#ضرب_المثل_های_گرگانی_استرآبادی
🟠دَگِش بَگِش و دَگوبَگوءِش مالِ مائِه، آلِش دَگِش و دَکَّو مَکوءِش مالِ ازما بِهترانه
[daɡeʃ-baɡeʃo daɡu-baɡuʃ mɑle mɑ:e Ɂɑleʃ-daɡeʃo dacow-macowʃ mɑle baGije] (زبانزد/ خاص)
🍃در ادبیات عامه #استرآباد، عبارت آخرِ این زبانزد به اشکال مختلفی چون ...مالِ بقیه یا ... مالِ آقایونه یا ... مال اونائِه و... نیز بیان میشود.
🔸دَگِش بَگِش [daɡeʃ-baɡeʃ]: کَشمَکش، تنازع، درگیری، گرفتاری.
🔹 دَگَو بَگَو [daɡu-baɡu]: بِگومَگو، مشاجره کردن، یکی به دو کردن.
🔸 آلِش دَگِش: معاوضه، مبادله؛ در اینجا بیشتر به مفهوم ارتباط دوستانه و صلح آمیز و از قِبَل یکدیگر منفعت بردن است.
🔹دَکو [dacow]: عشق بازی (در محاوره ی #استرآبادی وقتی دَکو به صورت مرکب با اتباع و مهملات می آید (دَکَومَکَو)؛ گاهی دو حرف «ک» مشدّد میشود: دَکّومَکّو [daccow-maccow] و گاهی تنها حرف «ک» نخست مشدّد میشود دَکّومَکَو [daccow-macow])
🍂 ازمابِهتران [Ɂazmɑbe:taɾɑn]: بیشتر به معنی جنّ و پَری است؛ اما در اینجا به معنی «صاحبان مقام و ثروت» آمده است.
👈مفهوم اصطلاح: کشمکش و گرفتاری و جنگ و دعوا و منازعه نصیبِ ماست، منفعت بردن و عشق و حال نصیب بالانشینان.
👈 کاربرد اصطلاح: در گلایه از بی عدالتی به کار میرود
🌐https://eitaa.com/mirdamad_org
┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
#ضرب_المثل_های_گرگانی_استرآبادی
🟠دِلِ آدم سولاخ سولاخ باشه، خانه آدم یَگدانه سولاخ نِداشته باشه
[dele Ɂɑdam sulɑX-sulɑX bɑʃe Xɑne Ɂɑdam Ɂjaɡdɑne sulɑX nedɑʃte bɑʃe] (مَثَل/ خاص)
🍃در ادبیات عامه #استرآباد گاهی این زبانزد به صورت دل آدم سولاخ داشته باشه، خانه آدم سولاخ نِداشته باشه نیز بیان میشود.
🔸دِل: در اینجا به معنی قلب است و در برخی موارد به هریک از اعضاء داخلی بدن در محدوده ی شکم و قفسه ی سینه اطلاق میشود.
🔹 سولاخ [sulɑX]: سوراخ
🔸خانه: در اینجا، به طور عام به مفهوم حریم خصوصی است که خانه را هم شامل میشود.
☘️ مفهوم مَثَل: 1- وجود و حضور شخص خائن و نامَحرم و غیرقابل اعتماد، به حریم خصوصی انسان، به مراتب شکننده تر و مهلک تر از اصابت تیر به قلب انسان است.
2- نهایتِ دلخوری و دلشکستی از کسی که انتظار خیانت از او نمیرفته؛ چنانکه مُردن، بهتر و گواراتر از باور و تحمل این خیانت است.
👈کاربرد مَثَل:
1- در بیان گلایه از اعضاء خانواده یا دوستان نزدیک که انتظار فاش کردن اسرار، یا بروز رفتاری را از آنان نداشته اند، به کار میرود.
2- در گلایه و ابراز تأسف از رفتار کسی که به او اعتماد شده و او را مَحرَم دانسته اند، اما او از این اعتماد، سوءاستفاده کرده است.
3- در بیان هشدار، در باب شناخت دقیق نزدیکان و نظارت بر حریم خصوصی.
