كربلايی حسين طاهری_صفر1401 - شب شهادت امام حسن مجتبی - روضه - حسین طاهری-1666595461.mp3
16.14M
|⇦دامنچشممن...
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بسم رب الحسین(۱۶)
#مصیبات_شام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک : به سمت گودال از خیمه دویدم من...
(سلامٌ علیٰ قلبِ زینبِ الصبور)
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
قـــافـلـــه ســــالار کــرب و بـلا زینب
شــکستــه قلبـــش از شـــام بلا زینب
دختـــر زهـــرا و بــزم شـــراب ای وای
خنـــدهٔ شامیهـــا داره عــذاب ای وای
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
وای از دل زینب(۴)
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
سنــگ جفـــا بـود و جســارت اَغیـــار
کــوی یهــودیهــا ، گــذشتــن از بـازار
وقتــی به دنبـــال قــافلــــه افتـــادن
در وســـط بــازار هـلهــله ســـر دادن
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
وای از دل زینب(۴)
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
نگفتن این خــانوم ، داغ جــوون دیده
گلشــــن آل الله ، فصــل خــزون دیده
بــوده چهـــل منــزل همســـفرِ ســرها
ســوزونــده قلبـــش رو داغ بــرادرها
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
وای از دل زینب(۴)
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
نگفتن این خانوم ، بند دل زهــراست
نشـــونهٔ حیــــدر ، نایبـــهٔ طــاهاست
شنیده دشـــنام و زخـــم زبـون زینب
دیده حسینش رو غرقِ به خون زینب
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
وای از دل زینب(۴)
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
منــزل زینب شــد گوشـــهٔ ویـــرونه
برای این غــــربت ، خــرابه گـریـونه
امــان از این شـام و مصیبت دیگـر
امــان از این داغ ســه ســالهٔ پر پر
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
وای از دل زینب(۴)
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
یه دختـــر نالان ، ســری به دامانش
رسیده بود از راه ، چاره و درمانش
رقیـــه زد داغـــی بر جگـــر زینــب
نیمــهٔ شـب پــر زد همسفــر زینــب
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
وای از دل زینب(۴)
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
✍🏻رقیه سعیدی(کیمیا)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
┄┅✵﷽✵┅┄
#نوحه_زمزمه_روضه
#زبانحال_امام_حسن_بامادر
#شهادت_حضرت_زهراعلیهاسلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:آه گوشواره شکست/بی حیا سیلی زد با هر دوتا دست.....
─┅═༅࿇༅❖༅࿇༅═┅─
وای / از اون کوچه ها
مادرم سیلی خورد خیلی بی هوا
روی خــاک افتـــاده ناموس خدا
وای / از اون کوچه ها
وای / از ضرب و کتک
پاره کرد اون نامـرد اسنــاد فدک
مـونده بودم تنهــا بی یار و کمک
وای/ از ضرب و کتک
آه / جانم یا حسن
می بینی این نامردا خیلی بَدن
نگو پیــش بابا ، مــادر رو زدن
آه / جانم یا حسن
آه / دستم رو بگیر
که شدم با این سیلـــی از دنیا ســیر
می دونم زود میشی با این غصه پیر
آه / دستم رو بگیر
وای / از آتیش در
جلوی این آتیـــش مــادر شد سپــر
من هــزار بار میــگم لعنت بر عُمَــر
وای / از آتیش در
وای / مادر خسته شد
در به روش افتاد پهلوش بشکسته شد
جلو چشمــاش دست حیـدر بسته شد
وای / مادر خسته شد
وای / از نامــردمــا
ناله می زد می برید حیــدر رو کجـا
حــسابتون باشــه محـــشر با خــدا
وای / از نامــردمــا
وای.. مظلوم مادرم /وای.. مظلوم مادرم/ وای.. مظلوم مادرم
رقیه سعیدی(ڪیمیا)
❁﷽❁
#هفتم_صفر
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:دامن کشان رفتی....
