eitaa logo
میثاق با قلم
62 دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
0 فایل
در این کانال، احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) روایت می‌شود. راه ارتباطی: @f_marjani
مشاهده در ایتا
دانلود
در این کانال تلاش می‌شود با نقل احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) این حق اولیۀ انسان تبیین شود؛ ان‌شاءالله https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): «ما أخلَصَ عَبدٌ للّهِ عز و جل أربَعينَ صَباحًا إلاّ جَرَت يَنابيعُ الحِكمَةِ مِن قَلبِهِ عَلى لِسانِهِ» بنده خداى عزّ و جلّ خويشتن را چهل روز براى خدا خالص نكرد؛ مگر آنكه چشمه‌هاى حكمت از دلش بر زبانش جارى گشت. (بحارالأنوار، ج۶۷، ص۲۴۲)
(علیه‌السلام) «مَن شَغَلَ نَفسَهُ بغَيرِ نَفسِهِ تَحَيَّرَ في الظُّلُماتِ، و ارتَبَكَ في الهَلَكاتِ» هركه خود را به چيزى جز [تربيت و تزكيه] نفْسِ خويش مشغول دارد، در تاريكي‌ها سرگردان شود و در هلاكت‌ها دست و پا زند. (غررالحکم، ج1، ص656) اصلاً ما کاری جز این نداریم که همۀ موجودیت زندگی‌مان از توجه به نفس‌مان به بیرون ظهور کند. هر مقدار که منهای توجه به نفس‌مان به چیز دیگر و به بیرون توجه کنیم، بریدۀ از توجه به نفس‌مان باشیم، می‌فرماید در تاریکی‌ها حیران و سرگردان شده و اصلاً در هلاکت‌ها فرو رفته‌ایم؛ این‌ها و است. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
مثلاً یک نفر دوچرخه‌سوار روی دو چرخ راه می‌رود، اینکه یکدفعه نمی‌شود، آن‌قدر قوای وجودش را در این ریل روی دوچرخه به کار می‌اندازد تا خودش تنظیم قوا می‌کند؛ یعنی روی آن دوچرخه، آن لحظه که نشسته و می‌راند، همۀ قوا و عضلات و فکر و... در آن دوچرخه‌راندن شکل گرفته ‌است؛ آن است که کار را پیش می‌برد؛ وگرنه مثلاً یک پهلوان جهانی که یک‌بار هم سوار دوچرخه نشده است، با همۀ قدرت قهرمانی‌اش و عضلاتش، همان بار اول زمین می‌خورد؛ زیرا روح و روانش در این ریل و این حرکت شکل نگرفته است. یک بچۀ ضعیف‌الجثۀ دوازده ساله روی آن دوچرخه پریده است، یک دستی هم می‌رود؛ این‌قدر این قوا و نفس و عضلات و همۀ وجودش را در این ریل مرتب به کار گرفته است که الآن شکل گرفته‌ است. آن شکل، خودش او را می‌برد. کسی که در و دائماً در ریل حرکت می‌کند، دائماً آن را کنترل می‌کند، که می‌آید، زود بنایش بر این است که باید او را بزند؛ را بزند، را بزند، را بزند؛ جایی می‌خواهد برود، چیزی می‌خواهد بخورد، اصلاً بنایش بر این است که هرچه شهوت می‌شود، کنترل کند و نگذارد؛ در یک ریل خاص مرتب خودش را تربیت می‌کند. نفسی که روی یک چرخ به آن شگفتی می‌رود، این چه عظمتی در وجودش باز خواهد شد، حکمت از آن ظهور و بروز می‌کند. چرا؟ زیرا انسان یک انسان دیگری می‌شود؛ قوا و استعدادها و مراکز مشاعر درک حقایق، عمق دیگری پیدا می‌کند؛ استعدادهای فوق‌العاده‌ای باز می‌شود و آن‌ها این حقایق را می‌گیرند. دیگری تا بخواهد ببیند این چیست، نمی‌تواند و نمی‌فهمد؛ لذا حضرت می‌فرماید: «مَن شَغَلَ نَفسَهُ بغَيرِ نَفسِهِ». هرکس اشتغالاتش از طریق غیر نفس خودش باشد، از طریق اشتغال به نفس ظهور و بروز نکند، منهای این باشد، می‌فرماید: «تَحَيَّرَ في الظُّلُماتِ و ارتَبَكَ في الهَلَكاتِ». https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
