فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖دیدید کاخ سفید رو حسینیـه کردیم؟
👌دانشجـویان مسلمـان نمـاز میخوانند،
👌دانشجـویان غیر مسلمـان از آنان محافظت میکنند‼️‼️
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
#توجیهات_شیطانی😈
💢بعضی از خانوم شوهر دار با نامحرم ارتباط دارن🧕🏻
در سطوح مختلف از پیامک دادن تا....📲
✴️وقتی با بعضی هاشون صحبت میشه
دلیلشون اینه که میگن:
چون شوهرم با نامحرم ارتباط داره منم این کار رو میکنم!!!🧔🏻♂🙄😏
📛ای بابا این دیگه چه حرفیه⁉️❌
♨️قشنگ حرف شیطانه!😈
✅حالا اون گول هوای نفسشو خورد و خودش رو بدبخت کرده
تو چرا با خودت این کار رو میکنی⁉️🤔
🛑هر کسی زندگی خودش رو داره اگه کسی دنبال هوای نفسش بره
دنیا و روزگار به خاک سیاه مینشوندش!😢
♨️روز قیامت انساب قطع میشن🔥❌
✅یعنی زن و شوهر بودن دیگه معنا نداره❌😢
✅خودت میمونی و خداوند متعال"☝️🏻
✅اونجا به خدا میخوای چی بگی⁉️🤔
💢بگی من گناه کردم چون شوهرم گناه کرد⁉️🤔
دست بردار...🖐🏻
🛑شوهرت هر آدمی بود روز قیامت باهاش تسویه حساب میشه☝️🏻🔥
✅تو به فکر خودت باش🖐🏻
💢حسابت رو جدا کن 🧮
✴️ارتباطت رو با نامحرما قطع کن.❌🖐🏻
✅بله اگه جایی ضرورتی پیش اومد اشکالی نداره. مثل آموزش یا مشاوره...اونم در حد خلاصه و ساده☝️🏻
☜ #نه_به_روابط_حرام
#یاحسین
_ ☀️ 🌤 ⛅️ ☁️_
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم📘 را 👇🏻 📝 #7 ..و براي همين امور پرورش داده است . 🔹 #پيش_از_آفري
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم 📘 را 👇🏻
📝 #8
🔹(1) . يكي از شرح كنندگان گويد : عالَمْ - يعني مخلوق - در عبارت :
«وَ جَعَلَهُ حُجَّهً علي مَوادّهِ وَ عالَمِه. . .» 👈🏻 #عطف است بر اهل يا برمواد
، و شايد منظور از اين كلمه #عقلها باشد ☝🏻 #زيرا كه مواد معرفت همان عقل است و اين دو اضافه يعني مواد و عالم به ضمير خداوند تعالي به
تقدير لام ملكيت و اختصاص است ،
🔸يعني خداوند #امام را حجّت قرار داد بر #اهل_عقول و #غير_اهل_عقول ،
☝🏻 #زيرا كه امام عليه السلام بر
. همه مخلوقات #حجّت است و هر چيزي بايد كه در تسبيح و تقديس و عبادت و نحوه خضوعش به امام مراجعه كند✔️
🔹احتمال ديگري نيز هست كه منظور از موادّ عالم زمانيات و جسمانيات باشد و منظور ازعالم ، #عالم_مجردات و #روحانيات .
