کرامات ام البنین.ع..mp3
4.02M
#کرامات ام البنین(ع)
#کرمانشاه_بیت کربلایی یوسف بیات
#سه شنبه5/دی ماه
مداح..حاج آرمین غلامی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈👇👇
◈ ✱◾️
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
⏫کرامات ام البنین
#بامداحی..حاج آرمین غلامی
چهار سال پیش در اواخر ماه رجب به عتبات عالیات مشرّف شدم، روز چهارم شعبان یکی از دوستان که از فضلای حوزه ی علمیه ی قم می باشد، در حرم حضرت قمر بنی هاشم به من گفت: حاجت مهمی دارم که در حد محال است، آیا پیشنهادی داری؟
گفتم: امروز، روز تولد حضرت ابوالفضل علیه السلام است و شما در حرم آن حضرت هستید، همین جا به آن حضرت توسّل کن و نذر کن که اگر تا روز نیمه ی شعبان حاجتت روا شود، یک گوسفند به نیّت حضرت امّ البنین قربانی کنی.
اشکش به صورت روان شد و به سوی ضریح مقدّس رفت و متوسل شد.
یک هفته بعد در م مرا دید و گفت: فلانی حاجتم روا شد.
و سپس اضافه کرد: پسرم معتاد شده بود و خیلی پیش رفته بود و پزشکان اظهار نگرانی می کردند و می گفتند: اگر ترک نکند با خطرات جدی مواجه می شود.
چون از عتبات برگشتم، گفت: پدرجان! من احساس کردم که هر وقت من وارد مجلس می شوم شما احساس شرمندگی می کنید و رنگ چهره تان تغییر می کند. لذا تصمیم گرفتم که آن را رها کنم و هر خطری برایم پیش آید استقبال می کنم.
پرسیدم کی چنین تصمیمی گرفتی؟ گفت: روز ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام.
معلوم شد در لحظه ای که پدر در حرم آن حضرت مشغول تضرّع و توسّل بوده، فرزند به برکت عنایت حضرت ام البنین تصمیم به ترک اعتیاد گرفته و با هیچ خطری هم مواجه نشده است.
خاطرات علی اکبر مهدی پور
⚫️بر امام حسين (صلوات الله عليه) پنج سال گريسته شد.و اُمّ جعفر كِلابى (حضرت ام البنين صلوات الله علیها) براى امام حسين (صلوات الله عليه) ناله و ندبه می کرد و مى گريست تا اين كه چشمانش نابينا شد.(کثرت گریه تعلیل برای اذهاب بصر . متن مشعر به اینست که بعد از نابینایی همچنان گریه میکردند) مروان (لعنة الله علیه) حاكم مدينه، شبانه به صورت ناشناس مى آمد و پشت در مى ايستاد و گريه و ناله او را می شنید.
📚الأمالي للشجري : ج 1 ص 175
👆👆#کرامات ام البنین(ع)
#کرمانشاه_بیت کربلایی یوسف بیات
#سه شنبه5/دی ماه
مداح..حاج آرمین غلامی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
◈ ✱◾️
زندگینامه حضرت ام البنین.ع...mp3
4.85M
#شرح زندگینامه ام البنین(ع)
#کرمانشاه_بیت کربلایی یوسف بیات
#سه شنبه5/دی ماه
مداح..حاج آرمین غلامی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈👇👇
◈ ✱◾️
روضه حضرت ام البنین.ع...mp3
13.69M
#روضه_ ام البنین(ع)
#کرمانشاه_بیت کربلایی یوسف بیات
#سه شنبه5/دی ماه
مداح..حاج آرمین غلامی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈👇👇
◈ ✱◾️
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#متن روضه حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#بامداحی..حاج آرمین غلامی
#دعای فرج
ام البنین به چشم ترت گریه میکنی
از داغ چار گل پسرت گریه میکنی
برخاکهای صحن بقیع روضه خوان شدی
بانو ، ز شام تا سحرت گریه میکنی
خون میچکد گمان کنم از پلک های تو
ازبهررفتن جگر ت گریه میکنی
داری نگاه خودبه سوی ماه آسمان
با یاد صورت قمرت گریه میکنی
کشته کنار شط فرات است ساقی ات
اینگونه مثل گل پسرت گریه میکنی
بشنیده ای که رفته به غارت لباس ما
بانوبرای گل پسرت گریه میکنی
یا ام البنین..