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
زینب فـــدای تــو ، (غریب مدینه۳)
می سوزه لبهات از (تبِ زهر کینه۳)
از این نامردمان خیــلی جفــا دیدی
چه نامردی از همــسر بی وفا دیدی
حسن جانم (۲)
می ریزه پارهٔ جگر (جلو چشم خواهر۲)
زده به جان من شرر (می سوزم برادر۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
بودی تمــومِ عمـــر ، ( عزادارِ مادر۳)
می سوختی از داغِ (گل یاس پرپر۳)
شدی پیــــر از غـــمِ غربت کوچه
رو دوشِت بوده بارِ محنت کوچه
حسن جانم (۲)
تموم شد این فراق تو (میری پیش مادر۲)
سـلام ما رو برسـون (به سـاقــیِ کـوثـر۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
داداش ! خداحافظ( پریشــونه زینب۳)
بالا سرت داداش ! (دلش خونه زینب۳)
حسینت اومــده بالا ســـرت امشب
رســیده لحظه های آخـــرت امشب
(حسن جانم۲)
از این دیار بی وفـــا (غریبـــانه میری۲)
تو هم شبیه مادرم (از این دنیا سیری۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
ای وای از این طشتِ(پر از خون ، برادر۲)
صدها امان از شام و (یک طشـت دیگر۲)
آه از لب خونین و ضرب خیزران دارم
داد از همه ، بیداد و ظلم شامیان دارم
(حسین جانم۲)
بریده میشه طاقتــــم( کنار سر تو۲)
خمیده میشه قامتـــم (کنار سر تو۲)
مظلوم حسین جانم ، حسین جان حسین جان(۲)
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
✍شعر:رقیه سعیدی (کیمیا)
۱۴۰۲/۶/۱
❣﷽❣
▪️#سینه_زنی_امام_حسن_ع
مداح عیسی زاده
#سبک یاحسین غریب مادر
یاحسن غریب مادر
ای کریم آل طاها
جانشین مرتضی و
ای عصای دست زهرا
یه روزی میاد آقاجون
واسه تو حرم میسازیم
یه ضریح بروی قبرت
حضرت کرم میسازیم
دل ما عاشق می مونه
از امام حسن میخونه
اینکه تو حرم نداری
دل مارو میسوزونه
حسرت قدم زدن تو
حرمو به سینه داریم
گنبدت رو تا نسازیم
آرومو قرار نداریم
تموم مردم دنیا
ما رو نوکرش میدونن
ما ها رو به اسم نوکر
واسه قاسمش میخونن
یل مجتبی یا قاسم
تو نبرد ختم کلامی
ریشه کن شده به دستت
نسب ازرق شامی
بایه ضربتت سراشون
از رو پیکرا می افتاد
عمو با نگاه به جنگت
یاد مجتبی میوفتاد
🌾یل کربلا ابالفضل...
1_6364253478.mp3
8.57M
🏴#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی جواد مقدم
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_رضا_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی جواد مقدم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
امام رضا دوای دردای بیشماره
امام رضا دوای دردای هر بیشماره
هر کسی داره حاجت پیش آقا میاره
آقا اگر چه روسیاهم و بدم ، به پنجره فولادیِ تو رو زدم
منم کبوتری که جلد مشهدم ، خیلی بیقرارتم
تو حرم همیشه حال من خوشه ، دوری از شما گدارو میکُشه
بطلب منو که دیگه وقتشه ، خیلی بیقرارتم
... امام رضا ، امام رضا ، امام رضا ، امام رضا ...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
محبت تو مولا همیشه بی حسابه
یه لحظه دوری از تو برای من عذابه
من که دوس دارم تورو قد خدا ، آقا کبوترم رو گنبد طلا
چی میشه ضامنم بشی امام رضا ، یار مهربون من
از غذای حضرتی به من بده ، خوش بحال اونی که مشهد اومده
تا حرم دلش دوباره پر زده ، یار مهربون من
... امام رضا ، امام رضا ، امام رضا ، امام رضا ...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اسم شما همیشه میون سینه قابه
بهشت من همین جاست تو صحن انقلابه
آقا من از شما فقط شفا میخوام ، نگاه به این گدای بی نوا میخوام
دوباره اربعین یه کربلا میخوام ، قربون وفای تو
آب سقاخونه آب زمزمه ، هر چی از خوبیت بگم بازم کمه
نظری آقا به حق فاطمه ، ، قربون وفای تو
... امام رضا ، امام رضا ، امام رضا ، امام رضا ...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
از داغ نشسته داغی میون سینه
کشته تورو آقاجون این سوز زهر کینه
تورو خدا رو خاکا دست و پا نزن ، بیا و مادرت رو هی صدا نزن
آتیش به قلب غصه دار ما نزن ، یار نیمه جون من
بمیرم که زار و خون جگر شدی ، روی خاک حجره محتضر شدی
بمیرم شکسته بال و پر شدی ، یار نیمه جون من
... امام رضا ، امام رضا ، امام رضا ، امام رضا ...
