باچشمبرحجتالهیزندگیکنیم_دکترهزار.mp3
2.1M
#با_مهدی_علیه_السلام
#سخنرانی_کوتاه
عمری گذشت و ماندیم از ذکر تو غافل
از کف به هیچ دادیم سرمایه بقا را
.
ما را فکنده غفلت در بستر هلاکت
درمان کن ای مسیحا این درد بی دوا را
🔘 #دکتر_علیرضا_هزار
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فرحة_الزهراء_علیهاالسلام
#ماه_ربیع_الاول
#لعن_دشمنان
#9ربیع_الاول
#مطاعن_عمر
#عیدالزهـــــرا
♦️ بر دشمنان اهلبیت علیهمالسّلام لعنت
👈🏼 دلتون شاد و لبتون خندون
🍏🍎🍐🍊🍋🍌
🍉🍇🍓🥑🍆🍅
🥝🥥🍍🍑🍒🍈
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
#با_امام_عسکری_علیه_السلام
#امام_شناسی
#علم_امام
#امامت
🔷🔶 #اخبار_امام_علیه_السلام_از_مابعد_خویش
👈🏼👈🏼 مرحوم #علامه_شیخ_محمود_میثمی_عراقی در کتاب دارالسلام مینویسد:
#ابوالادیان_خادم میگوید:
من خدمت میکردم حسن بن علی بن محمّد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب (علیهمالسلام) را ونامه های او را در شهرها می بردم.
🍃وداخل شدم بر او در سالی که وفات او واقع شد ومکتوبی به من داده، فرمود:
این را به مدائن ببر و بدان که سفر تو پانزده روز خواهد کشید ودر روز پانزدهم وارد "سرّ مَنْ رَای خواهی شد وآوازه مرگِ مرا در خانه من خواهی شنید ومرا در مغتسل خواهی دید که غسّال مشغول غسل من باشد.
"ابوالادیان" گوید: چون این بشنیدم، عرض کردم که: ای مولای من! پس قائم بعد از تو که خواهد بود؟
فرمود:
آن کس که از تو مطالبه جواب نامه ها کند، پس او قائم بعد از من باشد.
عرض کردم: زیادتر بفرمایید.
گفت: آن کس که خبر دهد که در همیان چه باشد، او قائم بعد از من است.
پس هیبت آن جناب مانع شد از آن سؤال کنم از ما فی الهمیان، ومکاتیب را برداشته روانه به سوی مدائن شده وجواب آنها را گرفته در روز پانزدهم وارد "سرّ من رأی" شدم، چنان که فرموده بود.
🍃 پس آواز گریه زنانِ گریه کننده از خانه آن بزرگوار شنیدم وآن حضرت را در مغتسل دیدم.
پس دیدم جعفر بن علی - برادر آن حضرت - را که در خانه نشسته وجماعت شیعه در اطراف او، و او را بعضی تعزیت به مصیبت او وبرخی تهنیت به خلافت می گویند.
چون این دیدم در نفس خود گفتم که: اگر این امام باشد، پس امامت بر خلاف شده؛ زیرا او را می شناختم که شراب می خورد وقمار میباخت وطنبور مینواخت.
لکن به حکم ضرورت من هم پیش رفته او را تعزیت وتهنیت گفتم واو با من در باب نامهها چیزی نگفت.
پس عقید خادم بیرون آمده به جعفر گفت: ای آقای من! اینک برادرت را کفن کردهاند برخیز از برای نمازِ بر او.
🍃 جعفر بن علی با شیعیان برخاسته ودر جلو ایشان "سمان" وحسن بن علی - معروف به "سلمه" واز جانب "معتمد" خلیفه آمده بودند - همگی داخل خانه شدند ودیدیم که آن حضرت را کفن کرده در تابوت گذاشتهاند.
