288.6K
(نوحه امام حسین ع)
سبک.نوحه سنتی/ای شه بی سرحسینم
#شعر_آرمین غلامی_مجنون
عاشق روی حسینم،مست دلجوی حسینم
با وجودی که بدم من،دست بر سوی حسینم
ای حسینی که توهستی، مایه ی امید ما
ای گل گلزار احمد،یوسف آل عبا
من گدایم درسرایت،من هواداره توام
سائل کوی حسینم،درهوای کربلا
آه و واویلا،حسینم،،
من گدایم من گدایم ،آمدم سوی سرایت
با تمامی گناهم،کرده ای برمن عنایت
عمریه همچو گدا من، بر سر کوی توام
گرچه نالایق ولیکن، عاشق روی توام
آمده ماه محرم،درعزایت آمدم
همچوسائل درسرایت،مست ازبوی توام
آه و واویلا،حسینم،،
تو گل ناز ی حسین جان،محرم رازی حسین جان
یا حسین مولای عالم،یار دمساز ی حسین جان
یاحسین مولی تویی ،درمان درد شیعیان
از تو باشد یا حسین، عشق و ولای عاشقان
شدمحرم درعزایت، برسروسینه زنم
من گدایم من گدایم ،ای حسین ،شاه جهان
آه و واویلا،حسینم،،
#شعر_آرمین غلامی_مجنون
#زنجیر_زنی
#امام_حسین
۲۰۲۴_۰۷_۲۴_۱۲_۵۴_۵۰.mp3
1.74M
#حضرت_زینب_شور
#اسارت_شام
به زخمامون شرر زدن
سیلی بی خبر زدن
باسنگاشون به سرزدن
ای وای۲
گلارو با تبر زدن
زینب وصد نفر زدن
برسرهر گذر زدن
ای وای۲
یه عمه افتاد از پا/واویلا۲
لشگر نامحرما و بلوا/واویلا۲
توی شام همه داد زدن/داد زدن۲
بین بازار،تا افتاد زدن/داد زدن۲
شمر،زینب ومیزد
وای عمه ام افتاد..
باسنگاشون کمین زدن
زخمای آتشین زدن
عمه مونو و زمین زدن
ای وای ای وای
ای وای ای وای
یک زن و شام بی حیا
دوره شده توکوچه ها
زینب و زیر دست و پا
ای وای ای وای
عمه مونو،چه بد زدن/ بد زدن۲
نفسش بالا نیومد زدن/بد زدن۲
شمر،زینب ومیزد
وای عمه ام افتاد..
واسه سرت ولوله بود
ضربه ها بی فاصله بود
شورچه بی حوصله بود
ای وای ای وای
چشمای هرزه درنظر
میزد به رخسارت اثر
شام تورا زده شرر
ای وای ای وای
بین این هلهله هاشد تنها/واویلا۲
خون پیشونی میریخت رو خاکا/واویلا۲
#آرمین غلامی_مجنون
#دهه _دوم_ محرم
جون غلام حسین.mp3
5.44M
❣﷽❣🤞
▪️#مناجات_با_خدا
▪️#روضه غلام امام حسین ع جون
▪️#مداح.حاج آرمین غلامی👇
چهارشنبه ۳_مرداد_مسجدنظام العلما
#محرم_دهه دوم۱۴۰۳
#اصحاب_الحسین_علیهالسلام 12
#با_حسین_علیه_السلام 387
#با_محرم 150
❣﷽❣
▪️#مناجات_با_خدا
▪️#روضه غلام امام حسین ع جون
▪️#مداح.حاج آرمین غلامی
کوهِ عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذتِ ترک گنه را نچشیدم افسوس
کرم و لطف تو چون سایه به دنبالم بود
من به دنبال دل خویش دویدم افسوس
تو مرا فاش به هنگام گنه میدیدی
من تو را دیدمُ و انگار ندیدم افسوس
تو ز لطف و کرم خود نَبُریدی از من
من در امواج گنه از تو بریدم افسوس
تو مرا عفو نمودی که به نارم نبری
من زِ عفو تو خجالت نکشیدم افسوس
تو گناهان مرا از همگان پوشاندی
من ز فعلِ بد خود پرده دریدم افسوس
خرمن عمر پراکنده شد و رفت به باد
من غفلتزده یک خوشه نچیدم افسوس
🔵⚪️ بیستممحرم دفنبدن مبارک #حضرت_جون_علیهالسلام
.