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از روضه دفتری
روضۂ دفتری امام حسن مجتبی(ع)
👈🏻اجرا توسط: استاد پرویزی🎙️
👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻
السلام علیک یا حسن بن علی ایهاالمجتبی یابن رسول الله یا حجة الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا وستشفعنا و توسلنابک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا، یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله
سلام ای برتر از ایوب صبرت
که نَبْوَد سایبان بر روی قبرت
مزارت سجده گاه آفِتاب است
ولی افسوس که ویران و خراب است
از این غم بر دلِ هر شیعه داغ است
که قبرت در مدینه بی چراغ است
◾دلها رو ببریم مدینه، بگو یا امام حسن دستم به مدینه نمیرسه امشب اومدم تو گذرنامه ی مدینه مو امضاء کنی، یکی از عُلَما در عالم خواب بی بی فاطمه ی زهرا رو میبینه گفت حضرت زهرا فرمود: چرا یادی از حسنم نمیکنید مگه حسن پسر من نیست، حسنم غریبه ، حسنم مظلومه، چرا روضه ی حسنم رو نمیخونید، آی مادرای مجلس ، آی غریب نوازا، بیاین امشب برا غریب بی مادر مادری کنید بیاید امشب هم ناله بشید با بی بی فاطمه ی زهرا ، پیغمبر فرمود به قدری حسنم مظلومه که مرغان هوا و ماهیان دریا بر او گریه می کنند، هر چشمی برای حسنم گریه کند فردای قیامت رنگ جهنم رو نمی بینه ، چشمی که برای حسنم گریه کنه کور وارد محشر نگردد و قدمی قبر حسنم رو زیارت کنه در پُل صراط نلغزد، اما بگم با این امام در مدینه چه کردند، قربون غربتت برم آقا جان ، نیمه های شب هی صدا میزد جگرم داره میسوزه ، باید کی رو صدا بزنه(هر مردی هر دردی داشته باشه در خونه به زنش میگه)اما بمیرم امام مجتبی تو خونه خودش هم غریب بود عوضِ اینکه زنش جُعده رو صدا بزنه صدا زد کنیزا برید بگید زینبم بیاد خواهرم بیاد، زینب خودشو با عجله رساند کنار بستر برادر دید امام حسن داره مثل شخص مارگزیده هی بخودش می پیچه(الهی هیچ خواهری همچون زینب داغ برادر نبینه) صدا زد خواهرم: برو حسینمو بگو بیاد یه وقت دیدن زینب تو کوچه های بنی هاشم هی می دود هی بر سر و صورت خودش میزنه حسینم بیاد که حسن داره جون میده، همه اومدن کنار بستر امام مجتبی صدا زد زینب برو طشتی بیاور، طشت مقابل برادر قرار داد زینب دلش خوش بود الان برادر زهرو برمیگردونه اما بمیرم دید پاره های جگر برادر درون طشت ریخت ریخت😭😭
ای روزگار دو طشت نشونِ زینب دادی زینب فقط این طشت رو ندید تو مجلس یزید هی صدا میزد یزید: نزن ، نزن ، نزن ، میدونی داری کجا رو میزنی بخدا خودم دیدم پیغمبر این لبارو می بوسید ، یا زهرااااا، بخدا خودم دیدم زهرا این لبا رو می بوسید، علی این دندونارو می بوسید نزن😭😭😭
خواهرم مریضا یادتون نره ، دکتر جواب کرده ها یادتون نره،میگن انقدر تیر به تابوت آقا امام حسن مجتبی زده بودن که بدن به تابوت چسبیده بود امام حسین گفت خدایا غارت زده به کسی نمیگن که مالشو بردن غارت زده به من میگن که بدن برادرمو با دست خودم میان خاک بزارم،آی دلهای آماده اینجا خم شد تیر از تابوت و بدن برادرش بیرون کشید کربلا هم نشست رو خاکها تیر از چشم عباس بیرون آورد، هر کجای این محفل نشستی با سوز دل بگو یا حسین
«علی لعنة علی القوم ظالمین»
🖤حسن یعنی تمام هست زهرا
🖤حسن یعنی کریم هر دو دنیا
🖤حسن یعنی سکوت و رازداری
🖤حسن یعنی شب و دل بی قراری
🖤حسن یعنی غروری که شکسته
🖤حسن یعنی شهود دست بسته
🖤حسن یعنی غروب و رنگ نیلی
🖤حسن یعنی دوشنبه ضرب سیلی
🖤حسن یعنی بقیع تیره و تار
🖤حسن یعنی در وتیزیِ مِسمار
