eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
***************** متن روضه شب بیست ویکم رمضان ـ روضه شهادت حضرت علی علیه السلام  ـ سیدمهدی میرداماد صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت    کی می شود بیایی گویم سرت سلامت(۲) ای آفتاب زهرا، کی شام تار ما را     چون صبح دم نمایی، گویم سرت سلامت یابن الحسن کجایی، ما اومدیم گدایی شب قدر شب شهادت امام علی (ع) اومدی صدا میزنی، خوب دل بده کی می شود بیایی، در صبح آشنایی     ای جلوه خدایی، گویم سرت سلامت در ماتم عزای مولا علی نشستی    ای یار کربلایی گویم سرت سلامت یابن الحسن کجایی، داد از غم جدایی بریم در خونه امام علی (علیه السلام)، امشب کوفه چه خبره، جلوی خانه مولا علی همه جمعند… همه اومدند ببینند چی میشه ، حال آقا امیر المومنین بهتر شده یا نه… روی دستای یتیما کاسه های پر شیره    از نگاهشون میشه فهمید باباشون داره می میره یکی شون با گریه می گفت دیگه هم بازی نداریم     بی تو امشب روی خاک ها غریبونه سر می ذاریم با بچه یتیمها بازی می کرد… مرکب میشد رو پشت آقا سوار میشدند… چه آقای مهربونی بود هر کی اومده عیادت رو لبش امن یجیبه    دیگه خوب نمیشه مولا، آخرین حرف طبیبه کنار بستر مولا صدای گریه بلنده      حسنش با دست لرزون داره زخمش و می بنده همه بی تابند و اما امون از گریه دختر    مرحم زخم باباشه چادر خاکی مادر قطره اشک حسین و وقتی که بابا می ببینه حسین تو دیگه گریه نکن، من طاقت گریه تو رو ندارم، آخه وقتی حسین گریه میکرد، مادرش هم گریه میکرد، پیغمبر هم گریه می کرد… اصلا همه عالم گریه میکرد قطره اشک حسین و وقتی که بابا می ببینه    همه حرف و نگاهش با یل ام البنینه(۲) عباسم تو کربلا جان تو و جان حسین… یادت نره هواش رو داشته باش طبق سفارش آقا امیرالمومنین علی علیه السلام اومدند یه کاسه شیر برای ابن ملجم ملعون بردند… خانم زینب خطاب به اون نانجیب گفت انشاء الله بابام خوب میشه تو رو به سزای عملت می رسونه گفت حالا که اینجوریه بذار بگم دلت بسوزه، من اون شمشیر رو به هزار درهم خریدم، هزار درهم دادم تیزش کردند، هزار درهم دادم زهرش دادند… چه زهری اگه تو دریا بریزی ماهی ها همه می میرند… برو دیگه بابات خوب نمیشه… ای مظلوم عالم علی علی… اما مثل امشب امام علی وصیت هاش رو به بچه هاش گفت، نیمه شب جنازه من رو روی تابوت بذارید، عقب تابوت رو بگیرید جلوی تابوت خودش بلند میشه (جبرئیل و میکاییل، ملائکه های مقرب خدا تابوت علی رو به دوش میکشند) دنبال تابوت برید هر جا فرود آمد شما هم زمین بگذارید، همونجا بر من نماز بخونید، بعد همون جا رو حفر کنید. اونجا همون جایی که پدرم نوح ۷۰۰ سال قبل از طوفان برای من حفر کرده… به ناله های نیمه شب امام علی … الهی العفو
🏴 🏴 🏴 🏴 @majmaozakerine شب آه و گریه و شب هق هق بارونه سرِ مرتضی شکسته و دل همه خونه رنگ صورتش شده مثه غروب خورشید و جبرئیل تو آسمون داره، روضشو میخونه امشب توی دل بچه ها شده غوغا😭 افتاده توی بستر غریبونه مولا میره با روی خونی زیارتِ زهرا سی سال هر شب، مرگش، رو خواست از خدا اما امشب، حیدر، شد حاجت روا تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حانَ في سَمائِنَا الْغُروبْ، يَسْطُو بِنَا الْآهُ غابَ شَمسُنا مِنَ الْوُجودْ، نَضيعُ لَوْلاهُ بَعدَ ما بَكىٰ حَياتَهُ، يَنْعَىٰ عَلَى الزّهراءْ قَدْ مَضىٰ اِلىٰ زَكيَّتَهْ، وَ الْكَوْنُ يَنعاهُ يَرْوي لَنا الْحُسَينُ، وَ دَمْعَهُ الْحَمْراء مُصيبَةَ الجَبينِ، بِفَجْرِهِ الْغَبْراء وَ سَقْطَةَ الْجَنينِ، وَ لَطمَةَ الزّهراء ماتَ الْقرآن، وَ الدّين، وَ الْجَوْرُ بَدَىٰ ماتَ الْاِسلام، وَ الْعَدلْ، مَخْنوقَ الصَّدَىٰ تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ 🏴بند سوم: لحظه ی وداع شده ولی، انگاری معلومه که دلش پر از تلاطمه، با اینکه آرومه افتاده یادِ وصیت و سفارش زهرا که میگفت حسین من توی کربلا مظلومه میگفت که زخمیِ تیر و نیزه ها میشه میگفت اسیرِ درد و غم و بلا میشه میگفت جلوی چشمام سرش جدا میشه جسمش بی سر، روی، خاک کربلا اِرْباً اِرْبا، عریان، زیرِ دست و پا تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ شعر‌: (بند عربی) سبک: 🔰 : غروب در آسمان ما آشكار شد و آه بر ماحمله‌ور شد خورشيد ما از هستى نا پديد شد و ما بدون او گمراه مى شويم بعد از آنكه زندگيش را با نوحه بر زهرا گريست به سوى زهراى خود شتافت و جهان به سوگواريش پرداخت حسين با اشكهاى سرخش روايت مى كند مصيبت پيشانى در صبحگاه شومش را و همچنين سقط جنين و لطمه بر گونه زهرا را قرآن و دين مردند و ستم آشكار شد اسلام و عدالت مُرد و فرياد خفقان شد بخدا قسم اركان هدايت ويران شدند @majmaozakerine
341K
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی صادق گل محمدی ✍شاعر:کربلایی محمد مبشری نام مداح حذف نشود ❌
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی صادق گل محمدی ✍شاعر:کربلایی محمد مبشری نام مداح حذف نشود ❌ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حیدر، آسمون غریب تر از تو رو ندیده حیدر، می دونم دل تو خیلی غم کشیده حیدر، چشم به راه توست یه بانوی خمیده زهرا، منتظر تو جنّت تا که، تو بیای ضیافت از غم، دیگه هستی راحت ☑️وای وای، یا علی یا علی مولا، زندگی بدون تو معنا نداره مولا، بهتر از تو سَروری دنیا نداره مولا، زنده نیست هر کی تو رو مولا نداره بی تو، رکن دین گسسته فرق ِ، تو به خون نشسته نذرِ، پهلوی شکسته ☑️وای وای، یا علی یا علی آقا، تیر عشقِت دلمو هدف گرفته آقا، دل تموم هستی شو به کف گرفته آقا، باز دلم بهونه ی نجف گرفته مولا، ای شه ولایت تنگه، دل من برایت کِی پس، می بریم زیارت ☑️وای وای، یا علی یا علی نام مداح حذف نشود ❌
