⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_بیست_و_پنجم 🔻 #حضرت_نوح_علیه_السلام 🌸می کشم در نظم با نام خدا
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_بیست_و_ششم
🔻 #دعوت_نوح_به_خداپرستی
و #آزارهایی_که_در_راه_کشید
🔹#قبل_از_نوح قوم متدینی زندگی میکرد که با مرگ آنها، مردم بسیار #اندوهگین و تنها شدند، #ابلیس😈 از خلاء و #احساس_تنهایی آنها استفاده کرد و مردم را مجبور کرد که از تصویر آن مردم متدین #اَشکالی_بسازند، 🎎مردم #شروع به ساختن کردند و وقتی #زمستان شد،❄️ آن اشکال را به #داخل خانه🏠 هایشان بردند و با آنها #انس💕 و الفت پیدا کردند و همین #زمینه_کیفر و #گرایش_به_بتپرستی را در مردم رواج داد.😲😔
🔹 #قوم_نوح بعد از بعثت او، به #آزار و #اذیت او پرداختند، او را #کتک_میزدند، طوری که #بی_هوش🤭 می شد آنگاه او را در #کنار درب خانهاش🏠 رها می ساختند. 😣
🔸بعد از این #نوح قوم خود را مورد #نفرین قرار داد، به طوری که به مدت #چهل_سال_قدرت_باروری🤰 از زنان #گرفته_شد و طی چهل سال هیچ #فرزندی👶 از آنها به #دنیا نیامد.✋🏻
🔹 #نوح از آنها خواست که #توبه کنند، اما آنها #سماجت_کردند و به #بت_پرستی روی آوردند🤦🏻♂️ و این وضعیت کمابیش #تا_ظهور_اسلام ادامه داشت.🙁
آنها نام بتهای خود را #از_نام_خدایان_قوم_نوح میگرفتند.
🔸خلاصه روز به روز #پیروان_نوح در ایمان خود #محکمتر می شدند☝🏻 #اما شماره آنها #اندک بود. ☹️
👥 #مخالفان هم دست از دشمنی برنمیداشتند. آنها در برابر او #صف_آرایی می کردند و به نوح و یارانش #تهمت_میزدند و آنها را #مسخره_میکردند و می گفتند؛
👥:«نوح دروغ می گوید و می خواهد مردم را دور خودش جمع کرده، بر آنها ریاست کند... نوح می خواهد #دین و #عقیده مردم را به هم بزند و دنیا را به هرج و مرج بکشد... او می خواهد مردم را گمراه سازد... نوح آشوب طلب است...» 😐
🔹 #نوح هر روز به #یک_محله میرفت و مردم را دور خود جمع میکرد تا ایشان را #نصیحت کند.🗣️
☝🏻 #ولی_بت_پرستان سر می رسیدند و به طرف او سنگ می انداختند☄️ و مردم را پراکنده می ساختند. 🤦🏻♂️
🔸نوح که #تعلیماتش_ساده بود به مردم می گفت:«من که #تکلیفی_سخت بر شما #مقرّر_نمیکنم،💁🏻♂️ شما که بت را #عبادت می کنید همان عبادت را برای #خدا انجام دهید. ✔️
شما که هر دسته ای از دیگری می ترسید از یک طرف ستم می کشید و از یک طرف بر زیردستان ستم می کنید. فقط #از_خدا_بترسید و #ستمگری_نکنید.»🚫
🔹 #عجیب_این_بود_که ↪️
نوح در میان #افراد_خانواده خود نیز مخالف داشت.🤦🏻♂️
👱♀️ #زن_نوح و #یکی_از_پسران او به نام #کنعان هم حرفهای نوح را قبول نمیکردند و این پسر نوح #با_گمراهان_همدست بود و نوح از این جهت بسیار رنج می کشید.😩
🔸نوح همیشه در مورد همسرش👱♀️ که از #کافران بود، به مردم می گفت؛
🌼✨«همسرم دیوانه ای بیش نیست.»✨
☝🏻 هرگاه کسی به نوح می پیوست همسرش به سرعت سلاطین زمانش را #باخبر میساخت. 🙄
نام #همسر_نوح ( #واعظه)بوده است.
ادامه دارد.....