👈🏼👈🏼 در روز بیستم محرم جمعى ازبنى اسد بدن جناب جون راپيدا كردند درحالى كه #صورتش_نورانى وبدنش معطر بود و او رادفن كردند.
و ازجهتی که اراده خدا چنین بوده که شهداء کربلا را امام سجاد علیهالسلام نماز بخوانند ودفن بفرمایند.
بنابه قاعده برای دفن این شهید نیز امام به کربلا آمدند همانطور که در #دوازدهم آمده بودند.
🔸جناب جون را اميرالمؤمنين عليهالسلام به ۱۵۰دينار خريد و به ابوذر بخشيد. او با حضرت ابوذر به #ربذه رفت و بعداز جناب ابوذر به مدينه مراجعت كرد ودر خدمت اميرالمؤمنين و سپس در محضر امام مجتبى عليهماالسلام و بعد درخدمت سیدالشهداء بود تا با کاروان حضرت به كربلا آمد.
🔸هنگامى كه جنگ در عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسين عليه السلام آمد وبراى #ميدان رفتن اجازه خواست.
امام فرمودند: دراين سفر به #عافيت وسلامتى همراه ما بودى! اكنون خويشتن را بخاطر ما مبتلا مساز.
جون خود رابر قدمهاى مبارک امام حسين عليهالسلام انداخت وبوسيد وگفت: اى پسر رسول خدا، هنگامى كه شما در #راحتى وآسايش بوديد من #كاسه_ليس شمابودم، وحال كه به بلا گرفتار هستيد شمارا رها كنم؟
آقاى من، #بوى من بد است وشرافت خانوادگى هم ندارم ونيز رنگ من #سياه است.
#يااباعبدالله لطف فرموده مرا بهشتى نمائيد تا بويم خوش و #شرافت_خانوادگى بدست آورم و روسفيد شوم. من ازشما جدا نمیشوم تاخون سياه من باخون شما خانواده #مخلوط گردد.
جون میگفت و گريه میكرد بحدى كه امام حسين عليه السلام گريستند واجازه فرمودند.
🔸 با آنكه پيرمردى ۹۰ساله بود، ولى بچهها درحرم بااو انس فراوانى داشتند. به كنار خيمهها براى خداحافظى و طلب حلاليت آمد، ولی صداى گريه اطفال بلند شد و اطراف اورا گرفتند. وداعی #شبیه به #وداع خود ارباب شد. هريک رابه زبانى ساكت كرد وبه خيمهها فرستاد ومانند شيرى #غضبناک روى به آن قوم ناپاک كرد.
جنگ نمايانى نمود و عدهای را بدرک واصل کرد.
تاآنكه اطراف اورا گرفتند و زخمهاى فراوانى به او زدند. هنگامى كه روى زمين افتاد، امام حسين عليهالسلام سراو را به دامن گرفت وبلند بلند گريست، ودست مبارک برسر وصورت جون كشيد وفرمود: "اللهم بيّض #وجهه و طيّب #ريحه و احشره مع محمد و #آل_محمد عليهم السلام"
بارالها رويش راسفيد و بويش راخوش فرما و باخاندان عصمت محشورش نما.
🔸 ازبركت دعاى حضرت روى #غلام مانند ماه تمام درخشيد وبوى عطر ازپیکرش بلند شد. چنانكه وقتى بدن اورا بعد از ۱۰روز پيدا كردند صورتش منور و بويش معطر بود.
