eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_پنجاه_و_سوم 🔻 #صالح_و_پیروانش_پس_از #نابودی_قوم
📘 📖 📝 🔻 🔹در آن زمان، زمام امور دست ) فرزند کنعان بن کوش بود.✔️ 🤴 حاکمی بود که بیدادگری را پیشه خود ساخته بود، آنگاه که او خود را دید و 👈🏻 💪 و 👈🏻 شد ↩️و و را دریافت☝🏻 و آنگاه که به سرزمین خود ،✔️ ⏪ زمینه را برای مساعد دید و مدعی خدایی شد و مردم را ❗️ 💢 نمرود قوم را به و خود دعوت نکند⁉️ آنان را به تواضع و تعظیم خویش ناگزیر نسازد⁉️ آری، نمرود می دید که↪️ 🔻 و 🔻 ، و 🔻 ، ⬅️ است و ⬅️قوم او ☝🏻 و همین عامل او را فراهم کرد.✔️ 🌸پادشاهی بود جبار و عنید 🍃 ظاهر و باطن ستمکار و پلید 🌸بس که بر نفس دنی مغرور بود 🍃چشم حق بین دلش بی‌نور بود 🌸دعوی کذب خدایی می نمود 🍃وز جهالت خود سنایی می‌نمود *-*-*-*-*-*-*-*-*-*- 🔻 🔹 ، از روی ستارگان✨ آینده را پیش بینی می کردند، و منجمان ، شخصی به نام آزر بود، که بعد از تولد ابراهیم از او نگهداری می کرد و ابراهیم او را پدر صدا می زد. چون بود.✔️ 🔸قبل از اینکه ابراهیم به دنیا بیاید، آزر به نمرود گفت؛ 👤: من با توجه به و ،✨ پیش‌بینی میکنم که به زودی به دنیا می‌آید که تو را و آئین تو را ❌ می کند. او در همین سرزمین به دنیا خواهد آمد، ☝🏻اما . 🤴نمرود با شنیدن این سخنان، به سربازان خود دستور داد تا میان زنان و مردان و هر 🤰 را زیر نظر داشته باشند. آن زمان رسم بر این بود که زنان به هنگام از شهر بیرون می رفتند و بعد از اینکه این مدت تمام می شد دوباره به شهر باز می گشتند.✔️ ادامه دارد.... _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° ↬@masirsaadatee↫ °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_پنجاه_و_هشتم 🔻 #ابراهیم_و_نشانه‌ای_از_رستاخیز ♥️خدای تعالی به ابراه
📘 📖 📝 🔻 🔹همانطور که قبلاً گفتیم آزر، در 🧑 او بود ☝🏻و از جمله کسانی که 👈🏻 هم 🗿 👈🏻و هم بود 👈🏻و آنها را . 🔸آزر ، از مردم به او نزدیکتر بود و برای هدایت و جا داشت که ابراهیم در هدایت وی معمول دارد.✔️ 🔹با توجه به اینکه آزر، 🗿 بود و بت ها را به مردم و از و پرستش به شمار می رفت،✔️ می توانست باشد، ☝🏻 لذا راهنمایی آزر به خداپرستی در راه بود.✔️ 🔸ابراهیم خود به و اقدام نکرد✋🏻 تا آزر از وی پیدا کند، ☝🏻 چون آزر جای پدر او را برای ابراهیم پُر کرده بود، برای او خاصی قائل بود و به همین خاطر آرام و با 🌸 و 🌸 و 🌸 با آزر وارد صحبت شد.✔️ 🔹ابراهیم، ابتدا از شروع کرد تا مهر و محبت او را به خود کند، ↩️سپس از آزر پرسید؛ 🍃 به بتها🗿 توجه کرده و دل به پرستش آنها بسته‌ای، با اینکه می دانی آنها صدای تو را نمی شنوند❌ و تواضع و فروتنی تو را و در برابر بلاء به شما یاری رسانند و یا را برآورده سازند، در پرستش آنها ❓ 🔸 ، آزر موقعیت او را حقیر شمرده و از او روی برگرداند،😔 ☝🏻لذا ، او را پدر نامید و گفت؛ 🍃من دارای شده‌ام که تو از آن بی‌بهره‌ای، از من و در همراهی من .✋🏻 ↩️ گرچه از نظر 💰 و از نظر 🧑 از تو ارشد نیستم ☝🏻 از نظر ▪️ 📚 و ▪️ 💫 .