eitaa logo
اشعار مرضیه عاطفی
430 دنبال‌کننده
251 عکس
18 ویدیو
0 فایل
💌 شما به دعوت #مادر_سادات اینجایید 💌 نذر شادی دل حضرت زهرا(س)👇 ⚘️ سلامتی و فرج امام زمان(عج)،سلامتی رهبرعزیزمان صلوات ⚘️ لینک کانال تلگرام: @marziyehatefi لینک صفحه اینستاگرام: @marziyeh.atefi.313 لینک ویراستی: https://virasty.com/MarziyehAtefi
مشاهده در ایتا
دانلود
آن لحظه که جای سجده کردم عصیان با دست خودت بگیر از جسمَم جان مرگم بده، سویِ خود ببَر... عمرم شد- -هرگاه؛ چراگاه برای شیطان! @marziyehatefi
🍃🌺 به امید عنایت، آمرزش، شهادت 🌺🍃 شنیدم توبهٔ بی ادعا را زود می بخشی گنهکارانِ با حُجب و حیا را زود می بخشی همان‌هایی که اهلِ اشک و اقرارند؛ نه طغیان به قرآن! عاصیانِ با صفا را زود می بخشی طلبکارانِ از تو؛ حیف که این را نمیدانند بدهکارانه نیکوکارها را زود می بخشی دعای افتتاحِ تو؛ عجب حالِ بکا دارد سحرگاهان که اشکِ بیصدا را زود می بخشی برای توبه گرچه دیر می آییم اما تو دقیقاً لحظهٔ افطار، ما را زود می بخشی به ٱمراضِ وجودی بی تعلّل میدهی درمان گرفتارِ به انواعِ بلا را زود می بخشی همین «ألعفو» میگویند مرهم میگذاری و به بیمارانِ نفساني شفا را زود می بخشی نمیدانم چه سرّی هست بینِ این همه سائل گدایانِ علي-موسی الرضا(ع) را زود می بخشی به عشقِ آن سلام ِ اولینِ رو به شش گوشه همیشه زائرانِ کربلا را زود می بخشی به «أدعوني» قسم؛ حاجاتِ اهل سجده را فوراً اجابت کرده و اهلِ دعا را زود می بخشی همانهایی که دل بردند از تو در میانِ خون شهیدان ِ «ذَبیحاً بِالقفا» را زود می بخشی! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 در وداع با ماه رمضان به نیت آمرزش 🌺🍃 لحظه های آخر و احساسِ غربت میکنیم ای خدا داریم کم کم رفع زحمت میکنیم درگذر از ما اگر بزم تو را بر هم زدیم پیش ِ تو از حال و روزِ خود شکایت میکنیم معصیت کردیم و رفت از یادمان مهمانی ات میزبانی کردی! احساس ِ خجالت میکنیم یا غیاثَ المُستغیثین گفته و با التماس با همین دستان ِ خالی عرض حاجت میکنیم یا رفیقَ، سَیدي، مَن لا رفیقَ غیرِ تو سودِ بسیاری از این نوع ِ رفاقت میکنیم ما به ماهِ تو؛ به إعجازِ سحر دل بسته ایم بیشتر از قبل وقتی کسبِ رحمت میکنیم سفرهٔ افطارهای آخرین است و مدام با تو داریم از قبولِ توبه صحبت میکنیم راستی بخشیدی آخر یا نه؟! ما را ای کریم درگذر حالا که مستأصل صدایت میکنیم ما به شبهایِ مناجات ِ تو عادت کرده ایم بعد از این با گریه هر شب با تو خلوت میکنیم عهد می بندیم با تو زیرِ ایوان نجف بعد از این؛ جانِ علی(ع) بهتر عبادت میکنیم جانِ آقایی که میگفتند رو به زینبش(س) از حسینت(ع) هر چه میخواهیم غارت میکنیم سر به روی نیزه، انگشتر به دستِ ساربان در دل از این داغ؛ احساس ِ حرارت میکنیم! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 در وداع با ماه مبارک رمضان 🌺🍃 ای روزهای ختم ِ قرآنی خداحافظ لحظاتِ نابِ أدعیه خوانی خداحافظ ای ماهِ نجواهایِ عاشقانه در خلوت شب زنده داری هایِ طولانی خداحافظ ای سفرهٔ افطار! ای شوق ِ لکَ صُمتُ ای بهترین معنایِ مهمانی خداحافظ ای اشکِ جاری در مناجاتِ أبوحمزه ای چشم های خیس ِ بارانی خداحافظ ای جنّتِ جوشن کبیر ای ذکرِ خَلّصنا شبهای قدر ای حالِ عرفانی خداحافظ خوف و رجایِ دلنشینِ وقتِ استغفار ای حسّ بیتابی و حیرانی خداحافظ ای فرصتِ انفاق در پس-کوچهٔ اخلاص ای نان و خرماهایِ پنهانی خداحافظ ای روضهٔ فزتُ و ربّ الکعبه در محراب ای فرقِ خونین! زخم ِ پیشانی خداحافظ * میگفت شاید بی رمق حیدر شبِ آخر ای عمرِ سرتاسر پریشانی خداحافظ! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 چهارده بیت توسل به نیت شفاعت 🌺🍃 گرچه عصیانگر و گمراه و نمک نشناسم به عاشقم و بندهٔ پُر احساسم کاش با دستِ (ص) بهتر از اینها بشود حُسن خُلق و ادب و معرفت و اخلاصم باید این بندِ اذان خوانده شود با دل و جان أشهدُ أنّ (ع) شد همهٔ وسواسم میدهد نور به چشمم؛ به هوایِ (س) دوستش دارم و دیوانهٔ عطرِ یاسم مال و داراییِ من هست گدایش بودن عشقِ نایابِ (ع) شد همهٔ میراثم پنج تن سخت عزیزند برایم اما بینهایت به بن علی(ع) حسّاسم گوشه-چشمی برسانَد به بساطم... گرچه رنگ و رو رفته و کهنه ست همه اجناسم ناخدایِ کرَم و سایهٔ روی سرم است ناجیِ روزِ جزا؛ واسطهٔ محشرم است کاش میشد که به حالم سر و سامان بدهد به شبِ معصیتم جرأتِ پایان بدهد کاش با لطفِ قدیمش به وجودم هر صبح دستِ احسان بکشد! قلبِ مرا جان بدهد زائرِ کرب و بلا کرده و کنج حرمش وسطِ روضه شبی نسخهٔ درمان بدهد میشود حالِ پریشانِ دلم خوب...اگر حرمله(لع) آب به شش ماههٔ عطشان بدهد آب نه! تیرِ سه پر آمده و میخواهد نازکِ حنجره را زجرِ فراوان بدهد خون به قنداقه نشسته! شده بیتاب؛ حسین(ع) وای از حالتِ حیرانیِ ارباب؛ حسین(ع)! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 به شادباش عید سعید فطر 🌺🍃 عید فطر است و رسید آن صبحِ محشر عاقبت ذکرِ «اهلَ الکبریا» آورده با خود مرحَمت میزبان، از خوب و بد کرده پذیرایی و شد- -شامل حالِ تمام ِ میهمان ها؛ مغفرت حیف شد! طی شد به سرعت، باز هم شکرخدا ماه روزه رفت؛ در آسودگی و عافیت خوب باید توبه میکردیم در شبهای قدر سهل انگارانه رفت از دستمان این موهبت تا ابد والله در کارش نمی افتد گره با خدا، بعد از نیایش هر که دارد مشورت هر دقیقه خواستیم از حضرتِ پروردگار یا إلهي! با شهادت؛ خیر باشد عاقبت بیشتر ایکاش رزق و توشه برمیداشتیم در مناجاتِ سحرگاهی برای آخرت یا عِبادَ الله! فرموده ست مولانا علی(ع): عید آن روزی ست که در آن نباشد معصیت!* * امام علی علیه السّلام فرمودند: کُلُّ یَومٍ لا یُعصَی اللهُ فیهِ فَهُوَ یَومُ عیدٍ؛ «هر روزی که در آن گناه نشود همان روز، روز عید است» کتاب نهج البلاغه، کلمات قصار شماره۴٢٨ ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🏴 در عزای هشت شوال و تخریب بقیع 🏴🍃 -لطفا لطفا حق روضه ادا شود- دستی رسید و جنّتِ ما را خراب کرد آن آستانِ دفع ِ بلا را خراب کرد لعنت بر آن کسی که برافراشت کینه را لعنت بر آنکه حالِ خدا را خراب کرد یکبار، اصلِ آیهٔ تطهیر را نخواند آلوده بود و صحن و سرا را خراب کرد کعبه دلش شکست همینکه قبیله ای قبرِ چهار؛ قبله نما را خراب کرد وهابیت ادامهٔ راهِ سقیفه بود وقتی بقیع ِ غرقِ صفا را خراب کرد غصبِِ فدک نتیجهٔ آن میشود همین غصبِ فدک بنایِ وفا را خراب کرد غصبِ فدک به روزِ دهم، هم نکرد رحم انداخت نیزه! خاطره ها را خراب کرد * پیش پدر چند قدم راه رفت و رفت... چشم حسود، حال و هوا را خراب کرد غصبِ فدک به نام علی(ع) کینه داشت! پس سر را شکست و لحنِ صدا را خراب کرد تیری که عمقِ حنجرِ شهزاده را شکافت حالِ اذانِ کرب و بلا را خراب کرد غصبِ فدک رسید به گودالِ قتلگاه خنجر کشید و نظم ِ قفا را خراب کرد در شهر شام، غصبِ فدک؛ خیزران به دست لب هایِ سَیّدالشُهدا(ع) را خراب کرد! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
شهیدان سرافراز؛ بنایِ غیرتش همواره ناب است برایش هرزگی-دیدن عذاب است شهیدِ سنگرِ ؛ وصیت نامه اش است! 🌷 @marziyehatefi
🍃🌺 تقدیم به شهید 🌺🍃 کارشان هست خدایی شدن و دل بردن کار ما هم شده در معرکه حسرت خوردن کاش در وادی غیرت بشود روزیِ ما مرد و مردانه شبی از همه سبقت بردن چشم پوشیدنِ از خواهش ِ پی در پیِ نفْس به هوس هایِ مزیّن شده؛ دل نسپردن بالِ پرواز نداریم و قفس خانهٔ ماست کارِ تقدیر همین است! فقط آزردن آسمان مقصد ما بود ولی جا ماندیم هست آغازِ زمینگیر شدن؛ پژمردن نگرانیم! مبادا برسد مرگ به ما نشود قسمتمان جایِ شهادت...مردن؟! کاش قسمت بشود با تنِ بی سر، در خون از حسین بن علی(ع) دم زدن و دل بردن!  ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
برداشت قدم با شهدا در واقع زد بوسه بر آن صحن و سرا در واقع هر زائرِ سیدالکریم الحسني(ع) شد زائرِ شاهِ کربلا در واقع! @marziyehatefi
🍃🌺 در بزرگداشت مقام و تکریم و تأکید بر جهاد مادرانهٔ 🌺🍃 تا که دور از هجمهٔ ویرانگرِ طوفان شود درّ ارزشمند باید در صدف پنهان شود آسمان خورشید را دورِ سرت چرخانده تا غرقِ زیباییِ محجوبانه ات باران شود گوهرِ نابِ وجودِ تو به غیر از نور نیست پس سزاوار است دور از ظلمتِ عصیان شود چادرت شد پیلهٔ پرواز تا اقلیم عشق باید از پروانگی هایِ تو دل حیران شود پادشاهی کن! که داری بر سرت، تاجِ حجاب کاخِ شاهان با وقارت اینچنین ویران شود چشم های هرزه را یک لحظه خرج خود نکن حیفِ آن زیباییِ بی نقص که ارزان شود با حیا پیغمبری کن در خیابان! سر به زیر چشم های هرزه را بگذار با ایمان شود باید از نفْسی که زینت داده زن را؛ بگذری تا که سر تا پای تو تفسیری از قرآن شود* زینتِ زن چیست؟! غیر از جلوهٔ مستورگی زینتِ زن باید احساس ِ پُر از عرفان شود زندگی با بندگی زیباترین آزادی است زندگی اینگونه دور از ورطهٔ بحران شود زن شدی تا پاک باشی و وجودِ پاک تو بهترین مأمن برای خلقتِ انسان شود لذتِ مادر شدن گنجی ست در دستان تو باید انسان پروری اینگونه جاویدان شود میشود آغوش ِ پُر مهرت برایش مرهمی تا پس از این مادرانه دردها درمان شود باید از دستانِ تو نسلِ سلیمانی گرفت تا که پای دشمنان با دیدنش لرزان شود! * آیه ۵٩سورهٔ مبارکهٔ احزاب يَـٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَآءِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ يُدۡنِينَ عَلَيۡهِنَّ مِن جَلَٰبِيبِهِنَّۚ ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَن يُعۡرَفۡنَ فَلَا يُؤۡذَيۡنَۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: روسرى هاى بلند(چادر) بر خود بيفكنند، اين(عمل) مناسب تر است، تا (به عفّت و پاكدامنى) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند. و خداوند آمرزنده مهربان است.  ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 غزل مناجات به شوق آمرزش و شهادت 🌺🍃 من از تو جز نگاه که چیزی نخواستم جز بخشش ِ گناه که چیزی نخواستم وقتِ گلایه، لال شدم! شرم کردم و هنگام ِ اشتباه که چیزی نخواستم حالم درست نیست! از این زندگی به جز یک حالِ روبراه که چیزی نخواستم وقتِ دعا به غیرِ امیدِ به عفوِ تو از قلبِ روسیاه که چیزی نخواستم در روضهٔ حسین(ع)؛ خدایا تو شاهدی جز اشکِ چشم و آه که چیزی نخواستم از این جهان، به جز غم ِ اربابِ بی کفن هستی خودت گواه که چیزی نخواستم غیر از تنی تپیده به خون و بدون سر از تلّ و قتلگاه که چیزی نخواستم!  ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر شهادت رئیس مذهبِ برحقّ تشیع 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- باز دارد گذرِ شعر به غم می افتد خانه ای باز به دستانِ ستم می افتد راه انداخته اند آتش و آقا جاانم وسطِ غائله با قامتِ خم می افتد نا ندارد به خدا، شرم کنيد از سِنّش پیرمرد است و به یک ضربهٔ کم می افتد نکِشیدَش به زمین پشتِ سرِ مرکبِ تان هم نفَس سوخته در سینه و هم می افتد داغِ مادر به دلش دارد و برمیدارد- طرفِ کوچه همین چند قدم... می افتد میخورَد تا که نگاهش به دو دستِ بسته یادِ حیران شدنِ اهلِ حرم می افتد روضهٔ عصرِ اسارت زده آتش به دلش رفته از حال...به وٱلله قسم می افتد... * زینب(س) از غارتِ عباس(ع)می افتد گریه تا که در سلسله چشمش به علَم می افتد! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذر ولادتِ کریمهٔ دو عالم 🌺🍃 با حال عاشقانه و در اوج احترام بر حضرتِ ملیکهٔ قم تا ابد سلام معصومه(س)خواندمش دلم آرام شد از این عرض ِ ارادتی که گرفت از ازل دوام دیگر قرار نیست کسی بینوا شود نامش کریمه شد که شود غصه ها تمام عِلمش به مُهرِ سبزِ «فِداها» مزیّن است موسی بن جعفر(ع)است خبردار از این مقام صحن و سرا نگو! که چه علّامه پرور است مبهوتِ شٱنِ عارفهٔ شیعه؛ خاص و عام هم عطرِ کاظمین می آید از آن حرم هم عطرِ بارگاهِ خراسان به هر مشام از هر جهت شده ست به خورشید منتسب هم دختر امام، وَ هم خواهرِ امام هم تکیه گاهِ جنّتِ اعلایِ جمکران هم عمه جانِ حضرتِ آدینه و قیام از سوریه رسیده سلامی به جانبَش شاید که عمه زینبش(س) آورده این پیام: معصومه(س)جان! عزیزدلم خوب شد که تو چشمت ندید هلهله ها را به رویِ بام چشمت ندید زجرِ اسارت در اوجِ داغ بردند دست-بسته، عزیزم، مرا به شام گل ریختند روی سرت! خوب شد کسی سنگی نزد به رویِ سرت بینِ ازدحام!  ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
رمزشان برکت گرفت از برکتِ شاه نجف عاقبت آزاد شد با اعتقاد و با شرف نام ِ این جنگاوری بیت المقدس هست چون فتح خرمشهر، فتح قدس را دارد هدف! 🌷 @marziyehatefi