چشم دادی و ندیدم که ندیدم هیهات
گوش دادی نشنیدم ، نشنیدم افسوس
آشنا بودی و نشناختمت در همه عمر
که ز تو غیر تو را میطلبیدم افسوس
📚 منابع:
منتخب التواريخ ص۳۱۱
وسيلةالدارين ص۱۱۵
چهارشنبه ۳_مرداد_مسجدنظام العلما
#محرم_دهه دوم۱۴۰۳
بانوشریفه،،،،.mp3
6.66M
#متن زندگینامه🤞
#بی_بی_شریفه
#بنت_امام_حسن_مجتبی
#مداح.حاج آرمین غلامی
سایل کوی شما آنقدرعزت دارد
باسلاطین جهان میل رقابت دارد
هرکه شدسایه نشین علم سبز شما
پادشاهیست که درعرش اقامت دارد
میل برافسرشاهان نکند درهمه عمر
برسرش هر که ز داغ تو جراحت دارد
بایدازجرگه ی عشاق تو بیرون برود
بانو سیده شریفه کیست؟
اولین سوالی که ممکن است ذهن بسیاری از افراد را به خود مشغول نماید این موضوع است که بانو سیده شریفه کیست؟
بانو سیده شریفه یکی از دختران امام دوم شیعیان و کریم اهل بیت یعنی امام حسن مجتبی است. بعد از شهادت امام حسن مجتبی سرپرستی ایشان به عموی بزرگوارشان امام سوم شیعیان سپرده شد.
این بانو در روز عاشورا همراه با سرور و سالار شهیدان در کربلا حضور داشتند.
▪️بعد از اتمام واقعه عاشورا و به شهادت رسیدن بسیاری از یاران امام حسین، اسرا از کربلا به کوفه برده شدند.
از آن جایی که این بانو طاقت تحمل رنج هایی جدیدی را نداشتند، نتوانستند کوفه را به مقصد شام به همراه اسرا طی کنند و دقیقا در 30 کیلومتری کربلا و در شهر حله در میان نخلستان ها به شهادت رسیدند.
🔸به چه صورتی می توان به زیارت این بانو رفت؟
از آن جایی که 99 درصد زائران توسط تور به کشور عراق سفر می کنند، به تنهایی اجازه زیارت ندارند. همین مسئله باعث شده تا اغلب زائرین تاکنون به زیارت این بانو نرفته باشند.
برنامه فشرده ای که اغلب آژانس های هواپیمایی برای تورهای خود در نظر می گیرند؛ باعث می شود تا هیچ فرصتی برای زیارت بانو شریفه باقی نماند.
البته ناگفته نماند که برخی از تورها نیز برنامه زیارت را دارند. برای این که در جریان جزئیات سفر باشید، نیاز است تا قبل از خرید تور حتما این موارد را بررسی نمایید.
اگر به تنهایی به کربلا سفر کردید می توانید به زیارت این بانوی بزرگوار بروید.
زمانی که پا در منطقه طهمازیه بگذارید، می توانید آرامگاه بانو شریفه را پیدا کنید.
منطقه طهمازیه در 9 کیلومتری از منطقه شهر حله قرار گرفته است و از کربلا تا به این منطقه، در حدود 30 کیلومتر مسافت را باید طی کنید.
🔹برای دیدار با این بانو می توانید از وسایل حمل و نقلی که در شهر کربلا وجود دارد، استفاده کنید. البته اگر از نجف قصد سفر به این منطقه را داشته باشید، مشکلی وجود ندارد؛ چرا که می توانید بدون دشواری به این منطقه برسید.
مسیر طولانی و پرپیچ و خم جاده های خاکی و آسفالت را میان نخلستان ها و از روی انشعاب های «فرات» تا رسیدن آستان مقدّس مزارش طی می کنیم. از ابتدای کوچه و بازاری که به مرقد مطهّرش منتهی می شود، فضای خالی ای روی دیوارها پیدا نمی شود که روی آن بنر، پلاکارد یا پارچه ای که روی آن، از حضرتش تقدیر و تشکر شده، نصب نباشد. آوازه و شهرتش هنوز به کشورهای مجاور نرسیده است. کمتر زائری غیر از عراقی در حرمش دیده می شود؛ ولی در اینجا به طبیب آل الله شهرت دارد. هیچ بیمار و گرفتاری نیست که مراجعه به آستانش کند و دست خالی و ناامید برگردد.
