eitaa logo
گاهی وقت‌ها
4.1هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.7هزار ویدیو
86 فایل
گاه‌نوشت‌های «نظیفه سادات مؤذّن» سطح چهار (دکترا) حکمت متعالیه از جامعةالزهرا، مدرّس فلسفه، نویسنده و پژوهشگر.
مشاهده در ایتا
دانلود
┅⊰༻▪️⚫️▪️༺⊱┅ «نقش خاطره» در خیابان، درخت اقاقیا به استقبالم می‌آید و من در تونل زمان، به خاطرات روزهای بیمارستان می‌اندیشم و اینکه چه خوب شد که بخیر گذشت و ذهنم تا گل‌های بزرگ روی درخت که از پنجره‌ی بلند اتاق پیدا بود، پرواز می‌کند. باخود فکر می‌کنم خاطره‌ای که برای من بخیر شد، برای دیگران که عزیزانشان در همان بیمارستان و کنار همان درخت زیبا با گل‌های درشت سفید رنگ، از دنیا رفته‌اند، فرق می‌کند. همین خاطره برای آن دیگری، تلخ رقم می‌خورد و همین گل معطر اقاقیا، او را تا قعر مصائبش پیش می‌برد. این خاصیت خاطره است. خیلی مهم است از که با که یا چه، چه خاطره‌ای داشته باشیم. برای من و توی مذهبی، اگر نگران تربیت فرزندمان هستیم، خاطره‌سازی‌های زیبا با مناسک و شعائر مهم مذهبی، حرف اول را می‌زند. مهم است که از سجاده و منبر و محراب و مسجد و هیأت، خاطره‌ی خوب برای کودکان بسازیم و به‌خاطر آن‌ها یا در حین سلوک با هریک از آن‌ها، تندی، بداخلاقی و تضییع حق نکنیم. آن وقت می‌شود امیدوار بود در کشاکش خطرات آینده، عشق به این خاطرات شیرین، کودکانمان را در آغوش گرم دین نگاه دارد. شاید به همین خاطر است که «محرّم و صفر» اسلام را زنده نگهداشته است. این فرصت ناب تربیتی را دریابیم. ┅⊰༻▪️⚫️▪️༺⊱┅ 🔗 ╔═.▪️⚫️༺.══╗ @mangenechi ╚══.⚫️▪️༺.═╝
اگر زندگی کودک پر باشد از تنبیه و سرزنش... 🌺🔹------------------ 🌺🔹 @mangenechi
🌼🍂 قدیم برخلاف حالای بعضی خانواده‌ها، پدر فقط یک عابر بانک نبود؛ یا هیولایی که مادر هرجا کم می‌آورد، بچه‌ها را از کتکش بترساند. قدیم‌ها پدر از در که می‌آمد، می‌شد شمع خانه. بچه‌ها و همسر، دورش جمع می‌شدند. نه یکی، نه دوتا، شش تا، پنج تا، هشت‌تا! بچه‌ها، دور پدر جمع می‌شدند و پدر شام را کنارشان می‌خورد. بعد فیتیله‌ی چراغ گردسوز را پایین می‌کشیدند و تازه بزم آغاز می‌شد. پدرِ با ابهت روز، تبدیل می‌شد به قصه‌گوی شب. قصه‌های شاهنامه، حمله‌ی حیدری، منتهی الامال. قصه‌هایی که فقط قصه نبودند، پر بودند از رمز و راز زندگی. پدر آن روزها، معلم بی‌چوب بچه‌ها بود. بچه‌ها دور پدر عشق می‌کردند و همین طور که ابهتش، آن‌ها را گرفته بود، در قلبشان چراغ مهر به پدر روشن بود. قدیم‌ها، پدر هیولا نبود، اما حرمت داشت. از این سوسول‌بازی‌های حالا خبری نبود، اما جایگاه پدر و مادر طوری بود که بچه اگرچه آن‌ها را رفیق نم‌دانست، اما شفیق می‌دانست. حریم می‌فهمید و کمتر دست از پا خطا می کرد. مادر هم همسرش را آقا صدا می‌زد؛ تا نیامدنش سفره را پهن نمی‌کرد و به بچه‌ها می‌آموخت کسی جلوتر از پدر، حق ندارد دست به غذا بزند. شاید همین‌ها باعث شد یک عده فمنیست از خدا بی‌خبر میان میدان بیایند و به خیال خودشان، دادِ زن را از مردِ مقتدر ایرانی بگیرند. اما رفیق! بیا صادق باشیم من و تو خوب می‌دانیم شانه‌های