eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
612 دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
936 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ .❣﷽❣ 🔘 🔘 🔘 زیر بار ستم نمی کنیم زندگی شددل شیعه از ماتم کوفه کباب کرده ابن زیاد خانه ی دنیا خراب دل پر از خون شده شیعه محزون شده 🔘وامصیبت دراسارت بود عمه غمپرور م واردبزم کوفه شده صاحب حرم مهدی فاطمه درعزا زمزمه 🔘وامصیبت ابن مرجانه را،رسوانموده زینب یا بگو لا اقل ،زکوفه از روی لب تا شوم با خبر بگو از چشم تر 🔘وامصیبت ( غلامی_مجنون) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
_اسارت _ غلامی مجنون گلی از گلشن آل عبا یی حسین حامی و یاور دین خدا یی حسین نوه مصطفی پسرمرتضی ای حسین جان(۲) همنشین پیمبر خدا ،کشته شد در ره دین حق شمس ولاکشته شد بوده رویت قمر کن به حالم نظر ای حسین جان(۲) شیر کرب وبلا، تو کشته ی کین شدی با نثار جانت فدایی دین شدی پاره شد پیکرت زینب آمد برت وای از این غم در مسیرکوفه،نشسته درآفتاب حال زینب شده،درپی رویت خراب جان پیغمبری چو گل پرپری وای از این غم ازچه گردیده ای پاره، ز جور و جفا پیکرت مانده در،صحرامیان اعدا آمده در برت وای من خواهرت وای ازاین غم خواهرت آمده به کوفه، جان بر لب است زین مصیبت دلم یاد غم زینب است دیده در کربلا ستم اشقیا آه از این غم کوفیان زینب غم دیده شد خون جگر سوز هجرحسین، به دل نموده شرر صبر او کم شده قامتش خم شده آه از این غم دهه دوم۱۴۰۳ .
❣﷽❣ 🔳 ع 🔳 حاج اکبر ناظم یاصاحب الزمان _زینب ال مرتضا، ماتم گرفته درسوگ حسین خود ،غم گرفته سیه پوشِ او شد حجت الله یا فارس الحجاز آجرک الله **** ماتم گرفته زینب در عزایت درکوفه میزند ،هردم صدایت دیده ای خواهر جسم‌برادر جسم شاه عالم،گردیده بی سر **** ای خدا شد پاره ،پیکر حسین برنیزه هاشده،سرت نورعین در تاب و تبم یاد زینبم یاد جسم حسین زیر مرکبم **** عزای دلبر، ختم الانبیاست ازغمش در سما شیون و غوغاست نالان پیغمبر الله اکبر یارب غارت شده، از او انگشتر **** () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
مراسم روضه اسارت حضرت زینب شنبه شهرداری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. حرم هوای حسین هوای شب جمعه زدبه سرم..هلالی به صد حمله، به صدطعنه،تنت غارت شد تنت غارت ، به آل علی جسارت شد،جسارت شد،گریه شدکارت امان ازغم،_۳/از دل زینب... بیا روضه ،بخوان روضه ، بخوان روضه برسه بی سر ببین زینب،به زندان است،شده عمه دیدگانش تر امان ازغم،_۳/از دل زینب... بخوان روضه، تواز نیزه واز سر ،ا ز چشم وازغم سر ز کعب نی ،بگوامشب ، ز سوز دل آل پیغمبر امان ازغم،_۳/از دل زینب... اگر چه عدو شد ، اسیر حقارت امان از اسارت ، امان از اسارت ---------امان ازغم،_۳/از دل زینب... به گودالی تنت دیدم، شدی از جفا بی برادر،تو چه زیبا در ره دین بود ، علمداره دخت حیدر،تو امان ازغم،_۳/از دل زینب... سادات غلامی_مجنون🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه اسارت،،،،.mp3
8.21M
