eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖دیدید کاخ سفید رو حسینیـه کردیم؟ 👌دانشجـویان مسلمـان نمـاز میخوانند، 👌دانشجـویان غیر مسلمـان از آنان محافظت میکنند‼️‼️ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😈 💢بعضی از خانوم شوهر دار با نامحرم ارتباط دارن🧕🏻 در سطوح مختلف از پیامک دادن تا....📲 ✴️وقتی با بعضی هاشون صحبت میشه دلیلشون اینه که میگن: چون شوهرم با نامحرم ارتباط داره منم این کار رو میکنم!!!🧔🏻‍♂🙄😏 📛ای بابا این دیگه چه حرفیه⁉️❌ ♨️قشنگ حرف شیطانه!😈 ✅حالا اون گول هوای نفسشو خورد و خودش رو بدبخت کرده تو چرا با خودت این کار رو میکنی⁉️🤔 🛑هر کسی زندگی خودش رو داره اگه کسی دنبال هوای نفسش بره دنیا و روزگار به خاک سیاه مینشوندش!😢 ♨️روز قیامت انساب قطع میشن🔥❌ ✅یعنی زن و شوهر بودن دیگه معنا نداره❌😢 ✅خودت میمونی و خداوند متعال"☝️🏻 ✅اونجا به خدا میخوای چی بگی⁉️🤔 💢بگی من گناه کردم چون شوهرم گناه کرد⁉️🤔 دست بردار...🖐🏻 🛑شوهرت هر آدمی بود روز قیامت باهاش تسویه حساب میشه☝️🏻🔥 ✅تو به فکر خودت باش🖐🏻 💢حسابت رو جدا کن 🧮 ✴️ارتباطت رو با نامحرما قطع کن.❌🖐🏻 ✅بله اگه جایی ضرورتی پیش اومد اشکالی نداره. مثل آموزش یا مشاوره...اونم در حد خلاصه و ساده☝️🏻 ☜ _ ☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم📘 را 👇🏻 📝 #7 ..و  براي همين امور پرورش داده است . 🔹 #پيش_از_آفري
باهم بخوانیم کتاب 📘 را 👇🏻 📝 #8 🔹(1) . يكي از شرح كنندگان گويد : عالَمْ - يعني مخلوق - در عبارت : «وَ جَعَلَهُ حُجَّهً علي مَوادّهِ وَ عالَمِه. . .» 👈🏻 است بر اهل يا برمواد ، و شايد منظور از اين كلمه باشد ☝🏻 كه مواد معرفت همان عقل است و اين دو اضافه يعني مواد و عالم به ضمير خداوند تعالي به تقدير لام ملكيت و اختصاص است ، 🔸يعني خداوند را حجّت قرار داد بر و ، ☝🏻 كه امام عليه السلام بر . همه مخلوقات است و هر چيزي بايد كه در تسبيح و تقديس و عبادت و نحوه خضوعش به امام مراجعه كند✔️ 🔹احتمال ديگري نيز هست كه منظور از موادّ عالم زمانيات و جسمانيات باشد و منظور ازعالم ، و . 🔸امّا احتمال اينكه مراد از اهل موادّ باشد بعيد است✋🏻 ☝🏻 چنانكه عطف را تفسير و بيان مطلب قبل پنداريم 🔹مي گويم : قول صحيح آن است كه مجرّدي غير خداوند متعال نيست✖️ ، و سخن فوق در اين باره - كه مجرّدي غير خداوند فرض شود - دليل محكمي ندارد ❌، ☝🏻 دليل بر خلاف آن هست كه در جاي خود ثابت شده است و اينجا جاي گستردن بحث نيست✋🏻 ، و امّاعطف را تفسير و بيان مطلب قبل دانستن نيست هر چند كه قاعده اين است كه با عطف معني ديگري ذكر شود✔️ 4️⃣به سندي همچون صحيح از حضرت باقر يا حضرت صادق عليهما السلام روايت است كه فرمود : 🌸✨ بنده خدا مؤمن نخواهد بود مگر اينكه ☝🏻 و و را ✔️ و نيز ✔️ و در تمام امور خود به او مراجعه كند✔️ و امر وي باشد . ✔️ 2)🌸 سپس فرمود : ✨چگونه مي شود كه را بشناسد در صورتي كه اوّلين امام را نشناخته باشد؟⁉️ 5️⃣به سند صحيح از زراره روايت است كه گفت به حضرت امام باقر عليه السلام گفتم : مرا از از شما خاندان آگاه ساز .❗ آيا شناخت او بر همه مردم واجب است؟⁉️ 🌸 فرمود :✨ خداوند عزّ و جل حضرت محمد صلي االله عليه وآله وسلم را برهمه مردم جهان به عنوان رسول و بر همه خلايق در زمين برانگيخت .✔️ ☝🏻 پس هر آنكه به خداوند و حضرت محمد صلي لله عليه وآله وسلم رسول خدا آورد و از او پيروي نمود و رسالتش را تصديق كرد✔️ بر او كه ▪️ از ما را ، ▪️و هرآنكه به خدا و رسول او نياورده ، و از وي نكرده ، و او را ننموده✋🏻 ، ▪️و و او را ، چگونه بر او واجب باشد شناخت امام ⁉️ ☝🏻 هنوز ايمان به خدا و رسول او نياورده🤦🏻‍♂️ و حقّ آنها را نشناخته است ص: 45 1)اصول کافی، 1، 203 2)اصول کافی، 1، 180 ادامه دارد... _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
‍ 🍃🍂دعــــــای جـــوشن کبیــ8⃣4⃣ـــر🍂🍃   🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
‍ 🍃🍂دعـــــــای         جــــوشن کبیــ9⃣4⃣ـــر🍂🍃   🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃 🌸✨اَللّٰهُـمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِـکَ یَا مُسَهِّـلُ یَا مُفَصِّـلُ یَا مُبَـدِّلُ یَا مُـذَلِّلُ یَا مُنَـزِّلُ یَا مُنَـوِّلُ یَا مُفْضِـلُ یَا مُجْـزِلُ یَا مُمْهِـلُ یَا مُجْمِـلُ 《سُبْحانَکَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَب》 🍃بنام خداوند بخشنده بخشایشگر🍃 🌸✨خدايا از تو درخواست می‌كنم به نامت اى آسـان ساز، اى جـدائی بخـش اى دگرگون ساز، ای همـوار كن اى فـرود آور، اى عـطابخـش اى فـزون ده، اى بسيـاربخـش اى امـان ده، اى زيبـائی آفـرين 《پاک و منـزهی تـو ای که جز تـو معبـودی نیست فریـاد رس فریـاد رس ما را از آتش برهان ای پروردگارم》 〰⚜️ خـــواص این بنـــد ⚜️〰 ◀️برای بیدار شدن وقت نماز شب▶️ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‍ 🍃🍂دعــــــای         جــــوشن کبیــ0⃣5⃣ـــر🍂🍃   🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃 🌸✨یَا مَـنْ یَـرَى وَ لا یُـرَى یَا مَـنْ یَخْلُقُ وَ لا یُخْلَـقُ یَا مَـنْ یَهْـدِی وَ لا یُهْـدَى یَا مَـنْ یُحْیِی وَ لا یُحْیَى یَا مَـنْ یَسْـأَلُ وَ لا یُسْـأَلُ یَا مَـنْ یُطْعِـمُ وَ لا یُطْعَـمُ یَا مَـنْ یُجِیـرُ وَ لا یُجَارُ عَلَیْـهِ یَا مَـنْ یَقْـضِی وَ لا یُقْضَى عَلَیْـهِ یَا مَـنْ یَحْکُـمُ وَ لا یُحْکَـمُ عَلَیْـهِ یَا مَـنْ لَمْ یَلِـدْ وَ لَمْ یُولَـدْ وَ لَـمْ یَکُنْ لَهُ کُفُـوا أَحَـدٌ 《سُبْحانَکَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَب》 🍃بنام خداوند بخشنده بخشایشگر🍃 🌸✨اى آنكه بيننده و ديده نشود اى آنكه بيافريده و آفريده نشود اى آنكه راهنمايى كند و راهنمايى نشود اى آنكه زنده كند و زنده‌اش نكنند ای آنكه پرسد و پرسيده نشود اى آنكه خوراند و خوراک نخواهد اى آنكه پناهد دهد و پناه نجويد اى آنكه داوری كند و بر او داورى نشود اى آنكه فرمان دهد و فرمانش ندهند اى آنكه نزاده و زاده نشده و براى او همتايى نبوده است 《پاک و منـزهى تـو اى كه معبـودى جز تـو نيست فريـاد رس فريـاد رس ما را از آتش برهان اى پروردگارم》 〰⚜️ خــــواص این بنـــد ⚜️〰 ◀️برای اینكه در روز بیدار شوید▶️ و به موقع به كارتان برسید °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‍ ‍ 🍃🍂دعــــــای         جـــوشن کبیــ1⃣5⃣ـــر🍂🍃   🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃 🌸✨یَا نِعْـمَ الْحَسِیبُ یَا نِعْـمَ الطَّبِیبُ یَا نِعْـمَ الرَّقِیبُ یَا نِعْـمَ الْقَرِیبُ یَا نِعْـمَ الْمُجِیبُ یَا نِعْـمَ الْحَبِیبُ یَا نِعْـمَ الْکَفِیلُ یَا نِعْـمَ الْوَکِیلُ یَا نِعْـمَ الْمَـوْلَى یَا نِعْـمَ النَّصِیرُ 《سُبْحانَکَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَب》 🍃بنام خداوند بخشنده بخشایشگر🍃 🌸✨اى كه چه خوش حسابگرى اى كه چه خوش طبيبى اى كه چه خوش همـراهى اى كه چه خوش نزديكى اى كه چه خوش پاسـخ دهى اى كه چه خوش دلبـرى اى كه چه خوش سر پنـاهى اى كه چه خوش كارگشـايى اى كه چه خوش مـولايى اى كه چه خوش يـاورى 《پاک و منـزهى تـو اى كه معبـودى جز تـو نيست فريـاد رس فريـاد رس ما را از آتش برهان اى پروردگارم》 〰⚜️ خــــواص این بنـــد ⚜️〰 ◀️ برای دفع اجنه ▶️ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 😳🤔 💥بسیار عالی _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘  #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وچهل_ودوم 🔻 #عمر_ارمیای_پیامبر 🔹اولین پدری که از فرزندش کوچکتر
📘 📖 📝 🔻 🔹روزی ارمیا با دادن قرصی 🍞 به صاحب یک کشتی🛳، از او خواست تا او را از آب عبور دهد. ☝️🏻اما صاحب آن کشتی نان را داخل آب 🌊پرتاب کرد و گفت؛ 👤 تکه های نان در ما خرد می شود و فایده ای ندارد.😏 ⏳ مدتی بعد ☄نازل گشت و تمام مناطق را در برگرفت، ☑️ ☝️🏻تا جایی که آدمیان👥 برای ، یکدیگر را می خوردند 😲 ☝️🏻و تا جایی که مادران 🧕🏻فرزندان خود را می کشتند 🗡و گوشتشان را می خوردند.😣 🌿ارمیا با دیدن این وضع و بی گناه که توسط مادران انجام می شد، دست به دعا🤲🏻 برداشت و از خداوند خواست تا از درگذرد و به خاطر یک گنهکار آنها را عذاب نکند.❌ 🌸پروردگار نیز به خاطر عذاب را از آن قوم دور کرد. *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 👥گویند همان ارمیای پیامبر است که خداوند بر قوم بنی اسرائیل مبعوث کرد.✅ 🔹روزی چون وارد باغ🌳 خود شد، دید درخت ها سبز و سایه آنها گسترده است و 🍎 آنها نزدیک شده است. 🕊 نغمه بلبلها گوش را می نوازد و پرندگان به طرب آمده اند.😃 🌿 ساعتی در این باغ بیاسود و از نسیم جان پرور آن بهره مند و از تماشای 👀سبزه 🌱و چمن و طراوت یاس و یاسمن غرق در نشاط 😊شد، آنگاه سبدی از 🍇و سبد دیگری از و مقداری 🍞به همراه برداشت. سوار بر الاغ خود شد و راه منزل🏠 خویش را در پیش گرفت. 🌿 در بازگشت خود آنچنان در به فکر فرو رفت🤔 که راهش را گم کرد چند لحظه بعد خود را در میان ویرانه ای🏚 دید که از حکایت می کرد. 🔹«ارمیا آن روز که از شهری که بام هایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد ✨ و با خود می گفت چگونه خداوند اهل این ده ویرانکده را پس از مرگشان زنده می کند؟🤔 🌸 پس خداوند او را به مدت صل سال میراند. آنگاه او را برانگیخت و به او گفت؛ چقدر درنگ کردی؟🤨 🌿 گفت؛ یک روز یا پاره ای از روز را درنگ کردم. 🌸 خداوند فرمود؛ نه❌، ☝️🏻 بلکه درنگ کردی، به و 🍞خود بنگر که طعم و رنگ آن تغییر نکرده است ❌ 👈🏻و به خود نگاه کن، که چگونه از هم متلاشی شده است. ✨این ماجرا برای آن است که ☝️🏻هم به تو پاسخ گوییم و هم تو را در مورد نشانه ای برای مردم قرار دهیم. ☑️ ⬅️و به این بنگر، چگونه آنها را برداشته و به هم می دهیم. ☝️🏻پس بر آن می پوشانیم. 🔸پس هنگامی که چگونگی زنده ساختن مرده برای او آشکار شد. گفت؛ 🍃اکنون می دانم که خداوند بر هر چیزی .😊 ادامه دارد...... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمــــــان طعم سیب💗 قسمت35 مادربزرگ_هیس...میخواستی توی این یک سال بری که دیرت نشه...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمــــــــــان طعم سیب💗 قسمت36 اشکامو پاک کردم و گفتم: -من داشتم برای پروژه میرفتم پیش هانیه که آدرسو کم گردم خواستم از کسی بپرسم که با علی برخورد کردم بعد هم کلی باهم حرف زدیم و برام توضیح داد که چی شده بود که از تهران رفتن... مامان_چی شده بود؟؟ کل قضیه رو براش تعریف کردم... مامان آهی کشید و گفت: -حالا می خوای چیکار کنی؟؟ -نمیدونم... حالا مادربزرگ هم از تمام قضیه ها خبر داشت... و حالا هر چهارتاییمون روبه روی هم نشسته بودیم... علی که بغض داشت...گفت: -من رو ببخشین شاید بهتر بود که زودتر میگفتم اما... مامان حرفشو قطع کردو گفت: -درکت میکنم نمیخواد دلیل بیاری... علی سرشو انداخت پایین...مادربزر گفت: -علی جان حرف دیگه ای نداری؟ علی_راستش... سکوت کوتاهی شدو بعد علی دوباره گفت: -راستش...میخواستم زندگیمو از نو شروع کنم این دفعه نمی خوام مثل دفعه ی پیش همه چیز رو تو دلم نگه دارم این دفعه از گفتن حرف هام ترسی ندارم...نمیدونم که باهام چه بر خوردی میشه اما میخوام برای اخرین بار شانس بزرگ زندگیمو امتحان کنم... من از اول بچگی به زهرا خانم علاقه داشتم... سرمو انداختم پایین...داشتم از خجالت آب می شدم... علی_خانم باقری من دخترتونو دوست دارم...اگر الان هم اومدم تهران جدای از کاری که داشتم بخاطر زندگی دوباره اومدم تهران...اگر...میخواستم بگم اگر... اگر میشه... مادربزرگ_اااای بابااا بگو دیگه... علی_اگر منو قابل بدونین به غلامی قبولم کنین... یک دفعه هفت رنگ عوض کردم مادربزرگ گفت: -باریکلا... مامان_خب...باید با پدرش صحبت کنم... مادربزرگ_پدرش میذاره...مبارکه پسرم به پای هم پیر شین... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمـــــان طعم سیب💗 قسمت37 مامان_بهتره که به اتفاق خانواده بیایین... علی_بله حتما... بعد از چند دقیقه سکوت علی بلند شدو گفت: -من رفع زحمت میکنم... معلوم بود خوشحاله اما خیلی خجالت کشیده بود... ساعت حدود ده شب بود... بارون شدیدی میبارید پنجره رو کاملا خیس کرده بود... چای دم کردم و نشستم پشت پنجره...عمیق توی فکر بودم... یعنی اون فال حقیقیت داشته... +آخ خدایا چقدر کفر گفتم! ولی چطور هانیه تونسته با من این کارو کنه... توی فکر بودم که گوشیم زنگ خورد... پشت خطم...هانیه... چند ثانیه ای منتظر موندم و بعد برداشتم... من_بله؟ هانیه_زهرا اصلا معلوم هست چیکار میکنی؟؟از صبح کجایی چرا گوشیت خاموشه...یعنی چی که به من گفتی دیگه بهت زنگ نزنم؟؟؟ -اولا یواش تر صحبت کن پرده گوشم پاره شد...دوما بهت مگه نگفتم دیگه بهم زنگ نزن؟؟؟ -ساکت شو تموم برنامه هامو خراب کردی...اسمتو از پروژه خط میزنم... -ممنون میشم این کارو کنی...لطفا کلا منو از زندگیت خط بزن... -زهرا حالت خوبه؟؟داری یکم چرت میگی!! -تاحالا تا این اندازه خوب نبودم! -میشه درست تر حرف بزنی؟؟ -میگم...چه خبر از همسر علی؟ چند لحظه ساکت موند و بعد گفت: -همسر علی کیه؟؟چی میگی! -علی صبوری! -من چمیدونم...به تو چه ربطی داره؟ -مگه به تو ربط داره؟؟ -خداحافظ بابا. گوشیو قطع کرد مثل همیشه طلبکار بود... رفتم توی پیام هام بهش پیام دادم: +ببین میخوام خیلی مستقیم برم سر اصل مطلب...من همه چیز رو میدونم...تو باعث جدایی منو علی از اول شدی...میدونم که قضیه ی ازدواج علی دروغه...برات متاسفم...یاعلی... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