مرد مقتدر، هزار بار بیشتر از رنگ و لعاب و فمنیست و کودک‌سالاری، برای شانه‌های لرزان و دستان ظریفمان به کار می‌آمد. این حرف‌ها طرفداری از نیست؛ اما کاش کمی بیشتر به داد اقتدار مردهایمان، به داد غیرت، حس مردانگی و قدرتشان برسیم. حتی تصور دنیایی که در آن مردها هم بلدند با زن‌ها چگونه تا کنند و هم بی‌عشوه و مقتدر مردانگی می‌کنند، شیرین است. دست من و توست که هم به همسرانمان، هم به فرزندانمان، به دختر و به پسر، یاد بدهیم چگونه بین این دو جمع کنند. 🌼🍂 @mangenechi
✨🌟✨ پروتئین، لبنیات، حبوبات، ... ، همه باید تو رژیم غذامون باشن. اما نه. همه‌ش این نیست، صورت معنوی هم مهمه، اونقدر که می‌تونه آینده‌ی بچه‌هامون رو هم تغییر بده. مهمه که خوب و سالم بخوریم و مهم‌تر اینکه پاک و حلال بخوریم. ✨🌟✨ بعد از نماز مردم در دورتادور پیغمبر اکرم -صلی‌الله علیه و آله- نشسته بودند. پیامبر فرمودند: «فرزندان خود را در رحم مادرانشان کنید.» همه تعجب کردند؛ پرسیدند: «یا رسول الله! چگونه فرزند به دنیا نیامده را تربیت کنیم؟» پیامبر (ص) فرمودند: «با خوراندن غذای و پاک به مادرانشان.» ✨🌟✨ 🌟 @mangenechi
هدایت شده از گاهی وقت‌ها
🌟🔹🌟 *نسل هتل نشین!* چهل سال پیش، دخترهای خانه صبح‌ها زود بیدار می‌شدند تا قبل از مدرسه رفتن، همه جای خانه را رفت و روب کرده باشند و بعد اجازه داشتند راهی مدرسه شوند. پسرها بايد يا صبح زود يا عصر، نان و مايحتاج خانه را خريد مي كردند و كارهاي مردانه را در كمك پدر خود انجام مي دادند. حالا با نسلی روبرو هستیم که هر صبح با خیال راحت و بدون هیچ بار مسئولیتی از هتل خانه‌شان خارج می‌شوند. چون که والدینشان به عنوان مستخدمین "هتل خانه " همه جا را رفت و روب خواهند کرد و تمام احتیاجاتشان را برآورده خواهد کرد. نسلی که در برابر اتاقی که در آن می‌خوابد و خانه‌ای که در آن زندگی می‌کند و ظرفی که در آن غذا می‌خورد احساس مسئولیت ندارد ، آیا در برابر سرزمینی که از آب و خاک و امکانات آن بهره‌مند است حس مسئولیت خواهد داشت؟! برای این نسل، سرزمین هم چون هتلی است که در آن می‌توان خورد و خوابید و ریخت و پاشید؛ از مواهب طبیعی آن بهره‌مند شد و بعد اگر باب میل نبود آن را ترک کرد. سرزمین هم، مثل خانه، برای این نسل، هتل است. با این تفاوت که متأسفانه مستخدم سرجهاز ندارد و همه فقط برای خوردن و خوابیدن و بردن آمده‌اند. این نسل را چه کسی وچه کسانی چنین تربیت کردند؟؟؟ کی بود؟ کی بود؟! اتفاقاً این دفعه، من بودم، تو بودی، ما بودیم و...همه بودند. کمی به خود بیاییم و تکانی به خودمان و این هتل‌نشین بدهیم !!! 🌟🔹🌟 🔗 http://eitaa.com/joinchat/1637810190C4e7588d495
