eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.9هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
359 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال مطالب کانال #صدقه_جاریه می‌باشد https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
 مداحی حسین سیب سرخی - وفات حضرت معصومه سلام الله علیها - خیلی آرومه قلب پر درد بی بی معصومه - سال 93 افزودن به لیست پخش خیلی آرومه، قلبِ پُر دردِ بی بی معصومه  بی کس و تنهاست، خیلی مظلومه  تمومه کارش دیگه معلومه  خیلی آرومه  چشماش خیره به در، مادر کی میرسه  حیدر کی میرسه  داداش برا دیدن خواهر کی میرسه  یا معصومه حضرت ....  دل پریشونه، قصه. ی عشق و آخه می دونه  از غم زینب عمری مجنونه  زیر لب داره روضه می خونه  به دلم یاد کربلا  تصویر شهدا  زینب خسته دل و تصویر اُسرا  یا حضرت معصومه ....  خیلی آرومه، قلبِ پُر دردِ بی بی معصومه  بی کس و تنهاست. ، خیلی مظلومه  تمومه کارش دیگه معلومه  خیلی آرومه  چشماش خیره به در، مادر کی میرسه  حیدر کی میرسه.  داداش برا دیدن خواهر کی میرسه  یا حضرت معصومه ....  زار و شیدا نیست  توی شهر قم آخه تنها نیست  سر سالارش روی نی ها نیست  بین نامحرم آخه پیدا نیست  زار و شیدا نیست  غم دید اما کسی گوشواره ندرید  موهاشو نکشید  سر برادرشو با خنجر. نبرید  یا حضرت معصومه ....  حضرت ارباب ، مُردم از دوری نوکرو دریاب  روی دیوار قبر من یک قاب  عکس یک شش گوشه بُرده از مهتاب  حضرت ارباب  گر عشقت همه عمر  زنجیرم به خدا  درگیرم به خدا  کربلارو نبینم میمیرم به خدا  کل یوم عاشورا  کل ارض کربلا  حسین، حسین جانم، حسین جانم، حسین جانم، حسین جانم.
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 🍀 متن روضه حضرت معصومه سلام الله علیها-حاج محمود كریمی @majmaozakerine                        ➖➖➖➖➖ عین عمه جانش،بلا دید ،هفده نفر از بنی هاشم و مقابل چشم مبارك خانم معصومه سلام الله علیها،كشتند و سر بریدند،خانم مریض شد، عرض كردند خانم جان شهری در این نزدیكیه،نامش قمه،اگه دستور بدید،خیلی محب شما و اهلبیتند،تشریف ببرید قم،خانم فرمود،قم و می شناسه،روایت شنیده،مگه امام صادق نفرمود،حرم تمام ما اهلبیت قمه، دختری از من در قم دفن می شه،اسمش فاطمه است ،هركی زیارتش كنه ،بهشت براش واجب می شه،یاد حدیث جدش اُفتاد،فرمود بریم قم ،پیش قراولا رفتند، داد می زدند تو كوچه ها ،مردم قم از چه نشستید،وقت و اقبال به شما رو كرده،مردم قم پاشید گل و شیرینی بدید،خواهر امام رضا علیه السلام داره می یاد،مردم قم هركی قربونی می خواد بده بیاره،مردها همه دروازه شهر ایستادند،یه عده جلوتر،جمعیتی اُمد،از قم و اطراف،زنها رو بامها هلهله می كردند،هر كی می گفت چه خبره، می گفت: مگه نمی دونی دختر موسی بن جعفر داره می آد،خواهر امام رضاعلیه السلام داره می آد پیش ما بمونه،دیدند،ماشاءالله با چه جمال و جبروتی،محملی از دور داره می آد،همه می گن الله اكبر،فاطمه داره می آد،محمل و گل باران كردند،بوی گل و گلاب همه جا رو گرفت،بنا به دستور خود بی بی دم در خونه موسی بن خضرج ، محمل ایستاد،همه مردها از كوچه رفتند بیرون، تملم زنهای با كمال، مجلله ،زنهای متدینه،همه چاكر و نوكر ایستادند،كنیزها ایستادند،ناقه زانو زد،همچین آرام پا گذاشت رو زمین،سكینه و آرامش خاطری به دل و وجود اهل قم داد،تا پا اُمد رو زمین،صدا زدند صلوات بفرستید،با مشغله ای ،دختر موسی بن جعفر رو می خوان ببرند داخل خونه ،خوب مردم می ریزند دورش،چندین نفر دورش و گرفتند،خانم كسالت داره،برید كنار،همه ایستادند،هی نگاه می كنند،خانم جان منزل ما میاید،قربونی آوردند بكشند،بی بی فرمود این كارو نكنید،با یك عزت و احترامی،خواهر امام رضا علیه السلام آمد تو قم،آقا در مثل مناقشه نیست،امام راحل اُمد چقدر شلوغ بود،حالا عمه جان امام خمینی آمده،كسی كه برا ما حضرت زهرا سلام الله علیهاست،خود بی بی فرمود:هرچی از من می خواهید،سر قبر دخترم معصومه برید،دنبال قبر من نگردید،با عزت و احترام وارد شد،چیه كجا می خوای بری،این داستان قبلاًهم تكرار شده،یه شهر دیگه سراغ دارم،مثل قم آذین بستند،مثل قم  مردم جمع شدند،مثل  قم زنها هلهله كردند،مثل قم دروازه های شهر آدم ایستاد،اما یه فرقایی داشت،آه،تو قم ،رو پشت بومها گل بردند،تو شام تو پشت بومها سنگ بردند،گلم بردند،اینقده از اون