#قسمت_پایانی
🔸من در قم ساکن هستم. بهروز شد بزرگترین دلیل من برای راهاندازی مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه در قم. کاشتن درخت، سنتی را که با بهروز داشتیم، ادامه دادم. اینها را از بهروز یاد گرفتم.
هیچوقت لحظات عجیب و حال آن شبم را فراموش نمیکنم. در کنار بهروز، شب خاص و سختی گذراندم. انگار توی خلأ بودم. یک خلوتی بود میان من و بهروز. او را رفیق خودم میدانستم که در آن ساعات، ساکت و آرام خوابیده است. او آرام بود، ولی من در دلم غوغایی داشتم. دلم میخواست زندگیام شبیه او باشد.
بعدها یکی دو بار در خواب بهروز را دیدم. در همان خلوت خودش لب آب نشسته بود، نقاشی میکرد و کاغذها را توی آب میانداخت.
بهروز هیچوقت آرام و قرار نداشت. هر جا بود با دوربین یا با سلاحش در حال انجام کاری بود. اگر در جنگ بود، با آرپیجیاش به دنبال شکار تانکهای دشمن میرفت. اگر در جاهای دیگری بود که فقط برای خط نوشتن روی دیوار یا برای گرفتن عکس رفته بود، یا روی دیوار و تابلویی با رنگ روغن نقاشی میکشید، آن کارها را با عشق انجام میداد.
عکسهای بهروز فقط عکس نبودند، روح داشتند. وقتی بهروز عکسهایش را چاپ میکرد و به تماشایشان میایستاد، انگار با آنچه داخل کادر عکسهایش بود ارتباط برقرار میکرد. با آنها حرف میزد. من از نوع نگاهش حس کردم بعضی از آنها عکسهای معمولی نیستند، بُعد دارند.
یک بار از دهان بهروز پرید: «این آدمها در عکسها برای من سهبعدی هستند.» منظورش را دقیقاً متوجه نشدم، ولی بعدها که به آن روزها و عکسها فکر میکردم، در خیالم آدمها از عکسها بیرون میآمدند، راه میرفتند، حرف میزدند، از بهروز میگفتند و من همچنان چشمهایم را بسته نگه میداشتم. بهروز هم از راه میرسید. در خیالم بهروز با آن آدمها میگفت و میخندید. میترسیدم چشمهایم را باز کنم و آنها نباشند، بهروز نباشد ... . وقتی به خودم میآمدم میگفتم: « این که نشد! این یک چیز دیگر است. یک زندگی دیگر است. با تفاوتهای بسیار از زندگی آدمها بر روی زمین.» من در خیالم آنها را روی زمین نمیدیدم. در خلأهایی میدیدم ابرگونه، با ابرهایی به رنگهایی که هرگز در عمرم ندیده بودم و نمیشد توصیفشان کرد. در دالانهایی با نورهای غریب، فضایی انباشته از رنگ و درختانی با شکلها و رنگهایی توصیفناشدنی.
من میدانستم بهروز نمیماند. بعضیها باید توی دنیا بمانند، بعضیها باید بروند. زود هم باید بروند. بهروز باید زود میرفت و رفت ... .
همانقدری هم که ماند اثر خودش را گذاشت. مانند روزی که یکی از دانشجویان قدیمیام میخواست با من صحبت کند و مشاوره بگیرد و من فکر کردم بهتر است زمانی بیاد که مشغول باغبانی هستم. وقتی آمد و در را باز کرد، از نوع لباس و پوتین و شلوار کارم فکر کرده بود من باغبان هستم. من این نوع زندگی را از بهروز و از بچههایی مثل او یاد گرفتهام.
بهروز جور دیگر بود. جور دیگری فکر میکرد و نگاه میکرد.
بهروز تکرارنشدنی است.
➺@markaz_strategic_roshd
⚜ ایدۀ سیستمی و کلاننگر #فقه_دین_شهر، چشماندازی نظامواره به عرصههای دانش و مدیریتی دینشناخت شهر و سکونتگاه انسانی ایجاد میکند.