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :آقای شیخ زاده ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ⬅️امشب شب امیرالمومنینه گریه مون باید با همه شب های دیگه فرق کنه،،ناله زدنمون برا مولامون باید فرق کنه.. ⏪ازسادات منبری قم میگفت یه بزرگواری از اهالی قم چهل شب حضرت زهرارو قسم میداد به خون گلوی حسینش،، میگفت بی‌بی گره از کارم باز کن.. چهل شبش تموم شد هر چی توسل کرد دید حضرت زهرا بهش نگاه نمی کنه ،،خیلی دلش شکست.. گفت مادر من که غیر از تو کسی رو ندارم مادر تو هم جواب منو نمیدی؟ خیلی دلش سوخت شروع کرد روضه خوندن و اشک ریختن و دست به دامن شدن.. در عالم رؤیا دید مادر پهلو شکسته اش اومده.. فرمود چهل شب منو به خون گلوی حسینم قسم دادی اگه یک بار منو به مظلومیت علیم قسم میدادی جوابتو میگرفتی.. خیلی غریبه آقا گریه کنا امشب غریب نوازی کنید 🍁کیسه های نان وخرما خواب راحت میکنند 🍁دست های پینه دارش استراحت میکنند 🍁نخل ها ازغربت بغض گلوراحت شدند 🍁مردم ازدست عدالت های اوراحت شدند (دیگه راحت بخوابید..آی کوفیا دیگه راحت بخوابید فردادیگه علی ندارید) 🍁نیمه شبها کوچه ها را عطرآگین میکند 🍁درعوض درحق او هرخانه نفرین میکنند 🍁حرص اهل مکر ازبنده نوازی علیست 🍁داستان بچه هاشان بی نمازی علیست ⬅️خبرشهادت که تومحراب مسجد بلند شد گفتند مگه علی نماز می خونده؟علی تومحراب چه میکرده؟ قربون غربتت بشم آقا (آی گریه کنا امشب نخل ها چشم انتظارش بودند امانیومد..هرچی منتظر شدند امشب روضه سیلی بشنوند..هرچی چشم براه شدند امشب روضه کتک خوردن بشنوند نیومد 🔆یازهرا یازهرا.. 💥یادم نمیره ورم بازوی تورو یازهرا 💥یادم نمیره شکسته پهلوی تورو آی غیرتیا 💥یادم نمیره چهل تا بی حیازدند 💥یادم نمیره میون کوچه هازدند 💥یادم نمیره باتازیانه بدزدند 💥یادم نمیره زهرا به تو لگدزدند (هااا..صدای ناله تو آزاد کن..ای مادر آی جوان ننه..یارالی ننه ⏪دیگه امشب هرچی چشم براه بودن صداناله علی روبشنوند نیومد.. نوشتن این ضربه چی بوده فقط خدا می دونه.. فرق تا ابروشکافته ،،شمشیر زهرآلود بوده امیرالمومنین هی ازحال میره به هوش میاد.. یه وقت چشماشوباز کرد،،دیدزینبش کناربسترش نشسته.. یه نگاه کرد به چشمهای زینبش دید انقدرگریه کرده چشمهاکاسه خونه.. صدا زد زینبم گریه نکن بابا.. ◀️ ان شاالله هیچ دختری بال بال زدن بابارو نبینه.. ان شاالله هیچ دختری صدای ناله باباشو نشنوه.. صدازد گریه نکن بابا.. باباطاقت دیدن گریه هاتو نداره.. @maajmazakerine
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج محمود کریمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حیدر حیدر اول و آخر حیدر حیدر حیدر ساقی کوثر حیدر حیدر حیدر ای مظلومه فاتح حیدر حیدر فاتح خیبر حیدر افتاده در بستر زهرا بابا جشمات از اشکت شده دریا بابا میبینم چه بغضی توی صداته یا زهرا داری روی لبها بابا قربون دستای لرزونت بابا پر خونه زلف پریشونت بابا اشکاتو پاک کن مگه زینب مرده قربون چشمای گریونت بابا متن مداحی حیدر حیدر اول و آخر حیدر محمود کریمی سر بند زردت شده هم رنگه رو رد خون خشکه روی گوشه ی ابرو اما انگار رفته دلت اونجا که شب بود و تنهایی و غربت و تابوت میریزه آب روون اسما ای وای رو جسم بی جون زهرا ای وای نیمه ی شب تاریکه ، تاریکه تاریک حیدر مونده تنها تنها ای وای عمری این غم قاتل قلبت بوده وقتی پر زد دیدی که ابرو کبوده میسوختی و میگفتی یار جوونم زهرا جان خیلی برا داغ تو زوده بابا تو امشب میشی مهمون مادر از ما بیشتر دردتو میدونه مادر امشب میشه مرهم زخم سر تو اشک سرخ چشمای گریونه مادر دنیا آباده صدقه سر حیدر عالم خاک محضر قنبر حیدر هم امشب دست هممون رو میگیره هم روز محشر ماره میبره … حیدر ای جان دلها علی مولا مولا شاه مردان یا علی مولا مولا برگه ی بندگی و آزادی مو امشب کن امضا علی مولا مولا @maajmazakerine
|⇦•ای پدر جان! عجب دلی داری... به امیرالمؤمنین علیه السلام وحضرت رقیه سلام الله علیه ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده یکم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام‌حسن و امام‌حسین از تشیع جنازه ی بابا که برگشتن، غریبانه، نیمه ی شب گذرشون افتاد به خرابه دیدن صدای جانسوزی از خرابه میاد.. یه پیرمردی داره ناله میزنه گریه میکنه: خدایا! امشب آقای من رو نفرستادی؟ غم‌خوار من رو‌نفرستادی؟ سنگ صبورم رو‌نفرستادی؟ امام‌حسن وامام حسین علیه السلام همدردی کردن باهاش... پیرمرد! چه کسی رو داری میگی؟ وقتی نشانه ها رو‌ داد، با پیرمرد نشستن، باهم شروع کردن گریه کردن... فرمودن: این نشانه هایی که میدی نشانه های بابای غریب ما علی است. پیرمرد شروع کرد گریه کردن. گفت: این آقا هرشب میومد به من سر میزد خودش لقمه درست می کرد تو‌ دهانم میذاشت... آقای من! مولای من! مرام شما این بود به بیچاره ها سر می زدید. مرام شما این بود به خرابه نشین ها سر می زدید. غم خوار خرابه نشین ها بودید. شما که مرده‌ و زنده ندارید حتما تو‌خرابه ی شام‌ هم اومدی آقاجان... اون‌ وقتی که صدای دردانه ی حسین بلند شد، عمه‌جان این سر مُنوّر را کمکم میکنی که بَردارم؟ شامیان ای حرامیان دیدید که من راست گفتم‌ پدر دارم...* گفت: ای پدر جان! عجب دلی دارم ای پدرجان عجب سری داری گیسویم‌ را به پات‌ میریزم تا ببینی چه دختری داری هر بلایی که بود یا میشد برسر زینبِ تو آوردند قاری من! چرا نمیخوانی چه به روز لب توآوردند؟ *گفت: بابا جان‌! بذار برات درد و دل کنم ... وقتی چشم تو را دور دیدند. وقتی دیدند بابا ندارم، برادر ندارم، عمو‌ندارم، غریب گیر آوردن..* دستی از پشت خیمه ها آمد لاجرم راه‌ چاره ام‌ گم شد در هیاهوی غارتِ خیمه ناگهان گوشواره ام‌ گم شد *وقتی بین راه که این سرهارو حمل میکردن، این نانجیبها در یکی از این منازل اتراق کردند زن وبچه یه طرف، سرها یه طرف. این‌نانجیبها به‌ مِی گُساری مشغولند... میگه دیدم نیمه ي شب یه بچه ی سه، چهار ساله ای آروم آروم با دست و پاش اومد سمت نیزه ای که سر ابی عبدالله بالا نیزه است... از پایین داره التماس می کنه به سرِ بالای نیزه... گفت: بابا! یا تو‌ بیا پایین، یا من و ببر پیش خودت... میگه دیدم یه وقت نیزه خم‌شد سر اومد تو‌ي دامن این بچه، سر رو شناخت رفت سمت سر، اما چه‌ کرده بودن با این سر... وقتی تو خرابه سر رو‌ گذاشتن مقابلش با تعجب نگاه کرد گفت: عمه جان! "هذا رَأسُ مَن؟" این سر کیه عمه جان؟ تا گفت این سر بابات حسینه..."وضعت فمها على فمه الشّریف " این لبهارو‌ گذاشت به لبهای بابا.. یه وقت زینب نگاه کرد دید سر یه طرف... سه ساله یه طرف...*
📋 آن چنان زخمِ گناه، به پرم افتاده * بخش اول صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آن چنان زخمِ گناه، به پرم افتاده که به صد شهر دگر هم، خبرم افتاده هرچه را جمع نمودم، سر یک غفلت سوخت زیر پای همه حالا، ثمرم افتاده من همان شاخه‌ی سرسبز، تَه باغ توام که دگر پیر شدم، برگ و برم افتاده بشکند پای من ای وای! چه کردم به خودم به چه جاهای بدی که گذرم افتاده دل من جای علی بود خرابش کردم از دلم نام شریف پدرم افتاده آشتی کن که دوباره به خودم برگردم آرزوهام همه دور و برم افتاده جوشن ای کاش پناهم بدهد از آتش من که خوردم به زمین و سپرم افتاده بِعَلِيٍ، بِعَلِيٍ، بِعَلِيٍ، الْعَفْوِ که هوای نجف او به سرم افتاده تا به ایوان طلایش نظر من خورده جنت و هشت بهشت در نظرم افتاده برسانید سلام منِ بد را به حسین فطرس امشب تو ببر، من که پرم افتاده شب قدری ببریدم طرف کرب‌ و بلا خبر خیر عالم همه در این سفرم افتاده دم افطار فقط گریه به آن تشنه کنم داغ خشکی لبش بر جگرم افتاده نیزه‌ها عاقبت از اسب زمینش زدند خبر ذبح سرش بین حرم افتاده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 سلام آقا که الان روبروتونم /*بخش دوم صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام آقا ، که الان روبروتونم من ایستادم، زیارتنامه میخونم حسین جانم... تو که باشی، دلم دیگه نمی‌لرزه همین گریه، به لبخند تو می‌ارزه حسین جانم... پناهم باش، به جز روضه‌ت پناهی نیست به جز خونه‌ت، برا من تکیه‌گاهی نیست حسین جانم غلط گفتم، که چیزی توی کاسه‌م نیست تو رو دارم، تو رو دارم حواسم نیست حسین جانم... بزار سایه‌ت، همیشه روسرم باشه قرار ما، شب جمعه حرم باشه حسین جانم... "حسین جانم... حسین جانم ، حسین جانم" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج میثم مطیعی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ به نقل از محمّد بن حنفيّه پسر امیرالمومنین میگه وقتی شب بيست‏ويكم شد ، دومين شب حادثه بود پدرم فرزندان و خانواده خود را جمع كرد و با آنان خداحافظى نمود ...میگه آب و غذا آورديم اما چيزى ننوشيد.قربون لب تشنه برم مولا، به لب‏هايش نگاه كرديم، داره ذكر خدا رو میگه، پيشانى‏اش شروع کرد عرق کردن امیرالمومنین با دست خود آن را پاك مى‏كرد. گفتم: بابا چرا دست بر پيشانى مى‏كشى؟.فرمود: «پسرم! از جدّت پيامبر خدا شنيدم كه مى‏فرمود:" مومن وقتی مرگش نزدیک میشه پيشانى‏اش عرق مى‏كند و ناله‏اش آرام مى‏گيرد"». شروع کرد همه بچه هارو از کوچیک وبزرگ به اسم صدا زدن شروع کرد. با همه خداحافظى کردن و آنان مى‏گريستند.امام حسن فرمود بابا چیکار میکنی فرمود: حسن جان يك شب پيش از اين حادثه، جدّت پيامبر خدا را در خواب ديدم. به‏او گفتم یا رسول الله این امت خیلی من واذیت کردن،خیلی من علی و خار کردن . فرمود:" نفرينشان كن". گفت منم شروع کردم دعا کردن خداوندا! بدتر از مرا جايگزين من در ميان آنان كن و بهتر از اينان را براى من برگزين. به من فرمود:" خداوندْ دعايت را پذيرفت. سه روز ديگر تو را پيش ما مى‏آورد". حالا سه روز گذشته است وقته رفتنه گفت دارم میبینم بعد من چه می‌کنند با شما یه وقت نگاهش و برد سمت حسین حسین من تو شهید این امتی صبر کن خدا قضاوت میکنه بعد اینکه با حسین حرف زد بیهوش شد نقل می‌کنند نمیدونند امیرالمومنین چی دید که بیهوش شد میگن شاید یکی از صحنه های کربلا جلوش متمثل شد شاید امیرالمومنین این صحنه رو دید اون لحظه ای که زینب اومد بالا گودی قتلگاه با صدای سوزناک صدا زد حسین چه کردی با قلب خواهر یه وقت دو دست رو سر گذاشت صدا زد وا محمدا رسول خدارو صدا کرد این حسین توست آغشته در خون مقطع الاعضا به هوش آمد چشمانش را به چهره همه خانواده‏اش گرداند سپس رو به قبله شد،،گفت: «أشهد أن لا إله إلّا اللّه، وحده لا شريك له و أشهدُ أنّ محمّدا عبده و رسوله». سپس جان داد. صدا ناله زینب بلند شد حسن ناله میزنه حسین ناله میزنه خونه علی بوی مرگ گرفته دختراش سر به دیوار گذاشتند گریه میکنند اما من ميگم یا امیرالمومنین یادت میاد اون روزی که زهرا رو دفن کردی؟ وقتی بچه ها رو از کنار قبر زهرا بلند کردی بزار اینجا یه روایت وبگم یا امیرالمومنین اونشب که بی بی رو دفن کردی روایت میگه همچین که کار دفن تمام شد دست از خاک برداشت دست هارو بهم زد خاک ها رو از دست تکان داد یا امیرالمومنین قربونت برم روایت میگه غم واندوه به قلب علی هجوم آورد قربون نالت برم اینجور ناله میزنی علی خیبر شکن شروع کرد های های گریه کردن اینجا بچه هاشو بلند کرد بچه ها بلند شید بریم خونه یه چیزی برام سوال وقتی علی وبچه ها به کوچه بنی هاشم رسیدند چه حالی پیدا کردند وقتی به آستانه ی در رسید وقتی در نیم سوخته رو باز کرد قطرات خون زهرا رو دید الهی بشکنه دست مغیره @maajmazakerine
205.2K
🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی صادق گل محمدی ✍شاعر:کربلایی محمد مبشری نام مداح حذف نشود ❌❌
🏴 🏴 🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی صادق گل محمدی ✍شاعر:کربلایی محمد مبشری نام مداح حذف نشود ❌❌ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ داغ مدینه تازه شد دوباره از فرق هستی می چکد ستاره خون دل روان است دیده خون چکان است فرق علی در خون نشسته با یاد آن پهلو شکسته واویلتا آه و واویلا روح نماز افتاده بین محراب هاله ی خون گرفته روی مهتاب فرق او دوتا شد حاجتش روا شد مولای مظلومان چه تنها پر می کشد به سوی زهرا این آخرین ذکر نماز عشق است در سجده در راز و نیاز عشق است ضرب ابن ملجم الا اهل عالم جبریل گفته قد قتل را یعنی فدا شد جان مولا فزت و و رب الکعبه گفته حیدر یعنی قسم بر کردگار داور من که رستگارم روم سوی یارم پایان هجر و بی قراری است دیدار زهرا رستگاری است ▪️▪️▪️▪️▪️▪️