بالا گل آتیش می ریختند،امون از دل زینب،امشب مجلس زنونه است برا،حضرت معصومه گریه می كنی باید،مثل زنها گریه كنی،آی خواهر امام رضا،برگردیم قم،اینقده حال بی بی خراب شد،آخه آدمی كه،بترسه به یارش نرسه،دیگه از غذا خوردن می افته،دیگه لبخند رو لبش نمی آد،داغ دیده نیست كه هست،یكی یه دونه خواهر امام رضا علیه السلام نیست كه هست،عزیز همه ی اهلبیت نیست هست،وسط راه مونده،خدا نیاره كسی وسط راه بمونه،آی  جوونایی كه وسط راه موندید،آی  اونایی كه دنبال گره گشا می گردید،آروم  آروم حالش رو به وخامت رفت،لحنش عوض شد، به شوق دیدن یار از دیار آمده ام، به اشك چشم و دل بی قرار آمده ام هوای روی برادر مرا كشید اینجا چه می شود به من او را نشان دهید اینجا غریبه ای به هوای غریب آمده است مریض عشق به شوق طبیب آمده است خودم میان قم و نبض جان من در طوس میان آتش هجران نشست این ققنوس رسیده وقت سفر جان به دوست بسپارم رضا كجاست سرم را به پاش بگذارم بیا برادر از جان عزیز تر به سرم كه زهر هجر تو سوزانده گوشه ی جگرم تمام قوت من جمع در صدا شده است به دست وپا زدنم اشهدم رضا شده است دیشب یه حرفی ،یكی برام زد،دیروز خیلی باهاش گریه كردم،فرمود:مگه نیست هر كسی به پابوس امام رضا علیه السلام بیاد،امام رضا دم مردن بدادش می رسه،چرا خودش فرموده،مگه نیست الاعمال و به نیات،كسی نیت زیارت كنه ،انگار رفته،پس امام رضا بالا سر اون كسی كه  نیت داره بره مشهد،میاد،مگه نیست این بی بی داشت می رفت،مشهد،وسط راه موند،پس باید لحظه ی آخر امام رضا اُمده باشه، و اُمده، اُمد بالا سرش،سر خواهرشو به دامن گرفت،گذشت وقتی می خوان غسل بدن،دستای میت و باز می كنن،امام رضا علیه السلام دید یه كاغذی تو دست خواهره،دست و  باز كرد،دید همون نامه ای است كه نوشته،خواهر یه سری به من بزن،                   @majmaozakerine ☘ 🌷🍃 🌾🌷🍂 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
‍ . |⇦•معصومه یعنی نور.. و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها _حسن شالبافان ●•┄༻↷◈↶༺┄•● هرکس گدایی می‌کند بر ساحت زهرا باید بیاید قم بیاید خدمت زهرا معصومه یعنی نور، یعنی عصمت زهرا پیداست در صحن و سرایش جنت زهرا مانند زهرا روشنایِ خانه این بانوست راضیه و انسیه و حنانه این بانوست کوثر شده زهرایِ اطهر می‌شود بی شک انسیه الحورای دیگر می شود بی شک معراج را معنا و مظهر می شود بی شک بندِ دل موسی بن جعفر می شود بی شک *اومدن یه عده درِ خانۀ آقا در زدن .. با حضرت کار داشتن، فرمودن آقا نیستم رفتن بیرونِ شهر چه کار دارید؟ سوال داشتیم محضرِ امام کاظم .. سوالتون چیه؟! سوالا رو گرفتن جواب دادن .. بر میگشتن تو راه بر خوردن به امام کاظم سلام الله، سلام و احوال پرسی کجا بودید آقاجان منزل شما بودیم سوال داشتیم .. سوال ها رو دخترتون فاطمه معصومه جواب دادن .. حضرت فرمودن ببینم جوابِ سوال ها رو تا نگاه حضرت افتاد دیدن حضرت هی می فرماید: «فداها أبوها ..» نمیشه ساده از این جمله گذشت .. امام معصوم داره اینطور می فرماید «فداها أبوها ..» این جمله رو دیگه کجا، کدوم بابا به کار برد ؟.. اینجا اگه اینا شنیدن بابا به قربونت بره همه دوست بودن، مُحب بودن .. اما یه جا دیگه سراغ دارم یه بابا گفت فاطمه جان فداها أبوها .. کاری کردن بین در و دیوار هی گفت بابا ..* بابا اگر این است دختر باید این باشد چون فاطمه حق است اُم المؤمنین باشد وا می‌شود سجاده‌اش، وا می‌شود درها درهای الطاف خداوندی به نوکرها از نسل اسماعیل‌ها تا نسل هاجرها در محضرش از فضه‌ها هستند و قنبرها در کهکشانش شاعران منظومه می‌گویند معصوم ها یا حضرت معصومه می‌گویند دستِ کریمه برکتش مثل کریمان است قم ظاهراً خشک است، در باطن گلستان است باران نمی خواهد همیشه نورباران است هر زائر قم زائر شاه خراسان است محتاجم و دور کس دیگر نمی‌گردم از محضر او دست خالی بر نمی‌گردم *وقتی این خانمُ دفن کردن یه عده رفتن طوس محضرِ امام رضا حضرت یه نگاه بهشون کرد فرمود ما یه امانتی تو شهرِ شما داریم .. یه فاطمه از ما تو شهرِ شما دفن شده .. زیارتش میرید یا نه .. لذا اونجا حضرت فرمود هرکسی خواهرم در قم رو زیارت کنه انگار منه امام رضا رو زیارت کرده ..