eitaa logo
اشعار مرضیه عاطفی
434 دنبال‌کننده
252 عکس
19 ویدیو
0 فایل
💌 شما به دعوت #مادر_سادات اینجایید 💌 نذر شادی دل حضرت زهرا(س)👇 ⚘️ سلامتی و فرج امام زمان(عج)،سلامتی رهبرعزیزمان صلوات ⚘️ لینک کانال تلگرام: @marziyehatefi لینک صفحه اینستاگرام: @marziyeh.atefi.313 لینک ویراستی: https://virasty.com/MarziyehAtefi
مشاهده در ایتا
دانلود
در جبههٔ حق؛ مثلِ شهیدان باشیم سردار سلیمانیِ ایران باشیم امروز قسم به شهدا نوبت ماست با دادنِ رأی؛ باشیم! @marziyehatefi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مانند خودت سپید کن شام مرا بنویس شبیه خود، سرانجام مرا در دست؛ سلاحِ دارم سردار بنویس مدافع حرم نام مرا! @marziyehatefi
🍃🌺 در آخرین روزهای ماه شعبان 🌺🍃 میشدم ایکاش از این نفْسِ پُر زحمت رها در مسیرِ بندگی؛ مانندِ مردانِ خدا معصیت انداخت از پا حسّ و حالم را و کاش داشت دستانم شبیه قبل؛ شوقِ "ربّنا" با "إلهي لا تَرُد حاجَتي" نه... بلکه رفت ماهِ شعبانِ منِ آلوده غرقِ ادّعا بندگانِ بی ریایِ باصفایَت میشوند آن به آن پای مناجاتِ تو حوّل حالَنا من ولی عمریست در بیراهه درجا میزنم ای خدا ابلیس آورده سرم خیلی بلا مانده ام بین هراس ِ دوزخ و امّیدِ عفو میکُشد آخر مرا این وادیِ خوف و رجا قطره هایِ اشک؛ دستاویزِ بالا رفتن است شد مقرّب هر که دارد بیشتر حالِ بکا هست اوجِ حاجتم "هَب لي کمالَ الإنقطاع" جان دهم تا که در آغوش شهیدِ کربلا * آن شهیدی که به غارت رفت حتی پیکرش زیر تیر و نیزه ها؛ با ضربهٔ سنگ و عصا با غم ِ ناموس جان میداد و با دلواپسی چشم های نیمه بازش بود سمتِ خیمه ها! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 به عشق حلول ماه میهمانی خدا 🌺🍃 با پشیمانی و با عفوِ اساسی آمده باز کن آغوش خود را؛ عبدِ عاصی آمده باز کن آغوش خود را "یا رَجاءالمُذنبین" سائلِ بی سرپناه و آس و پاسی آمده رفته از یادش! فراموشی گرفته سالهاست اهلِ نسیان است و غرقِ بی حواسی آمده شُکرِ نعمت رفته از یادش، حواسش نیست که با اجابت رفته و با ناسپاسی آمده دردِ عصیان بیقرارش کرده! حالش را ببین... تا شود بخشیده با چه التماسی آمده دعوتش کردی به مهمانی که درمانش کنی در دلِ شیطان عجب هول و هراسی آمده رختِ تقوا بر تنِ خوبان دلش را برده است گوشه ای کِز کرده! با کهنه-لباسی آمده دوست دارد از صمیم جان، عزیزانِ تو را بندهٔ ناقابلِ گوهرشناسی آمده میشناسد مادرسادات را... یارب نگو: پشتِ "در" امشب گدایِ ناشناسی آمده جانِ آن مادر ببخش این بندهٔ آلوده را حال که با توبهٔ ناب و اساسی آمده! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 به شوق یک نگاه و کسب حلالیت 🌺🍃 امشب دلم را دستِ بیداری سپردم لحظات سختِ بی تو بودن را شمردم می دیدمت ایکاش قدرِ یک تبسّم ایکاش پیش پایِ تو جان می سپردم با دیگران خوش بودم و با تو غریبه از این و آن دل بردم از تو دل نبردم من از خودم ناراضی ام! دارم گلایه... آخر چرا از درد هجرانت نمُردم؟! همدست با شیطان شدم! خیلی دلت سوخت شرمنده ام از اینکه قلبت را فشردم در سجدهٔ بعد از نمازت گریه کردی در سجدهٔ بعد از نمازم غصه خوردم انداختم خیلی ظهورت را به تأخیر امسال هم آقا به درد تو نخوردم! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺 به شادباش عیدِ سال نو، به امید اجابت 🌺🍃 میرسد روزی به پایان هر چه غربالِ جدید میشود با خاک، یکسان خیلِ دجّالِ جدید میرسد از کعبه آوایِ "أناالمهدیِ(ع)" تو میرود عالم به استقبالِ اِقبالِ جدید می نویسی بر زمین عالی ترین تقدیر را می پرَد تا آسمان گنجشک؛ با بالِ جدید ندبه جایش را به شوق و شادمانی میدهد کلبهٔ احزان تماشایی ست در فالِ جدید ذکر هنگام تماشا، حرزِ ماندن-پایِ عهد در مفاتیح الجنان می آید اعمالِ جدید عدل؛ جانِ تازه میگیرد! به ظالم ها بگو: حکم؛ جاری میشود با مُهرِ ابطالِ جدید میدهی تغییر؛ رمزِ قفلِ بیت المال را میرسد هر آن به ما اینگونه اموالِ جدید عطرِ خوشبویِ عبایت عینِ "حوّل حالَنا" هست دیدارِ تو آقا "أحسن الحالِ" جدید خیره بر عشقت نشسته ریشه هایِ سبز آن عالمی دارد به رویِ شانه ات، شالِ جدید عید می آید! به پایان میرسد این انتظار خوش خبر باشی...بگو می بینمت سالِ جدید! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذر میلاد سلطانِ کرَم، حُسن تمام 🌺🍃 نیمهٔ ماهِ خدا؛ شیرخدا بابا شد حضرتِ فاطمه(س) مادر شد و عیدِ ما شد رویِ لب های مدینه گلِ لبخند نشست رطبِ باغ علی(ع) پُر ثمر از فردا شد باز هم نیمهٔ ماه رمضان مثل قدیم بزم افطاریِ ما نذرِ حسن(ع) برپا شد از اجابت هایِ نیم نگاهش یک عمر بُخل؛ بخشندگی آموخته و دریا شد خانه اش هست کرَمخانهٔ دارالإحسان دربِ آن باز، به رویِ همهٔ دنیا شد آمده بانیِ اصلیِ همه-خیریه ها داد وقتی صدقه؛ دفعِ بلا معنا شد تا که با مردِ جزامی سرِ یک سفره نشست شیوهٔ مِهر و محبت به گدا پیدا شد عیدی آورده به عشق حسن(ع) اینبار حسين(ع) شبِ میلادِ برادر، چه شبی زیبا شد دور شش گوشه شلوغ است، به جبرانِ بقیع کربلا؛ ناب ترین عیدیِ نوکرها شد یک نفر کاش بگوید که به دستانِ ظهور حاجتِ ساختنِ صحنِ حسن(ع) امضا شد! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🏴 در عزای شب نوزدهم ماه مبارک رمضان 🍃🏴 تبی افتاده پی در پی به جانِ مسجد کوفه امان از ناله هایِ بی امانِ مسجد کوفه دلِ گلدسته دارد لحظه لحظه میشود آشوب غم انگیز است از امشب اذانِ مسجد کوفه أمیرالمؤمنین می ایستد جانانه در محراب زمان می ایستد در آستانِ مسجد کوفه نماز صبح، دارد در وجودش سخت دلشوره کنارِ رکعت دوم میانِ مسجد کوفه علی(ع) با جان و دل ذکرِ رکوع آخر خود را قرائت کرد و بند آمد زبانِ مسجد کوفه تنِ محراب لرزید و به خون آغشته شد قبله مسافر شد امام ِ مهربانِ مسجد کوفه نمازش را شکست آن تیغِ لاکردار در سجده به شدّت داد ذاتش را نشانِ مسجد کوفه امان از زانوانِ ناتوانِ حیدر کرار امان از اشک هایِ آسمانِ مسجد کوفه به جایِ نغمهٔ "مولایَ یامولایْ" می پیچد نوایِ "وا علیا" در نهانِ مسجد کوفه به ارکانِ هدایت خورد در ماهِ خدا ضربت به این علت خدا شد روضه خوانِ مسجد کوفه! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 به قصد آمرزش، در عزای شهادتِ غریبانهٔ 🏴🍃 دوباره اومدم چونکه یه عمره شده بنده نوازی کار و بارِت میشینی با دل و جون پایِ حرفام دوسِت دارم! سبک میشم کنارِت دلم خیلی گرفته، بسکه ذهنم همش درگیره و محتاجِ نوره خبر داری! میدونم! آره، اما بذار واست بگم حالم چجوره دلم رو خیلیا خیلی شکستن چه شبها سوختم تا صبح توو تب تک و تنها با گریه مثل هر سال به آغوشت پناه آوردم امشب خدایا از زمونه خیلی خسته م دلم خونه! ندارم حس و حالی میدونم که نمیذاری بمونه شب بیست و یکم دستام، خالی شب قدره، شدم حالا که مهمون بگو بخشیدمت! پیش خودم باش گذشتی از گناهام با یه توبه بدونم بیشتر قدرِ تو رو کاش شب قدره، به قدرِ چند جرعه میشه قسمت بشه رزق شهادت؟! واسه من که حسین(ع) آقامه والله... به قران! اُفت داره مرگِ راحت خودت میدونی که دارم شب قدر به این نیت فقط "جوشن" میخونم میترسم آخه از مردن خدایا شهیدم کن! میخوام زنده بمونم تو رو جونِ همون آقا که دیگه تویِ بستر داره از دست میره یتیما پشتِ در میگن با گریه: دیگه شیر از گلوش پایین نمیره چقد سختی کشید و خسته جون داد بمیرم! رفت با فرقِ شکسته خبر پیچیده توو کوفه، که حیدر- تموم کرده! دیگه چشماش و بسته دلم آتیش گرفت از اینکه باید بسوزن بچه ها از غم توو خونه که تشییع علی(ع) هم خیلی آروم شبیه فاطمه(س) باشه شبونه به دورِ بستر خالی دوباره نشستن بچه ها با چشم گریون حسن(ع) شاید به زینب(س) گفته باشه دو چندان شد غم ِ بی مادریمون ندارن میلِ به افطار، دیگه دلم داره عجب حالِ وخیمی کناره سفره میخونم با گریه یتیمی درد بی درمون یتیمی! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاریکم و با نور جلی می آید آن وعدهٔ روزِ ازلی می آید دور و برِ من کاش که خلوت باشد آن لحظهٔ آخر که علی(ع) می آید! @marziyehatefi
🍃🌺 در بزرگداشت روز جهانی قدس 🌺🍃 بسم ربّ النور بسم الله الرحمن الرحیم آه از مکرِ یهود از شرّ شیطانِ رجیم آه از شب-گریه هایِ مسلمات و مسلمون آه از اشکِ اذان، بیداد از افطارِ خون آه از لب هایِ خشکِ با عزاداری عجین آه از جرم و جنایت‌های قوم الظالمین آه از آوارگی...از خستگیِ سال ها آه از سرسختیِ آوارهایِ بیهوا آه از جسم پدرهایی که می افتد به خاک آه از داغی که خواهد کرد عالم را هلاک آه از ماندن میانِ غصه هایِ بیشمار آه از چشمان خیس ِ مادرانِ روزه دار آه از فرزندهایِ تکه تکه در کفن آه از داغی که افتاده ست بر جانِ وطن آه از این خطهٔ خونبار؛ اما بی حریف آه از زخم پیاپی خوردنِ ِ شریف مرگ بر صهیونِ نامشروعِ بالفطره حرام مرگ بر این فرقهٔ بی چشم و رویِ بی مرام مرگ بر آن شهرکِ با قتل و غارت آشنا مرگ بر حیفا و لعنت بر تل‌آویو ای خدا چند سالی هست حالِ دارد ناخوشی مرگ‌ بر آیینِ بی رحمانهٔ کودک کشی مرگ‌ بر یک عده بی خاصیتِ راحت-طلب مرگ بر این قومِ هرجاییِ بی اصل و نسَب روز و شب دارند می بندند بر شیطان دخیل بی خبر از آیهٔ "إِنَّا هَدَيۡنَٰهُ ٱلسَّبِيلَ"* کنده با دستان خود گور خودش را ناگزیر راه را گم کرده و در چاهِ ذلت شد اسیر باخبر باش ای درنده خو...