شهر، مدنیت _ تمدن و نظامسازی اسلامی آری یا خیر؟
آیتالله فاضل لنکرانی:
🔺#فقه معماری و #فقه شهرسازی داریم همانطور که فقه پزشکی و فقه اقتصاد داریم، اما #معماری اسلامی و #شهر اسلامی همانند طب اسلامی و اقتصاد اسلامی حرف غلطی است!
▫️ به نظر منِ طلبه، فقیه نمیتواند ملتزم به این معنا شود #شهر اسلامی به این معناست که اسلام بگوید خیابان کجا باشد، خانه کجا باشد، بیمارستان کجا باشد، پُل زده بشود یا نه؟ کجای متون فقهی داریم که باید پل بزنیم یا نه؟ این امری است که انسان با نگاه عقلایی به آن میرسد و باید اهلفن بگویند. اسلام متصدی این جزئیات نیست.
بله میتوان گفت مسجد که یک پایگاه دینی است اسلام میگوید باید در مرکز شهر و جایی باشد که دسترسی مردم به آن آسان باشد؛ این حرف خوبی است یا اسلام سفارش کند که مساجد بهصورت ساده ساخته شوند چیزی که متأسفانه به آن توجه نمیشود!
🔹 فرض کنید جمعیت شهر یک میلیون است، این جمعیت چه تعداد مسجد میخواهد و چه کسی باید حساب کند؟ این را اسلام مطرح نمیکند، اسلام راجع به ساخت مسجد اینقدر حرفش وسیع است که برای ترغیب به آن میگوید اگر میتوانید بهاندازۀ لانۀ گنجشک هم درست کنید.
▫️از من زیاد پرسیدهاند که طب اسلامی داریم یا نه؟ جواب من این است که ما طب اسلامی نداریم، بلکه یک دستورات کلی برای حفظ سلامت جسم و روح داریم.
🔹من حدود ۲۰ سال پیش گفتم اسلام با آپارتمانسازی مخالف است. در متون دینی ما آپارتمانسازی مذموم و مرجوح است؛ لذا در مواردی باید باشد که ضرورت اقتضا کند.
_برگرفته از کانال «راهبری فرهنگ»
🔴حجتالاسلاموالمسلمین احمد آکوچکیان در نگرشی انتقادی به نظر جناب فاضل نوشت:
1️⃣ #معماری _ اسلامی یا غیر اسلامی _ یک نمونه عرصۀ دانشی _ اقدامی است و برای مثال پاسخگوی این پرسش است که آیا دین قرآنی، اوصیایی و عقلانی در این عرصۀ دانشی _ اقدامی نظر خودویژهای دارد یا خیر؟ و بهطور کل در بنیان با یک پرسش پارادایمی روبهرو است. جناب فاضل و جنس هماندیشان ایشان باید از ماهیت معرفتشناخت و بهطور عام پارادایمی این میدان، مثل معماری، آغاز کنند که در اساس نظام اندیشگانی خویش به آن عنایت چندانی ندارند؛
2️⃣ جناب فاضل در فرازی از سخن خویش آوردهاند:«به نظر منِ طلبه، فقیه نمیتواند ملتزم به این معنا شود. شهر اسلامی به این معناست که اسلام بگوید خیابان کجا باشد، خانه کجا باشد، بیمارستان کجا باشد، پُل زده بشود یا نه؟ کجای متون فقهی داریم که باید پل بزنیم یا نه؟ این امری است که انسان با نگاه عقلایی به آن میرسد و باید اهلفن بگویند. اسلام متصدی این جزئیات نیست. بله میتوان گفت مسجد که یک پایگاه دینی است اسلام میگوید باید در مرکز شهر و جایی باشد که دسترسی مردم به آن آسان باشد؛ این حرف خوبی است یا اسلام سفارش کند که مساجد بهصورت ساده ساخته شود، چیزی که متأسفانه به آن توجه نمیشود!» دربارۀ این سخن جناب فاضل باید گفت: "#فقه حکم" یکی از میدانها و عرصههای دانشی دین الهی