eitaa logo
مسابقه معراج السعاده 🇮🇷
3.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
397 ویدیو
1 فایل
🌺 مسابقه از شرحی ساده وکاربردی بر 📚 کتاب معراج السعاده ✍اثر فاخر مرحوم ملا احمد نراقی ارتباط و پرسش و پاسخ : @yekta786
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🌺خلاصه ی کتاب معراج السعاده: علم بدون تزکیه؛علم نیست پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم فرمود:ملائکه داخل نمی شود به خانه ای که درآن سگ باشد. شرح:اگرپروژه ی خودمان رادرنظربگیریم :فرمانهایی که به عقل بایدواردشود اگربه چیزهایی که آنهارامحدود می کند آلوده باشد ؛آن آلودگیهانمیگذارد فرمانهای عالی بهشان برسد.پس نمی توانند درپروژه کاری انجام دهند چون ساخت یک پروژه ی عظیم؛نیاز به مصالح خوب ونقشه ی خوب دارد. خلاصه ی کتاب:دلی که مملواز اخلاق رذیله ووابستگیهای دنیاییست ؛هرچقدرهم علم کسب کند؛علمش فقط به درد این دنیا می خورد. ولی دلی که پاک باشد وتصفیه ی کامل شده باشد؛باکسب علم ؛حجابهایش برداشته می شود وفقط خدارامشاهده می کند. شرح:حالاعقل رابط است بین پروژه وفرمانهای بالا!!! حالااگر آن چهارنفر دیگر جوری آلوده باشند که اجازه ی صادرشدن فرمان ازعقل به آنهاداده نشود ؛آنوقت اصلا پروژه ای شروع نمی شود.وناقص بودنش که جای سوال است.وهیج موقع پروژه شروع نمی شودکه بخواهدتمام شود. برای ساخت این پروژه که به ماتحویل داده اند زمان محدودی وجود دارد.نگاه می کنیم دراین عالم؛هرکس هفتاد؛هشتادسال می آید وباید پروژه رابه اتمام برساند. خلاصه ی کتاب فصل هشتم:حصول ملکات نفسانیه به تکراراعمال هرنفسی درابتدای آفرینش ازجمیع صفات وملکات خالیست؛مانند صفحه ای که ساده ازنقش وصورت باشد وحصول ملکات وتحقق صفات به واسطه ی تکرار اعمال وافعال مقتضیه ی آنهاست. چه زمانی انسان لوح خودرا مشاهده می کند؟ وقتی مرگ حاکم شود وروح ازاین دنیاقطع علاقه نماید وانسان تمام اعمالی که از کوچک وبزرگ انجام داده راروی لوح نفس خویش مشاهده خواهدکرد. شرح:اینجا می خواهداعلام کند مشاهده ای که برای آدم بوجود آمده؛زمانی که ازاین دنیا به دنیای دیگربرود؛می تواند آن رامشاهده کند. این مشاهده باید درهمین دنیاآنهم به نحوعالی دروجود آدم اتفاق بیفتد. وببیند عیب وایرادهایش چیست؟ پروژه رادرنظربگیرد وببیند چه نقایصی دارد؟چه چیزهایی هنوز به اتمام نرسیده واین نقایص رابرطرف کندوبتواند به آنچه مدنظرخداوند تبارک وتعالی می باشد؛جامه ی عمل بپوشاند. خلاصه ی کتاب فصل نهم :فایده ی علم اخلاق وبرتری آن برسایرعلوم:حیات ابد برای انسان موقوف است به دفع اخلاق ناپسند . وکسب فضائل اخلاقی میسرنمی شودمگرباشناخت رذائل صفات وفضائل ملکات وتمیز نیک وبدآنهاازیکدیگر ودانستن معالجات آنهاکه درعلم اخلاق ازبرای تهذیب نفس مقرراست. شرح:برای شروع پروژه ؛بایدبدانیم آغشته به چه چیزی بشود که بتواند یک چنین پروژه ای را به اتمام برساند. اگرعلومی که برای ساخته شدن آن پروژه لازم است؛ به تک تک افراد داده نشود؛آنموقع می بینی که آنهانمی توانند کارآیی خوبی داشته باشند. اگر آنهارا به حال خودشان بگذاریم ؛درفطرت خود،چیزهایی دارندوبه آن آغشته هستندومی خواهند طبق آن داشته هاعمل کنندودراین صورت پروژه به سرانجام نمی رسد.