eitaa logo
موسسه فرهنگي ميرداماد گرگان
270 دنبال‌کننده
543 عکس
48 ویدیو
4 فایل
کانال رسمی موسسه فرهنگي ميرداماد در ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
🟠دَگِش بَگِش و دَگوبَگوءِش مالِ مائِه، آلِش دَگِش و دَکَّو مَکوءِش مالِ ازما بِهترانه [daɡeʃ-baɡeʃo daɡu-baɡuʃ mɑle mɑ:e Ɂɑleʃ-daɡeʃo dacow-macowʃ mɑle baGije] (زبان‏زد/ خاص) 🍃در ادبیات عامه ، عبارت آخرِ این زبان‏زد به اشکال مختلفی چون ...مالِ بقیه یا ... مالِ آقایونه یا ... مال اونائِه و... نیز بیان می‏شود. 🔸دَگِش بَگِش [daɡeʃ-baɡeʃ]: کَشمَکش، تنازع، درگیری، گرفتاری. 🔹 دَگَو بَگَو [daɡu-baɡu]: بِگومَگو، مشاجره کردن، یکی ‏به ‏دو کردن. 🔸 آلِش دَگِش: معاوضه، مبادله؛ در این‏جا بیشتر به مفهوم ارتباط دوستانه و صلح ‏آمیز و از قِبَل یکدیگر منفعت بردن است. 🔹دَکو [dacow]: عشق ‏بازی (در محاوره‏ ی وقتی دَکو به صورت مرکب با اتباع و مهملات می‏ آید (دَکَومَکَو)؛ گاهی دو حرف «ک» مشدّد می‏شود: دَکّومَکّو [daccow-maccow] و گاهی تنها حرف «ک» نخست مشدّد می‏شود دَکّومَکَو [daccow-macow]) 🍂 ازمابِهتران [Ɂazmɑbe:taɾɑn]: بیشتر به معنی جنّ و پَری است؛ اما در این‏جا به معنی «صاحبان مقام و ثروت» آمده است. 👈مفهوم اصطلاح: کشمکش و گرفتاری و جنگ و دعوا و منازعه نصیبِ ماست، منفعت ‏بردن و عشق و حال نصیب بالانشینان. 👈 کاربرد اصطلاح: در گلایه از بی ‏عدالتی به کار می‏رود 🌐https://eitaa.com/mirdamad_org ┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
🟠دِلِ آدم سولاخ ‏سولاخ باشه، خانه آدم یَگ‏دانه سولاخ نِداشته باشه [dele Ɂɑdam sulɑX-sulɑX bɑʃe Xɑne Ɂɑdam Ɂjaɡdɑne sulɑX nedɑʃte bɑʃe] (مَثَل/ خاص) 🍃در ادبیات عامه گاهی این زبان‏زد به صورت دل آدم سولاخ داشته باشه، خانه آدم سولاخ نِداشته باشه نیز بیان می‏شود. 🔸دِل: در این‏جا به معنی قلب است و در برخی موارد به هریک از اعضاء داخلی بدن در محدوده ‏ی شکم و قفسه ‏ی سینه اطلاق می‏شود. 🔹 سولاخ [sulɑX]: سوراخ 🔸خانه: در این‏جا، به طور عام به مفهوم حریم خصوصی است که خانه را هم شامل می‏شود. ☘️ مفهوم مَثَل: 1- وجود و حضور شخص خائن و نامَحرم و غیرقابل اعتماد، به حریم خصوصی انسان، به مراتب شکننده ‏تر و مهلک ‏تر از اصابت تیر به قلب انسان است. 2- نهایتِ دلخوری و دل‏شکستی از کسی که انتظار خیانت از او نمی‏رفته؛ چنان‏که مُردن، بهتر و گواراتر از باور و تحمل این خیانت است. 👈کاربرد مَثَل: 1- در بیان گلایه از اعضاء خانواده یا دوستان نزدیک که انتظار فاش کردن اسرار، یا بروز رفتاری را از آنان نداشته ‏اند، به کار می‏رود. 2- در گلایه و ابراز تأسف از رفتار کسی که به او اعتماد شده و او را مَحرَم دانسته ‏اند، اما او از این اعتماد، سوءاستفاده کرده است. 3- در بیان هشدار، در باب شناخت دقیق نزدیکان و نظارت بر حریم خصوصی. 🌐https://eitaa.com/mirdamad_org/279 ┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