امام صادق (علیه‌السلام) یا ابنَ جندب، حَقٌّ على كُلِّ مُسْلِم یَعْرِفُنا أنْ یَعرِضَ عَمَلَهُ فی كلِّ یوم و لَیْلَة على نَفْسِهِ فَیَكُونُ محاسِبَ نَفْسِهِ، فَاِنْ رَأى حَسَنةً إِسْتَزادَ مِنْها و إنْ رَأى سَیِّئَةً اسْتَغْفَرَ مِنْها لِئَلاّ یُخُزى یَومَ القیمةِ اى پسر جندب، بر هر مسلمانى كه ما را مى‌شناسد، لازم است كه در هر روز و شب، اعمالش را بر خود عرضه بدارد و از نفس خود حساب بكشد؛ اگر كار خوبى در آنها یافت، بر آن بیفزاید و اگر كار زشتى یافت، طلب بخشایش نماید تا در قیامت دچار رسوایى نگردد. بحار الأنوار، ج ۷۸، ص ۲۷۹ کودک را در نظر بگیرید که چاقو برمی‌دارد، خوشش می‌آید، بازی می‌کند؛ دستش را که برید و درد گرفت، تازه می‌فهمد. گاهی اوقات درک نمی‌کند که این چاقو با او چه کرد. عین همین؛ انسانی که اهل مراقبه نیست، اهل لطافت روحی نیست، به فضاهای لطافت روحی توجه ندارد، همۀ توجهش به کار بیرونی خودش است، از راه نفس به فضای بیرون ورود نمی‌کند؛ او چنین حالی دارد. اما آن کسی که در مسیر مراقبه قرار گرفته است، به مرور زمان با کنترل خودش، رشدهایی در او ایجاد می‌شود و لطافت‌هایی برایش باز می‌شود، تا چشمش به حرام می‌خورد، بلافاصله می‌فهمد الآن چه اتفاقی خواهد افتاد. مواظب نفس خودش است که یک‌وقت اتفاقی نیفتد، تا نگاه می‌کند یا می‌خواهد اقدامی کند، این توجه را دارد. اینجا سیستم قوای درونی انسان نظم پیدا می‌کند؛ یک نظم خیلی شگفت‌انگیز! اصلاً انسان چنین خاصیتی دارد. اگر در یک مسیر منظم و ثابت، مرتب کاری را در آن ریل قرار بدهد، به مرور زمان خودش شکل آن را پیدا می‌کند. انسان هرچه شناخته شود، می‌فهمد که بسیار فوق‌العاده است. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ»؛ پس روى خود را با گرايش تمام به حق، به سوى اين دين كن؛ با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرينش خداى تغييرپذير نيست. اين است همان دين پايدار، اما بيشتر مردم نمى‌دانند. (سورۀ روم، آیۀ۳۰) https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
مرتبط با امام باقر (علیه‌السلام) في قولهِ تعالى: «فِطْرَةَ اللّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا»؛ فَطَرهُم على مَعْرفَتِهِ أنَّهُ رَبُّهُم، و لَو لا ذلكَ لَم يَعْلَموا إذا سُئِلوا مَن رَبُّهُم و لا مَن رازِقُهُم»؛ امام باقر (علیه‌السلام) دربارۀ آيۀ «فطرتى است كه خداوند همه را بدان فطرت بيافريده است» فرمود: آنان را بر سرشت خداشناسى و اينكه او پروردگارشان است آفريد؛ اگر چنين نبود در پاسخ به اين پرسش كه چه كسى پروردگارشان است و چه كسى آن‌ها را روزى مى‌دهد، در مى‌ماندند. (بحارالأنوار، ج3، ص279) وقتی به ما می‌‏گویند بخشی از وجودت از آب است، متوجّه می‌‏شویم یعنی چه؛ چون در زمان تشنگی نیاز به آب را می‌فهمیم. می‌گویند بخشی از وجودت آهن است، بخشی از وجودت کلسیم است، این را متوجّه می‌شویم؛ زیرا نیاز به این‌ها را در میل به غذاهای مرتبط با آن‌ها با همۀ وجود حس می‌کنیم. اما این‌ها قرار است ما را جهت دهد به اینکه بفهمیم همۀ موجودیت من بر معرفت و شناخت الله است. همۀ موجودیت من از خداست. نور، خودش خودش را نشان می‌‏دهد! ما برای دیدن فرش، میز، دیوار و... نیاز داریم نور این‌ها را به ما نشان دهد، اما نور خودش، آشکارتر از هر آشکاری است. ما وجود خالق را با نور عقل اثبات می‌‏کنیم؛ اما وقتی که فطرت ما باز شود، خود فطرت، علم به خالق را باز می‌‏کند؛ یعنی حس می‌کند و برایش ملموس می‌شود. خیلی مطلب قابل توجّهی است. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
اهمیت بسیار بسیار جدی است.