* چون فاطمه نور است و شرحی در بیانش نیست چون زینب است و جز رضا ورد زبانش نیست گرچه شکسته، حرفی از قد کمانش نیست بر آسمان نیزه ماه کاروانش نیست بیکس نشد یک لحظه هم در این مسیر اصلاً بیمار شد اما نشد اینجا اسیر اصلاً باید از آقا گفت یا خواهر که تنها شد او را زدند اشرار بالا سر که تنها شد گودال شد عرش خدا مادر که تنها شد غارت شد از هر گوشه ای پیکر که تنها شد در ازدحام خیمه زینب ناتوان افتاد روبندۀ زن‌ها به‌دست این و آن افتاد شاعر :سیدپوریا هاشمی _ رضا دین‌پرور آی گریه کن ها؛ هفده روز این فاطمه تو شهر قم مهمان بود .. انقدر احترامش کردن، انقدر فهمیده بودن طوری شد زن ها اومدن به شوهرهاشون گفتن این چند روزه از اینجا عبور نکنید گفتن چرا؟ گفتن آخه یه فاطمه تو این خونه ست .. آخ برات بمیرم برات مادر، نامرد بی هوا زد تو صورتش .. بعد هفده روز هم که بی بی از دنیا رفت، چه تشییع جنازه ای کردن اهالی قم تو تاریخ نوشتن محل دفن بی بی قبلا باغی بوده، قبر رو سادات و بزرگان شهر قم آماده کردن آخه دخترِ امام احترام داره .. لذا وقتی بدنُ گذاشتن زمین هیچ کسی جرات نمی کرد به این بدن دست بزنه .. همه رفتن عقب خدا چه کار کنیم ..(خبره های روضه جلوتر رفتن ..) یه وقت دیدن دو تا سوار از سمت قبله دارن میان ..( ان شالله هیچ وقت داغ مادر نبینی ..) یه وقت اگه بخوان بدن یه خانمُ دفن کنند اول از همه یکی میگه نامحرما برن کنار، باید دو تا محرم باشن .. لذا میگن امام رضا اومد، جواد الائمه اومد .. این بدنُ با احترام نماز خواندن بدنُ دفن کردن .. باید یکی بره داخل قبر، یکی هم از بالا بدن رو روانۀ خانۀ قبر کنه .. ( چی میخوام بگم؟) اگه این روایت چهل و پنج روزِ شهادتِ بی بی رو بخوام بگم مثه این شبا علی هی رفت تو قبر بیرون آمد .. هی نگاه به قبر میکرد نگاه به فاطمه می کرد .. قهرمان خیبر به چه کنم، چه کنم افتاد .. یه وقت دید دو تا دست شبیه به دستان پیغمبر .. هی میگفت الی .. این دو تا بدن .. یه جا دیگه هم برات بگم .. بنی اسد هی نگاه به این بدن می کردن یه وقت دیدن یه سوار از سمتِ قبله آمد .. بنی اسد کنار برید .. من این بدن ها رو خوب می شناسم .. برید یه قطعه بوریا بیارید .. ای بی کفن .. به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند به خاک گفتم اگر شد تنت بپوشاند @majmaozakerine @majmaozakerine👇
خادم اهل بیت 🌺: ‍ 💐🌿🌺☘🌸🌾 🍃🌼🍀🌷🌱 🌺🌾💐🌿 ‍ (( بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ )) ما دیده به راه دلبری مه روئیم🎊 با بادۀ ناب دیده را می شوئیم🎊 در این شب پر شکوه با هر صلوات🎊 تبریک به صاحب الزمان می گوئیم🎊 نعمتی باعرض سلام به پیشگاه قطب عالم امکان، ولی عصر آقا امام زمان ((عج)) فرا رسیدن ،میلاد باسعادت و سراسر نور یازدهمین اختر تابناک امامت و ولایت امام (ع)را به پیشگاه حضرتش و تمامی شیعیان جهان و شما اعضای محترم وکانال های مربوطه تبریک و تهنیت وشاد باش عرض مینماییم. خورشید سپهر رهبری پیدا شد🌟❤️ احیا گر فقه جعفری پیدا شد🌟❤️ تبریک به مهدی که به عالم امشب🌟❤️ رخسار امام عسکری پیدا شد🌟❤️ رضا موید اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرِّ التَّقِيِّ الصَّادِقِ الْوَفِيِّ النُّورِ الْمُضِي ءِ خَازِنِ عِلْمِكَ وَ الْمُذَكِّرِ بِتَوْحِيدِكَ وَ وَلِيِّ أَمْرِكَ وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ الْهُدَاةِ الرَّاشِدِينَ وَ الْحُجَّةِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِكَ وَ حُجَجِكَ وَ أَوْلادِ رُسُلِكَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ  ((( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ))) ملتمس دعا🙏 💐💐
گرچه از دوریِ برادر خود ذره ذره مریض تر می شد عوضش میهمان مردم قم لحظه لحظه عزیزتر می شد تا بیایی تبرکی ببرند همه درهای خانه ها وا بود در میان اهالی این شهر سر مهمانی تو دعوا بود خوب شد پرده های محمل تو هر کجا رفته ای حجابت شد خوب شد با محارمت بودی زانویی خم شد و رکابت شد آب پاشیده اند و خاک مسیر ذره ای روی چادرت ننشست رد نشد ناقه ی تو از بازار محمل چوبی ات سرت نشکست کوچه ها ازدحام داشت اما سرِ این شهر رو به پایین است می روی کوچه کوچه می گویی ضربِ شامی عجب سنگین است می رسی و حواس مردم هست آب در دلت تکان نخورد از کنارِ خرابه رد نشوی یا نگاهت به خیزران نخورد دختری بود با شما یا نه؟ که اگر بود غصه ای کم داشت جای زنجیر و خار و نامحرم گرد خود چند چشم محرم داشت معجرت احترام خود دارد چه خیالی اگر برادر نیست روی سرهایشان طبق آمد ولی اینبار روی آن سر نیست آه بیماری و همه بیمار شهر قم شد مریضِ روضه ی تو حرف دختر شد و دلت لرزید شده وقت گریز روضه ی تو عمه اش گفت خوب شد خوابید چند شب بود تا سحر بیدار کمکم کن رباب جای زمین سر او را به دامنت بگذار آمد از بین بازوان سر را تا که بردارد عمه اش ای داد یک طرف دخترک سرش خم شد یک طرف سر به روی خاک افتاد 🔸شاعر: ____________________