❤️حاجت گرفتن از سیده شریفه
شاید برایتان جالب باشد بدانید که بانو شریفه به طبیب اهل بیت معروف است.✅
بسیاری از شیعیان که پزشکان جوابشان کرده است، به زیارت بانو شریفه می روند تا بتوانند برای شفای بیماری خود به این بانو متوسل شوند.
حرم این بانو هیچ گاه خالی از زائر نمانده است. ❤️
اغلب شیعیان و سنی هایی که در کشور عراق زندگی می کنند هر روز برای زیارت به دیدار جگر گوشه امام حسن (ع) می روند.
📜دیوارهای حرم بانو شریفه به وسیله پارچه های رنگی مزین شده است و جلوه زیبایی را دارد.
اغلب افرادی که به زیارت سیده شریفه رفته اند یک آرامشی را به هنگام حضور در مقبره این بزرگوار پیدا کرده اند.
🔹اگر دغدغه دارید و به هر چیزی برای حل مشکل خود چنگ انداخته اید اما نتوانسته اید به نتیجه دلخواه خود برسید، پیشنهاد می کنیم به زیارت بانو شریفه بروید
بر اساس روایاتی که از گذشته سینه به سینه نقل شده است، مردم عراق این عقیده را دارند که هر شخصی به دیدار این بانو برود، دست خالی باز نمی گردد؛
چرا که این بزرگوار نیز همچون پدرشان امام حسن (ع) بخشنده هستند.
🔹با دیدن ضریح بانو سیده شریفه مات و مبهوت شوید.
📜ضریح طبیب شیعیان در ابتدا شکلی ساده و به دور از تجملات داشت. یکی از مردم کشور عراق به نام هاشم علوی محیسن النفاشی که با توسل جستن از بانو حاجت روا شده بود، نذر کرد تا یک ضریح جدید که در شأن و شخصیت این بانو باشد را بسازد. از همین رو این فرد به اصفهان سفر کرده تا بتواند از هنر مردم نصف جهان کمک گرفته و یک ضریح جدید را برای بانو شریفه بسازد.
کار ساخت ضریح بانو شریفه، در حدود 5 سال طول کشید و بعد از این مدت زمان و در خرداد سال 1400 به کشور عراق جهت نصب منتقل شد.
🔸ضریح جدیدی که ساخته شده است در حدود 5.5 متر طول و 4.5 متر عرض دارد. ارتفاع ضریح نیز 365 سانتی متر می باشد. هر چقدر از زیبایی این ضریح بگوییم باز هم کم گفته ایم.
قطعا با دیدن ضریح جدید بانو سیده شریفه مات و مبهوت جلال و جبروتش خواهید شد.
زیارت حرم ش روزی تون
ان شاءالله که حاجت روا شوید
.
#واحد
#نوحه
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#سبک_هوای حرم هوای حسین
هوای شب جمعه زدبه سرم..هلالی
به صد حمله، به صدطعنه،تنت غارت شد تنت غارت
، به آل علی جسارت شد،جسارت شد،گریه شدکارت
امان ازغم،_۳/از دل زینب...
بیا روضه ،بخوان روضه ، بخوان روضه برسه بی سر
ببین زینب،به زندان است،شده عمه دیدگانش تر
امان ازغم،_۳/از دل زینب...
بخوان روضه، تواز نیزه واز سر ،ا ز چشم وازغم سر
ز کعب نی ،بگوامشب ، ز سوز دل آل پیغمبر
امان ازغم،_۳/از دل زینب...
اگر چه عدو شد ، اسیر حقارت
امان از اسارت ، امان از اسارت
---------امان ازغم،_۳/از دل زینب...
به گودالی تنت دیدم، شدی از جفا بی برادر،تو
چه زیبا در ره دین بود ، علمداره دخت حیدر،تو
امان ازغم،_۳/از دل زینب...
#اسارت_عمه سادات
#شعر_آرمین غلامی_مجنون🎤
روضه راهب.....mp3
5.95M
#مقتل🤞
#متن روضه اسارت_نوحه
#مصائب_کوفه_
#روضه راهب وسربریده
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۳/دهه دوم
#مسجدنظام العلما/کرمانشاه
#چهارشنبه۳ مرداد
#متن_روضه 🤞
#دیر_راهب
#امام_حسین
#محرم _دهه دوم۱۴۰۳
#مداح.حاج آرمین غلامی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
خوشا به پنجۀ راهب که شانه ات می زد
به آنکه بُرد دل راهبانِ ترسا را
به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت
گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را
▪️میگن راهبی بوده،شبش خواب عیسی مسیح را میبینند که می گوید:
فلانی مهمانی داری و اون مهمان برای عیسی مسیح خیلی عزیز است باید از او خوب پذیرایی کنی آبرو داری کن..
🔹راهب میگه بلند شدم از صبح هی چشمم به این راه دوخته شده بود قرار یک مهمان عزیز بیاد برای عیسی مسیح باید خوب پذیرایی کنم؛هی نگاه کرد هی نگاه کرد دید نیومد ظهر شد شروع کرد نگاه کردن دم دمای غروب بود دید کاروانی دارد میاد،
جلو جلو اراذل اوباش دارن میان و پشت سر این اراذل اوباش یک آقای رو بستنش به شتری لنگ و پشت سر اون آقا ۸۴ زن و بچه و این ها، چندتا سر به نیزه بلند است..😭
این راهب کمی نگاه کرد دید بچه ها بیشتر به یک سر نگاه می کنند بین این همه سر یک سر خیلی جلوه دارد؛خود راهب نگاه کرد دلش را برد این سر گفت:
▪️این همان مهمان عیسی مسیح است بخدا همان است همانی که عیسی مسیح گفته بود
کاروان نزدیک شد،این ها صدا زدند راهب جاداری ما می خواهیم این جا استراحت کنیم،ما می خواهیم امشب اینجا باشیم.
گفتم: بله جا هست
دیدم خودشان خیمه زدند رفتن شروع کردن غذا آماده کردن اما بچه ها خانم ها پشت دیوار کمین کردند،پناه گرفتند؛
▪️دیدم یک خانمی بین این خانم ها هی داره میگه رباب پچه هارا جمع کن؛کلثوم نذار بچه ها از هم جدا بشن؛
▪️یه دختر بچه هی می گفت:عمه پام درد می کنه،عمه منزل قبلی از کاروان جا موندم بد زدند عمه کمرم درد میکنه..😭
همه را آرام کرد..
راهب میگه:این سر سر کیه؟
گفتند راهب این سر حسین پسر پیغمبره.. 😭
میگه سر را گرفتم گفتم:..من این سر را می خواهم امشب گفتن این جوری نمیشه باید پول بدی؛میگه هرچی پول داشتم جمع کردم دادم به این ها که این سر را یک شب نگه دارم سر را آورد توی دَیر
▪️ شروع کرد با این سر حرف زدن؛ای سر تو کی هستی، خودت رو به من معرفی کن؛هی حرف زد دید جوابی نمی شنوه..
آخر صدازد:خدایا به حق عیسی به این سر بگو با من حرف بزن میگه یک وقت دیدم این لب ها داره به هم می خوره..
میگه گوشم رو بردم جلو ببینم چی میگه؛صدا آمد راهب چی می خوای بشنوی؟
صدا زد شما کی هستید؟
▪️میگه دیدم لب ها دوباره به هم می خوره می خوای من را بشناسی ..
أنا ابن محمد مصطفی(ص)
أنا ابن علی المرتضی(ع)
أنا ابن فاطمه زهرا(س).. 😭
راهب داره گوش میده. یهو لب ها دوباره به هم خورد:
أنا المظلوم،انا الغریب،انا العطشان..😭
یک دفعه دیدند صورت به صورت این سر گذاشت:چرا صورتت خون آلوده؟.. 😭
حرف هاشو زد؛شروع کرد با گلاب این سر را شست و شو دادن،تا صبح با این سر درد و دل کرد..
وقتی صبح شد.کاروان آماده ،منتظر راهب سر را برگردانه؛بعضی از بچه ها میگفتن:..عمه خدا به دادمان برسِ،آن ها که مسلمان بودند با سر بابامون اون جوری کردند،این که مسیحی است چی کار میکنه..
یک وقت دیدن زینب میگه الهی خیر ببینی،خدا خیرت بده راهب..
چی شد مگه عمه؟
پاشید ببینید با باباتون چه کرده..
یا حسین.. 😭
#مقتل🤞
#متن روضه
#روضه جون غلام حسین
#نوحه اسرا
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۳/دهه دوم
#مسجدمعتمدالدوله/کرمانشاه
#چهارشنبه۳ مرداد
کاروان اسرا.mp3
1.31M
اشعاراسارت
#شاعر_آرمین غلامی_مجنون
#سبک..خدا مادرم را کجا میبرن 🔷🔷🔷🔷
🔷🔷🔷🔷🔷
سرت رابرادرکجا می برن
به شام وبه کوفه چرامیبرن
کجا میبرندوکجا میبرن
اسارت رودکوفه، مردی غریب
به هشتادوچندین زن بی حبیب
یه زینب که باور نداره هنوز
هنوزداره می خونه ام یجیب
سرت رابرادرکجا می برن
به شام وبه کوفه چرامیبرن
کجا میبرندوکجا میبرن
واویلا ازاین غم کبابه ،دلم
واویلا که بی صبر وتابه ،دلم
واویلا شدکه کوفه بی توحسین
واویلا که خونه خرابه دلم
واویلاحسینم،،،۲واویلاحسین..
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
واویلا که من بی حسین بی کسم
واویلاکه تا اوج غم می رسم
واویلا که بی جونم و بی رمق
واویلا به اشک حسینی قسم
واویلاحسینم،،،۲واویلاحسین..
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
شب آخری گفتی تو گوش من
میبینی منو،اخرش بیکفن
سرم رو،توکوفه،میبینی شبی
به دروازه کوفه،سری بی بدن
میبینی تو،عصر عطش کربلا
میبینی که غوغا میشه قتلگاه
میبینی که زینب داره ازروتل
میبینی که سر میره رو نیزها
سرت رابرادرکجا می برن
به شام وبه کوفه چرامیبرن
کجا میبرندوکجا میبرن
🔷🔷🔷🔷🔷🔷
✍#شاعر_آرمین غلامی_مجنون
#اشعاردهه دوم محرم/۱۴۰۳/
#مقتل🤞
#متن روضه اسارت_نوحه
#مصائب_کوفه_
_روضه بانوشریفه
#روضه جون غلام حسین
#نوحه اسرا
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۳/دهه دوم
#مسجدمعتمدالدوله/کرمانشاه
#چهارشنبه۳ مرداد
نوحه اسرا...mp3
2.17M
.
#واحد
#نوحه
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#سبک_هوای حرم هوای حسین
هوای شب جمعه زدبه سرم..هلالی
به صد حمله، به صدطعنه،تنت غارت شد تنت غارت
، به آل علی جسارت شد،جسارت شد،گریه شدکارت
امان ازغم،_۳/از دل زینب...
بیا روضه ،بخوان روضه ، بخوان روضه برسه بی سر
ببین زینب،به زندان است،شده عمه دیدگانش تر
امان ازغم،_۳/از دل زینب...
بخوان روضه، تواز نیزه واز سر ،ا ز چشم وازغم سر
ز کعب نی ،بگوامشب ، ز سوز دل آل پیغمبر
امان ازغم،_۳/از دل زینب...
اگر چه عدو شد ، اسیر حقارت
امان از اسارت ، امان از اسارت
---------امان ازغم،_۳/از دل زینب...
به گودالی تنت دیدم، شدی از جفا بی برادر،تو
چه زیبا در ره دین بود ، علمداره دخت حیدر،تو
امان ازغم،_۳/از دل زینب...