🖤حسن یعنی نه شمعی نه مزاری
🖤حسن یعنی نداری گریه داری
🖤حسن یعنی به رنگ ارغوانی
🖤حسن یعنی شکسته درجوانی
🖤حسن یعنی شهید زهر کینه
🖤حسن یعنی غریب اندر مدینه
🖤حسن یعنی تمام عشق مادر
🖤حسن یعنی عزیز قلب حیدر
🏴فرا رسیدن شهادت کریم اهل بیت
امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
روضه و توسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی(ع)
عبدالزهرا روضه خون بود، در عالم رؤيا خواب امام حسن مجتبي عليه السلام رو ديد، آقا! فرمود: عبدالزهرا! چرا روضه ي مارو نمي خوني؟ گفت: آقاجان! من يه عُمري روضه خون شما هستم، مگه روضه ي شما همين نيست كه به ما رسوندن، روضه ي زهر و طشت و پاره هاي جگر شما؟ آقا فرمود: اين روضه مَنِ، اما اون روضه اي كه من رو كشت اين روضه نبود، به گريه كن هاي ما بگيد: بچه بودم مادرم ميخواست از خونه بره بيرون، گفتم: مادر! مگه ميشه بدون من بيرون بري؟ پسر بزرگت منم، كجا بدون من ميخواي بري؟ حتي روايت ميگه: ابي عبدالله هم كوچيك بود اومد جلو گفت: مادر! منم ببر، بي بي يه نگاهي بهش كرد، فرمود:" سَيَقتُلُك " يعني بعداً تو رو ميكُشن، همه با تعجب نگاه مي كردن مگه چه اتفاقي ميخواد بيوفته، اما حسين رو با خودش نبرد يعني موقعِ قتلِ حسنِ...
امام حسن ميگه:با چه غروري دستم رو انداختم توي دستِ مادرم، يه نگاه به بابام كردم، بابا خيالت راحت من دارم با مادرم ميرم، همه جا رو هم نگاه مي كردم كسي نگاهِ چپ به مادرم نكنه، رفتيم مسجد از اونجا برميگشتيم خونه، تا رسيديم به كوچه ي بني هاشم، عبدالزهرا! نانجيبي كه در همه ي عالم مثالش پيدا نميشه، بين راه اومد راهِ من و مادرم رو سد كرد؛ قباله ي فدك دست مادرم بود، نانجيب گفت: فاطمه! قباله ي فدك رو بده من، مادرم گفت: قباله رو نميدم، خدا برا هيچ بچه اي نياره، جلو چشمم چنان به صورت مادرم زد، تا به خودم اومدم ديدم مادرم روي زمين افتاد... عبدالزهرا اينجا بود، گوشواره ي مادرم شكست، واي مادرم! مادرم! مادرم
عبدالزهرا! تا اينجا دستِ من توي دستِ مادرم بود، اما از اينجا به بعد من عصاي دستِ مادرم شدم، هي ميگفت: مادر چيزي نشده، اما چشمام يه كم تار مي بينه... ديدم مادرم داره راه رو اشتباهي ميره...
ديگه امام حسن بعد اين حادثه روز خوش نديد، تا ساليان سال نيمه ي شب بلند ميشد، شروع مي كرد گريه مي كردن
مي گفت
مگه يادم ميره من بودم و يه گُلِ پرپر
مگه یادم میره خونابه ی بالِ کبوتر
مگه یادم میره زخمِ رویِ صورت مادر»
دامن چشم من از گریه به دریا اُفتاد
چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد
پاره هایِ جگرم می چكد از كُنجِ لبم
عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها افتاد
باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند
راه من باز بر آن كوچه ی غم ها اُفتاد
یاد آن کوچه که با مادر خود می رفتم
به سرم سایه ای از غربتِ بابا اُفتاد
کوچه بن بست شد و در دل آن وانفسا
چشم نامرد به ناموس علی تا اُفتاد
آنچنان زد که رَهِ خانه ی خود گُم كردیم
آنچنان زد که به رخساره ی گُل جا اُفتاد
گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین
چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد
من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم
گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد
شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد
من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد
امام حسن تو بستر افتاده، تا شنيدخواهرش زينب ميخواد بياد فرمود: طشتي كه خونآبه و پاره هاي جگرِ من توي اونه رو زود جمع كنيد، زينب نبايد من رو اينجوري ببينه، حسين جان! زير بغل هاي من رو بگيريد من بشينم، زينب من رو نبايد اينجوري ببينه، يه نگاه كرد ديد همه دارن گريه ميكنن، هيچي بهشون نگفت، تا ديد حسين داره گريه ميكنه، صدا زدحسين جان تو چرا داري گريه ميكني؟برا چي گريه نكم، امامم رو دارم از دست ميدم، آقام رو، داداشم دارم از دست ميدم، يه وقت امام حسن فرمود:لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله حسين جان غصه ي من رو نخور، امروز همه ي شما كنار من جمع شديد، تو هستي، زينب هست، اباالفضل هم هست، اما يه روزي مياد كربلا يه عده نانجيب دوره ات ميكنن، تا تو فرياد ميزني همه هلهله ميكنن
يا امام حسن خوب شد گفتيد طشت رو جمع كنن،آخه خواهرتون زينب كبري يه جايِ ديگه اي قرارِ طشتي رو ببينه، اما نه با پاره هاي جگر، وارد مجلس يزيد ملعون كه شد، ديد ميان طشتِ طلا يه سَرِ بريده گذاشتن، يزيد چوب ميزنه، سر قرآن ميخونه
ناله بزن یاحسين
#شهادت_امام_حسن_ع_
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
✅🎤روضه شب شهادت علی بن موسی الرضا علیه السلام
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
(خورشید، سر زد از سحرت، ایها الغریب)2
امشب، اگر بچه های آشپزخونه صدامو میشنون این بچه های صوت اینایی که فیلم برداری میکنن، اینایی که سر پایند دم درند، کار دارن میکنن، امشب شماها، دستتونو میبوسم، کار ما امشب گیر شماست، چرا؟ عرب اینطوری اندها، خودشون غذا نمیخورن تا مهمونا غذا بخورن، بعد که مهمونا سیر غذا خوردن خواستا برن میشنیه با، کارگرا خادما، با اونا میشینه سیر غذا میخورن، امشب خادمای این حسینیه، ما مهمونیم میریم، آخر کار شما میمونید و آقاتون، ما یه گیر و گوری داریم به آقا سفارش مارو کنید، دیدی میگه، آبدارچی یه شرکتو ببین شرکت مال تو، بچه ها، کفشدارو بخر آقا نگات میکنه، چایی بریز دستش، دیدی هیئت ها کسی دور مسئول هیئت نیست، اما آبدارچیه رو همه دستشو میبوسن، چون میدونن، تو این دم و دستگاه همه چی جا بجاست، امشب کار با خدامه، گره مارو وا کنن، میخوام شما هم با ما با این بچه ها بگید
خورشید سر زد از سحرت ایها الغریب
از سمتِ، چشم های تَرت، ایها الغریب
تو ابر رحمتی که، به هر گوشه سر زدی
باران گرفت، دور و بَرت، ایها الغریب
آقا جارییست، چشم به چشمِ، قدمگاه تو هنوز
جنت شده است، ره گذرت، ایها الغریب
آه، تو مسیر امام رضا قدمگاه نرفته ها برن ها، یه جا پای آقا مونده مردم چی کار میکنن، ای وای ای وای، روضه داره همش ها، وقت نیست، یه جا پای امامو دیدن مردم، میاد اونجا، کف زمین اونجا رو میبوسن میگن آقا از اینجا رد شده، آخ حسین، هی خانم داد میزد، نوه ی پیغمبر خداست نزنیدش، پیرمردا پاشده بودن، با عصا میزدن
آقا تو آفتابِ، رأفتی و، کوچه کوچه شهر
در سایه سارِ، بال و پرت ایها الغریب
(جونم به تو مستمع، انرژی مو چندان میکنی، با این پا کاریت، ارباب دستتو بگیره)
با این همه، غریبه، غریبان عالمی
خیلی ها براشون سواله، این غریبیه؟ این شلوغی، این حرم، طرف از اینجا رفته یه کشور دور، کارخونه شرکت مال و اموال بچه زن، پست و مقام و ثروت، باهاش حرف میزنی چته؟ میگه دلم گرفته، دلم برا مادرم تنگ شده، حالا فهمیدی چرا این آقا غریبه، بزار یه روضه بگم زنا گریه کنن، زن های نوغان اومدن پیش شوهراشون، به هم ریخته، مردا گفتن چتونه؟ گفتن، ما مهریه ای از شما طلب داریم، آره، همش حلال، چی شده یهو؟ پسر زهرا ، بی کس و یار افتاده، نه دختر، نه خواهر، نه مادر، گریه کن نداره، میدونی یاد چی می افتم، اینجا زن ها آبرو داری کردن، یه سری زن سراغ دارم، تو حجره، صدای آقازاده ی همین امام رضا، صدا نالش بالا رفت، زنارو جمع کرد، گفت هلهله کنید، کِل بکشید، صدا گریش بیرون نره، جــــــان