روضه و ذکر توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها -بنفس حاج آرمین غلامی گریان برای غربت معصومه میشوم نالان بر این مصیبت معصومه میشوم برتر از این تصور مایی به مرتبت لطمه زنان حرمت معصومه میشوم خوبان همه زیارت قبرتوکرده اند در حسرت زیارت معصومه میشوم این دیده ام برای توبارانی است وبس گریان این حکایت معصومه میشوم آواره گشته ای پی دیدار دلبرت من حامی حمایت معصومه میشوم بانودعای تو به اجابت رسید زود مشتاق آن اجابت معصومه میشوم *با امام رضاعلیه السلام از یک مادرند،موسی بن جعفر فرزندانِ زیادی داره،اما هر دویِ این بزرگواران،هم علی بن موسی الرضا،هم این خانوم،حضرت معصومه سلام الله علیها،از حضرت نجمه اند...مادرشون یه مادرِ بزرگوارِ لذا خیلی بهم علاقه شدید داشتن،تاریخ میگه:بعد از حسین و زینب،دیگه خواهری و برادری مثل این دو نفر ندید،اولین خواهر و برادرِ عالم که دلِ عالم رو زیر و رو کردن،همتون خبر دارید،بعد از سید الشهدا و عقیله ی بنی هاشم،این خواهر و برادر رو مثال می زدن....* تنها به دستِ توست،ای سوره ی انفاق دنیایِ ما امروز،عقبایِ ما فردا ماییم و چشمِ تر،ای چشمه ی کوثر بر ما عطایی کن،از فیضِ اَعطَینا وقتی ضریحت را،با گریه می بوسیم در چشممان پیداست،آن قبرِ ناپیدا باز از تو می گویم،یا حضرتِ زینب باز از تو می خوانم،یا حضرتِ زهرا شاعر:سید محمدجواد شرافت قرار بود بیایی کبوترش باشی دوباره آینه‌ای در برابرش باشی نه اینکه پر بکشی و به شهر او نرسی میان راه پرستوی پرپرش باشی *امام رضا منتظر بود،نامه نوشت برا خواهرش،قرار بود بیاد همدمِ برادر بشه،اما به برادر نرسید...* مدینه شهر غریبی برای فاطمه هاست نخواست گم شده‌ای مثل مادرش باشی *خدا رو شکر از مدینه اومدی،به ما یه حرم دادی،به ما اعتبار دادی،دلمون برا قبر مادرمون فاطمه تنگ میشه،لااقل حرم تو بیاییم،اگه شما نبودید ما کجا می رفتیم؟ خدا تو را به دلِ تشنه ی زمین بخشید کتاب روشنی از سوره ی کوثرش باشی به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را چو دید آمده‌ای سایه‌ی سرش باشی *تو مهمون نبودی خانوم،تو صاحب خانه ی مایی،تو ولی نعمت مایی،ما سر سفره ی تو هستیم،شما سایه ی سر مایی،امشب یه سفارش مارو به داداشت امام رضا بکن...آی امام رضایی ها خوب شبی اومدید،خوب جایی اومدی،دلمون برا حرمِ داداشت یه ذره شده..* اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد و تا همیشه تو یاس معطرش باشی کرامتت همه را یاد او می‌اندازد به تو چقدر می‌آید که خواهرش باشی خدا نخواست تو هم با جوادِ کوچکِ او گواهِ رنج نفس‌های آخرش باشی نخواست باز امامی کنار خواهر خود نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی *از مدینه تا خراسان راه زیاده،نتونستی برسی،مدینه کجا،خراسان کجا...نرسیدی،ندیدی،اما یه خواهری از خیمه زد بیرون،از خیمه تا گودال...از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد: حسین... بی بی جان! ندیدی داداشت فرشایِ حجره رو کنار بزنه،رو خاک دست و پا بزنه،اما عمه تون اومد تو گودال... خانوم جان!اصلاً می رسیدی،اصلاً با جواد الائمه تو حجره هم می رفتی،نهایتاً سر برادرت رو بغل می کردی،سَمِّ شوکران جگر برادرت رو پاره کرده بود،سرش رو بغل می کردی،داداشت جون میداد...بمیرم برا زینب،وقتی رسید دید سر رو بردن،لباس رو بردن،رسید دید داداشش حسین یه جایِ سالم نداره،حسین.... آرمین غلامی
‍ ‍ ▪️سلام روضه و توسل شهادت حضرت معصومه سلام الله یك صبح مى ‏شود كه برایم دعا كنى؟ یا نیمه شب به شوق نمازم صدا كنى؟ مرغ دل از قفس تن به دركشى در آسمان صحن و سرایت رها كنى بی وفا نباش،زود به زود برو قم،دست ادب رو سینه بذار،بگو:یا فاطمه...یه جوری گفتم یا فاطمه! یاد این شعر افتادم: یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم گشتم ولی قبر تو را ... مدینه روضه میخوندیم با صدای آهسته؛آخه اونجا اگه بلند بلند گریه کنی بی احترامی میکنند،قانون مدینه همیشه همین بوده،وسط روضه یه پیرمرد آمد دست گذاشت رو شونم گفت:روضه خوان یه سوال دارم؛چند روزه دارم میگردم قبر مادرم رو پیدا نمیکنم،اگه بلدی به من بگو ... جدی میگفت ... خیلی جدی ... ما را به پادشاهى عالم در آورى یعنى كه در حریم بلندت گدا كنى امروزه كاینچنین به كرامت زبانزدى تا رستخیز بهرِ شفاعت چها كنى؟ تو زائر مدینه ‏اى و طوس مى ‏روى ما را ببر كه زائر قبرِ رضا كنى قربون کبوترای حرمت امام رضا،دلم تنگ شده برات،دلت مشهد نمیخواد؟ دلت هوای پنجره فولادش رو نکرده؟! حضرت معصومه رو التماس کن تو زائر مدینه ‏اى و طوس مى ‏روى ما را ببر كه زائر قبرِ رضا كنى این جا كه آمدى سخن از تازیانه نیست *ه نیت دیدن برادر از مدینه حرکت کرد،یادش میاد اون روزی که برادر میخواد از مدینه حرکت کنه،بی بی ها،دخترا، همه رو گفت بیاید برا من گریه کنید، آقا گریه پشت سر مسافر خوب نیست، فرمود:گریه کنید! اون مسافری که به وطن برمیگرده پست سرش نباید گریه کرد...حضرت معصومه حرکت کرد با برادرا،خاندان،اهلبیت...شهر ساوه دشمنای اهلبیت اومدن،برادراشو کشتن،خاندانش رو کشتن...مریض شد این صحنه ها رو دید،قربونت برم...فرمود:من رو قم ببرید،خدا روشکر یه جای نزدیک بود بهش پناه ببرید...آخه فرمود: از پدرم شنیدم که موسی بن جعفر فرمود:قم محل سکونت شیعیان ماست...راهی هم از ساوه تا قم نبود...فدای عمه جانت بشم...عصر روز یازدهم جایی رو نداشت بره...همه رو سوار کرد؛کجا میخوان ببرنت زینب؟ بی بی حضرت معصومه وارد قم شد؛مریضه؛مردم قم همه جمع شدن،همه احترام کردن؛همه دست ادب به سینه گذاشتن؛بزرگ خاندان اشعری آمد،خودش افسار مرکب بی بی رو گرفت؛پیرمرد پیاده میرفت بی بی سواره بود...آی بی بی! میدونی شهر شام چه خبر بود؟همه جمع شدن اما کسی دست ادب به سینه نذاشت؛مردای شام دستاشونو مشت کرده بودن،سنگ آماده کرده بودند؛کسی دختر ناقه ی دختر علی رو هدایت نکرد؛بی بی همه تازیانه ها آماده بود... خودم دیدم که عمه... ای بی بی ای کاش من شهر شام بودم وقتی اون دستای نامرد بلند میشد یه دستو نیگه میداشتم میگفتم این دخترا تازیانه کم نخوردن...سیلی کم نخوردن...ای حسین....* این جا كه آمدى سخن از تازیانه نیست حرفى ز بى وفایى و ظلم زمانه نیست در دست‏هاى مردم شهر تو سنگ نیست یعنى سلام مردم تو وحشیانه نیست سیلى نزد كسى به رُخ داغدار تو اینجا خبر ز خون دل و دردِ شانه نیست...
غزل مصیبت و توسل شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها کربلایی حسن حسینخانی شهر قم بر تو احترام گذاشت پیش رویت فقط سلام گذاشت پیر قوم و بزرگ مردم قم سر به پای تو چون غلام گذاشت با گل‌افشانی قدومت قم لعن و نفرین برای شام گذاشت بهر تو قم گذاشت سنگ تمام کی دگر سنگ روی بام گذاشت؟ کِی به قم دختر ولیّ خدا پای در مجلس عوام گذاشت *** قم کجا رأس یک برادر را پیش خواهر میان جام گذاشت بهترین جای قم سرایت بود کِی میان خرابه جایت بود؟ غم طفلی عزیز یادت هست؟ روضه‌ی پر گریز یادت هست؟ دختری با سر پدر می‌گفت آن همه چشم هیز یادت هست؟ بر سر غارت خیام حرم بین دشمن ستیز یادت هست؟ وسط شعله‌ها مرا دیدی؟ پابرهنه گریز یادت هست؟ "شاعر:محمدجواد پرچمی" @majmaozakerine
متن روضه خوانی حضرت فاطمه معصومه وقتی خبر رسید به قمی ها ،خواهر امام داره می آد به سمت قم،دختر امام داره می آد به سمت قم،مردم کیلومترها از شهر بیرون اُمدند، به استقبال حضرت معصومه سلام الله علیها،یه عده با تنگ دستی قربونی زیر بغل زده بودند، بابا تو تنگ دستی قربونی برا چی می بری،می گفت:مگه خبر نداری دختر امام داره می یاد،خواهر امام داره می یاد،یه عده با خودشون دسته گل می بردند،چه احترامی گذاشتند،عرضم اینه،ای کاش به همه ی خواهرای امامان احترام می گذاشتند، وقتی بی بی رو وارد قم کردند،از بزرگان و محترمین قم اُمدند،از بهترین جاهای قم رو در اختیار بی بی قرار دادند،یه باغی بود،اصرار کردند،التماس کردند،بی بی رو با احترام وارد این باغ کردند،سادات مثل پروانه دور دختر امام می گشتند،دور خواهر امام می گشتند، اصلاً بی بی احساس ترس نمی کرد،احساس عدم آرامش و امنیت نمی کرد،اما بمیرم برای اون خواهر امامی که،نگاه می کرد،برا دل آماده،معطلت نذارم،اگه خریدار این نالت حضرت زهراست،بفروش این ناله رو، هر چی دور خودش نگاه می کرد،عوض سادت عوض بنی هاشم ،عوض عباس،عوض علی اکبر،می دید یه