eitaa logo
مطالب ناب در منبر
3.3هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
1هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــPDFکتب اعتقادی ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️ به‌مناسبت ایام شهادت حضرت امام محمدباقر علیه‌السلام، مقاله‌ای جالب، باعنوان: ➖ پیشنهاد دانلود به پژوهشگران و طلبه‌ها و اهل‌منبر ➖ دانلود با ذکر صلواتی بر محمدوآل‌محمد علیهم‌السلام 📥 برای مطالعه‌ی این مقاله، 👈🏼 اینجا رو کلیک کنید 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◾️ [جلسه‌ی پنجم _ آخری] تیر ۱۴۰۲شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 ۷ ذیحجة، شهادت امام پنجم شیعیان علیه‌السلام 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه کی شود بینم رخ ماه دلارای تو را ۲. اصحاب برجسته‌ی امام باقر علیه‌السلام _ قاسم بن محمد بن ابی‌بکر (ولادت ۳۶ق) * انتقاد از عایشه _ محمد بن مسلم ثقفی کوفی (متوفای ۱۵۰ق) _ زرارة بن أعین (تولد: ۷۰ق _ وفات: ۱۴۸ق) _ حبابة والبیه (وفات: پس از سال ۱۸۳ق) _ أبان بن أبي‌عیاش (وفات: ۱۴۰ یا ۱۲۸ق) 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
همه‌مدینه‌خیرتودیدن‌به‌اینه_سیدمهدی‌حسینی.mp3
6.14M
همه مردم مدینه خیرتو دیدن به عینه یه جلوه ات امام حسن یه جلوه ات امام حسینه کریمی و برو بیا داری سفره دار کرمی کرب و بلاییا حرم دارن تو چرا بی حرمی 🔘 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Kashoob_Media
03- Zamine_6041675738745145680.mp3
10.53M
◼️ عزیز زهرا منم می‌سوزه جون و تنم ➖ شب شهادت علیه السلام ➖ ماتمکده حضرت رباب علیها السلام ➖ شنبه ۲۶ تیر ماه ۱۴۰۰ 🔘 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
36.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◼️ کلیپی قدیمی از: ➖ درسال ۱۳۹۵ شمسی ➖ روز شهادت امام باقر و ایام غربت حضرت مسلم علیه‌السلام در کربلای_معلی ➖ یه روضه دلِی چند نفری به نفس روضه خوان آستان سیدالشهدا علیه‌السلام ➖ کلیپ قدیمی، مربوط به ۸ سال قبل 🔘 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◼️ 👈🏼 در کتاب شرح الأخبار، به نقل از محمّد بن على بن الحسين بن على بن ابى‏طالب (امام باقر عليه السلام) - آمده است: پس از كشته شدن حسين عليه‌السلام، ما را - كه دوازده پسربچّه بوديم - ، بر يزيد بن معاويه - كه خدا ، لعنتش كند - وارد كردند. هيچ‌يك از ما نبود، جز آن كه دستانش را به گردنش بسته بودند و [پدرم‏] على بن الحسين عليه‌السلام نيز در ميان ما بود. ➖ قُدِمَ بِنا عَلى‏ يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ لَعَنَهُ اللَّهُ بَعدَما قُتِلَ الحُسَينُ عليه السلام ونَحنُ اثنا عَشَرَ غُلاماً، لَيسَ مِنّا أحَدٌ إلّا مَجموعَةً يَداهُ إلى‏ عُنُقِهِ، وفينا عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه‌السلام. 📚 شرح الأخبار، ج۳ ص۲۶۷ ح۱۱۷۲ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @mosibatoratebah
الصحيفةالباقريةالجامعة_سیدمحمدباقرموحدابطحی.pdf
5.37M
