eitaa logo
مرکز تفقه علوم اسلامی
266 دنبال‌کننده
133 عکس
37 ویدیو
27 فایل
‏«مرکز تفقه علوم اسلامی و الگوهای حکمرانی» به فهم عمیق و فقیهانه وحی و امتداد آن در علوم، نظامات اجتماعی و الگوهای حکمرانی می پردازد. #مرکزتفقه‌علوم‌اسلامی‌والگوهای‌حکمرانی ارتباط با مدیر: @yahyaab
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درس خارج اصول استاد سید احمد مددی،1400/8/18 نسبت بین ادله در فضای قانونی/ اصل بودن «ولایت» در قانون در شریعت اسلامی
🔶تغییر مبنا در جهت ثابت 🔸مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره) جهت، خداپرستي ثابت است و تغییر نمی کند اما مقیاس خداپرستی و تعبد ارتقاء پیدا می کند. در اینجا لازم است که مبنا عوض ‌شود، نه مثل مبنا عوض‌كردن كفار كه اين نظريه برود نظريه ديگري بيايد، آن‌ها ثبات و قرار ندارند؛ «وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ» . تئوريسين‌هاي آنها مجبور هستند دائماً به نحو انفعالي نسبت به ولایت تاریخی، نظرات را عوض كنند. برای آن‌ها تكامل تاریخی ممتنع است. در سطح اجتماعي مي‌توانند دست و پایي بزنند؛ ولي در سطح تاريخي نمي‌توانند قدم بگذارند. ابليس ممتنع است كه بتواند آييني را بياورد كه كمال بشري را ولو دركفر جلو ببرد. بلکه به نحو انفعالي مي‌تواند روبروي مراحل تاريخي شما دست و پا بزند. تغيير «مبنا» به این معنا است كه ظرفيت كارآمدي شما در راه بندگي خدا - كه حجيت و استنادش نسبت به وحي موضوعيت دارد- ارتقاء یابد. قبلا محدوده و ظرفیت کمی داشت، الان گسترش پیدا می کند. عقل شما مجبور است واسطه قرار بگيرد براي استنباط از شرع و وحی. وحي كه مخصوص نبي اكرم (ص) است، سنخ علم ايشان از قبيل سنخ علم بشري نيست؛ خطاپذير نيست و در آن نقص و كمال بشري راه ندارد. اما از آن، پايين تر بیاییم، از شیخ مفيد تا شيخ انصاري، همگی با ادراكات بشري كار مي‌كنند كه در آن‌ها نقص و كمال و خطا امكان پذير است. در ادراكات بشري حتماً عقل واسطه فهم از كتاب وسنت مي‌شود و نمي‌توانيد عقل را حذف كنيد. این رابطه عقلي حتماً «مبنا» مي‌خواهد. از طریق آن مبنا خدا را مي‌پرستد و در طریق پرستش موضوعيت دارد. در آن مبنا متعبد به ما انزل الله و دستورات و فرامين وحي است ولي مقياس آن مبنا و دايره كارآمدي اش محدود است. حال اگر بخواهد سعه پيدا كند، حتماً مجبور است كه مبنا تكامل پيدا كند، مقياس هم تكامل پيدا مي‌كند، هرچند احكام فردي آن فرق نكند. بنابراين با تغيير در مبنا در جهت واحد‏، ارتقاء جهت پيدا مي‌شود. با تغيير مبنا، منطق استناد ارتقاء پیدا می کند، در این¬صورت دامنه وسیع تری از احكام را می توانید به حجيت برسانيد. اميدواريم مصلحت اسلام براي مسلمين هم مثل احكام شك در ركعات، قابليت استنادش به كلمات وحي واضح و روشن شود. در این¬صورت مي‌توان گفت: هشتاد درصد اختلافات بين حوزه و حكومت موضوعاً از بين مي‌رود. اگر معادلات درست شود كارشناسي مي‌شود ابزار شما. 📚مبادی اصول فقه احکام حکومتی 🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶تقسیم حکم به قانونی و ولایتی 🔹آیت الله سیدعلی سیستانی انقسام الحكم الصادر إلى قسمين: أ- حكم قانوني. ب- حكم ولايتي، و هذا من اسباب اختلاف الاحاديث لاختلاف نوع الحكم الصادر، و هناك نبحث عن الفارق بين الحكمين و عن وجودهما في‏ أحاديثنا و عن حدود الحكم الولايتي مع بيان حدود ولاية الفقيه و انقسامها للولاية العامة و الولاية في الامور العامة. 📚 الرافد في علم الأصول، ص: 27 🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
پرسش و پاسخ فقه سیاسی - استاد میرباقری.mp3
12.15M
پرسش و پاسخ فقه سیاسی با استاد میرباقری: مبانی معرفت شناسی (نقدی بر دیدگاه آیت الله جوادی) / نسبت عقل و وحی / چگونگی متعبد شدن عقلانیت / نسبت اراده و معرفت / دین شناسی / چگونگی جریان دین در عرصه سیاست و حکومت / منطق فهم دین