🖊 برای ثبتنام در جلسات درسگفتار «فقه شهر و سکونتگاه انسانی» با راهبری استاد حجتالاسلاموالمسلمین #احمد_آکوچکیان از طریق لینک زیر را اقدام کنید.
https://survey.porsline.ir/s/eSxhMiYl
📌 گفتنی است محل برگزاری درس مزبور در مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) است.
➺@markaz_strategic_roshd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 سید حسن نصرالله، شهید امروز، چه تناسب غریبی با آموزگاری معنای زندگیاش حسن مجتبای شهید دارد. آن و این درد بزرگ جهان اسلام و این سکوت و بیاعتنایی و بیغیرتی آن هزاران و این میلیونها مسلمان و حاکمانش و غربت نظام مدنیت اسلامی در دیار شیعی ایران و لبنان.
◾️و اینک ضرورت خودآگاهی به این جریان پیچیدۀ سدههای بلند تاریخ بشر در کینۀ بنیاسرائیل و یهودیت ایدئولوژیک با پارادایم تا نظام ارزشها تا نظام معارفی و گفتمانی تا نظام تدبیری و اقدامی و فرهنگی و تمدنی دین قرآنی و اوصیایی.
◾️از پوستۀ سختافزار به عمق نرمافزاری این کینۀ سیاه عبرت عزت بیاموزیم!
➺@markaz_strategic_roshd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️ یادکرد پیشبینی آموزگار شهیدمان برای خویش با رؤیای آموخته از طریق شهادت امام موسی صدر شهید.
▪️عهد ما با دو معلم برای جنس زندگی معنا و زیستداری این طریقت معیار!
➺@markaz_strategic_roshd
⚜ با امام #حسن_عسکری
🔰وقت سامان نهایی #راهبرد_امامتی
🟡 نمونۀ موقعیتی راهبری علوی دانشبنیان راهبردی در دورۀ گذار تحققی دین و توسعهای انسانی به یک نمونۀ ممکن دیگر عینی با امام حسن عسکری (ع) میرسد. رخدادهای تازهآمد پارادایمی و در پایه، رخدادهای فلسفۀ دینیْ اساس تازهای نیز در نگرش به #اصل_امامت ایجاد میکند.
🟢 #دین بهمثابۀ الگوی معنیداری و زندگی رشد در عرصۀ پایۀ زیستمانی و میدانهای حضور عینی روانشناخت، جامعهشناخت و تمدنی، در آموزگاری دین خاتم با اصول خودویژهای فراتر از همه و دیگر ادیان الهی و غیرالهی ازجمله قابلیت تحقق دیانتی برای رخنمود در عینیت تاریخیت انسانی را در خویش دارد و این به آن معناست که حقیقت آموزگاری توحیدی بهناگزیر در هر میدان تاریخی حضور روش تدبیر آیندهنگار راهبردی توسعهای را میآموزد. مهم نمونههای میدانی این تدبیر توسعهای نیست؛ به این مفهوم که هر دورۀ تاریخی بهناگزیر سامانهای مصداقی تازهبهتازهتری دارد. #اصل_امامت مفصل معنایی این حقیقت تا تحقق دین است.
🟢 فهم این مفصل راهبردی در افق این ماهیت قرآنی تفسیر و تدبیر پیشرفتْ ازجمله فراخوان به فهم چراییها و چگونگیهای عصر امام حسن عسکری (ع) است.
🟡 اکنون و در عصر حضرت مهدی (عج)، نوبت #انتظار امام از همراهی مردمان است.