عده حرام زاده،دورش رو گرفتند،می خوام بگم مگه رقیه دختر امام نبود،عوض باغ تو خرابه بردنش، عمه جان این سر منوّر را کمکم می کنی که بردارم شامیان ای حرامیان،دیدید راست گفتم که من پدر دارم ای پدر جان عجب سری داری،ای پدر جان عجب دلی دارم گیسویم را به پات می ریزم،تا ببینی چه دختری داری، هر بلایی که بود یا می شد،بر سر زینب تو آوردند قاری من چرا نی خوانی چه بر سر لب تو آوردند چرا رنگ لبت،چون ارغوانه گمانم جای چوب خیزرانه گفت:بابا وقتی چشم تو رو دور دیدند،چشم عموم اباالفضل و دور دیدند،چشم علی اکبر و دور دیدند،وقتی منو غریب گیر آوردند،دستی از پشت خیمه ها آمد،لاجرم راه چاره ام گم شد،درهیاهوی غارت خیمه ،ناگهان گوشواره ام گم شد @majmaozakerine
بابامو تو کنج زندون نشد آخر ببینم از تو هم فقط یه نامه مونده به روی سینم رضا جانم رضا شال عزات و بردار بیا به قم که دیره نزار غریبه زیر تابوتم و بگیره حجله ببند سخته چقدر داغ جوون فاطمیست روضه مادر رو بخون رضا جانم رضا **** همه داداشام و کشتن تو ساوه پیش چشمام محرمی برام نمونده دیگه تنهای تنهام رضا جانم رضا وقتی شنید مدینه راهی شهر طوسم سپرد به من جوادت صورتت و ببوسم از غم هم خیلی شکستیم من و تو زینبی و حسینی هستیم من و تو رضا جانم رضا **** ندیدی به روی نیزه شکسته شه سر من دست هیچکسی نخورده به نخ معجر من حسین جانم حسین گل رو سرم میریختن وقتی به قم رسیدم نه سنگ تو دستا دیدم نه نا سزا شنیدم ناموست و بسته نشد بین طناب معصومه رو هیچکی نبرد بزم شراب
باب الحرم _ حدادیان.mp3
5.61M
|⇦•با گل اومدن مردم قم.. و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها _ محمد حسین حدادیان
‍ . و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها _ محمد حسین حدادیان ●•┄༻↷◈↶༺┄•● دخترِ امامم، خواهرِ امامم، عمۀ امامم با گل اومدن مردم قم به احترامم کجایی ای ماه شب های تارم تو بی خبر نیستی از حال زارم یه نامه از تو روی سینم دارم آه از فراغ و دوری و درده جدایی ای آسمونِ من شده وقته رهایی من دارم از دنیا میرم پس تو کجایی آه ، ای رضا جان ... با چشمای گریون، دلتنگه مدینم، با دل شکسته من این همه راه اومدم تو رو ببینم به یاد تو بودم هر لحظه هر جا برادرامو کشتن موندم تنها با این که خیلی سختی دیدم اما نه، تو جسارت دیده ای من جسارت نه، تو به غارت رفته ای من به غارت نه، تو اسارت رفته ای نه من اسارت آه ، ای رضا جان ... دخترِ امام بود، خواهرِ امام بود ، عمۀ امام بود زینب تویه ازدحام کوچه های شام بود نه من تو گودال دیدم جسم بی سر نه خنجری رو دیدم روی حنجر نه دیدم از تو غارت شد انگشتر از طعنه و زخم زبان ای وای زینب از خولی و شمر و سنان ای وای زینب از مجلس نامحرمان ای وای زینب از محاسن، هیچ نامردی سرت را بر نداشت هیچ دستی روسریه خواهرت را بر نداشت ــــــــــــــــــ
. |⇦•گوهر رخشندۀ ایمان سلام.. و توسل به سلام الله علیها _ مهدی رسولی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● گوهر رخشندۀ ایمان سلام اختر تابندۀ ایران سلام نیّر روشنگر رضوان سلام خواهرِ سلطان خراسان سلام روح عبادات سلام علیک عمۀ سادات سلام علیک ای حرمی جنت الاعلی سلام آیت حق_بضعۀ موسی سلام ای آناسی اُم ابیها سلام نایبه ی حضرت زهرا سلام ای حرمی مهبط انوار حق منده کویرم کرمه مستحق روح عبادات سلام علیک عمۀ سادات سلام علیک نائبۀ مام ولا فاطمه صاحبۀ جود و سخا فاطمه واسطۀ ارض و سما فاطمه خواهر مغموم رضا فاطمه درده دوا روحه جلا فاطمه دردیمه درمان ایله یا فاطمه بانوی مغمومه سلام علیک حضرت معصومه سلام علیک روح عبادات سلام علیک عمۀ سادات سلام علیک ای حرکت ای برکت ای قیام شیعه لرین غملرینه التیام واردی سنین حرمتیوه انتظار گنبد زیجاهوه اولسون سلام شانیوه بسدور بو حقیقت کلام اخت الامام سن اول بنت الامام روح عبادات سلام علیک عمۀ سادات سلام علیک گوش کجا روح کجا تن کجا بدهت معصومه کجا من کجا روح خداوند تواناست این فاطمه یا زینب کبراست این او که حریمش حریم مرتضاس مسجد بالای سرش کربلاست رنگ و لعاب حرم عباسی است آیینه هایش همه الماسی است شاعر: مرحوم اقاسی ــــــــــــــــــ
Hajmahdirasuli-ShahadatHazratMasoumeh-Vahed.mp3
5.86M
|⇦•گوهر رخشندۀ ایمان سلام.. و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها _ مهدی رسولی
