eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.9هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
گرچه از دوریِ برادر خود ذره ذره مریض تر می شد عوضش میهمان مردم قم لحظه لحظه عزیزتر می شد تا بیایی تبرکی ببرند همه درهای خانه ها وا بود در میان اهالی این شهر سر مهمانی تو دعوا بود خوب شد پرده های محمل تو هر کجا رفته ای حجابت شد خوب شد با محارمت بودی زانویی خم شد و رکابت شد آب پاشیده اند و خاک مسیر ذره ای روی چادرت ننشست رد نشد ناقه ی تو از بازار محمل چوبی ات سرت نشکست کوچه ها ازدحام داشت اما سرِ این شهر رو به پایین است می روی کوچه کوچه می گویی ضربِ شامی عجب سنگین است می رسی و حواس مردم هست آب در دلت تکان نخورد از کنارِ خرابه رد نشوی یا نگاهت به خیزران نخورد دختری بود با شما یا نه؟ که اگر بود غصه ای کم داشت جای زنجیر و خار و نامحرم گرد خود چند چشم محرم داشت معجرت احترام خود دارد چه خیالی اگر برادر نیست روی سرهایشان طبق آمد ولی اینبار روی آن سر نیست آه بیماری و همه بیمار شهر قم شد مریضِ روضه ی تو حرف دختر شد و دلت لرزید شده وقت گریز روضه ی تو عمه اش گفت خوب شد خوابید چند شب بود تا سحر بیدار کمکم کن رباب جای زمین سر او را به دامنت بگذار آمد از بین بازوان سر را تا که بردارد عمه اش ای داد یک طرف دخترک سرش خم شد یک طرف سر به روی خاک افتاد 🔸شاعر: ____________________
روضه و ذکر توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها -بنفس حاج آرمین غلامی گریان برای غربت معصومه میشوم نالان بر این مصیبت معصومه میشوم برتر از این تصور مایی به مرتبت لطمه زنان حرمت معصومه میشوم خوبان همه زیارت قبرتوکرده اند در حسرت زیارت معصومه میشوم این دیده ام برای توبارانی است وبس گریان این حکایت معصومه میشوم آواره گشته ای پی دیدار دلبرت من حامی حمایت معصومه میشوم بانودعای تو به اجابت رسید زود مشتاق آن اجابت معصومه میشوم *با امام رضاعلیه السلام از یک مادرند،موسی بن جعفر فرزندانِ زیادی داره،اما هر دویِ این بزرگواران،هم علی بن موسی الرضا،هم این خانوم،حضرت معصومه سلام الله علیها،از حضرت نجمه اند...مادرشون یه مادرِ بزرگوارِ لذا خیلی بهم علاقه شدید داشتن،تاریخ میگه:بعد از حسین و زینب،دیگه خواهری و برادری مثل این دو نفر ندید،اولین خواهر و برادرِ عالم که دلِ عالم رو زیر و رو کردن،همتون خبر دارید،بعد از سید الشهدا و عقیله ی بنی هاشم،این خواهر و برادر رو مثال می زدن....* تنها به دستِ توست،ای سوره ی انفاق دنیایِ ما امروز،عقبایِ ما فردا ماییم و چشمِ تر،ای چشمه ی کوثر بر ما عطایی کن،از فیضِ اَعطَینا وقتی ضریحت را،با گریه می بوسیم در چشممان پیداست،آن قبرِ ناپیدا باز از تو می گویم،یا حضرتِ زینب باز از تو می خوانم،یا حضرتِ زهرا شاعر:سید محمدجواد شرافت قرار بود بیایی کبوترش باشی دوباره آینه‌ای در برابرش باشی نه اینکه پر بکشی و به شهر او نرسی میان راه پرستوی پرپرش باشی *امام رضا منتظر بود،نامه نوشت برا خواهرش،قرار بود بیاد همدمِ برادر بشه،اما به برادر نرسید...* مدینه شهر غریبی برای فاطمه هاست نخواست گم شده‌ای مثل مادرش باشی *خدا رو شکر از مدینه اومدی،به ما یه حرم دادی،به ما اعتبار دادی،دلمون برا قبر مادرمون فاطمه تنگ میشه،لااقل حرم تو بیاییم،اگه شما نبودید ما کجا می رفتیم؟ خدا تو را به دلِ تشنه ی زمین بخشید کتاب روشنی از سوره ی کوثرش باشی به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را چو دید آمده‌ای سایه‌ی سرش باشی *تو مهمون نبودی خانوم،تو صاحب خانه ی مایی،تو ولی نعمت مایی،ما سر سفره ی تو هستیم،شما سایه ی سر مایی،امشب یه سفارش مارو به داداشت امام رضا بکن...آی امام رضایی ها خوب شبی اومدید،خوب جایی اومدی،دلمون برا حرمِ داداشت یه ذره شده..* اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد و تا همیشه تو یاس معطرش باشی کرامتت همه را یاد او می‌اندازد به تو چقدر می‌آید که خواهرش باشی خدا نخواست تو هم با جوادِ کوچکِ او گواهِ رنج نفس‌های آخرش باشی نخواست باز امامی کنار خواهر خود نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی *از مدینه تا خراسان راه زیاده،نتونستی برسی،مدینه کجا،خراسان کجا...نرسیدی،ندیدی،اما یه خواهری از خیمه زد بیرون،از خیمه تا گودال...از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد: حسین... بی بی جان! ندیدی داداشت فرشایِ حجره رو کنار بزنه،رو خاک دست و پا بزنه،اما عمه تون اومد تو گودال... خانوم جان!اصلاً می رسیدی،اصلاً با جواد الائمه تو حجره هم می رفتی،نهایتاً سر برادرت رو بغل می کردی،سَمِّ شوکران جگر برادرت رو پاره کرده بود،سرش رو بغل می کردی،داداشت جون میداد...بمیرم برا زینب،وقتی رسید دید سر رو بردن،لباس رو بردن،رسید دید داداشش حسین یه جایِ سالم نداره،حسین.... آرمین غلامی
‍ ‍ ▪️سلام روضه و توسل شهادت حضرت معصومه سلام الله یك صبح مى ‏شود كه برایم دعا كنى؟ یا نیمه شب به شوق نمازم صدا كنى؟ مرغ دل از قفس تن به دركشى در آسمان صحن و سرایت رها كنى بی وفا نباش،زود به زود برو قم،دست ادب رو سینه بذار،بگو:یا فاطمه...یه جوری گفتم یا فاطمه! یاد این شعر افتادم: یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم گشتم ولی قبر تو را ... مدینه روضه میخوندیم با صدای آهسته؛آخه اونجا اگه بلند بلند گریه کنی بی احترامی میکنند،قانون مدینه همیشه همین بوده،وسط روضه یه پیرمرد آمد دست گذاشت رو شونم گفت:روضه خوان یه سوال دارم؛چند روزه دارم میگردم قبر مادرم رو پیدا نمیکنم،اگه بلدی به من بگو ... جدی میگفت ... خیلی جدی ... ما را به پادشاهى عالم در آورى یعنى كه در حریم بلندت گدا كنى امروزه كاینچنین به كرامت زبانزدى تا رستخیز بهرِ شفاعت چها كنى؟ تو زائر مدینه ‏اى و طوس مى ‏روى ما را ببر كه زائر قبرِ رضا كنى قربون کبوترای حرمت امام رضا،دلم تنگ شده برات،دلت مشهد نمیخواد؟ دلت هوای پنجره فولادش رو نکرده؟! حضرت معصومه رو التماس کن تو زائر مدینه ‏اى و طوس مى ‏روى ما را ببر كه زائر قبرِ رضا كنى این جا كه آمدى سخن از تازیانه نیست *ه نیت دیدن برادر از مدینه حرکت کرد،یادش میاد اون روزی که برادر میخواد از مدینه حرکت کنه،بی بی ها،دخترا، همه رو گفت بیاید برا من گریه کنید، آقا گریه پشت سر مسافر خوب نیست، فرمود:گریه کنید! اون مسافری که به وطن برمیگرده پست سرش نباید گریه کرد...حضرت معصومه حرکت کرد با برادرا،خاندان،اهلبیت...شهر ساوه دشمنای اهلبیت اومدن،برادراشو کشتن،خاندانش رو کشتن...مریض شد این صحنه ها رو دید،قربونت برم...فرمود:من رو قم ببرید،خدا روشکر یه جای نزدیک بود بهش پناه ببرید...آخه فرمود: از پدرم شنیدم که موسی بن جعفر فرمود:قم محل سکونت شیعیان ماست...راهی هم از ساوه تا قم نبود...فدای عمه جانت بشم...عصر روز یازدهم جایی رو نداشت بره...همه رو سوار کرد؛کجا میخوان ببرنت زینب؟ بی بی حضرت معصومه وارد قم شد؛مریضه؛مردم قم همه جمع شدن،همه احترام کردن؛همه دست ادب به سینه گذاشتن؛بزرگ خاندان اشعری آمد،خودش افسار مرکب بی بی رو گرفت؛پیرمرد پیاده میرفت بی بی سواره بود...آی بی بی! میدونی شهر شام چه خبر بود؟همه جمع شدن اما کسی دست ادب به سینه نذاشت؛مردای شام دستاشونو مشت کرده بودن،سنگ آماده کرده بودند؛کسی دختر ناقه ی دختر علی رو هدایت نکرد؛بی بی همه تازیانه ها آماده بود... خودم دیدم که عمه... ای بی بی ای کاش من شهر شام بودم وقتی اون دستای نامرد بلند میشد یه دستو نیگه میداشتم میگفتم این دخترا تازیانه کم نخوردن...سیلی کم نخوردن...ای حسین....* این جا كه آمدى سخن از تازیانه نیست حرفى ز بى وفایى و ظلم زمانه نیست در دست‏هاى مردم شهر تو سنگ نیست یعنى سلام مردم تو وحشیانه نیست سیلى نزد كسى به رُخ داغدار تو اینجا خبر ز خون دل و دردِ شانه نیست...