امام حسن عسکری (علیه‌السلام) إِنَّ اَلرَّجُلَ مِنْكُمْ إِذَا وَرِعَ فِي دِينِهِ وَ صَدَقَ فِي حَدِيثِهِ وَ أَدَّى اَلْأَمَانَةَ وَ حَسَّنَ خُلُقَهُ مَعَ اَلنَّاسِ قِيلَ هَذَا شِيعِيٌّ فَيَسُرُّنِي ذَلِكَ اِتَّقُوا اَللَّهَ وَ كُونُوا زَيْناً وَ لاَ تَكُونُوا شَيْناً. هر يک از شما كه در دينش پارسا و در گفتارش راستگو باشد و امانت مردم را بپردازد و با آنان خوش اخلاقى نمايد، در اين صورت گويند: اين يک شيعه است! من از شنيدن آن جمله شادمان مى‌شوم. از خدا پروا نماييد و زينت و مايۀ سرافرازى ما باشيد نه مايۀ زشتى و سرافكندگى. تحف العقول، ج۱، ص۴۸۷
امام رضا (علیه‌السلام) «فَإِنَّ اَلنَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلاَمِنَا لاَتَّبَعُونَا» اگر مردم بر سخنان نیک ما آگاهی پیدا کنند، قطعاً از ما پیروی خواهند کرد. (بحار الأنوار، ج2، ص30)
امام حسین (علیه‌السلام) «كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَ لِلْأَنْبِيَاء» كتاب خدا (قرآن) به چهار صورت است؛ «عبارت»، «اشاره»، «لطايف» و «حقايق». «عبارت» مخصوص عوام، «اشاره» مربوط به خواص، «لطایف» برای اوليا و «حقايق» مخصوص انبيا است. (بحارالأنوار، ج75، ص278) طبق فرمایش حضرت، این سیری است که باید دنبال کنیم تا به برسیم. هر چیزی است که ما به جهت و رابطۀ آن چیز با خدا توجه می‌کنیم؛ این حق است. که خواص و ویژگی‌های آن هم به طریق اولیٰ در زندگی ما باز خواهد شد. از این جهت است که از دانستن علمی که در این راستا نباشد، نهی می‌کنند. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
این‌ها فرمول‌هایی است که در هیچ جای دنیا پیدا نمی‌شود. این‌ها فقط در مکتب اهل بیت (علیهم‌السلام) یافت می‌شود.
پیامبر اکرم (صلی‌‌الله‌‌علیه‌‌و‌‌آله‌‌وسلم) «مَن أعرَضَ عن مُحَرَّمٍ أبدَلَهُ اللّهُ بهِ عِبادَةً تَسُرُّه». هر كس از حرام دورى كند، خداوند به جاى آن عبادتى كه او را شاد كند نصيبش مى‌گرداند. (بحار الأنوار، ج74، ص۱۲۰) وقتی ما عبادت می‌‌کنیم، به دنبالش نگران هستیم که خدایا این را قبول کردی، نکردی، در آن عُجب آمد، چه شد. مدام استغاثه می‌کنیم که آن را قبول کن؛ خدایا حق عبادت را نمی‌‌توانم به جا بیاورم. این‌ نگرانی‌ها در عبادات هست. اما حضرت می‌‌فرماید خدا خودش آن را به‌ عبادت تبدیل می‌کند؛ آن هم عبادت مقبولی که مسرورش می‌‌کند. اگر عبادت مقبول نشود، مسرورش نمی‌‌کند. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) «وَ لَوْ أَنَّ أَشْيَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اَللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اِجْتِمَاعٍ مِنَ اَلْقُلُوبِ فِي اَلْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ فِي اَلْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ، لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ اَلْيُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ اَلسَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ اَلْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا» اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعت‌شان دهد، در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل می‌شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان می‌گشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما. علّت مخفی‌شدن ما از آنان، چیزی نیست جز آنچه از کردار آنان به ما می‌رسد و ما توقع انجام این کارها را از آنان نداریم. (بحار الأنوار، ج۵۳، ص۱۷۶) https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