پس جعفر بن علی از برای نماز پیش ایستاد. چون اراده تکبیر گفتن نمود، دیدیم که کودکی بیرون آمد با رویی گندم گون ومویی مجعّد ودندان گشاده، وعبای جعفر را گرفته بکشید وفرمود:
یا عمّ! پس رو؛ زیرا من اولی میباشم به نماز بر پدرم.
🍃 پس جعفر با روی غضبناک پس رفته و آن کودک بایستاد واقامه نماز نموده، پس آن حضرت را در جانب قبر پدر بزرگوارش حضرت هادی (علیهالسلام) دفن کردند.
پس آن کودک متوجه من شده فرمود:
یا بصری! جواب نامه هایی که در نزد تو می باشد بده.
من آن جوابها را تسلیم کرده و با خود گفتم که: این دو علامت از علاماتی که حضرت عسکری (علیه السلام) فرمود وعلامت همیان باقی ماند.
🍃 پس از آن بیرون رفتیم از خانه به نزد جعفر واو اندوهناک بود. "حاجز وشاء" به او گفت: یا سیدی، این کودک که بود که بر او اقامه حجّت نماییم.
جعفر گفت: والله من او را هیچ وقت ندیده بودم واو را نشناختم.
در این اثنا که نشسته بودیم، جمعی از اهل قم آمدند واز حضرت عسکری (علیهالسلام) سؤال کردند وخبر وفات او را شنیدند. پس از خلیفه آن جناب پرسیدند.
مردم اشاره به جعفر نمودند. آن قوم نزد جعفر رفته سلام کرده، تعزیت وتهنیت گفتند.
پس گفتند که: با ما مالی ومکاتیبی باشد، بفرمایید که آن مکتوبها از کیان است وقدر مالها چیست؟
🍃 جعفر چون این بشنید، از جای خود برخواست وجامه های خود را از یکدیگر پاشید وگفت: مردم از ما علم به غیب می خواهند.
ناگاه دیدم که از خانه حضرت عسکری (علیهالسلام) خادمی بیرون آمد و گفت:
با شما مکتوب فلان وفلان می باشد، وبا شما همیانی میباشد که در آن همیان فلان مبلغ از دینار باشد وده دینار از جمله آنها مطلّی است.
پس آن قوم مکاتیب و مال را به آن خادم دادند و گفتند: آن که تو را فرستاده، او است امام نه غیر او.
🍃 جعفر چون این بدید به نزد "معتمد" خلیفه رفت و این امر را به او اظهار نمود. پس "معتمد" غلامان خود را فرستاده "صیقل" کنیز را بگرفتند و از او مطالبه آن کودک کردند و او انکار نمود؛ و به جهت اخفاء امر کودک، ادّعای حمل نمود.
لهذا او را به "ابی الشارب" - که قاضی بود - سپردند ودر اثنای این امر "عبیدالله ابن یحیی بن خاقان" به مرگ مفاجات بمرد و "صاحب زنج" در بصره خروج کرد و اشتغال به این امر، باعث غفلت از امر کنیز گردید واز دست ایشان فرار کرد».