🔶محدث حادثه بودن و ضرورت غلبه بر کفار 🔸مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره) اين نكته ظريفي است كه بايد دقت شود؛ ما در غير جهاد می گوييم: اگر برخورد انفعالي صورت گیرد، دفاع از اسلام واقع نمی شود، بايد حتماً حضور فعال داشت و محدث حادثه بود. در فقه می گویند: در زمان غيبت، اگر بر بيضه اسلام هجوم واقع شد، دفاع بايِّ وسيلهٍ واجب است. ابتدائاً به نظر مي رسد در زمان غيبت، محدث حادث بودن و ابتكار عمل به دست‌گرفتن در مقياس جهاني، تکلیف نباشد. به اصطلاح، فقط بايد كلاه خودمان را بگیریم باد نبرد! اينكه بخواهيم دست روي كلاه ديگران هم بگذاريم، ديگران را هم سرپرستي كنيم، ما محدث حادثه باشيم و ديگران پاسخ گو به مسائل مستحدثه ما، اين تکلیف نيست! حالا اگر گفتيم در اين كه ساختارهاي بين المللي عوض مي شود، شكي نیست؛ چراکه صرف اينكه بشر قدرت احتمال دارد، تطرق احتمالات منتهي به تكامل مي شود، چه تكامل در شرارت يا تكامل در عبادت. اين تكامل حتماً منتهي مي‌شود به تغيير نظامات اجتماعي، چه اینکه محورش دنيا پرستي باشد يا خداپرستي. آیا محدث حادثه بودن در عرصه فرهنگي يا اقتصادي یا سیاسی را به كفار بسپاريم؟ سپس برویم قدرت دفاع پيدا كنيم؟ يا اينكه حركت ما مي‌شود پاسخ‌گويي به مسائل مستحدثه و قدرت دفاع هم از ما سلب مي شود؟ يا اينكه ما بايد محدث حادثه باشيم در موازنه برابر يا برتر؟ بنابراين وقتي كه جامعه جهاني تبديل به نظام واحد شده است، حاكميت اصلي بر جهت آن موضوعاً تعددپذير نيست؛ يا شما حاکم هستيد بر جهت تكامل جهان يا كفار بر جهت تكامل جهاني حاكم‌اند. در این صورت موضوع جهاد عوض مي شود. ما نمي گوييم برويم مناطق عالم را به ضرب اسلحه بگيريم! حاكميت قضايي عالم يك شوراي امنيتي دارد. اگر شما سياست‌گذاري شوراي امنيت را به دست نداشته باشيد، سياست گذاري اش به دست كفار واقع می شود. در این صورت بر مباني كفر، امنيت را تعريف مي‌كنند و حكم مي‌كنند و شما محكوم آن قضا هستيد. جهت تكاملي عالم وحدت دارد، شما در آن شريك هستيد و سهم شراكت شما اگر برتر نباشد، سهم حاكم، بر شما حكومت مي‌كند. بنابراین از منظر موضوع احکام حکومتی، احكامِ كل بايد برتري را براي اسلام حفظ كند. 📚مبادی اصول فقه احکام حکومتی 🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶 انحلالی بودن احکام فقه خرد و مجموعی بودن احکام فقه کلان 🔸 آیت الله محسن اراکی احكام فقه خرد در مقام امتثال، انحلالى‌اند؛ بدين معنى كه امتثال اوامر متعلق به افعال خُرد، هر يك، امتثال مستقلى دارد و عصيان يكى، مانع از امتثال ديگرى نيست؛ لذا در مقام امتثال و عصيان، مجزاى از يكديگرند؛ در صورتى‌كه اوامر متعلّق به افعال فقه كلان، معمولًا در مقام امتثال، مجزاى از يكديگر نيستند؛ بدين معنا كه مثلًا سيستم حكومتى واحد، قابل تبعيض در مقام امتثال نيست و نمى‌توان بخشى از سيستم حكومتى را پذيرفت و از پذيرش بخشى ديگر سر باز زد. تبعيض در اجراى سيستم حكومتى واحد يا تبعيض در اجراى سيستم اقتصادى واحد، به‌منزله عدم اجراى آن به‌طور مطلق و كلى است. به‌همين دليل است كه در قرآن كريم، تبعيض در ايمان و اجراى احكام كتاب، مصداق شرك و به‌منزله كفر به تمام كتاب به‌شمار آمده است. خداى متعال مى‌فرمايد: « وَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَفْرَحُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ مِنَ الْأَحْزابِ مَنْ يُنْكِرُ بَعْضَهُ قُلْ إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَ لا أُشْرِكَ بِهِ إِلَيْهِ أَدْعُوا وَ إِلَيْهِ مَآبِ‌ » آنان كه دانش كتاب را به آنان عطا كرده‌ايم از آنچه برتو فروفرستاده‌ايم خوشنودند، لكن برخى از احزاب بخشى از آن را انكار مى‌كنند. بگو: تنها مأموريت من اين است كه خدا را بپرستم و شريكى براى او نپذيرم و مردم را به سوى او فراخوانم كه بازگشت من به سوى