(من زود جمع و جور کنم، عذر میخوام خدا میدونه)
با این همه غریبه غریبان عالمی
داغی نشسته بر جگرت، ایها الغریب
آقا، از کوچه های غربت شهر آمدی ولی
داری، عبا به روی سرت، ایهاالغریب
گفت اباصلت، اومدم بیرون حواست باشه، اگه دیدی عبا رو سرمه بدو، اباصلت میگه أَمَّن يُجِيبُ میخوندم عبا رو سرش نباشه، گفت یه خورده ای گذشت چشممو از رو در بر نداشتم، تا در باز شد زدم تو سر، دیدم عبا رو سرشه، تا بدوم خورد زمین، بغلش کردم، خاک عباشو، خاک از رو لباساش تکون، آقا چتونه؟ دستشو گرفتم، فقط اشاره میکرد برو برو، دو سه قدم رفتیم دستمو کشید، نمیتونم راه برم، یاد یه جا نیافتادی؟ امام حسن، میگه دست مادرو گرفتم، اول گفت برو، دو سه قدم رفت، دستمو کشید، راه نمیتونم برم
آقا، شکر خدا، جوادِ تو آمد ولی هنوز
بارانی است، چشم ترت، ایها الغریب
بزار روضه بخونم میمونه روضه ها، گفت اباصلت درارو ببند، هیچکی نمیخوام بیاد، اباصلت درارو بست، اومد دید لبای آقا خشکه، دوید رفت آب آورد، اومد بالا سر آقا، آقا آب بفرمایید لباتون خشکه یه نگاه به اباصلت کرد، گفت انگار کربلا یادت رفته، مگه فراموشت شد، جد ما، یابن الشبیب، جد مرا، با عصا زدن، (میخوای اینوری برم)، یابن الشبیب، جد مرا، بی هوا زدن، (برم جلو یا نه؟)، یا بن الشبیب، عمه مارا، چه بد زدند، (ها، باید بمیری با این روضه)، اباصلت، آبو ببر، این زیر اندازمم جمع کن، گودال یاد ما نمیره، زیراندازشو جمع، گفت دیدم پاشو رو زمین میکشه، اما چشماش منتظر کسیّه، (دیگه شندید وقت نیست)، جوادش که اومد میگه غم های عالم یادش رفت سر گذاشت رو پا جوونش، همه ی عالم همینه باباها، آدم دلش میخواد دم آخر، سر بزاره رو پا بچش، (بگم یا نه؟) آه، رو اسب، از هُولِش، که به علی برسه، از بالا اسب افتاد، دید اگه دوباره سوار شه وقت نیست، با زانو، آخ رسید به بدن، پاره پارست، نیزه تو پهلو، سر ترکیده، و نَظَفَ الدَّم، خونو از دهانش در آورد، آروم اومد دم گوشش، هفت مرتبه، وَلَدی، ولدی، ولدی، ولدی، یبار دیگه به من بگو، بابا،حسیــــــــــــــــن
#روضه_امام_رضا ع
🎤حاج حیدر خمسه
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
1_1168482772.mp3
4.42M
🏴#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی حاج میثم مطیعی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی حاج میثم مطیعی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ز لب خشکَش، شده خون جاری
چه دل تنگی، عجب افطاری
پاره پاره شد جگرَش، به فدای چشم ترَش
ولی نبیند پسرَش، که چه آمده به سرَش
نفس بی رمقش، چه بی صداست
همه شکایت او ز کوچه هاست
ای کریم آل الله یا مجتبی
غم تشییعَش، نبُود آسان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آن همه تیر و بدنی بی جان
ای مدینه شهر ستم، ای شهر تنهایی و غم
عزا بگیر از سر تو، سایه ی حسن شده کم
همچو کبوترِ از، قفس رهاست
همه شکایت او ز کوچه هاست
ای کریم آل الله یا مجتبی
قصه ی مادر، کی رود از یاد
چادرش ناگه، روی خاک افتاد
ای سینه زن ها به خدا، روضه ی حسن همین است
پیش نگاه پسری، مادری نقش زمین است
به روی لبِ حسن، خدا خداست
همه شکایت او، ز کوچه هاست
ای غریب مدینه یا مجتبی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین