مامان مشاور
#تربیت_دینی خیلی ها تربیت دینی رو فقط توی برخی مناسک مثل نماز و هیئت و قرآن و ...خلاصه کردند در صور
#تربیت_دینی
#دعا
#اعجازدعا
همونجور که قبلا گفتم
من از یه خونواده معمولی ام
بابام بازاریه
و مامانم هم یه خانم خان زاده، خونه دار،
توی بحث حجاب و نماز و روزه ...یادم نمیاد
توی خونه ما اجبار و تذکری بوده باشه
حتی چند روز اول دانشگاه که چادرمو برداشتم،
باز تذکر و تهدیدی نبود از سمت مامان و بابا،
فقط یادمه مامان بعدا بهم گفت که بابا دوست داشت که چادر بپوشی
اما
یه چیزی که توی ذهنم خیلیییی پررنگه
دعا کردن ها مداااام مامانه
مدااام برای ایمان و عفت و عاقبت بخیری ماها و ...
از اهل بیت مدد میخواست
و من به شخصه هرچی دارم و ندارم رو از دعای خیر مامان میدونم
و البته نون حلال بابا،
و این روحیه دعا و سماجت و توسل رو هم به ما یاد داده
و من واقعا معجزه ها دیدم
برای گره های تحصیلی و کاری و ارتباط با همسر و تربیت فرزند و حال خودم و...
خیلی خیلی مدد و جواب گرفتم
برای همین میگم از معجزه دعا غافل نشید
چون دو سر برده،
یا اجابت میشه
یا نمیشه و روز قیامت میاد رو عمل خیرمون و کفه ترازو حسنات مون رو سنگین میکنه
چون خدای خوب و حواس جمع ما
هیچی از زیر دستش در نمیره
و زیر دین کسی نمی مونه
چون خودش گفته بخونید منو تا اجابت کنم شما رو🥺😍
#پارتی_همه_پاپتی_ها🤚
#ای_عهده_دارمردم_بی_دست_وپاحسین🥺
#ماخداروداریم❤️
✍️#زهرازینی_وند(مشاورکودک و خانواده)
🆔@maman_moshaver
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر سال که میگذره
عشقم بهت عمیق تر
و حساب دفتری بدهی هام بهت سنگین تر میشه
آخه
باورم همینه که همیشه تو زندگیمی
من عوض شدم ولی
تو حسین(ع) بچگیمی...
من خیلی هنر کنم خودمو در خونه شما نگه دارم
میشه همین کاری که با دل من کردید
با دل بچه هام هم بکنید؟
حتی بیشتر از من خاطرخواهشون کنید ؟
یادم نمیره توی کربلا وقتی معصومه ازم پرسید:تو چرا اینقدر امام حسین رو دوست داری؟
مونده بودم چطور دریا دریا عشقم رو توی چند قاشق کلمه براش توصیف کنم و فقط چند قلم از خوبی ها و گره گشایی هات رو براش شمردم...
ولی خداییش
غمت از هرچه شادی دلگشاتر حسین جانم...
پس
السلام علیک یا اباعبدالله✋
#عزیزم_حسین❤️
#ای_عهده_دارمردم_بی_دست_وپاحسین🥺
🆔 @maman_moshaver
شما الان زهرا زینی وند رو میبینید
من یه دختر بچه روستایی رو میبینم که حتی با دختر بودن خودش مشکل داشت( چون انگار پای پروازشو بسته بود).
و شب های تابستون توی حیاط خونه باباحاجی،وقتی روی تخت چوبی دراز میکشید و به آسمون پر ستاره نگاه میکرد،
یاد آرزوهای بزرگش می افتاد که برای یه بچه روستایی از یه خونواده معمولی سخت، دور و بعید بنظر می اومد...
و وقتی سال۸۵ توی اردو انجمن اسلامی دانش آموزی از زبون یکی از روحانیون مبلغ شنید که نامحرم نامحرمه و فامیل و غریبه و پیر و جوون نداره و نباید باهاشون مصافحه کنی و پوشوندن کف پا واجبه و ...
انگار آب یخ رو سرش ریختند و وقتی برگشت تا به آگاهی جدیدش عمل کنه،
کم تلخی و تمسخر نشنید
و یه روز که کم آورد با اون روحانی تماس گرفت و گفت کارم سخته...
و شنید:«من در شما چیزی میبینم که میتونید دست دل های خیلی ها رو بگیرید»
و تا همین الان بعد قریب به ۱۸سال هر وقت کم آورد یاد اون جمله افتاد
و چطور کلام ما آدمیزاد میتونه سرنوشت ساز یا سرنوشت سوز باشه...
#الحمدالله_علی_کل_حال
#الحمدالله_علی_کل_نعمه
#خداهیچ_وقت_دیرنمیکنه
#کارخوبه_خدادرست_کنه
#ای_عهده_دارمردم_بی_دست_وپاحسین
#پارتی_همه_پاپتی_ها
🍂🍁🍂🍁
✍️#زهرازینی_وند(مشاورکودک و خانواده)
🆔@maman_moshaver
#نشرباذکرلینک