اوست. ازاين‌رو، در اسلام هرگونه التقاط در مقام اجراى سيستم حكومتى يا نظام فرهنگى يا سيستم اقتصادى و همچنين ساير اجزاى فقه كلان، مردود و محكوم است. جريان التقاط عملى از ديدگاه اسلام، به تعبير قرآن كريم، مصداق حقيقى و تام و تمام كفر و خروج از دايره اسلام و ايمان است. در آيه ذيل، التقاط در عمل به اسلام به‌طور صريح، مصداق ارتداد و پيروى از شيطان دانسته شده و رفتارى منافقانه به‌شمار آمده است. خداى متعال مى‌فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى‌ أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى‌ لَهُمْ* ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ‌ » آنان كه به پشت برگشتند پس از آنكه راه هدايت براى آنان آشكار گشت، همانا شيطان آنان را فريب داده و بر آنان ديكته كرده است؛ زيرا آنان‌ به كسانى كه آنچه خدا فروفرستاده است را برنمى‌تافتند، گفتند در بخشى از آن امر از شما پيروى مى‌كنيم و خدا به پنهان‌كارى آنان آگاه است.» 🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶در خطر بودن کیان اسلام در صورت پذیرش قضا و حکمیت کفار 🔸مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره) يك فرع فقهی مورد تسالم اكابر فقه است و آن اين است كه اگر بِيضه اسلام به خطر افتاد، دفاع از آن واجب است بأي وسيلةٍ ممكنه، بدون اينكه مشروط به هيچ چيزي بشود، يعني مطلقه بودن وجوبش تمام است. گاهي حفظ بيضه اسلام گفته می شود، گاهي نظم مسلمين و بازار آن‌ها درست باشد و زندگي آن‌ها بچرخد. آن چيزي كه در رأس همه، هرج و مرج در آن واقع مي شود، حفظ عزت دين و نپذيرفتن ذلت اسلام در برابر كفر. اين بيضه اسلام يعني چه؟ بيضه اسلام را در قالب یک مثال به چند شكل مي توانيم تعريف كنيم؛ اول اینکه بگوييم: كفار بريزند يك مملكت را بگيرند، بيايند سر هر كوچه نیروی نظامي قرار دهند و بگويند: اگر كسي گفت: «لااله الا الله»، او را مي كُشيم. در این صورت بروز عقيده اسلامي در معرض خطر قرار گرفته است. فرض دیگر این است که حاکم شدن قضاي كفار بر مسلمين يعني در خطر افتادن بيضه اسلام. بيضه اسلام يعني يك منتجه‌اي واحد ـ كشور اسلامی سپس امت اسلامي ـ كه قضاي كفر بر آن ممتنع باشد. کفار می بایست بر مسلمان ها يد و سبیل نداشته باشند. در غیر این¬صورت در درون کشور، حوادث، موضع ها و مبتلابه ها، مبتلابه هايي می شود كه آن‌ها رقم مي زنند، در این صورت روز به روز كفر مسلط تر می شود و اسلام منزوي تر می گردد؛ چه يد فرهنگي باشد و چه يد اقتصادي. شما مي گوييد: شوراي سازمان ملل نمی بایست قطع نامه 598 بنويسد و از نظر بين المللي، بر ما قضاي حقوقي داشته باشد تا به تصميم گيري كفار محکوم شويم، بلكه بايد بالعكس باشد و یا حداقل در حد مساوي باشیم. اگر آنها حاکم شدند، بيضه اسلام در خطر است. خوف نسبت به اسلام را اینگونه تفسير می کنید: آن جايي كه مظهر وحدت قدرت مسلمين در برابر مظهر وحدت قدرت كفار ضعف داشته باشد، برتري نداشته باشد، نتواند از مصلحت اسلام دفاع كند. در این¬صورت ديگر دفاع از اسلام به دفاع در مرز خسروي یا مرز پاكستان معنا نمی شود. چه وقت اسلام در خطر است؟ وقتي که قدرت ما مساوي يا برتر نباشد. هرگاه در قدرت مساوي يا برتر نسبت به كفار نباشد، آن‌ها قدرت حاکمیت و حكميت پيدا مي-كنند و به نفع كفر نظر می دهند و بر اسلام سبیل پیدا می کنند. شما مي‌گوييد: مصلحت دفاع از بيضه اسلام با هيچ حكمي نمي تواند معارض باشد و هيچ حكمي نمي تواند با آن هم عرض شود. اگر كفر حاكم شود نمي خواهد چيزي از اسلام را باقي بگذارد. اين به صورت واحد ديدن كل است. 📚مبادی اصول فقه احکام حکومتی 🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶دقت و اعتدال امام خمینی(ره) 🔸حکایتی از مرحوم سید منیر الدین حسینی شیرازی(ره) مرحوم استاد سید منیرالدین حسینی(ره) مثل همه طلاب و مومنین شیفتگی خاصی به زیارت حضرت سیدالشهدا «علیه السلام» بویژه در شب های جمعه و حرکت از نجف به سوی کربلا داشتند از این رو، تصمیم می گیرند از حضرت امام برای استفاده از سهم امام در سفرهای هفتگی از نجف به به کربلا، اجازه بگیرند. اطمینان هم داشتندکه اجازه این کار را - که یک کار جزئی بود - خواهند داد. امام فرموده بودند: آیا مردم متوسط الحال، این تمکن را برای چنین سفری دارند؟ جواب داده می شود که خیر، تنها برای عده ای این امکان وجود دارد. امام می فرمایند: با این وصف اجازه ندارید سهم امام علیه السلام را در این مورد مصرف کنید. دنباله قضیه را استاد این طور تعریف می کنند: «خبر داشتم برای رفت و آمد بین شهرهای عراق چند نوع وسیله نقلیه وجود دارد، یک نوع سواری هایی بودندکه فاصله نجف تا کربلا را نیم دینار کرایه دریافت می کردند که با برگشت یک دینار می شد. نوع دیگر، اتوبوس های شرکت واحد بودند و نوع سوم اتوبوس های از رده خارجی بودند که با بدترین وضعیت حرکت می کردند و عرب های عشایر و بادیه نشین را جابجا می کردند. کرایه این اتوبوس ها حتی از اتوبوسهای شرکت واحد هم کمتر بود. خدمت امام عرض کردم: اگر اجازه دهید حتی حاضرم با همین اتوبوسهای کهنه و از رده خارج شده، که 15 فلس کرایه می گیرند، سفر کنم در آنجا هم چایی نخورم و بعد از زیارت با همین وسیله های ارزان به نجف باز گردم! امام باز هم تکرار کردند: جایز نیست! ولی به من پبغام دادند شما مجازید روزی نیم دینار خرج کنید و برای تفریح به کوفه بروید!! کلام حضرت امام برای من بسیار گران تمام شد، ایشان چگونه برای تفریح، مصرف کردن روزی نیم دینار از سهم امام را اجازه می دهند ولی هفته ای یک چهارم این مقدار را برای زیارت کربلا مجاز نمی شمارند. این رفتار امام برای من مبدا اندیشه های بسیاری شد و دانستم که اگر عدل و اعتدال «امام گونه» اتفاق بیفتد چقدر دست و بال انسان بسته می شود، بعد خبر دار شدم خود حضرت امام نیز تنها در ایامی همچون رجب و اربعین به این سفر می روند. شیوه های تربیتی امام با دیگران فرق داشت، اگر کسی غیر از امام بود لابد به جای توصیه به تفریح و شنا در شط کوفه، توصیه می کرد حتما زیارت بروید! اگر پول ندارید قرض کنید!! 📚خاطرات حجه الاسلام والمسلمین مرحوم سید منیرالدین حسینی شیرازی ،ص 164 انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول تابستان 1383تهران
🔶وقوع تزاحم دائمى بين موضوعات احكام و نیاز به «الگوی تخصیص» در احكام حكومتى‏ 🔸 مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره) در باب «احكام نظام» كه يك نفر نمى‏خواهد كار كند، بلکه همزمان پانصد فعل توسط پانصد نفر انجام مى‏گيرد و منشأ آن هم به يك تصميم بازگشت مى‏نمايد. بله اگر فردى بود صحيح بود كه بگوئيم: اين پانصد كار را در پانصد مرتبه متعاقباً انجام بدهد، اما در اینجا در يك لحظه پانصد حکم، مبتلابه يك نظام است. بايد توجه داشت كه مقدورات، مقدورات يك نظام واحد است كه بايد تخصيص بخورد و به هر كدام از كارها سهمى اختصاص يابد. در اين صورت طبيعى است كه إتيان احكام با هم متزاحم مى‏شوند. (س): در آنجا هم تزاحم دائمى بين دو حكم نيست، بلکه نظام احكام با هم متزاحم هستند؛ اصلِ تزاحم دائمي است. (ج): تزاحم بين مجموعه احكام است. موضوعات مبتلابه حكومتى موضوعاً متزاحم هستند دائماً. محال است كه تزاحم نداشته باشند. اين اختلاف موضوعات مبتلابه فرد و مبتلابه نظام مى‏باشد. عدم تزاحم براى اتيان احكام حكومتى ولو استثنائاً، امكان ندارد. چون تخصيص قدرت و توزيع قدرت بايد به اتيان ها حد بزند. کمی بالاتر می آئیم و مى‏گوئيم: «الگوى تخصيص ارز» داريم، چرا که مى‏بينيم این موضوع در صفت خود با بقيه موضوعات متزاحم است، مثلاً در جائى كه تخصيص اعتبارات توليدى است، اين با بقيه مزاحم است، بقيه هم با او مزاحمت دارند. در «تخصيص اعتبارات سياسى، فرهنگى، اقتصادى» هم مزاحمت وجود دارد. 