➺@markaz_strategic_roshd
🔆 در سامان پژوهش اخلاق و سبک زندگی
🔰 پایۀ #فلسفهداری_الگوی_آغاز_درست
با تجربۀ اندیشهای آغاز درست، رخداد حس تناهی استعلایی در خودآگاه انسان در سه گام و سه بخش کلی در نسبت با سه مفهوم اصلی شکل میگیرد. حادثههای خوانده و ناخوانده و بهطور خاص رنجها میدان برآمدن و آزمونِ در ابتدا روانشناخت و سپس فلسفی الگوی معنیداری زندگی میشوند. این ضریب معنیبخش روانشناخت فلسفی چیست؟
۱. باید نسبت هستیشناسی زندگی در افق پدیدارشناختی استعلایی با تناهی استعلایی روشن شود و این خواهانی بلوغ جایگاه در فلسفۀ معنای زندگی بگیرد. آدمی «رویآورنده به معنا» است. من میتوانم در خط انواع حادثههای زندگی ـ تلخ یا شاد، خوب یا بد ـ رویآورندۀ به بلوغ وجودی خویش باشم. اینگونه #هستیشناسی_بنیادین برای آدمی شکل میگیرد. ویرایش اول تناهی استعلایی انسان در این مرحله است؛
۲. در گام دوم، با ورود به متن هستیشناسی بنیادین، تناهی استعلایی انسان در نسبت ذاتی با «#زمان و زمانمندی خودی انسانی یا زیستمان» بهمثابۀ «افق استعلایی» فهم وجود تفسیر میشود؛ یعنی خواهانی حرکتْ بهناگزیر مقدار و امتداد میگیرد و به اینگونه زمان، عمر، تاریخ و تمدن، ایجاد میشود؛
۳. و در گام سوم و نهایی، تناهی استعلایی در نسبت با خود مفهوم و میدان ممکن «#تعالی و رویش وجود» به درک و تجربۀ میآید. پس از وجود و زمان، تعالی بهمثابۀ جنس طرحافکنی انسان در هستی فهمیده میشود و به اینگونه هستیشناسی بنیادین آدمی به رویشْ پس خواهانی رویش معنی میشود؛
بر مدار سه گام تحلیلشده، #تناهی_استعلایی بهمثابۀ خودافکندگی انسان در انواع موقعیتهای زیستی بر مدار خواهانی رویش تعریف میشود.
این جنس از فلسفه، #فلسفۀ_استعلایی است که با فلسفۀ مرسوم ارسطویی، افلاطونی، سینوی تا صدرایی، متفاوت است. این چنین انسان فلسفۀداری در آستانۀ سورۀ حمد است و سودای رسم دینداری مصطفایی تا اوصیایی را دارد.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🟢 طرح نظام جامع #اقتدار_توسعهای_علوم_انسانی
🟨 عینیتر شدن خواهانی تحول در دهههای اخیر کشور موضوع کاربردیسازی علوم انسانی و بهطور خاص علوم انسانی دینشناخت را به عرصۀ تحلیل و تدبیر نهادهای عالی مدیریت راهبردی تولید علم درآورده است. پیشینۀ #کاربردیسازی_علوم_انسانی در کشورهای گوناگون در پیشینۀ عمومی و مشترک تاریخ کاربردیسازی علوم انسانی مساوق و اینهمان با تاریخ تحول اندیشۀ ترقی در جوامع موردبررسی است که در پیشینۀ خاص کشورهای غربی در مثل کتاب «اندیشۀ ترقی» سیدنی پولارد قابلدسترسی است. رد پای این پیشینه در جهان ایرانی را در قرون سوم و چهارم هجری در موج اول تمدنی و قرون ده و یازده در موج دوم تمدنی میتوان پی گرفت. و در دورۀ معاصر، با ورود دانشگاه به ایران و ایجاد رشتههای کاربردی، به موازات تحولات دانشی در سطح بینالملل پیشاز انقلاب اسلامی ایران و با برآمدن نگرش کارآمدسازی علوم در عصر انقلاب اسلامی، قطعات قابلبررسی تاریخی شکل گرفتهاند.
🟧 اما نوع تلقی پیشگامان علوم انسانی مدرن در ایران از چیستی، کارکرد، غایات و نسبت علم انسانی غرب با فرهنگ ایرانی – اسلامی در ایران، مستند و متکی به #رویکرد_مدرنیستی بوده و نتوانسته است چندان که باید و شاید به گونهای متعادل با سه منبع هویتی این علوم یعنی اسلامی بودن، ایرانی بودن و تجدد، ارتباط پیوسته و هماهنگی ایجاد نماید.
🟧 علوم انسانی اسلامی کداماند و اقتدار توسعهای علوم انسانی دینشناخت چیست و چه ضرورتی دارد؟ وضعیت امروز علوم انسانی دینشناخت چیست و چرا اینگونه است و برای بازسازی آن چه باید کرد؟ چه نهادهایی و تا اکنون چه کردهاند؟ پیشینۀ این رویکرد چیست و چه عبرتهایی میتوان از آن آموخت و پیشنهاد ما کدام است؟
🟨 پاسخ به همۀ این سؤالهای مطرحشده در گروی فهم این نکته است که مسئلهپژوهی «اقتدار توسعهای علوم انسانی دینشناخت» در ذیل کلانطرح «نظام جامع #اقتدار_توسعۀ_ملی و در راستای آن #اقتدار_توسعهای_علوم» تعریف شود.
#گروه_پژوهشی_علوم_انسانی
➺@markaz_strategic_roshd
⚜ الگوی پیشرفت
🟤 «#الگوی_پیشرفت» چارچوب مفهومی ـ نظری کلان و منسجمی است که وضعیت مطلوب جامعه را در امتداد ارزشهای آرمانی در قالب افق زمانی معین تصویر میکند و نقشۀ راه دستیابی به آن را نشان میدهد و به این قرار، راهنمای عمل حکمرانی پیشرفت در ابعاد فردی و اجتماعی قرار میگیرد. #الگوی_پیشرفت سامانۀ گزارهای معطوف به مسئلۀ پیشرفت است که در همۀ سطوح معرفتِ منجر به اقدام، از سطح مبانی پارادایمی تا نظریه، مدل مفهومی و تا مدل تجربی و پایش بازخورندی آن، جریان دارد. این الگو شامل مجموعهای از اصول، ارزشها، قواعد، سازوکارها، تدابیر، فرایندها، ساختارها، نهادها، نیروی انسانی و منابع است.
⚪️ منظور از #الگو در الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت (الگوی راهبری تحول) کلان نظریۀ دینشناخت پیشرفت است. این الگو دربردارندۀ کلانطرح اجتماعی در نظام حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران در سطح تحقیق و توسعهای (در افق چشمانداز معین زمانی) و آیندهنگار راهبردی برای خروج از وضع موجود و وصول به وضع مطلوب پیشنهادی است. به تعبیری دیگر، مهندسی تحول اجتماعی در کلاننظریۀ مزبور است. بدینسان #الگوی_پیشرفت یا #الگوی_راهبری_تحول، در واقع امتداد تجویزی و آیندهنگار و راهبردی نظریۀ پیشرفت است. #نظریۀ_پیشرفت بر بنیان مبانی معین نظری و در چهرۀ ارزشی ـ هنجاری و تجویزیِ الگو در بستر زمان و مکان متجلی میشود. علاوه بر آن، درضمن تجارب ناشی از کاربست الگو در هر دو فرایند پیشرونده تا مرحلۀ اقدام برنامهای و پسرونده در مراحل پایش همۀ سطوح الگو جریان مستمر رفتوبرگشتی دارد و خویش را در ارتقای مستمر کیفی ـ کمی سازوکار ملی پیشرفت آشکار میسازد.