آنهاخرابکاریهای زیادی انجام می دهند وچیزی حاصل نمی شود. بنابراین باید آغشته بشوند به یک سری فضائل اخلاقی که بتوانند درپروژه به کارببندندوپروژه آنطوری که مدنظرهست تحقق پیداکند. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم خلاصه ی کتاب علم اخلاق ازعلوم دیگربرتراست زیرابحث علم اخلاق ،نفس ناقطه ی انسانیه است وانسان راآماده می کند برای یک زندگی ابدی وعلوم دیگرهمه مقدمه می باشندواگرانسان به علم اخلاق مزین نشده باشد مانند چهارپایان است.(وقوای مادرپروژه هیچ کاری نمی توانند انجام دهند.) خلاصه ی کتاب تهذیب اخلاق وثمره ی آن :فایده ی علم اخلاق ؛پاک ساختن نفس است ازصفات رذیله وآراستن آن به صفات جمیله که ازآن به تهذیب اخلاق تعبیر می شود. ثمره ی تذهیب اخلاق رسیدن به خیر وسعادت ابدیه است وباید دانست که سعادت مطلق ،حاصل نمی شودمگراینکه صفحه ی نفس درجمیع اوقات ازهمه ی اخلاق ذمیمه،مبرا وبه تمام اوصاف حسنه آراسته شود. شرح:تمام آنچه که تااینجاگفته شده ؛همه اززوایای مختلف نگاه به پنج قوه است. اینها باید حتمابه فضائل آغشته شوند تاکارآیی خوبی داشته باشند. واگر به چیزی آلوده شده اند ؛از آن آلودگیهاپاک شوند تامانعی برای کاردرپروژه نداشته باشند. خلاصه ی کتاب:قوای چهارگانه وتبعیت سایر قواازآنها:تن مملکتیست که قوایی رادرخدمت روح قرارداده که عبارتند از عقل؛شهوت؛غضب؛وهم وقوای دیگرتحت نظراین چهارقوه عمل می کنند. شرح: (درمتن کتاب ،وهم وخیال یکی شده وچهارقوه رامعرفی می کند.) درپروژه ی موردنظر اینها قوای اصلی هستند وبقیه ی قواتابع این پنج تاهستند وباهمکاری یکدیگر پروژه رابه اتمام می رسانند. حالا پنج قوه راشناسایی میکنیم تاببینیم هرکدام عملکردشان چیست؟ خلاصه ی کتاب ۱-عقل:شان عقل ،ادراک حقایق اموروتمیز میان خیرات وشرور وامربه افعال جمیله ونهی ازصفات ذمیمه است. شرح:عقل رابط بین کارگران وفرمانهاییست که ازبالا صادرمی شود. درفطرت عقل ؛اینطور قرار داده شده: فقط توجه به این داشته باشد که پروژه به نحواحسن به پایان برسد ودایم درفکر عملیاتی کردن آن است .اگر گاها قوای پایین تمرد کنند؛تاآن جایی که قدرت داشته باشد؛آنهارا امرونهی می کند واز آنهامی خواهد به موقع عمل کنند وپروژه رابه پایان برسانند. خلاصه ی کتاب شهوت: فایده ی قوه ی شهویه بقای بدن است وبدن آلت تحصیل کمال نفس است زیرا که زیست بدن چندروزی دراین دنیا،موقوف است به تناول غذا؛شراب؛تناکح وتناسل واحتیاج آنهابه قوه ی شهویه روشن وظاهراست . قوه ی غضب:این قوه دفع مضرتهای خارجیه راازبدن مینماید . اگر شهویه یاوهمیه،اراده ی سرکشی وخودسری کرده وقدم ازجاده ی اطاعت عقل بیرون نهند،ایشان رامقهور نموده وبه راه راست آوردوتحت اقتداروتسلط عقل بدارد. شرح(هرکدام از قوا می توانند انحرافی داشته باشند.) ۴-قوه ی وهم :ثمره ی این قوه ؛فهمیدن امور جزئیه است ودانستن دقایق اموری که بوسیله ی آنهابه مقاصد صحیحه می رسند. شرح:عملکرد قوا در درون انسان به مامعرفی شد. حالا با درنظر گرفتن تمرینی که داریم (ساخت پروژه ی فرضی )بعدا ببینیم که اینهاچگونه در پروژه کار می کنند. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم ( سوال ) بایدعنوان این درس راسوال بگذاریم؛چیزی که در همه ی ادوار مطرح بوده وهرکس به نوبه ی خودش از آن؛استفاده هایی کرده است. آدم باید یک بینشی پیداکند که منظور از خلقت چیست؟ وقتی نگاه می کنیم،می بینیم که موجودات بی سوال در عالم وجود ندارند.چه در بین انسانهایا یاحیوانات یاحتی جمادات. همه ی مخلوقات سوال دارند. همه ی مخلوقات آمده اندتابه یک کمالی برسند. بخشی از این سوال راخداوندبه صورت تکوینی درعالم قرارداده است.وبقیه سوالات باید به صورت تشریعی جواب داده شود. اساسی ترین سوال که برای آدم مطرح است چیست؟ از کجا آمده ام؟ به کجامی روم؟ درکجا هستم؟ این سوالیست که همه ی انبیاءدنبال جواب آن بوده اندواین را بانگاه به زندگیشان متوجه می شویم. خداوند تبارک وتعالی انسانهاراخلق کرده تا این سوال برایشان جواب داده شود. وبعد سوالات بی شماری برای انسان بوجود می آید که تک تک آن سوالات باید در جای خودش وبنابر ظرفیت هرشخص پاسخ داده شود. در ابتدا برای مراتب پایین انسان سوال بوجود می آید.بچه ای که متولد می شود دنبال خوردنی ودیدنی وشنیدنیست وطالب این چیزهاست. درواقع این چیزها؛سوالات بچه است. بچه ای که تازه زبان باز می کند به هرچه نگاه می کند می پرسد که این چیست وآن چیست؟ دنبال اینست که بفهمد آنهاچه هستند.یعنی سوال دارد. پس تعریفی که می توانیم باتوجه به این گفته ها برای سوال داشته باشیم این است: سوال ،(طلب حقیقی هرشخص) است. اگر طلب حقیقی به وجود نیامده باشد وبگوییم سوال داریم،حقیقت رانگفته ایم . آدم باید حتما این را در نظر داشته باشد که برای چه چیزی خلق شده واین سوال برایش مطرح باشد ودنبالش هم باشد. آیاجواب دادن به این سوال که از کجا آمده ام ودرکجاهستم وبه کجاخواهم رفت؟با این امکاناتی که بصورت ظاهری برای ماهست!قابل جواب دادن هست یانه؟ انبیاءهم آمدند ودرابتدا گفتند که آن مراتب وجودی آدم تااین حدی که دراین عالم ظاهراست ،کفاف جواب این سوال رانمی دهد. یعنی قوه ی شهوت وغضب وخیال و وهم وعقل در حد پاسخگویی به این سوالات نیستند. چون این سوال ،سوال قیامتی است. باید از جایی جواب داده شود که خودش به تمام زوایای گذشته وحال وآینده ی آدم ،اشراف داشته باشد. چه کسی این علم را دارد؟ چه کسی این بینش رادارد ومی تواند جواب این سوال رابدهد؟ الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم (سوال) جواب این سوال قیامتی راچه کسی می تواند بدهد؟ کسی که اشراف به گذشته وحال وآینده به انسان دارد. آیا جز خداوند تبارک وتعالی کسی میتواند پاسخگوی این سوال باشد؟ چگونه می توانیم جواب این سوال راازخداوند بگیریم؟ باز خوداین یک سوال دیگر است!!!! حالا آدم باید این سوال رادر وجود خودش مطرح کند وبعد بارورش کند وبعد هم دنبال این باشد که این جواب راازکجا می خواهد دریافت کند. خب ماکه خدارا نمی بینیم پس چطور می توانیم این جواب رادریافت کنیم؟ یعنی این رامی خواهد بگوید که اگر آدم هیچ دینی هم نداشته باشد وهیچ عملی هم نداشته باشد ولی این سوال برایش مطرح باشد ؛خودبخود دنبالش می رود ومتوجه می شود درچه قالبی باید قراربگیرد. اگر آدم خیلی تلاش داشته باشد واز مراتب ظاهریش(قوه ی شهوت وغضب وخیال ووهم وعقل)خیلی خوب استفاده کند یعنی در حدعالی استفاده کند ؛نهایتا به علم الیقین می رسد یعنی علمش فقط اینجا بارور می شود وبااین علم می تواند فقط ظاهر دنیاراجواب بدهد. مثلا می تواند بگوید من دراینجایی که هستم ؛برای چه چیزی هستم. این راهم درحد ظرفیت خودش می تواندبگوید ،نه اینکه بصورت حقیقی برایش مکشوف شود. درصورت ظاهر می تواند بگوید که برای چه به این دنیا آمده ام:آمدم بخورم،بخوابم،زندگی کنم،خانه وزن وبچه داشته باشم وبالاخره در این دنیا یک گردشی هم درشهرها وکشورهای مختلف داشته باشم.درهمین حد می تواند برای خودش جواب پیدا کند واین جواب یک بخشی از آن سوال است ومابقی می ماند. بقیه ی جواب با دو علم دیگر برای آدم مکشوف می شود.یکی عین الیقین ودیگری حق الیقین!!! عین الیقین چیست؟یعنی آدم به مشاهده ی دیگری برسد .مشاهده ،نه باچشم وحواس ظاهری بلکه بایک قوای دیگری که ورای این حواس ظاهریست .این حواس ،محدود است وفقط می تواند مادیات رادریافت کند . باید یک قوای دیگری در آدم بوجود بیاید تااینکه آدم بتواند جواب این سوال رادرحد بالاتری دریافت کند . آن مرتبه ی بالاتر،حق الیقین است. یعنی از یک حالت مشاهده ی خیلی عالی اشباع بشود وبه یک حدی برسد که خودش در آن واقع بشود. اگر این سه علم را بخواهیم باهم جمع کنیم ،می بینیم که مکتبهای بشری جوابگوی این سوال نیستند باید دنبال یک چیزی باشیم که غنی به همه ی علوم باشد. غنی به همه ی اسرار این عالم باشد وآن هم تنهاازطرف خداوند تبارک وتعالی می تواند باشد. واین فقط از طریق دین می تواند برای آدم مکشوف شود. حالا نگاهی به دین می کنیم ومی بینیم ،در زمانهای مختلف؛پیغمبران زیادی آمدند با دین های مختلف خاص زمان خودشان وبنابر ظرفیت همان زمان. اگر قرار بود از ابتدا دین اسلام بیاید،به همین صورتی که هست،هیچکس قابلیت پذیرش آن رانداشت . در آن زمان ،دینی هم که درهمان حدبود برایشان آمد،ولی آنها همان دین راهم تکذیب کردند چون برایشان ظرفیت بوجود نیامده بود. بنابراین آدم اگر دنبال جواب سوالاتش باشد ؛به دنبال پیداکردن جواب آن می رود.و می بیند تنها اسلام است که می تواند جواب سوالاتش رابدهد. حالا باز سوال بوجود می آید که این همه افرادی که در دین هستند ،چرانتوانستند جواب راپیدا کنند؟ علتش اینست که سوالشان "طلب حقیقی"نبوده که نتوانستند پیدا کنند. آنهایی که طلب حقیقی داشتند برایشان مکشوف شده است. الحمدلله رب العالمین برمعراج السعاده : 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم حالا اگر این طلب حقیقی برای ما بوجود آمده باشد،باید دنبال قرار گرفتن در این چهارچوب باشیم تاجواب سوالاتمان رابگیریم . این که گفتیم علم الیقین،یعنی از این علمهای بشری هم باید به اندازه ای که لازم است،کسب کنیم ودریافت داشته باشیم . اسراری که خداوند تبارک وتعالی در این عالم قرار داده؛از طریق دین برای آدم بدست می آید که همان پایه ی مشاهدات حواس گوناگون انسان می شود.ومی تواند جوابهارا بطور کامل از عالم دریافت کند. بعد می آییم در دین قرار می گیریم.دین یک چهارچوبی دارد؛یک قالبی دارد؛ماباید بیاییم در آن قالب قراربگیریم که شکل وشمایل درونی مامثل آن قالب شود. حالا مثالی که می زنند می گویند که اگر آدم 30،40سال درقالب این دین قراربگیرد،بعدازینکه که از آن قالب درآمد،شکل آن قالب رابه خودش گرفته است. خب در دین دومحور داریم که محور اصلی آن همان اصول دین است که توحید،نبوت ،عدل ،امامت ومعاداست . جواب سوالات ما از طریق توحید برایمان مکشوف می شود وجوابی که ازاین طریق مکشوف شود؛جواب کاملی خواهدبود. پس بنابراین باید تمام سعی و کوششمان برود به این سمت وسوال وطلب دیگری برایمان بوجود بیاید (طلب حقیقی)که می خواهیم در توحید واقع شویم. اگر در توحید واقع شویم ،آن سوالهابرای ماجواب داده می شود.وآن جواب هم جواب نابی است. حالا برای اینکه توحید برای مامکشوف بشود ومادر توحید واقع شویم چه چیزهایی لازم است؟ بعداز آن گفته است نبوت!!! نبوت چیست؟؟؟ یعنی اینکه ما می خواهیم در توحید واقع شویم ،باید یک مرجعی باشد که بتواند آن دریافت هاراازبالا بگیرد وآن ارتباط قوی راداشته باشد؛آنهارابگیرد وارائه بدهد به سمت پایین که قابلیت برای مابوجود بیاید تا بتوانیم درآن چهارچوب قراربگیریم. خداوند تبارک وتعالی بوسیله ی حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم این قوانین واین قالبهارا برای ماقرارداده است وما باید از آنها استفاده کنیم.تا اینکه برای ما راهگشاباشد. بعد معاداست که باید به آن توجه داشته باشیم به آن جایی که می خواهیم درآن قراربگیریم. باید بدانیم آینده ی ما چیست؟ اینها همه از طریق همین بنیه ی پیغمبری برای ما مکشوف می شود. چهارچوبش راهم گفتیم که نبوت ،عدل ،امامت ومعاداست. اگر دراین چهارچوب قرار گرفتیم آن موقع توحید برای ما مکشوف می شود. منتهی اصول دین چیزیست که هرکسی شخصا باید خودش در آن حرکت داشته باشد. یعنی بصورت تقلیدی برای آدم مکشوف نمی شود. پس برای اینکه تک تک اینها برای ما شکوفا بشود،نیاز به ابزار دیگری داریم.نیاز به چهارچوب دیگری داریم . خود اینها هرکدامشان رمزورموزی دارند که خود بخود باز نمی شود.یعنی آدم نمی تواند همینجوری در اینها وارد بشود. پس آمدند وفروع دین راقرار دادند . الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم "فروع دین" فروع دین اعمالیست که هرکس باید در قالب آن قرار بگیرد،تا از طریق آن،اصول دین برای مامکشوف شود. یعنی اگر سوالی پیش بیاید وبگویند این عبادتها وکارهایی که ماانجام می دهیم ودرفروع دین گفته اند:نماز،روزه،جهاد،خمس،زکات،حج،امر بمعروف،نهی ازمنکر،تولی وتبری. اینهابرای چیست؟ اگر آدم خودش حقیقتابه این رسیده باشد می بیند که اینهابرای این آمدند که اصول دین رابرای مامکشوف بکنند یعنی اینهاابزاری برای ورود به اصول دین هستند. حالا اگر چنین سوالی برای خودمان پیش آمد از چه مرجعی باید جواب بگیریم؟ آدم خود به خود نمی تواند در فروع دین حرکت داشته باشد چراکه دریافتهای ما؛بیشتر وهمی وعقلی است البته در صورتی که مراتب پایین تر یعنی شهوت وغضب وخیال به سکوت رسیده باشند. حالا اگر از وهمی هم گذشته باشیم ،دریافتهایمان عقلی است.عقل آدم هم محدود است چراکه دریافتهایش ظاهریست. بنابراین اگر خواستیم در فروع دین حرکت خیلی خوبی داشته باشیم ،باید توجه داشته باشیم به اولیاءخدا ومراجع تقلیدی که در این عالم هستندو از آنهااستفاده کنیم تا اینکه هم به نحو عالی برای ما ظهور کند وهم باعث شکوفایی بشود. برای اینکه اینهابرای ماخیلی خوب جاببفتد خداوند تبارک وتعالی دوفصل شکوفایی قرار داده است . یک فصل شکوفایی:ماه رجب ،ماه شعبان وماه رمضان است. فصل بعدی :ذی القعده وذی الحجه وماه محرم است . یعنی این دوفصل را برای ماقرارداده تا دراین ایام هم سوالمان بیشتر وعمیق تر شود وهم سوالمان،جواب داده شود. یعنی مثلا وقتی در ماه رجب هستیم باید دنبال این باشیم که سوالمان حقیقی شود. اعمالی که در این ماه ها میگویند انجام دهید مثلا می گویند روزه بگیرید خیلی ثواب دارد ؛برای پدیدار شدن سوال حقیقی انسان است. اول باید سوال حقیقی برای آدم مکشوف شود تا بعد دنبال جوابش باشد. این هم هست که از آن ابتدایی که آدم نگاه می کند میگویند کسانی که می خواهند در این فصل قراربگیرند ازیک یادوماه پیش خودشان راآماده می کنند تا وارد این فصل شوندیعنی دارند از قبل برنامه ریزی می کنند.دارند سوالات خودشان رامنظم می کنند تا ببینند سوالاتشان قبلا چه چیزی بوده وحالا چه باید باشد؟چقدر از سوالات محقق شده وچقدر محقق نشده است. وهرقدر که محقق شده باید مراتب بالاترازآن را دروجود خودشان تقویت کنند تادراین فصل خداوند تبارک وتعالی به نحو عالی حجاب آدم را کنار بزند. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم از سالهای زیادی قبل از بعثتشان ،دنبال آن سوال حقیقی بودندودنبال آن شکوفایی بودند وآنقدر تمرین کردند وانتظارکشیدند تا اینکه مبعوث شدند. منظور از مبعوث شدن چیست؟ آیا فقط برای حضرت بوده است؟ یا برای همه ی آدمها وجود دارد؟ حضرت که این کاررا انجام داد صاحب کاروان است. اول این را به نحو عالی دروجود خودش ایجاد کرد ؛طلب برایش به وجود آمد وآن برانگیختگی وسوال ایجادشد وجوابش راهم آن شب گرفت.حالابرای خودماهم این وجود دارد. یعنی اینکه مااین انتظاررابکشیم که دراین فصلهای شکوفایی درهرزمانش این برای ما اتفاق بیفتد. یعنی درشب مبعث حتما این طلب وسوال راداشته باشیم وبخواهیم این شکوفایی برای ماهم اتفاق بیفتد. نه اینکه ما می خواهیم پیغمبرشویم. بلکه خداوند این بنیه وقابلیت رادروجود همه ی ادمهاقرارداده است حالا هرکس بنابر سوالش می خواهد که آن قابلیت دروجودش شکوفاشود.وماهم بایداین راتقویت کنیم تاآن شکوفایی برای ماهم اتفاق بیفتد. هدف از بعثت برای ماچیست؟چرا می خواهیم این برانگیختگی برایمان بوجود بیاید؟ برمی گردیم دوباره به سوال اول :یعنی اینکه می خواهیم از ازل تاابد برایمان روشن شود.وقتی از ازل تاابد برایمان روشن شود جواب آن سوال رامی گیریم. حالا این روشن شد،چه اتفاقی میفتد؟ چه سودی دارد؟ اصلا می آمدیم یا نمی آمدیم چه اتفاقی می افتاد؟ الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786
بسم الله الرحمن الرحیم سوال پرسیدیم که اگر ما به این دنیا می آمدیم یا نمی آمدیم چه اتفاقی می افتاد؟ خداوند می فرماید :من گنج پنهانی بودم می خواستم شناسا شوم . حالا دراین شناسایی ،آن اسماءخداوند تبارک وتعالی ظهور پیدامی کند.اگر خلقت به این شکل نبود آن اسماءظهور پیدا نمی کرد. بایدهمه ی این افت وخیزهاازازل تاابد وجود داشته باشد تاآن اسماء خداوند به نحوعالی دراین عالم شکوفا شود.ودیده شود. مثلا همان صفت رحمانیت،رحیمیت،غفاریت،غفوریت،همه ی اینهاکه می بینیم به خاطر اینست که باید آدمهاواین موجودات بیایند دراین کره ی خاکی وآغشته شوند ودراین جا ودراین بالا وپایین شدنهاآن صفتهاظهور پیداکند. این هم لطف وعنایتیست که خداوند تبارک وتعالی برآدم نهاده واین قابلیت در آدم بوده که بتواند اسماءرادر وجودش تحمل کند. پس بنابراین این راباید مدنظر داشته باشیم واین سوال رابرای خودمان حقیقی کنیم . الان ماه مبارک رمضان رادرپیش داریم ،برای شبهای قدر باید ببینیم می خواهیم از خداوند چه درخواستی داشته باشیم . از الان باید این تمرین راداشته باشیم ببینیم اگر سوالات دروجود مابوده ،آنهاراتقویت کنیم واگر نبوده دنبالش باشیم. بنابراین بحثهایی که داشتیم باید آن سوال حقیقی برای مامشخص شودو زمانی که شب قدر می شود دنبال این باشیم که به خدابگوییم ماآمدیم که ،اولا این سوال برای مامشخص شودوثانیا سوال مراجواب بدهی. اگرچنین اتفاقی بیفتد آن موقع سوره ی قدر برای آدم نازل شده است. آن جایی که می گوید :انا انزلناه فی لیلت القدر؛یعنی جلوی تمام سوالات من حجابهاییست که از خداوند درخواست می کنم این حجابهارا کناربزند وآن جواب رابرای من مشخص کند که ان شاءالله جوابش هم توحید است. یعنی آدم در آن شبها کمترازتوحید نباید بخواهد ،چراکه جواب تمام این سوالهافقط توحید است یعنی هرچیز دیگری که بخواهد ،آن تمرین راخواسته وبرایش ضرر است. ان شاءالله که ماهم چنین سوالی برایمان بوجود بیاید وآن سوال جواب داده شود. الحمدلله رب العالمین 🇮🇷@merajosaade786