eitaa logo
پرویزن
511 دنبال‌کننده
204 عکس
15 ویدیو
76 فایل
آن‌که غربال به دست است از عقب کاروان می‌آید نقد و یادداشت‌های ادبی (محمد مرادی)
مشاهده در ایتا
دانلود
" به بهانه‌ی ورود به چهل و پنج سالگی" من شبی از بطن یک رویا به دنیا آمدم در مکانی گنگ و ناپیدا به دنیا آمدم مادرم می‌گفت: خوابی دیده و من بعد از آن در سحرگاهِ همان رویا به دنیا آمدم * آن یکی می‌گفت: من در بهترین شهر جهان در اتاق خانه‌ای زیبا به دنیا آمدم آن یکی می‌گفت: من در زایمانگاهی بزرگ در هزاران جیغ و واويلا به دنیا آمدم آن یکی می‌گفت: من با همت ده‌ها پزشک بعد چندین سال استدعا به دنیا آمدم دیگری می‌گفت من هم در تکاپوی قطار در شب جادویی صحرا به دنیا آمدم * من ولی دور از جهان پرهیاهوی شما در سکوتی مملو از غوغا به دنیا آمدم من صدف بودم زمانی، پس شبیه یک صدف در حیاط گوش‌ماهی‌ها به دنیا آمدم قایقی بودم که بر گهواره‌ی موجی عظیم بین طوفانی‌ترین دریا به دنیا آمدم یا شبیه غنچه‌ای در قالب خمیازه‌ای با دهانی از تعجب وا به دنیا آمدم شعر بودم شاید و یک روز در یک انجمن بر لبان شاعری تنها به دنیا آمدم * در میان کهکشان- صد سال نوری دورتر- آن درخشش را ببین: آنجا به دنیا آمدم من مسافر_کوچکی هستم که تنها و غریب در جهانی غیر از این دنیا به دنیا آمدم https://eitaa.com/mmparvizan
SHISTU_Volume 15_Issue 58_Pages 125-156.pdf
3.67M
"به بهانه‌ی انتساب این روز به ابوسعید ابوالخیر" مفاهیم توسل و شفاعت در رباعی‌های منسوب به ابوسعید ابوالخیر و سیر انتساب آن‌ها مجله‌ی شیعه‌شناسی، شماره‌ی ۵۸، ۱۳۹۵، محمد مرادی https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از «کمــی کــافــر...»
ماشینم را شستم. باران آمد... 😄
" در حلول ماه رجب" موفق پرسید که رجب چه باشد؟ و یا رجب را اصمّ چرا گفت؟ گفتم: رجب درخت گل صدبرگ است؛ اما رجب به سر زبان تو چون ربابک کلکین است که به دست بچّگان است. مردی دهقان چون دربند کشت و درود باشد، قدر زمین خوش را بداند؛ اما مردی که در آن کار که کشت و درود است، چیزی نداند؛ او را چه زمین شوره و چه زمین خوش؟ مردی هواشناس باید تا فرق کند میان هواها و معتدل را از غیر معتدل جدا کند. بر لب دریابار، نظارگیان نشسته باشند و غواصان سنگ و دُر برمی‌آرند؛ تفاوت به نزد ایشان سهل نماید؛ اما بازرگانانی که از دوردست آمده باشند آن تفاوت دُرها را می‌دانند و خوششان می‌آید. صدف که قطره آب می‌گیرد، در آنجا خداوند حال آن آب را می‌گرداند تا دُر می‌شود. پردگیان باجمال باید که آسیب آن دُر چون با گوش و بناگوش ایشان باشد، قدر آن دُر بدانند و جمال خود را به قیمت کامله بفروشند... . اکنون تعظیم کنید باری را، در این ماه، تا شما را شفیع باشد ... و اگر این هوای رجب، متسلسل شود به قوت باد بر تقطیع خاص و شفاعت می‌کند، بود آنچه عجب باشد. هرکسی را از بادهای هوا بر تقطیع خاص پرده داده‌اند تا عبارت او گردد و هریکی از عبارت یکدیگر را ندانند. ولکن لا تفقهون تسبیحهم، و اگر چنگ کوژپشت فلک که تارهای هوای او در دامن زمین بسته است اگر زخمه بادی برآن زند و او در آواز آید چه عجب که در آن آواز، نواها و معنی‌ها باشد. اکنون این ماه رجب را اصمّ از بهر آن گفت که تو کر باشی در این ماه یعنی درِ باغ درونت را باز منه تا میوه‌هات را غارت نکنند و تا بادهای مشاغل خارها و خاشاک‌ها و خسک‌ها نیارد و بر زبر سبزه خوشدلی تو و گلستان نفس تو نپاشد تا هر گامی که بنهی خسته نگردی. تو خود گل را و آب حیات را که بی‌خاشاک و خار است در خود نمی‌بینی چون خاشاک را باد به روی آب حیات طیبه افکند. بعد از آن از آن آب به جز خس به دست تو نیاید؛ زینهار! تا بوستان نفس را نیک نگاهداری تا راحت آن به تو بماند اگر کسی درآید و همچون زمستان پی کوب کند تو را چه حاصل آید؟ "معارف بهاء ولد؛ جزو اول؛ فصل چهل و هشت." پ.ن: ماه رجب را «الشهر الأصمّ» نامیده‌اند؛ گویا به این دلیل که اعراب در این ماه جنگ و خونریزی نمی‌کردند و صدای شمشیر و رزم و جنگ در این ماه، شنیده نمی‌شده است. https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"کشف‌المحجوب هجویری: ذکر امام محمد باقر(ع) " و مِنهم حجّت بر اهل معاملت و برهان ارباب مشاهدت، امامِ اولاد نبی(ص) و گزیده‌ی نسل علی(ع)، ابوجعفر محمدبن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب کرم‌الله وجهه و رضی عنهم. و نیز گویند کنیت وی ابوعبدالله بود و به لقب وی را باقرخواندندی؛ مخصوص بود وی به دقایق علوم و به لطایف اشارات اندر کتاب خدای عزّ و جلّ، وی را کرامات مشهور بود و آیات ازهر و براهین انور. و گویند ملِکی، وقتی قصد هلاک وی کرد. کس فرستاد بدو، چون به نزدیک وی اندر آمد، از وی عذر خواست و هدیه داد و به نیکویی بازگردانید. گفتند: ایّها الملک! قصد هلاک وی داشتی. تو را با وی دیگرگونه دیدیم. حال چه بود؟ گفت: چون وی به نزدیک من اندر آمد؛ دو شیر دیدم یکی بر راست و یکی بر چپ وی_ و مرا می‌گفتند که اگر تو بدو قصد کنی ما تو را هلاک کنیم... کشف‌المحجوب، باب فی ذکر ائمّتهم من اهل البیت @mmparvizan
"توکّل" عالی‌قدران عالم عشق و وفا صدرآرایان صفّه‌ی صدق و صفا هرکس ز کفِ زمانه در وااسفا ویشان زده کف که "حسبنا الله کفی" "رباعی‌ای بر گرفته از مقدمه‌ی توضیح‌الملل، ترجمه‌ی کتاب الملل والنحل شهرستانی؛ به قلم مصطفی‌بن خالقداد هاشمی عباسی ۱۰۲۱" https://eitaa.com/mmparvizan
"غزلی به پیشگاه امام دهم" چه ساده زلف می‌آویزی به قلب‌های هواداران تویی که قبله عیان‌کردی بر این قبیله‌ی عیاران بگو فُضیل عیاض اینک چراغ توبه بر افروزد که یاد چشم تو آشفته است سکوتِ خلوتِ بیداران * نه من که جامعه می‌خوانم که عاشقان پریشان هم به شوقِ جمعیتت جمعند، چه بی‌شمار و چه بسیاران بتاب و نور روایت کن، مرا به عشق هدایت کن بدَم دمی و رهامان کن ازاین گروهِ خطاکاران تویی که مست کلامت: باد، تویی که مات مرامت: عقل به سامرای تو دل‌بستند چه مست‌ها و چه هشیاران سری بزن به خیالِ من، میان شعر و ببین هر شب به نشرِ عطر تو مشغولند، گل محمدی و باران (ع) https://eitaa.com/mmparvizan
گیسوان کابلی.m4a
13.62M
"بحثی کوتاه درباره‌ی کتاب گیسوان کابلی: سروده‌ی محمدحسین انصاری‌نژاد" https://eitaa.com/mmparvizan
"چند نکته درباره‌ی مجموعه‌ی نقطه‌ضعف؛ سروده‌ی مجتبی خرسندی" بخش اول مجتبی خرسندی (۱۳۷۲) از شاعران جوان سنتی‌سرای روزگار ماست که تاکنون چندمجموعه از او منتشر شده و برخی اشعارش در فضای مجازی و محافل مذهبی زبانزد شده است. در کنار فضای غالب مذهبی در کارنامه‌ی شاعری او، مجموعه‌ی "نقطه‌ضعف" دربرگیرنده‌ی ۴۰ غزل عمدتا عاشقانه است که نخست‌بار در سال ۱۳۹۹/ ۲۷‌سالگی شاعر انتشار یافته و پس از آن دوبار تجدید چاپ شده؛ همچنین نامزد جایزه‌ی قیصر امین‌پور (کتاب سال شعر جوان) شده است. ویژگی‌های این مجموعه و سبک سروده‌های شاعر را در چند گزاره‌ی کوتاه، می‌توان این‌گونه معرفی کرد: ۱_ فضای سبکی اشعار گاه بیانگر پیوند شاعر با سروده‌های عراقی است و بیش از آن، جلوه‌های شعر وقوعی و آمیختگی آن با سبک اصفهانی را در آن می‌توان دید. سروده‌ها، ادامه‌ای از جریان آمیخته‌ی سبک غزل تهرانی (نواحی مرکزی) است که در شعر دوران قاجار، هویت یافته و در جریان غزل سنتی و نیمه‌سنتی روزگار ما ادامه دارد و از اصلی‌ترین شاخه‌های غزل سنت‌گرا در دو دهه‌ی اخیر بوده است. ۲_ از نظر طول غزل‌ها، اشعار بیش از اینکه زاییده‌ی عاطف‌ی شاعر و احساسات پیش‌رونده‌‌اش باشد؛ برآمده از کشف و تلاش برای مضمون‌سازی‌های شاعرانه است. این‌نکته سبب‌شده تا غزل‌ها همه در دایره‌ی ۵ تا ۷ بیت قرار گیرد که از آن میان، ۲۹ غزل شش‌بیتی بوده است. این ویژگی موید تمایل شاعر به جریان شعر نوسنتی مضمون‌گرا در روزگار ماست که بسیاری از شاعران پس از دهه‌ی هشتاد به آن متمایلند. ادامه دارد https://eitaa.com/mmparvizan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1⃣ سلسله‌نشست‌های آشنایی با 🔹سخنران: 🔸 موضوع سخنرانی: اقبال و القاب حافظ (بحثی درباره‌ی شهرت حافظ از اواخر سده‌ی هشتم تا پایان سده‌ی نهم) مشاهده‌ی فیلم کامل نشست در آپارات: 🔻🔻🔻 https://www.aparat.com/v/k5q61 ⏰ مدت زمان: 50 دقیقه 🔸 [ارتباط با ما:](https://zil.ink/farhangi_fars) 🔻🔻🔻 [بله](https://ble.ir/farhangi_fars) | [ایتا](https://eitaa.com/farhangi_fars) | [تلگرام](https://t.me/farhangi_farss) ‌‌| [اینستاگرام](instagram.com/farhangi_fars) | [سایت](farhangi-fars.com) | [آپارات](aparat.com/farhangi_fars) کانال یاداشت‌ها و نقدهای محمد مرادی https://eitaa.com/mmparvizan
"به بهانه‌ی انتساب این روز به فردوسی" از حکیم ابوالقاسم فردوسی (متولد ۳۲۹) جز شاهنامه و منظومه‌‌ی منسوب یوسف و زلیخا که قطعا از او نیست؛ ابیاتی پراکنده نیز باقی مانده است. محقق ارجمند محمود مدبری، در کتاب "شرح احوال و اشعار شاعران بی‌دیوان"، ۴۴ بیت منسوب به فردوسی را از تذکره‌ها و منابع گوناگون جمع کرده‌است. (همان، صص ۳۹۹تا ۴۰۲) از منظر سندشناسی، این اشعار را می‌توان در سه‌دسته گنجاند؛ نخست قطعه‌ای با مطلع "دو چیز برِ تو بی‌خطر بینم" که در لباب‌الالباب به نام فردوسی آمده و به سبک شاعران سامانی همانندی دارد. دسته‌ی دوم اشعاری که عمدتا در مجمع‌الفصحا به نام فردوسی ثبت شده؛ هرچند با وجود شباهت سبک زبانی و ادبی و دقت هدایت در ماخذشناسی، احتمالا از فردوسی نیستند؛ به زمان حیات او نزدیکند؛ از جمله اشعاری با مطلع‌های "شبی در برت گر برآسودمی" و "بیا بگوی که پرویز از زمانه چه خورد" و "حکیم گفت کسی را که بخت والا نیست". (همچنین نقل شده در مجالس‌المومنین) البته رباعیات نقل‌شده در مجمع‌الفصحا و قطعه‌‌ی "اگر به دانش اندر زمانه لقمان وار" و "مانند خدنگ گیو در جنگ پشن" نیز محتملا پیش از سده‌ی ششم سروده شده است. دسته‌ی سوم، ابیات شیعی منسوب به حکیم در قصیده‌ی "اگر بری به خم زلف تابدار انگشت" در ستایش امام علی(ع) است که نخست‌بار در مجالس‌المومنین قاضی نورالله آمده و از طریق آن در ادبیات دوران صفویه و قاجاریه به نام حکیم شهرت یافته؛ تا آنجا که هدایت هم دو بیت آن را در مجمع‌الفصحا نقل کرده‌است. با توجه به نوع ردیف اسمی و زبان و مضامین، این شعر قاعدتا پس از سده‌ی نهم سروده شده و به تبع آن برخی شاعران متاخر (عمدتا شاعران بازگشت)، قصایدی بر همین وزن و ردیف و قافیه، در ستایش امیر مومنان(ع) سروده‌اند. https://eitaa.com/mmparvizan
"اختتامیه‌ی کنگره‌ی سراسری شعر دفاع مقدس" باحضور شاعران برجسته‌ی کشور سه‌شنبه، سوم بهمن‌ماه، ساعت ۸ و ۳۰ صبح شیراز، بین‌الحرمین، تالار شورای شهر https://eitaa.com/mmparvizan
☕️🎼 ای روزگار! جنگ من و تو تمام شد... موی سپید، پرچم صلح است بر سرم @yekam_harf_del
"به ساحت امام جواد علیه‌السلام" اشعار شیعی باقی‌مانده از سده‌های چهارم تا ششم، عمدتا در ستایش امام علی و امام حسین و حضرت زهرا و امام حسن و امام رضا علیهم‌السلام سروده شده و تنها به صورت تلمیحی اشاراتی به دیگر امامان شیعه(ع) چون: امام سجاد و امام باقر و امام صادق را در اشعار شاعرانی چون: کسایی و ناصر خسرو و سنایی و قوامی رازی و دیگران می توان دید. دیگر امامان شیعه در شعر فارسی این چندسده حضوری اندک دارند، به همین دلیل به دشواری می‌توان نشان نخستین ستایش‌های موجود از امام جواد(ع) را در شعر فارسی مشاهده کرد. در اشعار سده‌ی چهارم از امام نهم سخنی نرفته و قدیم‌ترین اشاره به ایشان مربوط به قطعه‌ای منسوب به ابوسعید ابوالخیر است که با توجه به تاریخ وفات شیخ ۴۴۰، متعلق به سده‌ی پنجم است؛ هرچند این ابیات از نظر سبکی قطعا در سده‌های پس از این تاریخ سروده شده و پس از آن به شیخ انتساب یافته است. در این ابیات، ابوسعید خداوند را به چهار محمد و چهار علی و دوحسن و موسی و جعفر سوگند داده که از این نظر اشاره‌ای مستقیم به امام جواد در شعر درج شده است. در