🍃🌺 به شوق زیارت کربلا و شهادت 🌺🍃 ای برکتِ بی انتها؛ ممنونم از تو اربابِ من! بعد از خدا؛ ممنونم از تو نانِ مرا دادی و هستی سرپرستم عمری محل دادی مرا؛ ممنونم از تو گفتم حسین(ع) و در پناهِ نامت آقا شد دورِ دور از من بلا؛ ممنونم از تو مِهر مرا انداختی در قلبِ زهرا(س) کرده ست در حقم دعا؛ ممنونم از تو این نوکرِ شرمنده را در اربعینت بردی نجف تا کربلا؛ ممنونم از تو با تربت و با چند جرعه چایِ روضه درد مرا دادی شفا؛ ممنونم از تو امروز اگر که رزقِ اشکم روبراه است دارم اگر حالِ بکا؛ ممنونم از تو من دوست دارم کشتهٔ عشق تو باشم این حاجتم را کن روا؛ ممنونم از تو مثل شهیدان عاقبت این تن اگر که در خاک و خون باشد رها...ممنونم از تو یا که اگر یکروز جانم را بگیری در روضه هایِ بوریا؛ ممنونم از تو!  ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
عشقِ گلِ نرگس به جهان نفروشم از شیوهٔ انتظارِ او مدهوشم هر جمعه به قصدِ فرج از گلبرگش ذکر صلوات میرسد بر گوشم! @marziyehatefi
از رویِ کفن خاکِ بلا را بتکان یک حمد بخوان و ترس ِ دل را بنِشان یا شاهچراغ(ع) در شبِ اول قبر با دست خودت نور به قبرم برسان! @marziyehatefi
🍃🌺 نذر میلاد امام مهربانی ها 🌺🍃 عشقِ تو داده بر دل، جذبهٔ تاب و تب را نام تو ناب کرده لذتِ ذکرِ لب را تا ببَری دل از هر گوشه نشینِ سائل رأفتِ تو رسانده ناب ترین سبب را نام تو شد علی(ع) و نیست عجب که خاک ِ طوس؛ به عشقِ نامت بار دهد رطب را اهل ولا شد آنکه با دل و جان شنیده ست از لبِ تو حديثِ سلسلةُ الذهَب را شرطِ تو در مسیرِ واقعهٔ غدیر است شرطِ تو کرده تبیین معنیِ روز و شب را حبّ تو روزِ روشن! بغض ِ تو اوجِ ظلمت بندهٔ بی ولایت سجده نکرده رب را شرطِ تو مُهرِ تأییدِ همهٔ عبادات اهلِ ولایتِ تو؛ جان بدهَد ادب را جنّتِ بارگاهت حیرتِ لایزال است بسکه نشانده بر لب واژهٔ «لَلعجب» را هر که شد آشنا با بوسهٔ بر ضریحت واجبِ محض خوانْد این بوسهٔ مستحب را!  ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 غزل دلتنگی به عشقِ براتِ حرم 🌺🍃 باز هم دلتنگم و با حسرتِ خیلی زیاد می نشینم در خیالم گوشهٔ باب الجواد(ع) عاشقانه، با تواضع؛ از سرِ عادت که نه! عرض کردم یک سلام از عمق جان؛ با اعتقاد بر فرازِ گنبدت میگردد از روز ازل باد دور پرچم و پرچم کماکان دورِ باد لحظه لحظه جلب کرده چشم هایم را به خود عشقبازی هایِ خیلِ نوکرانِ خانه زاد هم عرب، هم از عجم مشغولِ پابوسیِ تو ای بر این عشقِ إلهي صد هزاران «إن یکاد» رأفتَت شد آشکار آنجا که دیدم در حرم میشود همصحبتِ علامه ها یک بیسواد عشق تو همواره از نسلی به نسل دیگر و دارد از شهری به شهرِستانِ دیگر امتداد ترک و لر، مازندرانی، اصفهانی و قمی دور تو گشتند و حیران ماندم از این اتحاد هر که بر لطف تو رو زد آبرویش حفظ شد بُرد کرد آنکس که بر آقایی ات کرد اعتماد روضهٔ جدت به یادم آمد و جاری شد اشک تا که دیدم پیرمردی بر عصایش تکیه داد * تکیه زد با تشنگی بر نیزهٔ تنهایی اش رفت و در گودال زخمی شد تنش خیلی زیاد!  ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
با خاطری آرام...وَ قلبی آگاه رفت و نرسید آن امام ِ دلخواه «عجل لولیک الفرج» بود فقط یک عمر دعایِ حضرت روح الله(ره)! @marziyehatefi