علی (علیه‌السلام) «إنَّ أفضَلَ الدّينِ الحُبُّ فِي اللّهِ وَ البُغضُ فِي اللّهِ، وَ الأَخذُ فِي اللّهِ وَ العَطاءُ فِي اللّهِ سُبحانَهُ» بهترين ديندارى براى خدا، براى خدا، براى خدا و برای خدا است. (غرر الحكم، ح3540) https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
احادیث بسیار شگفت‌انگیز درباره علم مؤثر و قابل قبول: (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) «مَنِ ابتَغى العِلمَ لِيَخدَعَ بِهِ النّاسَ لَم يَجِدْ رِيحَ الجَنَّةِ»؛ هر كس دانش را براى فريفتن مردم بجويد، بوى بهشت را نيابد. (مکارم‌الاخلاق، ج2، ص364) «مَن طَلَبَ العِلمَ لِيُمارِيَ بِهِ السُّفَهاءَ، أو يُكاثِرَ بِهِ العُلَماءَ، أو يَصرِفَ بِهِ وُجوهَ النّاسِ إلَيهِ، فَلْيَتَبَوَّأْ مَقعَدَهُ مِنَ النّارِ»؛ هر كسى علم بياموزد براى اينكه با نادانان بستيزد يا به علما فضل‌فروشى كند يا توجّه مردم را به سوى خود جلب كند، جايگاهش دوزخ باشد. (کنزالعمال، ح29057) «مَن قالَ: أنا عالِمٌ فَهُوَ جاهِلٌ»؛ هر كه بگويد من دانا هستم، او شخص نادانى است. (بحارالأنوار، ج2، ص110) (علیه‌السلام) «حَسبُكَ مِنَ العِلمِ أن تَخشَى اللّه، و حَسبُكَ مِنَ الجَهلِ أن تُعجَبَ بِعِلمِكَ»؛ از دانش، تو را همين بس كه از خدا بترسى و از نادانى همين بس كه به دانش خود ببالى. (الأملي للطواسي، ج56، ص 78) «مَنِ ادَّعى مِنَ العِلمِ غايَتَهُ، فَقد أظهَرَ مِن جَهلِهِ نِهايَتَهُ»؛ هر كه ادعا كند كه به پايانِ دانش رسيده است، اوج نادانى خود را نشان داده است. (غررالحکم، ح9193) https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
با استفاده از این روایات نتیجه گرفته می‌شود که خداوند به‌عنوان مجازات فرد غیرموحد، در عین حال که انسان عالم است او را گمراه می‌کند؛ این خیلی دردناک است. گاهی انسان جاهل مطلق است، جاهل قاصر است؛ اصلاً از بیخ‌وبن نمی‌داند که مطلب چیست. گاهی اصلاً تکلیف از او برداشته می‌شود. اما گاهی انسان می‌داند و می‌بیند و بعد هم در عین علم گمراه می‌شود. پس رمز این‌ها در مراقبه و محاسبه و توجه به احساس هوس در امور زندگی است. اگر قضایایی پیش آمد که عجله کردم، زود نظر دادم، زود تصمیم گرفتم، مخصوصاً در مسائل مهم؛ استغفار کنم، به حضرت توسل کنم، حال و هوای آخرت در خودم پیدا کنم. گاهی مسئله خیلی مهم است به قبرستان بروم، در آنجا حال‌وهوای لحظۀ داخل خاک‌رفتن پیدا کنم. آن لحظه‌ها توجه انسان واقعاً به خودش برگردد؛ بعد تصمیم بگیرد ، نظر بدهد، تحلیل کند، قضاوت کند. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
اولین و عظیم‌ترین ظلم، به خداست. «لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ» (سوره لقمان، آیه۱۳) اگر بخواهیم با ظلم مبارزه کنیم، اول باید آن را ریشه‌یابی کنیم. ریشۀ همۀ ظلم‌هایی که در تاریخ تا کنون اتفاق افتاده است، برمی‌گردد به شرک و دوری از خدا. از این ظلم ابتدایی، بقیه ظلم‌ها ظهور و بروز کرده است. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
دعای (علیه‌السلام) برای مرزداران «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِینَ بِعِزَّتِکَ» خدایا بر پیغمبر و آل ایشان صلوات بفرست و به قدرت خود مرزهای مسلمین را محکم بکن. «وَ أَیِّدْ حُمَاتَهَا بِقُوَّتِکَ» خدایا این حامیان مسلمین آن مرزداران را با قوّت خود تأیید بکن. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ کَثِّرْ عِدَّتَهُمْ» خدایا بر پیغمبر و آل ایشان درود بفرست و عدّه‌ی این‌ها را زیاد بکن.