🍃 دویست و نود و هفت دعا از امام باقر علیه‌السلام 👈🏼 کتابی عربی ویژه‌ی محققین وطلاب واهل‌منبر وپژوهشگران، باعنوان: «الصَّحِیفَة الْبَاقِرِیَّةٌ الْجَامِعَةُ» ➖ جمع‌آوری و چاپ دعاهای امام باقر علیه‌السلام که عدد آنها به «۲۹۷» دعا می‌رسد ➖ مطالعه کتاب در سایت قائمیه 🔘 مرحوم آیت‌الله 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @AmirGrali
◾️ ، ویژه‌ی: ➖ تیر ۱۴۰۲شمسی ➖ فیش منبرهای ➖ ۷ ذیحجة، شهادت امام پنجم شیعیان علیه‌السلام 🔻 برخی از مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه عشق تو را به‌قیمت دنیا نمی‌دهم ۲. مختصری از زندگانی حضرت امام محمدباقر علیه‌السلام _ حدیث لوح _ نکاتی از حدیث لوح ۳. القاب و کنیه‌ی امام پنجم علیه‌السلام _ لقب باقر _ گزارش مرحوم علامه‌مجلسی از مجلس امام پنجم وششم علیهماالسلام با اسقف مسیحیان در شام 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar
◾️ 👈🏼👈🏼 می‌گوید: خدمت علیه السلام رسیدم. ایشان فرمود: ای کمیت، به‌خدا سوگند اگر ما مالی می‌داشتیم به‌تو می‌دادیم ولی از آن توست آنچه پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله درباره فرمود: مادامی که از ما دفاع می‌کنی پیوسته با توست. ➖ او می‌گوید: عرض کردم از آن دو مرد (ابوبکر و عمر) مرا بیاگاهانید. آن حضرت بالش را دولا کرده زیر سینه خود نهاد و سپس فرمود: ای کمیت، به‌خدا سوگند به اندازه یک شاخ حجامت خونی ریخته نشود و هیچ مالی به ناروا گرفته نشود و سنگی از سنگی نغلتد مگر اینکه همه به گردن آن‌هاست. 📝 عَنْ أَبَانٍ عَنْ عُقْبَۀَ بْنِ بَشِیرٍ الْأَسَدِيِّ عَنِ الْکُمَیْتِ بْنِ زَیْدٍ الْأَسَدِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام فَقَالَ: وَالله یَا کُمَیْتُ لَوْ کَانَ عِنْدَنَا مَالٌ لَأَعْطَیْنَاكَ مِنْهُ وَلَکِنْ لَك مَا قَالَ رَسُولُ‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله لِحَسَّانَ بْنِ ثَابِتٍ: لَنْ یَزَالَ مَعَك رُوحُ الْقُدُسِ مَا ذَبَبْتَ عَنَّا. قَالَ قُلْتُ: خَبِّرْنِی عَنِ الرَّجُلَیْنِ؟! قَالَ: فَأَخَذَ الْوِسَادَةَ فَکَسَرَهَا فِیصَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ: وَالله یَا کُمَیْتُ! مَا أُهَرِیقَ مِحْجَمَۀٌ مِنْ دَمٍ وَلَا أُخِذَ مَالٌ مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ وَلَا قُلِبَ حَجَرٌ عَنْ حَجَرٍ إِلَّا ذَاكَ فِی أَعْنَاقِهِمَا. 📚 کافی ج۸ ص۵۹، ح۷۵ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
ای پنجمین امام که معصوم هفتمی از ما تو را ز دور «سلامٌ علیکمی» بر درد جهل خلق، ز عالم طبیب‌تر نامت غریب و قبر، ز نامت غریب‌تر وقف علوم و دانش و دین کرده، همّ خویش باشی کنار ابن و اب و اُمّ و عَمّ خویش آب و گل و سجیّت تو، جز کرم نداشت دیدم چرا مزار تو صحن و حرم نداشت گلدسته‌ای نداشت حرم، مرقدی نبود صحن و سرا نیافتم و گنبدی نبود این خاک عشق باشد و بر باد کی رود؟ غم‌های عهد کودکی از یاد کی رود آتش به خرمن جگر از آه، با تو بود یک عمر، خاطرات تو همراه با تو بود از صبح تا غروب کشیدی ز سینه آه اما چه خوب شد که نرفتی به قتلگاه تو دیده‌ای چه‌ها به اسارت به عمه شد در شهر شوم شام، جسارت به عمه شد تو طفل روی ناقه‌ی عریان نشسته‌ای بر روی رحل ناقه، چو قرآن نشسته‌ای تو طعم تازیانه و سیلی چشیده‌ای بر روی خار، همره طفلان دویده‌ای دیدی تو خیمه‌های به آتش کشیده را داغ و فرار و رنگ ز چهره پریده را 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @raziolhossein
