بسم الله الرحمن الرحیم
#جلسه_ششم
#بخش_پنجم
🌸🌸#شک_و_حیرت از دوگانگی یا چندگانگی به وجود می آید.
شاید زمانی مراتب بالا بروند برای شکوفائی ولی مراتب پایین آمادگی نداشته باشند ؛واین باعث شک وحیرت می شود.
آدم باید در درون خودش بگردد و ببیند چه زمانهایی این اتفاق افتاده است.چون اگر این اتفاق نیفتد ممکن است بصورت مخفی مانده باشد و از آن رد شده باشیم.
حالا این موضوع چطور می تواند در پروژه ی ما کارساز یا مضر باشد.
خب یک بنایی قرار است ایجاد شود ؛برای ایجاد این بنا،زمینه هایی آماده می شود و برنامه هایی ریخته می شود و همین که ساخت آن می خواهد شروع شود ؛شک وحیرت انسان را منصرف می کند .
مثال: می خواهیم انفاق کنیم یا هرکار دیگری که بنا برفرمان هست ؛خب آدم توجه می کند ببیند کاری که می خواهد انجام دهد مخالفت با شریعت دارد یانه.
اگر مخالف شریعت نبود که انجام می دهد ولی اگر به آن شکوفایی نرسیده باشد و نتواند تصمیم بگیرد وبفهمد که در شریعت هست یا نه ؛منصرف می شود همین منصرف شدن یعنی شک در وجود آدم ظاهر شده که نمی تواند این کار راانجام دهد.
باید همان لحظه این توجه درون آدم ایجاد شود و بداند الان به جای آن بنایی که قرار بود ساخته شود؛یک جای خالی وجود دارد.
جای آن بنا خالی مانده تا فرصتی دیگر که جای آن پرشود.
اگر خوب نگاه کنیم می بینیم مثلا در مورد انفاق؛ما که دائم انفاق نمی کنیم ؛شاید دویا سه بار در هفته انفاق مالی داشته باشیم؛اگر از همین هم منصرف شویم ؛این زمان به زمان دیگری موکول می شود و چون الان اتفاق نیفتاده ؛مطمینا زمانش طولانی تر خواهد شد.
اینها هم دیگر دست خود آدم نیست چون باید خداوند تبارک وتعالی زمینه اش را برای آدم فراهم کند و اگر آماده نکند طولانی تر می شود.و چون سری قبل هم انجام نشده ،پس توفیق از آدم گرفته می شود و زمان هفته ای دوسه بار ،می شود هفته ای یکبار.
پس زمان انفاق ،یک هفته عقب می افتد.
وبنایی که قرار بود ساخته شود جایش خالی می ماند و چه بسا که با چیزهای دیگری جایش پر شود.و اگر اینطور شود تازه باید زحمت دیگری بکشد و جای آن را خالی کند.
شاید مخروبه ای باشد یا فضولاتی جمع شود خب باید آنجا تمیز شود تا بنایی ایجاد شود و این هم با سکوت مراتب اتفاق میفتد.
نمی شود گفت من نگاه می کنم وتمام چیزهایی که در درونم هست را می بینم .
باید حتما سکوت حاصل شود و بینایی به وجود بیاید در مرتبه های مختلف.
حالا برای بعضی ها شاید زمان کوتاه تری این سکوت باشد وبرای بعضی ها بیشتر
وبرای عرفا شاید دائمی باشد.
آنها دائمی نگاه می کنند ودر موقع انفاق آن را مشاهده می کنند.بنابراین از آن حالت ،سریع در می آیند و اجازه ی ایجاد بنارا در خودشان می دهند.
حالا این هم که می گوییم بنا؛چون گفتیم باید مقیاس قرار دهیم با یک چیزی.
حالا بعدا ببینیم در این بناها چه کسانی ساکن خواهند شد وبا سکونت آنها چه اتفاقی خواهد افتاد،چون اگر یک چنین افرادی آمدند و ساکن شدند ؛این سکونت باعث پیداشدن یک ولی می شود.چون اگر کسی ساکن نباشد وجود ولی معنا ندارد.
یعنی باید اول ظهوراتی باشد ؛افرادی باشند با بناها وشرایط متعارف ،تا اینکه برای آنها یک ولی قرار داده شود .
پس همه ی این بناها که دارد ایجاد می شود برای اینست که آن ولی خدا در وجود آدم ظهور پیدا کند.وبعد کم کم به آن مراتب بالاتر برسد و ادامه پیدا کند تا ان شاءالله یک روشنایی آن چنانی برای آدم بوجود بیاید.
بنابراین به این دوصفتی که اینجا اعلام شد باید یک توجه خیلی عالی داشته باشیم وببینیم چه طور وجود ما با این بناها تشکیل می شود و می توانیم به سمت خیلی خوبی پیش برویم.
الحمدلله رب العالمین
#شرحی_بر_معراج_السعاده
#جهادتبیین
🇮🇷@merajosaade786
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇮🇷صلی الله علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام
🌺 سلطان ما امروز
چه زیبا زائری دارد🥀🥀❤️
بزودی گوش جان میسپاریم به فرمایشات نوروزی ولی امر مسلمین
امام خامنه ایی حفظ الله
درجوار حرم رضوی
#رهبری
#سال_نو
#امام_رضا(ع)
#جهادتبیین
🇮🇷@merajosaade786
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلها را در معرض نسیم معنوی ماه رمضان قرار دهیم
رهبر انقلاب در پیام نوروزی آغاز سال ۱۴۰۲:
🔹امسال بهار طبیعت تقارن پیدا کرده است با بهار معنویّت؛ ماه رمضان. همچنانی که دربارهی بهار فرمودند که: «تن مپوشانید از باد بهار» ، دربارهی بهار معنویّت ماه رمضان هم باید تمسّک کنیم به این جمله: «ألا فتعرّضوا لها»، «إنّ فی ایّام دهرکم نفحات ألا فتعرّضوا لها»
🔹نسیم معنویّت در ماه مبارک رمضان شامل حال همه است و خودمان را باید آماده کنیم. دلهایمان را در معرض این نسیم معنوی و الهی و معطّر بگذاریم.
#شرحی_بر_معراج_السعاده
#جهادتبیین
🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم
#جلسه_ششم
#بخش_ششم
🌻🌻نقطه ی مقابل شک وحیرت وجهل مرکب#یقین است.
واگر کسی صاحب یقین شود؛بناهایی که در وجودش ایجاد می شود ؛بناهای خیلی خوبی خواهد بود.
خلاصه ی کتاب
علامات صاحب یقین:
۱-در امور خود به غیر از پروردگار التفات نکند و مقاصد خود را از غیر او نجوید و در هیچ امری ،خود و دیگران را منشا اثر نداند.
شرح:این همان موضوع است که در هرکاری و هر ظهوری ،توجه به قرآن و فرامین ائمه اطهار و دعای آن بزرگواران داشته باشیم .
اگر چنین توجهی داشتیم و دیدیم در این مسیر هستیم ،پس بناهایمان بناهای خوبی خواهد بود.
۲-آن که در همه ی اوقات و حالات در نهایت ذلت و انکسار در خدمت پروردگار بوده و روز وشب مشغول به جا آوردن خدمت او باشد و پیوسته خود را در پیشگاه شهود حضرت حق ،حاضر و اورا به همه ی افعال و اعمال او ناظر داند.
شرح:می خواهد بگوید اگر آدم همان حالت مراقبه و محاسبه را داشته باشد ،منجر به ایجاد بناهای خوبی در درون آدم می شود و شرایط ایجاد بناها یک چنین چیزهایی است.
۳-خلاصه ی کتاب
مستجاب الدعوات بلکه صاحب کرامات باشد.
شرح:صورت ظاهری مستجاب الدعوات که مشخص است و باآن کاری نداریم.
به آن وجه درونیش توجه می کنیم .
یعنی دعوتهایی در درون ما اتفاق می افتد به سمت شکوفایی مراتب بالاتر.
بعد آن مراتب گوناگون به آنها لبیک می گویند.
گاهی مراتب بالاتر برای آدم ،اشتیاق به وجود می آورند برای یک کاری .
اگر مراتب پایینی ،آمادگی داشته باشند ،به آن لبیک می گویند و آن را اجرا می کنند. و آن وقت بناهای خوبی در وجود آدم ساخته می شود.