🟤 این الگو ایجاد تحول و پیشرفت را در جمهوری اسلامی ایران در جهت تحقق جامعۀ اسلامی طراحی، سازماندهی، پیادهسازی و رهبری میکند و جامعۀ مد نظر را تحقق میبخشد. #جامعۀ_اسلامی جامعهای است که آحاد انسانی عضو آن جامعه منهای باورهای مذهبیشان بتوانند مدنیت درونزای استنادی به سنت قرآنی و اولیایی را در متن سازوکار نوبهنوشوندۀ زمان و زمانه و در ذیل مناسبات زمینشهری عادلانۀ دولت ـ ملت درضمن هویتی درونزا تجربه کنند.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
#گروه_پژوهشی_تحقیق_و_توسعه_و_مطالعات_راهبردی
➺@markaz_strategic_roshd
🪖 با حسین جان بیاموزیم جنس اوج بالغ آغاز کردن تجربۀ #معنای_زندگی را.
✨ او با ما در این رسمْ معلمی داشت.
➺@markaz_strategic_roshd
📚 رونمایی از کتاب #فهم_راهبر_تغییر (دیدگاه سامانهنگرانه در شناخت حقیقت و تحقق دین)
📗 معرفی کتاب: خاستگاه دانشبنیانی راهبری دینشناخت تغییر و تحول و بدین سان حکمت مرجع آن «فقه دین» است. این خاستگاه معرفتشناخت مضمون و هویت اصیل پارادایم علم دین در چهار عرصۀ فلسفۀ دین، هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی را در معادلۀ حقیقت دین و تحقق دین به تفسیر بایستۀ معادلۀ دین و پیشرفت و تدبیر دینشناخت عرصههای فردی، اجتماعی، زیستمانی، تاریخی و تمدنی تغییر و تحول در دو مرحلۀ بینشی ـ ارزشی (رشد) و توسعهای (راهبری برنامهای) جهت میبخشد. قرائت آغاز هنگام این قلم در تحلیل معرفتشناخت فقه نظام دین در سطحی فراتر از فقه حکم در این اثر پیشروست. «الگوی راهبری تحول» گام ویرایششدۀ این تحلیل آغازین است.
🖌 نویسنده: #احمد_آکوچکیان
📌 علاقهمندان میتوانند برای آشنایی بیشتر با محتوا و تهیۀ کتاب #فهم_راهبر_تغییر از طریق سایت مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) به آدرس زیر اقدام نمایند.
🌐 https://roshdcsrd.ac.ir/
➺@markaz_strategic_roshd
🔵 هنر، اندیشۀ هنر، حکمت هنر
🔸 «#هنر» آشکارگی زیباشناسانۀ تجربههای خود و خودیشدۀ هنرمند ـ مخاطب و در تعبیری نزدیک، وساطت انتقال چیزی از ناکجای انسانی به کجایی او، در یکی از انواع زبانهای مرسوم هنر است. شعر، نزدیکترین قسم کلمه و کلامی، از این انواع زبانی به آن تجربۀ زیباشناخت هنر است. هنر در این تعریف و با تأکید بر وجه تجربۀ زیستۀ خود و خودیشدۀ آن، از صنعت و بهمثابۀ یک پیشه فاصله میگیرد و بدین سان مرز میان «هنرمند» و «هنرپیشه» معلوم میشود.
🔹 در دورۀ معاصرِ #اندیشۀ_دینی ـ #اندیشۀ_هنری، اندیشۀ هنر ـ تجربۀ هنری در آستانۀ نسبتی دوباره با اندیشۀ دینی و تجربۀ زیست دینی، در عرصۀ هنر، سرِ حضور مییابد؛ در این صورت، میتوان از اندیشه و تجربۀ دینشناخت هنر سخن گفت و «حکمت قرآنی» در همین گذار از اندیشۀ الهیاتی به تجربۀ زیست دینی سر برمیآورد و از رهگذار آن، حکمت الهیاتی هنر و بهطور خاص «حکمت قرآنی هنر» معنا مییابد.
🔸 اندیشۀ هنری ـ تجربۀ هنری در عرصۀ اندیشه و تجربۀ مسلمانی هنر، در چندین نوبت تاریخی، مجال عینی نسبت با اندیشه و تجربۀ زیست دینی یافته است و در دو سطح و اشکوبۀ اندیشهپردازی هنر و آفرینش اثر هنری و در قالب یک مکتب و سبک معین هنری، نمود و حضور یافته است. تاریخ هنر در جهان اسلامی ـ ایرانیْ «تاریخ هنر مسلمانی» و به تعبیری دیگر «هنر آیینی» تلقی شده است و نه «تاریخ هنر دینی». بر همین منوال، مبنای مرسوم تقسیمبندی #دورههای_تاریخی_هنرْ دورههای حاکمیتی (مانند هنر دورۀ صفوی) یا مکانی (مانند مکتب اصفهان) بوده، و از یک تقسیمبندی درون اندیشهای و تجربتشناختِ هنری به دور بوده است، حالآنکه برای مثال تاریخورزی و تاریخپردازی اندیشه و تجربۀ هنری در غرب به لحاظ روششناسیِ فهم تاریخی بالنسبه به وسع تاریخ علم خویش بهنوعی رویکرد درونزا نزدیکتر شده است و تقسیمبندی دورههای تاریخی مستند به تاریخ اندیشۀ ترقیْ به عصر سنت، عصر مدرن و عصر فرانوگرایی از همین نگرۀ درونزا سرچشمه میگیرد. یک مبنای قابلدفاع برای نقد تاریخ هنرْ تفکیک دورههای تاریخی، دورههای اندیشۀ ترقی و مستند به آن است تا رویکرد بازخوانی و نقد تاریخ هنر نیز سمتوسوی آیندهنگر و آیندهنگار داشته باشد.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
#گروه_پژوهشی_هنر
➺@markaz_strategic_roshd
🗞مضمون هنر دینی
🔹رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)، حجتالاسلاموالمسلمین احمد #آکوچکیان، در نشست مشترک #گروه_پژوهشی_گفتمان_و_هنر و #گروه_پژوهشی_مبانی_نظری_و_مطالعات_مبنا حضور یافت. در این نشست، آکوچکیان به بررسی مضمون #هنر_دینی پرداخت و ادامه...
➺@markaz_strategic_roshd
🗞 اهداف نظام فقه دین
▫️به گزارش دبیر #گروه_پژوهشی_مبانی_نظری_و_مطالعات_مبنا، نشست مشترکی بین این گروه و #گروه_پژوهشی_فقه_و_حقوق با حضور رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)، حجتالاسلاموالمسلمین احمد #آکوچکیان، برگزار شد. همپژوهان دو گروه پژوهشی مزبور به بحث و تبادل نظر درخصوص #اهداف_نظام_فقه_دین پرداختند. استاد راهبر جلسه با اشاره به اینکه #تفقه_در_دین «اندیشۀ راهبر تغییر و تحول (پیشرفت)» است گفت: ادامه...
🌐 https://roshdcsrd.ac.ir/
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 برای #امام_فاطمۀ_زهرا
🔳 مرسوم ادبیات اهل دین و فکر دینی در دوازده وصی علوی تا مهدوی است و کتاب حکیم در نمونه آیات ۴۰ تا ۱۲۳ سورۀ بقره و سامان کلان سورۀ اعراف میآموزد که #امامت در خط انبیا بهتدریج ترجمان و عینیت جهان و تاریخی گرفته است و از موسای نبی (ع) در اوج به مصطفای محمد (ص) میرسد و ترسیم عینی آیندهنگار راهبردی زمینی آن از علی مرتضی تا مهدی موعود است. #بانوی_جان، در عینیت با علی مرتضی (ع) آموزگار رسم سرجمع امامت همۀ اوصیا است:
در تو خدای هستی جلوه كرد
و انسان خسته خود را دریافت
مرا، مرا كه منظر طلوع رویشی بودم
در سرزمین عشقت نشاندی
دل خستۀ من،
در باغ دستهای تو رویید
از ابر كلام تو نوشید
از خورشید نگاه تو بالید
جانا ز فراق تو این محنت جان تا كی
دل در غم عشق تو رسوای جهان تا كی
چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو
در كوی وصال تو دل بر سر جان تا كی
و قلب عاشقم آرام میلرزید
در كف دست و دل گذاشتهام
و پیشكش میكنم به بانوی درخشش سبز
كه عزم همنگری تا همدلی تا همپایی با خط معیار امامت گذاشت.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
🌐https://roshdcsrd.ac.ir/
➺@markaz_strategic_roshd
🟫 و فرصت سجادی تجربۀ زیست دینی:
۱. #قرآنْ کتاب حقیقت دین و تحقق دین و در کانون آن، کتاب تفسیر و تدبیر خوبیهاست. کتاب حقیقت معنای زندگی و الگوی تدبیر آن در متن تاریخیت انسانی است. برای این تفسیر و تدبیر نیز این کتاب کریم دو روش در خویش دارد: یکی روش تفسیر مفهومی با الگوی صد و چهارده سورهای نظام ترتیبی خود و دیگری روش سامانگیری تنزیلی بهتناسب رخدادهای عینی سبب نزولی و تاریخی در رویکرد آیندهنگاری راهبردی.
