#روضه_حضرت_زهرا
گوشوارم بشکست و ثمرم سوخت علی
بین آتش بخدا پلک ترم سوخت علی
در ودیوارمیان آتش ودود بسوخت
بین آتش بدن مختصرم سوخت علی
ای همه دار وندارم غم تو کشت مرا
غم واندوه در این لانه پرم سوخت علی
رسمش این بود که تنها بروم درکوچه
شوق رفتن به دل این سفرم سوخت علی
خب حالی زمن خسته گرفتی آقا
بابت سینه ی من میخ درم سوخت علی
خوب شد پهلوی تودرد نداری حیدر
بالگدهای پیاپی کمرم سوخت علی
غربت کوچه مااز همه جانسوزتر است
ناله هایت درغم نوحه گرم سوخت علی
آتش ودود زبانه میکشد مابین در
بین دیوار ودر خانه سرم سوخت علی
بارمن افتادحیدر با لگدها بین در
نیست دیگرثمرم چون پسرم سوخت علی...
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
❁﷽❁
#حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
بنویسید که زهرا حرفی ازرفتن مزن
درد داردپهلویت خنده دگر بر من مزن
پیش پای من نفس هایت فتاده ازشمار
لاله ی من حرفی ازویرانی گلشن مزن
گفت پیغمبر علی دریاب زهرای مرا
گرکه باشد فاطمه حرفی توجوشن مزن
میروی اما توقع داشتم یافاطمه
حرفی از چشمان بی سو درپی بستن مزن
باسرافتادی میان آن در آتش زده
فاطمه حرفی زمن درپشت در اصلن مزن
بنویسیدبرایم فاطمه همسفراست
فاطمه درخانه ام حرفی تواز رفتن مزن
بود ه انددور و برت اسما وفضه فاطمه
حرفی ازتابوت مرگ خودبه پیش من مزن
پیرهن بهرحسینت بافتی با دست خود
فاطمه جان حسینت ناله و شیون مزن
#آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
:
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مدح
#غزل
نقش آیینهی ایوانِ علی فاطمه است
همه جا نعره طوفان علی فاطمه است
قعطی عمر بشر درطلب رحمت اوست
بخداجلوه یِ باران علی فاطمه است
نفس حیدرفاطمه، چون نفسش فاطمه است
جان زهراست علی جانِ علی فاطمه است
دیده ام نقش نوشته روی کاشی حرم
نقش هرکاشی ایوان علی فاطمه است
فاطمه وقف علی بود وعلی وقف غمش
چونکه مهمان به سر خوانِ علی فاطمه است
مضجعِ حضرت حیدر بخدا درنجف است
بازمیگویم که جانانِ علی فاطمه است
من گدایم به در کوی تو ای شیر خدا
بازمیگویم که سلطانِ علی فاطمه است
ناله بر فاطمه کردیم که صاحب کرم است
صاحب روزی هرنانِ علی فاطمه است
گوشه ی صحن علی برسروبرسینه زدیم
چارهیِ حال پریشان علی فاطمه است
✍شاعر...
آرمین غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
🏴🏴🏴
زیارتنامه حضرت فاطمه به مناسبت ایام فاطمیه و ایام سوگواری این بانوی بزرگوار اسلام
بسم الله الرحمن الرحیم
یَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ
صَابِرَهً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ
أَبُوکِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَی (أَتَانَا) بِهِ وَصِیُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ
إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَیَتِکِ
اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَلِیلِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ صَفِیِّ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِینِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلاَئِکَتِهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِیَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَهَ وَلِیِّ اللَّهِ وَ خَیْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّهُ الْمَرْضِیَّهُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَهُ الزَّکِیَّهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّهُ النَّقِیَّهُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُحَدَّثَهُ الْعَلِیمَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَهُ الْمَغْصُوبَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَهُ الْمَقْهُورَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَهُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکِ وَ عَلَی رُوحِکِ وَ بَدَنِکِ
أَشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّکِ وَأَنَّ مَنْ سَرَّکِ فَقَدْ سَرَّرَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ جَفَاکِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ آذَاکِ فَقَدْ آذَی رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ وَصَلَکِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
وَ مَنْ قَطَعَکِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
لِأَنَّکِ بَضْعَهٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِی بَیْنَ جَنْبَیْهِ کَمَا قَالَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلاَئِکَتَهُ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَی مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ
مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَیْتِ مُبْغِضٌ لِمَنْ
أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ وَ کَفَی بِاللَّهِ شَهِیداً وَ حَسِیباً وَ جَازِیاً وَ مُثِیباً
التماس دعا😔😔
👆👆مراسم صبح شهادت حضرت زهرا،
به روایت ۷۵ روز
کرمانشاه،شهرک فرهنگیان
#مداح.حاج آرمین غلامی
👆👆مراسم فاطمیه درجمع کودکان ومربیهای کودکستانهای شهرکرمانشاه در آستان مقدس امامزاد ه ابراهیم (ع)طاقبستان
#روضه_حضرت_زهرا
گوشوارم بشکست و ثمرم سوخت علی
بین آتش بخدا پلک ترم سوخت علی
در ودیوارمیان آتش ودود بسوخت
بین آتش بدن مختصرم سوخت علی
ای همه دار وندارم غم تو کشت مرا
غم واندوه در این لانه پرم سوخت علی
رسمش این بود که تنها بروم درکوچه
شوق رفتن به دل این سفرم سوخت علی
خب حالی زمن خسته گرفتی آقا
بابت سینه ی من میخ درم سوخت علی
خوب شد پهلوی تودرد نداری حیدر
بالگدهای پیاپی کمرم سوخت علی
غربت کوچه مااز همه جانسوزتر است
ناله هایت درغم نوحه گرم سوخت علی
آتش ودود زبانه میکشد مابین در
بین دیوار ودر خانه سرم سوخت علی
بارمن افتادحیدر با لگدها بین در
نیست دیگرثمرم چون پسرم سوخت علی...
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
:
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مدح
#غزل
نقش آیینهی ایوانِ علی فاطمه است
همه جا نعره طوفان علی فاطمه است
قعطی عمر بشر درطلب رحمت اوست
بخداجلوه یِ باران علی فاطمه است
نفس حیدرفاطمه، چون نفسش فاطمه است
جان زهراست علی جانِ علی فاطمه است
دیده ام نقش نوشته روی کاشی حرم
نقش هرکاشی ایوان علی فاطمه است
فاطمه وقف علی بود وعلی وقف غمش
چونکه مهمان به سر خوانِ علی فاطمه است
مضجعِ حضرت حیدر بخدا درنجف است
بازمیگویم که جانانِ علی فاطمه است
من گدایم به در کوی تو ای شیر خدا
بازمیگویم که سلطانِ علی فاطمه است
ناله بر فاطمه کردیم که صاحب کرم است
صاحب روزی هرنانِ علی فاطمه است
گوشه ی صحن علی برسروبرسینه زدیم
چارهیِ حال پریشان علی فاطمه است
✍شاعر...
آرمین غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
🏴🏴🏴
▄▅▆▇█▓▒░فاطمیه░▒▓█▇▆▅▄▃▂
#روضه_حضرت_زهرا
مرا درخانه یک دلداده ای بود
میان جام قلبم باده ای بود
برایت فاطمه جان میدهم من
کنارم یارِ فوق العاده ای بود
وفا رابایدازنام تو آموخت
به پایت همچو من اِستاده ای بود
دوباره کرده ام زهراهوایت
برای من، دل از کف داده ای بود
در اقلیمِ وجودِ این دل من
هوای دیدن، شهزاده ای بود
برای پاسداری از حریمت
چو من جان بر کفِ آماده ای بود
تو بودی فاطمه تاجِ سر من
به چشمانت چو من افتاده ای بود
مروزهرا ی من ازخانه ی من!!!
گذشتن از تو، کار ساده ای بود؟؟
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
▄▅▆▇█▓▒░فاطمیه░▒▓█▇▆▅▄▃▂
#روضه_حضرت_زهرا
فغان و ناله ی بسیار،کردم...
برایت گریه ی خونبار کردم...
ببین افتاده غم بر دردِ هجران
غمت زهرا به دل آوار کردم..
هوایت کرده ام بانوی خانه ...
در این کار اندکی اجبار کردم...
چه میدانی غم هجران چه تلخ است!
هوای دیدن،غم خوار کردم...
ز هجرانت ببین زخمی شد این دل...
به یادت زخمِ دل،تیمار کردم...
کنم چون عاشقان ابراز احساس...
بجزعشقت همه انکار کردم...
میان آن درودیوار افتاد
درآن دم لعنت اغیار کردم...
گره افتاده در کارم کجایی...
خودم را درغمت بیمار کردم...