✔️ 🔸پس، تا روش او را تعقیب کند و در طریق وی قدم بردارد تا به هدایت شود. ✔️ ↩️پس از این بتها🗿 را در نظر آزر ، و به آزر گفت؛ 🍃 با پرستش بت و تسلیم در مقابل آنها، 😈 را پرستش می کنی. ☝🏻 نافرمانی خدا را کرد و به خدا وعده داد که مردم را سازد. پس او غیر از 🔻 و 🔻 و 🔻 ، چیز دیگری را طالب نیست.❌ ✨ابراهیم به آزر پرداخت و او را از بت پرستی خبر داد و گفت؛ 🍃 پدر جان، از آن روزی می ترسم که به دچار شوی و از جمله و درآیی.😥😔 ادامه دارد..... _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲     °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•° ↬@masirsaadatee↫ °•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وبیستم 🔻 #ناسازگاری_قوم‌بنی‌اسرائیل_و_نفرین‌موسی‌علیه‌السلام 🔸چون #
📘 📖 📝 🔻   🔸بعد از آن خداوند به موسی وعده داد که 📔را به او نازل خواهد کرد نزول آن و موسی نیز هارون در میان بنی اسرائیل قرار داده و خود به سوی رفت.✅ 🔹 موسی به هارون کار مردم را ✔️ ↩️و خود برای راز و نیاز با خداوند به 🏔رفت. 🔸 قرار بود موسی روزه بگیرد و در کوه طور🏔 بماند برای امتحان مردم👥 از جانب خداوند این وعده به 🌌 رسید. 👈🏻و پس از اینکه در طور، کلام خداوند به موسی رسید و بر لوحها📜 نوشته شد، عزم بازگشت کرد☑️ ☝🏻 هنگامیکه وعده موسی دیر شد و گذشت ⏳و موسی برنگشت❌، 🔹 به وسوسه شیطان😈 و مردی ریاست طلب به نام سامری گوساله ای🐑 از طلا ساخت و با صدایی🗣 از آن گوساله درآورد و به مردم گفت؛ موسی بدقولی کرد. موسی دیگر برنمی‌گردد. ❌ بدبختی😩 ما هم به سبب این است که 🤷🏻‍♂️. اینک من بُتی از ساخته‌ام✅ 👥 هم اطراف او جمع شدند و چون حیله او را نمی دانستند حرفهایش را باور کردند😌 و را پیش گرفتند😲🤦🏻‍♂️ ↩️ و اوضاع را چنین دید 😠شد و گفت؛ 🍃خیلی بد کردید که این رفتار ناشایست را پیش گرفتید 🔸و از بَس ناراحت😔 شد، 📜 را به زمین انداخت و گریبان را گرفت و گفت؛ 🍃 گذاشتی مردم فریب را بخورند.🤨 👤 ؛ ای برادر✋🏻، اینطور در برابر مردم مرا سرزنش نکن ❌و زبان دشمنان را به من دراز نکن❌، این مردم👥 به حرف من گوش نکردند، مرا دیدند😞 و نزدیک بود مرا 🗡😰. ولی من با کار آنان موافق نبودم😕. 🔹 🍃امیدوارم خداوند تو را 🤲🏻 و کسانی که این بدعت را گذاشتند به برسند.☑️ 🔸موسی نزد سامری رفت و گفت؛ 🍃«ای منظورت چه بود؟🤔 👤گفت؛☝️ به چیزی که دیگران به آن پی نبردند❌، من پی بردم، و به قدر مُشتی✊🏻 از رد پای فرستاده خدا، را برداشتم و آن را بر 🐑انداختم و نفس من برایم چنین فریب کاری کرد. 🔹 ؛ 🍃پس برو که عاقبت تو در زندگی این باشد که به هر که نزدیک تو آمد بگویی؛ ✋🏻به من دست نزنید و تو را خواهد بود که هرگز از آن درباره تو تخلف نخواهد شد و اینک به آن خدایی که پیوسته ملازمش بودی بنگر👀، آن را قطعا می سوزانیم و میکنیم و در دریا🌊 فرو می پاشیم. ✨معبود شما تنها آن خدایی است که ❌ و دانش او همه چیز را در بر گرفته است.✅» ☝️🏻آری موسی آن 🔥و خاکسترش را درون دریا🌊 ریخت و عذابی بر او  نازل☄ شد که هرگاه کسی👤 به او نزدیک می شد و یا لمسش می کرد، دچار 🤒 می شد. ↩️چون بر موسی نازل گشت☑️، آن حضرت از خداوند خواست تا به ٫دیدارش👀 نائل شود اما خداوند وحی کرد که هرگز مرا .😑❌ ☝️🏻در زمان موسی 🏔 از جای کنده شد و در آسمان به حرکت درآمد و از آن میان « » و « » در👈🏻 مدینه و کوههای « » و «# » و « » در👈🏻 مکه 🕋 به زمین فرود آمدند. ⛰ به اذن خدا بلند شد و بر بالای سر به حرکت درآمد و ☝️🏻آنان فکر کردند که کوه بر سر آنها خواهد آمد. ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وشصت_وسوم 🔻 #داوود_و_حزقیل_نبی_علیه‌السلام ........ ☝️🏻آنگاه او را
📘 📖 📝 🔻 🌸خداوند را در 👈🏻 و 👈🏻 در قالب ، 👈🏻 بر داوود نازل گردانید.✅ 🔲 ⬅️ زندگی بخت نصر و آینده او 🔲 و ⬅️داستان اهالی ثور است 🔲 و ⬅️شامل پندها و حکمت‌ها میباشد. 🌸خداوند در پندهایش به داوود چنین فرمودند؛ ✨«بدان که به کسی که به آن بی‌اعتقاد است، ضرری نمی‌رساند✖️ ☝️🏻 همان طور که را از فتنه و گرفتاری نجات نمی‌بخشد.❌ ⏪ایجاد در قلب ❤️بنده‌ای مؤمن را اگرچه با دانه‌ای خرما باشد، را زیر پای تو قرار میدهد✅ 🦋سوره دوم زبور؛🦋 ✨«ای داوود من تو را روی زمین قرار دادم✔️ و به زودی مردم را به خاطر نیرویی💪🏻 که به او می‌بخشم می‌خوانند. 🍃 را خواهی یافت که به درگاهم گریه😭 کند و من او را از درب خانه‌ام برانم؟ ☝️🏻 خداوند را تسبیح و تقدیس نمی‌گویید در حالی که شما را آفرید؟ 🍃 گناهان را از قلب خود دور نمی‌کنید،؟ ☝🏻 فکر میکنید هیچ‌گاه نخواهید مُرد و دنیا همیشه پابرجاست.؟!» 🦋سوره دهم🦋 ✨«ای مردم ، ☝️🏻 اگر لحظه‌ای در معاد و قیامت و آنچه برای گنه‌کاران آماده شده، می‌اندیشید،🤔 ⏪ خنده‌هایتان کم ➖و ⏪گریه‌هایتان افزون➕ میگشت. ☝🏻اما اینک به و توجهی ندارید.✖️ 🔸به پرندگانی🕊️ که در آسمان تسبیح مرا میگویند نمی‌نگرید، که چگونه خداوند بخشنده و مهربان خالق روشنایی ها، روزی شما را تأمین میکند.» 🦋سوره بیست و سوم؛🦋 ✨«ای کسانی که از آب و گِل آفریده شده‌اید، مغرور و مست به آن چیزی که بر شما حرام شده است، توجهی نمی‌کنید. 🍃 فرقی میان آلودگی و ناپاکی نیست؟⁉️ 👈🏻و میان خوش‌خویی که از دروغ بدورند✔️ و 👈🏻 بدون ملال و خشم برای انسان ماندگارند✔️ و 👈🏻بکارت‌شان پیوسته ثابت است، ✔️ 👈🏻آرام‌تر از کف و شیرین‌تر از عسل در میان بستری معلق در امواج متلاطم دریای شراب و عسل که پایانی ندارد. ✔️ 🍃این و و دائم است. جهان در اختیار خداوند حکیم و باقی است، پاک است خداوندی که آفریننده روشنایی‌هاست.» 🦋سوره چهل و هفتم؛🦋 ✨«یا داوود! بنی‌اسرائیل را مَسخ و نفرین کرده و آنها را به صورت بوزینه و خوک در آوردم؟ ☝🏻 هرگاه با شوکت نزدشان آمد با او به گرمی برخورد میکردند 😊 ↩️اما زمانی که با آنها مواجه میشد به ناسزاگویی🤬 پرداخته و از او انتقامی سخت می‌گرفتند. 💢 هر حاکمی باد که در روی زمین🌍 میان غنی و فقیر به مساوی رفتار نکند.✖️ 🍃 هوی و هوس خود هستید آن زمان که مرگ شما فرا رسد گریزگاهتان کجاست؟ ☝🏻 چه بسا شما را بر حذر داشتیم که به نظر سوء نیفکنید✖️ و زبان از وصف آنها فرو نبرید اما گوش دل نسپارید.✖️ منزه است پروردگاری که                   .»✨ ادامه دارد...... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وشصت_وششم 🔻 #عمر_داوود_علیه‌السلام 🔹داوود هر شب🌌 کنیزی را #مأمور می