#نظام_تنزیل قرآن کریم امکان راهبری آفرینش تاریخیت انسانی رشدمدار و معنیبخش زندگی را به میان آورد و رسم رفتار برنامهای را با قابلیتی دمبهدم تازهشونده با ماهیتی تجددی پیشرو گذاشت. مخاطبْ همۀ تاریخ بشر است و اولین نمونۀ میدانی آنْ بیست و سه سال عصر بعثت است؛
۲. بسط عینی پیشنهاد این الگوی آیندهنگار راهبردیْ در خط تاریخیت امامت انبیایی و اوصیایی در تاریخ بشر رخ نموده است که نگرش فلسفی آن یعنی یک فلسفۀ معین برای همۀ تاریخ در قرآن کریم آمده است. در این نگرش قرآنی، خوب بودنْ معناداری زندگی و رویش، هم میدان رخداد تاریخی خویش را نشان میدهد و هم اینکه این تاریخْ فلسفه دارد، فلسفهای که با فلسفۀ خلقت انسان نسبت دارد و اینگونه فلسفۀ انسان و فلسفۀ تاریخ با فلسفۀ دین نسبت میگیرد. انسانْ آفریدگار زندگی، انسان دارای یک الگوی معنیدار برای زندگی و آفریدگار تاریخیت خویش است و اینگونه میبینیم که این فلسفۀ انسان و فلسفۀ تاریخ با #فلسفۀ_دین بازمعنی میشود؛ یعنی تاریخیت انسان به حکایت جنس معنیبخشی زندگی تعریف میشود؛
۳. رخداد #امامت اوصیایی در خط تجربۀ امامت انبیایی شکل گرفته است. تاریخیت شامل انواع امکانهای خوب بودن و بد بودن با این خط معیار است و امکان عینیتبخشی خوب بودن را در تاریخ بشر نشان میدهد تا به اینگونه تاریخیت ناگزیر بشر یک میدان تداوم هموارۀ انسانی بگیرد و این تداوم تا وقت قیامت بشر همواره برپاست. #فلسفۀ_غیبت امام زمان (عج) در وجه کانونی این تداوم تاریخی معلوم میشود. در متن تاریخ هموارۀ بشر، از بدو خلقت و فلسفۀ خلافتگیری او تا همواره تاریخ یک خط امامت معیار حاضر بوده است و هست. بدینسان نظریهای در تاریخ برای پیوست به برآیند رخداد تغییر و تحول بشری به پدیدۀ تمدن الهیاتی شکل میگیرد؛
🔸 پیشتر نیز آموختیم:
۴. اوج این تاریخیت برای در چشم آمدن و به منظر تحلیل نشستنْ فرصت تاریخی عصر حسینی است و در خط #امامت_معیار، با امامت علی مرتضی به میدان میآید تا الگوی جامع معنیداری زندگی در متن عینیت زمان و زمانۀ پیشرو باشد. این مهم در عصر امام حسن با انبوه چراییها و چگونگیها همراه میشود و با دورۀ امام حسین، بالغترین پاسخ زیستمانی، اجتماعی، تاریخی و تمدنی خویش را میگیرد. ابوالفضلالعباس نمونۀ مخاطب معیار این تجربۀ بلند است، همانطور که زینب کبری نیز نمونۀ مخاطب معیار این تجربۀ بالغ است. این دو نمونۀ مخاطبْ در میدان سناریوی تعریفشدۀ امام حسین (ع) فاعلان آن عینیت بیمانند تاریخی حسینی میشوند؛