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
▄▅▆▇█▓▒░فاطمیه ░▒▓█▇▆▅▄▃▂
اشعارحضرت زهرا(س)-مناجات فاطمیه
سینه ومسمار در اصلا نمی آید به تو
آتش ودود وخطر اصلا نمی آید به تو
درکه میسوزد ولی مسمار هم آمد کمک
سوختن دربین در اصلا نمی آید به تو
فاطمه بین در و دیوار افتادی چرا
اين چنین بی بال وپراصلا نمی آید به تو
یادزخم سینه ات آتش زده برجان من
بی کسی در پشت در اصلا نمی آید به تو
من دراین شهرمدینه بی کس وتنها شدم
دل شکستن بی ثمر اصلا نمی آید به تو
جای پنجه بر رخت افتاده، ای بانوی من
ناله های پشت سراصلا نمی آید به تو...
دست سنگینی اگر چرخید روی صورتت
کارهای پرخطراصلا نمی آید به تو
ای ستون لشکر مرد غریب کوچه ها
رفتن ازپیچ گذراصلا نمی آید به تو
دید، حیدر همسرش را مو پریشان، ناله زد:
ای بهار من، خطر اصلا نمی آید به تو
رفتی وبا رفتنت زانوبغل کرده علی
ماندن ازتوبی خبر اصلا نمی آید به تو"
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)........
اشعارفاطمی..روضه__
شیر درقفس بودوهمسرش افتاد
پیش دیدگان علی پیکرش افتاد
دوره اش کرده اندیک عده گرگ
که ناگه فاطمه، برابرش افتاد
همین که شیرخدا رابه ریسمان بستند
رسید بر دراین خانه دخترش افتاد
برای خاطرحیدرچه درهمت کردند
بدانکه شرح تن توبه آخرش افتاد
همانکه آتش در زد بدان مقصر بود
که همسر توعلی پشت درسرش افتاد
خبر رسیده که دست علی شده بسته
میان راه،النگوی همسرش افتاد
برای کشتن زهرا مغیره آمده بود
گمان کنم که تمام بال وپرش افتاد
-آرمین غلامی (مجنون)
------------------------------------
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
🔱 ✾✾═══════════✾✾🔱
💙💙اشعار نوحه ی فاطمیه.
نوحه ی سنگین ...
ای هوادار من پیش حیدر بیا
درغم بی کسی. دیده بودی مرا
/کنج این غم سرا.آمدی باوفا
فاطمه جان ببر .همره خود مرا
_آه و واویلتا..۲
💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛
پیکرم لاله گون.صورتم نیلگون
شویم ازاشک خود.از دوچشم توخون
//عشق شیرخدا.غرقه خونی چرا
مانده بر روی تو .جای دست جفا
_آه و واویلتا..۴
💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛
جان خودسپردی .یار جانانه ام
شمع این خانه ام .برتوپروانه ام
.درغمت فاطمه ناله داردعلی
غیرتوفاطمه.کس نداردعلی.
_آه واویلتا..۴
💛💛💛💛💛💛💛💛💛💛
🎼سبک وشعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
💠⚜💠⚜💠⚜💠⚜💠
🌸 👇👇👇👇👇👇
------------------------------------
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
💠💠روضه ي فاطميه...
سيلي به روي حضرت خیر النساء زدند
در بین کوچه فاطمه را بی هوا زدند
در کوچه ها حریف علی نیست یک نفر
دستش طناب بسته و از پشت. پازدند
در بیشه شیر را به طنابی کشیده اند
در پیش دیده ها به گل مصطفی زدند
آتش فتاده بر سر و دستان فاطمه
او را میان شعله ی در با دو پا زدند
يك حوریه فتاده میان آتش و دود
سیلی به روی حوریه ی مرتضی زدند
تار است چشم مادر زینب به کوچه ها
او را به پیش دیده ی شاه ولا زدند
گم کرده بود فاطمه در کوچه خانه را
سیلی به روی فاطمه در کوچه ها زدند
با تازیانه ها تن زهرا کبود شد
مجنون بدان که فاطمه را بی هوا زدند
📕شاعر.آرمين غلامي
(مجنون كرمانشاهي)
** 👇👇👇👇👇👇
------------------------------------
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
🔱 ✾✾═══════════✾✾🔱
🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵یازهرا..س..
غیرازتوعلی فاطمه را دادرسی نیست
بنماکمک اورا که کسی را به کسی نیست
درکوچه که معجر زسر یار .هوارفت
این رنج بسی ازقفسی تاقفسی نیست
دستان علی به کوچه ها.بسته نباشد
دیگرخبراز پیش وپس وبازپسی نیست
آیینه شکست و دره میخانه بسوزد
درآینه ی شکسته غیرازتو کسی نیست
شال توگرفتم که جدا ازتونباشم
دستم بشکست ظالمی ودسترسی نیست
دیگرتن زهرای تودر کوچه کبود است
حیثیت این شهرتویی.خاروخسی نیست
زهرایم ومحتاج توام.حیدرکرار
دربسترم وغیرتوام هم نفسی نیست
درعشق بسوزم ک مرامرگ رسیده
دنیای تو(مجنون )همه غیرازهوسی نیست
📕شاعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
🌸 👇👇👇👇👇👇
------------------------------------
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
📖 #متن_روضه
🔊 مدح و روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
🔘 ویژه ایام #فاطمیه 🔻
**
مادرم بودمیان درو دیوار ای وای
خورده ای وای چنین بر سره مسمار ای وای
غلط کرد زده .... زنِ تنها گیر آوردی ای نامرد ... حالا زدی جلو پسر مادرُ نمی زنن ... بیست سالش نشد موهاش سفید شد ... دیگه قدش راست نشد ... همه عالم می دونند دختر باباییِ یعنی پسر مادریِ
عمداً مقابلِ پسرِ ارشدت زدن ...
من یه دونه دیگش را بگم ببینم روضه کجا میره ،یه خانم الان پا برهنه تو کربلا به سینه می کوبه ... چی میگه ؟ غریبِ مادر ...
همچو ارباب سرم را به کفِ پات نهم
اومد تو حجره دید هر کی صورت یه جا گذشته ، امام حسن صورت رو صورت ، حضرت زینب صورت رو سینه ، یه نگاه این ور اون ور کرد دوید اومد پایین پا ... این پارچه را زد کنار صورتش را گذاشت کفِ پایِ مادر ... هی صدا میزد یا اماه اماه .... دید صدا نمی آد ... هی نگاه می کرد ببینه چشماش باز میشه یا نه ... صدا نیومد بغضش ترکید ، مادر تا حالا نشده بود حسین صدات بزنه جوابشُ ندی روضۀ من اینجاست ، من میگم کاش این ماجرا همینجا تموم میشد ، اینجا مادر جواب نداد کربلا هلال میگه دیدم صداش میاد سپرشُ آب کرد اومد دم گودال داره بیرون میاد هلال کجا میری آب میبرم براش ... یه لبخندی زد ، دیر اومدی الان سیرابش کردم ... گفتم تو که کارتُ کردی چرا دست و پات میلرزه ... هلال داشتم میبرید صدایی شنیدم بنیَ ...بنیَ ... قتلوک ... ضبحوک ... حسین ...
کربلا دریایی از خون آمده
شمر از گودال بیرون آمده
میخوام یه جوری امشب کار همه را انجام بدی با این ذکرت ، گرفتارا ، حاجت دارا ، یه جوری آقاتُ صدا بزنی گیر همه با این ذکرت باز بشه بریم کربلا ...
حسین ...
دلم یه کربلا میخواد ...
حسین ...
یه گنبد طلا میخواد ...
حسین ...
دلم امام رضا میخواد ...
#روضه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
🎤 حاج آرمین غلامی (مجنون)
.روضه و توسل جانسوزویژه فاطمیه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
◀️حاج آرمین غلامی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بزاربرات روضه بخونم توام گریه کنی .ای وای
شاخه ی تاخورده ی یاسم،ازاین گلشن نرو
یا اگر که میروی، باشد! بدون من نرو
خیلی دلش سوخته علی ... آخه صداش کرد ، فرمود خواب دیدم بابامو ... فرمود امروز تو مهمان ما میشی ... علی جان میخواستم چندتا حرف باهات بزنم ... یکی این که منو حلالم کنی ...*
قاتلانت پیش من دارند جولان می دهند(ای روزگار ..عجب روزگاری)
جوشن خوبم ، علی مانده ست بی جوشن نرو
صورت پوشیده ات هم روشنای خانه است
از شب تاریک ما، ای مشعل روشن نرو
هی جوابم میکنی ، هی التماست میکنم
دست من بر دامنت ، ای سوخته دامن نرو
یا زهرا ...
نذرها کرده است زینب تا بمانی پیش ما
فاطمه محض رضای دخترت فعلاً نرو
خاک بر دنیا که از صدیقه شاهد خواستند
کوری کذّاب ها ، ای حجت مطلق نرو
حالا ورق برمیگرده ...