از اولِ صبح تا به شب میگویم با عرض سلام؛ با ادب میگویم هر هفته چهارشنبه رو به مشهد یا ضامن آهو بطلب میگویم! @marziyehatefi
🍃🏴 نذر شهادت سلطان خراسان 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- میرسد روی لبم آهسته جان یأبن الشبیب در وجودم آتشی دارم نهان یأبن الشبیب نا ندارم! با تو دارم در خیالم گفتگو با نگاهی نیمه باز و نیمه جان یأبن الشبیب زهرِ در انگور جانکاه است و از فرطِ عطش شعله ور شد هم دهانم، هم زبان یأبن الشبیب دستهایم را که برمیداشت روز و شب قنوت ناتوان؛ افتاده از کار آنچنان یأبن الشبیب با دو پایِ سرد و لرزان بیهوا خوردم زمین حال و روزِ احتضارم شد عیان یأبن الشبیب روی خاکِ حجره مثل مار می پیچم به خود بود جسمَم کاش زیر آسمان یأبن الشبیب بود جسمم کاش خنجر خورده؛ زیر آفتاب جانِ من از جدّ عطشانم بخوان یأبن الشبیب بیقرارم از غمش! باید پریشان جان دهَم از غم ِ آن پیکرِ نیزه-نشان یأبن الشبیب از غم ِ سنگی که محکم خورد بر پیشانی اش از هجوم ِ نعل ها بر استخوان یأبن الشبیب از تنِ عریان که شد خونِ قفا بر آن کفن از عقیقِ سرخِ دستِ ساربان یأبن الشبیب از طناب و دستهایِ عمه زینب(س)وای...نه... از غروب و غربتِ وقتِ اذان یأبن الشبیب جان سپردم! از نفس انداخت بیطاقت مرا- روضهٔ بزم یزید و خيزران یأبن الشبیب! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 به امید یک نیم نگاه از امام الرئوف 🍃🏴 مثل من هر کس که می گردد به دنبال پناه کوله بارش را ببندد سمت مشهد غرقِ آه هر که با غفلت فقط بر این «در» و آن «در» زده آنکه عمری رفته راهِ بندگی را اشتباه بندگی از دیدِ ما فقر است و سائل پیشگی بندگی خورده گره با شرم از بارِ گناه خوش بحال آنکه بارِ معصیت را می برَد در حرم یک گوشه دارد انتظارِ یک نگاه زیر لب مابینِ استغفار میگوید مدام السلام ای ضامن آهو مرا کن سربراه صحن گوهرشاد جایِ هر که کم آورده است جای هر که از وفا خیری ندیده هیچگاه میرسد از آبِ سقاخانه هر ساعت به گوش روضهٔ آقایِ تشنه در جدالِ قتلگاه * بر تنش سرنیزه ها یکریز ضجه میزنند بر گلویش تا که خنجر میکِشد هر لحظه آه! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر شهادتِ دردانهٔ سلطان طوس 🍃🏴 -لطفا حق روضه ادا شود- بیتابم و بیقرارم، افتاده آتش به جانم لب تشنه جان میسپارد امشب امام ِ جوانم خشک است لبهای سردش، از شدّت زهرِ کاری دیگر تکلّم ندارد... لکنت گرفته زبانم زخم و جراحاتِ بسیار، سوزانده عمقِ جگر را خون میچکید از دهانش، از آه پُر شد دهانم با پایکوبي کنیزان، یکریز کل می‌کشیدند شد هلهله دورِ حجره، این است داغِ عیانم حس کرد بر سینهٔ خود، دستانِ سختِ اجل را با داغِ سنگینِ جدّش، افتاده غم در بیانم شد بسته چشمانِ تارِ آقا جوادالائمه(ع) وقتِ گریزِ غزل شد، بگذار روضه بخوانم «ألشّمرُ جالس...»حرامی! آمد...ببین مادرش را بردار پا از گلویش، لرزان شده زانوانم در بین جنجالِ گودال، پیراهنش را کسی بُرد می بینم و میچکد خون با اشک؛ از دیدگانم با هر نفس نعلِ تازه، میخورْد بر استخوانش پیچیده دردی نفس‌گیر، در تک تکِ استخوانم! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