🌸🍃 تاحالا شده از تعجب چشم‌هاتون چهارتا بشه، دهنتون باز بمونه و یه لحظه مغزتون هنگ کنه از چیزی که دیدین یا شنیدین؟ 🤯 من تجربه‌ش کردم؛ وقتی که یکی از اقوام مذهبیمون داشت از علت‌های تغییر مدرسه‌ی بچه‌ی دبستانیش برام می‌گفت: « کلافه کرده ما رو از بس می‌گه بریم مسجد!» «هر هفته می‌خواد دعای توسل بخونه.» «به من می‌گه از امام‌ها و پیامبرها برام قصه بگو.» استدلال؟ نمی‌خوام انتخاب‌های بچه‌م رو محدود و اون رو مجبور به انجام کاری بکنن. 🙄 می‌خوام خودش با شناخت و علم کافی راه و روش زندگیش رو انتخاب کنه. 🤦🏻‍♀️ اخه آدم عاقل! بازم که این تویی که داری انتخاب می‌کنی بچه‌ت تو چه مدرسه‌ای، با چه دوستایی و تحت چه نوع آموزشی قرار بگیره یا نگیره! 😐 اگه می‌خوای محدود به هیچی نباشه، باید ولش کنی تو طبیعت تا خودش بزرگ بشه! 😂 (البته این هم در نهایت انتخاب خودته) پیامبر (ص) فرمودن: «وای بر فرزندان آخرالزّمان از دست پدرانشان! پدران مسلمانی که چیزی از فرایض دینی را به فرزندان خود نمی‌آموزند و اگر فرزندانشان پاره‌ای از مسائل دینی را فراگیرند، پدران آن‌ها ایشان را از ادای این وظیفه باز می‌دارند. تنها به این قانع هستند که فرزندانشان از مال دنیا چیزی را به دست آورند... آنگاه فرمود: من از این قبیل پدران بیزار و آنان نیز از من بیزارند.» 🌸🍃 🌸🍃 @mangenechi
🌸🍃 🔻 ...قرآن مى‌گويد اگر خدا مى‌خواست اين‌ها مشرك نشوند، برايش كارى نداشت؛ مشرك نمى‌شدند. خدا خواسته آن‌ها امكان مشرك‌شدن داشته باشند. خدا به پيغمبرش مى‌گويد: «اَفَاَنت تكره النّاس حتى يكونوا مؤمنين» تو مى‌خواهى مردم را مجبور كنى مؤمن باشند؟ تو براى اين رسالت نيامدى! ‼️ حالا تو، پدر و تو مادر، مى‌خواهى بچه‌ات را مجبور كنى كه مؤمن باشد؟ و تو معلم و مربى مى‌خواهى اين بچه را مجبور كنى مؤمن و خوش‌رفتار باشد؟ قيمت اين آدمك‌هاى مصنوعى ظريف زيباى دلربا از قيمت يك مجسمه‌ی قشنگ بيشتر نخواهد بود. ⚠️ بياييد همه‌باهم تصميم بگيريم بچه‌هايمان آدم باشند. آدم باشند يعنى چه؟ يعنى مختار باشند. آگاه و مختار. 🔺 نقش ما و شما نسبت به اين بچه‌ها بايد نقش كمك باشد؛ نقش فراهم‌آورنده‌ی زمينه‌هاى بيشتر براى رشد سريع‌تر و سالم‌تر و سرراست‌تر باشد، نه نقش استادكار قالب‌سازى كه مى‌خواهد اين استعداد نرم و لطيف كودك را در يك قالب خشن بريزد و از او يك موجود قالبى بسازد. 👤شهید بهشتی 📚 برگرفته از کتاب «نقش آزادی در تربیت کودکان» 📖 صفحات ۱۵ و ۱۶ 🌸🍃 @mangenechi
🌼🔹 فروغ السادات پسندیده (دختر آیت الله پسندیده): «من و همسرم و آخرین دخترم که آن روزها حدود ۵ سالش بود، به قم خدمت امام (ره) رفتیم. آقا مثل همیشه خیلی با محبت و علاقه برخورد کردند. دخترم را نوازش کردند و گفتند: اسم دختر شما چیه؟ گفتم: فریبا. گفتند: چرا چیزی سرش نکردید؟ گفتم: آقا! پنج-شش سالش است. گفتند: «باشد، پنج-شش سالش باشد، سرش کن، عادت می‌کند». 📚 پدر مهربان، ص ۷۵. 🌼🔹 🌼🔹 @mangenechi
჻ᭂ࿐✰ (مادرم) بر قرائت کلام الله مجید با قرآن اهدائی پدرش مداومت روزانه داشت. شیوه‌ی قرائت ایشان، ما را در آن کم سن و سالی به خود جذب می‌کرد. پیرامونش گرد می‌آمدیم و به تلاوتش گوش می‌کردیم. ایشان هم از فرصت استفاده می‌کرد، معانی برخی آیات را برای ما به فارسی ترجمه می‌کرد و داستان‌های پیامبران را برایمان بازمی‌گفت. همچون پدر، مناعت طبع داشت. از ناداری خود هرگز با کسی سخنی نمی‌گفت. همیشه رنج خود را به شیوه‌های گوناگون پوشیده می‌داشت. نکات اولیه‌ی قرائت قرآن و قواعد زبان عربی را از مادر آموختم؛ کما اینکه روح دلیری را نیز او در من دمید. مادر به خاطر بازداشت‌های پیاپی من و حملات ساواک به منزل، رنج بسیار کشید؛ اما در برابر دژخیمان مهاجم، با پایداری و صلابت می‌ایستاد؛ جوابشان را می‌داد و با آن‌ها مجادله می‌کرد. او حتی مشوّق من در ادامه‌ی این راه پردرسر نیز بود. 📚 از کتاب خون دلی که لعل شد. ჻ᭂ࿐✰ ჻ᭂ࿐✰ @mangenechi