📚 مبادی احکام حکومتی، تاريخ: 73/7/9 جلسه 8 🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶 فهم مساله «ولایت» و بازنگری در بسیاری از دوگانه ها 🔸یحیی عبدالهی مفهوم «ولایت» که معادل هدایت، سرپرستی و تربیت است، به عنوان اصل و اساس دین، می بایست در مفاهیم پایین دستی دین جاری شود، از این رو ضروری است که در بسیاری از مفاهم خودساخته تجدید نظر کنیم. به عنوان مثال دوگانه «تعبد یا تعقل» که خصوصاً در فضای روشنفکری رایج است از غفلت از همین مفهوم ولایت شکل می گیرد، به این نحو که آنجا که دین سخنی دارد، ما تعبداً می پذیریم و اگر دین سخنی نداشت با عقل خود سیر می کنیم، در حالیکه دین نیامده است که عقل را تعطیل کند و جای آن بنشیند و بدیل آن باشد، بلکه اساساً مخاطب دین، عقل انسان هاست و عقل را رشد می دهد. دو گانه دیگری که در علم اصول رایج است، دو گانه «تعبدی یا عقلائی» است. در خصوص بسیاری از روایات بحث می شود که آیا روایات در صدد تعبد است یا به نکته عقلائی اشاره دارد که در این صورت ارشادی (در مقابل تأسیسی) می شود. این دوگانه نیز محل مناقشه است که بر تصور خاصی از شأن شارع استوار است و آن شأن مولای عرفی است که گاهی به عبد خود فرمان می دهد و گاهی او را ارشاد می کند درحالیکه اعمال ولایت نمی کند. اما شارع حقیقی از آنجا که در مقام ولایت همه شئون عباد است و قصد دارد او را به سوی قرب الهی سوق دهد، معنا ندارد که اعمال ولایت صورت نگیرد. به بیان دیگر خروج از ولایت الهی آنگونه که در معارف وحیانی سراغ داریم، ورود به ولایت طاغوت است. شارع وقتی در مقام هدایت و ولایت قرار می گیرد همه قوای انسانی از عقل و تجربه و روح و ذهن را هدایت می کند و رشد می دهد. همچنین جامعه بشری و عقلائی را هدایت می کند، از این رو هم تعبد جاری می شود و هم با عقلاء ارتباط می گیرد و فهم و درک عقلائی در پرتو سرپرستی شارع، شکوفا می شود. بحث جایگاه رأی و نظر مردم در حجیت هم می بایست از این منظر بازنگری شود؛ «ولایت» مقوله ای دو طرفه است و می بایست با «تولی» ملاحظه شود. ولایت و تولی، متقوم به یکدیگرند و یکدیگر را قید می زنند، از این رو «ولایت» می بایست متناسب با «تولی اجتماعی» باشد و اگر این تناسب رعایت نشود، به «حجیت» و «مشروعیت» نمی رسد. ولیّ اجتماعی نمی تواند به حدی جلوتر از تولی اجتماعی حرکت کند که همراهی اجتماعی اتفاق نیافتد. براین اساس، دین آمده است که همه عرصه ها را به سوی تقرب هدایت و سرپرستی کند، نه اینکه همه عرصه ها را تعطیل کند و خودش جای آنها بنشیند و نه اینکه امری در کنار دیگر عرصه ها باشد، مثلاً دین را یک امر معنوی تلقی کنیم که در کنار امور معیشتی و مادی قرار می گیرد. به عنوان مثال به این متن توجه بفرمایید که با دو گانه «تعطیل» و «در کنار» بیان شده است: «انتظار برنامه سازی برای فقه بسان انتظار حل مشکلات فیزیک از شیمی است و این یک انتظار بی جاست. اسلام برای این نیامده است که کلیه افکار و اندیشه ها را تعطیل کند، و خود یکه تاز میدان زندگی باشد و تکلیف همه چیز را تعیین کند، بلکه اسلام، جامعه را به تفکر و اندیشه و شور و مشورت در امور دعوت کرده است آن گاه خود نگهبان برنامه ریزی می باشد و مشروع آن را از نامشروع مشخص می کند. اصولاً رمز خاتمیت در این است که در دعوت خود به کلیات اکتفا کند، و جزئیات را به مقتضیات زمان واگذار کند.و اگر روز نخست برنامه ریزی می کرد مسلماً این برنامه ریزی با تمام چهره های زندگی منطبق نمی گشت.» 📚 آیت الله جعفر سبحانی، فلسفه فقه و بررسی مقاله ی فقه در ترازو، مجله تخصصی کلام اسلامی ، سال دهم، مسلسل 37، ص97 از منظر «ولایت»، دین حتماً به عرصه برنامه ریزی وارد می شود، همچنین هدایت و سرپرستی دینی همه افکار و اندیشه ها را در بر می گیرد اما این، به معنای تعطیلی همه افکار و اندیشه ها نیست بلکه شکوفایی فکر و اندیشه در پرتو استضائه از نور ولایت است.
هدایت شده از درایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بررسی سند قاعده علی الید- استاد سید احمد مددی- ۱۴۰۰/۱۰/۱۳
🔶تعیین «مصلحت» و «ضرورت» در سطح احکام خرد و کلان ذیل حکم «برتری اسلام» 🔸 مرحوم سیدمنیرالدین حسینی (ره) اين مطلبی را كه عرض كردیم در مقیاس احکام حکومتی با بحث مجمع تشخیص مصلحت اشتباه نشود! بحث شوراي مصلحت، از موضوعات خرد مبتلابه است كه كارشناس‌ها تشخيص مي دهند، سپس مي برند مجلس و از مجلس به شوراي نگهبان، با این حرفی که عرض می کنم، خیلی تفاوت دارد: منتجه قدرت و مظهر وحدت قدرت اسلام بايد بر پرچم كفر برتري داشته باشد. اين موضوع است که كيفيت «تخصيص قدرت ها» را معين مي كند. در مرتبه بعد، كيفيت «تخصيص موضوعات مبتلابه» را معين مي كند و این گونه مصلحت در موضوعات خرد جاري مي شود، در صورتی كه محور استراتژيك شما و بالاترين تصميم گيري شما، برتري اسلام باشد. حول این محور، بقيه موضوعات آرايش و تنظيم می شود. در این صورت «الضرورات تتقدر بقدرها» معنا پيدا مي كند، قَدَري كه متناسب با توسعه كلمه طيبه «لا اله الا الله» است و صيانت اين كلمه را در عالم حفظ مي كند، قضاي کفار بر اين كلمه را نمي پذيرد. نمی گذاریم كلمه اسلام و بيضه اسلام در عرصه های سياسي، فرهنگي، اقتصادي به خطر بيفتد. برای کلمه اسلام مظهر عيني هم قائل هستيم، اسلام فقط عقائد قلبي - كه فلان شبهه رايج شده باشد و آن را به خطر اندازد- نیست. آن هم هست، اما آن در مرحله خرد است، اين در مرحله كل است. در این صورت صحيح است بگوييم: بيضه اسلام در خطر است. درباره شبهات باید گفت: عقايد بعض افراد مسلمين ممكن است به خطر بيفتد. 📚مبادی اصول فقه احکام حکومتی 🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
هدایت شده از اندیشکده قصد
🔰 علت ناکارایی بانک در ایران 🔸مرحوم آیت الله شاه‌آبادی استاد حضرت امام ره، بانک را نهادی اصلاح نشدنی می‌دانست و لذا شرکت مخمس را به عنوان جایگزین بانک و البته نهادی کامل‌تر از آن معرفی کرد. استدلال ایشان در انکار بانک بسیار خواندنی است: ✅ «اعتبار این شرکت (مخمس) آن است که از ناحیۀ اجتماع تأسیس شده و شرکت‌هایی که منجر به خیانت و تضییع حقوق شده، از ناحیۀ انفراد بوده [است.] حتی آن‌که بانک که اعظم شرکت‌ها و تجارت‌های دنیا است، چون مبنی بر انفراد نسبت به ایرانی‌ها است قابل فساد می‌باشد؛ اگر چه سیاست تجارت مانع از اختلال خواهد بود ولی شرکت یهود چون در جامعه یهود تأسیس شده قابل انحلال و اختلال نخواهد بود. با وجود اعتبار مذکور، ضمانت وجوه مُؤداۀ تا موقع استیمان و اطمینان شرکاء در عهدۀ «رئیس ناحیۀ مقدسۀ اسلام» است.(آیت‌الله شاه‌آبادی، ١٣٨٠، ص١۶٠). ✳️ ایشان نه‌تنها بانک، که هر شرکتی را که جدای از ساخت اجتماعی تأسیس شود، محکوم به شکست می‌داند. کما این‌که در دوران مدرن، هیچ شرکتی با ساختار وارداتی در ایران نتوانسته قوام پیدا کند. مگر آن‌که از رانت‌های عجیب و غریب استفاده کند یا این‌که با سربار شدن بر اجتماع رشد کرده باشد. https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi 💠 @QasdWay
هدایت شده از حَنان | یحیی
فقه حکومتی از منظر مقام معظم رهبری 👇
💡ایده‌گفتارهای فقه حکومتی و علوم انسانی اسلامی 🔰فقه الأهمّیّات به مثابه‌ی رخنه‌ای در فقه حکمرانی امامیه (مطالعه موردی ربا و حیل ربا در جمهوری اسلامی ایران) 🔸ارائه دهنده: حجت‌الاسلام محمد عشائری منفرد 🔹دوشنبه ۱۱ بهمن ماه ۱۴۰۰ ساعت ۱۳ تا ۱۵ 🔹 بلوار غدیر، کوچه ۱۰، ساختمان مفید، طبقه ۵، مرکز علوم نوین اسلامی (معنا) 📋برای دریافت فایل مقاله و شرکت در جلسه، با دبیرخانه هم اندیشی‌ها (۰۹۱۰۰۹۳۱۰۸۱) تماس حاصل نمایید. آیدی اینستاگرام 🆔https://instagram.com/maana_hamandishi?utm_medium=copy_link لینک کانال ایتا: 🆔https://eitaa.com/maana_hamandishi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسن سبحانی، استاد تمام اقتصاد دانشگاه تهران در دومین ویژه برنامه دهه فجر زاویه گفت: عادت فقه بر این بوده که در مواجهه با مسائل دست به استنباط بزند، یعنی فقه، رخنه پوش آسیب ها و مسائل اجتماعی شده است. به عنوان مثال فقه با بانک مواجه شده است و گفته است ربوی است و به روش سنتی خود، ساختار بانک را حفظ کرده و گفته اگر مثلا عقد قرض را جایگزین کنیم غیر ربوی می‌شود، در حالی که ساختار بانک به نحوی است که امکان ندارد با یک تصمیم برای حذف ربا کارکردهایش را عوض کند. نگاه روش شناختی فقه به مسائل که تکلیف مکلفان را مشخص می‌کرد در نظام جمهوری اسلامی همچنان باقی مانده است.