🤞 روضه اسارت آرمین غلامی ۱۴۰۳/دهه دوم العلما/کرمانشاه شنبه۲مرداد👇
🤞🤞 .حاج آرمین غلامی ای تکیه گاه مردم بی تکیه گاه حسین ما را نبوده غیر تو یک جان پناه حسین تو یک نگاه کردی و من مست آن نگاه دنیای من عوض شده با آن نگاه حسین من را به رنگ مشکی پیراهنم ببخش من را بخر شبیه غلام سیاه حسین من بی هوای تو نفسم بند می شود از شهد نام تو شده ام روبه راه حسین در کوچه های گم شده ی آخرالزمان با پرچمت شناخته ام راه و چاه حسین هر روزِ روضه خیر پس انداز کرده ام یک روزِ بی خیال تو عمرم تباه حسین خاکم به سر اگر که نمیرم برای تو من را بیا شهید غم خود بخواه حسین دست مرا برای همیشه رها مکن می ترسم از زمانه ی پر اشتباه حسین بیست و یکم و بیست و دوم محرم کاروان اسراء آل الله علیهم السلام را در چندین منزل توقف و گذر داده اند. بعد از عبور لشکر ازکنار حصاصه در نزدیکی شب کاروان وارد به شهر تکریت شد. مردم به استقبال و تماشا بیرون آمدند و پایکوبی میکردند و به یکدیگر تبریک گفته و به سؤال نسبت به سرمطهر در جواب "هذا رأس الخارجی" میگفتند. بزرگان فهمیدند که این سر نوارنی سرمطهر امام حسین علیه السلام است و این از آل الله پیامبر علیهم السلام هستند. ها را به صدا در آوردند و حضرت را نفرین کرده وبرای با دشمنان آماده میشدند. پس آن شب کاروان در تکریت بماند وصبح زود با سرعت از آنجا فرار کردند. اسرارالشهادة ج۳ص۴۱۹ در راه به رسیدند و از آنجا گذشته وبه دیر نصرانی در رسیدند از آنجا هم گذشتند سپس را پشت سر گذاشته تا شب در وادی النخله وارد شده وفرود آمدند. ناگاه صدای و هاتفی از آسمان را شنیدند که درحال گریه هستند واین اشعار را میخوانند: "نساء الجن ساعدن الهاشمیات بنات المصطفی یبکین شجیات..." زنان جن برای یاری دختران پیامبر گریه وناله و زاری کرده ولباس سیاه به تن میکنند. آن شب را درکمال ترس کرده وصبح به سرعت رفتند. بحارالانوار ج۴۵ص۲۳۶ تذکرةالشهداء ج٢ص٣۴۴ بعد ازآنجا اول به رسیدند و توقفی نکردند. "وسارواحتی وصلوا إلی بلد لینا" رفتند تا به شهر رسیدند. زنان وپیران وجوانان بیرون آمده ونظر به سرمطهر کردند وبر او وجد وپدرش درود فرستاده و قاتلان را لعنت کردند. لشکریان به شهر حمله ور شدند وخانه هایشان را خراب کرده و رفتند، تا را نیز گذراندند. کاروان به نزدیکی رسید والی ملعون، شهر را بست وتا سه میل به استقبال لشکر اعداء رفت وبه مردم میگفت این رؤوس و أسراء خارجی را به شام میبرند. ناگاه کسی در جمعیت سرمطهر را شناخت وفریاد زد "هذا رأس الحسین علیه السلام" مردم جلو آمده ویقین کردند وصدای گریه وناله بلند شد. چهارهزار سوار از اوس و خزرج هم عهد شدند که با سپاه ابن زیاد بجنگند و سرها را به بدنها در کربلا ملحق کنند واین فخر تا قیامت برای آنان باشد. اما جاسوسان خبر را به لشکریان دادند وآنان وارد کحیله نشده راه را منحرف کردند وبه طرف جهینه رفتند. پس به رسیدند درآنجا نیز شورش شد ومردم بپا خواستند وآن لشکرخبیث به ناچار پا به فرار گذاشته و به طرف رفتند. ریاض القدس ج۲ص۲۶۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا