eitaa logo
مامان مشاور🇮🇷
10.8هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
553 ویدیو
6 فایل
زهرا زینی وند🤚🏻مامان سه تا💖💙💖 🕌قم روانشناس/کارشناس رادیو معارف 🎖️ش‌.پروانه نظام روانشناسی:۱۳۶۹۴ ارشدروانشناسی سطح3مشاوره خانواده ازحوزه راه ارتباطی و رزرو وقت مشاوره تلفنی @Admin_m_moshaver تبلیغ نداریم🌷 کپی مطالب ،بدون ذکر لینک کانال 🚫👇🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
الهی شکر الهی شکر الهی شکر❤️ بابت همه شب هایی که سردرد رو بدون ژلوفن تسکین دادم و دردم گذشت... بابت همه ناامیدی هایی که اجازه ندادم پای تلاش و تقلام رو کند کنه... بابت همه غم ها و زخمهایی که بغلشون کردم و باهاشون راه رفتم و زندگی کردم... بابت همه روابط و موقعیت و آرزوهایی که به صلاحم نبود و نه شنیدنشون درد داشت اما میدونستم جز خیر برام نمیخوای و پذیرفتمشون. بابت زخم هایی که فریادشون نزدم اما اونی که باید ببینه دید و یا درمونش کرد یا طاقتش رو داد. 🌿🌿🌿 تو با زخمات چطوری؟ حالت میزونه رفیق؟ الان بگو ✍️ (مشاورکودک و خانواده) 🆔 @maman_moshaver
معصومه رو راهی کردم، با امیر حسن صبحونه خوردم،باقی ملحفه هایی که دیروز شستم رو پهن کردم، ظرفها توی ماشین داره شسته میشه و زودپز و ماهیتابه توی سینک صدام میزنه، برنج برای شله زرد (به مناسبت شروع امامت امام زمان)رو خیس کردم و کم کم باید برم سراغش، با امیرحسن نقاشی کشیدم و کف هال و آشپزخونه رو جارو زدم و هال رو مرتب کردم،(هنوز کمی آشپزخونه کار داره), قرآن امروزم رو باید بخونم تا یادم نرفته، ولی تاااازه ساعت نه و بیست دقیقه است🙄🥴🥵 چراااا آخه؟ پ.ن:به مناسبت امروز برای اهل خونه،یه کار قشنگ اضافه کنید، میخواد شربت باشه یا شله زرد یا اگر برخلاف من هنرمند و کدبانو هستید یه شیرینی کشمشی یا کیکی و ... امروز ماهم قراره با تنی چند از همسایه ها یه دورهمی داشته باشیم و زیارت ال یس بخونیم و جشن بگیریم و باهم گپ بزنیم ببینیم در نقش منتظر آقا بودن با خودمون چند چندیم..‌. پ.ن:گاهی لیست کارای روزمرتون رو اینجور بنویسید تا ببینید روزتون بیخود نمیگذره و در طولش کلی کار مفید انجام میدید😉 ✍️ (مشاورکودک و خانواده) 🆔 @maman_moshaver
این روزا انگار رودور تنده،اصلا نمیفهمم کی شب میشه و در طول روزخیلی وقت نمیشه سراغ گوشی بیام و در حال بدو بدو حواشی موضوعی هستم که این عکس نوشته ها در موردشه، مطلب اون ویس در مورد ارتباط رو دیشب آخر شب آماده کردم اما وقت نمیکنم ضبطش کنم،🙈 برای انرژی و برکت در وقت همه مامانا و مامان مورد نظر 😁یه صلوات میفرستید؟ 🌏🌏 راستی شب بخیر به تویی که پاهات زق زق میکنه چشمات میسوزه و بدنت از شدت کظم الغیظی که کردی کوفته شده، و انرژی ات تموم شده اما کارای خونه هنوز پابرجاست... الهی دونه به دونه این تلاش ها و خستگی ها نوری بشه در مسیر دنیا و آخرتت❤️ ✍️ (مشاورکودک و خانواده) 🆔 @maman_moshaver
اگر نیم ساعت کار کردن ماشین لباسشویی تون به دلیل دست کاری شخصی میشه یکساعت و نیم، اگر دفتر و کتاب بچه مدرسه ای تون پر از خط و پارگی، اگر زود به زود،با طراحی خاصی خط و خال روی دیوارتون پیدا میشه اگر کاغذ دیواری خونتون به دلایل نامعلومی کنده میشه. اگر وقت کارای خونه همیشه یه سنجاق قفلی سرو کله اش پیدا میشه... اگر گاهی از شدت عصبانیت در حال پودر شدنی و هزااااار اگر غیر قابل پخش دیگه.... این ها همشون یعنی بچه تو و خود تو یک زندگی واقعی دارید نه تو مامان بدی هستی نه اون مشکل داره.... تو می‌تونستی با سپردنش دست یک پرستار یا سرگرم کردنش با تلوزیون و هر نوع صدا خفه کن دیگه ای این دردسرها رو از خودت دور کنی اما دمت گرم بابت اون خط اخمی که روی پیشونی ات افتاد تا زور دستت رو نگه داری تا خطی روی بدن فسقلت نیافته دمت گرم که عضلاتت ازشدت خشم، درد گرفت اما دردی به اون وارد نکردی دمت گرم بابت همه صبوری هات و زبون به کام گرفتنت... و فدای سرت بابت همه اشتباهات و خطا کردنت.... من با بند بند جونم میفهمم مادر یه موجود پنجاه شصت سانتی کاشف که همه جوره در حال چک کردن آستانه تحملته ،چققققققدر سخته، خدا حفظت کنه خدا قوت بهت راستی اینجور نمی مونه، و همین الانشم با یه مامان دولم(گلم)یا گفتن من بلات جایزه میخرم،اندازه هزار تا انرژی زا عمل میکنند و خداروشکر که خدا شب رو آفرید تا ما مامانا یه نفسی تازه کنیم✋❤️ شبت بخیر چراغ خونه پ.ن:ولی من هزااار بار برگردم عقب باز میخوام مامان تو باشم💙 ✍️ (مشاورکودک و خانواده) 🆔 @maman_moshaver 🙏🏻
مامان مشاور🇮🇷
تصورکنید، چون حال جمع کردن و تفکیک و دور ریختن خیلی از وسیله ها رو نداشتید،مدتی یه گوشه ای از خونتون
این متن رو خودم زندگی کردم، هر بار، هر جا توی زمینه کاری و مشاوره هام، ارتباط با همسر یا بچه هام، یه گیری برام پیدا شد و به بن بست خوردم و حالم بهم ریخت و با کاسه چه کنم چه کنم در خونه خدا و اهل بیت رفتم، بعدش خدا ،کتاب، دوره،نوشته،آدمی رو رزقم کرد که دقیقا بهم بگه گیرم به خاطر کدوم غفلتم هست و کجا عفونت کرده و این درد نشونه اش هست و باید فکری کنم..‌ و قطعا همه شما هم از این نشونه ها توی زندگی تون دارید میگید نه؟ یه مروری کنید😉 .... ✍️ (مشاورکودک و خانواده) 🆔 @maman_moshaver 🙏🏻
نمی دونم کدوم شهرید نمیدونم مثل الان من که وقت دکتر دارید و بهتون میگه برو دو ساعت دیگه بیا، بی‌خبر و یهویی کجا میرید که در خونه اش به روتون بازه و خدمه هاش چای تازه دمی توی هوای یخ حیاط دستتون میدن و بعد خود صاحب خونه دستت رو میگیره و میگه یه دیقه بشین:از خودت بگو،اصل حالت چطوره؟ و بعد تو بگی و بگی عین پر سبک بشی ولی ما اینجا میایم در خونه بانوجانم حضرت معصومه خانومم و آخ همسایگی ات چه نعمتی آخ که مثل شمایی داشتن چه دلگرمیه.... سایه تون روی سر خودمون و زندگیامون مستدااااام❤️ دعاگوتون هستم🤚 ✍️ (مشاورکودک و خانواده) 🆔 @maman_moshaver
و هزار بار به دنیا بیام میخوام مامان باشم مامان شما سه تا👫👶🏻 چه خوبه کنار هم داریم بزرگ میشیم خراب میکنیم میسازیم جلو میریم♥️ . به وقت بازدید آرامگاه سعدی سوم بهار ۱۴۰۳
عزیز دلم! منو ببخش بابت همه ظلم هایی که ناخواسته در حق ات روا داشتم بابت همه تایید و تحسین هایی که از من طلب داری و به خساست از تو دریغ کردم. ببخشید که سال ها چیزی که نبودی رو می دیدم و چیزی که بودی رو نه. سال ها با خودخواهی و نگاه آمرانه و بالا به پایین،تفاوت هات با خودم رو نقص می دونستم و با نیت خیر،زبانی که می تونست به نوش و آرامش باز بشه به نیش و طعنه باز کردم تا بلکه به خیال خامم حرکت و جوششی در تو ایجاد کنم و زهی خیال باطل که هیچ هدف خوبی با وسیله و مرکب ناجور میسر نمیشه. سال ها فانتزیم از مرد ایده آل مرد مدرک دار و ساعت مچی به دست و حلقه از انگشت نیافتاده ای بود که بوی ادکلنش محله ای را برمی داشت و بشدت طالب پیشرفت و بالا رفتن و حریص به جاه و مقام بود و تو نقطه مقابل همه اینها بودی رضای راضی من! رضایی که شعبه ای از ویژگی سریع الرضای خدا بودی و جز تو کی میتونست اسب چموش زهرای غرغروی ناراضی پرتوقع رو اینجور سربه راه کنه؟ ببخش بابت همه غفلت هام، مثلا بابت خانه ای که هرچند کمی طولانی اما جز به جزش رو خودت در نهایت دقت و وسواس بازسازی کردی و هرکس دید، زیبایی و به قاعده بودنش رو تحسین کرد اما من به جای دیدن هزار جزییات خوشایند و گفتن دست مریزاد، حواس کامل گرای ایرادگیرم بند شلف نزده و فلان گوشه ناتمام سازه دستت بود ... و غافل بودم که اگر همه عالم تو رو تایید کنند، حساب و اثر و قوت من بعنوان هم سر و هم مسیرت جداست و اگر همه عالم تو رو تخریب، باز هم جانی که من به جام وجودت می ریزم جدا. همین روزها هم مسیر شدن مون در جاده رشد ده ساله می شه و رقم میوه های دلمان به سه... وخدا را شاکرم بابت تک تک رنج ها و خوشی ها و تنهایی ها و تغییر هایی که کنارت رقم خورد، چون همه شان خیر بوده و در جهت رشد. ✍️ (مشاورکودک و خانواده) 🆔 @maman_moshaver 🙏🏻
یه کم چشماتون قشنگی ببینه قشنگ تر اینه هرکس به کاری که باب دلشه مشغوله، ابو ریحان داره زباله های اینجا رو جمع میکنه تا به قول خودش زکات لذت و بهره بردن از طبیعت رو بدیم،امیرحسن رفته عقب ماشین و با جعبه ابزار باباش میکروفن ساخته و صحنه رو با پرچم ایران مزین کرده، معصومه بدوبدو داره سوخت برای آتیش دست سازشون آماده میکنه و ریحانه هم روی پاهام خوابه و من من از دیدن این زیبایی ها دارم حظ میکنم و زندگی مگر غیر از زیبا دیدن همین لحظه ها و تفاوت هاست؟ و منی که نصف دیروز رو با دو تا بچه کوچیک توی مطب فوق تخصص روماتولوژی و گوارش و ...گذروندم میفهمم این سکون و زندگی معمولی چه معجزه خارق العاده ای! ✍️(مشاورکودک و خانواده) 🆔@maman_moshaver 🌏اینجا نگاه تون به مادری عوض میشه
شما الان زهرا زینی وند رو میبینید من یه دختر بچه روستایی رو میبینم که حتی با دختر بودن خودش مشکل داشت( چون انگار پای پروازشو بسته بود). و شب های تابستون توی حیاط خونه باباحاجی،وقتی روی تخت چوبی دراز میکشید و به آسمون پر ستاره نگاه میکرد، یاد آرزوهای بزرگش می افتاد که برای یه بچه روستایی از یه خونواده معمولی سخت، دور و بعید بنظر می اومد... و وقتی سال۸۵ توی اردو انجمن اسلامی دانش آموزی از زبون یکی از روحانیون مبلغ شنید که نامحرم نامحرمه و فامیل و غریبه و پیر و جوون نداره و نباید باهاشون مصافحه کنی و پوشوندن کف پا واجبه و ... انگار آب یخ رو سرش ریختند و وقتی برگشت تا به آگاهی جدیدش عمل کنه، کم تلخی و تمسخر نشنید و یه روز که کم آورد با اون روحانی تماس گرفت و گفت کارم سخته... و شنید:«من در شما چیزی میبینم که میتونید دست دل های خیلی ها رو بگیرید» و تا همین الان بعد قریب به ۱۸سال هر وقت کم آورد یاد اون جمله افتاد و چطور کلام ما آدمیزاد میتونه سرنوشت ساز یا سرنوشت سوز باشه... 🍂🍁🍂🍁 ✍️(مشاورکودک و خانواده) 🆔@maman_moshaver
مامانم و بابام تا از اوضاع چشمش خبر دار شدند از پلدختر خودشون رو رسوندند تا با چشم خودشون مغز بادوم شون رو ببینند و دلشون آروم بگیره و سر راه این کیک رو براش خریدند❤️ و چیه این بچه که دردش و عشقش آدم رو اینجور بیقرار میکنه...
الهی شکر الهی شکر الهی شکر❤️ بابت همه شب هایی که سردرد رو بدون ژلوفن تسکین دادم و دردم گذشت... بابت همه ناامیدی هایی که اجازه ندادم پای تلاش و تقلام رو کند کنه... بابت همه غم ها و زخمهایی که بغلشون کردم و باهاشون راه رفتم و زندگی کردم... بابت همه روابط و موقعیت و آرزوهایی که به صلاحم نبود و نه شنیدنشون درد داشت اما میدونستم جز خیر برام نمیخوای و پذیرفتمشون. بابت زخم هایی که فریادشون نزدم اما اونی که باید ببینه دید و یا درمونش کرد یا طاقتش رو داد. 🌿🌿🌿 تو با زخمات چطوری؟ حالت میزونه رفیق؟ الان بگو ✍️ (مشاورکودک و خانواده) 🆔 @maman_moshaver