#اسارت_عمه سادات
#شعر_آرمین غلامی_مجنون🎤
#مقتل🤞
#متن روضه اسارت_نوحه
#مصائب_کوفه_
_روضه بانوشریفه
#روضه جون غلام حسین
#نوحه اسرا
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۳/دهه دوم
#مسجدمعتمدالدوله/کرمانشاه
#چهارشنبه۳ مرداد
روضه جون،،،،.mp3
7.6M
#متن روضه بیستم_محرم🤞
خاکسپاری بدن خوش بوی جُون ،غلام سه معصوم علیهم السلام
#مداح.حاج_ آرمین _غلامی
👇👇
#مقتل🤞
#متن روضه اسارت_نوحه
#مصائب_کوفه_
_روضه بانوشریفه
#روضه جون غلام حسین
#نوحه اسرا
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۳/دهه دوم
#مسجدمعتمدالدوله/کرمانشاه
#چهارشنبه۳ مرداد
#متن روضه بیستم_محرم🤞
خاکسپاری بدن خوش بوی جُون ،غلام سه معصوم علیهم السلام
#مداح.حاج_ آرمین _غلامی
جُون ِ سیاه بود و ز حق روشنا گرفت
با نور آل فاطمه روحش جلا گرفت
با نیّت غلامی اولاد مرتضی
آمد به بیت حیدر و رنگ خدا گرفت
وقتی که بار معرفتش رفت تا سماء
از رب ، مقام نوکر آل عبا گرفت
در خانه ی سه حجّت ایزد به افتخار
شد کاسه لیس و مرتبت اولیا گرفت
مویش که شد به خدمت آل علی سپید
در کربلا ز سرخی خونش حنا گرفت
ده روز بین مقتل خود شد رها و بعد
بوی خوش از دعای شه کربلا گرفت
رنگ سفید وعطر خوش و حشر با حسین
او این سه را ز حضرت خیرالنساگرفت
هنگامى كه جُون روى زمين افتاد، امام حسين عليهالسلام سراو را به دامن گرفت وبلند بلند گريست، ودست مبارک برسر وصورت جون كشيد وفرمود: "اللهم بيّض #وجهه و طيّب #ريحه و احشره مع محمد و #آل_محمد عليهم السلام"
بارالها رويش راسفيد و بويش راخوش فرما و باخاندان عصمت محشورش نما.
من غلامی رو میشناسم روز عاشورا اومد محضر ارباب، گفت اجازه میدی من برم میدان .. غلام اباذر غفاریِ ، خدا رحمتت کنه جُون .. چقدر به ما معرفت یاد دادی .. ارباب فرمودن ما که نمیخوایم تو رو اذیتت کنیم تا اینجا هم که اومدی ممنونتم برو .. اما جوون بزار یه چیزی ازت گلایه کنم .. آخه با معرفت، تو که میدونی دلِ حسین چه جوریه ، چرا اینجوری دلشو سوزوندی .. گفت ارباب میرم باشه، اصلاً نباید میگفتم .. من رنگ و بوم مثل شما نیست .. تا اینو گفت ، یهو ابی عبدالله گفت برو ..
دریای رحمت ابی عبدالله رو به جوش آورد .. امشب میخوام بگم ارباب میدونم بی معرفتیه، بی ادبیه .. شما که دنباله خوبایی، منه آلوده به چه دردت میخورم ارباب .. اصلا روضه تم میام بی آبرویی میکنم .. فقط منو از در خونه ت رد نکن ارباب ..
وقتی این غلام زمین افتاد، ابی عبدالله اومد جلو گفت خدایا اینو خوش بوش کن .. خدایا صورتشُ روشن کن .. خدایا اینو با ما و با خاندان اهل بیت همنشینش کن .. یعنی اینم از ماست ..