الحمدلله رب العالمین
#شرحی_بر_معراج_السعاده
#جهادتبیین
🇮🇷@merajosaade786
16.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌾
اللهم رب شهر رمضان.......🤲🤲
ماه مهمانی خدا مبارک🌺
#جهادتبیین
🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم
#جلسه_ششم
#بخش_هفتم
خلاصه ی کتاب
یقین سه مرحله دارد:علم الیقین،عین الیقین،حق الیقین
🌻🌻تا زمانی که در عقل هستیم اگر شرایط خیلی خوبی داشته باشیم ؛در حد علم الیقین هستیم .
قوای ما یعنی ،عقل،غضب،شهوت،وهم وخیال برای خودشان یک حدی دارند و از آن بالاتر نمی توانند بروند،وقتی در حد خودشان اشباع شدند به علم الیقین رسیده اند.
این اشباع شدن باعث می شود ،کم کم مراتب بالاتر شکوفا شوند و از مراتب بالا بتوانند ببینند در وجود آدم چه اتفاقاتی می افتد .
اگر آدم توانست درون خودش را مشاهده کند؛به یکی از مراتب عین الیقین رسیده است .
چون هرکدام از اینها برای خودشان مراتب و حدی دارند .هرکدام به آخرین حد خود برسند وارد مرحله ی بعدی می شوند.مثلا علم الیقین اگر به حد بالای خودش برسد می شود عین الیقین.
و عین الیقین می شود حق الیقین.
در حق الیقین ،آدم خودش نیست که مشاهده می کند .
کننده و بیننده و همه ...می شود یکی !!!
این مرحله ی آخرست که به آن کاری نداریم.
باید به حدی برسیم که بتوانیم مشاهده ی درونی را در خودمان ایجاد کنیم و بتوانیم رذائل را برطرف کنیم و مواظب باشیم دیگر در درون ما اتفاق نیفتد.
علم الیقین:عبارت است از اعتقاد ثابت جازم مطابق با واقع
یعنی آن چیزی که در واقعیت ،قابلیت اجرایی داشته باشد .اگر قابل اجرا نباشد کم کم می رود به سمت جهل مرکب.
عین الیقین:عبارت است از مشاهده ی مطلوب و دیدن آن به چشم بصیرت و دیده ی باطن که به مراتب ،روشن تر از دیده ی ظاهر است .
شرح:اگر آدم بتواند پروژه را در وجود خودش ببیند،این ابتدای عین الیقین است و هنوز در حد عالی نیست،اما در همین حد ،می تواند کم کم در پروژه پیشرفت کند.
حق الیقین:عبارت است از اینکه میان عاقل و معقول وحدت معنویه و ربط حقیقی حاصل شود به نحوی که عاقل ذات خود را رشحه ای از رشحات فیض معقول و مرتبط به او ببیند.
شرح:متوجه شود که هر چه در وجودش اتفاق میفتد ؛از یک جا ناشی می شود و اینجا دیگر دیدن نیست بلکه باید در آن واقع شود.و البته حد آخر واعلای عین الیقین ،ظهور اسماء است .
اگر آدم ظهور اسماء را دید ؛می بیند که آن،حد اعلای عین الیقین است .
ولی در حق الیقین،این دیگر قابل بازگو کردن نیست ؛چون همه ی ظهورات ،دیگر خودش می شود.این برای افرادیست که در معرفت قرار می گیرند.
در اخلاق معمولا آدم دنبال این می گردد که آن رذائل ،اول برایش شناسایی شوند و اگر ظهوری هم داشته،آن را برطرف کند و مراقبت کند که دیگر اتفاق نیفتد.
چون تا آخر عمر که در این نشئه هستیم ،همه ی اینها با ما هستند و احتمال ظهور دوباره دارند.
الحمدلله رب العالمین
#شرحی_بر_معراج_السعاده
#جهادتبیین
🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم
#جلسه_ششم
#بخش_هشتم
🌻🌻گفتیم که پنج صفت از جربزه و جهل بسیط ناشی می شود:
۱-جهل مرکب۲-شک وحیرت۳-شرک واقسام آن
الان در مورد شرک و اقسام آن صحبت می کنیم.
صفت سوم:شرک و اقسام آن :عبارتست از آن که آدمی غیر از خدا دیگری را منشا اثر داند.
شرک جلی:اگر غیر از خدا را منشا اثر داند و با این عقیده او را بندگی کند.(شرک عبادت)
شرک خفی:اگر او را اطاعت کند در چیزی که رضای خدا در آن نیست .(شرک اطاعت)
همین که آدم ،شهادتین را می گوید از شرک جلی خارج می شود.
پس شرک خفی در نظر و مورد توجه است.
در شرک خفی ما بی نهایت سیر داریم که باید همه ی آن ها برطرف شود .
چه چیزی شرک خفی را بروز می دهد.
نگاه می کنیم به تک تک مراتب ،چون چیزهایی هست که به مرتبه ی عقل برمی گردد.
برای اینکه از شرک خفی دربیاییم ،باید اسماء در وجود ما ظاهرشوند .
بعضی ها می گویند هزار اسم!
تک تک این اسماء باید در تک تک حالتهایی که در وجود ما اتفاق میفتد دیده شود.
چه از نظر عقلی چه ظهوری .
اگر دیده نشود به همان اندازه ما در شرک هستیم.
شاید کسی بگوید ماکه هنوز به آنجا نرسیده ایم .
نرسیده ایم ولی یک حجابهایی در درون ماهست که تا در تمام اسماء قرار نگیریم ،هنوز در شرک هستیم.
و این در حد عین الیقین است.
و بعد مرحله ی بالاتری است که باید از شرک خارج شود و وارد حق الیقین شود.
پس معیار و ملاکی برای خودمان در نظر میگیریم و آن دیدن ظهور اسماء یعنی همان عین الیقین در درونمان است.
اگر در ظهوراتی که درطول شبانه روز داریم ؛اسماء را ندیدیم پس در شرک خفی هستیم.
باید بدانیم که اینها برای ما مخفی هستند وروزی ظهور خواهند کرد و هرکدام زمان خودشان را دارند.
آدم فکر نکند حالا در زمانی که شروع کرده ،آن شرک برایش تجلی می کند .
شاید چون آن اسماء هنوز ظهور نکرده اند ،شرک خفی هم خودش را نشان نمی دهد.و آدم توجه به آن ندارد .
در حالی که آن شرک وجود دارد.
حالا این شرک خفی ،چه اثری در پروژه برای ما دارد؟
مطمینا بناهایی که در وجود ما ایجاد می شوند از اسماء الهی هستند و وقتی ما در شرک هستیم ،آن بناها ایجاد نمی شوند چون ما موثر را چیز دیگری می دانیم نه خداوند.
و اگر در این مسیر باشیم ،پروژه ی ما هیچ پیشرفتی که نخواهد کرد که هیچ؛بلکه بصورت مخفیانه ضررهای گوناگونی هم خواهد داشت.
مثل این می ماند که آدم ،بنایی را ایجاد کند ولی از زاویه ای دیگر؛یک حیواناتی یا کسان دیگری؛مشغول خراب کردن بنا باشند ولی ما آنها را نبینیم.ولی آنها بصورتی بنای مارا خراب می کنند که یکباره همه جای آن فرو می ریزد.
در واقع شرک خفی را در وجودمان باید به اینصورت مشاهده کنیم.
مثال آن هم مثل موریانه ای است که زیر یک ساختمان را خالی می کند و می خورد و بعد یکدفعه کل ساختمان فرو می ریزد.
پس دوتا ضرر برای پروژه دارد:یکی اینکه اصلا اجازه ی ایجاد نمی دهد.(بخاطر اینکه موثر را چیز دیگری گرفته)
و اینجا هم بصورت حقیقی ،اسماء هستند که بناها را ایجاد می کنند و بنایی ایجاد نمی شود.
و ضرر دوم اینست که بناهای ایجاد شده از زاویه ای که برای ما قابل دیدن نیست ،شروع به ویران شدن می کنند.
و یک وقت،بنایی که بخاطر ظهور دیگری ایجاد شده بود هم شروع به ویران شدن می کند.
پس توجه داشته باشیم که ضررش بسیار بالاست.
اگر ظهور اسماء در درون ما ایجاد نشود آن باعث می شود که شرک خفی در وجود ما تجلی پیدا کند و متوجه آن هم نیستیم و ممکن است بناهای مارا ویران کند .
الحمدلله رب العالمین
#شرحی_بر_معراج_السعاده
#جهادتبیین
🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم
#جلسه_ششم
#بخش_نهم
🌻🌻مقابل شرک؛توحید است.و آن هم تقسیم بندی شده است.
توحید واقسام آن
۱-توحید در ذات
۲-توحید در وجوب وجود
۳-توحید در تاثیر وایجاد
۱-توحید در ذات :یعنی ذات خدا را منزه داشتن از ترکیب خارجی و عقلی وصفات اورا عین ذات مقدسش دانستن .
شرح:اگر آدم بخواهد در مراتب خودش به این توجه داشته باشد ،مرتبه ی خیلی بالایی هست که برای ما قابل فهم نیست .
شاید تا یک زمانی اصلا اتفاق نیفتد وشاید برای بعضی ها هم اتفاق بیفتد.
۲-توحید در وجوب وجود :یعنی واجب الوجود را منحصر کردن در خدا و نفی شریک از برای او در صفت واجبیت وجود کردن. ودر این علم بحث از این دوقسم نمی شود.
شرح:در مورد این دوبخش بحث نمی شود چون قابل گویش نیست و اگر کسی هم در اینها وارد شود نمی تواند آن را اعلام کند .حالت خاصی است و کسی را نمی بیند که اعلام کند.
۳-توحید در تاثیر و ایجاد:یعنی موثر در وجود رامنحصر در پروردگار دانستن که فاعلی و منشا اثری غیر از او نیست.
شرح:در پروژه ،تمام بناها بر اساس اسماء ایجاد می شوند.آدم باید به این اعتقاد داشته باشد و بداند آن چیزهایی که در وجودش ایجاد می شود در واقع از اسماء خداوند تبارک و تعالی هستند .
حالا چهار گروه هستند که در توحید قرار می گیرند.
۱-قشر قشر
۲-قشر
۳-لب
۴-لب لب
۱-قشر قشر:کسانی هستند که به زبان ،توحید را گفتند یعنی کسانی مثل ابوسفیان که ایمان آوردند که از شمشیر شریعت در امان باشند.
یعنی آدمی به زبان کلمه ی توحید را بگذراند ولیکن دل او از این معنی غافل باشد و بلکه منکر آن هم باشد .مثل توحید منافقین و فایده ای بر آن مترتب
نمی شود مگر اینکه صاحب آن را در دنیا از شمشیر شریعت محافظت نماید.
۲-قشر:آن است که اعتقاد قلبی نیز به معنی کلمه ی توحید داشته باشد و تکذیب این کلمه را نکند هم چنان که شان اکثر عوام مسلمین است و همین قدر توحید اگر چه باعث صفای قلب و شرح صدر نگردد ولیک صاحب خودرا از عذاب آخرت محافظت می نماید.هرگاه معاصی موجب ضعف اعتقاد نشود .اکثر کسانی که در این عالم هستند ،اعمال خود را انجام می دهند که به جهنم نروند و آن بهشت مقابلدار به آنها اعطا بشود.
۳-لب:عبارت است از آنکه این معنی بر او منکشف و ظاهر گردد به واسطه ی نوری که از جانب حق سبحانه و تعالی بر او تجلی کند پس اگر چه در عالم چیزهای بسیار مشاهده کند و لیکن همه را صادر از یک مصدر می بیند و کل را مستند به واحد حق ملاحظه می کند و این مرتبه ،مقام مقربین است .
شرح:این را اگر بخواهیم ببینیم به کدام مرحله بر می گردد،همان مرحله ی عین الیقین است که دارد می بیند که آن اسماء هستند که در وجودش این حالت را بوجود می آورند.اگر بخواهد خودش را در این شرایط قرار دهد ،و ظهور اسماء در وجودش اتفاق افتاده باشد این مرحله است و اگر اتفاق نیفتاده باشد برمی گردد به مرحله ی دوم.
۴-لب لب :آن است که به غیر از یک موجود نبیند وشریکی از برای خدا در وجود قرار ندهد و این مرتبه را اهل معرفت ،فنا فی الله و فنا در توحید گویند زیرا که صاحب آن ،خود را فانی دانسته و این مرتبه ،غایت وصول در توحید است .
آن هم مرحله ی آخر است که اصلا قابل بازگویی نیست ودر حالتی قرار می گیرند که آن فنا برایشان بوجود آمده است.
الحمدلله رب العالمین
#شرحی_بر_معراج_السعاده
#جهادتبیین
🇮🇷@merajosaade786