غزل مصیبت و توسل شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها کربلایی حسن حسینخانی شهر قم بر تو احترام گذاشت پیش رویت فقط سلام گذاشت پیر قوم و بزرگ مردم قم سر به پای تو چون غلام گذاشت با گل‌افشانی قدومت قم لعن و نفرین برای شام گذاشت بهر تو قم گذاشت سنگ تمام کی دگر سنگ روی بام گذاشت؟ کِی به قم دختر ولیّ خدا پای در مجلس عوام گذاشت *** قم کجا رأس یک برادر را پیش خواهر میان جام گذاشت بهترین جای قم سرایت بود کِی میان خرابه جایت بود؟ غم طفلی عزیز یادت هست؟ روضه‌ی پر گریز یادت هست؟ دختری با سر پدر می‌گفت آن همه چشم هیز یادت هست؟ بر سر غارت خیام حرم بین دشمن ستیز یادت هست؟ وسط شعله‌ها مرا دیدی؟ پابرهنه گریز یادت هست؟ "شاعر:محمدجواد پرچمی" @majmaozakerine
متن روضه خوانی حضرت فاطمه معصومه وقتی خبر رسید به قمی ها ،خواهر امام داره می آد به سمت قم،دختر امام داره می آد به سمت قم،مردم کیلومترها از شهر بیرون اُمدند، به استقبال حضرت معصومه سلام الله علیها،یه عده با تنگ دستی قربونی زیر بغل زده بودند، بابا تو تنگ دستی قربونی برا چی می بری،می گفت:مگه خبر نداری دختر امام داره می یاد،خواهر امام داره می یاد،یه عده با خودشون دسته گل می بردند،چه احترامی گذاشتند،عرضم اینه،ای کاش به همه ی خواهرای امامان احترام می گذاشتند، وقتی بی بی رو وارد قم کردند،از بزرگان و محترمین قم اُمدند،از بهترین جاهای قم رو در اختیار بی بی قرار دادند،یه باغی بود،اصرار کردند،التماس کردند،بی بی رو با احترام وارد این باغ کردند،سادات مثل پروانه دور دختر امام می گشتند،دور خواهر امام می گشتند، اصلاً بی بی احساس ترس نمی کرد،احساس عدم آرامش و امنیت نمی کرد،اما بمیرم برای اون خواهر امامی که،نگاه می کرد،برا دل آماده،معطلت نذارم،اگه خریدار این نالت حضرت زهراست،بفروش این ناله رو، هر چی دور خودش نگاه می کرد،عوض سادت عوض بنی هاشم ،عوض عباس،عوض علی اکبر،می دید یه عده حرام زاده،دورش رو گرفتند،می خوام بگم مگه رقیه دختر امام نبود،عوض باغ تو خرابه بردنش، عمه جان این سر منوّر را کمکم می کنی که بردارم شامیان ای حرامیان،دیدید راست گفتم که من پدر دارم ای پدر جان عجب سری داری،ای پدر جان عجب دلی دارم گیسویم را به پات می ریزم،تا ببینی چه دختری داری، هر بلایی که بود یا می شد،بر سر زینب تو آوردند قاری من چرا نی خوانی چه بر سر لب تو آوردند چرا رنگ لبت،چون ارغوانه گمانم جای چوب خیزرانه گفت:بابا وقتی چشم تو رو دور دیدند،چشم عموم اباالفضل و دور دیدند،چشم علی اکبر و دور دیدند،وقتی منو غریب گیر آوردند،دستی از پشت خیمه ها آمد،لاجرم راه چاره ام گم شد،درهیاهوی غارت خیمه ،ناگهان گوشواره ام گم شد @majmaozakerine
بابامو تو کنج زندون نشد آخر ببینم از تو هم فقط یه نامه مونده به روی سینم رضا جانم رضا شال عزات و بردار بیا به قم که دیره نزار غریبه زیر تابوتم و بگیره حجله ببند سخته چقدر داغ جوون فاطمیست روضه مادر رو بخون رضا جانم رضا **** همه داداشام و کشتن تو ساوه پیش چشمام محرمی برام نمونده دیگه تنهای تنهام رضا جانم رضا وقتی شنید مدینه راهی شهر طوسم سپرد به من جوادت صورتت و ببوسم از غم هم خیلی شکستیم من و تو زینبی و حسینی هستیم من و تو رضا جانم رضا **** ندیدی به روی نیزه شکسته شه سر من دست هیچکسی نخورده به نخ معجر من حسین جانم حسین گل رو سرم میریختن وقتی به قم رسیدم نه سنگ تو دستا دیدم نه نا سزا شنیدم ناموست و بسته نشد بین طناب معصومه رو هیچکی نبرد بزم شراب