🌸🍃 علامه طباطبایی(ره) به دخترانشان بیشتر احترام می‌گذاشتند و می‌فرمودند: «به این‌ها باید محبت بیشتری شود تا در زندگی آینده با نشاط باشند و بتوانند همسری خوب و مادری شایسته باشند». 🌸🍃 همسرش عقیده داشت که دختر باید در خانه کار کند، اما علامه (ره) می‌فرمودند: «به آن‌ها فشار نیاور، آن‌ها اکنون باید آرامش داشته باشند». 📚 جرعه‌های جانبخش، ص ۳۹۳ 🌸🍃 (خانم مؤذّن) 🌸🍃 @mangenechi
🌸🌿 چند روزی‌ست دخترم کتاب‌های کتابخانه‌ام را یکی یکی قِل می‌دهد و پایین می‌اندازد؛ انگار فتح الفتوح کرده باشد! نشانه‌اش هم اینکه هربار پشت سرش را نگاه می‌کند و می‌خندد! امروز صبح، دیگر عزمِ کتاب‌های درست و حسابی‌ام را کرده بود! صدایم را بلند کردم و گفتم: وای فاطمه! دیگه گالینگورها رو نهههه 😱 لب برچید! انگار که کاخ آرزوهایش خراب شده باشد! دیگر وقت سکوت نبود. باید وارد معامله می‌شدم: یک طبقه می‌دادم و یک بغل کتاب صاف و سالم تحویل می‌گرفتم! همان لحظه، طبقه‌ی اول کتاب‌ها را برچیدم و هرچه سررسید باطله و کتاب‌های قدیمی بلااستفاده داشتم، به جایشان چیدم! کتابخانه‌ی دخترم آماده‌ی بهره‌برداری بود 😁 🌸🌿 کم کم می‌ریزد؛ کم کم خط خطی می‌کند؛ پاره می‌کند و آرام آرام وارد دنیای زیبای کتاب می‌شود. یک آشنایی قشنگ و البته قدیمی. این جور دوستی‌ها ، تمامی ندارند! 🌸🌿 @mangenechi
دادمان را به کجا ببریم؟! ༺⃟•🌼‌ུྃ ما داریم وسط همین ، بچه تربیت می‌کنیم! یکی به داد ما مادران بی‌پناه برسد! ما در این جنگ نابرابر داریم از نفس می‌افتیم! فضای نفرت‌انگیز و بی در و پیکر اینستاگرام، قتلگاه ما شده! هیچ مسئولی، قدمی برنمی‌دارد! می‌آید، بی آنکه تصویب شود یا بدانیم چه بلایی سرش آمد، می‌رود و دیگر خبری نیست و جایگزینی نیست! با چنگ و دندان، بچه‌ها را از بیرون می‌کشیم، تمام کانال‌ها و گروه‌های انقلابی و خانوادگی و دوستی و ... پر می‌شود از کلیپ افتضاحات بی‌حیاهایی که کودک و نوجوان‌اند و در کثافتخانه‌ی اینستا کلیپ گذاشته‌اند، ولی حالا هممممه دست به دست داده‌اند که فیلم‌هایشان را در حداکثری‌ترین حالت ممکن منتشر کنند!! همین باعث می‌شود بازدید پیج کثیفشان بالا و بالاتر برود و بازهم فالوئر بیشتر و درآمد بیشتر و دیده شدن بیشتر!! و نتیجه اینکه: کانال انقلابی گروه خانوادگی و ... لوله‌کشی می‌کنند و برای نوجوانی که از آن فاضلاب بیرون کشیده‌ایم همین جا توی ایتا و واتساپ و... اطلاع‌رسانی و تشویق و بدآموزی و هر فاجعه‌ی دیگری را به ارمغان می‌آورند! و باز ما می‌مانیم و این جنگ نابرابر! ما می‌مانیم تا وسط همین میدان وحشتناک پر از کشتار و مجروحیت، بچه تربیت کنیم و ترکش‌های بزرگ و کوچک به جان بخریم!! بی‌آنکه کسی یاریمان کند و به دادمان برسد! ༺⃟•🌼‌ུྃ @mangenechi