انا لله و انا الیه راجعون
(علیه‌السلام) «لَو عَلِمَ النّاسُ ما في طَلَبِ العِلمِ لَطَلَبوهُ ولَو بِسَفكِ المُهَجِ وخَوضِ اللُّجَجِ». اگر مردم مى‌دانستند كه علم چه فوايدى دارد، هر آينه در جستجوى آن برمى‌آمدند. گرچه در راه آن خون بريزند و در ژرفاى درياها فرو روند. (عوالی‌اللئالی، ج4، ص61) می‌فرماید:«لَو عَلِمَ النّاسُ» ناس؛ یعنی عامۀ مردم. اگر می‌دانستند «ما في طَلَبِ العِلمِ»، در علوم (علیهم‌السلام) چه خبرهایی است، «لَطَلَبوه» حتماً دوان‌دوان دنبالش می‌گشتند؛ آن هم با چه عشقی؟ «وَ‎لَو بِسَفكِ المُهَجِ وخَوضِ اللُّجَجِ» چنان عشق به سرشان می‌زد اصلاً نمی‌دانستند خطر دریا چیست؛ به گرداب‌های دریا می‎افتادند، غرق می‌شدند، شکار ماهیان دریایی می‌شدند، خون‎شان آنجا می‌ریخت؛ اما می‌خواستند به آن برسند. اما نمی‌دانند در آنجا چه خبر است که ببینند در آشنایی با علوم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) چه به انسان دمیده می‌شود. آموختن یا حتی آشنایی با علوم و احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) حق اولیۀ هر انسانی است؛ مانند خوردن و آشامیدن و نفس‌کشیدن که جزء حقوق اولیۀ انسان است. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
همۀ کلمات و ادعیه که از معصومین (علیهم‌السلام) نقل شده است با کلمات ما متفاوت است. ما آنچه در ذهن‌مان است را جمله‎بندی می‌کنیم و می‌گوییم، اما معصوم (علیه‌السلام) اولاً خودِ است، ثانیاً آن حقیقت می‌شود و به صورت این کلمه و این جمله درمی‌آید. حالا هر‎قدر همین لحظه‎ را در حد معنایش انس بگیریم، با حقیقت ارتباط پیدا می‌کنیم. چه بدانیم و چه ندانیم، همین مقدارش هم چیز دیگری است. همین مقدار که کلمۀ عربی و ترجمۀ فارسی‎اش را ‎ می‎خوانیم و می‎فهمیم، این جمله و حدیث و عبارت به همان مقدار با من ارتباط باطنی برقرار می‌کند. الآن نمی‌دانم؛ در عالم بعد خواهم دید که چه اتفاقی افتاده بود. مطلب خیلی عمیق است. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
اگر مراحل علم کمی جلو برود، مثلاً من احادیث را فقط برای عمل‌کردن بفهمم؛ وقتی این‌ها را می‌خوانم، ویروس جهل و شیطان و نفس و هوس و همۀ این مزخرفات، به نور آن علم تمیز می‌شود، تازه این مقدمه است. وقتی خدای متعال این انسان را دید که با این نگاه واقعاً دنبال علم و آشنایی به کلام اهل بیت‌ (علیهم‌السلام) است، آن‌ها را می‌خواند و سعی می‌کند عمل کند؛ آنگاه علم دیگری به او می‌دهد که کلمات و جملات و خواندن و نوشتن نیست. (علیه‌السلام) می‌فرماید: «مَن عَمِلَ بِما يَعلَمُ عَلَّمَهُ اللّهُ ما لا يَعلَمُ». هر كه به آنچه مى‌داند عمل كند، خداوند به او آن بياموزد كه نمى‌داند. (اعلام‌الدین، ص ۳۰۱) آنجا تازه زندگی انسان شروع می‌شود و تولدی دوباره پیدا می‌کند. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalam
خدا در سوره طه به حضرت موسی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» . منم خدای یکتا که هیچ خدایی جز من نیست؛ پس من را (به یگانگی) بپرست و نماز را مخصوصاً برای یاد من به پادار. (سوره طه، آیه۱۴) نکتۀ خیلی جالبی است. توجه به اینکه من همان خدا و الله هستم: «إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا»؛ همۀ عوامل، گرایش‌ها و جذبه‌ها که به اشکال‌ گوناگون می‌خواهند دل تو را به خود متوجه کنند و تو را از من غافل کنند را بیرون بریز؛ دل تو فقط باید مشغول من باشد، ولا‌غیر. اگر این‌طور کنی و این را بفهمی؛ «فَاعْبُدْنِي»، حالا تازه به عبادت من قابلیت پیدا می‌کنی. عبادت من یعنی چه؟ یعنی «توجه به من» سراسرِ زندگی‌ات شود. عبادت؛ یعنی آثار اعمال و حرکات ما درواقع توجه به خدا باشد و ظهور و بروز کند؛ آنگاه قابلیت پیدا می‌کنیم «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي». باید کل زندگی من نماز (توجه به او) شود؛ این آیه به صراحت این مطلب را بیان می‌فرماید. https://eitaa.com/misagh_ba_ghalamپ