◾️ 👈🏼👈🏼 عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ، سَمِعْتُهُ يَقُولُ: لَمَّا أَنْ قَضَى مُحَمَّدٌ صلی‌الله‌علیه‌وآله نُبُوَّتَهُ وَاسْتَكْمَلَ أَيَّامَهُ أَوْحَى الله تَعَالَى إِلَيْهِ: أَنْ يَا مُحَمَّدُ! قَدْ قَضَيْتَ نُبُوَّتَكَ وَاسْتَكْمَلْتَ أَيَّامَكَ، فَاجْعَلِ الْعِلْمَ الَّذِي عِنْدَكَ وَالْإِيْمَانَ وَالِاسْمَ الْأَكْبَرَ وَمِيرَاثَ الْعِلْمِ وَآثَارَ عِلْمِ النُّبُوَّةِ فِي أَهْلِ بَيْتِكَ عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي‌طَالِبٍ؛ فَإِنِّي لَنْ أَقْطَعَ الْعِلْمَ وَالْإِيمَانَ وَالِاسْمَ الْأَكْبَرَ وَمِيرَاثَ الْعِلْمِ وَآثَارَ عِلْمِ النُّبُوَّةِ مِنَ الْعَقِبِ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ كَمَا لَمْ أَقْطَعْهَا مِنْ ذُرِّيَّاتِ الْأَنْبِيَاءِ. 📝 گويد: شنيدم عليه السلام مي‌فرمود: چون محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله وظيفه خود را انجام داد و عمرش به‌پايان رسيد، خداى تعالى به‌او وحى كرد: اى محمد! نبوتت را گذرانيدى و عمرت به‌آخر رسيد، اكنون آن دانشى كه نزد تو است و ايمان و اسم اكبر و ميراث علم و آثار علم نبوت خاندان خود را به بسپار، زيرا من هرگز و و و را از نسل و تو قطع نكنم، چنان كه از ذريه‏هاى پيغمبران قطع نكردم. 📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۱، ص۲۹۳ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
◾️ 👈🏼👈🏼 مرحوم علامه‌مجلسی در نقل می‌کند: از پدرش نقل كردكه گفت: حضرت باقر علیه‌السلام سوار برمركب شد به‌جهت بازديد باغى كه در داشت من نيز درخدمت ايشان رفتم. هم بود. ➖ سليمان عرض‌كرد: آقا، امام وقايعى كه درامروز اتفاق مى‏افتد، مي‌داند؟! فرمود: سليمان! به‌خدائى كه محمد را به‌نبوت برانگيخت وامتياز رسالت به‌او بخشيد، او جريان‏هاى روز وماه وسال را هم ميداند. ➖ سپس فرمود: سليمان! نميدانى كه فرشته‏اى در شب قدر براو نازل مى‏شود آنچه درآن سال تا سال ديگر پيش مى‏آيد وحوادث شب وروز را باو اعلام ميكند. هم اكنون جريانى راخواهى ديد كه مطمئن شوى. بيش از يك ميل راه نرفته بوديم كه فرمود: دونفر خواهند آمد كه دزدى كرده‏اند واموال دزدى شده را پنهان نموده‏اند. مقدارى كه راه پيموديم دونفر از دور پيداشدند حضرت به‌غلامان خود فرمود: اين دوسارق را بگيريد. آندو را گرفته‏آوردند. ➖ فرمود: شما دزدى كرده‏ايد. قسم بخدا خوردند كه چنين كارى نكرده‏اند! فرمود: اگر اموالى كه دزديده‏ايد تحويل ندهيد، كسى را ميفرستم درمحلى كه پنهان كرده‏ايد بيرون آورد وبه‌صاحب مال اطلاع ميدهم تاشما را پيش والى مدينه ببرد، اكنون هركدام را مايليد انتخاب كنيد. ➖ ازتحويل اموال امتناع ورزيدند. به‌غلامان دستور داد آنهارا نگه دارند. به‌سليمان فرمود: توبرو با اين غلامان بالاى آن كوه، در است توخودت داخل شو واموال را خارج كن بده به‌اين غلام، يك قسمت از اين اموال مربوط به‌كس ديگرى است كه او بعد ازچندروز خواهدآمد. ➖ بالاى كوه رفتم وغارى كه نشانى داده بود پيدا كردم. دوبسته سنگينى كه بايد دونفر آن را حمل كنند در غار بود خدمت حضرت آوردم. فرمود: سليمان! اگر فردا درمدينه باشى جريان‌هاى شگفت‌انگيزى خواهى ديد ازستمى كه به‌مردم بى‏گناه روا ميدارند. ➖ به‌مدينه برگشتيم. فرداصبح حضرت ما را پيش والى برد. صاحب مال عده‏اى را بعنوان دزد معرفى كرده بود كه گناهى نداشتند، والى از آنها باشدت هرچه تمامتر بازجوئى ميكرد. حضرت فرمود: اينها دزد نيستند دزد ومتاع او پيش من است. به‌صاحب مال فرمود: از تو چه دزديده شده؟ گفت يك بسته كه داخل آن فلان چيزهاست بدروغ چيزهائى راادعا كرد! ➖ امام فرمود: چرا دروغ ميگوئى؟! آن مرد از روى اعتراض گفت: توازمن بهتر ميدانى كه چه ازمن برده‏اند؟ والى از اعتراض آن‌چنان ناراحت شد كه خواست به‌او حمله كند امام جلو اورا گرفت. ➖ به‌غلام فرمود: آن بسته را بياور. به‌والى گوشزد كرد كه اگر بيش ازاين ادعا كند، دروغگو است. يك بسته ديگرى پيش من هست كه متعلق به‌ديگرى است و اومردى از اهالى بربر است وقتى آمد او را راهنمائى كن پيش من بيايد. اما اين دوسارق را بايد بكيفر برسانى. ➖ دو سارق را پيش خواندند، آنها خيال مي‌كردند والى تنها باگواهى حضرت دست آنها را قطع نخواهد كرد. يكى ازآنها گفت: ما كه اعترافى نكرده‏ايم، چرا دستمان راقطع كنيد؟! والى گفت: كسى بردزدى شما گواهى می‌دهد كه اگر برتمام اهل مدينه گواهى دهد سخن اورا می‌پذيرم. پس از آنكه دست آن دورا قطع نمودند، يكى از آنها گفت: بخدا قسم اى اباجعفر، دست مرااز روى حق قطع كردى، ولى مايل نيستم كه توبه‏ى من به‌دست ديگرى غير ازتو اجرا شود، گرچه تمام مدينه را بمن بدهند. من ميدانم تو علم غيب نمیدانى، ولى ازخاندان نبوت هستى وملائكه بر شما نازل مى‏شود ومعدن رحمت هستيد. ➖ سخنان دزد چنان امام علیه‌السلام را تحت تأثير قرار داد كه دلش سوخت، فرمود: عاقبت توبخير است. فرمود بخدا قسم دست او بيست سال جلوتر از خودش رهسپار بهشت شد. ➖ سليمان به ابوحمزه گفت: آيا دليل از اين واضحتر ديده‏اى؟ ابوحمزه گفت: شگفت انگيزتر جريان بسته ديگر بود. چيزى نگذشت كه آن مرد بربرى پيش والى آمد و شكايت دزديده شدن اموال خود نمود او را خدمت حضرت باقر فرستاد. خدمت امام رسيد. فرمود: بگويم در اين بسته چه دارى؟ مرد بربرى گفت: اگر از داخل بسته اطلاع دهى می‌دانم شما امامى هستى كه اطاعت از تو واجب است. ➖ فرمود: هزاردينار مال تو است وهزاردينار مال ديگرى است و لباسهائى بااين مشخصات در داخل بسته است. عرض‌كرد: نام شخصى كه هزاردينار متعلق باوست چيست؟ فرمود: محمدبن عبدالرحمن است كه پشت درب منتظر توست. فرمود: ديدى درست گفتم. بربرى گفت: ايمان آوردم به‌خداى يكتا وبه‌محمد مصطفى وگواهم بر اينكه شما اهلبيت رحمت هستيد كه خداوند شما را از آلودگی‌ها پاك كرده و معصوميد. حضرت فرمود: خدا ترا رحمت كند. بسجده افتاد تا شكر خدا كند. سليمان گفت: بعدازآن ده سال مرتب بحج رفتم وآن مردى‏كه دستش قطع شده بود ميديدم كه جزء اصحاب حضرت باقر علیه‌السلام بود. 📚 بحارالأنوار، ج‏۴۶، ص۲۷۲ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
