eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
مولودی امام حسن.ع......،،،...mp3
8.09M
و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج آرمین غلامی •✾• ●━━━━━━───────👇👇
|⇦•دامن‌چشم‌ من ...🤞🤞 و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج آرمین غلامی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ عبدالزهرا روضه خون بود، در عالم رؤيا خواب امام حسن مجتبي عليه السلام رو ديد، آقا! فرمود: عبدالزهرا! چرا روضه ي مارو نمي خوني؟ گفت: آقاجان! من يه عُمري روضه خون شما هستم، مگه روضه ي شما همين نيست كه به ما رسوندن، روضه ي زهر و طشت و پاره هاي جگر شما؟ آقا فرمود: اين روضه مَنِ، اما اون روضه اي كه من رو كشت اين روضه نبود، به گريه كن هاي ما بگيد: بچه بودم مادرم ميخواست از خونه بره بيرون، گفتم: مادر! مگه ميشه بدون من بيرون بري؟ پسر بزرگت منم، كجا بدون من ميخواي بري؟ حتي روايت ميگه: ابي عبدالله هم كوچيك بود اومد جلو گفت: مادر! منم ببر، بي بي يه نگاهي بهش كرد، فرمود:" سَيَقتُلُك " يعني بعداً تو رو ميكُشن، همه با تعجب نگاه مي كردن مگه چه اتفاقي ميخواد بيوفته، اما حسين رو با خودش نبرد يعني موقعِ قتلِ حسنِ... امام حسن ميگه:با چه غروري دستم رو انداختم توي دستِ مادرم، يه نگاه به بابام كردم، بابا خيالت راحت من دارم با مادرم ميرم، همه جا رو هم نگاه مي كردم كسي نگاهِ چپ به مادرم نكنه، رفتيم مسجد از اونجا برميگشتيم خونه، تا رسيديم به كوچه ي بني هاشم، عبدالزهرا! نانجيبي كه در همه ي عالم مثالش پيدا نميشه، بين راه اومد راهِ من و مادرم رو سد كرد؛ قباله ي فدك دست مادرم بود، نانجيب گفت: فاطمه! قباله ي فدك رو بده من، مادرم گفت: قباله رو نميدم، خدا برا هيچ بچه اي نياره، جلو چشمم چنان به صورت مادرم زد، تا به خودم اومدم ديدم مادرم روي زمين افتاد... عبدالزهرا اينجا بود، گوشواره ي مادرم شكست، واي مادرم! مادرم! مادرم... عبدالزهرا! تا اينجا دستِ من توي دستِ مادرم بود، اما از اينجا به بعد من عصاي دستِ مادرم شدم، هي ميگفت: مادر چيزي نشده، اما چشمام يه كم تار مي بينه... ديدم مادرم داره راه رو اشتباهي ميره... ديگه امام حسن بعد اين حادثه روز خوش نديد، تا ساليان سال نيمه ي شب بلند ميشد، شروع مي كرد گريه مي كردن... مي گفت:....*   «مگه يادم ميره من بودم و يه گُلِ پرپر مگه یادم میره خونابه ی بالِ کبوتر مگه یادم میره زخمِ رویِ صورت مادر»   دامن چشم من از گریه به دریا اُفتاد چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد   پاره هایِ جگرم می چكد از كُنجِ لبم عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها افتاد   باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند راه من باز بر آن كوچه ی غم ها اُفتاد   یاد آن کوچه که با مادر خود می رفتم به سرم سایه ای از غربتِ بابا اُفتاد   کوچه بن بست شد و در دل آن وانفسا چشم نامرد به ناموس علی تا اُفتاد   آنچنان زد که رَهِ خانه ی خود گُم كردیم آنچنان زد که به رخساره ی گُل جا اُفتاد   گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد   من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد   شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد     * امام حسن تو بستر افتاده، تا شنيد خواهرش زينب ميخواد بياد فرمود: طشتي كه خونآبه و پاره هاي جگرِ من توي اونه رو زود جمع كنيد، زينب نبايد من رو اينجوري ببينه، حسين جان! زير بغل هاي من رو بگيريد من بشينم، زينب من رو نبايد اينجوري ببينه، يه نگاه كرد ديد همه دارن گريه ميكنن، هيچي بهشون نگفت، تا ديد حسين داره گريه ميكنه، صدا زد: حسين جان! تو چرا داري گريه ميكني؟  برا چي گريه نكم، امامم رو دارم از دست ميدم، آقام رو، داداشم دارم از دست ميدم، يه وقت امام حسن فرمود: "لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله" حسين جان غصه ي من رو نخور، امروز همه ي شما كنار من جمع شديد، تو هستي، زينب هست، اباالفضل هم هست، اما يه روزي مياد كربلا يه عده نانجيب دوره ات ميكنن، تا تو فرياد ميزني همه هلهله ميكنن... يا امام حسن! خوب شد گفتيد طشت رو جمع كنن، آخه خواهرتون زينب كبري يه جايِ ديگه اي قرارِ طشتي رو ببينه، اما نه با پاره هاي جگر، وارد مجلس يزيد ملعون كه شد، ديد ميان طشتِ طلا يه سَرِ بريده گذاشتن، يزيد چوب ميزنه، سر قرآن ميخونه …ناله بزن: حسين!...* ..حاج آرمین غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🛑 ازنورِمبارک حضرت امام حسن علیه السلام خلق شده است😍... 🖇 ...إن الله خلقتني وخلق علياولاسماءولاأرض ولاجنةولانارولالوح ولاقلم. فلماأرادالله عزوجل بدوخلقناتكلم بكلمةفكانت نوراثم تكلم كلمة ثانية فكانت روحافمزح فيمابينهماواعتدلافخلقني وعليامنهماثم فتق من نوري نورالعرش فأناأجل من العرش ثم فتق من نورعلي نورالسماوات فعلي أجل من السماوات ثم فتق من👈🏻نورالحسن👈🏻نورالشمس ومن نورالحسين نورالقمرفهماأجل من الشمس والقمروكانت الملائكة تسبح الله تعالى وتقول في تسبيحها:سبوح قدوس من أنوارماأكرمهاعلى الله تعالى... 🌸رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «خداوندمن وعلى عليه السلام رازمانى كه آسمان و زمين وبهشت ودوزخ ولوح وقلمى دركارنبود،وهنگامى كه:خواست مارابيافريند،به كلمه‌‏اى تكلم كردكه به تبديل گشت،سپس كلمه‌‏اى ديگرفرمود:كه به بدل شدوآن دوراباهمديگردرآميخت،تامعتدل شدند،آنگاه من وعلى عليه السلام راازآن آفريد،آنگاه ازنورمن راجداكرد،پس من ازنورعرش واز عليه السلام رابيرون آورد،پس ازنورآسمانها است. 👈🏻پس ازآن از عليهالسلام واز عليهالسلام رابيرون آورد...»🥲 📚إرشادالقلوب،دیلمی،حسن بن محمدج‏۲ص۳۳۲ 📚بحارالأنوارج‏۴۳ص۱۷ح۱۶ 👳‍♂ کانال / عضویت 👇🏻 @https://eitaa.com/majnon1396
💢 اولین شهید مدافع‌حرم سال ۱۴۰۳ یکی از مستشاران نظامی ایران بنام بهروز واحدی؛ شب گذشته بر اثر حملات ارتش تروریستی آمریکا به مواضع محور مقاومت در استان دیرالزور سوریه؛ به فیض عظیم شهادت نائل آمد... 👳‍♂ کانال / عضویت 👇🏻 @https://eitaa.com/majnon1396
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سینه زنی.امیرالمومنین.ع.mp3
3.84M
بسم الله الرحمن الرحیم 🖕🖕 ..حاج آرمین غلامی ، احساسی امیرالمومنین من    غلام      حیدرم    الحمدالله تاج    عالم    بر   سرم   الحمدالله من  مدال  نوکری   بر  سینه  دارم نام     او   را    می برم   الحمدالله گفته  مادر   یا  علی گو هر  زمانی من     غلام       قنبرم     الحمدالله من  که جز کویش دگرجایی ندارم چون   گدای  این   دَرَم   الحمدالله مهر   او   از   کودکی   باشد   مرا او     همیشه     یاورم    الحمدالله دم  به  دم  گویم  علی با هر  نفس اول   است   و   آخرم    الحمدالله طبع  من  داده  ( رضا )  فرزند  او (بیقرارم)      شاعرم      الحمدالله ..حاج آرمین غلامی ، احساسی امیرالمومنین
سینه زنی.امیرالمومنین.ع......mp3
2.66M