امام سجاد چند روز بعد که اومدن همه شهدا رو دفین کنن، بنی اسد صدا زدن یابن رسول الله! حضرت فرمود بله" گفتن آقا یه شهیدی ام اینجا افتاده نمیدونیم کیه .. آقا چهره ی سفید و نمایانی داره .. آقا عجب بوی خوشی میده .. آقا فرمودن غلام سیاهِ ما جُونِ .. حسین رنگ و بو بهم بده ارباب ..
منی که جَوونیم و دادم برات
نگی منو نمیخوای
منی که بزرگ شدم تو روضه هات
نگی منو نمیخوای
امشب میخوام داد بزنی .. آدم خوبه اینجوری غلام باشه، اما از یه غلام دیگه ام بهتون بگم .. نانجیب از همون اول چشمش به انگشتر بود ..الهی آتش بگیری بَجدَل .. نصف شب خودشُ رسوند کنارِ گودی قتلگاه .. جگر فاطمه رو آتش زد .. میدونی چیکار کرد؟! فردا وقتی زینب اومد داداشُ پیدا کرد یه صدایی زد گفت حسین جان بمیرم :
نه تنها تیر و تیغ و سنگ بوده
سر پیراهنت هم جنگ بوده
ولی شرمنده زینب دیر فهمید
که انگشتر به دستت تنگ بوده
همه صدا بزنید حسین ..
📚 منابع:
منتخب التواريخ ص۳۱۱
وسيلةالدارين ص۱۱۵
#مقتل🤞
#متن روضه اسارت_نوحه
#مصائب_کوفه_
_روضه بانوشریفه
#روضه جون غلام حسین
#نوحه اسرا
#مداح_حاج آرمین غلامی
#محرم ۱۴۰۳/دهه دوم
#مسجدمعتمدالدوله/کرمانشاه
#چهارشنبه۳ مرداد
#امام_زمان_محرم_دهه دوم
▪️زمزمه مناجات امام زمان و گریز به کوفه وزندان
#گوشواره👇
ماه شبم کجایی
میشه یه شب بیایی...
بازم شدم هوایی
آقامیشه بیایی
روزوشب ازتومیگم
حبیب من کجایی
همیشه در ملالم
درپی ،اون وصالم
از سر جود و رحمت
نمانظر به حالم
نور سرای زهرا
ببین در انتظارم
درهمه ی عمر،واست
عمریه بیقرارم
همیشه زا رو خسته
دلم میشه شکسته
گدای کوی شما
به شوق تو نشسته
بیامرا صدا کن
ازاین بلا رهاکن
ای مهربان عالم
یه شب منو دعا کن
بیابرم حبیبم
تویی فقط، طبیبم
مهدی بدون عشقت
همیشه من غریبم
محرم حسین شد
میشم گدا برایت
نوردوچشم حیدر
داره دلم هوایت
میگن چه با صفایی
امیدآشنایی
شب عزا ی هفتم
منتظرم بیایی
امید عالمینی
فقط تو نور عینی
تا دم ،وقت ظهور
گریه کن حسینی
برات به تابم و تب
رسیده جانم برلب
به یادتم عزیزم
غم حسین و زینب
نور سرای زهرا
ببین چنین نوایم
دوباره مهدی امشب
من یاد کربلایم
دوباره یاد بزم
عزای دلبرم من
چون عمه ات ،به یاد
صد پاره پیکرم من
دوباره من، به یاد
اسارت وسرم من
اسارت کوفه و
بریده حنجرم من
دوباره،دست بسته
غربت نمودم احساس
افتاده ام به یاد
نیزه وراس عباس
یابن الحسن به یاد
عمه وکوفه ام من
مجلس این زیاد
گریه ی کوچه ام من
دربزم ابن زیاد
حرمت دریده دشمن
باچوب خیزرانش
برسر،دمیده دشمن
هفت روزه عمه جانت
افتاده کنج زندان
به پیش چشم جدت
شدقامت اوکمان
بر کودکان خسته
درکوفه شدجسارت
میرفت عمه جانت
آقای من اسارت
#شاعر_آرمین غلامی_مجنون
#شب هفت سیدالشهدا
#دهه دوم محرم
#شعر_و_سبک_مداحی