در دو روز زندگی غربت فراوان دیده ام بارها از پیکر خود، رفتن جان دیده ام از غروب روز عاشورای سال شصت و یک بر دل زهرایی ام زخمی نمایان دیده ام حج نیمه کاره ام کامل شد و در کربلا عصر عاشورا به جای عید قربان دیده ام در منا آب گوارا دست زائر ها دهید حاجی ام را در ته گودال عطشان دیده ام زین اسبم را چرا آلوده بر سم می کنند؟! من که مرگم را همان شام غریبان دیده ام شرمساری غیور خیمه را حس کرده ام بر روی مشک عمویم جای دندان دیده ام خنده های حرمله خیلی غرورم را شکست مادر شش ماهه را با چشم گریان دیده ام کعب نی از شمر و ابن سعد ملعون خورده ام یک حرم را بین آتش مات و حیران دیده ام آن قدر در بین صحرا بر زمین افتاده ام آن قدر در پای خود خار مغیلان دیده ام چشم من بر آیه ی شق القمر افتاده است آیه خواندن بر درخت از شمس تابان دیده ام خاطرات تلخ شام از خاطرم هرگز نرفت خیزران را بر لب قاری قرآن دیده ام یک شب راحت نخوابیدم از آن روزی که من عمه ام را بین نامحرم پریشان دیده ام با همین چشم ورم کرده خودم جان کندنِ عمۀ هم بازی ام را کنج ویران دیده ام 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @raziolhossein
◾️ ؟ 👈🏼👈🏼 از نقل شده است که علیه‌السلام فرمودند: «اگر مردم می‌دانستند از چه زمانی علی علیه‌السلام به عنوان خوانده شد، هرگز ولایتش را انکار نمی‌کردند». جابر پرسید: «خدا به شما رحمت عنایت کند، بفرمایید حضرت علی علیه السلام از چه زمانی امیرالمؤمنین خوانده شد»؟! ➖ حضرت پاسخ دادند: «پروردگار عزیز و جلیل، علی علیه السلام را امیرالمؤمنین خواند از زمانی که در عالمِ ذرّ از صلب فرزندان حضرت آدم، ذرّیه آنها را بر گرفت و آنها را گواه بر خویشتن ساخت و فرمود: آیا من پرودگار شما نیستم و محمّد صلّی الله علیه و آله رسول من و علی علیه السلام امیرالمؤمنین؟» 📝 «عَن جابِرِ الجُّعفِي قالَ: قالَ أبوجَعفَر مُحَمَّدِ بنِ عَلي عليهماالسلام: لَو عَلِمَ النّاسُ مَتَى سُمِّيَ عَلي أميرالمؤمنين مَا اُنكِروا وِلايَتَه. قُلتُ: رَحِمَكَ الله، مَتَى سُمِّيَ عَلي أميرالمؤمنين. قالَ: كانَ رَبِّكَ عَزَّوَجَلّ حَيثُ أخَذَ مِن بني‌آدَم (مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ) وَمحمّد رسولي وعلي أميرالمؤمنين». 📚 اليقين ويتلوه التّحصين، ص ۲۲۲ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
طفل باشی غم بسیار ببینی سخت است غنچه باشی ستم خار ببینی سخت است غربت و غارت و داغ و عطش و در به دری نصف روز این همه آزار ببینی سخت است اربا اربا تن داماد و اذان گوی حرم به زمین دست علمدار ببینی سخت است روی تل بر سر و سینه زدن و بی کسیِ....... دختر حیدر کرار ببینی سخت است زیر پا و ته گودال امان از گودال یک تن و آن همه اشرار ببینی سخت است بعد از آن بوسه لب عمه ما خونی بود مثل او حنجر خونبار ببینی سخت است بین یک خیمه آتش زده بابایت را با تن خسته و تبدار ببینی سخت است سر هجده پسر فاطمه را بر سر نی با دو تا چشم گهربار ببینی سخت است روضه ام حرف رباب است اگر حرمله را در همه عمر تو یکبار ببینی سخت است به خدا هیچ کجا سخت تر از شام نبود عمه ات را سر بازار ببینی سخت است پایکوبی و کف و هلهله و خنده و رقص دور یک مشت عزادار ببینی سخت است بین نامحرم و بر ناقه و طفلت به بغل مادرت را که گرفتار ببینی سخت است دختران علی و فاطمه بازو بسته وسط مجلس اغیار ببینی سخت است طفل باشی ولی همبازی خود را دیگر خسته و دست به دیوار ببینی سخت است نیمه شب به رخت زجر که سیلی بزند همه جا را پس از آن تار ببینی سخت است 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar