eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.9هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
359 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال مطالب کانال #صدقه_جاریه می‌باشد https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت شهادت مالک اشتر انقلاب شاعره: شده عطر شهادت باز احساس شهادت میکشه ما رو به پرواز شهادت انتهای راه هم نیست مسیر مرگ ظلمت میشه آغاز نگاهش حق و بدی بود که قالیچه ش دل ماست در اوج سادگی ها مقتدر بود همونجوری که توو قاموس دریاست برام آسودگی معنی نداره من و دل هم قسم تا نور هستیم تو عالم هرچی تاریک و سیاهه برای محوشون مامور هستیم پر از اشکه پر از خونه دلامون ولی آتیشه تو فریادهامون نگامون تو قلب دشمن همیشه منتقم بوده خدامون برای انتقام خون عاشق همه خوبای عالم پا به کارن تمومه قصه سازش که دیگه تموم کوچه هامون مرد دارن تموم دشمنا اینو بدونن که ققنوسی توی آتیش رفته بمیرید از هجوم ترسهاتون شجاعت توو رگامون پیش رفته مسیر حق از اول پر خطر بود گذشتن از سر اینجا رسم بوده اگه هست اما دل ما شعر بیداری سروده... @majmaozakerine
به نام نامی سخن کُنَم آغاز قلم زنم به مدیحش زِ او کنم اعجاز نویسم از پسری که دل از خدا بُرده دَمَش کُنَد زِ عنایات زِنده هَر مُرده نویسم از قمری که زِ بَعد بوفاضل شده ست نور وجودش به ماسوی نازل عزیز نجمه و زینب به انس و جن سرور پسر بُزرگ حَسَن جَد اَمجَدَش حیدر به دست شاه کرامت چو خاتم یَمَنیه امیر سلسله با صلابت حَسَنی کریم زاده، کَرَم خو، کرامتِ سَیّار چو باب محترمش وَجه قادر قهار خدا تمام نموده جمال را بر او خلاصه کرده تماما کمال را در او خدای خَلق نمودش فقط به این منظور کُنَد دوباره ملائک به ای مجبور چقدر روی دودست حَسَن تماشاییست مشخص است که این طفل چقدر بابائیست حسین غرق تماشا و محو این مولود نموده سجده شکر از هدیه مَعبود تصورش بود اینکه وُرا کُنَد داماد چقدر نجمه از این ماجرا شود دلشاد دَهَد ادامه و نسل کریم پا برجاست چقدر شُهرت زیباست : 🌸🍃 روز پنجم آمد و روز كريم بن كريم روزه ي امروز ما احلي عسل گرديده است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
حاج‌محمود_کریمی_من_بمیرم،_خاکی_شده_سر_تا_پات.mp3
19.54M
🔊 ▫️ سبک 📝 من بمیرم، خاکی شده سر تا پات 👤 حاج‌محمود ▪️ حضرت 📌 شب ششم ماه ؛ ۱۴۰۰ @majmaozakerine
. برای دسترسی به روضه و نوحه محرم لطفا های زیر را دنبال بفرمایید . . . . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید. . https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
امام علیه السلام فرمود: سخت ترین های ما در بود... حضرت برای نعمان بن منذر مدائنی توضیح داد: . در شام ماموران در حالی که شمشیرهای خود را و ها را استوار کرده بودند بر ما حمله می کردند و نوک نیزه بر ما می زدند و ما را در میان جمعیت اهل شام نگه می داشتند، در حالی که و می زدند و شادی می کردند. . سرهای را میان زنهای ما قرار دادند و سر عمویم علیه السلام را در مقابل عمه هایم و علیهما السلام نگه داشتند و سر برادرم، علیه السلام و سر پسر عمویم علیه السلام را در کجاوه ی خواهرانم و علیهما السلام می آوردند و با سرها بازی می کردند و چه بسیار سرها به زمین می افتاد و در میان دستها و پاهای قرار میگرفت. از بالای بام ها و آب بر سر ما می ریختند. وقتی آتش به ام افتاد چون دستهایم را به بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم ، پس عمامه ام و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید. . از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب ما را با ساز و آواز در برابر چشم مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: ای مردم! بکشید اینها را که در اسلام هیچگونه احترامی ندارند. . ما را از پیاده کردند و به یک ریسمان بستند. پس ما را از در خانه ی و عبور دادند و به آنها گفتند: اینها کسانی هستند که پدرانشان پدران شما را کشتند و خانه های آنها را ویران کردند. امروز شما کنید. ای نعمان، تمام یهودیان و نصاریان هر چقدر خواستند از خاک و سنگ و چوب بسوی ما افکندند.. ما را به ها بردند و خواستند ما را به جای و بفروشند، ولی خداوند این موضوع را برای آنها میسر نساخت. ما را در مکانی منزل دادند، که سقف نداشت، روزها از و شبها از و گرسنگی و ترس از کشته شدن در عذاب بودیم. 📚رمز المصیبه به نقل از تذکره الشهدا صفحه ۴۱۱ سوگنامه آل محمد صفحه ۴۰۸ ناسخ التواريخ صفحه ۳۰۴ ✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨ @majmaozakerine