🔸امّا احتمال اينكه مراد از اهل موادّ #اهل_محبّت باشد بعيد است✋🏻
☝🏻 چنانكه عطف را تفسير و بيان مطلب قبل پنداريم
🔹مي گويم : قول صحيح آن است كه مجرّدي غير خداوند متعال نيست✖️ ، و سخن فوق در اين باره - كه مجرّدي غير خداوند فرض شود
- دليل محكمي ندارد ❌،
☝🏻 #بلكه دليل بر خلاف آن هست كه در جاي خود ثابت شده است و اينجا جاي گستردن بحث نيست✋🏻 ،
و امّاعطف را تفسير و بيان مطلب قبل دانستن #بعيد نيست هر چند كه قاعده اين است كه با عطف معني ديگري ذكر شود✔️
4️⃣به سندي همچون صحيح از حضرت باقر يا حضرت صادق عليهما السلام روايت است كه فرمود :
🌸✨ بنده خدا مؤمن نخواهد بود مگر
اينكه ☝🏻#خدا و #رسول و #همه_امامان را #بشناسد✔️
و نيز #امام_زمانش_را_بشناسد ✔️
و در تمام امور خود به او مراجعه كند✔️ و#تسليم امر وي باشد . ✔️
2)🌸 سپس فرمود : ✨چگونه مي شود كه#آخرين_امام را بشناسد در صورتي كه اوّلين امام را نشناخته باشد؟⁉️
5️⃣به سند صحيح از زراره روايت است كه گفت به حضرت امام باقر عليه السلام گفتم : مرا از #شناخت_امام از شما خاندان آگاه ساز .❗
آيا شناخت او بر همه مردم واجب است؟⁉️
🌸 فرمود :✨ خداوند عزّ و جل حضرت محمد صلي االله عليه وآله وسلم را برهمه مردم جهان به عنوان رسول و #حجّت_الهي بر همه خلايق در زمين برانگيخت .✔️
☝🏻 پس هر آنكه به خداوند و حضرت محمد صلي لله عليه وآله وسلم رسول خدا #ايمان آورد و از او پيروي نمود و رسالتش را تصديق كرد✔️
#واجب_است بر او كه
▪️ #امام از ما را #بازشناسد ،
▪️و هرآنكه #ايمان به خدا و رسول او نياورده ، و از وي #تبعيّت نكرده ، و او را #تصديق ننموده✋🏻 ،
▪️و #حقّ_خدا و #رسول او را #شناخته ، چگونه بر او واجب باشد شناخت امام ⁉️
☝🏻 #درحالي_كه هنوز ايمان به خدا و رسول او نياورده🤦🏻♂️ و حقّ آنها را نشناخته است
ص: 45
1)اصول کافی، 1، 203
2)اصول کافی، 1، 180
ادامه دارد...
#یا_اباصالح_المهدی
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🍃🍂دعــــــای جـــوشن کبیــ8⃣4⃣ـــر🍂🍃 🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
🍃🍂دعـــــــای
جــــوشن کبیــ9⃣4⃣ـــر🍂🍃
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
🌸✨اَللّٰهُـمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِـکَ
یَا مُسَهِّـلُ یَا مُفَصِّـلُ
یَا مُبَـدِّلُ یَا مُـذَلِّلُ
یَا مُنَـزِّلُ یَا مُنَـوِّلُ
یَا مُفْضِـلُ یَا مُجْـزِلُ
یَا مُمْهِـلُ یَا مُجْمِـلُ
《سُبْحانَکَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ
اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَب》
🍃بنام خداوند بخشنده بخشایشگر🍃
🌸✨خدايا از تو درخواست میكنم به نامت
اى آسـان ساز، اى جـدائی بخـش
اى دگرگون ساز، ای همـوار كن
اى فـرود آور، اى عـطابخـش
اى فـزون ده، اى بسيـاربخـش
اى امـان ده، اى زيبـائی آفـرين
《پاک و منـزهی تـو
ای که جز تـو معبـودی نیست
فریـاد رس فریـاد رس
ما را از آتش برهان ای پروردگارم》
〰⚜️ خـــواص این بنـــد ⚜️〰
◀️برای بیدار شدن وقت نماز شب▶️
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🍃🍂دعــــــای
جــــوشن کبیــ0⃣5⃣ـــر🍂🍃
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
🌸✨یَا مَـنْ یَـرَى وَ لا یُـرَى
یَا مَـنْ یَخْلُقُ وَ لا یُخْلَـقُ
یَا مَـنْ یَهْـدِی وَ لا یُهْـدَى
یَا مَـنْ یُحْیِی وَ لا یُحْیَى
یَا مَـنْ یَسْـأَلُ وَ لا یُسْـأَلُ
یَا مَـنْ یُطْعِـمُ وَ لا یُطْعَـمُ
یَا مَـنْ یُجِیـرُ وَ لا یُجَارُ عَلَیْـهِ
یَا مَـنْ یَقْـضِی وَ لا یُقْضَى عَلَیْـهِ
یَا مَـنْ یَحْکُـمُ وَ لا یُحْکَـمُ عَلَیْـهِ
یَا مَـنْ لَمْ یَلِـدْ وَ لَمْ یُولَـدْ
وَ لَـمْ یَکُنْ لَهُ کُفُـوا أَحَـدٌ
《سُبْحانَکَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ
اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَب》
🍃بنام خداوند بخشنده بخشایشگر🍃
🌸✨اى آنكه بيننده و ديده نشود
اى آنكه بيافريده و آفريده نشود
اى آنكه راهنمايى كند و راهنمايى نشود
اى آنكه زنده كند و زندهاش نكنند
ای آنكه پرسد و پرسيده نشود
اى آنكه خوراند و خوراک نخواهد
اى آنكه پناهد دهد و پناه نجويد
اى آنكه داوری كند و بر او داورى نشود
اى آنكه فرمان دهد و فرمانش ندهند
اى آنكه نزاده و زاده نشده
و براى او همتايى نبوده است
《پاک و منـزهى تـو
اى كه معبـودى جز تـو نيست
فريـاد رس فريـاد رس
ما را از آتش برهان اى پروردگارم》
〰⚜️ خــــواص این بنـــد ⚜️〰
◀️برای اینكه در روز بیدار شوید▶️
و به موقع به كارتان برسید
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🍃🍂دعــــــای
جـــوشن کبیــ1⃣5⃣ـــر🍂🍃
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
🌸✨یَا نِعْـمَ الْحَسِیبُ یَا نِعْـمَ الطَّبِیبُ
یَا نِعْـمَ الرَّقِیبُ یَا نِعْـمَ الْقَرِیبُ
یَا نِعْـمَ الْمُجِیبُ یَا نِعْـمَ الْحَبِیبُ
یَا نِعْـمَ الْکَفِیلُ یَا نِعْـمَ الْوَکِیلُ
یَا نِعْـمَ الْمَـوْلَى یَا نِعْـمَ النَّصِیرُ
《سُبْحانَکَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ
اَلْغَوْثَ اَلْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَب》
🍃بنام خداوند بخشنده بخشایشگر🍃
🌸✨اى كه چه خوش حسابگرى
اى كه چه خوش طبيبى
اى كه چه خوش همـراهى
اى كه چه خوش نزديكى
اى كه چه خوش پاسـخ دهى
اى كه چه خوش دلبـرى
اى كه چه خوش سر پنـاهى
اى كه چه خوش كارگشـايى
اى كه چه خوش مـولايى
اى كه چه خوش يـاورى
《پاک و منـزهى تـو
اى كه معبـودى جز تـو نيست
فريـاد رس فريـاد رس
ما را از آتش برهان اى پروردگارم》
〰⚜️ خــــواص این بنـــد ⚜️〰
◀️ برای دفع اجنه ▶️
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 #حجاب_در_فضای_مجازی 😳🤔
💥بسیار عالی
#یازینب
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وچهل_ودوم 🔻 #عمر_ارمیای_پیامبر 🔹اولین پدری که از فرزندش کوچکتر
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_دویست_وچهل_وسوم
🔻 #ماجرای_قرص_نان
🔹روزی ارمیا با دادن قرصی #نان🍞 به صاحب یک کشتی🛳، از او خواست تا او را از آب عبور دهد.
☝️🏻اما صاحب آن کشتی نان را داخل آب 🌊پرتاب کرد و گفت؛
👤 تکه های نان در #زیر_پای ما خرد می شود و فایده ای ندارد.😏
⏳ مدتی بعد #عذاب_الهی ☄نازل گشت و #خشکسالی تمام مناطق را در برگرفت، ☑️
☝️🏻تا جایی که آدمیان👥 برای #نجات_از_مرگ، یکدیگر را می خوردند 😲
☝️🏻و تا جایی که مادران 🧕🏻فرزندان خود را می کشتند 🗡و گوشتشان را می خوردند.😣
🌿ارمیا با دیدن این وضع و #مرگ_کودکان بی گناه که توسط مادران انجام می شد، دست به دعا🤲🏻 برداشت و از خداوند خواست تا از #گناه_صاحب_کشتی درگذرد و به خاطر یک گنهکار آنها را عذاب نکند.❌
🌸پروردگار نیز به خاطر #دعای_ارمیا عذاب را از آن قوم دور کرد.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #صد_سال_خواب
👥گویند #عُزیر همان ارمیای پیامبر است که خداوند بر قوم بنی اسرائیل مبعوث کرد.✅
🔹روزی #عزیر چون وارد باغ🌳 خود شد، دید درخت ها سبز و سایه آنها گسترده است و #زمان_برداشت_میوه🍎 آنها نزدیک شده است.
🕊 نغمه بلبلها گوش را می نوازد و پرندگان به طرب آمده اند.😃
🌿 #عُزیر ساعتی در این باغ بیاسود و از نسیم جان پرور آن بهره مند و از تماشای 👀سبزه 🌱و چمن و طراوت یاس و یاسمن غرق در نشاط 😊شد، آنگاه سبدی از #انگور 🍇و سبد دیگری از #انجیر و مقداری #نان 🍞به همراه برداشت.
سوار بر الاغ خود شد و راه منزل🏠 خویش را در پیش گرفت.
🌿 #عزیر در بازگشت خود آنچنان در #اسرار_آفرینش به فکر فرو رفت🤔 که راهش را گم کرد چند لحظه بعد خود را در میان ویرانه ای🏚 دید که از #دهکده_خرابی حکایت می کرد.
🔹«ارمیا آن روز که از شهری که بام هایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد
✨ و با خود می گفت چگونه خداوند اهل این ده ویرانکده را پس از مرگشان زنده می کند؟🤔
🌸 پس خداوند او را به مدت صل سال میراند. آنگاه او را برانگیخت و به او گفت؛ چقدر درنگ کردی؟🤨
🌿 گفت؛ یک روز یا پاره ای از روز را درنگ کردم.
🌸 خداوند فرمود؛ نه❌،
☝️🏻 بلکه #صد_سال درنگ کردی،
به #خوراک و #نوشیدنی 🍞خود بنگر که طعم و رنگ آن تغییر نکرده است ❌
👈🏻و به #درازگوش خود نگاه کن، که چگونه از هم متلاشی شده است.
✨این ماجرا برای آن است که ☝️🏻هم به تو پاسخ گوییم و هم تو را در مورد #معاد نشانه ای برای مردم قرار دهیم. ☑️
⬅️و به این #استخوانها بنگر، چگونه آنها را برداشته و به هم #پیوند می دهیم.
☝️🏻پس #گوشت بر آن می پوشانیم.
🔸پس هنگامی که چگونگی زنده ساختن مرده برای او آشکار شد.
گفت؛ 🍃اکنون می دانم که خداوند بر هر چیزی #تواناست.😊
ادامه دارد......
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمــــــان طعم سیب💗 قسمت35 مادربزرگ_هیس...میخواستی توی این یک سال بری که دیرت نشه...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمــــــــــان طعم سیب💗
قسمت36
اشکامو پاک کردم و گفتم:
-من داشتم برای پروژه میرفتم پیش هانیه که آدرسو کم گردم خواستم از کسی بپرسم که با علی برخورد کردم بعد هم کلی باهم حرف زدیم و برام توضیح داد که چی شده بود که از تهران رفتن...
مامان_چی شده بود؟؟
کل قضیه رو براش تعریف کردم...
مامان آهی کشید و گفت:
-حالا می خوای چیکار کنی؟؟
-نمیدونم...
حالا مادربزرگ هم از تمام قضیه ها خبر داشت...
و حالا هر چهارتاییمون روبه روی هم نشسته بودیم...
علی که بغض داشت...گفت:
-من رو ببخشین شاید بهتر بود که زودتر میگفتم اما...
مامان حرفشو قطع کردو گفت:
-درکت میکنم نمیخواد دلیل بیاری...
علی سرشو انداخت پایین...مادربزر گفت:
-علی جان حرف دیگه ای نداری؟
علی_راستش...
سکوت کوتاهی شدو بعد علی دوباره گفت:
-راستش...میخواستم زندگیمو از نو شروع کنم این دفعه نمی خوام مثل دفعه ی پیش همه چیز رو تو دلم نگه دارم این دفعه از گفتن حرف هام ترسی ندارم...نمیدونم که باهام چه بر خوردی میشه اما میخوام برای اخرین بار شانس بزرگ زندگیمو امتحان کنم...
من از اول بچگی به زهرا خانم علاقه داشتم...
سرمو انداختم پایین...داشتم از خجالت آب می شدم...
علی_خانم باقری من دخترتونو دوست دارم...اگر الان هم اومدم تهران جدای از کاری که داشتم بخاطر زندگی دوباره اومدم تهران...اگر...میخواستم بگم اگر...
اگر میشه...
مادربزرگ_اااای بابااا بگو دیگه...
علی_اگر منو قابل بدونین به غلامی قبولم کنین...
یک دفعه هفت رنگ عوض کردم مادربزرگ گفت:
-باریکلا...
مامان_خب...باید با پدرش صحبت کنم...
مادربزرگ_پدرش میذاره...مبارکه پسرم به پای هم پیر شین...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗رمـــــان طعم سیب💗
قسمت37
مامان_بهتره که به اتفاق خانواده بیایین...
علی_بله حتما...
بعد از چند دقیقه سکوت علی بلند شدو گفت:
-من رفع زحمت میکنم...
معلوم بود خوشحاله اما خیلی خجالت کشیده بود...
ساعت حدود ده شب بود...
بارون شدیدی میبارید پنجره رو کاملا خیس کرده بود...
چای دم کردم و نشستم پشت پنجره...عمیق توی فکر بودم...
یعنی اون فال حقیقیت داشته...
+آخ خدایا چقدر کفر گفتم!
ولی چطور هانیه تونسته با من این کارو کنه...
توی فکر بودم که گوشیم زنگ خورد...
پشت خطم...هانیه...
چند ثانیه ای منتظر موندم و بعد برداشتم...
من_بله؟
هانیه_زهرا اصلا معلوم هست چیکار میکنی؟؟از صبح کجایی چرا گوشیت خاموشه...یعنی چی که به من گفتی دیگه بهت زنگ نزنم؟؟؟
-اولا یواش تر صحبت کن پرده گوشم پاره شد...دوما بهت مگه نگفتم دیگه بهم زنگ نزن؟؟؟
-ساکت شو تموم برنامه هامو خراب کردی...اسمتو از پروژه خط میزنم...
-ممنون میشم این کارو کنی...لطفا کلا منو از زندگیت خط بزن...
-زهرا حالت خوبه؟؟داری یکم چرت میگی!!
-تاحالا تا این اندازه خوب نبودم!
-میشه درست تر حرف بزنی؟؟
-میگم...چه خبر از همسر علی؟
چند لحظه ساکت موند و بعد گفت:
-همسر علی کیه؟؟چی میگی!
-علی صبوری!
-من چمیدونم...به تو چه ربطی داره؟
-مگه به تو ربط داره؟؟
-خداحافظ بابا.
گوشیو قطع کرد مثل همیشه طلبکار بود...
رفتم توی پیام هام بهش پیام دادم:
+ببین میخوام خیلی مستقیم برم سر اصل مطلب...من همه چیز رو میدونم...تو باعث جدایی منو علی از اول شدی...میدونم که قضیه ی ازدواج علی دروغه...برات متاسفم...یاعلی...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