الا ای گرگِ هار آی صهیون! رو به اتمام است صبرِ ذوالفقار در نگاه مردهایِ غیرتی خون را ببین آی صهیون! لشکری از حیدریون را ببین جمع خواهد شد بساطِ زور و استبدادِ تو زیر خشم چکمه ها گم میشود فریادِ تو ، کارِ ما به یادت هست که؟! اقتدارِ حاج قاسم را به یادت هست که؟! ما دقیقا پیرو آن مَسلک و آن مکتبیم از هوادارانِ سرسختِ قیام ِ زینبیم ظلم هایِ ناروا بر حنجرت بسته طناب میشوی هر روز بیش از پیش غرقِ منجلاب بسکه ترسیدی، ترور کردی! خودت که شاهدی زخم ِ کاری خوردی از و بعدِ این هم بیشتر از ترس؛ لرزان میشوی از غلطهایِ زیادِ خود میشوی فتح نزدیک است با رمزِ "علیِ مرتضی(ع)" إذنِ میدان‌ میدهد فرماندهٔ کلّ قوا! * إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا. سوره مبارکه انسان/آیهٔ۳ ﻣﺎ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﻳﺎ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻳﺎ ﻧﺎﺳﭙﺎﺱ. ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 به امید آمرزشِ الهی و شفاعتِ علوی 🌺🍃 مرگم فرا رسیده و باید بایستم محکوم به اطاعتِ فرمانِ "ایستم" من یک گناهکارِ زمینگیرم ای خدا من جز شکست خوردهٔ بیچاره کیستم؟! حالا که غیرِ زحمتِ دائم نداشتم راضی به رحمتی که مدام است؛ نیستم گفتند میرسد دم ِ جان دادنم علی(ع) عمری فقط به شوقِ همین لحظه زیستم در فکرِ کفْنِ و دفنِ خودم بارها غروب کنج حرم نشستم و نم نم گریستم حالا که آخرِ همهٔ گریه ها؛ خوشی ست غیر از امیدواری و جز عشق؛ چیستم؟! در قید و بندِ بندِ کفن نیست پیکرم چونکه علی(ع) رسیده و باید بایستم! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 به امید قبولی طاعات و عبادات 🌺🍃 قدّ و بالایِ ولی الله رؤیت میشود قامتِ آن عشقِ خاطرخواه رؤیت میشود با تبسم، با محبت، با نگاهی غرقِ نور بی تعلل، بیخبر، ناگاه رؤیت میشود خیلِ عصیانکارهایِ غافل و گمکرده راه زود پیدا میشوند و راه رؤیت میشود روزی از این روزها می آید آن سنگِ صبور آنکه هست از حالمان آگاه رؤیت میشود در میانِ دستهایش ذوالفقارِ بی غلاف یاعلی(ع)گویان عدالتخواه رؤیت میشود در ولایت؛ حیدری! کارش؛ عدالت محوری در عبادت؛ بهترین همراه رؤیت میشود میشود مهمانِ سفره هایِ افطاریِ ما دور از صحرا و خیمه گاه رؤیت میشود ماهِ شوّال از ظهورِ چهرهٔ نورانی اش در میانِ هاله ای از آه رؤیت میشود میشود تلفیق؛ عیدِ فطر و قربان و غدیر ماهِ ما در کنجِ بیت الله رؤیت میشود! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 به شکرانهٔ قیام پرغرورِ لشکر ایرانی 🌺🍃 ایران به رژیم کفر؛ فائق آمد وحشت به دلِ هر چه منافق آمد خورشید؛ پس از قیام ِ پهپادی گفت: در ظلمتِ شب؛ وعدهٔ صادق آمد بر قلبِ تل‌آویو نشان از آه است حیفا نگرانِ ضربتی جانکاه است چونکه عملیاتِ سپاهِ حیدر مشهور به رمزِ "یا رسول الله" است پیچیده شبانه این خبر بینِ مِلل ایران شده وارد به میادینِ عمل شد قلبِ عزادارِ فلسطین آرام صهیونِ حرامزاده شد مستأصل گفتند فقط خیال بافی کردیم شرمنده اگر فکرِ تلافی کردیم از گنبد آهنی رسید این پیغام: تسلیم!..