احساسی.امیرالمومنین ..حاج آرمین غلامی خدایا  من علی را  دوست دارم به   عشق   او   گذشته روزگارم مرا مادر به عشق اش شیرداده بود    مولا   همیشه   غمگسارم پدر   گفته  علی  تا  من  بگویم همیشه   نام    او   داده   قرارم به درد و غم همیشه مونس من به هر مشکل زلطفش بوده یارم به خود  نازم غلام حیدر هستم غلامیش       همانا      افتخارم الهی   من   بمیرم   در   کنارش کنار    مرقدش     باشد   مزارم خدایا  من نجف رادوست دارم دلم تنگ است ویارب(بیقرارم) احساسی.امیرالمومنین ..حاج آرمین غلامی
سینه زنی.امیرالمومنین.ع........mp3
3.68M
نوحه احساسی حیدر.. مداح‌‌.حاج آرمین غلامی ذات هو گفت علی حضرت هو گفت علی نام عالی به خودش داد و به او گفت علی ‌ مبتلا گفت دعا گرم دعا گفت علی توبه كرد آدم و هی رو به خدا گفت علی آب و گل گفت علی بحر خجل گفت علی نوح رد شد ز خطر بس كه به دل گفت علی با يقين گفت علی سوی زمين گفت علی اين خليل است كه در آتش كين گفت علی آن وسط گفت علی او نه غلط گفت علی يوسف از بين زنان رفت فقط گفت علی الَمی گفت علی غرق غمی گفت علی يونس اندر شكم حوت همی گفت علی بحر و بر گفت علی رمل و حجر گفت علی كوه با ناقه صالح چقدر گفت علی در فضا گفت علی بين هوا گفت علی خواست الياس كند طی سما گفت علی هر كسی گفت علی خوش نفسی گفت علی صبرِايوب كم آورد و بسی گفت علی مصطفی گفت علی غار حرا گفت علی شب معراج، محمد به خدا گفت علی ايليا گفت علی كهف وَری گفت علی من همانم كه خداوند مرا گفت علی فاطمه گفت علی پيش همه گفت علی نه بترسد، كه بدون واهمه گفت علی مجتبي گفت علی سبزْ قبا گفت علی بين صفين امير الكرما گفت علی كربلا گفت علی خون خدا گفت علی چيست نام پسران تو شها ؟ گفت علی اكبرش گفت علی گل پسرش گفت علی رو و مو، ابرو و چشم و سرش گفت علی هر نفس گفت علی مست ز بس گفت علی قاسم ابن حسن از پشت فرس گفت علی چه يلی گفت علی ابن ولی گفت علی جنگ تا تنگ شد عباس علی گفت علی آتشين گفت علی زينب دين گفت علی بر بلندای فلك صبر يقين گفت علی شاپرك گفت علی باغ فدك گفت علی صدو ده بار نمكدان به نمك گفت علی جسم و تن گفت علی عقل و بدن گفت علی روح در موقع ايجاد شدن گفت علی **به عشقِ نوحه احساسی حیدر.. مداح‌‌.حاج آرمین غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ۱۷ ماه مبارک رمضان امیرالمومنین علی علیه السلام این شب، شب بسیار مبارکى است. در این شب، رسول خداصلى الله علیه وآله با لشکر کفّار قریش در سرزمین بدر برخورد کرد، و در روز هفدهم، جنگ بدر واقع شد و خداوند متعال لشکریان اسلام را بر مشرکین پیروز گردانید، با آن که مسلمانان از نفرات محدود و ساز و برگ اندک جنگى برخوردار بودند. این پیروزى از بزرگترین فتوحات اسلام است; از این رو علما گفته اند که در این روز، غسل و صدقه و شکر خدا بجا آوردن مستحبّ است و عبادت در شب هفدهم فضیلت فراوانى دارد. ازامیرمؤمنان علی علیه السلام در شب جنگ بدر:👇 در روایات فراوانى آمده است که در شب هفدهم ماه رمضان که فرداى آن جنگ بدر واقع شد، رسول خداصلى الله علیه وآلهبه اصحابش فرمود: چه کسى حاضر است برود از چاه آب بکشد و بیاورد؟ اصحاب سکوت کردند و هیچ کدام اعلام آمادگى نکردند (چون کار خطرناکى بود) امیرالمومنین على علیه السلام برخاست، و براى آوردن آب بیرون رفت، آن شب، شبى سرد و ظلمانى بود و باد سردى میوزید. حضرت به چاه آب رسید، چاه بسیار عمیق بود. حضرت دلوى نیافت که بتواند از آن آب بکشد، لذا از چاه پایین رفت و مشکى را که با خود داشت پر از آب کرد و بیرون آمد. به هنگام مراجعت ناگاه باد شدیدى وزید، امیرالمومنین علی علیه السلام نشست تا باد فرو نشیند آنگاه برخاست و حرکت کرد که تندباد دیگرى وزیدن گرفت، ناچار امیرمومنان علی علیه السلام نشست، پس از آرام شدن، مجدّداً به راه افتاد که در مرتبه سوم نیز تندبادى همانند قبل وزید،حضرت علیه السلام نشست، تا هوا آرام شد; آنگاه به راه خود ادامه داد و خدمت رسول خداصلى الله علیه وآله رسید، پیامبرخداصلى الله علیه وآله پرسید: اى ابوالحسن! چرا دیر آمدى؟ امام علیه السلام جریان را توضیح داد. رسول خداصلى الله علیه وآله پرسید: متوجّه شدى آن بادهاى شدید چه بود؟ حضرت علیه السلام عرض کرد: نه، پیامبر خدا صلوات الله علیه وآله فرمود: اوّلى جبرئیل بود همراه با هزار فرشته که بر تو سلام کردند و دوّمى میکائیل بود که با هزار فرشته بر تو سلام کردند و سوّمى نیز اسرافیل بود با هزار فرشته بر تو سلام کردند و آنها براى کمک و یارى ما در جنگ آمدند. و آن کس که گفته است براى امیر مؤمنان علی علیه السلام در یک شب سه هزار و سه فضیلت است، اشاره به همین جریان دارد که سه هزار فرشته، همراه با سه فرشته مقرّب الهى بر آن حضرت سلام کردند! سیّد حمیرى نیز در شعر خود در مدح آن حضرت به همین داستان اشاره کرده: اُقْسِمُ بِاللّهِ وَ آلائِهِ وَالْمَرْءُ عَمّا قالَ مَسْؤُولٌ سوگند خورم به خدا و نعمتهایش و انسان از هر چه گوید بازخواست شود اِنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبى طالِب عَلَى التُّقى وَالْبِرِّ مَجْبُولٌ براستى على بن ابى طالب فطرتش به پرهیزکارى و نیکى سرشته شده کانَ اِذَا الْحَربُ مَرَتْهَا الْقَنا وَاَحْجَمَتْ عَنْهَا البَهالیلُ چنان بود که هنگامى که نیزه ها تنور جنگ را مى افروخت و دلیران از آن گریزان بودند یَمْشى اِلَى الْقِرْنِ وَفى کَفِّهِ اَبْیَضُ ماضِى الْحَدِّ مَصْقُولٌ بسوى هماورد خویش مى رفت و در دستش شمشیر بَراق و بُران و صیقلى شده بود مَشْىَ الْعَفَرْنى بَیْنَ اَشْبالِهِ اَبْرَزَهُ لِلْقَنَصِ الْغیلُ چنانچه شیر در میان بچه هاى خود راه مى روددر آن حال که بیشه براى شکار او را بیرون فرستد ذاکَ الَّذى سَلَّمَ فى لَیْلَة عَلَیْهِ میکالٌ وَجِبْریلُ على همان کسى است که در یک شب بر او،سلام کرد میکائیل و جبرئیل میکالُ فى اَلْف وَجِبْریلُ فى اَلْف وَیَتْلُوهُمْ سَرافیلُ میکائیل با هزار فرشته و جبرئیل نیز با هزار فرشته و پشت سر آنها نیز اسرافیل آمد لَیْلَةَ بَدْر مَدَداً اُنْزِلُوا کَاَنَّهُمْ طَیْرٌ اَبابیلُ در شب بدر که براى کمک فرود آمدند همانند مرغهاى ابابیل (که به مکه آمدند) منابع زادالمعادص۱۷۹ بحارالانوارج ۱۹ص ۲۸۶ بحارالانوارجلد۳۹ص۹۵ بحارالانوارج۴۷ص۳۱۵ ختم کنید عجل لولیک الفرج 👳‍♂ کانال / عضویت 👇🏻 @https://eitaa.com/majnon1396
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐ @Quran124 ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐ ‌‌ 🌺روزه آن است، نه این⏫ 🟢 ... شادروان حاج فیروز زیرک کارتبریزی(ره) ┄┅═✧❁ 💐❁✧═┅ 🌺 تقدیمی 👳‍♂ کانال / عضویت 👇🏻 @https://eitaa.com/majnon1396
١٧ ماه مبارک رمضان سالمرگ عايشه دختر ابوبکر برای مطالعه بیشتر درباره عايشه اسناد زیر هم موجود است. 📚الاحتجاج طبرسی ج١ ص٢١٩ 📚کمال الدین و تمام النعمة ص۴١٩ (چاپ مؤسسه الاعلمی للمطبوعات) 📚البرهان ج۴ ص۴۴١ 📚تاریخ طبری ج۴ ص ۴۵٩ 📚الزام النواصب (حلی) ج٢ ص۴۵٨ 📚طبقات الکبری ج ۸ ص ۲۰۱ 📚تفسیر ابن عباس سوره احزاب ص ۳۵۶ 📚تفسیر سمرقندی ج ۳ ص ۶۶ 📚تفسیر فخر رازی ج ۱۳ 📚زادالمسیر ج ۶ ص ۵۳ 📚تفسیر ابن کثیر ج ۳ 📚الدر المنثور سیوطی ج ۸ ص ۱۷۹ 📚باب النقول سیوطی ص ۱۷۹ و ص ۱۶۳ 📚فتح القدیر شوکانی ج ۵۴ ص ۳۰۰ 📚تفسیر آلوسی ج ۲۲ ص ۷۴ 📚تفسیر فیض کاشانی ج ٧ 📚بحار الانوار ج ۲۲ ص ۲۳۰ 📚تفسیر نور الثقلین ج ۵ ص ۳۷۵ و صد ها سند دیگر...