‍ ▪️سلام روضه و توسل شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها▪️ ▶️مجمع مداحان اهلبیت علیه السلام قم ◀️ یك صبح مى ‏شود كه برایم دعا كنى؟ یا نیمه شب به شوق نمازم صدا كنى؟ مرغ دل از قفس تن به دركشى در آسمان صحن و سرایت رها كنى بی وفا نباش،زود به زود برو قم،دست ادب رو سینه بذار،بگو:یا فاطمه...یه جوری گفتم یا فاطمه! یاد این شعر افتادم: یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم گشتم ولی قبر تو را ... مدینه روضه میخوندیم با صدای آهسته؛آخه اونجا اگه بلند بلند گریه کنی بی احترامی میکنند،قانون مدینه همیشه همین بوده،وسط روضه یه پیرمرد آمد دست گذاشت رو شونم گفت:روضه خوان یه سوال دارم؛چند روزه دارم میگردم قبر مادرم رو پیدا نمیکنم،اگه بلدی به من بگو ... جدی میگفت ... خیلی جدی ... ما را به پادشاهى عالم در آورى یعنى كه در حریم بلندت گدا كنى امروزه كاینچنین به كرامت زبانزدى تا رستخیز بهرِ شفاعت چها كنى؟ تو زائر مدینه ‏اى و طوس مى ‏روى ما را ببر كه زائر قبرِ رضا كنى قربون کبوترای حرمت امام رضا،دلم تنگ شده برات،دلت مشهد نمیخواد؟ دلت هوای پنجره فولادش رو نکرده؟! حضرت معصومه رو التماس کن تو زائر مدینه ‏اى و طوس مى ‏روى ما را ببر كه زائر قبرِ رضا كنى این جا كه آمدى سخن از تازیانه نیست *ه نیت دیدن برادر از مدینه حرکت کرد،یادش میاد اون روزی که برادر میخواد از مدینه حرکت کنه،بی بی ها،دخترا، همه رو گفت بیاید برا من گریه کنید، آقا گریه پشت سر مسافر خوب نیست، فرمود:گریه کنید! اون مسافری که به وطن برمیگرده پست سرش نباید گریه کرد...حضرت معصومه حرکت کرد با برادرا،خاندان،اهلبیت...شهر ساوه دشمنای اهلبیت اومدن،برادراشو کشتن،خاندانش رو کشتن...مریض شد این صحنه ها رو دید،قربونت برم...فرمود:من رو قم ببرید،خدا روشکر یه جای نزدیک بود بهش پناه ببرید...آخه فرمود: از پدرم شنیدم که موسی بن جعفر فرمود:قم محل سکونت شیعیان ماست...راهی هم از ساوه تا قم نبود...فدای عمه جانت بشم...عصر روز یازدهم جایی رو نداشت بره...همه رو سوار کرد؛کجا میخوان ببرنت زینب؟ بی بی حضرت معصومه وارد قم شد؛مریضه؛مردم قم همه جمع شدن،همه احترام کردن؛همه دست ادب به سینه گذاشتن؛بزرگ خاندان اشعری آمد،خودش افسار مرکب بی بی رو گرفت؛پیرمرد پیاده میرفت بی بی سواره بود...آی بی بی! میدونی شهر شام چه خبر بود؟همه جمع شدن اما کسی دست ادب به سینه نذاشت؛مردای شام دستاشونو مشت کرده بودن،سنگ آماده کرده بودند؛کسی دختر ناقه ی دختر علی رو هدایت نکرد؛بی بی همه تازیانه ها آماده بود... خودم دیدم که عمه... ای بی بی ای کاش من شهر شام بودم وقتی اون دستای نامرد بلند میشد یه دستو نیگه میداشتم میگفتم این دخترا تازیانه کم نخوردن...سیلی کم نخوردن...ای حسین....* این جا كه آمدى سخن از تازیانه نیست حرفى ز بى وفایى و ظلم زمانه نیست در دست‏هاى مردم شهر تو سنگ نیست یعنى سلام مردم تو وحشیانه نیست سیلى نزد كسى به رُخ داغدار تو اینجا خبر ز خون دل و دردِ شانه نیست... ▫️حاج_میثم مطیعی ▪️روضه حضرت زهراسلام الله علیها ▪️روضه امام رضا علیه السلام ▪️روضه حضرت زینب سلام الله علیها ▪️روضه حضرت معصومه سلام الله علیها @majmaozakerine
زبانحال حضرت معصومه (س) حاج روح اله رمضانی صیاد اجل سالدی منی دامه رضاجان غربتده حیاتیم یتور اتمامه رضاجان یوزقبله ده جان سینه ده گوزلر سنی گوزلر قارداش کرم ایت خواهر مضطر سنی گوزلر دلده آدوی ایلیوب ازبر سنی گوزلر آیدین گونی هجرونده دونوب شامه رضاجان ای کان کرم گل اوخی قرآن باشیم اوسته گل منتظرم گل اوخی قرآن باشیم اوسته جان بذل ائدورم گل اوخی قرآن باشیم اوسته گل ایله مهیا کفن اندامه رضاجان ائلدن آرالی سالدی منی شوق وصالون گل قوی منه قسمت اولا دیدار جمالون جان اوسته دی الساعه رضا غرق ملالون عمروم گونی گل چاتدی لب بامه رضاجان نامون منه تا چاتدی ایا شاه خجسته ئوپدوم اونی اول صورا قویدوم گوزوم اوسته گزدیر میشم هریانی اوزومله من خسته سینمده دی الاندا همان نامه رضاجان ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
