⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وبیستم 🔻 #ناسازگاری_قومبنیاسرائیل_و_نفرینموسیعلیهالسلام 🔸چون #
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وبیستیکم
🔻 #گوساله_سامری
🔸بعد از آن خداوند به موسی وعده داد که #تورات 📔را به او نازل خواهد کرد #ولی نزول آن #به_تأخیر_افتاد و موسی نیز هارون #برادرش_را در میان بنی اسرائیل قرار داده و خود به سوی #میقات رفت.✅
🔹 موسی به هارون #سفارش_کرد
کار مردم را #اداره_کند ✔️
↩️و خود برای راز و نیاز با خداوند به #کوه_طور 🏔رفت.
🔸 قرار بود موسی #سی_روز روزه بگیرد و در کوه طور🏔 بماند #ولی برای امتحان مردم👥 از جانب خداوند این وعده به #چهل_شب🌌 رسید.
👈🏻و پس از اینکه در طور، کلام خداوند به موسی رسید و #ده_فرمان_مقدس بر لوحها📜 نوشته شد، عزم بازگشت کرد☑️
☝🏻 #اما هنگامیکه وعده موسی دیر شد و #سی_روز گذشت ⏳و موسی برنگشت❌،
🔹 #بنیاسرائیل به وسوسه شیطان😈 #فریب_خوردند و مردی ریاست طلب به نام سامری گوساله ای🐑 از طلا ساخت و با #حقهبازی صدایی🗣 از آن گوساله درآورد و به مردم گفت؛
موسی بدقولی کرد. موسی دیگر برنمیگردد. ❌ بدبختی😩 ما هم به سبب این است که #بت_نداریم🤷🏻♂️.
اینک من بُتی از #طلای_خالص ساختهام✅
👥 #مردم_نادان هم اطراف او جمع شدند و چون حیله او را نمی دانستند حرفهایش را باور کردند😌 و #بتپرستی را پیش گرفتند😲🤦🏻♂️
↩️ #وقتی_موسی_برگشت و اوضاع را چنین دید #خشمگین 😠شد و گفت؛
🍃خیلی بد کردید که این رفتار ناشایست را پیش گرفتید
🔸و از بَس ناراحت😔 شد، #الواح📜 را به زمین انداخت و گریبان #هارون را گرفت و گفت؛
🍃 #چرا گذاشتی مردم فریب #گوساله_سامری را بخورند.🤨
👤 #هارون_گفت؛
ای برادر✋🏻، اینطور در برابر مردم مرا سرزنش نکن ❌و زبان دشمنان را به #شماتت من دراز نکن❌،
این مردم👥 به حرف من گوش نکردند، مرا #ضعیف دیدند😞 و نزدیک بود مرا #بکشند🗡😰. ولی من با کار آنان موافق نبودم😕.
🔹 #موسی_گفت
🍃امیدوارم خداوند تو را #ببخشد🤲🏻 و کسانی که این بدعت را گذاشتند به #کیفر_گناهشان برسند.☑️
🔸موسی نزد سامری رفت و گفت؛
🍃«ای #سامری منظورت چه بود؟🤔
👤گفت؛☝️ به چیزی که دیگران به آن پی نبردند❌، من پی بردم، و به قدر مُشتی✊🏻 از رد پای فرستاده خدا، #جبرئیل را برداشتم و آن را بر #پیکر_گوساله 🐑انداختم و نفس من برایم چنین فریب کاری کرد.
🔹 #موسی_گفت؛
🍃پس برو که عاقبت تو در زندگی این باشد که به هر که نزدیک تو آمد بگویی؛ ✋🏻به من دست نزنید و تو را #موعدی خواهد بود که هرگز از آن درباره تو تخلف نخواهد شد و اینک به آن خدایی که پیوسته ملازمش بودی بنگر👀، آن را قطعا می سوزانیم و #خاکسترش میکنیم و در دریا🌊 فرو می پاشیم. ✨معبود شما تنها آن خدایی است که #جز_او_معبودی_نیست❌ و دانش او همه چیز را در بر گرفته است.✅»
☝️🏻آری موسی آن #گوساله_را_سوزاند 🔥و خاکسترش را درون دریا🌊 ریخت و عذابی بر او نازل☄ شد که هرگاه کسی👤 به او نزدیک می شد و یا لمسش می کرد، دچار #تب_شدیدی🤒 می شد.
↩️چون #تورات بر موسی نازل گشت☑️، آن حضرت از خداوند خواست تا به ٫دیدارش👀 نائل شود اما خداوند وحی کرد که هرگز مرا #نخواهی_دید.😑❌
☝️🏻در زمان موسی #هفت_رشتهکوه🏔 از جای کنده شد و در آسمان به حرکت درآمد و از آن میان #دو_کوه « #احد» و « #ورقان» در👈🏻 مدینه
و کوههای « #ثور» و «# #ثبیر» و « #حراء» در👈🏻 مکه 🕋 به زمین فرود آمدند.
⛰ #کوه_سینا به اذن خدا بلند شد و بر بالای سر #بنی_اسرائیل به حرکت درآمد و ☝️🏻آنان فکر کردند که کوه بر سر آنها #فرود خواهد آمد.
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وچهلونهم 🔻 #خبر_پیامبری_جدید 🔷 اشراف یهود از ارمیا #خواستند تا #پ
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وپنجاهم
🔻 #منظور_از_صندوق_چیست؟
🌿این #صندوق همان صندوقی است که موسی به هنگام خردسالی 👦🏻درون آن به #رود_نیل 🌊سپرده شد و این صندوق در آن زمان در نزد #بنیاسرائیل از احترام خاصی برخوردار بود.✅
☝️🏻هنگامی که موقع #وفات_موسی رسید، #الواح و #تورات📔 را در آن نهاد و به #یوشع_بن_نون سپرد.✔️
☝️🏻بعد از موسی آن #صندوق مورد #بیمهری و #تمسخر😏 بنی اسرائیل قرار گرفت و خداوند آن را بر #آسمانها برد.
⬅️ اما با #ظهور_طالوت خداوند آن صندوق را نزد طالوت به زمین فرستاد.✅
🌸« #سکینه» رایحه ای است بهشتی 🏞که در میان صندوق به شکل #صورت_انسانی خارج می شود و این همان بادی🌬 است که بر ابراهیم هنگام ساختن خانه کعبه🕋 نازل شد و #گرداگرد_کعبه گشت».
✨در همین هنگام بود که خداوند بر ( #اشموئیل یا #ارمیا) وحی فرستاد که به زودی #جالوت به دست #چوپانی کشته 🗡خواهد شد.✅
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #گمشده_طالوت
🌿 #طالوت مردی #نیرومند💪🏻 #خوش_اندام و #قوی_هیکل بود.
👈🏻 #چشمهای_درخشان👀 او حکایت از قلبی❤️ زیرک و #دلی_جوان داشت،
☝️🏻اما #مشهور و #معروف نبود.❌
✨ او در دهکده 🏘خویش به همراه پدر به #دامداری🐑 و #کشاورزی🌾 مشغول بود.
🔹روزی او با پدرش در مزرعه به کار مشغول بود که تعدادی از #الاغهای_آنها_گم_شد.
🍃 #طالوت به همراه غلام خود به دنبال الاغها و در میان دره ها و کوهها🏔 به جستجو پرداختند.
🔸چند روز متوالی کوهها را پشت سر گذاشتند تا اینکه پاهایشان👣 از شدت #خستگی😪 متورم شد و راهپیمایی #شب و #روز، آنان رابه ستوه آورد.😖
✨طالوت به غلام خود گفت؛ ☝️🏻بیا تا به دهکده #بازگردیم، زیرا تصور می کنم🤔 که پدرم نگران ما باشد.
👈🏻بی شک اکنون او از حیوانات #غافل و به فکر #سلامت_ما افتاده باشد.
👥آنها دوباره تصمیم گرفتند که به راه خود ادامه دهند تا اینکه به شهری بنام « #صوف» رسیدند.✅
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