۵. و #سجاد_عاشورایی با نقش راهبردی تبیین و نشانگری این اوج تاریخْ مضمون عمیق آن را با نشانگری #جستوجوی_خوبی نشان میدهد. این آموزگار آموخت که مضمون آن چراییها و چگونگیها و این عینیت عاشوراییْ جستوجوی خوبی است. نیایش سجادی نشانۀ جستوجوی خوبی با الگوی نیازها و فرانیازهای این چنین سالکان معیاری است که عمق معنایی تجربۀ عاشورایی را با زندگی خویش نشان میدهد؛
۶. بر منوال و روش زیستی آن مخاطبان معیار، #جنس_جستوجوی_سجادی خود را آشکار میکند، جستوجویی که میتواند تاریخیت بیافریند و برای هر فاعل لایق این خطابْ عمرآفرین باشد، با بیست و پنج سال عمر علیاکبر و با سی و چهار سال عمر ابوالفضلالعباس و با پنجاه و شش سال عمر زینب کبری یا پنج سال عمر باقر آل محمد؛
۷. با سنت نیایشی سجاد آلمحمد (ص)، ترجمان خط جستوجوی وجودی انسان رویآورنده به خدا و دین قرآنی با «اهدنا الصراط المستقیم» با نمونۀ رخداده در تاریخیت عینی عاشورایی حاضر و پیشرو است.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
⚜ حوزۀ #فکر_دینی در میدان #سیاستگذاری و #نظام_حکمرانی کشور
در تحلیلی فرادینی، #اتفاق_ویژۀ_جهان_جدیدْ رخداد خودآگاه فراوری مسئلۀ «تغییر و تحول» به مسئلۀ «فکر ترقی و اندیشۀ پیشرفت»، آنگاه به مسئلۀ «تجدد» و اینک به مسئلۀ «توسعه» است. این معادله فراوری روشمندی در ذیل نظریۀ «دانش ـ قدرت» یافته است. اینک فرهنگ در معادلۀ مبانی تا غایت این معادله جریان دارد. فرایند یادشده با جریان سازوکاری در ذیل نظریۀ مزبور بهنوبۀخود در پیوست با معادلۀ «پارادایم تا واقعیت تا گفتمان» ماتریس منطق حضور در جهان جدید را پیشرو میگذارد و مضمون عینی #فرانظریۀ_پیشرفت در جهان جدید دیده میشود. دین قرآنی، دین انبیایی و قرائت بلند اوصیایی آن و در این راستا، فکر دینیْ بر مدار این استناد برای حضور در جهان جدید و بنیانگذاری تجدد و توسعۀ درونزا ناگزیر جریان در این ماتریس است.
ضلع معادلۀ #دانش ـ #قدرت در پیوست یادشده با معادلۀ پارادایم تا واقعیت و در خط فراوری اندیشۀ دینشناخت پیشرفت یا فقه نظام دین، چگونه میتواند در عرصۀ نظام حکمرانی در متن مدنیت معاصری ـ پس ظهور جمهوری اسلامی ـ و درضمن این نظام، در عرصۀ سیاستگذاری توسعهای وارد شود؟
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
🌐https://roshdcsrd.ac.ir/
➺@markaz_strategic_roshd