#بنت_الزهرا
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
『•🤍𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•』_ _ _ _
•⌈↝ @masirsaadatee 🌸⃟🕊
ڪـانـال ڕاه سـعــادٺــ↑↑↑
مـا را بـہ دوسـٺــان خــود مـعـرفـے ڪنـیـد🌹
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وهفتاد_وهفتم 🔻 #ساخت_بیتالمقدس 🔹داوود در سالهای آخر عمر خود قصد بن
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وهفتاد_وهشتم
🔻 #دو_حکایت_از_سلیمان_و_باد
🌿«و از #دیوها و #شیاطین جمعی بودند که برای او به دریا🌊 فرو می رفتند و #گوهرهای_نفیس 💎آن را برای او بیرون می آوردند و غیر از این کارها، ↘️
▪️ساختن شهرها و قصرها،
▪️ کندن کوهها🏔 و
▪️ ساختن صنایع عجیب و غریب را نیز انجام می دادند و...»🌿
🔹....چیزی نگذشت⏳که #مسجد_قدس 🕌با مرمرهای سفید و زرد و سبز تزیین شد✔️،
⏪ #ستونهایی_از سنگ های بلورین و
⏪ #سقفی_از لوحهایی از جواهرات قیمتی 💎پوشیده شد،
⏪ #حیاطمسجد_را با تکه هایی از فیروزه فرش نمود.✅
🔸سلیمان پس از ساخت مسجد، دستور داد همان روز را #عید اعلام کنند📢.
🔹پریان قلعه های بسیاری بنا کردند که #هزار_حجره داشت و درون هر حُجره یکی از همسران🧕🏻 سلیمان زندگی میکرد.
🔸 هفتصد تن از زنان سلیمان کنیزان قبطی بودند و بقیه زنان اشراف و آزاد👸🏻.
✨سلیمان صاحب #هزار_همسر بود.
🔹 #محدوده_حکومتی_سلیمان از شامات تا اصطخر را در بر میگرفت.☑️
🔸سلیمان برای ساختن هر بنایی از پریان استفاده میکرد، پریان تخته سنگهایی را از نقطه ای به نقطه دیگر حمل می کردند
✨ پریان تمام شبانه روز🌌 را به دستور سلیمان کار میکردند و لحظه ای برای استراحت نداشتند.❌
⬅️هنگامی که سلیمان از جا بلند میشد، #جن و #انس و #پرندگان🕊 به احترام او برمی خواستند.
⬅️ هنگامی که قصد حرکت به مکانی را می کرد، #در_سمت_راست او #سیصدهزار_تختروان قرار میگرفت که بر آن سیصد هزار نفر از #سپاهیانش👥👥 مینشستند
↩️و #در_سمت_چپ او نیز #سیصدهزار_تخت دیگر قرار داشت که گروهی از #جنیان بر آن تکیه میزدند
↩️و انبوهی از #پرندگان🕊🕊 بر بالای سر آنها سایه می انداختند.
🌬️ #باد کجاوه های آن را تا مقصد حمل میکرد.
🔹 #در_اردوگاه_جنگی_او↘️
🔻اسبان تندرو🐎،
🔻مردان کارآزموده و
🔻آلات جنگی ⚔بسیاری به چشم میخورد.
🌬️ بادی در اختیار سلیمان بود. مسیر بادی که در اختیار سلیمان بود از بامداد تا نیمه روز یک ماه راه بود
↩️و مسیر زوال تا غروب آن نیز یک ماه.
🌬️ بادی که در اختیار سلیمان قرار داشت از صبحگاه تا ظهر از دمشق رو به اصطخر راه را می پیمود.✅
🌿«پس #برای_او_باد_را_مسخر_کردیم که به امر او نرم و هموار به هرجا که او می خواست جاری میشد.»🌿
👥گفته اند در اول باد #تند بود که بساط سلیمان را از جا می کند و در آخر که به راه می افتاد #هموار می رفت (نرم و آهسته)✔️
👥و گروهی گفته اند گاهی چنان بود و گاهی چنین.
👥گروهی گفته اند #تند می رفت و #هموار بود،
♦️ #همواری_باد_کنایه_از آن است که #فرمانبردار آن حضرت بود.
ادامه دارد...