غلطهای اضافی کردیم دور از نگرانی و به دور از غم و تب دارند از این قیام؛ لبخند به لب تنبیه شد اسراییل و دیدنی است آرامشِ کودکانِ غزه امشب بر جانِ یهودیان هراس افتاده شد موشکِ دور بُردمان آماده حیثیت صهیونیسم را داد به باد جانم!..به هدف خورد، چه فوق العاده حالا که به انتقام، تحریک شدیم ویرانگرِ خصم و شبِ تاریک شدیم ای امت اسلام! به قران سوگند بسیار به فتح قدس نزدیک شدیم! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🏴 در عزای هشتم شوال و جسارت به بقیع 🍃🏴 حالِ و احوال جهان زار و اَسفناک نبود اینچنین غم به دلِ عالم افلاک نبود کینه؛ شمشیر شد و خورد به ایوانِ بقیع هیچ شرمندگی از آیهٔ "لولاک" نبود گنبد آوار شد و ریخت به هم گلدسته این خرابی که در اندازهٔ إدراک نبود مادرش هرزه و نام پدرش نامعلوم ذاتِ آنکس که چنین کرد جفا؛ پاک نبود شیعه گریان؛ به امامانِ خودش داد سلام تا به این حد دلش آزرده و غمناک نبود ناسزا گفت به زوّار و خدایا ایکاش... دشمنِ آل علی(ع) این همه هتاک نبود پشت دیوار؛ به زیرِ قدم ِ زائر، کاش- جایِ سنگِ مرمر؛ یکسره خاشاک نبود حرمی داشت برای خودش اینجا، روزی... اینچنین خلوت و بی نوحه و پژواک نبود دور تا دورِ مزارش به خدا داشت ضریح این همه دور و برِ قبرِ حسن(ع)؛ خاک نبود! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🌺 غزل-مناجات به شوق توبه و کسب آمرزش 🌺🍃 صد گره افتاده در کارم؛ چه کردم با خودم؟! بد گرفتارم! گرفتارم! چه کردم با خودم؟! در گلویم بغض درگیر است با آهِ مدام شاهدِ لحظاتِ دشوارم؛ چه کردم با خودم؟! سال ها بازیچهٔ نفْس ِ طلبکارم شدم من به خود خیلی بدهکارم؛ چه کردم با خودم؟! حالِ ایمانم مساعد نیست! تقوایم چه شد؟! سنگ شد قلبِ وفادارم؛ چه کردم با خودم؟! اشکِ چشمانم چه شد؟! شوقِ مناجاتم کجاست؟! رفت لذت های سرشارم؛ چه کردم با خودم؟! در سرم می پرورانم "حبّ دنیا" را مدام در "فنا" افتاده افکارم؛ چه کردم با خودم؟! ای خدا عفو و گذشت و رأفت و صبرم چه شد؟! داشت رنگی از تو رفتارم؛ چه کردم با خودم؟! داشت دستم ذکرِ تسبیحِ تو را؛ یادش بخیر... باب میلت نیست کردارم؛ چه کردم با خودم؟! غفلتی سنگین به روی سینه ام افتاده است مانده زیرِ تلّ آوارم؛ چه کردم با خودم؟! همدم ِ شیطان شدم! من که برایم سخت بود- لحظه ای چشم از تو بردارم!...چه کردم با خودم؟! کوله بارم کاش خالی میشد از کوهِ گناه خسته از عصیانِ بسیارم؛ چه کردم با خودم؟! باز هم با توبه و شرمنده برگشتم خدا خوب میدانم گنهکارم! چه کردم با خودم... دستهایم را گرفتی، گفتی: از پیشم نرو... من که خیلی دوستت دارم! چه کردی با خودت؟! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 در مدح معلمانِ بی بدلِ عالم خلقت؛ 🌺🍃 خدا گفته ست با جبرییل، وقتِ خلقتِ انسان محمد(ص)شهر علم است و علی(ع)درب ورود آن* همان شهری که نه! آغاز و پایانش مشخص نیست همان علمی که دارد ریشه در خط به خطِ قران همان علمی که با وحی الهی دلنشین تر شد در آیه آیهٔ أعراف و إبراهیم و ألرحمن همان علمی که با وحدانیت انداخت بت ها را به روی خاکدانِ این زمینِ مملو از عصیان همان علمی که با بعثت؛ خریدارِ محبت شد تمام خارها گل داد بعد از بارش ِ باران همان علمی که دارد آبرو از پنج تن؛ تنها گرفت از اولین روزِ ازل در جانشان جریان همان علمی که زهرا(س) در صحیفه پیش بینی کرد نوشت از سرنوشتِ تک تکِ آیندگان؛ هرآن همان علمی که حیدر را سرآمد کرد در عالم وَ قران را کتابت کرد و إحیا کرد صد سلمان اگر تردید داری که علی(ع) علامه پرور هست بپرس از جرج-جرداقی که شد نهج البلاغه-خوان همان علمی که مولا را به سائل سوق میداد و نشد یک عمر! حتی در رکوعش غافل از "احسان" همان علمی که صیقل داد با آن ذوالفقارش را بصیرت ریخت در تیغی که شد نام آورِ دوران چه علمی بود که شد بانیِ صلحِ حسن‌(ع) حتی چه صلحی بود که شد سخت، جنگ تن به تن حیران چه علمی! ضربِ شمشیرِ حسین بن علی(ع) بود و فرود آمد به فرقِ کفر و باطل؛ کاری و برّان چه آقایی! که علمش رنگی از آزادگی را داشت أبالأحرار نامش بود و شد اسطورهٔ ادیان! * قال رسول اللّه(ص): أنَا مَدینَةُ العِلمِ وعَلِیٌّ بابُها، فَمَن أرادَ العِلمَ فَلیَأتِ البابَ پیامبر خدا(ص): من شهر دانشم و علی(ع) دروازه آن است. آن که دانش میخواهد، باید از [این] دروازه در آید. ابن عبّاس؛ المناقب، ابن شهرآشوب، ج۲، ص۳۴ ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر شهادت مظلومانهٔ رئیس مذهب تشیع 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- یاورِ بی ضرر و یارِ وفادار نداشت داشت شاگردانِ خِبره؛ ولی یار نداشت بود از نسل علی(ع)...حیف ولی دور و برش قنبر و مالک و سلمانِ وفادار نداشت هر چه از نقشهٔ دشمن-شکنی ها میگفت برملا میشد و یک راز-نگهدار نداشت حضرتِ شیخ الائمه(ع) چقدَر بود غریب هیچکس با خودش و دغدغه اش کار نداشت غیرِ هارونِ عزیزِ مکّی...آنکه سریع- رفت در آتش عشقش! غمی انگار نداشت شعله ها سرد شد و ذره ای آسیب ندید قلبِ او بود سلیم و دل بیمار نداشت نیمه شب بود که شد قصدِ جسارت آغاز کوچه غوغا شد و جز فتنهٔ اشرار نداشت خانهٔ امنِ امام ِ صادق(ع) شد ناامن دشمنش آمد و جز نیتِ آزار نداشت آنقدَر با تشر و با عجله می بردند وقتِ برداشتن و بستنِ دستار نداشت می دوید و نفَسَش سوخت و میخورد زمین کاش مرکَب به سرآسیمگی اجبار نداشت عرقِ پیشانی رویِ محاسن می‌ریخت حالش آشفته شد و رنگ به رخسار نداشت کوچه، دستِ بسته، پای برهنه، دشنام... غربتش فرقی با حیدر کرار(ع) نداشت عضو عضوِ بدنش یکسره از کار افتاد کاش زهر آن همه بر کشتنَش اصرار نداشت * پیرهن بر تنش و ماند عقیقش در دست پیکرش زخم نشد! نیزهٔ بسیار نداشت تشنه جان داد ولی بود سرش بر بدنش تنش عریان نشد و خندهٔ انظار نداشت! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🌺 هشت بیت؛ به عشقِ میلادِ أختُ الرضا(ع) 🌺🍃 خُلق و خویش مهربان و محشر است حرف هایش؛ آیه آیه کوثر است بر نگین دستهایش حک شده: عصمت الله است؛ درّ و گوهر است مثل زهرا(س) هست نامش فاطمه(س) چادرش آیینه دارِ مادر است عالِم است و قلبِ بابایش مدام بیقرار و عاشقِ این دختر است از صمیم جان "فداها" گفته و ذکرِ خیرش صد هزاران دفتر است نیست همکفوی برایش جز "کرَم" بانویی که با "سخاوت" همسر است خواندمش معصومه(س)-ساداتِ رضا(ع) چون برادر، دوستدارِ خواهر است دخترِ موسی بن جعفر(ع) آمده اول ذی القعده روز دختر است! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذر رأفتِ سلطان دو عالم 🌺🍃 باز با یادِ تو از غم شدم آزاد... سلام میزنم عشق تو را یکسره فریاد؛ سلام شد علی(ع) نام تو و ضامن آهو لقَبت صد و ده بار به تو؛ حضرتِ صیاد؛ سلام از همانجا به منِ خسته محبت داری از همینجا به تو از جانبِ من باد؛ سلام کرد از مشرقِ ایوانِ تو خورشید طلوع سورهٔ شمس به گلدستهٔ تو داد؛ سلام ماه بر پیچ و خم پرچم ِ تو بست دخیل داد بر محضرت از صحن گوهرشاد؛ سلام ابر زائر شد و بالایِ سرِ گنبدِ تو قطره قطره قطره از لبش افتاد؛ سلام آمدم خانهٔ تو...از همه جا رانده شدم خانه ام شد حرَمت! خانه ات آباد!..سلام میشود حالِ دلم خوش! برسد بر گوشم- -با صدایت اگر از پنجره فولاد: سلام دست بر سینه رسیدم که گدایت باشم یا معین الضعفا، دست مریزاد...سلام! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذر ولادت امام الرئوف، شمس الشموس 🌺🍃 خدا وقتی به جسمَش ریخت در روز ازل جان را به قلبم داد عشقِ حضرتِ شاهِ خراسان را دمید از ذره ذره روح خود بر ضامنِ آهو وَ این یعنی ضمانت کن پس از این هر پریشان را تمام مهربانی شد خلاصه کنجِ لبخندش هوایِ رأفتش هر لحظه نازل کرد باران را به دنیا آمده چشم و چراغ حضرتِ نجمه(س) ببین گهواره دارد در بغل آیاتِ قران را نگاهِ عالم ِ آل محمد(ع) بر پدر زل زد تماشا میکند موسی بن جعفر(ع) فقه و عرفان را سلامی عرض کن تا که ببینی در کنار خود خودِ آرامش جان را؛ امامَ الإنس والجان را فراری میشود درد از وجودت، زود راهی شو... بگیر از پنجره فولاد جرعه جرعه درمان را به پابوسی فراخوان داده تا سائل شود سیراب شود با معرفت مأنوس، معنا کرده انسان را علی-موسی الرضا(ع) آنکه به عشقِ حیدر کرار به آبِ نابِ سقاخانه "سلمان" کرده مهمان را طلایِ گنبدش جلب توجّه میکند دائم غبارِ مرقدش جذّاب کرده خاکِ ایران را چنان محتاج ها را کرده مستغنی که تا محشر نخواهد خورد سائل قدرِ "آنی" غصهٔ نان را علی(ع) شاه نجف پیمانهٔ فقر مرا پُر کرد اگر در وصف شاهِ طوس گفتم لفظِ سلطان را به دیدارش زمان احتضارم سخت دل بستم که میبینم چنین؛ جان دادنِ بسيار آسان را! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi    ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای خادم آستانِ رأفت؛ سیّد رفتی و خوشا به این سعادت سیّد در روز ولادت امام هشتم شد عیدیِ تو سیّد! @marziyehatefi