است و #نظام جامع اندیشۀ دینی یا «#فقه دین» از فلسفه و کلام در مبانی نظری تا گام تدبیر برنامهای را مستند به سطوح دانشی تا نظریهای درضمن یک #الگوی معین #پیشرفت و #توسعه، به گونهای درونزا در خویش دارد. یک نظام اسلامی عامل تدبیر فراگیر #پیشرفت در نمونۀ #شهر از #مبانی پارادایمی مزبور تا #نظریه تا #مدلهای مفهومی و معارفی تا #مدلهای عملیاتی تا #گفتمانی را برای رهسپاری به تدبیر دینشناخت عینیتی در افق یک #شهر اسلامی را بهناگزیر در خود دارد. نمونۀ این مدلسازی عملیاتی در #فقه جامع نظریۀ پیشنهادی اینجانب، نظر عملی ایشان به مخالفت اسلام با آپارتمانسازی است؛
3️⃣ کاستی برجستۀ نظری سخن و نظر جناب فاضل در این است که همۀ «دین الهی» را به #فقه حکم ارجاع میدهند و فرض قابلنقد ولایتمندی آن را مدنظر ندارند! که البته بلی آن بخش اقدامیسازی مربوط به فقه و فقیه حکم نیست و بر عهدۀ گام کارشناسی و عرصۀ دانشی تدبیر است.
ولایتمندی دین و #فقه دین _ فراتر از #فقه حکم _ دربردارندۀ جریان یادشدۀ #پارادایم علم دین تا #نظام جامع علم دین تا #نظریۀ دینشناخت پیشرفت دانشبنیان تا #مدلسازی مفهومی تا #مدلسازی گفتمانی _ عملیاتی و به تعبیری، از #نظامشناسی دین تا #نظامسازی دینشناخت توسعهای است. در این نظام جامع، بهناگزیر از #شهر و حکمرانی و حکمروایی اسلامی باید سخن گفت. آن هم فراتر از گویش #فقه احکامی صرف!؛
4️⃣ اگر از دین رشد ـ توسعۀ همواره زنده تا تدین در متن هر تاریخیتی از جملۀ دورۀ معاصر سخن میرود، نمیتوان از تدبیر راهبردی و آیندهنگار راهبردی در عرصههای اقتصاد و سیاست و اجتماع و مدنیت و #شهر و فرهنگ سخن نگفت.
برای اطلاع از اخبار دانشی به سایت زیر مراجعه کنید:
🌐 https://roshdcsrd.ac.ir/
➺@markaz_strategic_roshd
آشنایی با #مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)
🔺ادامۀ آشنایی با #مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) از زبان احمد #آکوچکیان:
🔶جامعۀ امروز ایرانی در گام گسیختگی از جهان ممکن ایرانی، در پیوست ترکیبی ملت ـ دولت، با منظومهای از مسئلههای نظامواره درگیر است که بیپاسخی به آنها به معنای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی و در پس آن، زوال امکان حضور #دین در جهان جدید است (که فرصت آن با امکان حضور جهان ایرانی از سوی امام صادق انقلاب اسلامی و نخبگان صادق اندیشهای آغازین انقلاب اسلامی نوید داده شد).
🔷#مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) نهادی است که کوشای دانشبنیانسازی پاسخ روشمند به منظومۀ مسائل دمبهدم تازهشونده در سامان نوبهنوی پیشرو است. این مسائل در سیر تطور تاریخیت کشورْ دمبهدم تازهبهتازه میشوند و به این قرار فراخوان نهادهای پژوهش ملی برای بازخوانی مستمر کوشایی خویش در پاسخدهی به این مسائل هستند. در نگاه تحلیلی مرکز، مسائل امروز ما در این مرحله از گذارشناسی اینگونهاند و گامبهگام بازتحلیل میشوند.