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی..
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته بی دست کربلاست.
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده..
⬅️اماروز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی مولا امیرالمومنین شد.. مرحوم ربانی خلخالی تو (ستاره درخشان مدینه) مینویسه میگه اُمُّ البنین رسید مقابل در خانهٔ امیرالمومنین داخل نشد.
به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم..وارد نمیشم همه تعجب کردند
گفتن این خانمی که روز اول زندگیش
چه شرطی داره)
❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد..همه تعجب کردند چه می خواد بگه این مادر خانم زینب آمد در آستانه در به نقل تاریخ دختر هفت ، هشت ساله
تاریخ مینویسه روزی که ام البنین واردخانهٔ امیرالمومنین شد حسنین بیمار بودند.
بودند تب داشتند میگن..خانم ام البنین ایستاد دم در.
خانم زینب تو آستانه ی دَره.
میدونی این مادر چه کرد.
از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم..
نیومدم خانم جان جای مادرت زهرا رو بگیرم..
فقط اومدم یه جمله بگم..
اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزی وخدمت این خونه رو بکنم..
من اومدم کنیزت باشم خانم جان..
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند
⬅️ اما اونایی که مدینه رفتند می دوند همه شهر نورانیه همه جا چراغ داره
فقط یه جا عزیزان تو مدینه است نه شمعی داره.. نه چراغی داره..
(دلتو آماده کن)
همه میدونن کجاست..آره اونجا بقیعه.است..4تا عزیز دل زهرا تو بقیعه.
آدم که بقیع بره...بی اختیار میگه قبر مادر کجاست..
همه قبرا یه نشونی داره..اما قبر مادر نه..
هر چی بگردی چیزی پیدا نمیکنی..
اما برا دلخوشی شیعه یه قبری گوشه بقیعه..
اونم قبر مادر ادب ام البنینه..😭
امروز بریم کنار قبر بیبی ام البنین..
💔قربون مقامت برم بیبی جان..
ان شالله یه روزی پشت دیوار بقیع..برا دردای دل این مادر اشک بریزیم.
☑️همین قدر از ادب خانم برات بگم.
امیرالمومنین وارد منزل شد..
دید خانم ام البنین زانوهای غم بغل گرفته..داره آروم آروم گریه میکنه..
(امان از دل امیرالمومنین)
صدا زد ام البنین چی شده چرا گریه میکنی.
صدا زد آقا یه خواهش ازتون دارم..
(چی شده)
آقا جان میشه دیگه منو فاطمه صدا نزنید..😭
(هاا ناله داری یا نه)
(چرا فاطمه نگم)
مگه از اسم فاطمه بدت میاد
(نه آقا جان نستجیرُ باالله اسم خانممِ اسم خاتونمِ.. همه افتخارم اینه که کنیز فاطمه باشم
🔷آقا جان راستشو بخوای همینی که به من میگی فاطمه.. میبینم بچه هاحسنین و زینبین به یاد مادر می افتند.😭
یاد مصیبتای مادر میافتن.
تن و بدن بچه ها میلرزه.
زینبم ناراحت میشه محزون میشه.
دلم نمیاد غم تو چهره زینبم ببینم.
آقا فرمود پس از این به بعد امالبنین صدات میزنم .
💟صدا زد آقا جان ام البنین یعنی مادر پسرها.
من که پسری ندارم.
فرمود ام البنین.
خدا بهت چهار تا پسر میده... یکی از یکی رشیدتر..با ادب تر... زیباتر..
ولی گل سر سبدشون یه پسره..
( با اینکه بنی هاشم زیبا رو هستن) ولی این قمر بنی هاشم میشه..
♥️ ای وای 3
(آی قربون این ناله ها برم) امروز بلند بلند برای ام النین ناله بزنید😭
⬅️همین قدر برات بگم..
همین مادر می اومد تو قبرستان بقیع..می نشت
4صورت قبر با انگشت دست درست میکرد.
مینشست کنار این قبرا ناله میکرد گریه میکرد
🔸ام البنين مضطر نالد چو مرغ بى پر
🔸گويد به ديده تر، ديگر پسر ندارم
🔸زنها! مرا نگوييد ام البنين از اين پس
🔸من ام بى بنينم ، ديگر پسر ندارم
🔸آخ مرا ام البنين ديگر مخوانيد
🔸من ام بی بنینم دیگر پسر ندارم
زنهای مدینه دیگه منو ام البنین صدا نزنید.
من یه زمانی ام البنین بودم که 4تا پسر داشتم.
دیگه به من ام البنین نگین..چون دیگه هیچ پسری ندارم😭
میگفتن طوری خانم ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
بلند صلوات
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#متن روضه حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#بامداحی..حاج آرمین غلامی
وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد
موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد
🔹اونایی که اهل روضه باشن،با یه کلمه جلوتر میرن،اگه میخوای امشب بهت سوز بدن،تو روضه آتیشت بزنن،هی بگو میسوزم،ببین چه روضه هایی برات مجسم میشه
وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد
موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد
بس که کبریت کشیده است به جانم این زهر
آسمان دود، زمین در نظرم میسوزد
ای مادرم کنیز و
بابایِ من غُلامت
ای مادرِ اباالفضل
جان ها فدایِ نامت
با نامِ عباست ،
خیلی گِره وا شد
تا نذرِ تو کردم
دردم مُداوا شد
ستاره میبارم قمر ندارم من
به من نگید مادر، پسر ندارم من
«ام البنینم وای...»
*حضرت ام البنین آنقدر مهربونه غیر ممکنه بری در خونه ش درو باز نکنه. شنیدی اون فقیر رو که هر سال میومد جیره ی یه سالش رو میگرفت و میرفت..اومد در خونه ی عباس در زد بی بی فرمودکیه؟ گفتن اون مسکینی که هر سال میاد... گفت برو بهش بگو اون آقایی که تو میگی کربلا جامونده هرچی میخواد بهش بدید بره تا بهش دادند.. گفت من از دست شما نمیخوام. من از دست همون آقا میخوام .مادر قسمش داد انقدر دل ما رو نسوزان من مادر عباسم ،اینا همش ماله عباسه... اونی که میگی دستاش رو قطع کردند عمود آهنین به فرقش زدند..*
«ام البنینم وای...»
جسم عزیزم رو چه زیرورو کردند
به پیکرِ عباس نیزه فرو کردند
وقتی به خاک افتاد علقمه شد بیتاب
تا مشک آبش ریخت شد از خجالت آب
«ام البنینم وای...»
*پیش زینب اصلاً اسم عباس رو نمی آورد پیش رباب اسم عباسش رو نمی آورد.همش سرش پایین بود میگفت: رباب ببخش عباسم رو، خانوم ببخش عباسم رو، شنیدم دور عباسم رو گرفتن، شنیدم از دور تیربارونش کردن، وگرنه مَشک رو میرسوند به خیمه، به من قول داده بود. شنیدم خیلی نامردی زدنش، شنیدم از آقا اجازه خواست.. آقا اجازه نداد بره میدون. وگرنه عباس همه رو حریف بود به من قول داده بود...*
کجاست علی اصغر رباب پریشونه
گهواره خالی رو لالایی میخونه
کاروان با این دلم چه ها کردی
سه ساله ی ما رو چرا نیاوردی
«ام البنینم وای...»
چو خیمه ها وا رفت وقتی علمدار رفت
ناموس آل الله تو کوچه بازار رفت
شنیده ام زینب زد دست غم بر سر
از داغ اون گودال از دست اون خنجر
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود داد کشیدم من
سرتو رو بردن دیر رسیدم من
ای عزیز دلم ای حسین شهیدم
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه ام البنین۴(ع)
#کرمانشاه_مسجدمعتمد
#سه شنبه5/دی ماه
مداح..حاج آرمین غلامی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نوحه ام البنین.ع...mp3
3.4M
بسم الله الرحمن الرحیم
نوحه حضرتِ ام البنین سلام الله علیه
#مداح..حاج آرمین غلامی
باغِ گُل یاس سلامٌ علیک
مادرِ عباس سلامٌ علیک
ای همه از خود سفرت تا حسین
ای همه از خود سفرت تا حسین
اِذن دخول حرمت یا حسین
سایهنشینِ حرمِ آفتاب
غرق شده در کرمِ آفتاب
فاطمهی دوم حیدر شدی
مادر یک ماه و سه اختر شدی
طوبی، طوبی لَکَ زین احترام
دختر زهرا به تو گوید سلام
قدر تو گوی شرف از ناس بُرد
ارث ادب را ز تو عباس بُرد
جز تو که بر شیر خدا شیر زاد؟
جز تو که بر شیر علی شیر داد؟
جز تو که در کرب و بلای حسین
چار پسر کرده فدای حسین؟
👆مداح..حاج آرمین غلامی
نوحه ام البنین.ع.....mp3
1.5M
بسم الله الرحمن الرحیم
#نوحه ام البنین۴(ع)
☑️درعزای ام البنین(س)☑️
مداح..حاج آرمین غلامی
بنال ایدل که عالم هم غمین است
عزای حضرت ام البنین است
نه تنها عالمی گشته عزادار
عزادار غمش روح الامین است
همه عالم فدای آن عزیزه
که بی مانند وبی مثل وقرین است
زبانم عاجز از مدح و ثنایش
که ممدوحش اله العالمین است
زدامان چنین فرزانه مادر
دمیدماهی که چون در ثمین است
بود مام چهار شیر دلاور
یکی عباس آن ماه مبین است
دگر عبداله و عثمان و جعفر
چنان اختر به روی این زمین است
همه گشتند فدای دین وقران
به روزی که عزای شاه دین است
سلام مابراین اولاد و این مام
که الگوی تمام مومنین است
بودمشکل گشا مانند عباس
مقام ورتبه اش بی شک چنین است
#کرمانشاه_مسجدمعتضدی
#سه شنبه5/دی ماه
مداح..حاج آرمین غلامی
🩸مسمومیت و #شهادت حضرت امالبنین سلامالله علیها🩸
🥀 حضرت امالبنین سلامالله علیها با فصاحت و بلاغتی که داشت در مقام افشاگری از ظلم و تعدی شجرهٔ ملعونهٔ بنیامیه برآمد و با اشعار جانسوز و بلیغ و عزاداریهای مستمر، مردم را متوجه ظلم و بیلیاقتی حکام وقت مینمود، لذا آن بانو را با عسل زهرآگین مسموم و به شهادت رساندند.
🥀 چنانکه مورخ نامی حاج شیخ علی فلسفی در کتاب «زنان نابغه» و جناب عبدالعظيم بحرانی در کتاب «امالبنین سلامالله علیها» نگاشتهاند که بنیامیه، همسر امیرالمومنین علیهالسلام، جناب امالبنین سلامالله علیها را مسموم و به قتل رساندند. در کتاب «اختیارات» از اعمش نقل شده است که می گوید:
🥀 روز سیزدهم جمادیالثانی که مصادف با روز جمعه بود، نزد امام زینالعابدین علیهالسلام بودم، که ناگهان جناب فضل بن عباس عليهماالسلام وارد شد و در حالی که گریه میکرد گفت: جدهام حضرت امالبنین علیهاالسلام از دنیا رفت.
📕 الدرجات الرفيعة فى وقايع الشيعة، رفیعالدین رفیعی، صفحه ۸۵
🆔 @mosibatoratebah
🏷 #فاطمیه #مقتل #مقتل_شناسی #مقتل_الحسین #مقتل_معصومین #مقتل_مأثور #کتاب #کتاب_شناسی #تاریخ #حدیث #روایت #توسل #زيارت #اشک #بکاء #ندبه #کربلا #نجف #شیعه #امیرالمؤمنین #امام_حسین #اهل_البیت #ثقلین #تربت #تربت_کربلا #فاطمیه #محسنیه #عید_غدیر #غدیر #غدیر_ثانی #المصیبة_الراتبة #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
اشعارشهادت ام البنین (س)
ازغم دوری تو بسیار افتادم زپا
بعدمرگ تو من بیمار افتادم زپا
داغدارم برحسین وبرابالفضل رشید
اینچنین از لحظه ی دیدار افتادم زپا
عشق یعنی صورت زیبای عباس رشید
من از این تصویر بی تکرار افتادم زپا
گوشه ی صحن بقیع کردم عزای توبپا
ای علمدارم چنین بیمار افتادم زپا
شهر میداند که من عمری عزاداره توام
اینچنین از عشق تو سر شار افتادم زپا
روزگاری داشتم زیباپسرهایی رشید
درفراق رویت ای دلدارافتادم زپا
حال درشهرمدینه بی پسر گردیده ام
درغم اولادخود هر بار افتادم زپا
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
❤️🕯🌺🦋
هدایت شده از ، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)