📘 📖 📝‌ 🔻 🔹 بود، یکی از بانوان نیکوکار🧕🏻 از خانه خود بیرون آمد در حالی که سه گرده نان🍞 و سه کیلو جو با خود داشت، به رسید، فقیر از او تقاضای کمک 🙏🏻کرد 🔸 آن بانوی نیکوکار، آن سه نان را به فقیر داد و با خود گفت ✨« جو را آرد کرده و از آن برای خود ». 🔹آن بانو🧕🏻 جو را که در ظرفی بود بر سر گرفت و حرکت کرد، ناگهان 🌪 وزید و تمام جو به زمین ریخت و باد آن را برد.😧 🔸این بانو که در انتظار این بود تا خداوند (پاداش همان نان) را به او بدهد،✔️ ☝️🏻برعکس جو او نیز از بین رفت، 😔شد و به عنوان شکایت، خدمت داوود آمد و جریان را بازگو کرد. 🌿 نزد فرزندم « » برو تا در این باره قضاوت کند☑️ 🔸 او به حضور رفت و جریان را گفت. ✨حضرت به آن زن داد. 🔹آن زن نزد حضرت داوود بازگشت و سلیمان را به او عرض کرد، 🍃 ؛ نزد سلیمان برو و پولش💰 را به او برگردان و بگو میخواهم بدانم که باد، جو مرا بُرد؟!❗️ 🧕🏻زن نزد سلیمان بازگشت، و همان سؤال را از او کرد، حضرت دیگر به او داد.😳 ☝️🏻او به حضور داوود آمد و 🍃 ؛ برو نزد سلیمان، پولش را به او پس بده و بگو 🌪 را بطلبد و از او بپرسد که باد جو مرا برده است.🤔 🧕🏻زن رفت و همان را کرد. ✨حضرت سلیمان ناگزیر را به حضور طلبید و جریان را از او پرسید.⁉️ 💫 ؛ ✨تاجری ثروتمند در بیابان 🏜مانده و خوراکش تمام شده بود ☝️🏻 با خدا نذر کرد که اگر غذایی از کسی به او برسد، 💰خود را به او بدهد.✅ ✨ما جو این زن را به او رساندیم، او از آن نان 🍞درست کرد و خورد و بر او واجب شد که پس از بازگشت به وطن خود، خود را ☑️ 🌱 ، آن را احضار کرد و جریان را به او گفت 👤 تاجر قرار به موضوع نمود و از حضرت خواست🙏🏻 که را احضار کند. 🔸 با پیام حضرت، زن حاضر شد، تاجر به او گفت؛ که معادل می باشد مال تو است.😊 این ثروت را بردار و با خود ببر✅ ☝️🏻آنگاه داوود به حضرت سلیمان گفت؛ ✨«ای فرزندم! کسی که ، می خواهد، با خدای کریم .»✨ ادامه دارد... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘  #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وهفتاد_ویکم 🔻 #روز_مقدس_هفته 🔹 #یکی_از_تعلیمات حضرت موسی در بین پی
📘 📖 📝 🔻 👥عده ای که طمع 🐠 بیشتری داشتند تصمیم گرفتند که☝️🏻 این رسم قدیمی را برهم بزنند، لذا به مشورت و پرداختند☑️ و گفتند؛ 👥چرا در این روز که صید فراوان می‌باشد و دسترسی به آنها است، آنها را رها کنیم🤨  و هنگامی که ماهیها ساحل 🏝را ترک میکنند و از ما دور می‌شوند، به تعقیب و صید آنها بپردازیم و با آنها را بدست آوریم؟!🤔 ☝️🏻این روش خطاست، پس بهتر این است که روز به صید پرداخته و هرچه می‌خواهیم ماهی صید کنیم و به مقدار نیاز خود از دریا 🌊 .✅ ↩️ به دنبال این تصمیم، عده‌ای از آنان نقشه‌ای📄 کشیدند و و از دریا 🌊جدا کردند ⏪ و که ماهی‌ها🐟 به ساحل می‌آمدند وارد این نهرها می‌شدند، پس در پایان روز راه بازگشت آنها را می‌بستند🚧. 