📚 دارالسلام، شیخمحمود میثمیعراقی، چاپ مسجدمقدسجمکران، ص۲۴۴
🔆 کانال #محبانالزهراءعلیهاالسلام
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @mohebanozahra315
#دروس_اعتقادی
#صوت_الدروس
#صوت_العقائد
🌿 #کاری_اختصاصی| #11_جلسه صوتی، درسی، باعنوان:
#بحث_معرفت_دینی
👈🏼 سال ۷۹ شمسی
👈🏼 پیشنهاد دانلود به پژوهشگران و طلبهها و اهلمنبر
👈🏼 کاریاختصاصی از کانالمطالبنابدرمنبر
👈🏼 دانلود با ذکر صلواتی بر محمدوآلمحمد علیهمالسلام
🔘🔘 مرحوم #علامه_شیخ_محمدرضا_جعفری
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
#أین_الطالب_بدم_المقتول_بکربلا
#ما_منتظر_صبح_ظهوریم
#با_مهدی_علیه_السلام
#عریضه_نویسی
#مهدویت
🔷🔶 #راه_های_عریضه_نویسی_به_محضر_مبارک_امام_زمان_علیه_السلام
👈🏼 روش اول:
مرحوم #محدث_قمى در كتاب #منتهى_الآمال به نقل از #تحفة_الزائر #علامه_مجلسى و #مفاتیح_النجاة سبزوارى مىنویسد:
هر كس حاجتى دارد، آنچه را كه ذكر مىشود در یك قطعه كاغذى بنویسد و در ضریح یكى از ائمه (علیهمالسلام) بیندازد، یا كاغذ را ببندد و مهر كند و خاك پاكى را گِل سازد، و آن را در میان گِل بگذارد ودر نهر یا چاه آب یا بركهاى بیندازد، با این نیت كه انشاء الله به خدمت حضرت صاحب الزمان صلوات الله وسلامه علیه برسد، و آن بزرگوار واسطه برآورده شدن حاجت وى مىشوند.
🍃 عریضه اینچنین نوشته مىشود:
«بسم الله الرحمن الرحیم
كتبت یا مولاى صلوات الله علیك مستغیثا وشكوتُ ما نزل بی مستجیرا بالله عزّوجلّ ثمّ بِك من أمرٍ قد دهمنی واشغلَ قلبی وأطال فكری وسلبنی بعض لُبّی وغیّر خطیر نعمة الله عندی واسلمنی عند تخیّل وروده الخلیل وتبرء منّی عند ترائی إقباله إلیّ الحمیم وعجزتْ عن دفاعه حیلتی وخاننی فی تحمله صبری وقوّتی فلجأت فیه إلیك وتوكلت فی المسألةِ للّه جلّ ثناؤه علیه وعلیك فی دفاعه عنّی علما بمكانك من الله ربّ العالمین، ولیّ التدبیر ومالك الاُمور واثقا بك فی المسارعة فی الشفاعة إلیه جلّ ثنائه فی امری متیقّنا لإجابته تبارك وتعالى إیاك باعطائی سؤلی وأنت یامولای جدیر بتحقیق ظنّی وتصدیق أملی فیك فی أمر كذا وكذا ـ
وبه جاى كذا وكذا حاجات خود را ذكر نماید ـ
فیما لا طاقة لی بحمله ولاصبر لی علیه وان كنت مستحقا له ولاضعافه بقبیح افعالی وتفریطی فی الواجبات التی لله عزّوجلّ فأغثنی یامولای صلوات الله علیك عند اللّهف وقدّم المسألة للّه عزّوجلّ فی أمری قبل حلول التلف وشماتة الأعداء فبك بسطت النعمة علیّ وأسئل الله جلّ جلاله لی نصرا عزیزا وفتحا قریبا فیه بلوغ الآمال وخیر المبادی وخواتیم الأعمال والأمن من المخاوفِ كلّها فی كل حال إنّه جلّ ثنائه لما یشاء فعّال وهو حسبی ونعم الوكیل فی المبدء والمآل».
آنگاه در كنار نهر یا چاه یا بركه آب بایستد و یكى از وكلاى آن حضرت در دوره غیبت صغرى (عثمان بن سعید عمروى، یا پسر او محمد بن عثمان، یاحسین بن روح یا على بن محمد سمرى) را در نظر بیاورد، و با نام او را بخواند:
"یا فلان بن فلان - مثلا "عثمان بن سعید" ـ سپس این چنین ادامه دهد:
سلام علیك أشهد أنّ وفاتك فی سبیل الله وأنّك حیٌّ عند الله مرزوق وقد خاطبتك فی حیاتك التی لك عند الله عزّوجلّ وهذه رقعتی وحاجتی الى مولانا (علیهالسلام) فسلمها إلیه وأنت الثقة الأمین."
سپس نوشته را در همان نهر یا چاه یا بركه آب بیندازد.
انشاءالله حاجت او برآورده خواهد شد.
👈🏼 روش دوم:
و همچنین در این زمینه مرحوم محدّث نورى در كتاب #النجم_الثاقب عریضهاى را خطاب به امام زمان(علیهالسلام) به این صورت نقل كرده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
توسّلت إلیك یا أبا القاسم محمد بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسى بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب النبأ العظیم والصراط المستقیم وعصمة اللاجین بأمّك سیّدة نساء العالمین وبآبائك الطاهرین وبامّهاتك الطاهرات، بی-س والقرآن الحكیم والجبروت العظیم وحقیقة الإیمان ونور النور وكتاب مسطور أن تكون سفیری إلى الله تعالى فی الحاجة... ـ
بعد حاجت خود را مىنویسد.»
و این نوشته را در مقدارى گِل پاك گذاشته و آن را در آب جارى مىاندازد، و در همان حال یكى از نواب اربعه را صدا كرده مىگوید:
"یا عثمان بن سعید و یا محمد بن عثمان و... أوصلا قصّتی إلى صاحب الزمان صلوات الله علیه."
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
#با_امیرالمؤمنین_علیه_السلام
#با_علی_علیه_السلام
#سخنی_با_اهلسنت
#فضائل_و_مناقب
🔷🔶 #ﻋﻠﻰ_علیه_السلام_ﺗﻘﺴﻴﻢ_ﻛﻨﻨﺪﻩ_ﺑﻬﺸﺖ_ﻭ_ﺩﻭزخ_به_اعتراف_اهل_سنت
👈🏼 #ﺍﺑﻦ_ﻣﻐﺎﺯﻟﻰ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ «ﺍﻟﻤﻨﺎﻗﺐ» ﺑﻪ ﺳﻨﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ:
ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﺑﻪ ﻋﻠﻰ (ﻋﻠﻴﻪﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﻓﺮﻣﻮﺩ:
«ﺍﻧﻚ ﻗﺴﻴﻢ ﺍﻟﺠﻨﺔ ﻭﺍﻟﻨﺎﺭ ﻭاﻧﻚ ﺗﻘﺮﻉ ﺑﺎﺏ ﺍﻟﺠﻨﺔ ﻭﺗﺪﺧﻠﻬﺎ ﺑﻐﻴﺮ ﺣﺴﺎﺏ»[۱].
ﺗﻮ ﻗﺴﻤﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﺟﻬﻨﻤﻰ ﻭ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﻣﻰ ﻛﻮﺑﻰ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺣﺴﺎﺏ ﺩﺍﺧﻞ ﺁﻥ ﻣﻰ ﺷﻮﻯ.
👈🏼 ﺍﺑﻦ ﻣﻐﺎﺯﻟﻰ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﻧﺲ ﻭ ﻏﻴﺮﻩ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﻣﺖ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﺑﻮﺩﻡ ﻛﻪ ﻋﻠﻰ (ﻋﻠﻴﻪاﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺁﻣﺪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
«ﺍﻧﺎ ﻭ ﻫﺬﺍ ﺣﺠﺔ ﻋﻠﻰ ﺍﻣﺘﻰ ﻳﻮﻡ ﺍﻟﻘﻴﺎﻣﺔ»[۲].
ﻣﻦ ﻭ ﻋﻠﻰ ﺑﺮ ﺍﻣﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺣﺠﺖ ﻫﺴﺘﻴﻢ.
👈🏼 #ﺍﺑﻦ_ﺣﺠﺮ_ﻫﻴﺜﻤﻰ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ «ﺻﻮﺍﻋﻖ ﺍﻟﻤﺤﺮﻗﺔ» ﻣﻰﻧﻮﻳﺴﺪ:
«ﺩﺍﺭﻗﻄﻨﻰ» ﺑﻪ ﺳﻨﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﻋﻠﻰ (ﻋﻠﻴﻪﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺑﻪ ﺁﻥ ﺷﺶ ﻧﻔﺮﻯ ﻛﻪ ﻋﻤﺮ ﺍﻣﺮ ﺷﻮﺭﻯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺻﺤﺒﺘﻬﺎﻯ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ ﻛﺮﺩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﻤﻠﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ، ﺁﻳﺎ ﺩﺭ ﺷﻤﺎ ﻛﺴﻰ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﺩﻭﺯﺧﻰ ﻧﻪ ﻣﻦ؟
ﻫﻤﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺧﻮﺩ ﻭ ﺧﺪﺍ، ﻧﻪ. ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺿﺎ (ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
«ﻳﺎ ﻋﻠﻰ ﺗﻮﺋﻰ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺁﺗﺶ ﻭ ﺑﻬﺸﺖ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻭ ﺗﻮﺋﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﺗﺶ ﻣﻰ ﮔﻮﺋﻰ ﺍﻳﻦ ﺳﻬﻢ ﻣﻦ ﻭ ﺁﻥ ﺳﻬﻢ ﺗﻮ[۳].
👈🏼 #ﻣﺘﻘﻰ_هندی ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ «ﻛﻨﺰ ﺍﻟﻌﻤﺎﻝ» ﺍﺯ ﻋﻠﻰ (ﻋﻠﻴﻪﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
«ﻣﻦ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺁﺗﺸﻢ» ﻭ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ «ﺷﺎﺫﺍﻥ ﻓﻀﻴﻠﻰ» ﺩﺭ «ﺭﺩ ﺍﻟﺸﻤﺲ» ﺁﻭﺭﺩﻩ[۴].
📚 منابع:
۱. ﺍﺑﻦ ﻣﻐﺎﺯﻟﻰ، ﺍﻟﻤﻨﺎﻗﺐ، ﺹ۶۷
۲. ﺍﺑﻦ ﻣﻐﺎﺯﻟﻰ، ﺍﻟﻤﻨﺎﻗﺐ، ﺹ۴۵ ، ۱۹۷
۳. ﻫﻴﺜﻤﻰ، ﺻﻮﺍﻋﻖ ﺍﻟﻤﺤﺮﻗﺔ، ﺹ۷۵
۴. ﻣﺘﻘﻰ ﻫﻨﺪﻯ، ﻛﻨﺰ ﺍﻟﻌﻤﺎﻝ، ﺝ۶، ﺹ۴۰۲
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
#با_امام_صادق_علیه_السلام
#امام_شناسی
#علم_امام
#امامت
🔷🔶 #امام_صادق_علیه_السلام_عالم_الغيب_و_حجت_حق_است
تقوایش کنار رود بلخ چه شد؟!
👈🏼👈🏼 مردي از شيعه خدمت امام صادق (علیهالسلام) آمد.
امام از حال برادرش جويا شد؛ او خودش شيعهي امامي و برادرش زيدي مسلك بود.
گفت: برادر من بسيار آدم خوبي است، مردي مقدّس و زاهد و عابد و خداترس و از همه جهت خوب است.
تنها نقصي كه از نظر من در او هست اين است كه اعتقاد به امامت شما ندارد.
🍃 فرمود: چرا اعتقاد به امامت ما ندارد؟
عرض كرد: اين اعتقاد نداشتنش به شما نيز از شدّت تقوا و ورع و احتياط اوست؛ ميگويد: ميترسم اين اعتقاد به امامت، خلاف شرع باشد و خدا راضي نباشد!!
🍃 فرمود:
به او بگو اين ورع و تقواي تو در كنار نهر بلخ كجا بود؟
راوي ميگويد: من نفهميدم مراد امام از كنار نهر بلخ چيست و هيبت امام مانع از اين شد كه بپرسم مقصود از كنار نهر بلخ چيست؟
🍃 وقتي پيش برادرم برگشتم و ماجرا را گفتم، ديدم به محض اين كه عبارت «كنار نهر بلخ» از زبانم به گوشش خورد، رنگ از رخش پريد و سخت دگرگون شد و مانند آدم شرمنده و خجالت زده سرش را پايين انداخت و بعد گفت: آيا راست ميگويي؟
آيا واقعاً حضرت صادق (علیهالسلام)اين جمله را گفت؟
🍃 گفتم: به خدا قسم، حال تو را پرسيد و من گفتم آدمي خوب و نمازخوان است، امّا به شما اعتقاد ندارد.
فرمود: چرا؟
گفتم: چون خيلي محتاط است.
فرمود: پس چرا آن احتياط را در كنار نهر بلخ نداشت؟ ولي من مقصود آنحضرت را نفهميدم؛ حالا تو بگو كه ماجراي كنار نهر بلخ چه بوده است؟
🍃 گفت: واقع اين كه، بين من و خدا سرّي بود و احدي از آن خبر نداشت؛حالا كه حضرت صادق (علیهالسلام) فرموده است، من هم براي تو ميگويم تا ايمان تو به آنحضرت محكم شود و من هم فهميدم كه او حجّت خدا و امام بر حقّ است و راه تو حقّ بوده.
🍃 بعد گفت: من سفري براي تجارت به ماوراءالنّهر رفتم. وقتي كه برميگشتم، بين راه با مرد و زني همسفر شدم؛ رسيديم كنار نهر بلخ و آنجا براي استراحت فرود آمديم.
آن مرد گفت: يا تو بمان پيش اثاث و من بروم براي تهيّهي غذا يا تو برو و من بمانم.
گفتم: تو برو، من خيلي خستهام، ميخواهم استراحت كنم.
او رفت و من ماندم و آن زن.
شيطان به سراغم آمد و شهوت نفس بر من غالب شد و كاري زشت و خلاف عفاف از من صادر شد كه اَحَدي جز خدا از اين ماجرا باخبر نبود.
🍃 اينك كه حضرت صادق (علیهالسلام)از آن واقعه خبر داده است، فهميدم كه به اذن خدا او عالم الغيب است و از نهان عالم مطّلع است و اعتقاد به امامت كه شما داريد، اعتقاد حقّ و تنها راه نجات است.
🍃 البتّه، امام صادق(علیه السلام) منزّه از اين است كه عيب كسي را فاش كند و پردهي كسي را بدرد؛ امّا آنحضرت تشخيص داده كه تنها راه نجات دادن اين آدم از هلاك ابدي اين است و راه ديگري ندارد.
حال، اگر پردهي او اندكي كنار برود و عيب او پيش برادرش فاش شود، مسلّماً بهتر از اين است كه بر اثر اعتقاد نداشتن به امامت، در ميان جهنّم محكوم به عذاب ابدي گردد.
و به علاوه، امام (علیهالسلام) از گناه پنهان او سخني به ميان نياورده است بلكه به طور سربسته فرموده: اين آدم محتاط احتياطش در كنار نهر بلخ كجا بود؟ او اگر نميخواست سرّش فاش شود، ميتوانست اين گفتار امام (علیهالسلام) را طوري توجيه كند؛ ولي ميبينيم خودش تمام ماوقع را مشروحاً بيان كرده است و در نتيجه، مذهب حقّ را شناخته و به سعادت ابدي رسيده است؛ وگرنه امام (علیهالسلام) افشاي سرّي نكرده است.
📚 از کتاب حبل متین شرح زیارت جامعه کبیره از تالیفات حضرت آیت الله #سید_محمد_ضیاءآبادی ذیل فراز (وَ أُمَنَاءَ الرَّحْمَنِ وَ سُلاَلَةَ النَّبِيِّينَ وَ صَفْوَةَ الْمُرْسَلِينَ وَ عِتْرَةَ خِيَرَةِ رَبِّ الْعَالَمِين)
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar