eitaa logo
محمّدباقر حسن زاده
267 دنبال‌کننده
225 عکس
97 ویدیو
14 فایل
بسم الله الرّحمن الرّحیم گاه نوشت های محمّدباقر حسن زاده ارتباط با ادمین: @mrgwru @mb_hasanzadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا اليه راجعون هرچند باید تسلیم امر خداوند بزرگ بود و ذکر ارزشمند "الحمد لله علی کل نعمة و علی کل حال" را مطمح نظر قرار داد لکن به هرحال برخی خبرها تا عمق جان انسان را می‌سوزاند. خبر رحلت شهادت‌‌گونه رئیس جمهور محترم جناب حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی و هیات همراه از جمله این اخبار است. ضایعه مزبور را به محضر رهبری معظم انقلاب و ساحت ملت سترگ و شریف ایران و خانواده های محترم این عزیزان تسلیت عرض می‌کنم. از خداوند بزرگ خواستاریم، بزرگوارانی را که بتوانند جای این صاحبان خدمت های سخت و ستبر را پر کنند، تقدیم ملت شریف و نظام جمهوری اسلامی ایران بنماید. دوشنبه 31 اردیبهشت‌ماه 1403 ابوالقاسم علیدوست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 صحبت‌های حاج منصور ارضی درباره‌ پیکر مطهر شهید رئیسی: مثل حضرت علی‌اکبر شده بود 😔😔
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🎨 خادم ایران بُوَد در حلقه مهر رضا... 🌷 پوستر ویژه رسانه KHAMENEI.IR برای شهادت خادم‌الرضا علیه‌السلام شهید حجت‌الاسلام‌والمسلمین رئیسی 📥 کیفیت اصلی | 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از سامانه خدمات دینی
⚜ بزرگ ترین ختم قرآن ایران ⚜ 🙏 قدردانی از تلاش های مجاهدانه شهید آیت الله سید ابراهیم ... 🏴 قرائت ختم قرآن و اهدای ثواب آن به روح و همراهان ایشان... 📖 سهم شما یک صفحه از قرآن کریم ؛ 🌐 wojohat.com/313-2/ 🟡 چند دقیقه وقت بگذاریم برای مردی که شبانه روز برای آرامش ما تلاش کرد... 📍ارتباط با ادمین سامانه؛ @wojohat_admin ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⚜ سامانه خدمات دینی ⚜ 🔰 اولین پلتفرم جمع سپاری خدمات دینی 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3122528795C637ef03d5c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 به یاد دکتر مالک رحمتی، استاندار مردمی و خستگی ناپذیر آذربایجان شرقی؛ طلبه مدرسه معصومیه قم ▫️دکتر شهید مالک رحمتی از طلاب معصومیه بود؛ ارشد حقوق داشت که آمد معصومیه و بعد دکتری گرفت. 🔹الان با چهره و بدن خونین، مدرک عبودیت خدمت و مدال جهاد تا لحظه پرکشیدن به سوی خدا را دریافت کرد؛ واعبد ربک حتی یأتیک الیقین / بسیج مدرسه علمیه معصومیه قم ✌️ شما هم صدای حوزه باشید! 🆔 @sedayehowzeh
◾️تصویر: آثار فقهی رئیس جمهور شهید ◾️رهبر انقلاب: درس را جدی بگیرید تا به درد بخورید ▫️طلبه روشنفکر امروزی حق ندارد بگوید که «آقا، ول کن این حرف‌ها را، [این] درس ها را»؛ نه، باید درس خواند؛ بی‌مایه [فطیر است]. زمان مبارزات که ما مثلاً مکاسب می‌گفتیم، کفایه می‌گفتیم، بعضی از طلبه‌های پرشور می‌گفتند «آقا، این چیست؟»؛ من به آنها می‌گفتم اگر [این بحث‌ها را] نکنید، بعد نمی‌توانید به درد بخورید، نمی‌توانید به مردم چیزی یاد بدهید؛ درس را جدی بگیرید. ▫️این اجتهاد را اگر بخواهد انسان دارا بشود، باید تمرین کند، باید کار کند. این درس فقهی که شما می‌خوانید و لو طهارت باشد، به شما این را یاد می دهد ... شما باید بدانید چه جوری استنباط کنید. (۱۳۹۸/۲/۱۸) ◾️روش‌شناسی اجتهاد (روشنا) ▫️@ravesh_ejtehad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشا به سعادتش که نائب الامام علیه السلام، شهادت داد که جز خیر از او ندانست... 😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و ما حتی نماز شب تو را به باد انتقاد گرفتیم که : "ما نماز شب خوان نمی خواهیم، تو به وعده هایت عمل کن" دریع از آنکه تو در مسیر خدمت و در راه صعود به آسمان ها هستی و ما زمینی می اندیشیم! گفته ها و نکته ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهمان ز خراسان داری...😢 اولین تصویر از مزار آیت الله الشهید الرئیسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یارالی یارالی...😭 شهید مالک رحمتی در منزل پدری و وداع اخرین والدین با او در مراغه😭
هدایت شده از صراط مستقیم
💠فضیلت این نماز: براى این نماز روایتى از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل شده و در فضیلت این نماز آمده است که، هرکس آن را بجا آورد توبه اش پذیرفته مى شود و گناهانش آمرزیده مى گردد و سبب برکت براى نمازگزار و خانواده اش خواهد بود، و در روز قیامت کسانى که از او طلبى و یا حقّى دارند، از وى راضى گردند و با ایمان از دنیا مى رود و قبرش براى او وسیع و نورانى گردد و پدر و مادرش از او راضى شوند، و آنها نیز مورد مغفرت خداوند قرار گیرند، ذریّه او نیز بخشیده شوند و روزى او وسیع گردد. فرشته مرگ به هنگام مردن، با او مدارا کند و به آسانى جانش را بگیرد. 💠 کیفیت نماز: رسول خدا صلى الله علیه وآله کیفیّت نماز را این گونه بیان فرموده اند: _ در روز یکشنبه غسل کند _ و وضو بگیرد _ و چهار رکعت نماز بخواند (هر دو رکعت به یک سلام) در هر رکعت، _ سوره «حمد» یک مرتبه، _ سوره «قل هو الله» سه مرتبه _ و سوره هاى «فلق» و «ناس» را یک مرتبه بخواند. و بعد از نماز _ هفتاد مرتبه استغفار کند، _ سپس بگوید: «لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاَّ بِاللهِ الْعَلىِّ الْعَظیمِ» _ آنگاه بگوید: «یا عَزیزُ یا غَفّارُ، اِغْفِرْلى ذُنُوبى وَذُنُوبَ جَمیـعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُالذُّنُوبَ اِلاَّ اَنْتَ.» ‍ ✍️کانال نشر بیانات استاد تحریری ╔════════════╗ 🌐https://eitaa.com/seratemostaghim_ir ╚══════════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️روایت شنیدنی استاد صفایی بوشهری از ملاقات با رئیس جمهور شهید در یک هفته قبل از شهادت و فضائل اخلاقی ایشان ◾️رهبر انقلاب: یکی از خصوصیات شهیدان پرواز اردیبهشت، رعایت بود (۱۴۰۳/۳/۷) 🏴 روش‌شناسی اجتهاد (روشنا) @ravesh_ejtehad
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🗓«شما اکنون در طرف درست تاریخ ایستاده‌اید!» 📝متن نامه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به دانشجویان حامی مردم فلسطین در دانشگاه‌های ایالات متحده آمریکا به شرح زیر منتشر شد: 👇بسم الله الرّحمن الرّحیم ✏️این نامه را به جوانانی مینویسم که وجدان بیدارشان آنها را به دفاع از کودکان و زنان مظلوم غزّه برانگیخته است. ✏️جوانان عزیز دانشجو در ایالات متّحده‌ی آمریکا! این، پیام همدلی و همبستگی ما با شما است. شما اکنون در طرف درست تاریخ ــ که در حال ورق خوردن است ــ ایستاده‌اید. ✏️شما اکنون بخشی از جبهه‌ی مقاومت را تشکیل داده‌اید، و در زیر فشارِ بی‌رحمانه‌ی دولتتان ــ که آشکارا از رژیم غاصب و بی‌رحم صهیونیست دفاع میکند ــ مبارزه‌ای شرافتمندانه را آغاز کرده‌اید. ✏️جبهه‌ی بزرگ مقاومت در نقطه‌ای دور، با همین ادراک و احساسات امروز شما، سالها است مبارزه میکند. هدف این مبارزه، توقّفِ ظلمِ آشکاری است که یک شبکه‌ی تروریست و بی‌رحم به نام «صهیونیست‌ها»، از سالها پیش بر ملّت فلسطین وارد ساخته و پس از تصرّف کشورشان، آنها را زیر سخت‌ترین فشارها و شکنجه‌ها گذاشته است. نسل‌کشیِ امروز رژیم آپارتاید صهیونیست، ادامه‌ی رفتار بشدّت ظالمانه در ده‌ها سال گذشته است. ✏️فلسطین یک سرزمین مستقل است با ملّتی متشکّل از مسلمان و مسیحی و یهودی، و با سابقه‌ی تاریخی طولانی. سرمایه‌داران شبکه‌ی صهیونیستی پس از جنگ جهانی، با کمک دولت انگلیس، چند هزار تروریست را بتدریج وارد این سرزمین کردند؛ به شهرها و روستاهای آن هجوم بردند؛ ده‌ها هزار نفر را کشتند یا به کشورهای همسایه راندند؛ خانه‌ها و بازارها و مزرعه‌ها را از دست آنان بیرون کشیدند، و در سرزمین غصب‌شده‌ی فلسطین، دولتی به نام اسرائیل تشکیل دادند. ✏️بزرگترین حامی این رژیم غاصب، پس از نخستین کمکهای انگلیسی، دولت ایالات متّحده‌ی آمریکا است که پشتیبانی‌های سیاسی و اقتصادی و تسلیحاتی از آن رژیم را یکسره ادامه داده و حتّی با بی‌احتیاطی غیر قابل بخشش، راه برای تولید سلاح هسته‌ای را به روی او گشوده و به او در این راه کمک کرده است. ✏️رژیم صهیونیست از روز اوّل، سیاست «مشت آهنین» را در برابر مردم بی‌دفاع فلسطین به کار گرفت و بی‌اعتنا به همه‌ی ارزشهای وجدانی و انسانی و دینی، روزبه‌روز بر بی‌رحمی و ترور و سرکوبگری افزود. ✏️دولت آمریکا و شرکایش، حتّی از یک اخم در برابر این تروریسم دولتی و ظلم مستمر، دریغ کردند. امروز هم برخی اظهارات دولت ایالات متّحده در قبال جنایت هولناک غزّه بیش از آنچه واقعی باشد، ریاکارانه است. ✏️«جبهه‌ی مقاومت» از دل این فضای تاریک و یأس‌آلود سر برآورد و تشکیل دولت «جمهوری اسلامی» در ایران، آن را گسترش و توانایی داد. ✏️سردمداران صهیونیسم بین‌المللی که بیشترین بنگاه‌های رسانه‌ای در آمریکا و اروپا متعلّق به آنها یا زیر نفوذ پول و رشوه‌ی آنها است، این مقاومتِ انسانی و شجاعانه را تروریسم معرّفی کردند! آیا ملّتی که در سرزمین متعلّق به خود در برابر جنایتهای اشغالگران صهیونیست از خود دفاع میکند، تروریست است؟ و آیا کمک انسانی به این ملّت و تقویت بازوان او کمک به تروریسم به شمار میرود؟ ✏️سردمداران سلطه‌ی قهرآمیز جهانی، حتّی به مفاهیم بشری هم رحم نمیکنند. رژیم تروریست و بی‌رحم اسرائیل را دفاع‌کننده از خود وانمود میکنند، و مقاومت فلسطین را که از آزادی و امنیّت و حقّ تعیین سرنوشت خود دفاع میکند، «تروریست» مینامند! ✏️من میخواهم به شما اطمینان دهم که امروز وضعیّت در حال تغییر است. سرنوشت دیگری در انتظار منطقه‌ی حسّاس غرب آسیا است. بسیاری از وجدانها در مقیاس جهانی بیدار شده و حقیقت در حال آشکار شدن است. جبهه‌ی مقاومت هم نیرومند شده و نیرومندتر خواهد شد. تاریخ هم در حال ورق خوردن است. ✏️بجز شما دانشجویانِ ده‌ها دانشگاه در ایالات متّحده، در کشورهای دیگر هم دانشگاه‌ها و مردم به پا خاسته‌اند. همراهی و پشتیبانی استادان دانشگاه از شما دانشجویان حادثه‌ی مهم و اثرگذاری است. این میتواند در قبال شدّت عمل پلیسیِ دولت و فشارهایی که بر شما وارد میکنند، تا اندازه‌ای آرامش‌بخش باشد. من نیز با شما جوانان احساس همدردی میکنم و ایستادگی شما را ارج مینهم. ✏️درس قرآن به ما مسلمانان و به همه‌ی مردم جهان، ایستادگی در راه حق است: فَاستَقِم کَما اُمِرت؛ و درس قرآن درباره‌ی ارتباطات بشری این است: نه ستم کنید و نه زیر بار ستم بروید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون. جبهه‌ی مقاومت با فراگیری و عمل به این دستورها و صدها نظائر آن به پیش میرود و به پیروزی خواهد رسید؛ باذن الله. ✏️توصیه میکنم با قرآن آشنا شوید. 📝سیّدعلی خامنه‌ای - ۱۴۰۳/۳/۵ 🖼 انگلیسی | متن فارسی
به نام خدایی که وقتی خواست کسی را برگزیند، آدم را برگزید... اخیرا یکی از کسانی که از اول انقلاب دستی در نهادها و سازمان ها و ارگان های نظام داشته است و گاه سخنان او خالی از نیش و کنایه نیست_به طوری که یک زمانی به خاطر همین زیاده روی در سخن از رهبری هم تذکر دریافت کرد_برای چندمین بار در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده است و در همان ابتدا با توئیت هایش، به فضاسازی پرداخته است.(با نیّت نیک می گویم: خواسته و ناخواسته). در مقابل برخی با نیّت ادای وظیفه در ذیل صفحات مجازیش به نقد و بررسی نگاه او پرداخته و حتی در برخی موارد او را به عقب راندند! او با 79 درصد دریافت پیام منفی ذیل یک توئیت، دیشب رکوردار شد! فارغ از نیّت خوانی توئیت زننده و نقد کننده و حتی بررسی نوشته ها، چند نکته را سیاهه می کنم: یک. امروزه فضای رسانه یکی از بهترین و دم دست ترین راه ها برای مبارزه و حتی جهاد می باشد و عدم التفات به این نکته، تلفات به دنبال خواهد داشت. دو.فرد ثبت نام کننده به دفعات با نوشته های چند پهلو و حتی گفته های جهت دار، سمت و سوی توده مردم را به خود متوجه ساخته است. سه.خط مقدم مواجهه با آن فرد، بچه های انقلابی و ولایی بوده است. چهار. طبق اخبار مو لای درزش نمیره این فرد با تیم قوی رسانه ای و هالیود مآبی به صحنه آمده است. پنچ. اتاق فکر عملیات این است: با توئیت های جنجالی، جبهه انقلابی و ولایی به صحنه جدال (و نه جهاد) کشانده شود تا به دست ایشان، نوشته های او مدام پخش شده و البته نقد شود تا چندین حاصل جمع به دست آید: الف. این فرد متروک، مشهور شود. ب. این فرد نچسب از حیث سیاسی، به سمت گزینه شدن برای قشری که رأی آنها خاکستری است تبدیل شود. (قشر خاکستری: یا به جهت ضدّیت یا انتقاد از صحنه کوچ کرده است) ج.دو قطبی کاذب ولایی و عدم ولایی؛ انقلابی و غیر انقلابی؛ تندرو و مصلحت گرا؛ علمی و غیر علمی و... شکل بگیرید. آن فرد ابدا بَدَش نمی آید که گزینه منفور انقلابی ها شود. د.به جامعه القاء شود: آی کسانی که به دنبال مصلحت ها برای مدیریت اصول (شما بخوانید: بریدن سر اصول) در بزنگاه ها هستید، گزینه ی شما این فرد است! گفته و نکته ها
در حاشیه سالروز سیدآزادگان حجت الاسلام سید علی اکبر ابوترابی(1379ش) نوجوان16 ساله بودم و عشق بین الحرمین و کربلا! در هیئتی که مهد شهیدان بود و پناه ما بی صاحب ها! پناه نسلی که نامش نوجوان و جوان است و هیچ وقت عهده دار نداشته است! همان ها که خیلی از اوقات نه والدینی برای محبّت یافتند و نه گوشی برای شنیدن خذعبلات خویش! در این گیر و دار گفته شد: هیئت برای قرائت دعای عرفه!!! به مرز قصر شیرین خواهد رفت!!! من: ما کو معنا دعای عرفه؟ أین قصر شیرین؟ اصلا مرز کجاست؟ فکر می کردیم یک مسجدی است که نامش «مرز» است و در کنار قصری است که بسیار شیرین است! نفهمیدن دعای عرفه هم که اپیدمی بین ما نوجوانانی بود که در هییت، گریه حالیمون نبود و فقط و فقط جهت شرارت و ایجاد مزاحمت برای قشر فرهیخته و مومن و انقلابی می رفتیم! البته آن قشر در همان زمان، قهرمانان زیست جاهلانه ی ما بودند. شال و کلاه کردیم و طبق معمول به درب بسته « تو بیخود می کنی میری مرز» خوردیم! مادر که همیشه می گفت: «چه عرض کنم وآلآه»! اصلا تمام استدلال او حول محور «پروسه تعامل» با دیگران بود که همیشه ی خدا قربانی داشت! او به مثابه کوهی از احترام و محبت و مادری و صداقت و آرامش بود! کوه محبت او تا همان لحظه که «ماسک اکسیژن» در آی سی یو داشت، سر سبز ماند! آن لحظه که خود را فراموش کرده بود و حال پدر را جویا می شد! بهشتِ سر سبزِ برین، ارزانی اش باد. و أما پدر؛ پدر هم که کوه «أخم» بود و تا آخر عمر خویش « یخِ أخم» او آب نشد! «تویی» در ادبیات او نبود و همیشه «او» باید مد نظر واقع می شد! فی الواقع استدلال صد در صد ارسطویی و بوعلی وار تو در مقابل یک کلام او، به مثابه سخن «بُز أخفَش» بود که هیچ بار حقوقی در بر نداشت! او تا آخرِ عمر، پا بر جا چون دماوند بود و من دست بوس و پابوسش بودم. در این میان ،"برادر بزرگتر" است یا "خواهر نفوذی"، پناه نوجوان است! و من دست به دامن برادر بزرگتر شدم و خواهر نفوذی را با تمامی جواسیسش رها کردم! نزد من حنای او بی رنگ بود. برادر، خود از پرچمداران سفر بود و من نیز از وقتی سینما، «کفش های میرزا نوروز» را اکران کرد، یاد گرفته بودم که طفیل ایشان شو، به هر کاری، به هرجایی دلت خواست، برس! او محبوب قلب مادر و خط قرمز پدر بود! خدا هر دو را بیامرزد! ادامه دارد... گفته ها و نکته ها
سخن از تجربه ی مربوط به «کفش های میرزا نوروز» به میان آمد! در دهه شصت یعنی اوج دفاع مقدس و زمان رشادت ها و پهلوانی ها و قهرمانان، سینما به غایت ازدحام بود! فی الواقع سینما، مصداق عینی فضای اجتماعی و جمع شدن های توده ای بود ولی امروزه ما را با فضای مجازی به پستوهای مستی و تنهایی برده اند و نامش را نهادند «فضای اجتماعی»! پارادوکسیکال به تن خریده! آن زمان کودکی 5 ساله بودم که دهان به دهان سخنی هیجانی می چرخید: «دیدید پرده سینما را در خیابان شهدا؟» منظور پرده ی تبلیغ فیلم بود که به سر در سینما نصب بود و امروزه به آن بیلبورد تبلیغاتی می گویند! در آن هوای بی هوای کودکی که به مانند خمره ای تیز و بُز و با شور و شرّ مطلق بودم، پیگیر پرده سینما شدم و به کمک کسی که سواد خواندن داشت آن را به خاطر سپردم؛ «کفش های میرزا نوروز»! من خود آن زمان تنها سواد نوشتن داشتم؛ خواندن ، نه! چون نوشته هام قابل خواندن نبود! برادر بزرگترم_که حکم پدر را داشت_ در کوچه با دوستانش پچ پچ می کرد؛ «برویم سینما»! خانه که رسیدم، رفتم رو مخ مامان که «مَنَه سی نما»! گفت: نمی شود؛ گفتم با داداش، می شود! سیمای سینمایی کیش و مات مامان از شکاف اطلاعاتی و از نفوذ من به عمق هارد اطلاعات_ امنیت برادر و شنود سخنان او با دوستان، خیلی فضا را سنگین کرد و او تسلیم این خواسته شد و برای اولین بار پروژه ی نفوذ من به بار نشست و راهی سینما شدم! هیجانش غیر قابل وصف بود! تصور کن؛ اولین سینمای کودکی که به زور دست کاری تقویم و با نیّت کثیف اعلام استقلال خویش، به 5 سالگی رسیده بود! او که تا دیروز یک محراب شیشه ای خمیده ی سیاه و سفید را در داخل کمدی شبیه کمد لباس با مدل توشیبا دیده بود، حال یک پرده ی مخوف با اینچی اندازه خدای دوران کودکی را تجربه می کند! الان تپش قلب گرفتم؛ آن موقع با التماس، قلبم می تپید! هنوز آن حسّ فاتحانه ی بعد خرید بلیط از آن باجه ی اندازه کلّه پاچه گنجشگ مرا تشجیع می کند و غرور شکل یافته در صندلی سینما مرا به ابتهاج می رساند! وقتی فیلم تمام شد و برگشتیم در آن پیچ خطرناک پیاده رو جلو مغازه ی «حیدر عمی» متوجه شدم که من دیگه آن منِ سابق نیستم! از همان زمان یک حسِّ زیبا نسبت به فیلم و سینما در من شکل گرفت! شما نمی دانید که این حسّ در آن زمان چه قیمتی داشت! چون شما در عصر اندورید متولد شدید و من در عصر آنالوگ! هشت سال بعد تازه شبکه سه متولد شد؛ آن هم عقیم! آن زمان فرزندان با «سیخِ سختِ نوک تیز پدر» برای نماز صبح بیدار می شدند و اکنون والدین به لمس های پرتکرار صفحه اندورید فرزند که شبی را به صبح مشغول اتلاف عمر گرانمایه بوده است، او را نفرین می کنند! آن زمان ما بودیم و «ریوزو و أُشین»؛ آن هم در دل شبهای جنگی نابرابر و ظالمانه و البته ملکوتی و چراغ های نفتی! اَح! شما تنها در بازه زمانی کوتاهی در عصر اعتدال و جیغ بنفش، آن هم در یک تابستان کوتاه ولی خیلی گرم، چنین فضایی را درک کردید که وسط فیلم یکهو برق می رفت و تو با وجود دهانی پر از فحش های مشروع، تنها به یک «اَح بابا» اکتفا می کردی!!! بماند! خلاصه این که در عصر آنالوگ و تلویزیون های سیاه و سفید داخل کمد متولد شوی ولی به جهان سینما متصل شوی، یک پیروزی شبیه پیروزی آن گرگ خسته به آن میگ میگ لعنتی بود که هیچ وقت اتفاق نیفتاد! عصر آنالوگ همان عصر متصل به عصر یخبندان «سید و مَندی» بود! اصلا سید و مندی دو کوچه جلوتر از ما بودند! ادامه دارد... گفته ها و نکته ها
(1) من پاپ نیستم... از همان عنفوان جوانی، طاقتِ ظلم و زور را نداشت! وقتی به فیضیه رسید و دید همه جمع شدند. چرایی را جویا شد؛ گفتند: یکی از اتباع وارد حجره ی طلبه شده و بیرون هم نمیاد؛ مام زومان نمی رسد! او تبعه را به لطایف الحیل به وسط فیضیه کشاند و یک کشیده ی محکم بر گوشش کشید و طَرَف از ترس فرار کرد! همان موقع، او به جرم فلسفه خوانی از طرف عده ای مطرود می شد! عصری که کتب فلسفی را با لیفتراک دستی به نام انبردست جا به جا می کردند و جامِ آبِ آقا روح الله را آب می کشیدند. پسرش می گفت: امام، فقط رو سرش، یازده تا زخم داشت و فقط یکی از دستان او نشکسته بود و گرنه از بس بالای دیوار به دویدن و بازی کردن روزگار سپری می کرد، سابقه ی شکستگی در دو پا و یک دست و سرش اتفاق افتاده بود! اگر امروز بود که به هر کُنش و واکُنشی یک برچسب می زنند،می گفتند: ایشان به اختلال بیش فعالی مبتلا است! آقا روح الله شیفته ی عمّه خانوم بوده؛ عمّه هم از آن کنشگران اجتماعی-سیاسی بوده است و مشق شب آقا روح الله هم نزد عمّه یادگیری شجاعت و دل به دریا زدن بود. او در وقتی که هنوز مرجع هم نبود و از اشکال کنندگان مجلس درس پُرجماعت آیت الله العظمی بروجردی بود، خیلی کنشگری ها داشته است و سرِ قصّه ی غصّه فدائیان با دفتر و حتی خود آیت الله العظمی به محاجّه و استدلال و جهاد تبیین روی می آورد! حتی قبل اعدام فدائیان به دفتر آیت الله العظمی می رود و می گوید: أُستادُنا اگر مانع اعدام فدائیان نشوید دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود! ولی دفتر و خود آیت الله العظمی به هر دلیل که شاید پرهیز از تنش و تندروی! دلیل آن بوده است، مانع اعدام نمی شوند! برخی گفته اند: آقا روح الله حتی عمّامه بر زمین کوبید و گفت: به داد این سیّد و اولاد پیامبر برسید! ولی باز افاقه نکرد که نکرد! آقا روح الله بعد اعدام فدائیان، آمد و شد خویش را به دفتر کم کرد! اما اینها برای آقا روح الله، درد نبود! گذشت و آیت الله العظمی آقای بروجردی درگذشت و رحلت او عالم شیعه را سوزاند! آقا روح الله سر قصّه تحقیر آمیز کاپیتولاسیون بر فراز منبر رسول خدا در مسجد أعظم قم، دادِ واسلاما سر داد و همگان را از پرچمداران حوزه و غیر حوزه به مبارزه فراخواند و گفت در صورت نیامدن و عافیت طلبی و کُنجِ حجره گُزینی، بایستی فاتحه ی اسلام را خواند! این نیز گذشت و روزگار بر آقا روح الله که اکنون دیگر آیت الله العظمی آقا روح الله خمینی است، تنگ شد! نه این که او را به گوشه مبارزه کشانند، نه! ولی به جلای وطن و توطّن در بلاد غربت مبتلایش کردند! از مملکتی به ممالکی دیگر؛ به خیال این که دست پرورده ی عمّه خانم در دوران طفولیت و کودکی، و معرفت یافته فقه و فقاهت و دیانت از مبارزه باز خواهد ایستاد! کسی که در عمر خود حتی یکبار هم نترسیده است، با او چه توان کرد! تهدید بالاتر از این که در کنار دریاچه نمک قم، تهدید به دریا انداختن شوی ولی خوفی نداشته باشی! خودش بعدها قسم به خدا خورده بود که والله نترسیدم! او فریاد می کشید که اگر مرا بر روی امواجی سهمگین و در کشتی های متلاطم به روی دریاها به خیال خود سرگردان کنید، باز ندای تظلّم و یاری طلبی برای مردم مظلوم ایران و دین محمد را فریاد خواهم زد! گفته ها و نکته ها
(2) او در تبعید خود در عراق بیش از همه جا مورد اذیت واقع شد! خود به احمد گفت: احمد جان با این که در نجف در جوار حضرت حیدر علیه السلام، از معنویت و دانش، لبریز می شدم ولی خدا می داند که اینجا از دست هم لباس هایم چه ها کشیدم! کتاب پنج جلدی «برداشت های از سیره ی امام خمینی» لبریز از این گفته ها و نکته ها ست. روزی احمد با گرفتگی نزد آیت الله العظمی آمد و گفت: اینجا پچ پچ می کنند که خمینی را چه به مرجعیت! او نه ریش بلندی دارد و نه عمّامه ای بزرگ! امام فرمود: برو بگو من هنوز مُشرک نشدم که برای مرجعیت ریش بگذارم و به متراژ عمّامه بیندیشم! معروف است که وقتی حرم مشرّف می شده، عده ای در مسیرش، پشت به او می کردند و وقتی کنار ضریح حضرت مولا می ایستاد؛ شیطان به زبان آنها می گفت: تُف به ریا! می گفتند: آقا؛ سخنان شما علیه شاهنشاه مملکت ایران، موجب فشار بر حوزه نجف می شود و خوف تعطیلی اش می رود! امام با نگاه به دور دست ها و دیدن آنچه خیلی ها از درکش زمین گیر بودند، می گفت: من حوزه را برای اسلام می خواهم، وقتی در ایران، اسلام به صلیب می کشند و با انحراف و تحریف و تخریب، حتی نام اسلام را هم خفّه می کنند، حوزه علمیه ی نجف را می خواهم چکار!؟... من پاپ نیستم که هفته ای یکبار سری به کلیسا زنم و به داد مظلوم خاموش باشم و فریاد بر سر ظالم نکشم! آری! حضرت آیت الله العظمی امام خمینی با این خون دل ها و جام زهر بر سر کشیدن ها، انقلابی را رقم زد که مردم با دیدنش به خدا می رسیدند و با گفتارش، جان برای حقّ قربانی می کردند! او زنده است! او نمرده است! بلکه آنها که خواستند یاد او را زیر خروارها خاک، خاک کنند، اکنون در محضر الهی، جیغ شان بابت سکوت شان مقابل ظلم، گوش فلک را کَرّ کرده است! اکنون قبای او بر تن بزرگی از شاگردانش_بلکه بزرگترین شاگردش_ به خوبی جای گرفته است! همو که به قول خمینی کبیر، به مثابه ی خورشیدی بین دوستان می درخشد!همو که در لسان سدید خمینی بت شکن به خامنه ای عزیز مزیّن است! گفته ها و نکته ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسجد سبزیچی شهر، مبدأ آن حرکت عظیم برای کوچ از خویشتن و نهادن آنچه به آن تعلّق داری و اوج گرفتن به سمت کسی بود که فقر وجودی ات با غنای هستی او معنا می شود. آری! سفر به سرزمینی که کمترین مسافت تا نینوای حسین علیه السلام را داشت! برای نوجوانی 16 ساله، چنین سفری، سوغات های راهبردی خواهد داشت! او که اکنون در کَشاشِ شهوات و جنگ جنودِ عقل و جهل است، در جبهه های شهادت می تواند جنودِ عقل را به غایت تقویت کند و در این کَشاش نابرابر به فتح و ظَفَر برسد! اساسا آنچه امروز در دنیای اشتغالاتِ بی سر و ته و منازعات درونی می تواند به یکی از جادّه های پیشرفتِ دینی و تربیتی منتهی شود، سفر به سرزمین های خون و خاک و قیام و مناطق عملیاتی دفاع مقدس است! آنجاست که حیاتِ شهید مقابل مماتِ دیگران معنا می شود و همان خاکِ سرد و خشک، زبان به شهادتِ رشادت ها باز می کند! ما بودیم و تعدادی دلسوخته ی جامانده از کاروان شهداء در کاروان راهیان جبهه های قصر شیرین به سمت مرز خسروی برای قرائت دعای عرفه، آن هم با همراهی سردار رشید اسلام، حجت خدا بر آزادگان و حجت دینی بر توده ی مردمان، حجت الاسلام و المسلمین مرحوم ابوترابی! او که با پای پیاده به مرز خسروی می آمد، یکی از رسالت های خود را در دوران اسارت، نجاتِ اسیرانِ در بند رژیم بعث از مُردنی بود که سربازان حلقه به گوش صدام حسین رقم می زدند؛ همین رسالت بعد اسارت باز تعریف شد و شد برگزاری دعای عرفه در مرز خسروی برای نجات اسیران در بند اسارت شهوات و امیال! او که به نوعی مبدأ مَشایةُ الحسین از ایران اسلامی بود، حال که به عقب می نگرم، یکی از قهرمانان دوران پُر شور و شر، دوران نوجوانی من بود! نوروز 1376، قصر شیرین، مرز خسروی؛ نزدیک ترین مکان به حرم حضرت عشق، امام حسین علیه السلام؛ و شما اگر حسین را با پیاده روی اربعین شناختی، حسّ و حالِ آن زمان که ما در حسرت حسین علیه السلام می سوختیم را نخواهی دانست! تابلویی بود که در آن نوشته بود: کربلا 257 کیلومتر؛ کنار آن تابلو که در ظاهر تابلویی بی روح در کنار جاده ای با آسفالت کهنه بود، چه حاجت ها، روا شد! من از آن دوران تنها یک عکس دارم! عکسی که بعدها برایم نصیحت ها رقم زد! بُلواری بود که نامش بلوار کربلا بود! پیرمردی مَشک به دست در مسیر، مشغول سَقّایی بود! او همه ی ما را زائرُ الحسین علیه السلام می دانست و آن بلوار را مسیر کربلا و مقدس می اِنگاشت و ما را از مشک خویش سیراب می کرد! ما آن زمان نمی دانستیم که بین الحرمین چه رائحه و طعمی دارد! پیاده روی از ایران اسلامی تا سرزمین کربلا یادگار پاهای پیاده و تاول زده ی ابوترابی و همرزمان شهیدش در کانال های پر از مِین و مِیلگرد بود و من آن زمان اینها را نمی فهمیدم؛ تنها می دیدم! چه می دانستم آن صورت های نورانی ذهنی، روزی، پیاده روی اربعین را برایم رقم خواهد زد! تنها ارمغان آن سفر برای من معنویّت نبود بلکه در مسیر رَجعت، مکان های سیاهی دیدم که مَملُوّ از خون های سیاهی بود که توسط بچه شیران علوی علیه السلام قلع و قمع شده بودند! تنگه ی مرصاد مکانی بود که « إنّ ربّک لبالمرصاد» الهی توسط صَیادان قَهّاری چون صیّاد شیرازی رقم زده شده بود و خون کثیفِ نفاقِ منافقان در آن جا از زمینِ پاک ایران پاک شده بود! آنها هرگز نخواستند در صراط مستقیم الهی به سوی حق تعالی گام بردارند! منافقان انسان های دو رویی نیستند بلکه هیچ رویی ندارند؛ آنها «مذبذبین بین ذالک لا إلی هولاء و لا إلی هولاء» هستند که به نماز الهی بی اعتنایی کردند و شد آنچه نباید می شد! من بیداری را در خاک های خسروی یافتم همان جا که خیل عظیم شهیدان از آن جا به ملکوت پر کشیدند و در جوار حق، به رزق الهی آرام شدند! گفته ها و نکته ها
✅💐این دو تصویر از آن روزگار زرین💐✅