باب الحرم _ حدادیان.mp3
5.61M
|⇦•با گل اومدن مردم قم.. و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها _ محمد حسین حدادیان
‍ . و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها _ محمد حسین حدادیان ●•┄༻↷◈↶༺┄•● دخترِ امامم، خواهرِ امامم، عمۀ امامم با گل اومدن مردم قم به احترامم کجایی ای ماه شب های تارم تو بی خبر نیستی از حال زارم یه نامه از تو روی سینم دارم آه از فراغ و دوری و درده جدایی ای آسمونِ من شده وقته رهایی من دارم از دنیا میرم پس تو کجایی آه ، ای رضا جان ... با چشمای گریون، دلتنگه مدینم، با دل شکسته من این همه راه اومدم تو رو ببینم به یاد تو بودم هر لحظه هر جا برادرامو کشتن موندم تنها با این که خیلی سختی دیدم اما نه، تو جسارت دیده ای من جسارت نه، تو به غارت رفته ای من به غارت نه، تو اسارت رفته ای نه من اسارت آه ، ای رضا جان ... دخترِ امام بود، خواهرِ امام بود ، عمۀ امام بود زینب تویه ازدحام کوچه های شام بود نه من تو گودال دیدم جسم بی سر نه خنجری رو دیدم روی حنجر نه دیدم از تو غارت شد انگشتر از طعنه و زخم زبان ای وای زینب از خولی و شمر و سنان ای وای زینب از مجلس نامحرمان ای وای زینب از محاسن، هیچ نامردی سرت را بر نداشت هیچ دستی روسریه خواهرت را بر نداشت ــــــــــــــــــ
. |⇦•گوهر رخشندۀ ایمان سلام.. و توسل به سلام الله علیها _ مهدی رسولی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● گوهر رخشندۀ ایمان سلام اختر تابندۀ ایران سلام نیّر روشنگر رضوان سلام خواهرِ سلطان خراسان سلام روح عبادات سلام علیک عمۀ سادات سلام علیک ای حرمی جنت الاعلی سلام آیت حق_بضعۀ موسی سلام ای آناسی اُم ابیها سلام نایبه ی حضرت زهرا سلام ای حرمی مهبط انوار حق منده کویرم کرمه مستحق روح عبادات سلام علیک عمۀ سادات سلام علیک نائبۀ مام ولا فاطمه صاحبۀ جود و سخا فاطمه واسطۀ ارض و سما فاطمه خواهر مغموم رضا فاطمه درده دوا روحه جلا فاطمه دردیمه درمان ایله یا فاطمه بانوی مغمومه سلام علیک حضرت معصومه سلام علیک روح عبادات سلام علیک عمۀ سادات سلام علیک ای حرکت ای برکت ای قیام شیعه لرین غملرینه التیام واردی سنین حرمتیوه انتظار گنبد زیجاهوه اولسون سلام شانیوه بسدور بو حقیقت کلام اخت الامام سن اول بنت الامام روح عبادات سلام علیک عمۀ سادات سلام علیک گوش کجا روح کجا تن کجا بدهت معصومه کجا من کجا روح خداوند تواناست این فاطمه یا زینب کبراست این او که حریمش حریم مرتضاس مسجد بالای سرش کربلاست رنگ و لعاب حرم عباسی است آیینه هایش همه الماسی است شاعر: مرحوم اقاسی ــــــــــــــــــ
Hajmahdirasuli-ShahadatHazratMasoumeh-Vahed.mp3
5.86M
|⇦•گوهر رخشندۀ ایمان سلام.. و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها _ مهدی رسولی