eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - سلام ای دختر طاها.mp3
4.16M
🥀 💠 نوآهنگ| خون جگر👌😔 🌴 سلام ای دختر طاها 🥀 ببین من حیدرم زهرا 🌴 خدا میداند از مسجد 🥀 چگونه آمدم اینجا 🥀
❇️ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی اولین وفعال ترین گروه درایتا😍 با حضور شاعران و اساتید برجسته👌👌 📌هرگونه درخواستی :مطالب مذهبی.حدیث اشعار.روضه.نوحه و مولودی دارید بدون معطلی با همکاری خادمین فعال ومهربان 😊 اگه میخوای برای مجالس دستت پر باشه بیااینجا👇 حضورتان سبز 🙏🍃 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 کپی بنر ❌❌
سلام الله علیها 🍀🍀🍀🍀 ذکر کل مومنین صاحب عرش و زمین زهرا زهرا علت خلق جهان مادر اهل یقین زهرا زهرا مادرم یا زهرا تو سر آمد جهانی الگوی همه زنانی همه فانی تو مانی خلقت بسته به بود و نبوده فاطمه عالم پر شد از عطر وجوده فاطمه مثله فاطمه پای حق می مونیم الگوی همه ؛ ماها بوده فاطمه مادرم یا زهرا تاج سرم یازهرا 🍀🍀🍀🍀 جان جانان علی روح و ریحان علی زهرا زهرا مهتاب شهر نجف ماه تابان علی زهرا زهرا مادرم یازهرا جاودانی تو همیشه زندگی بی تو نمیشه توی قلبم داری ریشه دست فاطمه خیر کثیر عالمین یا ام الحسن مادر امام حسین روزی همه نوکرها با فاطمه است کربلای ما دست نور نیرین مادرم یا زهرا تاج سرم یازهرا 🍀🍀🍀🍀 به قلم✍️: @abalaitam110
۵ (حضرت زهرا س) ‏(۷ شام غریبان) در جنان کوثر بود خونجگر حیدر بود بر فاطمه امشب،شام غریبان است حسین بود گریان،زینب پریشان است مظلومه یا زهرا۲ گشته امشب شام غم صبر حیدر گشته کم بی فاطمه خانه،گردیده غمخانه قامت او خم شد،از داغ ریحانه مظلومه یا زهرا۲ اشک حیدر شد روان شد بهار او خزان علی ز سوز غم،بیمار هجران است یا زهرا یا زهرا،ذکر یتیمان است مظلومه یا زهرا۲ ای خداوند مبین گشته حیدر دلغمین یاد رخ گلگون،علی بود محزون گرید حسین او،زینب شده دلخون مظلومه یا زهرا۲ در کنار قبر او کم شده از صبر او گوید سخن حیدر،با دخت پیغمبر شرمنده ام از تو،فدایی حیدر مظلومه یا زهرا۲ بی تو حیدر شد غریب گشته ام من بی شکیب شمع فروزانم،آرامش جانم خانه بدون تو،گردیده زندانم مظلومه یا زهرا۲
مادر جوونه... 🏴🥀 موها سفید و مادرم قَدّش کمونه رَمق نداره در تَنی که نیمه جونه دعای مُردن داره بین هر نمازش خدا به ما رَحَمی بُکن مادر جوونه ای آه و واویلا خدا... آه و واویلا سیلی زدن بر صورتش از روی کینه سیاه شده رُخساره ی ماه مدینه خون می ریزه در بسترش از جای مِسمار شبها می ناله تا سَحَر از درد سینه ای آه و واویلا خدا... آه و واویلا زخم و کبودی و وَرَم داره رو بازو نشسته راه میره به روی هر دو زانو خوابش میاد اما چه جور باید بخوابه می میره وقتی که میشه پهلو به پهلو ای آه و واویلا خدا... آه و واویلا با تازیونه شد گُل این خونه پَرپَر سه ماهه که جون بر لَبه بی چاره مادر رنگ رُخش زرد و دو دستاش سرد سرده مُرده و زنده ش با خداست یک روز دیگر ای آه و واویلا خدا... آه و واویلا شاعر و ذاکر: (دلسوخته)
shafiei_سرود؛ ریحانه النبی.mp3
11.94M
سرود نوحه جدید (س) 🎤بااجرای: 🎙وباهمخوانی؛ گروه سرود گلستان 🎛ضبط وتنظیم: بهمن سعادت ✍️شاعر:کربلایی عمادبهرامی 📍تولید شده در: کانون فرهنگی تبلیغی عُروه الوثقی 🔹️ . 🆔️ @mahdiyaran_golestan 🆔️ @hamidreza_shafie
1733214485732_-2147483648_-212777.ogg
1.06M
واحد شهادت حضرت زهرا (س) ماهِ علی ای اولین فدایی راهِ علی همیشه بودی یار همراه علی خنده ی تو صورت دلخواهِ علی یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه یار علی تا آخرین نفس هوادار علی گره گشا شدی تو از کار علی دست شکسته شد علمدار علی یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه جانِ علی به عشق تو شدم مسلمان علی شکر خدا شدیم سلمان علی مثل تو جان ما به قربان علی یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه ام الحسن نگاهی کن به سفره ی خالی من سینه زنای مجلست باز اومدن چشم امیدشه به تو این سینه زن یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه ام الحسین فقط یه جا رو دوس دارم از عالمین توو حال سینه زنی و این شور و شین پر می زنه دلم تا بین الحرمین یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه وحید محمدی آذر ۱۴٠۳
قدم اگه کوتاه نبود مادر نبودش رو کبود بشکنه دستش بی وجود وای مادر تو صورتش زد بی حواس آدم نمای بی خواص مادرمو کشتن خلاص وای مادر تا سیلی خورد رو زمین افتاد زیر دست و پا مادرم جون داد وای مادر ز روی پوشیه زد تازه رد دستش رو باز ولی رو رخ میندازه وای مادرم وای مادر بازوت ورم کرده گلم رنگت چرا زرده گلم دنیا چه بات کرده گلم واویلا اشکم سرازیره برات نیلی شده زیر چشات شرمنده ام پیش بابات یازهرا سر یارم میزدن فریاد هی صدا میزد محسنم افتاد واویلا تا میخ در توی پهلو نشست نکشیدی یه دم تو که دیگه نفس واویلا وای مادرم وای مادر @mohamadalirezaie
روضه شهادت حضرت زهرا ( به روایت ۹۵ روز ) ─━━━━━━⊱🚩🏴⊰━━━━━━─ گریز به روضه بعد از شهادت پیغمبر اکرم یک روزی فاطمه الزهرا سلام الله علیها اومد سر قبر رسول الله و با پدر بزرگوار شون شروع کرد به صحبت کردن یک جمله دارد فاطمه الزهرا که آدم رو این جمله میکشه رو کرد پیغمبر اومد و عرضه داشت یَا أَبَتَاهْ یا رسول الله رُفِعَتْ قُوَّتِی (1) بابا دیگه جونی در بدنم نمونده و قوت از بدنم رفته ای محبین و شیعیان فاطمه الزهرا این جمله یک زن هفتاد یا هشتاد ساله نیست این جمله یک خانم هجده ساله است شما ببینید امت پیغمبر بعد از شهادت پیغمبر چه کردند با فاطمه الزهرا که بعد از چند ماه از شهادت رسول خدا جانی در وجود دختر پیغمبر نمانده ─━━━━━━⊱🚩🏴⊰━━━━━━─ ورود به روضه بسم الله النور تب داری بد جور (2) رنگت پریده محنت کشیده چشمات پر اشکن مظلومه من امن یجیب المضطر خرابه حال مادر غریبونه تو بستر وای امن یجیب المضطر گل علی شد پرپر وسط دیوار و در وای امن یجیب المضطر علی شده تنها تر یاری نداره حیدر وای امن یجیب المضطر فاتح جنگ خیبر حالا شده بی لشکر وای وقتی فاطمه الزهرا به شهادت رسید امام حسن و امام حسین اومدند جلوی مسجد و رَفَعَا أَصْوَاتَهُمَا بِالْبُكَاءِ شروع کردند بلند بلند گریه کردند مردم اومدند بیرون مسجد گفتند چی شد فرزندان رسول خدا چرا گریه میکنید صدا زدند مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ مادرمون فاطمه الزهرا از دنیا رفت تا امیرالمومنین این جمله رو شنید فَوَقَعَ عَلِيٌّ عَلَى وَجْهِهِ (3) با صورت بر روی زمین افتاد وقتی وارد منزل شد و اومد بالای بستر فاطمه الزهرا صدا زد خوشی ز عمر ندیده خدا نگهدارت صنوبری که خمیده خدا نگهدارت بپرس از حسنینت چگونه از مسجد علی به خانه رسیده خدا نگهدارت قرار بعدی ما کربلا زمان غروب