ابیات منسوب به باباطاهر نیز به هشت و چهار سوگند خورده شده و در بانوگشسب‌نامه هم از یازده فرزند علی علیه‌السلام به صورت غیرمستقیم یاد شده است. در حدیقه‌ی سنایی هم بیتی وجود دارد که می پ‌توان آن را مربوط به امامان نهم تا یازدهم (ابناءالرضا) دانست آنجا که حکیم در ستایش امام حسین(ع) می‌گوید: هم تقی اصل و هم نقی فرع است هم زکی تخم و هم بهی زرع است (حدیقه) که بعید به نظر می‌رسد لقب امامان شیعه(ع) به صورت اتفاقی در این بیت و به صورت مرتب در کنار هم قرار گرفته باشد. نکته‌ی مهم اینکه بیت یادشده در کهن‌ترین نسخ حدیقه نیز درج شده است. جدا از این اشاره، در سده‌ی ششم و در ابیاتی منسوب به شیخ جام و در دیوان قوامی رازی اشاراتی به نام و القاب امامان دوازده‌گانه نمود یافته است. پس از این تاریخ به‌مرور در سده‌های هفتم و هشتم زمینه‌های ستایش مستقل امام جواد(ع) در شعر فارسی فراهم شده که از اولین این دست سروده‌ها ابیاتی است که خواجوی کرمانی در ترکیب‌بند خود در ستایش آن حضرت سروده است: به آب روی تقی آنک عین تقوی بود جمال صورت جان و جهان معنی بود ...مه سپهر سیادت سپهر مهر شرف که خاک‌روب درش شاه چرخ اعلی بود ...تعلق دل روح‌القدس به خاک درش چنانک میل حواری به کحل عیسی بود (دیوان خواجو) https://eitaa.com/mmparvizan
سومین رویداد فرهنگی ادبی *آیینه‌ها* آشنایی با شاعران قرن نهم تا معاصر "بررسی آراء و آثار: منصور حافظ شیرازی" مجری: دکتر مهدی فاموری سخنران: دکتر محمد مرادی 🕓زمان: یکشنبه 8 بهمن ماه 1402 ساعت 16 🏛مکان: شیراز – چهارراه حافظیه – سالن غزل تالار حافظ اداره‌ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان فارس اداره‌ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس مؤسسه‌ی فرهنگی هنری آفتاب مهر صبا‌‌‌ -ها -حافظ-شیرازی -کل-فرهنگ-و-ارشاد-اسلامی-فارس -دیار- فارس https://eitaa.com/mmparvizan
"کارگاه آسیب‌شناسی شعر کودک و نوجوان" با حضور دکتر سیداحمد میرزاده دوشنبه، نهم بهمن چهارراه حافظیه، سالن گفتگو ساعت ۱۰ و ۳۰ https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
سومین رویداد فرهنگی ادبی *آیینه‌ها* آشنایی با شاعران قرن نهم تا معاصر "بررسی آراء و آثار: منصور حافظ شیرازی" مجری: دکتر مهدی فاموری سخنران: دکتر محمد مرادی 🕓زمان: یکشنبه 8 بهمن ماه 1402 ساعت 16 🏛مکان: شیراز – چهارراه حافظیه – سالن غزل تالار حافظ اداره‌ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان فارس اداره‌ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس مؤسسه‌ی فرهنگی هنری آفتاب مهر صبا‌‌‌ -ها -حافظ-شیرازی -کل-فرهنگ-و-ارشاد-اسلامی-فارس -دیار- فارس https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
FARZV_Volume 4_Issue 16_Pages 71-100.pdf
2.13M
"انعکاس نام و مرقد حضرت شاهچراغ در اشعار فارسی سده‌های هشتم تا دهم" محمد مرادی مجله‌ی فرهنگ رضوی ۱۳۹۵ شماره‌ی ۴ @mmparvizan