eitaa logo
مثنوی معنوی
45 دنبال‌کننده
14 عکس
0 ویدیو
1 فایل
خوانش کتاب پر از حکمت مثنوی معنوی بصورت (موضوع بندی شده ) و نیز ( ترجمه ی نثر بیت به بیت)
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه ی 2 بخش ۴۹ - نگریستن عزراییل بر مردی و گریختن آن مرد در سرای سلیمان و تقریر ترجیح توکل بر جهد و قلت فایدهٔ جهد بخش ۵۰ - باز ترجیح نهادن شیر جهد را بر توکل و فواید جهد را بیان کردن بخش ۵۱ - مقرر شدن ترجیح جهد بر توکل بخش ۵۲ - انکار کردن نخچیران بر خرگوش در تاخیر رفتن بر شیر بخش ۵۳ - جواب گفتن خرگوش ایشان را بخش ۵۴ - اعتراض نخچیران بر سخن خرگوش بخش ۵۵ - جواب خرگوش نخچیران را بخش ۵۶ - ذکر دانش خرگوش و بیان فضیلت و منافع دانستن بخش ۵۷ - باز طلبیدن نخچیران از خرگوش سر اندیشهٔ او را بخش ۵۸ - منع کردن خرگوش از راز ایشان را قصه مكر كردن خرگوش با شير و بسر بردن بخش ۶۰ - زیافت تاویل رکیک مگس بخش ۶۱ - تولیدن شیر از دیر آمدن خرگوش بخش ۶۲ - هم در بیان مکر خرگوش بخش ۶۳ - رسیدن خرگوش به شیر بخش ۶۴ - عذر گفتن خرگوش بخش ۶۵ - جواب گفتن شیر خرگوش را و روان شدن با او بخش ۶۶ - قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود بخش ۶۷ - طعنهٔ زاغ در دعوی هدهد بخش ۶۸ - جواب گفتن هدهد طعنهٔ زاغ را بخش ۶۹ - قصهٔ آدم علیه‌السلام و بستن قضا نظر او را از مراعات صریح نهی و ترک تاویل بخش ۷۰ - پا واپس کشیدن خرگوش از شیر چون نزدیک چاه رسید - 🙏کانال مثنوی معنوی 🆔 @masnavei
👈 ادامه حکایت 14 بخش ۶۱ - تولیدن شیر از دیر آمدن خرگوش همچو آن خرگوش کو بر شیر زد روح او کی بود اندر خورد قد شیر می‌گفت از سر تیزی و خشم کز ره گوشم عدو بر بست چشم مکرهای جبریانم بسته کرد تیغ چوبینشان تنم را خسته کرد زین سپس من نشنوم آن دمدمه بانگ دیوانست و غولان آن همه بر دران ای دل تو ایشان را مه‌ایست پوستشان برکن کشان جز پوست نیست پوست چه بود گفته‌های رنگ رنگ چون زره بر آب کش نبود درنگ این سخن چون پوست و معنی مغز دان این سخن چون نقش و معنی همچو جان پوست باشد مغز بد را عیب‌پوش مغز نیکو را ز غیرت غیب‌پوش چون قلم از باد بد دفتر ز آب هرچه بنویسی فنا گردد شتاب نقش آبست ار وفا جویی از آن باز گردی دستهای خود گزان باد در مردم هوا و آرزوست چون هوا بگذاشتی پیغام هوست خوش بود پیغامهای کردگار کو ز سر تا پای باشد پایدار خطبهٔ شاهان بگردد و آن کیا جز کیا و خطبه‌های انبیا زانک بوش پادشاهان از هواست بارنامهٔ انبیا از کبریاست از درمها نام شاهان برکنند نام احمد تا ابد بر می‌زنند نام احمد نام جملهٔ انبیاست چونک صد آمد نود هم پیش ماست https://eitaa.com/masnavei/46 🙏کانال مثنوی معنوی 🆔 @masnavei
20 رنجيدن شير از دير آمدن خرگوش‏ [شير از روى خشم و غضب مى‏ گفت دشمن با سخنان خود از راه گوشم چشم مرا بست.] [حيله جبري ها دست و پايم را بسته با تيغ چوبين خود تنم را خسته كرده ‏اند.] [ديگر از اين به بعد وسوسه آنان را كه همگى صداى ديو و غول است نخواهيم پذيرفت.] [ديگر بعد از اين درنگ جايز نيست پوست آنها را بكن كه مغزى ندارند.] [پوست جز سخنان رنگ رنگ و پوچ نيست كه چون زره صافى آب در آن باقى نمى ‏ماند.] [سخن چون پوست و معنى به منزله مغز است سخن چون نقش و صورت و معنى چون جان است.] [پوست عيب مغزهاى بد را مى‏ پوشاند بر روى مغزهاى خوب از روى غيرت پرده مى ‏كشد تا نامحرمان‏ نبينند.] [اگر قلم از باد و دفتر از آب باشد هر چه بنويسى فوراً از ميان خواهد رفت.] [اگر از نوشته اين دفتر و قلم ثبات و وفا توقع كنى و باين اميد بسوى او روى دست خالى بر مى ‏گردى.] [آن چه در وجود مردمان چون باد بوده و بر باد مى ‏رود همانا هواى نفس و آمال و آرزوى آنها است ولى اگر از هوا بگذرى پيغام هو به گوش تو مى‏ رسد.] [خوشا پيغام هاى خداوندى كه همواره دائم و پايدار است.] [سخنان پادشاهان همه از اين قبيل بوده و فانى مى ‏گردد فقط فرمايشات بزرگان دين و پيمبران است كه قابل زوال نيست.] [براى اينكه كر و فر پادشاهان از روى هوا بوده و حشمت و جلال انبيا از كبريايى و عظمت است.] [نام پادشاهان بتدريج از سكه ‏ها محو مى ‏گردد ولى نام احمد ص تا قيامت بر دلها نقش خواهد شد.] [نام احمد ص بمنزله نام عموم انبيا است زيرا كه عدد نود در عدد صد بالفعل موجود است.] [ () اين سخن تمامى ندارد اكنون بسوى قصه خرگوش و شير بر گرديم.] 👈 ادامه دارد ... 🆔 @masnavei