🌐https://eitaa.com/mirdamad_org/279
┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
#ضرب_المثل_های_گرگانی_استرآبادی
🟠 دِل آمِدَن
[del Ɂɑmedan] (اصطلاح مَثَل گونه/ خاص)
🍃در ادبیات عامه #استرآباد، این اصطلاح در جمله های مختلف، زبانزدهای متعدد میسازد؛ مانند: به دِلَم آمد یا دِلِش میاد و...
🔸 توضیح: اصطلاح «به دل آمدن»، در مفهومی عام، به معنای «الهام شدن» یا «اطمینانِ قلبی یافتن» است، که در زبان فارسی هم به همین معنا به کار میرود، اما در اینجا این مفهوم مدّنظر نیست.
🔹 اشاره اصطلاح: در باور مردم #استرآباد، اگر در مورد کسی یا خطاب به او، سخن ناروا یا ناسزایی گفته شود و یا با شخصی مظلوم رفتار تُند و توهین آمیزی شود که دل او را به درد آورد، آهی که از دلِ شکسته ی او برمی خیزد، خانمانِ توهین کننده را خواهد سوزانید.
🔸 مفهوم اصطلاح: دلخور و رنجور شدن، مکدّر و ناراحت شدن، جگرسوز و دلشکسته شدن
👈 کاربرد اصطلاح در زبانزدهای مختلف، کاربردهای گوناگون دارد:
1- در باب اظهار دلخوری و دلشکستگی
2- به منظور برحذر داشتنِ شخص، از رفتار و گفتاری که دلِ دیگری را به درد آورد.
3- در توصیف شخص نازکدل و شکننده
🔹 معادل اصطلاح: «به دل گرفتن»، «دلشکسته شدن»
🌐https://eitaa.com/mirdamad_org/279
┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
#ضرب_المثل_های_گرگانی_استرآبادی
🟠 دِل باد دادن
[del bɑd dɑdan] (زبانزد/ خاص)
🍃در ادبیات عامه مردم #استرآباد، این زبانزد در قالب جمله های مختلفی چون: دِلِشِ باد داد یا دِلَمِ باد دادم یا دِلِتِ باد نَدی و... بیان میشود.
🔸توضیح: اصطلاح «دل بر باد دادن» در ادبیات تاریخی ایران –به ویژه ادبیات عاشقانه- بسیار پُرکاربرد است، اما بیشتر به مفهوم «عاشق شدن» آمده و با مفهوم زبانزد موردنظر متفاوت است.
🔹اشاره زبانزد: این زبانزد اشاره دارد به آموزه های طب سنّتی و باورداشت های مردم #استرآباد در باب واکنش اجزاء داخلی بدن، در هنگام ترس.
🔸دِل[del]: 1- قلب 2- زَهره (کیسه صفرا، کیسه زردآب) 3- به طور عام، به تمامی اجزاء داخلی بدن انسان در محدوده ی شکمی و قفسه ی سینه اطلاق میشده است؛ چنانکه درد معده و روده را نیز دِل دَرد میگویند.
🔹مفهوم زبانزد: 1- ترسیدن. 2- سکته کردن. 3- مرگ بر اثر ترس.
👈 کاربرد زبانزد: در بیان نهایت ترسیدن به کار میرود.
🔸معادل زبانزد: «زهره بر باد دادن»، «زهره تَرَک شدن»، «زهره آب شدن»، «از ترس مُردن»، «از ترس مردن و زنده شدن»، دِل تَرکیدَن یا یَگ زَر بام جِستَن و...
🌐 https://eitaa.com/mirdamad_org
┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
#ضرب_المثل_های_گرگانی_استرآبادی
🟠دِلِشِ نارِ شیرین مِزِنه
[deleʃe(te) nɑɾe ʃiɾin mezene] (مَثَل/ خاص)
🍃در ادبیات عامه #استرآباد، این مَثَل گاهی به صورت دِلِتِ نارِ شیرین نَزَن نیز بیان می شود.
نار [nɑɹ]: انار
🔸مفهوم مَثَل
1- به خودش وعده و وعید می دهد.
1- آرزوی محال دارد.