قاسم_رزمنده_ام__هادی_همتی2.mp3
5.82M
فرمان میدانم بده ای عمو جانم شمشیر دستانم بده ای عمو جانم حکمی ز قرآنم بده ای عمو جانم فرمانده فرمانم بده ای عمو جانم در خیمه دلتنگم من تشنه ی جنگم یار تو هستم با دندان و با چنگم من قاسم رزمنده ام ای عمو جانم دل را ز دنیا کنده ام ای عمو جانم من نوجوانی صف شکن در سپاه تو دریا دل و کوبنده ام ای عمو جانم ابی عبدالله یا حسین ابی عبدالله یا حسین بعد از علی اکبرت ای عموی من بعد از گلای پرپرت ای عموی من من آمدم در لشکرت ای عموی من قاسم به قربان سرت ای عموی من رخصت بده مولا میدان روم حالا گردم فدای تو فرمانده ی تنها مردن به کام من عمو چون عسل باشد کی در دل من وحشتی از اجل باشد بابای من برادرت مجتبی یعنی شیر دلیر و پهلوان جمل باشد ابی عبدالله یا حسین ابی عبدالله یا حسین یک نامه دارم از پدر ای عمو جانم او از دلم دارد خبر ای عمو جانم بخشیده جان این پسر ای عمو جانم قربانی ما را بخر ای عمو جانم در کربلای تو تیغ حسن هستم جای زره بر تن رخت کفن هستم روز شهادت آمده می روم میدان تا زنده باشد تا ابد نهضت قرآن تا مثل گل پرپر شوم در رکاب تو جان را فدایت می کنم ای شه خوبان ابی عبدالله یا حسین ابی عبدالله یا حسین
893.2K
در خیمه نمی مانم اینک من و این میدان دل بی تو به تنگ آمد ای پادشه خوبان جانم به فدای تو ای سرور مظلومان من بی تو نمی خواهم این زندگی و این جان پور حسنم قاسم از آل بنی هاشم بعد از علیِّ اکبر دنیا شده زندانم طاقت ز کفم رفته در خیمه نمی مانم ای سید و مولایم لبیک حسین جانم جانم به فدای تو دلتنگ شهیدانم پور حسنم قاسم از آل بنی هاشم این نامه ی بابایم این خطِّ اَمان من شد صحنه ی عاشورا پایان جهان من چون حکم پدر باشد از دادن جان من شمشیر تو می گردد نیرو و توان من پور حسنم قاسم از آل بنی هاشم جان را به کف آوردن خیرالعملم باشد مردن به لبان من اهلا عسلم باشد در راه تو جان دادن حکم ازلم باشد تنهایی تو مولا تیر اَجلم باشد پور حسنم قاسم از آل بنی هاشم این پیکر پر خونم قربان تو ثارالله قربان تو و کامِ عطشان تو ثارالله ماندم به سَرِ عهد و پیمان تو ثارالله شادم که سپر گشتم بر جانِ تو ثارالله پور حسنم قاسم از آل بنی هاشم
اهلا_من_العسل__هادی_همتی5.mp3
5.11M
اهلا من العسل این شهادتینم اهلا من العسل قربانِ حسینم پوشیده ام کفن به تن اهلا من العسل دارم به لبهایم سخن اهلا من العسل من قاسمم اِبنُ اَلحسن اهلا من العسل حسین فدایت جان من اهلا من العسل نوجوان اما شیر پیکارم من شاگرد رزم علمدارم وارث خشمِ جنگ کرّارم در رگم خونِ حیدری دارم یک تک سوارم از بنی هاشم پور حسن من قاسمم قاسم من قاسمم قاسم من قاسمم قاسم اهلا من العسل این بوَد شعارم اهلا من العسل فاطمی تبارم حی علی خیرالعمل اهلا من العسل با یاد میدان جمل اهلا من العسل لبیک بر حکم اجل اهلا من العسل وا کرده بابایم بغل اهلا من العسل یار مولا در کربلا هستم بر سر پیمان با وفا هستم تشنه ی دیدار خدا هستم در سپاه دین جان فدا هستم دور و برم یک لشکر ظالم پور حسن من قاسمم قاسم من قاسمم قاسم من قاسمم قاسم اهلا من العسل در خون تپیدم اهلا من العسل شکراً شهیدم در زیر تیغ و خنجرم اهلا من العسل سُم کوب گشته پیکرم اهلا من العسل بازم رفیق اکبرم اهلا من العسل مولا بیا اندر برم اهلا من العسل شد فدا قاسم ای عمو جانم جان آمد روی کام عطشانم این من و جسمِ زخم و عریانم ای عمو رد کن زیر قرآنم یک استخوان از من نماند سالم پور حسن من قاسمم قاسم من قاسمم قاسم من قاسمم قاسم