💠 تأملی بر نظر استاد احمد #آکوچکیان دربارۀ #پژوهش_اجتهادی_و_تفسیری
🔸 #تفسیر_قرآن کریم در آستانۀ #مدرنیته و #تجدد درونزای جهان اسلامی ـ ایرانی است.
🔸 براساس شواهد موجود از مکاتب و متون تفسیری، اطلاعاتی که ما از جریان تاریخی #فهم_قرآن کریم داریم چیزی جز تفسیرهای متعدد و مختلف از کلام الهی نیست که در واقع بر مبنای قواعد رایج در عرف و نظم خطی و طولی حاکم بر متون بشری بروز یافتهاند. تمرکز صرف بر این امر از یکسو مخاطب قرآن را از واقعیت متن و #نظم_فراخطی، #حلقوی، #ساختاری، #سازوکاری و #نظاموارۀ آن دور ساخته است و از سوی دیگر سبب پیدایش توجیهات نامناسب و وجوه بعیدی در ربطدهی و پیوند آیهها و سورهها با یکدیگر شده است.
🔹 بیشک مقصود ما نفی مطلق #نظم_خطی قرآن نیست، بلکه توجه به ساختار متن و نظم قرآن است. این مهم بهجهت شبکهای و فراخطی و سازوکاری بودن، هم مبانی #تفسیر_موضوعی، وحدت موضوعی و بنایی قرآن را تحکیم میبخشد و هم نگرش نوینی در #فهم_و_تفسیر قرآن القا میکند.
🔹 رهیافت این نگرش نوین، ازجمله اثبات توقیفی بودن ترتیب موجود، انسجام درونی متن بهمثابۀ وجه معقول و جامع اعجاز قرآن، همپوشانی نشانهها و دلالتهای آیات با یکدیگر، کشف نظریۀ قرآنی در موضوعی خاص، عینیتبخشی به منطق شهادت و تنطیق آیات و کاربرد مطالعات معناشناختی و زبانشناختی متن در شناسایی ظرفیتهای متن قرآنی و از همه مهمتر، زمینۀ ظهور «#الگوی_تفسیر #دینشناخت_پیشرفت و #پیشرفتشناخت_دین» از قرآن کریم و به تعبیری دیگر، «#الگوی درونزای #سازوکاری تفسیر قرآنی کریم ناظر به تفسیر و تدبیر جهان انسانیْ با سازِوکار درونزای پیشرفت فراگیر پایدار» با توجه به موقعیت و شرایط جهان معاصر خواهد بود.
🔸 کاملترین شکل این ساخت فراخطی، #الگوی_سازوکاری_تفسیر در برآیند سه نظام #ترتیبی، #تنزیلی و #موضوعی قرآن کریم است.
🔸 #نظریۀ «#تفسیر_سازوکاری» راهبرد و رویکردی از تفسیر است که با لحاظ نظر به حیث #سازوکاری (#فرایند_روشمند) تغییر و تحول و بهطور مشخص #پیشرفت (#رشد ـ #توسعه)، #الگوی_تفسیری قرآن کریم را، بر مدار سامان سازوکاری دو اصل پیوستاری «#تبیین» و «#تدبیر» تغییر و تحول مزبور، در دادوستد مستمر پارادایم تا واقعیت و واقعیت تا پارادایم از گام #تبیین_حقیقت_دین به گام #تدبیر_تحقق_دین در سطوح #تفسیر_استنباطی تا #استنتاجی تا #کاربستی و تا #گفتمانی پیوند میزند تا بتوان در برآیند دو #نظام_ترتیبی (#مفهومی) و #تنزیلیِ (#برنامهای ـ #کاربردی) قرآن کریم، با رویکردی #موضوعی، رهسپار انسان رشدیافته، جامعۀ توسعهیافته و مدنیت تمدنآفرین شد.