🟠 دِل آمِدَن [del Ɂɑmedan] (اصطلاح مَثَل ‏گونه/ خاص) 🍃در ادبیات عامه ، این اصطلاح در جمله ‏های مختلف، زبان‏زدهای متعدد می‏سازد؛ مانند: به دِلَم آمد یا دِلِش میاد و... 🔸 توضیح: اصطلاح «به دل آمدن»، در مفهومی عام، به معنای «الهام شدن» یا «اطمینانِ قلبی یافتن» است، که در زبان فارسی هم به همین معنا به کار می‏رود، اما در این‏جا این مفهوم مدّنظر نیست. 🔹 اشاره اصطلاح: در باور مردم ، اگر در مورد کسی یا خطاب به او، سخن ناروا یا ناسزایی گفته شود و یا با شخصی مظلوم رفتار تُند و توهین ‏آمیزی شود که دل او را به درد آورد، آهی که از دلِ شکسته ‏ی او برمی‏ خیزد، خانمانِ توهین کننده را خواهد سوزانید. 🔸 مفهوم اصطلاح: دلخور و رنجور شدن، مکدّر و ناراحت شدن، جگرسوز و دل‏شکسته شدن 👈 کاربرد اصطلاح در زبان‏زدهای مختلف، کاربردهای گوناگون دارد: 1- در باب اظهار دلخوری و دل‏شکستگی 2- به منظور برحذر داشتنِ شخص، از رفتار و گفتاری که دلِ دیگری را به درد آورد. 3- در توصیف شخص نازک‏دل و شکننده 🔹 معادل اصطلاح: «به دل گرفتن»، «دل‏شکسته شدن» 🌐https://eitaa.com/mirdamad_org/279 ┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
🟠 دِل باد دادن [del bɑd dɑdan] (زبان‏زد/ خاص) 🍃در ادبیات عامه مردم ، این زبان‏زد در قالب جمله ‏های مختلفی چون: دِلِشِ باد داد یا دِلَمِ باد دادم یا دِلِتِ باد نَدی و... بیان می‏شود. 🔸توضیح: اصطلاح «دل بر باد دادن» در ادبیات تاریخی ایران –به ویژه ادبیات عاشقانه- بسیار پُرکاربرد است، اما بیشتر به مفهوم «عاشق شدن» آمده و با مفهوم زبان‏زد موردنظر متفاوت است. 🔹اشاره زبان‏زد: این زبان‏زد اشاره دارد به آموزه ‏های طب سنّتی و باورداشت‏ های مردم در باب واکنش اجزاء داخلی بدن، در هنگام ترس. 🔸دِل[del]: 1- قلب 2- زَهره (کیسه صفرا، کیسه زردآب) 3- به طور عام، به تمامی اجزاء داخلی بدن انسان در محدوده ‏ی شکمی و قفسه‏ ی سینه اطلاق می‏شده است؛ چنان‏که درد معده و روده را نیز دِل ‏دَرد می‏گویند. 🔹مفهوم زبان‏زد: 1- ترسیدن. 2- سکته کردن. 3- مرگ بر اثر ترس. 👈 کاربرد زبان‏زد: در بیان نهایت ترسیدن به کار می‏رود. 🔸معادل زبان‏زد: «زهره بر باد دادن»، «زهره ‏تَرَک شدن»، «زهره آب شدن»، «از ترس مُردن»، «از ترس مردن و زنده شدن»، دِل تَرکیدَن یا یَگ زَر بام جِستَن و... 🌐 https://eitaa.com/mirdamad_org ┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
🟠دِلِشِ نارِ شیرین مِزِنه [deleʃe(te) nɑɾe ʃiɾin mezene] (‏مَثَل/ خاص) 🍃در ادبیات عامه ، این مَثَل گاهی به صورت دِلِتِ نارِ شیرین نَزَن نیز بیان می ‏شود. نار [nɑɹ]: انار 🔸مفهوم مَثَل 1- به خودش وعده و وعید می ‏دهد. 1- آرزوی محال دارد. 👈کاربرد مثل 1- در طعنه و کنایه به کسی که خواهان دست یافتن به چیزی دست‏ نیافتنی است، به کار می ‏رود. 2- در طعنه و کنایه به کسی که به خودش وعده و وعید می ‏دهد. 3- در بیان پند و اندرز به کسی که فریب وعده و وعید دیگران را می ‏خورد. 🌐 https://eitaa.com/mirdamad_org ┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
🟠دِلَم بِهَم خورد [delam beham Xoɾd] (زبان‏زد/ عام) 🍃 اصطلاح «دل به هم خوردن» یا «به ‏هم خوردنِ دل» در زبان فارسیِ معیار وجود دارد، اما از آن‏جا که زبان‏زد مذکور در ادبیات عامه بسیار پُرکاربرد است، در این‏جا ذکر می ‏شود. 🔸معنی زبان‏زد: حالم به ‏هم خورد. 🔹مفهوم زبان‏زد: حالت تهوّع، حالت استفراغ 👇 کاربرد زبان‏زد 1ـ در بیان انزجار و چِندِش از چیزی 2ـ در ابراز تنفر از آن‏چه که مشمئز کننده و چِندِش ‏آور است. 🌐 https://eitaa.com/mirdamad_org ┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
🟠دِل ‏ضَفا (گرفتن) [del-za:fɑ] (زبان‏زد/ عام) 🍃این زبان‏زد در زبان فارسی غالباً به صورت «دِل ‏ضعفه» بیان شده و معادل «دل ‏غشه» به معنای ضعف رفتنِ دِل بر اثر گرسنگی یا ریش ‏ریش شدنِ دل است. 🔸 مفهوم اصطلاح 1- احساس شدید گرسنگی 2- ریش ‏ریش شدنِ دل 3- عاشق شدن، جذب زیبایی شدن. 👇کاربرد اصطلاح 1- در توصیف حسِّ گرسنگی. 2- در توصیف حِسّ تأثّر و غم و اندوه. 3- در توصیف زیبایی و جذابیت کسی یا چیزی، به کار می ‏رود. 🌐 https://eitaa.com/mirdamad_org ┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
🟠دِلم رِ خوردی [delam ɾe Xoɾdi] (زبان‏زد/ خاص) 🍃در ادبیات عامه ، این زبان‏زد گاهی به صورت دِلَم رِ خورد و گاهی نیز با ضمیر مفعولیِ جمع (دلِ مار رِ) و یا فعل سوم شخص جمع (خوردین یا خوردن) نیز می ‏آید. 🔸مفهوم زبان‏زد: بسیار نگرانت شدم. مرا زابه ‏راه کردی. خیلی تأخیر کردی. 👈 کاربرد زبان‏زد: وقتی دو نفر در زمانی مشخص با هم قرار دارند و یا کسی در یک ساعت معین به محل کار یا پاتوق یا خانه می‏رود، شخص یا اشخاصی که منتظر او هستند نگرانِ او شده و این زبان‏زد را به کار می‏برند. 🔹معادل زبان‏زد: «دِلَم را خون کردی» 🌐 https://eitaa.com/mirdamad_org ┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
🟠 دُماغِش باد داره [domɑGeʃ bɑd dɑɾe] (مَثَل/ عام) 🍃 اصطلاح باد در دماغ داشتن، در قالب جمله ‏های مختلف، زبان‏زدها و مَثَل‏ های گوناگونی می ‏سازد که در زبان فارسی و گویش ‏های آن رایج هستند. 🔸توضیح مَثَل: هرچند واژه ‏ی «دَماغ» در زبان فارسی به دو مفهوم بینی و مغز (مُخ) معنی می‏شود و غالباً اصطلاح «باد در دماغ داشتن» را، «وجود باد غرور در مغز و تفکر» معنی می ‏کنند، اما علاوه بر معنی مذکور، یکی از نمونه‏ های بروز غرور و تکبر در شخص، دمیدن سوراخ‏ های بینی یا به اصطلاح «باد در دماغ انداختن» است. 🔹اشاره مَثَل: 1- در دانش بومیِ ریخت ‏شناسیِ مردم ، اشخاص یا خانواده ‏هایی که به صورت ژنتیکی (مادرزادی) دارای بینی ‏هایی با سوراخ‏های دمیده و فراخ هستند را اشخاص یا خانواده ‏های متکبر و مغرور یا به همان اصطلاح استرآبادی بَرمن مَگوز می‏دانند. 2- به اعتبار اصطلاح «باد در دماغ داشتن» به مفهوم تکبّر و غرور و هم‏چنین باور مردم مبنی بر متکبّر بودن اشخاصی که بینی دمیده و فراخ دارند، مردم استرآباد به طور کل «دماغ» را نشانه و نماد غرور و تکبّر می‏دانند. چنان‏که وقتی می‏خواهند بگویند غرور کسی خورد شده و یا موضوعی برای او گران تمام شده، از زبان‏زد به دُماغِش برخورد یا با لحن طعنه ‏آمیز به دُماغ آقا برخورده استفاده می‏کنند. 🔸مفهوم مَثَل: 1- بسیار متکبّر و مغرور است. 2- دنبال دردسر می‏گردد. 👈 کاربرد مَثَل: در توصیف اشخاص مغرور و متکبّر به کار می‏رود. 2- گاهی اوقات در توصیف شخص خیره ‏سر و پُردِل به کار می‏رود. 🌐 https://eitaa.com/mirdamad_org ┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
🟠دُماغِش تیغ کشیده [domɑGeʃ tiG ceʃide] (زبان‏زد/ عام) 🍃این زبان‏زد در نیز رواج دارد، اما از آن‏جا که در ادبیات عامه نیز بسیار پُرکاربرد است، در این‏جا ذکر شد. 🔸 توضیح: در زبان فارسی و ادبیات عامه ، این زبان‏زد به صورت دماغِش تیر کشیده نیز رایج است. 🔹اشاره زبان‏زد: این زبان‏زد ریشه در دانش بومی طب سنتی داشته و به تشخیص حال شخص از ظاهر او مربوط می ‏شود. 🔸 تیغ (تیر) کشیدن: باریک و کشیده شدن. 🔹تیغ کشیدن دماغ: وقتی صورت شخص لاغر می ‏شود، دماغ او کشیده و باریک به ‏نظر می ‏آید. 🔸 مفهوم زبان‏زد 1-بسیار ضعیف و ناخوش است. 2- در حال مرگ است. 👈 کاربرد زبان‏زد 1-در توصیف شخص بیمار. 2- در توصیف شخص در حال احتزار. ⬅️ لینک صفحات در شبکه های اجتماعی👇 تلگرام l واتس اپ l ایتا l اینستاگرام l بله l سروش l آپارات l روبیکا l توئیتر l l سایت ┗━━━🍃🌺🍃━━━┛
🟠 دُمبِ ‏چوئَن [dombe-ʧu:an] (زبان‏زد/ خاص) 🍃 در ادبیات عامه ، این زبان‏زد به صورت دُمبِ ‏چو رِ مُمانَن، یا انگاری دُمبِ ‏چوئَن و... نیز بیان می ‏شود. 🔸دُمبِ ‏چو [dombe-ʧu]: دوقلو، همزاد، در ادبیات استرآبادی دوگانو [doɡɑu] و هَم‏شِکَم [ham-ʃecam] نیز می ‏گویند. 🔹مفهوم زبان‏زد: خیلی شبیه به هم هستند، مثل دوقلوها هستند. 👈 کاربرد زبان‏زد: در توصیف دو نفر که از نظر ظاهری یا اخلاقی خیلی به هم شباهت دارند و یا دو رفیق که همیشه و در هر حالی با یکدیگر هستند و از هم جدا نمی‏شوند. ⬅️ لینک صفحات در شبکه های اجتماعی👇 تلگرام l واتس اپ l ایتا l اینستاگرام l بله l سروش l آپارات l روبیکا l توئیتر l l سایت ┗━━━🍃🌺🍃━━━┛