🔹 آنگاه به می پرداختند✔️ و و تحمل سختی😌، ماهی های بسیاری صید می کردند 🔸تعدادی از و دهکده از این عمل آنها آگاه🧐 شدند. و بسوی آنان شتافتند و به پند و اندرز و آنان پرداختند.✔️ 😕ولی در روح سرکش و سودجوی دنیاپرستان .❌ ☝️🏻پس این عمل ناپسند به اعتراض😠✊🏻 وسیعی دست زدند و که با توسل به زور افراد خطاکار را . ⬅️ و ⬅️ 🏘برای سودجویان بسیار گران تمام شد. 🔸لذا ؛ 👥 ما با شما در منافع این دهکده شریک می‌باشیم ✔️و شما نمی‌توانید ما را بیرون کنید،🤨 ☝️🏻 چون که این سرزمین و و 💵 ما می‌باشد، پس ما دهکده را ترک نمی‌کنیم.❌ ☝️🏻اگر به‌کارخود(اخراج‌کردن سودجویان) اصرار دارید، دهکده را با کشیدن دیواری بین زمینها، تقسیم کرده، تا هر گروه زندگی کند. 😑 🔹پرهیزکاران ✅که دهکده را تقسیم و متمردین را از خود . 👈🏻 لذا با تفکیک دهکده هر گروه👥 به کار خود مشغول شد. 🔸 همچون روزهای قبل به اعمال خود ادامه دادند و به لهو و لعب و پرداختند. 🔹 نیز همچنان به ☝️🏻 و آنان و بیم دادن آنها از عذاب الهی ادامه دادند و چون پند صالحان در آنان اثری نکرد دست از نصیحت برداشته و جمعی گفتند؛ 👥« قومی را که از جانب خداوند به هلاک یا عذاب سخت محکومند، ؟🤨(باآنکه بی‌اثراست).» ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وهفتاد_وششم 🔻 #حکومت_سلیمان_علیه‌السلام 🔹سلیمان که #حرفه‌ای_نداشت🤷🏻
📘 📖 📝 🔻 🔹داوود در سالهای آخر عمر خود قصد بنای « » یا معبد🕌 عظیم را کرده بود که قبل از اقدام، عمرش پایان پذیرفت😔 ☝️🏻ولی چهار سال پس از آن، فرزندش کار بنای آن را به عهده گرفت و شروع به ساخت کرد و آن را به اتمام رساند.☑️ 🔸سلیمان و را به گروههای مختلفی تقسیم کرده بود تا سنگهای و و را جمع کنند و به بیت المقدس انتقال دهند. 🔹او برج و باروی شهر🏘 را توسط مرمر و تخته سنگهای عظیم صیقل داد، برج ها را بسیار بالا ⬆️برد و بنا کرد تا هر طایفه👥 از بنی‌اسرائیل در قسمت مخصوص خود سکونت کنند. ✔️ 🔸بعد از شهری زیبا و بزرگ شروع به ساخت 🕌 کرد. یاقوت و طلا و سنگهای قیمتی💎، مشک و عنبر و عطرهای خوشبو و مروارید بنا کرد.✅ *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🌸از امیرالمؤمنین نقل شده است؛ 🔹«روزی حضرت سلیمان از بیت المقدس بیرون آمد و بر فرش خود نشست و در طرف او بود که آدمیان👥 بر آن می‌نشستند و تخت در طرف بود که بر آن می‌نشستند. 🔸 بر سر همه سایه بیندازند و که آنها را بردارد و به مدائن بیاورد و از مدائن بردارد (و به اصطخر ببرد) شب🌌 را در اصطخر شیراز گذرانیدند. 🔹وقتی صبح شد🏙️ آنها را به جزیره🏝 ( برکاون) ببرد. 🌪 باد آنقدر آنها را پایین آورد که پاهایشان به آب 🌊رسید در آن موقع بعضی گفتند؛ «هرگز پادشاهی از این بزرگتر دیده اید؟» ☝️🏻 و همان وقت فرشته ای از آسمان ندا داد؛ 💫« گفتن برای خدا این پادشاهی است که می‌بینید.»😊 🌺از امام رضا نقل شده است؛ 🔸« 👵🏻پیرزنی نزد سلیمان آمد و از باد کرد. ✨سلیمان باد را به حضور خواست و گفت؛ « این زن را اذیت و آزار میکنی که از تو (نزد من) شکایت کند؟🤨» 🌪 ؛ «خداوند با عزت مرا به سوی کشتی 🚢مردمی فرستاد که کشتی آنها را از غرق شدن ، در حالی که آنها نزدیک به غرق شدن بودند. ✋🏻 من به سرعت برای نجات آن کشتی میرفتم. این زن در پشت‌بام خانه‌اش🏠 ایستاده بود و وقتی من به سرعت گذشتم بی‌اختیار من، او از بام افتاد و دستش شکست😔». ✨سلیمان مناجات🤲🏻 کرد که «خدایا بر باد کنم؟🤔» 🦋خدا وحی کرد؛ «☝️🏻بر 🛳 حکم کن که 💵 این زن را بدهند.✔️ 👈🏻 چون باد برای نجات کشتی آنها میرفته و نزد من به هیچ کس ❌.» ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وهشتاد_ویکم 🔻 #سلیمان_و_مورچگان 🔹...سلیمان سخن مور را شنید و مقصود
📘 📖 📝 🔻 🔹سلیمان به فکر بنای 🕌 در سرزمین بود تا اسباب عبادت🤲🏻 و تقرب به خدا را فراهم سازد.☑️ 🔸سلیمان ساخت این بنا را به پایان رساند✔️ و آنگاه که دلش از احداث این بنای رفیع آرام😌شد✔️ ↩️ به قصد انجام فریضه‌الهی 🕋 به همراه اطرافیانش و گروه زیادی 👥عازم سرزمین شد. 🔹سلیمان چون به آن سرزمین رسید و و خود را به پایان رسانید✔️، ↩️سپس آماده حرکت شد و سرزمین حرم را به قصد یمن ترک کرد و وارد صنعا شد، 👈🏻 در آنجا و مشقت 😪 💧پرداخت و چشمه‌ها و چاههای زیادی را کاوش کرد ولی به آب 🤷🏻‍♂️ ❌ ↩️و سرانجام به کمک 🕊روی آورد. 🌸دید روزی آن رسول انس و جان      🍃 بین مرغان نیست از هدهد نشان 🌸گفت از هدهد اگر یابم خبر       🍃 یا که بینم گشته جایش مستقر 🌸می نمایم کیفری سخت و عذاب       🍃 یا کنم ذبحش به جرم ارتکاب 🌸یا برای غیبت عذری آرد او        🍃بهر توجیهش نماید گفتگو 🔸سلیمان که از یافتن آب 😔 شده بود از خواست تا او را به محل آب💧 راهنمایی کند، اما متوجه شد. 🔹سلیمان ناراحت شد و ✋🏻 یاد کرد که او را به سختی ⛓ کند، مگر اینکه دلیل روشنی برای غیبت خود بیاورد.✅ ☝️🏻اما هُدهُد کرده بود و پس از لحظاتی⏳ بازگشت و برای تواضع نسبت به سلیمان سَر و دُم خود را پائین آورد. ↩️سپس چون از 😠 بیم داشت، نزد او رفت و برای جلب رضایت او گفت؛ ✨ من که تو از آن .❌ من رازی را کشف کرده‌ام که موضوع آن بر شما پوشیده مانده است. 🔸این خبر، تا حدودی ➖، ↩️سپس سلیمان از هدهد خواست که هرچه زودتر داستان📜 خود را به طور مشروح بیان کند.✔️ 🕊 ؛ من در مملکت سبا زنی🧕🏻 را دیدم که حکومت آن دیار را در اختیار خود دارد. 🧕🏻وی 👈🏻از هر نعمتی برخوردار و 👈🏻 دارای دستگاهی عریض و 👈🏻 تختی عظیم است، 💢ولی 😈 در آنها نفوذ کرده و بر آن قوم ملسط گشته و چشم و گوششان را بسته🤦🏻‍♂️ و آنان را از راه راست است.😔 ✋🏻من ملکه و قوم او را دیدم👀 که بر خورشید☀️ سجده می کنند. 😟 من از مشاهده این منظره سخت ناراحت 😔شدم و کار آنها مرا به وحشت انداخت. ☝️🏻 این قوم با این قدرت و شوکت سزاوار و شایسته است خدایی را بپرستند که از راز دلها♥️ و افکار🤔 آگاه است✅ و او و است. 👤 ابوحنیفه از امام صادق علیه السلام پرسید؛ 🌿« سلیمان از بین پرندگان را انتخاب کرد؟»🤔 🌺 ؛ «چون (وجود) آب💧 را در زیرزمین تشخیص می دهد، چنانکه شما روغن را در شیشه می بینید. ادامه دارد..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