➺@markaz_strategic_roshd
💠 تأملی بر نظر استاد احمد #آکوچکیان دربارۀ #علوم_انسانی
🟨 #علوم_انسانی در ایران، همپای سدۀ دوم ظهور مدرنیتۀ نیمبند ایرانی، در دهۀ هشتم یا نهم عمر خویش است و نزدیک دو دهه نیز از ظهور قرائت دینشناخت (اسلامی) آن میگذرد و دوران پرفرازونشیبی را در چند دهۀ اخیر در دو ساحت برجستۀ «مباحثات #پارادایمی_علوم_انسانی_محض و نیز علوم_انسانی_دینشناختِ در حال ظهور» و «کارکرد هر این دو عرصۀ دانشی» داشته است. اینک با لحاظ تجربۀ وضعیت کاربردی و کارکردی علوم انسانی و اجتماعی میتوان دربارۀ نوع تجربۀ کاربرد و کارکرد علوم انسانی و اجتماعی دینشناخت جستوجو نمود. جامعۀ ایران از علوم انسانی برای چه منظورها و کارکردهایی استفادۀ واقعی و عملی کرده است و در این راستا، چه کاربردی و بهطور خاص اقتدار توسعهای میتوان برای قرائت دینشناخت این علوم دانست؟
🟨 فصلی از #پژوهش_علوم_انسانی در مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) بر آن است تا از طریق بررسی و تحلیل گفتمان علوم انسانی در ایران معاصر به پرسش از چیستی و چرایی کاربردیسازی علوم انسانی دینشناخت بپردازد و از طریق این تحلیل، به فلسفۀ وجودیِ بهرهمندی، بهرهوری و سودمند بودن این علم در ایران امروز نظری انتقادی بیفکند. #علوم_انسانی بهعنوان یک مجموعۀ خاص هنوز شکل نگرفته است. این علوم هنوز نظامی بنا نکرده است که در آن حقایق منفرد بتوانند طبق نسبت وابستگی به حقایق دیگرْ تجربه، ترتیب و انسجام یابند.
🟩 # علوم_انسانیْ فصل بنیانپرداز هویت هر ملت است و ماهیت و کارکرد این علومْ در حقیقت ماهیت و سطح اقتدار توسعهای آن ملت را نشان میدهد. دانشیْ بنیان توسعۀ فراگیر پایدار است که بتواند فراورندۀ اقتدار درونزای توسعهای (پیشرفت برنامهای) باشد. «#اقتدار_توسعهای» کارکردداری حوزههای گوناگون ادراکات وجدانی، حقیقی و اعتباری بهحسب ظرفیت معرفتشناخت خویش در راهبری فرایند رشد ـ توسعه است. «#رشد» جریان جهتدار پدیدار انسانی رو به امر نامتناهی غایی و «#توسعه» جریان برنامهای مکتب رشد برگزیده است. خودتکاپویی توسعهای ملت ـ دولت ایران، وامدار خودتکاپویی توسعهای و کارآمدی و بهرهوری اندیشه و دانش مبنای این نظام است. بهویژه هنگامی که دریابیم ورود #دین به عرصۀ عینیت توسعهای و آیندهنگاری «وامدار دانش کارکردیِ رشد و علم تجربهپذیر در مدیریت راهبردی» است و این نیاز، هم از وجه نظر منطق عینیتیابی برنامهای و هم از منظر تدبیر توسعهای نظام معاصری جمهوری اسلامی ایرانْ «دین خدا»ست. از این رهگذر، سطوح پنجگانۀ مسئلۀ #علم_دینی و به طور خاص #علوم_انسانی_دینشناخت و پیجویی امکان و در صورت پذیرش آن، ضرورت و بر فرض ضرورت و امکان آن، الگوی اصول و شاخصههای آن و در تدبیر فرایند تحقق آن، نقشۀ جامع تولید اینگونه علم و علومی، زیرساز معرفتشناخت آن خواهانی اقتدار توسعهای است.
🟨 از سوی دیگر #توسعۀ_دانشبنیان وامدار پردازش دانشِ بنیان پیشرفت (رشد ـ توسعه) است. ازهمینروی #دانشِ_بنیان_پیشرفتْ مضمون ناگزیر فراوری دانش مبنای هر بوماقلیمی چونان مدنیت معاصر ایرانی و نظام جمهوری اسلامی ایران است.
🟨 رویکرد غالب در تحلیل #علوم_انسانی در ایران امروز ما این بوده است و هست که این علومْ سودمند، کارآمد و کاربردی نیستند. این رویکرد از سوی برخی اهلنظر با دفاع از ماهیت گفتمانی علوم انسانی محض پذیرفته نیست، درحالیکه با گذشت چند دهه از عصر انقلاب اسلامیْ ـ در حوزۀ علم دینی و علوم انسانی قابلبرآمدن از آن ـ تنها بهمثابۀ ابزاری برای کرسینشینی قدرت تعریف شده و پاسخی درخور نیافته است. رأی برگزیدۀ این مرکز تحقیقاتی آن است که #فراوری_اقتدار_توسعهای (و نه ابزار تصدیگری قدرت) علم یا #ایدۀ_کاربردیسازی_علوم و ازجمله #علوم_دروندینی و #علوم_انسانیْ در متن فرایند تحقق پیشرفت جامعنگر و به این قرار سازوکار روششناخت آن ممکن میشود. #پیشرفت در نتیجۀ کارکرد سازوکارهای مستمر و بالنده اتفاق میافتد. بدینسان ساحت و معیار داوری در تحلیل مسئله مهیاست.
➺@markaz_strategic_roshd