کنار رأس بریده خدا نگهدارت فاطمه جان داری تو داری میری اما وعده بعدی ملاقات ما کربلا غروب روز عاشورا کنار گودال قتلگاه اون ساعتی صدا میزنیم حسین جان غریب گیر آوردنت به خاک و خون کشیدنت جلو چشای مادرت تشنه سر بریدنت تشنه سر بریدنت از سویدا دل سه مرتبه صدا بزن یا حسین ─━━━━━━⊱🚩🏴⊰━━━━━━─ منابع شهادت حضرت زهرا ( به روایت ۹۵ روز ) 1) بحار الانوار جلد ۴۳ صفحه ۱۷۶ 2) متن این شعر توسط آقای حاج مجید بنی فاطمه اجرا شده است که صوت این سبک در اینترنت قابل دسترسی میباشد. 3) کشف الغمة جلد ۱ صفحه ۵۰۰ ─━━━━━━⊱🚩🏴⊰━━━━━━─
❇️ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی اولین وفعال ترین گروه درایتا😍 با حضور شاعران و اساتید برجسته👌👌 📌هرگونه درخواستی :مطالب مذهبی.حدیث اشعار.روضه.نوحه و مولودی دارید بدون معطلی با همکاری خادمین فعال ومهربان 😊 اگه میخوای برای مجالس دستت پر باشه بیااینجا👇 حضورتان سبز 🙏🍃 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 کپی بنر ❌❌
هدایت شده از روضه دفتری
. در سوگ ( س ) ------------ صدیّقَةُ الشَّهیِده بانوی قد خمیده با پهلوی شکسته جان بر لبت رسیده ای پاره ی قلب رسولِ والا خون کرده اندوه تو قلب ما را یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا .... ای خسته تر ز خسته اشکت به رخ نشسته مانند پهلوی خود داری دل شکسته بی روی تو مدینه غرقِ نجوا چشم علی شد از غم تو دریا یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا .... شکستی و خمیدی سوی علی دویدی در زیر تازیانه آه از جگر کشیدی داغ پدر را دیده بودی امّا داده عدو بر تو چنین تسلّا یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا .... دیدم به خانه آتش می زد جوانه آتش تو در هجوم دشمن بودی میانِ آتش دستِ مرا بستند خیل اعدا آنجا که تو بودی غریب و تنها یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا .... یک دست تو به پهلو یک دست تو به بازو گاهی دو دست خود را گیری به روی زانو من نیمه جان گردیده ام ز غم ها تو جان دهی من می کنم تماشا یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا .... جانم ز تن برون است این خیمه بی ستون است چون ماهِ پشت اَبرا روی تو لاله گون است بعد تو ای آئینه دار طوبا شیرخدا مانده غریب و تنها یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا .... ای ماه بی نشانه شُستم تو را شبانه خیز و ببین ز داغت ویران شد آشیانه در پیش چشم کودکان یا زهرا پیچیده ام بر پیکرت کفن را یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا .... من زار و بی قرارم تاب و توان ندارم جسم تو را شبانه بر خاک می سپارم در پیش چشمم گشت تیره دنیا دیدار ما باشد به روز عقبا یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا شاعر:حاج محمود تاری «یاسر»
. عمّار می‌گوید: به خانه آقا و مولایم امیرالمومنین رفتم و از ایشان اجازه‌ ورود گرفتم. به من اجازه فرمودند و داخل شدم. ایشان را در حالی که محزون و اندوهگین نشسته بودند، یافتم و حسن در سمت راست و حسین در سمت چپ ایشان نشسته بودند. گاهی به حسین علیه‌السلام نگاه می‌کرد و می‌گریست و گاهی به حسن علیه‌السلام. هنگامی‌که به حال او و فرزندانش نظاره کردم از خود بیخود شده، اشک‌هایم جاری شد و به شدت گریستم. هنگامی‌که آرام شدم عرضه داشتم: اجازه سخن به من می دهید فرمود: بگو ای ابا الیقظان! عرضه داشتم: شما امر بر صبر کردن در مصیبت می نمایید. پس این اندوه طولانی (در این مصیبت) چیست؟ در حالی که شیعیان شما به خاطر خانه‌نشینی و غیبت شما آرام ندارند و این امر بر آن‌ها سخت است. می‌گوید حضرت به من نگاه کرده و فرمود: ای عمّار! همانا مصیبت کسی که من از دست داده ام بسیار سخت است. من رسول خدا را با از دست دادن فاطمه از دست دادم. او برای من موجب آرامش و تسلیت بود. هنگامی‌که سخن می‌گفت در گوش من صدای رسول خدا می پیچید و هنگامی‌که راه می رفت مثل رسول خدا راه می‌رفت و من درد فراق را جز با دوری او احساس نکردم و چه بزرگ است مصیبتی که به من رسیده است. هنگامی‌که او را در جایگاه غسل قرار دادم، فهمیدم که استخوانی از پهلوی او شکسته است و پهلویش از ضربه تازیانه ها سیاه شده و او آن را از من مخفی می نمود که می ترسید مبادا اندوه من بیشتر شود و به حسن و حسین نمی نگرم مگر اینکه اشک راه گلویم می گیرد و به زینب گریان نگاه نمی‌کنم مگر اینکه دلم به حال او به رقّت در می آید. سپس حضرت با عمار از منزل خارج شدند و شیعیان به یکدیگر بشارت آن را دادند. 📚منابع: انوار العلومة، ص ۲۱۴ 👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۰ @majmaozakerine
432.4K
زمینه حضرت زهرا سلام الله علیها نفس بکش ای هوای علی صدات در نمیاد ،صدای علی هزار دفعه مُردی به جای علی بمونی هزار سال برای علی تا نفس تو توخونه ست مرد تو از پا نیوفتاده دیگه جلوم پا نشیا با دنده ی جا نیوفتاده بریده بریده حرف نزن  شمرده شمرده بگو تو به من خمیده خمیده راه نرو جلوی چشم حسین و حسن کشیده کشیده چرا میری نشسته نشسته نیا سمتم تو دستت انارِ ترک خورده ست؟ چکیده چکیده میاد نم نم به آسمون فریادم  به التماس افتادم برس به دادم زهرا برس به دادم نَفْسِي عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَةٌ يَا لَيْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ اَلزَّفَرَاتِ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خدا بکَنه چو ریشه ز بیخ اونی که زده به برگ تو میخ کی دیده که یاس ارغوانی بشه سیاهه دیگه چهره ی تاریخ نگو که از عمر سیری نگو شکستی ، پیری چرا دیگه از زینب حلالیت می گیری به ذره ذره ی درد حسین به قطره قطره ی اشک حسن به هق هق زینب و من بمون و حرف جدایی نزن اگر که میشه میتونی بمون هنوز تو خیلی جوونی بمون بگو زنده می مونی ،بمون چرا به فکر خزونی بمون خود تو کن امدادم به التماس افتادم برس به دادم زهرا برس به دادم نَفْسِي عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَةٌ يَا لَيْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ اَلزَّفَرَاتِ سبک و شعر:
بسم الله الرحمن الرحیم شبِ شهادت همینکه درد زِ چشمِ تو خواب می‌گیرد تمامِ جانِ مرا اضطراب می‌گیرد بیا به همسرِ خود لحظه‌ای تبسم کن دلم از اینهمه حالِ خراب می‌گیرد گشوده دخترِ تو آیه‌هایِ قرآن را نشسته رویِ سرِ خود کتاب می‌گیرد عوض شده است در این خانه کارها امشب حسین پیش لبت ظرف آب می‌گیرد مواظب نَفَسَت باش ای تَرَک خورده یواش‌تر که تنت را عذاب می‌گیرد خدا کند که نبینند پهلوانی را که آستین رویِ ردِ طناب می‌گیرد سلام می‌کند اما علی از این مردم فقط زِ خنده‌یِ قنفذ جواب می‌گیرد ببین به خاکِ سیاهم نشاند آن نامرد که خانومم به رُخِ خود نقاب می‌گیرد کسی به سینه‌ی دیوار و در فشارت داد شبیه آنکه زِ گلها گلاب می‌گیرد * * * * سه تا کفن به رویِ دست زینب و غش کرد به طفل حق بده این روضه تاب می‌گیرد << حسین بی کفن و تو به شام می‌آیی و بند بندِ تو را التهاب می‌گیرد تمامِ دُخترکانت گرسنه‌اند اما خرابه را همه بوی کباب می‌گیرد همانکه تَرکه‌ی او می‌خورَد به طشتِ طلا نشسته پیش حسینت شراب می‌گیرد صدای چوب بلند و صدای نامحرم میان دست سرش را رُباب می‌گیرد>> (حسن لطفی)
