آزردند ما را ؟ خبر داری مرا بازار بردند؟ به قصد طعنه و آزار بردند؟ خبر داری که کارم بود گریه؟ خبر داری که جان داده رقیه؟ رقیه هـر کجا نـام تـو بُـرده حسین، جای توخالی چوب خورده چه گویم از رقیه داد و بیداد خبرداری که درخرابه جان داد؟ رقیه رفته و من زنده هستم ازاین بابت حسین شرمنده هستم رقیه جانت از ما تا جدا شد برادر جان خرابه کربلا شد برادرجان اَمان ازشام ازشام فقط بشنیده ام نفرین و دشنام چقدراین سرگذشتم گریه داراست که صبرازدست صبرم بی قراراست از اینجا تاکه رفتم کوفه وشام پیامت را به عالم کردم اعلام بغیر ازحکم حق تَمکین نکردم سفارش کرده ای نفرین نکردم ولیکن داغ پشت داغ دیدم چهل منزل خزان باغ دیدم اگر چه از غمت آکنده هستم نمی دانم چرا پس زنده هستم ز روی نیزه ها ما را که دیدی مرا که می زدند توچه کشیدی؟ به جان نازدانه ات سکینه نخواهم بی تو برگردم مدینه پس ازتو زنده ماندن ننگ باشد دلم از دوری تو تنگ باشد من امروز آمدم حاجت بگیرم دعا کن برسر قبرت بمیرم اگر«مداح»هم درشوروشین است چو من اوهم عزادار حسین است 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
4_5926914715107202883.ogg
2.35M
زینب ای آیینه ی مادرسلام بانوای:کربلایی علی اکبر اسفندیار مکان:کربلاموکب شهدای فیروزکوه سال اجرا: 1403
4_5926914715107202885.ogg
1.66M
برخیز ای عزیزمصطفی بانوای:کربلایی علی اکبر اسفندیار مکان:کربلاموکب شهدای فیروزکوه سال اجرا: 1403
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#نوحه_اربعین برخیز ای عزیزمصطفی بانوای:کربلایی علی اکبر اسفندیار مکان:کربلاموکب شهدای فیروزکوه سا
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 برخیز  ای عزیز مصطفی«۲»           آمد  زینب اندر کربلا خواهم  گویمت باقلب خون«۲»           شرح  کوفه و شام بلا رأس پاکت بر نیزهٔ اشقیا دیدم از اهل کوفه زخم زبان بشنیدم خیزو ازجا بین ای اَخا موی سپیدم آه از  کوفیان بی وفا            برخیز  ای عزیز مصطفی زخم زبانها زد مرا ابن مرجانه پاسخی دادم آن ستمگرو جانانه گِرد من بودند کودکان همچو پروانه رأست  شاهد این ماجرا            بر خیز  ای عزیز مصطفی از مُغیلان پُر آبله پای یتیمان ازضرت سیلی گشته نیلی رخ طفلان همه اهل بیتِ تو در زنجیر عدوان بودند  جمله در آه و نوا           بر خیز  ای عزیز مصطفی رأس تو می خواند بر نیزه آیهٔ قرآن سنگباران شدچون سرت ای برادرجان از اسیران بر پا شدی ناله و افغان دیدی  اشک طفلان ورا           برخیز  ای عزیز مصطفی من پیامت را بر همه کرده ام اعلام با کلام خود کرده ام یاری اسلام نُطق من درشام نهضتت رانمود اتمام کردم  دشمنت راهر کجا رسوا           برخیز  ای عزیز مصطفی ای برادر باشد کجا مرقد اکبر درکجا مدفون گشته جسم علی اصغر کی کفن بنمود پیکرت ای مَه انور پاسخ  ای برادر ده مرا           برخیز  ای عزیز مصطفی قبر امیرِ لشکرت در کجا یابم او که بُد در جنگ آوری مظهر بابم یادِ دست بُبریده اش کرده بی تابم که بود  نگهبان خیمه ها           برخیز ای عزیز مصطفی بی تو برادر چون روم سوی مدینه بر مزارت بین با چشم گریان سکینه کن تکلم از لطف با این دخت حزینه گیرد  از من سراغ تو را           برخیز  ای عزیز مصطفی 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:غلامعلی رجایی«زائر» مداح:علی اکبراسفندیار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
|⇦•عشق یکی... امام حسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ عشق یکی حسین یکی خدا یکی کعبه شد یکی کربلا یکی یا حسین بگو شدی فدای کی ؟ که حالا فدات میشن یکی یکی "اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ" *خیلی معانی برا این قتیل ُالعبرات آوردن. خدا رحمت کنه آقای حائری شیرازی رو ایشون یه عبارت روضه ای میگفت: میگفت این قتیل العبره، حسین کشته ی اشکه، کدوم اشک؟ ایشون می گفت شاید یکیش این باشه، حسین کشته ی اشکای زینبه. وقتی رو صورت رو زمین افتاده بود،جبرائیل پرها رو باز کرد. عالم روضه ست دیگه. جبرائیل پرهاتو جمع کن زینبمو ببینم. زینب داره نگام میکنه.* "اللّٰهُمَّ إِنِّى أَشْهَدُ أَنَّهُ وَ لِيُّكَ وَابْنُ وَلِيِّكَ،صَفِيُّكَ وَابْنُ صَفِيِّكَ، الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ، أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ، وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ، وَاجْتَبَيْتَهُ بِطِيبِ الْوِلادَةِ، وَجَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السَّادَةِ، وَقَائِداً مِنَ الْقَادَةِ، وَذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ، وَأَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ، وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَىٰ خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ، فَأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ،وَمَنَحَ النُّصْحَ، وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ، وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ، وَقَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيا، وَبَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنىٰ، وَشَرَىٰ آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَسِ" حسین برا چند درهم چه دَرهَمت کردند... "وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدَّىٰ فِي هَوَاهُ، وَأَسْخَطَكَ وَأَسْخَطَ نَبِيَّكَ وَأَطَاعَ مِنْ عِبادِكَ أَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ، وَحَمَلَةَ الْأَوْزارِ، الْمُسْتَوْجِبِينَ النَّارَ، فَجاهَدَتهُمْ فِيكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتَّىٰ سُفِكَ فِي طَاعَتِكَ دَمُهُ وَاسْتُبِيحَ حَرِيمُهُ؛ اللّٰهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِيلاً، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً أَلِيماً. .
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
امام‌حسین علیه السلام اجرا شده در کربلای معلی ۱۴۰۲ به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْأَوْصِياءِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِينُ اللّٰهِ وَابْنُ أَمِينِهِ، عِشْتَ سَعِيداً، وَمَضَيْتَ حَمِيداً، وَمُتَّ فَقِيداً، مَظْلُوماً شَهِيداً، وَأَشْهَدُ أَنَّ اللّٰهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَكَ، وَمُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ، وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللّٰهِ، وَجاهَدْتَ فِي سَبِيلِهِ حَتّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ، فَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ قَتَلَكَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ ظَلَمَكَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذٰلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ؛ اللّٰهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ أَنِّي وَلِيٌّ لِمَنْ والاهُ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ، وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ ، لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِيَّةُ بِأَنْجاسِها" حسین جانم...! من هنوز یادم هست گوشهٔ حجره، تو بودی و من *حسین یادت میاد؟ * صدام میکردی یوما! یوما! أنا الغریب... من هنوز یادم هست صدام می کردی یوما!یوما! أنا المظلوم... أنا العطشان... وَلَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِيابِها، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ دَعائِمِ الدِّينِ، وَأَرْكانِ الْمُسْلِمِينَ، وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنِينَ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ الْهادِي الْمَهْدِيُّ، وَأَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوىٰ، وَأَعْلامُ الْهُدىٰ، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقىٰ، وَالْحُجَّةُ عَلَىٰ أَهْلِ الدُّنْيا، وَأَشْهَدُ أَنِّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ، وَبِإِيابِكُمْ مُوقِنٌ، بِشَرايِعِ دِينِي، وَخَواتِيمِ عَمَلِي، وَقَلْبِي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ، وَأَمْرِي لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ، وَنُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّىٰ يَأْذَنَ اللّٰهُ لَكُمْ، فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ عَدُّوِكُمْ، صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ، وَعَلَىٰ أَرْواحِكُمْ وَأَجْسادِكُمْ، وَشاهِدِكُمْ وَغَائِبِكُمْ، وَظَاهِرِكُمْ وَبَاطِنِكُمْ، آمِينَ رَبَّ الْعالَمِينَ. ↫
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
[WWW.SARALLAH-ZN.IR]ma02061504.mp3
33.66M
|⇦•عشق یکی..... اربعین حسینی اجرا شده در کربلای معلی۱۴۰۲ به نفسِ حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
➖➖➖➖➖➖➖➖ بی سر و سامانم ای محبوب، سامانم بده تو سر و سامان به این حال پریشانم بده دائما هجران چرا؟ از وصل هم چیزی بگو درد دادی خب بیا این بار درمانم بده باطنا کور است چشمم که نمی بینم تو را آی خورشید سحر، نوری به چشمانم بده این گناه افتاده به جانم، نجاتم میدهی؟؟ چشم پاکی مثل چشمان شهیدانم بده *کاش الان میدونستم کجایی آقاجان منم میومدم کنار تو با تو همراه میشدم پای پیاده *خیلی برام سخته همه رو میبینم و فقط تو رو نمیبینم صدای همه می‌شنوم فقط صدای تو رو نمیشنوم آقا جان زود می‌لرزد دلم وقت گناه و معصیت یا اباصالح خودت قوت به ایمانم بده از کنار اسم تو ساده گذشتم عفو کن با همین یابن الحسن چشمان گریانم بده *بچه تر از حالا بودم بهتر برات گریه می‌کردم ولی نمیدونم چیشده دیگه برات کمتر ناله میزنم قربونت برم که هر شب برای من بیچاره دعا میکنی من بیچاره خبر ندارم همین که بین خوبان اومدم از دعای تو بوده گل نرگس اگه آقا برای من وتو دعا نمی‌کرد من وتو اینجا نبودیم آنقدر دست به دعا بلند کرد بخدا رو زد یابن الحسن من همیشه روزی اشک فراوان خواستم لطف کم در روضه ها اشک فراوانم بده مرا با یک نظر اهل نظر کن مرا تازنده ام اهل سحر کن اگر هرجا که من هستم نیایی بیا من میروم ز اینجا گذر کن اگه بین همه خوبان زیادی ام آقا منه بیچاره میرم تا به این ها یه نگاهی بکنی یابن الحسن اگر با عاشقان داری ملاقات مرا نه دوستانم را خبر کن *یعنی میشه تو این موکب ها آقامو ببینم نگی این حرف ها چیه ؟آرزو کن شنیدی میگن نقد ول نکن نسیه رو بچسب امشب میتونی یه سری به ما بزنی آدرس ما رو بلدی میدونی من بیچاره هر شب کجا میام برات ناله میزنم گریه میکنم تو که بابای جمع صالحانی برای عاصیان فکر قدر کن بیا دست نوازش برسرم کش شبی را بامن تنها گذر کن هزاران بار دستم را گرفتی زپا افتادم لطفی دگر کن *امشب بيا ببین تو این جمع زمین خورده تر ازمن پیدا میکنی یابن الحسن چشم ما به دره آقاجان آقا کربلا ،مشهد، نجف آقا نمیدانم فقط روزی ام را ازهمان جا که نمی‌دانم بده یک زیارت لطف کن من را ببر باخود حرم درحرم روضه بخوان سوز حسین جانم بده با سلام روضه برجان ما آتش بزن السلام ای کشته دور ازوطن ای بی کفن 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ✍خادمه اهل بیت التماس دعای فرج 🤲 ➖➖➖➖➖➖➖➖