بحرانهای اجتماعی دوسدۀ اخیر جامعۀ ناهموار ایرانی، به میان آمدن امکان #زیست دینی در دنیای معاصری، ظهور ایدۀ سیاست حاکمیتیِ نوپدید #ولایت فقه و #فقیه حکم و قرار گرفتن #پیشرفت و در واقع #توسعه در دستور کار سیاسی و هژمونیک و اینک و بهتدریج، بازیابی اهمیت انسان در توسعه و اجتماعیسازی مفهوم #توسعه و ظهور ارادۀ #توسعه بهمثابۀ دستور کار جمعی و انسانی، اجزای تحولات تاریخی جهان معاصر ایرانی هستند و شیفتگان اسلام قرآنی ـ اوصیایی و ایرانْ سودای حضور اندیشهای راهبرنده در این جهان را دارند.
🔶ازآنروی که همچنان نهادهای پژوهش ملی و اندیشمندان ما خودآگاه بنیانافکنی یک نظام #اندیشۀ مبتنی بر بنیان #فلسفۀ دینی و در راستای آن، #پارادایمپژوهی اندیشه، #دانش و #نظریۀ پیشرفت، در نگرش به دورۀ گذار #تمدنی جهان اسلامی ـ ایرانی با رویکرد #آیندهنگار راهبردی نبودهاند بیشترین فرصت یکدهۀ گذشتۀ مرکزْ مصروف به کشف این بنیان #فلسفۀ دینی، #پارادایمی و #نظریهای برای #سند راهبردی و نظام برنامۀ خویش بوده است.
🔷دو دهۀ اخیر فرصتی شد تا با بازخوانی سدۀ معاصری جهان ایرانیْ معادلۀ مرکزی «دین ـ ایران و پیشرفت» جامعترین مسئلۀ #فلسفۀ دینی جهان معاصر اسلامی ـ ایرانی دیده شود. این مسئلۀ مرکزی بهتدریج سر زده است و امروز مضمون حکمتبنیانی آن ضرورت گرفته است. اتفاق مرکزی آن شد که مثلث «#پیشرفت، #تجدد و #توسعه»، «#زمان معاصری» و «#نظام اندیشگانی»، در میدان زیستمان، اجتماع و تمدن، سامانی روششناخت گیرند و در گذار از دورۀ پساطباطباییها، پساشریعتیها، پساصفاییها، پساکدیورها، پسارنانیها، پساعبدالکریمیها و پساملکیانها تا پسامطهریها و حتی پساصدرها، به رخداد پیشاهنگ در این #الگوی اندیشهای ـ نظریهای و آیندهنگار راهبری شوند. بدینگونه در این فراوری، #دین رشد ـ توسعهای در افق امکان انسان، امت و تمدن الهیاتی جهان ایرانی از آن بنیان حِکمی تا تفسیر هدی ـ رشد، سر به عرصههای بایستهای مانند پارادایم اجتهادی و تفسیر سازوکاری باز میکند و از این مجرا، نمونۀ #فلسفۀ قرآنی فقه سر میزند و از مجرای مطالعۀ وضعیت موجودی در گذار توسعهای، ویرایش تازهای از فقه نظام را نشان میدهد که دانش مبنای #الگوی راهبری تحول میشود و بدینروی یک روششناسی کاربردی متولد میشود.
🔶اندیشمندانی مانند شریعتی، مطهری، صدر، صفایی، ابوزید، آرکون، جابری، عبدالکریمی، رنانی، سروش، ملکیان، کدیور و خسروپناه، نمونه اتفاقات نقطهای دورۀ جهان معاصری ایرانی ـ اسلامی هستند که هنوز ترکیب آنان بهمثابۀ یک «#روش» برای فراوری اندیشۀ مبنای مدیریت جهان معاصری اتفاق نیفتاده است. #نظام اندیشهای مرکز عزم عبور از این اتفاقات نقطهای را دارد تا به منظری #فلسفۀ دینی، #پارادایمی و #نظریهای و آنگاه #راهبردی، #آیندهنگار و #گفتمانی در راستای خط آیندۀ رشد انسانی و توسعۀ ملی در خط #اجتهاد تفسیری پیشرفتشناخت دست یابد.
➺@markaz_strategic_roshd
💠 تأملی بر نظر استاد احمد #آکوچکیان دربارۀ #پژوهش_اجتهادی_و_تفسیری
🔸 #تفسیر_قرآن کریم در آستانۀ #مدرنیته و #تجدد درونزای جهان اسلامی ـ ایرانی است.
🔸 براساس شواهد موجود از مکاتب و متون تفسیری، اطلاعاتی که ما از جریان تاریخی #فهم_قرآن کریم داریم چیزی جز تفسیرهای متعدد و مختلف از کلام الهی نیست که در واقع بر مبنای قواعد رایج در عرف و نظم خطی و طولی حاکم بر متون بشری بروز یافتهاند. تمرکز صرف بر این امر از یکسو مخاطب قرآن را از واقعیت متن و #نظم_فراخطی، #حلقوی، #ساختاری، #سازوکاری و #نظاموارۀ آن دور ساخته است و از سوی دیگر سبب پیدایش توجیهات نامناسب و وجوه بعیدی در ربطدهی و پیوند آیهها و سورهها با یکدیگر شده است.
🔹 بیشک مقصود ما نفی مطلق #نظم_خطی قرآن نیست، بلکه توجه به ساختار متن و نظم قرآن است. این مهم بهجهت شبکهای و فراخطی و سازوکاری بودن، هم مبانی #تفسیر_موضوعی، وحدت موضوعی و بنایی قرآن را تحکیم میبخشد و هم نگرش نوینی در #فهم_و_تفسیر قرآن القا میکند.
🔹 رهیافت این نگرش نوین، ازجمله اثبات توقیفی بودن ترتیب موجود، انسجام درونی متن بهمثابۀ وجه معقول و جامع اعجاز قرآن، همپوشانی نشانهها و دلالتهای آیات با یکدیگر، کشف نظریۀ قرآنی در موضوعی خاص، عینیتبخشی به منطق شهادت و تنطیق آیات و کاربرد مطالعات معناشناختی و زبانشناختی متن در شناسایی ظرفیتهای متن قرآنی و از همه مهمتر، زمینۀ ظهور «#الگوی_تفسیر #دینشناخت_پیشرفت و #پیشرفتشناخت_دین» از قرآن کریم و به تعبیری دیگر، «#الگوی درونزای #سازوکاری تفسیر قرآنی کریم ناظر به تفسیر و تدبیر جهان انسانیْ با سازِوکار درونزای پیشرفت فراگیر پایدار» با توجه به موقعیت و شرایط جهان معاصر خواهد بود.
🔸 کاملترین شکل این ساخت فراخطی، #الگوی_سازوکاری_تفسیر در برآیند سه نظام #ترتیبی، #تنزیلی و #موضوعی قرآن کریم است.
🔸 #نظریۀ «#تفسیر_سازوکاری» راهبرد و رویکردی از تفسیر است که با لحاظ نظر به حیث #سازوکاری (#فرایند_روشمند) تغییر و تحول و بهطور مشخص #پیشرفت (#رشد ـ #توسعه)، #الگوی_تفسیری قرآن کریم را، بر مدار سامان سازوکاری دو اصل پیوستاری «#تبیین» و «#تدبیر» تغییر و تحول مزبور، در دادوستد مستمر پارادایم تا واقعیت و واقعیت تا پارادایم از گام #تبیین_حقیقت_دین به گام #تدبیر_تحقق_دین در سطوح #تفسیر_استنباطی تا #استنتاجی تا #کاربستی و تا #گفتمانی پیوند میزند تا بتوان در برآیند دو #نظام_ترتیبی (#مفهومی) و #تنزیلیِ (#برنامهای ـ #کاربردی) قرآن کریم، با رویکردی #موضوعی، رهسپار انسان رشدیافته، جامعۀ توسعهیافته و مدنیت تمدنآفرین شد.
➺@markaz_strategic_roshd