🇮🇷جایگاه «انقلاب اسلامی و رهبری حضرت امام (ره)» در سیر رشد و توسعه‌ی «دین‌داری»🇮🇷 ❇️ ✅ وقتی گفته می‏شود ایمان افراد جامعه از مرتبه‏ای به مرتبه دیگر تغییر كرده، سه سطح قابل تصور است: 1️⃣ گاهی تغییر ایمان افراد در افزایش تعداد مساجد بنا شده و یا افزایش تعداد نمازخوان‌ها و یا روزه‏بگیرهاست. یعنی تعداد افراد خداپرست مدنظر است و عادات و مناسك خداپرستی رواج یافته است. بر پاداشتن یك مجلس سوگواری، بر پاداشتن یك نماز جماعت در یك كشور، یا مسجدی كه ساخته شود و نمونه‌هایی از این قبیل. در این روش، ترویج و تبلیغ اسلام مورد اهتمام اكثریت مراجع و روحانیون بزرگ گذشته و حال بوده و هست. 2️⃣ گاه در شكل ، كسانی كه در علم كلام، اثبات صانع، اثبات مبدأ و معاد، رسالت، ولایت حضرت مولی الموحدین علی(ع)، عدل، معارف حقه و اصول اعتقادات و اصول دین بحث می‏نمودند و یا تاریخ اسلام را تبلیغ می‏كردند، صحبت‏كردن درباره‌ی بزرگان مكتب را رواج می‏دادند و «اطلاعات» جامعه را نسبت به اسلام بالا می‏بردند. مانند سلطان الواعظین اراكی كه به حوزه هند رفته بودند و چندین هزار نفر را شیعه كرده بودند. این نیز ترویج و نشر دین است كه البته در اینکه تعداد كمّی افراد خداپرست و معتقد به اسلام افزایش یابد اثر داشته است. 3️⃣ شكل سوم این است كه این بیشتر شدن، نه به صورت كمّی باشد و نه به صورت كیفی، بلكه می‌بایست موضوعش عوض شود. یعنی حضرت امام (ره) موضوع پرستش خدای متعال را برای مردم از یك سطح به سطح دیگر عوض كرد. قبلاً هم «یالَیتنا كُنّا معكُم» گفته می‏شد و مردم آرزوی شهادت هم می‏كردند، اما شهادت در مكان دور دستی مشاهده می‏شد كه قابل وصول نبود. مردم غصه می‌خوردند که چرا ۱۴۰۰ سال قبل نبودند تا همراه اصحاب سیدالشهدا(ع) شهید شوند. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، موضوع طرفداری از خدا هم در شكل عبادت‏های فردی و گروهی انجام می‌گیرد و هم در شکل اقامه نظام الهی و توسعه قدرت ایمانی در جامعه که تنها از طریق بالا بردن انسجام در دلبستگی‏ها و نظام دادن به آن‌ها ممکن می‌شود. یعنی اینكه نظام كفر حاكم نبوده و نظام دیگری حاكم باشد که مؤمنین در آن سهم داشته باشند، حدود 50 سال قبل اصلاً مطرح نبود. ◀️لذا شکل سوم این است که خوف و طمع مردم از سمت دنیا به طرف خدای متعال برود. یعنی مردم در همه شئون زندگی خود، خدا را محور بدانند و نفوذ قدرت خدای متعال در دل‏ها بالا رود و جمعیت‏های زیادی آماده شهادت گردند. آنچه كه پس از به وسیله حضرت امام(ره) انجام گرفت شكل اخیر در است. 🎙فرازی از سخنان مرحوم علامه سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی _ 1369/7/23 (با اندکی ویرایش) 🇮🇷https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
49.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قطعه ای از پیشینه ولایت فقیه در عصر صفویه، ناظر به روایت عمربن حنظله- درس خارج اصول ۱۴۰۰/۱۱/۱۹
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |ولایت حقیقی 🔺️سید حسن نصرالله: به آیت الله مصباح عرض کردم ما ولایت را اینگونه می‌فهمیم... آیت الله مصباح فرمودند این همان ولایت حقیقی است 💻 @mesbahyazdi_ir
