3⃣ بلی، پیشاز عرصههای جامعهشناسی و روانشناسی و فلسفۀ مرسوم، ریشههای حکمتبنیانی و دانشبنیانی #سبک_زندگی معین میشود و در فلسفهها و کلام و بلکه علم پارادایمی از فلسفه تا اخلاق تا فقه و تا تدبیر و تا هنر پارادایمی جایگیر است. غرب این #متافیزیک را تا گام فرهنگ و گفتمان فراوری کرده است، اما ما هنوز حتی در تجربۀ پساز انقلاب اسلامی از سوی حوزههای فکر دینی و فکر ایرانی چنین همتی نداشتهایم تا از #فلسفۀ_پارادایمی خویش رهسپار ارتکاز تدبیری معاصری شویم. افزونبر آنْ جهان عصر قدیم خویش را در فکر ارسطویی ـ افلاطونی و نه قرآنی اوصیایی پیشرفتشناخت دیدهایم؛
4⃣ و بلی، غرب بهظاهر در جهانهای پیرامونی خویش، چون جهان ایرانی از #متافیزیک گذشته است، اما در واقع غرب #متافیزیک خود را دارد و شرق و جهان تشیع و شرق و جهان اسلام و جهان ایرانی تشیعی نیز #متافیزیک خود را دارند و میتوانند داشته باشند و البته که منطق گذار از #پارادایم به #نظریه به #مدل_مفهومی به #مدل_عملیاتی و به #گفتمان و #فرهنگ بهنوبۀخود یک #منطق_فرادینی است که غرب درضمن آن #فرهنگ خویش را آفریده و فلسفه و کلام آن نیز تبدیل به ارتکاز شده است. ما نیز میتوانیم در چارچوب پارادایمی خویشْ، #فرهنگ و ارتکاز خویش را بیافرینیم؛ بدین معنی که ارتکاز درونزا برای طریقت و راه خویشْ در تبدیل شدن به یک #سبک_زندگی تازهشده است؛
5⃣ غرب و شرق و جهان اسلام و جهان تشیع، همواره نیاز شدید به گفتوگوی #فلسفۀ_پارادایمی خویش با یکدیگر دارند. غرب چون انفعال و بیاهتمامی ما ـ حتی مدعیان دینپژوهی معاصر ـ را میبیند، خود را ناگزیر از انجام بحث فلسفی و اساساً علمی پارادایمی با ما نمیبیند و صادراتِ ماخواستۀ امروز او، #سبک_زندگی و بلکه تکنولوژی غربی با آن پشتیبان روشمند پارادایمی است؛
6⃣ چرا دور میرویم و از دانشگاه میگوییم؟ دانشگاه را مقصر نگیریم که ارزش و اخلاق و #سبک_زندگی غربی میآفریند، بلکه بر ما، من و شما اندیشمندان حوزوی دینشناخت مدعی حضور در جهان جدید است که تجدد درونزای معاصری خویش را نیافریدهایم تا ما را بر حذر از آن جایگزینی و آن واردات نماید. کوتاهی از آن ما مدعیان است. در دینِ حوزهای امروز ما، چه میزان از جمهوری اسلامی پارادایمی ـ گفتمانیِ زیستمانی و مدیریتی معاصر درونزا سخن رفته است؟ مدنیتی که گمان میزد میانداری #ولایت_فقیه حکم ـ در جایگزینی #ولایت_فقه در نظام دین ـ میتواند پاسخگوی انتظار برای پارادایم تا سبک زندگی باشد؛
عمومیت نهاد دینپژوهی در معادلات معاصری اقلیم خویشْ منفعل و ابزار صندلی قدرت شده است. حوزۀ فکر دینی معاصری با همۀ تکاپوهایش هنوز نتوانسته است پیشنهاد #پارادایم ـ #سبک_زندگی پیشرفت پیشروی نهادهای دانشی، آموزشی، پژوهشی، تربیتی، مدیریتی و مدنیتی جهان معاصری و الگوی درونزای تجدد و معاصریت دینشناخت ـ ایرانشناختی بگذارد؛
7⃣ بلی! دین معیار، روانشناسی و جامعهشناسی و تمدنآفرینی بنیادهای پارادایمی خویش را دارد و در راستای آن احکام نظری ـ اقدامی درباب انسان، جامعه و تاریخ و سبک زندگی جای دارد. خود ما باید کاوشگر درونزای آن باشیم و به برسازی الگوی راهبردی آن برای آیندهنگاری جهان خویش بپردازیم تا #درونزایی_زندگی_قرآنی ـ اوصیایی در جهان امروز ایرانی برای ما نیز رخ دهد. تجربۀ این دانشها در قالبی از مبانی خودساختۀ پارادایمی امکان جریان دارد. قدردان فرصت انقلاب خویش باشیم و کوتاهی خویش را در پشت انفعال و انفعال را در پشت زیست مرسوم تجربۀ غرب پنهان نکنیم؛
8⃣ شایسته است جناب سبحانی عزیز معادلۀ عینی درونزایی #تغییر (در امر اجتماعی) به #تحول (در امر تاریخی) به #پیشرفت (تغییر و تحول ضرب در هدفداری) به #تجدد (ضرب در معاصریت) به #توسعه (ضرب در برنامهریزی) را عنایت کنند. مقصود مباحثۀ واژگانی نیست. بکوشیم الگوی تازهشدگی و معاصریت دینشناخت پارادایمی ـ تدبیری در دنیای جدید ایرانی بر مدار اخلاق شایسته در سبک زندگی در داعیهپردازان را به میان آوریم و با جهانهای دیگر مانند غرب و شرق در برگزینی الگوی معیار به گفتوگو نشینیم. #تجدد ناگزیر هر بوماقلیمی اینک در معادلۀ «انسان، زندگی، دین در قرائت تشیع قرآنی ـ اوصیایی، معاصریت، خرد نوین و ایران معاصری» و تازهبودگیِ این معادله، اندیشمندان و نهادهای پیشاهنگ دانشی را به خویش میخواند، بهویژه آنکه جغرافیای زیستمان هرکدام از ما نیز در این معادله رقم میخورد.
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 #معادلۀ_گذار در دهههای اخیر #تحول جهان ایرانی
◾️#فکر_دینی، با نظر به تجربۀ پنج دهۀ انقلاب اسلامی ایران، از ساحت یک امر حماسی ـ فرهنگی و سپس سیاسی در آستانۀ یک فهم تازهآمد پارادایمی قرار دارد. تجربۀ زمانی ـ مکانی #عاشورا ـ #کربلا نیز بر همین منوال در این کوران تازهفهمی پارادایمی قرار گرفته است. سه پرسش چیستی، چرایی و چگونگی انقلاب عاشورا ـ کربلا با پرسشی از #فرانظریۀ_پارادایم_تحول و تغییر به معرض نظر معاصری قرار گرفته است. این بازخوانی پارادایمی اینک با سرنوشت انقلاب اسلامی ایران نیز گره خورده است. در کانون این دورۀ گذار نیز، پرسش از معرفت پیشرفت و منطق معرفت و نظریه و الگوی پیشرفت، «پرسش مرکزی» است.
◾️بدین سان #نظریههای_عاشورا ـ کربلا در آستانۀ یک بازخوانی عظیمی قرار گرفتهاند.
➺@markaz_strategic_roshd