خیر باشد! باز نان پختی و جارو میکنی
قصد رفتن که نداری؛ جان من
بودنت لطف است در خانه ، چه لاغر ، چه مریض
بین بستر گرچه مانده حاله ای از تن نرو
داده ای هر چند به زینب کفن ها را ولی
مانده زهرا جان کمی از کار پیراهن نرو
یعنی پیراهنو امروز تموم کرده ...
کربلا میبینمت در ازدحام نیزه ها ( چه اشاره ای)
با تنِ افتاده بین لشگر دشمن نرو
خنجری با حنجری برخورد کرد اصلاً نبین
یک قدم نزدیک گودال حسین
*وارد خونه شد ... دید داره نان میپزه ... فضه گفت هر چی اسرار کردم ، فرمود فضه جان! روز آخریه میخوام خودم برا بچه هام غذا درست کنم ... لباسهارو شست ، یک یک بچه هارو استحمام کرد ، قشنگ همه رو شانه به موهاشون زد ...
واقعا روز آخریه ، حال مریض خوب میشه ...
مادره دیگه ... واقعا سخته میخواد خداحافظی کنه ... لذا بچه هارو فرستاد ... حسن و حسین رو با امیرالمؤمنین ... زینبین رو فرستاد خونه فامیل یا همسایه ...
فضه! میخوام تنها باشم ... أسما ! میخوام تنها باشم ...
دیدم نماز مغربشو که خوند ، رو به قبله دراز کشید ...
من صورتمو میپوشونم ... بعد از لحظاتی اگر صدایی نیومد ، زود بروید علی رو خبر کنید ...
أسما میگه دیدم صورتو که پوشوند ، سلام کرد بر ملائکه ی مقرّب و بعد سلام بر پدرش نمود و ساکت شد ... دلشوره گرفتم ... هی صداش زدم ...
یا حبیبة الرسول ...
یا زهرا ...
دیدم جواب نمیده ... روپوشو از صورتش برداشتم ... دیدم از دنیا رفته ...
گریبانمو چاک زدم ... دویدم به سمت مسجد برم ... یه وقت در باز شد ... حسنین وارد شدند ... اونها هم معلوم میشه سراسیمه بودند ...
ای أسما ، ای فضه ... بگو مادر ما کجاست ... گفتم مادر خوابیده ، بیایید غذاتونو بخورید ... یه نگاهی به من کرد حسن ، گفت فضه بگو ببینم تا حالا ما کِی بی مادر غذا
▫️روضه حضرت زهراسلام الله علیها
▪️حاج آرمین غلامی (مجنون)
#متن_روضه مادر سادات زهرای مرضیه سلام الله علیها
مناجات با امام زمان عج و روضه مادر سادات
بنفس حاج آرمین غلامی (مجنون)
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
▪️▪️▪️▪️▪️▪️👆👆👆
آقا، نیازمند دو عالم، به یک اشاره توست
یعنی اگه تو بخوای من عاقبت بخیر میشم، یعنی اگه تو بخوای مادرت منو میخره، یعنی اگه تونگاه کنی کربلایی میشم، آقا دیدی گفتم یه روز به دردت میخورم، ببین روز معمول اومدم برا مادرت روضه گرفتم، شما هم فردا تو گرفتاریم بیا، نزاری چشم به راه بمونم، من برا مادرت کم خودمو نزنم
نیازمند دو عالم ، به یک اشاره توست
اگر تو ناز کنی، عالمی نمی ماند
مولا، به گریه، به گریه ی شب حجران کشیدگان سوگند
قسم قسم بلندیه بالاست، یعنی به همه اونایی که شبا تا صبح برا اومدنت گریه کردن
به گریه شب هجران کشیدگان سوگند
اگر دمی تو بخندی، غمی ، نمی ماند
(اباصالح، بابات شده، خونه نشین)2 (سادات برا بعدیش منو ببخشن)
اباصالح، مادرتون خورده زمین
وای جونم به این گریه کن، احمدلله آرزمون بود خدمت آقامون برسیم برا روضه مادرش، همینجور که نمیشه، الآن بگو اومدم پیش یه پرچم دار فاطمیه،یه نفری پرچمو برداشته، آره پرچم فاطمیه رو برداری کمر خم میشه، این جماعتی که اومدن از دم این در رد شدن، دیدن یه نوکر گریه کن نشسته، روضه رسمیت گرفته، آقا میاد، ایشالا دم در وایسادی، مگه میشه پسر برا مادر نیاد، چطور مادر برا پسر میاد