بسم الله الرحمن الرحیم شب شهادت نگاه کن به دو چشمانِ بی قراری که ندارد از تو جز این ، هیچ انتظاری که قسم به چشم ترت بد زمانه چشمم زد و گریه می‌کنم از دستِ روزگاری که نداشت چشم که نُه سال پیشِ هم باشیم نگفت: داغِ پدر دیده درد داری که حسینت آمده ، گیرم بغل کنی او را برای شانه کشیدن توان نداری که نرفته از نظرم خاطرات آنروزی... که ریخت رویِ سرت جمعِ بی شماری که برای بُردن من آمدند در خانه برای بُردن آنکه نداشت یاری که به جای تو برود پشت در ، ولی رفتی زدند در به تو و میخِ داغداری که نداد فرصت آنکه به محسنت برسی نشانده است به پهلوت یادگاری که از آن به بعد لباست همیشه خونین است و سینه‌ی تو شکسته است از فشاری که میان یک در و دیوار و شعله خُردت کرد گذشت بر تو زمانِ نفَس شماری که پس از سه ماه فقط  التماس من این است کمی نگاه ...ندارد نگاه کاری که (حسن لطفی)
شده صبر قاتل من، میخ درم قاتلِ تو مگه ضارب ندونست که شیشه ای حامله تو!؟ چی می شد حد اقل جلوی شوهر نزنند داره زینب می بینه جلوی دختر نزنند چهل تا بی حیا بودن، هیچکی نداشت یه غیرتی چهل نفر لگد زدن، چهل تاشون یکی یکی فاطمه جان یارالی همسر حیدر یارالی ~~~~ قتلگاه تو شده، خونه ی امن شوهرت بیا حیدر رو ببخش، طناب دست همسرت فاطمه جان ببینم چرا خونیه پیرهنت!؟ محسنم کشته شده فدای زخم بدنت چقدر به تو لگد زدن غرورمو لگد زدن، بمیرم و نبینمو، همسرمو چه بد زدن فاطمه جان یارالی همسر حیدر یارالی ~ دستای کوچیکمو تو دست مادر می زارم با همین قد کمم جا پای حیدر می زارم توی کوچه می بینم سیاهی از دور می رسه مادرم رو می گیره، بی هوا سیلی می رسه صداش هنوز تو گوشمه صدای ضرب دستشه لعنت حق به دومی تو کوچه رد خونشه کوچه ی فاطمیه خون دل از فاطمیه
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ :شور عرب :خدا مادرم را کجا می برند... زبانحال امیرالمومنین (ع)با حضرت زهرا (س) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مــرو از بَـرَم  یاس نیلـــوفــری تــو نــورِ امیـــد  دل حیــــدری بمـون جـان حیـدر/ عـزیز پیمبــر/ مرو فاطمه مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه بدونِ تو گــریونه چشمـــای من مـرو بـی تو تاریکــه دنیــای من دلم بیقــراره /غمت زد شـراره / به جان علـی مرو فاطمه جان/مرو فاطمه جان/مرو فاطمه فدایی شـدی در دفاع از حـرم فــدای تو ای بهتـــرین یــاورم شهیـد ولایت / بشم مـن فدایت / مرو فاطمه مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه علی بی تو دیگه نداره خوشی تو با رفتن خود منـو می کشی تو رفتی زدستم/ز داغت شکستم/مرو فاطمه مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه مــرو زوده  یاس جــوان علی بمــون بــانوی قـد کمــان علی خزان شد بهارم/ کسی رو ندارم / مرو فاطمه مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه بمــون مادری کن برا زینبـین نذار غم ببینه چشای حسین حسن بیقراره / غـم کوچـه داره / مرو فاطمه مرو فاطمه/جان مرو فاطمه/جان مرو فاطمه قــرار مــن و تو ، باشــه  کربلا تو صحرای خونین و دشت بلا حسینو صداکن/عزایش به پا کن/تو گودال خون تو شام غریبان / به همراه زینب / بُنَـــیَّ بخون حسینم حسینم/حسینم حسینم/حسینم حسین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(ڪیمیا)
﴿ ﴾ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللَّه السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَلِیلِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ صَفِیِّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِینِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِکَتِه السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِیَّهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ منَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ السَّلامُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَهَ وَلِیِّ اللَّهِ وَ خَیْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ 🏴 فرا رسیدن شھادت‌ ام ابیها حضرت فاطمھ زهرا سلام الله علیها را تسلیت مےگوییم. 🖤🕯 🖤 🖤
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ "کَلِّمینــی" فــاطمـــه ! دارد تــوانـم می رود آمــــده جان بر لبــم ، روح و روانم می رود "کَلّمینــی"دختـر خَیــرُ الوَریٰ ، خَیــر النساء! چشم خود وا کن ببیــن اشک روانم می رود پــر مــزن از آشیـــــانم ای پرستـــوی علـــی زندگانــی ، دلخوشــی ، از آشیـــانم می رود با نفسهایی که سنگین می شود درسینه ات خنـــــده از روی لبـــان کـودکــانـــم می رود صحبت از رفتن نکن آتش به قلبم می زنی تیر داغت دم به دم بر استخــوانم می رود با وصیــت های تو دنیــا به چشمم تیره شد قبلِ تو با چشم خود دیدم که جانم می رود روشنـای چشم من ! باور ندارم نیمـه شب مـــاه من ، قامتْ کمان از آسمانم می رود باغبانی خسته ام وقتی که با دست خزان از بهـــار خــانه ام یــاس جــوانم می رود آیه آیه التمـــاسم آب شـــد در چشــــم من از همان وقتی که یاسین بر زبانم می رود فاطمه! ای کاش هرگزخانهٔ ما ، در نداشت با همین ای کاش ها آه از نهــــانم می رود ای تمــامِ لشــکــرم ، تنهـــاترینـــم بعــدِ تـو می روی همــراه تو گویـا جهـــانم می رود 𖠇࿐ྀུ༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا)
بسم الله الرحمن الرحیم ،روضه وداع با تو برای من غم عالم نماندنی است با من بمان که با من و تو  غم نماندنی است این غم کجا برم که برایم میان شهر یک یار مانده است که آن هم نماندنی است گفتم طبیب آمد و تا دید وضعِ در برگشت و رفت و گفت مریضم نماندنی است پهلو و سینه، صورت و بازو، عزیز من با این همه جراحت مبهم نماندنی است مرهم گذاشت زینب و دادت بلند شد با گریه گفت این تن درهم نماندنی است مثل خیال گشته‌ای و گفت بسترت بیهوده است افاقه‌ی مرهم..‌. نماندنی است سهمِ حسین بی کفنی شد، کفن چه سود ؟ وقتی کفن نه پیرهنی هم نماندنی است تا فرصت است بوسه بگیر از حسین که.. از زخمِ نیزه‌های دمادم نماندنی است بوسه بگیر از بدنش که همین بدن  زیر هزار ضربه‌ی محکم نماندنی است (حسن لطفی ۴۰۳/۰۹/۱۴) *می‌سوزم از غمی كه ميان هزار خصم يک يار مانده بهر تو ، آن هم نماندی‌است (استاد حاج علی انسانی)
‍ . |⇦• سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه با نوایِ کربلایی سید رضا نریمانی ┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ خدانگهدار ای مهربونم ای هم‌زبونم ، چراغِ خونه‌‌ م خدانگهدار بانویِ خسته‌ م از پا نشستی ، از پا نشستم یادم نمیره اون کوچه و در دیوار و مسمار ، آتیش و هیزم یادم نمیره تو گریه کردی من گریه کردم میون مَردُم یادم نمیره من که یه روزی با این دو دستم خیبر شکستم یادم نمیره همسایه‌هامون زل میزدن به طناب دستم گفتن علی نظر شدی، خندیدن یه کم شکسته‌تر شدی، خندیدن رد شدن از کنار من میگفتن سلامتی پدر شدی؟! خندیدن... خدانگهدار ای یارِ جونی هنوز برا من تو پهلوونی سرت رو پایین چرا گرفتی؟ نبینم اینجور عزا گرفتی عیبی نداره ، بیا خیال کن اصلاً ندارم هیچ زخم و دردی عیبی نداره ، اشکاتُ پاک کن زینب نبینه که گریه کردی عیبی نداره فدا سرِ تو اگه سرم خورد گوشۀ دیوار عیبی نداره ، دیگه گذشته... هروقت که خواستی این میخ‌ُ بردار ببین حسن رو زانوهام خوابیده دیده تو گریه میکنی ترسیده مادر براش بمیره خواب دید انگار پریده از خواب و تنش لرزیده علی مانده‌ست و ردّ خون کوچه، چشم ما روشن و این حیدر شکستن را خودت بانو تصور کن تصور کن علی را در میان بغض این خانه سکوت میخ و آهن را خودت بانو تصور کن کنارم باش تا آخر ، فلانی داشت می‌خندید غرور تلخ دشمن را خودت بانو تصور کن یازهرا .... *کارهای غسل بی‌بی که تموم شد، کفن که تموم شد، امیرالمؤمنین یه نگاهی انداخت دید کسی نیست کمکش کنه. گرچه امام صادق (ع) فرمودند انقدر بدن مادر ما نحیف و لاغر شده بود که بعضیا میگن امیرالمؤمنین تابوت رو یه تنه بلند کرد.... علامه حسن زاده آملی نقل میکنه میگه امیرالمؤمنین صدا زد حسن جان برو سلمان رو خبر کن، سلمان بیاد کمک علی کنه. سلمان میگه تو خونه نشسته دیدم درِ خونه رو میزنن؛ -چه خبره این وقت شب! کیه؟ تا در رو باز کردم دیدم امام حسن سر به دیوار گذاشته؛ سلمان بیا میخوایم مادرمون رو تشییع کنیم. میگه اومدم تو خونه‌ی علی، دیدم چه اوضاعیه؛ بچه‌ها یه طرفن، زینب یه طرف، حسن و حسین یه طرف، یه طرف هم امیرالمؤمنین سرتا پا خونی و سرتا پا خاکی؛ تا چشمش تو چشم سلمان افتاد هم‌دیگه رو بغل کردن: سلمان دیدی چه خاکی به سرم شد، دیدی فاطمه‌‌م رو ازم گرفتن ....* یازهرا .... ____ •┄┅═○◉↭◉○═┅┄•
Bazri_Shahadat_Hazrat-Zahra_1400.mp3
10.49M
🏴 السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا 🔊 بدرود امیدم، همه دار و ندارم باید بدنت رو توی تابوت بزارم ... ◼️ 🎤حاج محمد رضا غمناک ترین حادثه زندگی من مهر من و مهتاب شب بندگی من با اشک به دیوار و در کوچه نوشتم این کوچه شده باعث شرمندگی من از ناله من موج گرفت خشک ترین رود از رفتن تو کوچه این شهر مه آلود بدرود بهشتم،نفسم،عشق عزیزم آهسته برو،پشت سرت اشک بریزم... بدرود قرارم،همه دار و ندارم باید تورو به خالق منان بسپارم میگن در جنت دیگه مسمار نداره اونجا کسی با بال ملک کار نداره باید روی گلبرگ شقایق بنویسند گل تاب فشار در و دیوار نداره... انگار گلم اومده بودی که بری زود کز روز تولد به تنت رخت سفر بود بدرود بهشتم،ملکم،روح بلندم بند کفنت رو باید انگار ببندم بدرود امیدم،همه دار و ندارم باید بدنت رو توی تابوت بزارم ... .