✔️ حضرت معصومه سلام الله علیها ☑️گریزبه احوالات حضرت زینب (س) درکربلا من هارا،زینب هارا،غمدن قوجالدی یکسره قم دا،من قورّرام عزا،یانام همیشه دلبره وارد،اولدوم شهره تنها گل نثارایلدیلر کوفیان اما ویریبلار،داش یورولموش خواهره اهل قم چوخ احترام ایتدی منه امابیلون دوشدولر آلاله لرکرب وبلاده چوللره!!!! من رضادن آیریام اما،رضامشهدده دی اولمادی هرگزاهانت بیرمنه یامعجره قارداشیم ایراندادی اماحسین گودالیده دوشمیوبدی گوزلریم هرگزگلوده خنجره آتمیوبدی هیچ کیم اوخ ایتموب جسارت بیرنفر دگدی امّا اوچ پراوخ زیرگلوی اصغره آغلارام الأندا احواله ربابه پوزقونام قالدی بیرگهواره تنها یادگاری مادره ✍ عبدالله گلمحمّدی زنجانی ____
خواهر شدن یعنی،بلا بر جان خریدن از کودکی نازِ برادر را کشیدن خواهر شدن یعنی جدائی از تو هرگز مرگ است یک شب روی دلبر را ندیدن خواهر شدن یعنی مدینه تا کنارت با پای دل صحرا به صحرا را دویدن خواهرشدن یعنی چو شمعی آب گشتن قطره به قطره پایِ دیدارت چکیدن خواهر شدن یعنی زهجران پیر گشتن درکمتر از یک سال دور از تو خمیدن مشتاق دیدارم رضا جانم کجایی ای کاش وقت احتضار من بیایی قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله زخمی نشد بال و پرم الحمدلله قم احترامم حفظ کرده تا که دیده من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند مانند زهرا مادرم الحمدلله باضربۀ سیلی میانِ کوچه ای تنگ خونی نشد چشم ترم الحمدلله بین در ودیوار با داغیِ مسمار زخمی نگشته پیکرم الحمدلله دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست خاکی نگشته معجرم الحمدلله ماخاطراتی تلخ از بازار داریم باز است هرسو معبرم الحمدلله تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله در کوچۀ تنگ یهودی ها نرفتم آتش نیفتاده سرم الحمدلله بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم محمل نگشته منبرم الحمدلله حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا دارم تمام ِ زیورم الحمدلله کنج خرابه آبرویم را نبُردند دشمن نگفته کافرم الحمدلله دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد قبرم همان دم شد حرم الحمدلله مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند باشد تنِ من محترم الحمدلله غسل تنم کاری ندارد چون به پنجه مویم نپیچیده به هم الحمدلله تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد قاسم نعمتی
📋دلگیرم از خودم که دلم گیر یار نیست ٫ بخش اول صوت با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ@majmaozakerine دلگیرم از خودم که دلم گیر یار نیست اصلا برای آمدنش بی‌قرار نیست گیرم رسید روز وصالش چه فایده؟! وقتی که دل به شوق وصالش دچار نیست روزی هزار بار دلش را شکسته‌ام این گونه زیستن، ادبِ انتظار نیست همسایه‌ای گرسنه و اهل محله خواب یعنی در این محله کسی سفره‌دار نیست؟! آخر چقدر در پی دنیا دویده‌ایم؟! باور کنیم حرص زدن افتخار نیست امروز اگر که توبه نکردم چه میکنم فردا که زیر خاک مرا اختیار نیست؟! ای دل به هوش باش، ببین چرخ روزگار خالی ز لطف و رحمت پروردگار نیست باید که گردگیری دل کرد و گریه کرد گریه برای عاشق دلداده عار نیست @majmaozakerine 📋 الا ای نازنینم کی می‌آیی ٫ بخش دوم صوت با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ الا ای نازنینم کی می‌آیی گل خیمه‌نشینم کی می‌آیی بیا تا عمر ما رونق بگیرد عزیز مَه‌جبینم کی می‌آیی غم عشقت بیابون‌پرورم کرد هوای وصل بی‌بال و پرم کرد به ما گفتی صبوری کن صبوری صبوری طرفه‌خاکی بر سرم کرد نمیدونم دلم دیوونه‌ی کیست اسیر نرگس مستونه‌ی کیست نمیدونم دل سرگشته‌ی مو کجا میگردد و در خونه‌ی کیست مو که افسرده حالم، چون ننالم شکسته پر و بالم، چون ننالم همه گویند زینب ناله کم کن تو آیی در خیالم، چون ننالم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine
📋 سرشو اشقیا میبرن ٫ *بخش دوم صوت* (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine سرشو اشقیا میبُرَّن ، چقدَر بی‌حیا میبُرَّن بمیرم از قفا میبُرَّن ، پیش چشم زهرا میبُرَّن شکسته شد سبوی ارباب وقتی نشست به روی ارباب تو پنجه‌هاشه موی ارباب دشنه رو زد گلوی ارباب دریای خونه گودال ، حسین ‌کشونه گودال نشسته روی زانو ، مادر میونِ گودال @majmaozakerine غرق خونِ گلوش میکردن ، با لگد پشت و روش میکردن عوض پیرهن نامردا ، تنشو نیزه‌پوش میکردن شد قطعه قطعه جون ارباب همدم خاک و خونه ارباب میاد به زیر نعل اسبا صدای استخون ارباب یکی به پهلو می‌زد ، یکی به بازو می‌زد حالا برای غارت ، سنان به شمر رو می‌زد شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