گفت دورو بر حرم امام حسین خونه داشت، (خوب دل بدید)، مجاور حرم آقا (قدیم حالا نه، هنو حرم به این شکل نشده بود)، یه پول و پله جمع کردن خونه ها رو بخرن حرم بزرگ بشه، یکیشون امام حسینی تر بود گفتن اینو آخر میریم میخریم، خونه ها رو خریدن، آخر اومدن در خونه این مرد، احوال پرسی این ورا، گفتن اومدیم خونتو برا حرم بخریم، یه نگا به اینا کرد، خونه منو؟، آره، گفت نمیفروشم، یکی دوبار اصرار دیدن میگفت نه نمیفروشم، اینا بر گشتن از فردا عمله آورد بنا آورد نقاش اورد خونه رو نوسازی کرد، به گوش حرمی ها رسید ناراحت، تا شنید خونشو میخایم رفت باسازی کرد، بعد یه هفته جارو زدن کارگرا اومدن بیرون، کلید و برداشت بدو اومد حرم، هنو خونمو میخاین؟ آره اما تو خونتو درست کردی، گفت آره حالا خونمو میدم ، ما چیز خراب به #حسین نمیدیم، چی میخام بگم، امروز بگو آقا دیدم دلم یخورده خرابه، شنیدم روضه #مادرته، آوردم #روضه، دلم جلا بگیره، اگه به کارت اومد مال تو...
دست تو مرحم #زخم ، همه شه پرها
از کرامات تو گویند سر منبرها
(بانوی، آسیه و ساره و مریم زهرا)2
نه یجوری باید صداتو خرج کنی، تو امروزی قمی، قم المقدسه، کنار حرم این خانم، یجوری خرج کن خودتو، شما اهل منبر به ما اینا رو گفتید فردا قیامت دارن حسابتو میزنن خوب روز شهادتم که مدینه بودی، مدینه نبودم قم بودم، یه خانم میاد ما دیدیم دلت مدینست، گفتم برات مدینه نوشتم، تا شما هستید نباید بزارید امام #حسن داد بزنه، امروز روزشونه، امروز بیاید زیر بغلای حسینو بگیرید
بانوی، آسیه و ساره و مریم #زهرا
که کینزان تو، هستند همه دخترها
بی بی جان نه، نه فقط ام ابیها، به شما باید گفت
مادر خلق خدا، مادر #پیغمبرها
غلط کرد زدت خانم، تا چشم کار میکنه بچه #سید نشسته، من چی بگم جلو بچه های حضرت زهرا، مادرتونو زدن، انگار بد هم زدن، #مادرتون راه نمیتونست بره، ای نامرد، تنها گیر آوردی، حالا یه همچین غلطی کردی، جلو پسر، مادر نمیزنن، موهاش سفید شد امام #حسن، امروز مادرتون از صبح خودش کاراشو کرد، فضه میگه دیدم دم ظهر، خانوم وسط #حجره غش کرد، آه، من همونطور، که سید اولاد حضرت #زهرا #روضه رو برد یه جا، منم میبرم
بی بی جان، همه چو ارباب، سرم را به کف پات نَهَم
مثل امروز، اومد تو حجره دید هر کی صورت یجا گذاشته، امام حسن صورت رو صورت، زینب صورت رو سینه، اومد پایین پا، منو نگاه، اومد پایین پا، پارچه رو زد کنار، صورتو گذاشت کف پا، منو ببین، میزد یا اُمّاه، یا اُمّاه، سر آورد بالا دید نگاه نمیکنه، دوباره زد یا اُمّاه، یا اُمّاه نگاه کرد دید چشماش وا نشد، بغضش ترکید، صدا زد مادر، تا حالا نشده بود، حسین صدات بزنه، تو جوابشو ندی، کاش این ماجرا همین جا تموم میشد، اینجا مادر جواب پسرو نداد، کربلا، هلال میگه دم گودال، دیدم داره بیرون میاد، سرتا پاش خونیه، زیرعبا چیزی قایم،( بعضی ها امامه برداشتن، یا الله)، دست و پاش میلرزه، گفتم تو که کارتو کردی، چرا دست و پات میلرزه، صدا زد هلال، داشتم، میبریدم ، صدایی شنیدم، فریاد بُنَیّه، بُنَیه، بُنُیه، حسین، حسیـــــــن
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️