4_5949385893805560540.mp3
934.5K
🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ میروی تو از - آشیانه نیمه های شب - مخفیانه میبرم بارِ - غصه ات را همره تابوت - روی شانه ۲ (ای همه حاصلم داغ تو قاتلم حل کن این مشکلم زهرا یا زهرا) ۲ [ الوداع فاطمه ۳ زهرا یا زهرا ] 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ همزبان من - همسر من ای به سختی ها - یاور من شد کفن پوش آن - پیکر تو رخت ماتم بر - پیکر من ۲ (ای نگار علی کن نظر تو بر این حال زار علی زهرا یا زهرا) ۲ [ الوداع فاطمه ۳ زهرا یا زهرا ] 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ میکشم از روی تو خجلت در دلم مانده - آه حسرت پشت در زهرا - پیکرت سوخت سوزد این قلبم - تا قیامت ۲ (ماه تابنده ام از تو شرمنده ام بعد تو زنده ام زهرا یا زهرا) ۲ [ الوداع فاطمه ۳ زهرا یا زهرا ] .
باز هم دارد صدای گریه بالا می رود امشب از بیت علی آرایه بالا می رود در میان گریه ها «الجارُ ثُمَّ الدّارُ» گفت در جوابش دادِ هر همسایه بالا می رود! عاملان شرع و قرآن کور و کر بودند چون پشت در دارد صدای آیه بالا می رود هر شبانه روز ماهی بود و زهرا آب شد پس چرا هِی طول هر ثانیه بالا می رود؟! حرف پیغمبر به یاد حیدر افتاد و چه دید؟ لحظه لحظه ارزش این هدیه بالا می رود وقت غسل فاطمه لرزید دست حیدر و آه ، دیگر شدت مرثیه بالا می رود😭
دیروز بود انگار عشقت در گلم رفت‌ گفتی علی!غم‌های عالم از دلم رفت.. دیروز بود انگار با تو پا گرفتم خندیدی و آرام دستت را گرفتم دیروز بود انگار شب را کور کردیم یک خانه کوچک به زحمت جور کردیم دیروز بود انگار رونق داشت باغم با بودن تو غم نمیامد سراغم دیروز بود انگار گل با شمع بودیم شب‌ها سر یک سفره باهم جمع بودیم دیروز بود انگار دنیا کام من بود در شهر عنوانم علی صف شکن بود دیروز بود انگار دادم این خبر را گفتم که زهرا هست بفروشم سپر را دیروز بود انگار فکرم ماندنت بود زیباترین اوقات من نان پختنت بود دیروز بود انگار با شور جوانی می ایستادی تا نماز شب بخوانی امروز اما غم گرفته خانه ام‌ را سر درد اذیت میکند ریحانه ام را امروز اما هر نمازش بی قنوت است هرچیز میگویم جواب او سکوت است امروز اما راه من بن بست خورده بانوی من سیلی ز مردی پست خورده امروز اما بخت حیدر واژگون است هرجای بستر را که میبینیم خون است امروز اما سوخت مغز استخوانم با من وصیت کرد بانوی جوانم امروز اما غم دلم را زیرو رو کرد از حال زهرایم مغیره پرس و جو کرد امروز اما کوثر من در مدینه زخم عمیق میخ در دارد به سینه امروز اما خاک شسته جامه ام را گم کرده ام در کوچه ها عمامه ام را.. امروز اما سر به زیر شهر هستم دنیا بدان من با تو دیگر قهر هستم امروز اما داغ زد بر روی داغم فرمود وای از کشته ی خاک عراقم.. گفتم حسین دیدم دو چشمان ترش را فرمود میبرند لب تشنه سرش را