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وهشتاد_وسوم 🔻 #نامه_سلیمان_به_بلقیس 🔹سلیمان از این #خبر_جالب دچار ح
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وهشتاد_وچهارم
🔻 #هدایای_بلقیس
🔹بلقیس #هدایای_بسیاری🎁 به همراه #بزرگان_قوم خود به سوی سلیمان روانه کرد،
☝️🏻چون #نمایندگان👥 حرکت کردند، #هدهد پیش سلیمان شتافت و #خبر📢 را به او رساند.
🔸سلیمان خود را برای دیدار با آنها آماده ساخت✔️ تا زمینه #نفوذ در آنها را فراهم سازد👌🏻 و به همین جهت به #جنیان دستور داد☝️🏻 آنچنان #قصری_عظیم 🏛و #تختی_باشکوه ترتیب دهند که قلبها را لرزانده💗 و چشمها را خیره سازد 😲و دلها را به #طپش_اندازد.
⬅️آن هنگام که #نمایندگان_بلقیس به بارگاه سلیمان وارد شدند #مبهوت و #حیرت_زده😯 شدند.
🔹سلیمان آنان را با روی باز😊 پذیرفت و از آنها #استقبال نمود و مقدمشان را گرامی داشت
↩️ و سپس از مقصود ایشان سؤال کرد و گفت؛
🍃چه خبری دارید و در مورد پیشنهاد من #چه_تصمیمی گرفته اید؟🤔
👥نمایندگان بلقیس #هدایای_نفیس🎁 خود را تسلیم سلیمان کردند و انتظار داشتند که موردپسند و پذیرش او واقع شود.
🔸سلیمان از قبول آنها #خودداری_کرد✋🏻 و به دیده بی نیازی بر آنها نگریست و به نمایندگان گفت؛
🍃هدایا را #بازگردانید،
☝🏻زیرا خدا به من #رزق_فراوان و #زندگی_سعادتمندی عنایت کرده✅ و اسباب #رسالت و #سلطنت را به نحوی برای من فراهم کرده است، که به هیچکس ارزانی نداشته است.❌
چگونه ممکن است که من با مال دنیا 💰فریفته شوم و زر و زیور💎 دنیا مرا از #دعوت_حق بازدارد.🤨
🔸شما مردمی هستید که غیر از #زندگی_ظاهری_دنیا چیز دیگری نمیبینید.😑
☝️🏻 اکنون به همراه این هدایا نزد ملکه خود #بازگردید و بگوئید که به زودی من #با_لشگری_بزرگ 👥👥به سوی شما خواهم آمد که شما توان مقاومت دربرابر آن را نداشته باشید ❌
☝️🏻 و آنگاه #قوم_سبأ را در ذلت و خواری از شهر و دیار خود بیرون میرانم.
👥 #نمایندگان_بلقیس، آنچه را که دیده 👀یا شنیده👂🏻 بودند، به اطلاع او رساندند.✅
↩️سپس #ملکه_سبأ_گفت؛
👸🏻: ما ناگزیریم #گوش_به_فرمان او دهیم و از وی اطاعت نماییم و برای پاسخ و #قبول_دعوت او نزد او بشتابیم.✔️
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #تخت_بلقیس_نزد_سلیمان_آمد
🔹چون سلیمان #خبر_آمدن_بلقیس و درباریان او را شنید، به اطرافیان خود که از بزرگان #جن و #انس و همگی در اختیار او بودند گفت؛
🍃کدامیک می توانید قبل از اینکه #بلقیس و #اطرافیانش👥 پیش من بیایند تخت او را نزد من آورید؟⁉️
🔸 #یکی_از_جنیان_گفت؛
«✋🏻من آن را برای تو می آورم✔️
پیش از آنکه از جای خود برخیزی. به درستی که من بر این کار سخت #توانا💪🏻 و امینم.»
🔹یکی دیگر از جنیان که اسمی از #اسماع_اعظم_الهی(73 اسم اعظم) را میدانست و #آصف_بن_برخیا نام داشت و #وزیر_سلیمان بود گفت؛
✋🏻«من آن تخت را برای تو می آورم پیش از آنکه چشم برهم زنی.»
⬅️پس خداوند را با #نام_اعظم خواند ✅و پیش از آنکه سلیمان چشم برهم بزند، #تخت_بلقیس را از زیر تخت سلیمان بیرون آورد.✔️
ادامه دارد.....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