اما مطلبی که مسخره است و از بی‌خبری ما مردم حکایت می‌کند این است که هر کسی که مدتی فقه و اصول خواند و اطلاعات محدودی در همین زمینه کسب کرد و رساله‏ای نوشت، فوراً مریدها می‏نویسند: رهبر عالیقدر مذهب تشیع. به همین دلیل مسئله‌ «مرجع» به جای «رهبر» یکی از اساسی‏ترین مشکلات جهان شیعه است و باید ان‏شاءالله در یک مقاله‏ای تحت عنوان «یکی از مشکلات اساسی روحانیت» این مطلب را ذکر کنیم. نیروهای شیعه را همین نقطه جمود، جامد کرده که جامعه ما مراجع را- که حداکثر صلاح آنها صلاحیت در ابلاغ فتواست- به جای رهبر می‌گیرند و حال آنکه ابلاغ فتوا جانشینی مقام نبوت و رسالت (در قسمتی از احکام) است، اما رهبری جانشینی مقام امامت است. استاد مطهری، یادداشت‏ها، ج ‏4، ص596
🔶ادبیات قانونی خاص شریعت 🔸ظهورات «عرفی، قانونی و شرعی» سه سطح از ظهور 🔻استاد سید احمد مددی سه عرف وجود دارد؛ 1. عرف عام، 2. عرف خاص که همان عرف حقوقی و قانونی است و 3. عرف اخص که عرف مخصوص ادبیات شریعت است. [گاهی الفاظ دارای ظهورات خاص شرعی هستند] مثلاً لفظ تحریم، اگر در قرآن آمده باشد از همة انواع تصرفات شما جلوگیری می‌کند، اما اگر همان لفظ تحریم در سنت آمده باشد، خصوص تصرف مناسب را مانع می شود، مثلاً اگر در قرآن «إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیکمُ الْمَیتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ» آمد از آن حرمت شرب خون، حرمت خریدوفروش آن، مانعیت نماز و نجاست و مانعیت طواف استفاده می‌شود چون معنای تحریم در کتاب این است که شما از همة جهات از آن محروم هستید و هیچ نحوه ارتباطی بین شما و آن نمی‌گذارد، ولی اگر در سنت آمد که «حرم علیکم الدم»، این به معنای شرب است. این را اصطلاحاً «ادبیات قانونی خاص شریعت» می‌دانیم که مثلاً لفظ تحریم در کتاب یک معنا می‌دهد، همان لفظ اگر در سنت باشد معنای دیگر می‌دهد و آثار این دو باهم فرق می‌کند. یکی از مشکلاتی که بعدها در تفسیر زیاد آمده است این است که گاهی در تفسیر آیات به شعرهای عرب که قائلش هم معلوم نیست، تمسک شده و این انصافاً زیاد است و کار خوبی هم نیست. شأن قرآن اجل از این است که برای فهم آن به شعر عرب جاهلی تمسک کنیم. 📚نظام قانونی در فقه و اصول 🏠https://eitaa.com/feghhevelaee
🔶«توسعه تفاهم اجتماعی» بر محور ادبیات تکاملی شارع 🔻مرحوم سیدمنیرالدین حسینی ره شناخت موضوع در سه سطح «خرد، کلان، توسعه» به پیدایش سه سطح ادبیات «عرفی، تخصصی، تکاملی» منتهی می شود؛ «ادبیات عرفی» ناظر به انسباقات عرف عام نسبت به موضوعات خرد است و «ادبیات تخصصی» ناظر به دسته بندی های کلان موضوع است و «ادبیات تکاملی» ناظر به رشد اوصاف اصلی موضوعی و تبدل موضوع است. مجموع این سه سطح، نظام «تفاهم اجتماعی» را شکل می دهد. تفاهم اجتماعی و ادبیات جامعه رو به رشد و تکامل است و این «توسعه تفاهم اجتماعی» بر محور «ادبیات تکاملی» واقع می شود. همچنین «ادبیات تخصصی» نقش تصرفی و «ادبیات عرفی» نقش تبعی را ایفا می کنند. ادبیات تکاملی که موجب رشد و توسعه تفاهم می شود، «ادبیات شارع حکیم» است که بر کل تاریخ اشراف دارد و شأن هدایت و سرپرستی جامعه را ایفا می کند. بر این اساس فهم خطابات شارع نیز بر سه سطح استوار است: سطح محوری آن با دقت و تعبد در خود «ادبیات شریعت» به دست می آید. سطح تصرفی آن، «ملازمات عقلیه خطاب» است و سطح تبعی آن، «مباحث الفاظ» است که بر انسباقات عرفی زمان تخاطب مبتنی است. «توسعه مقیاس تفاهم» در عرصه عملی با خروج از انفعال و رسیدن به «حادثه سازی» واقع می شود و در عرصه فرهنگی با دستیابی به روش، مبنا و ابزارهای جدید و کارآمدتر محاسبه و سنجش 📚چکیده جلسه دهم مبادی اصول فقه احکام حکومتی 🏠https://eitaa.com/feghhevelaee