⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_هشتاد_و_دوم 🔻 #ملاقات_با_مردمی_مختلف 🔹هنگامی که ذوالقرنین از کار ساخ
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_هشتاد_و_سوم
🔻 #چشمه_حیات
🔹 #هنگامی_که به شرق و غرب عالم #لشگر_کشید فرشتهای الهی✨ به نام #رافائل همراه او بود.
🔸 #ذوالقرنین در مورد عبادت اهل آسمان از او #پرسید،
💫 #رافائل_پاسخ_داد،
✨ در تمام آسمان ملک ها به عبادت خدا مشغول میباشند. هرکسی به سجده رفته #هرگز سر از آن برنمیدارد. ✋🏻
و هرکس به عبادت ایستاده #هرگز نخواهد نشست. ✋🏻
🔸ذوالقرنین که #شیفته_حرفهای_رافائل شد، از خداوند خواست تا #عمری_طولانی به او بدهد، تا عبادت بیشتری بکند.✔️
💫 #رافائل به او گفت؛
✨در روی زمین #چشمهای به نام #عین_الحیاة وجود دارد، اگر از آن بنوشی #عمری_جاودانه خواهیداشت.✔️
↩️ #آن_چشمه در میان سرزمین تاریکیها قرار دارد.
🔸 #ذوالقرنین مدت ها به جستجو و #تحقیق در مورد آن چشمه پرداخت، #دانشمندان👨🔬 بسیاری را در کنار خود جمع کرده، #هیچکس از محل چشمه #اطلاعی_نداشت🤷🏻♂️،
☝️🏻 تا اینکه پسری از نسل پیامبران در مجلس حاضر شد و گفت؛
🍀 محل دقیق چشمه را #میداند.✔️
🔹ذوالقرنین مشغول #جمع_آوری_سپاه شد.
🔸 بسیاری از #دانشمندان در کنار سربازان او #آماده_حرکت بودند،
🔹 مردم سرزمینش و خانواده او از رفتن او #اندوهگین شدند.😔
🔸 #سپاه_ذوالقرنین پس از #دوازده_سال گذشتن از کوهها🏔، دریاها🌊 به #سرزمین_ظلمات رسید✔️
↩️ #اطرافیان_او_میترسیدند که در این سرزمین بلائی بر سر او بیاید، به دستور ذوالقرنین #قویترین و #تیزبینترین حیوانات برایش آماده شد و چند هزار از #دانشمندان👨🔬 سوار بر اسب به همراه ( #خضر) که فرمانده لشگر اسکندر بود. وارد وادی ظلمات شدند.✔️
🔹 #ذوالقرنین به مابقی سپاه عظیم خود #دستور_داد تا مدت #دوازده_سال بیرون سرزمین ظلمات #منتظر وی بمانند و در غیر اینصورت #اگر_نیامد به سرزمین خود بازگردند.✔️
ادامه دارد.....
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
↬@masirsaadatee↫
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_هشتاد_و_سوم 🔻 #چشمه_حیات 🔹 #هنگامی_که به شرق و غرب عالم #لشگر_کشید ف
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_هشتادو_چهارم
🔻 #چشمه_حیات
🔹 #خضر در کنار ذوالقرنین بود و از تاریکی مطلق⬛ آن سرزمین #آگاه_بود،
🔸 #خضر👈🏻 #سواره🏇🏻 و
🔹 #ذوالقرنین👈🏻 #پیاده🚶♂
به راه خود ادامه می دادند تا اینکه به #چشمهای_درخشنده⛲ و #شیرین رسیدند،
🔸 #خضر_زودتر از بقیه به چشمه رسیده و خود را در آن چشمه شستشو داد و هنگامی که سعی کرد ذوالقرنین و بقیه را #پیدا کند و چشمه را نشانشان بدهد، دید که همگی راهشان را #گم کرده اند.🤷♂
🔸 #ذوالقرنین و همراهانش به #سرزمینی_دیگر رسیده بودند،
👈🏻 سرزمینی #باشکوه و #درخشنده،✨ در آنجا ذوالقرنین گفتگویی با پرندهای عجیب داشت
↩️و همچنین ملاقاتی با جوانی🧑 #زیباروی و #نورانی✨ داشت که دست بر دهان داشت و هنگامی که ذوالقرنین از او نامش را پرسید،
🍃 گفت؛ من #مأمور #دمیدن_در_صور هستم، به فرمان الهی این جا هستم تا #روز_موعود نزدیک شود،
🔸آنگاه سنگی به ذوالقرنین بخشید.✔️
↩️ بعد از آن #ذوالقرنین به نزد سپاهیانش بیرون از وادی ظلمات #بازگشت و
#داستان_پرنده_و_جوان را برای آنان گفت؛
دانشمندان👨🔬 در مورد #سنگ و سنگینی آن مشغول #تحقیق و #وزن کردن شدند.
اما #نتوانستند به هیچ صورتی آن سنگ را وزن کنند.🤷🏻♂️
⬅️ تا اینکه #خضر نیز از وادی ظلمات #بیرون_آمد،
او سنگ ذوالقرنین را در #کف_ترازو گذاشت و معادل آن در کفه دیگر #سنگ قرار داد، سپس #مقداری_خاک کنار سنگ ذوالقرنین ریخت، چیزی نگذشت که هر دو کفه ترازو #متعادل گشتند✔️
🍃 خضر رو به حاضرین👥 گفت؛
#مَثَل_آدمیان به مانند این سنگ است، هر چیز بر آن سنگ اضافه کردیم، به #تعادل نریسد،❌
☝🏻 #اما همین که با #خاک در کنار هم قرار گرفت، #متعادل گشت.✔️
🔹مثل حکومت تو ای ذوالقرنین،
👈🏻 با اینکه پروردگار سراسر جهان و شرق و غرب را در اختیار تو گذاشت و همه ابرها را در قدرت تو قرار داد،
↩️ #بازهم درصدد بودی تا جانت را به خطر بیاندازی و به چشمه ای برسی که پای هیچ بنده ای به آن نرسیده بود.
🔸 #فرزندان_آدم هم این گونه هستند تا خاک بر آنها پاشیده نشود، دست از #طمع برنخواهند داشت.❌
✨ ذوالقرنین #پس_از_حرفهای_خضر تصمیم به بازگشت کرد و با سپاهیانش به طرف سرزمینش #حرکت_کردند.✔️
ادامه دارد.....
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
↬@masirsaadatee↫
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وهشتاد_ودوم 🔻 #سلیمان_و_هُدهُد 🔹سلیمان به فکر بنای #بیت_المقدس🕌 در
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وهشتاد_وسوم
🔻 #نامه_سلیمان_به_بلقیس
🔹سلیمان از این #خبر_جالب دچار حیرت😲 شد و تصمیم به پی گیری خبر هدهد گرفت
↩️لذا گفت؛
🍃 من درباره این خبر #تحقیق🔍 و صحت آن را بررسی میکنم✔️
☝🏻اگر حقیقت همان است که بیان کردی، این نامه✉️ را نزد #ملکه_قوم_سبأ ببر و به آنان برسان✔️
⏪سپس در کناری بایست و #نظر_آنان را جویا شو.✔️
🕊 #هدهد نامه را برداشت و به سوی #بلقیس رفت و او را در #کاخ_سلطنتی🏛 در شهر #مأرب یافت و نامه را بر دامن بلقیس انداخت.
🔸 #بلقیس نامه✉️ را برداشت و چنین خواند؛
📃✨«این نامه از #سلیمان و بنام خداوند بخشنده و مهربان است،
☝️🏻 از تکبر از دعوت من #سرپیچی_نکنید❌
و همگی در حالیکه #تسلیم🙌🏻 هستید نزد من بشتابید.✔️»
👸🏻 #ملکه_سبأ بعد از خواندن نامه📃، فرماندهان و بزرگان دولت خود را فراخواند و با آنها به #مشورت👥 پرداخت، ✔️
👈🏻تا بدین وسیله اعتماد آنان را جلب و از تدبیر آنها استفاده کند و به این ترتیب #تاج_و_تخت خود را حفظ نماید.✅
🔸چون ملکه موضوع را بیان کرد، #مشاورین_بلقیس_گفتند؛
👥: ما فرماندهان و فرزندان جنگ⚔ و نبردیم، و امور خود را به فکر و #تدبیر 🧐تو واگذار کرده ایم شما امر بفرمائید،
✋🏻ما همچون انگشتان دست🖐🏻 در اختیار تواییم☑️
👸🏻ملکه از پاسخ آنها دریافت که مایل به #جنگ می باشند،
🔹لذا نظر آنها را #نپسندید😣 و به آنها اعلام کرد که
☝️🏻 #صلح بهتر می باشد،
سزاوار عاقلان صاحب نظر اموری است که برای آنان #نافع و #نیکو باشد و خردمند باید حتی الامکان در #حفظ_صلح بکوشد💪🏻
↩️ و سپس در #استدلال آن چنین گفت؛
👸🏻: هرگاه زمامداران بر دهکده ای 🏘غلبه کردند و به زور وارد آن شدند،
▪️آن را ویران🏘 می سازند،
▪️آثار تمدن را نابود کرده
▪️و عزیزان آن سرزمین را ذلیل میسازند.
▪️بر مردم ستم روا داشته
▪️و در بیدادگری افراط می نمایند،
👆🏻این #روش_همیشگی_زمامداران در هر عصر و زمانی است.
🔹از این رو من هدیهای از جواهر درخشان💎 و تحفه های نفیس و گرانبها برای سلیمان می فرستم تا منظور او را درک و روش او را #بِسَنجم و به این وسیله #موقعیت_خود را حفظ کنم.😊
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