👈کاربرد مثل
1- در طعنه و کنایه به کسی که خواهان دست یافتن به چیزی دست نیافتنی است، به کار می رود.
2- در طعنه و کنایه به کسی که به خودش وعده و وعید می دهد.
3- در بیان پند و اندرز به کسی که فریب وعده و وعید دیگران را می خورد.
🌐 https://eitaa.com/mirdamad_org
┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
#ضرب_المثل_های_گرگانی_استرآبادی
🟠دِلَم بِهَم خورد
[delam beham Xoɾd] (زبانزد/ عام)
🍃 اصطلاح «دل به هم خوردن» یا «به هم خوردنِ دل» در زبان فارسیِ معیار وجود دارد، اما از آنجا که زبانزد مذکور در ادبیات عامه #استرآباد بسیار پُرکاربرد است، در اینجا ذکر می شود.
🔸معنی زبانزد: حالم به هم خورد.
🔹مفهوم زبانزد: حالت تهوّع، حالت استفراغ
👇 کاربرد زبانزد
1ـ در بیان انزجار و چِندِش از چیزی
2ـ در ابراز تنفر از آنچه که مشمئز کننده و چِندِش آور است.
🌐 https://eitaa.com/mirdamad_org
┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
#ضرب_المثل_های_گرگانی_استرآبادی
🟠دِل ضَفا (گرفتن)
[del-za:fɑ] (زبانزد/ عام)
🍃این زبانزد در زبان فارسی غالباً به صورت «دِل ضعفه» بیان شده و معادل «دل غشه» به معنای ضعف رفتنِ دِل بر اثر گرسنگی یا ریش ریش شدنِ دل است.
🔸 مفهوم اصطلاح
1- احساس شدید گرسنگی 2- ریش ریش شدنِ دل 3- عاشق شدن، جذب زیبایی شدن.
👇کاربرد اصطلاح
1- در توصیف حسِّ گرسنگی. 2- در توصیف حِسّ تأثّر و غم و اندوه. 3- در توصیف زیبایی و جذابیت کسی یا چیزی، به کار می رود.
🌐 https://eitaa.com/mirdamad_org
┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
#ضرب_المثل_های_گرگانی_استرآبادی
🟠دِلم رِ خوردی
[delam ɾe Xoɾdi] (زبانزد/ خاص)
🍃در ادبیات عامه #استرآباد، این زبانزد گاهی به صورت دِلَم رِ خورد و گاهی نیز با ضمیر مفعولیِ جمع (دلِ مار رِ) و یا فعل سوم شخص جمع (خوردین یا خوردن) نیز می آید.
🔸مفهوم زبانزد: بسیار نگرانت شدم. مرا زابه راه کردی. خیلی تأخیر کردی.
👈 کاربرد زبانزد: وقتی دو نفر در زمانی مشخص با هم قرار دارند و یا کسی در یک ساعت معین به محل کار یا پاتوق یا خانه میرود، شخص یا اشخاصی که منتظر او هستند نگرانِ او شده و این زبانزد را به کار میبرند.
🔹معادل زبانزد: «دِلَم را خون کردی»
🌐 https://eitaa.com/mirdamad_org
┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
#ضرب_المثل_های_گرگانی_استرآبادی
🟠 دُماغِش باد داره
[domɑGeʃ bɑd dɑɾe] (مَثَل/ عام)
🍃 اصطلاح باد در دماغ داشتن، در قالب جمله های مختلف، زبانزدها و مَثَل های گوناگونی می سازد که در زبان فارسی و گویش های آن رایج هستند.
🔸توضیح مَثَل: هرچند واژه ی «دَماغ» در زبان فارسی به دو مفهوم بینی و مغز (مُخ) معنی میشود و غالباً اصطلاح «باد در دماغ داشتن» را، «وجود باد غرور در مغز و تفکر» معنی می کنند، اما علاوه بر معنی مذکور، یکی از نمونه های بروز غرور و تکبر در شخص، دمیدن سوراخ های بینی یا به اصطلاح «باد در دماغ انداختن» است.
🔹اشاره مَثَل: 1- در دانش بومیِ ریخت شناسیِ مردم #استرآباد، اشخاص یا خانواده هایی که به صورت ژنتیکی (مادرزادی) دارای بینی هایی با سوراخهای دمیده و فراخ هستند را اشخاص یا خانواده های متکبر و مغرور یا به همان اصطلاح استرآبادی بَرمن مَگوز میدانند.
2- به اعتبار اصطلاح «باد در دماغ داشتن» به مفهوم تکبّر و غرور و همچنین باور مردم #استرآباد مبنی بر متکبّر بودن اشخاصی که بینی دمیده و فراخ دارند، مردم استرآباد به طور کل «دماغ» را نشانه و نماد غرور و تکبّر میدانند. چنانکه وقتی میخواهند بگویند غرور کسی خورد شده و یا موضوعی برای او گران تمام شده، از زبانزد به دُماغِش برخورد یا با لحن طعنه آمیز به دُماغ آقا برخورده استفاده میکنند.
🔸مفهوم مَثَل:
1- بسیار متکبّر و مغرور است.
2- دنبال دردسر میگردد.
👈 کاربرد مَثَل: در توصیف اشخاص مغرور و متکبّر به کار میرود. 2- گاهی اوقات در توصیف شخص خیره سر و پُردِل به کار میرود.
🌐 https://eitaa.com/mirdamad_org
┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
#ضرب_المثل_های_گرگانی_استرآبادی
🟠دُماغِش تیغ کشیده
[domɑGeʃ tiG ceʃide] (زبانزد/ عام)
🍃این زبانزد در #زبان_فارسی نیز رواج دارد، اما از آنجا که در ادبیات عامه #استرآباد نیز بسیار پُرکاربرد است، در اینجا ذکر شد.
🔸 توضیح: در زبان فارسی و ادبیات عامه #استرآباد، این زبانزد به صورت دماغِش تیر کشیده نیز رایج است.
🔹اشاره زبانزد: این زبانزد ریشه در دانش بومی طب سنتی داشته و به تشخیص حال شخص از ظاهر او مربوط می شود.
🔸 تیغ (تیر) کشیدن: باریک و کشیده شدن.
🔹تیغ کشیدن دماغ: وقتی صورت شخص لاغر می شود، دماغ او کشیده و باریک به نظر می آید.
🔸 مفهوم زبانزد
1-بسیار ضعیف و ناخوش است. 2- در حال مرگ است.
👈 کاربرد زبانزد
1-در توصیف شخص بیمار. 2- در توصیف شخص در حال احتزار.
⬅️ لینک صفحات #موسسه_فرهنگی_میرداماد در شبکه های اجتماعی👇
تلگرام l واتس اپ l ایتا l اینستاگرام l بله l سروش l آپارات l روبیکا l توئیتر l l سایت
┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
#ضرب_المثل_های_گرگانی_استرآبادی
🟠 دُمبِ چوئَن
[dombe-ʧu:an] (زبانزد/ خاص)
🍃 در ادبیات عامه #استرآباد، این زبانزد به صورت دُمبِ چو رِ مُمانَن، یا انگاری دُمبِ چوئَن و... نیز بیان می شود.
🔸دُمبِ چو [dombe-ʧu]: دوقلو، همزاد، در ادبیات استرآبادی دوگانو [doɡɑu] و هَمشِکَم [ham-ʃecam] نیز می گویند.
🔹مفهوم زبانزد: خیلی شبیه به هم هستند، مثل دوقلوها هستند.
👈 کاربرد زبانزد: در توصیف دو نفر که از نظر ظاهری یا اخلاقی خیلی به هم شباهت دارند و یا دو رفیق که همیشه و در هر حالی با یکدیگر هستند و از هم جدا نمیشوند.
#گرگان
#استرآباد
#موسسه_فرهنگی_میرداماد
#نورمفیدی
⬅️ لینک صفحات #موسسه_فرهنگی_میرداماد در شبکه های اجتماعی👇
تلگرام l واتس اپ l ایتا l اینستاگرام l بله l سروش l آپارات l روبیکا l توئیتر l l سایت
┗━━━🍃🌺🍃━━━┛