eitaa logo
مدافعان ظهور
382 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
5.9هزار ویدیو
82 فایل
ارتباط با خادم کانال @alishh.. با به اشتراک گذاشتن لینک کانال مدافعان ظهور،در ثواب راه اندازی آن و نشر مطالب شریک باشید ★ به بهانه یه لبخند مهدی فاطمه★ لینک کانال در پیام رسان ایتا👇 @modafeanzuhur ویا https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافعان ظهور
مطالعه کپشن
نزدیک به یک سال بعد از این خواب، به همراه خانواده ام به دیدار یکی از آشنایان به مسافرت رفتیم. در مسیر برگشت از سفر، از جاده ی سمت جمکران بر می گشتیم، برای اولین بار از دور گنبد سبز آبی چشمهایم را به سمت خود کشید.. زیبا بود و مسخ کننده... ماشین از آن منطقه عبور کرد، رویم را بر گرداندم و از پشت شیشه باز به گنبد نگاه کردم... ناگهان گویی هزاران نور سفید را دیدم که از آسمان به سمت گنبد و آن مکان می ریزند... زبانم بند آمده بود... چشمهایم را مدام باز و بسته کردم حس می کردم نکند دارم خیال می کنم! فکر می کنم! اما نه! آن نورها واقعیت بودند. درباره آنچه که دیدم حیران بودم... این موضوع را نمی توانستم برای کسی بگویم...سکوت کردم و در سینه خود حبس کردم. . در مدرسه از همکلاسی هایی که مسلمان بودند، سوالاتی کردم و متوجه شدم آن مسجد جایی است که به دلیل نماز خواندن برای مسلمانان مهم است. من در خلوت و تنهایی های خود یک لحظه هم از فکر آن مسجد بیرون نمی آمدم. مدت زیادی از این ماجرا گذشت، با کلی تلاش توانستم ماجرای نورها را از عالم بپرسم؛ او گفت آنها الهی هستند، که به این مکان می آیند... این موضوع را از ها نیز سوال کردم و صرف نظر از اینکه بگویم این نورها را کجا دیدم، از آنها پاسخ خواستم که آنها نیز گفتند این نورها فرشتگان هستند که برای عبادت به آن نقطه می آیند. . این راز را در سینه نگه داشتم... و حس کردم..بدون شک اینجا یک جای معمولی نیست...! . ... . . @Mahdiyavaranim313 @modafeanzuhur https://www.instagram.com/modafe.zohor?r=nametag
مدافعان ظهور
#آخرین_عروس 💞 #حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود #قسمت3⃣6⃣ #حكيمه مات و مبهوت شده است. او تا به حال چ
⃣6⃣ به فكر مى كنم كه حرف هاى بعضى از روشنفكران را خوانده است. او وقتى اين را بخواند و ببيند كه من نوشته ام: "مهدى(عج) در همان لحظه اوّل تولّد سخن گفت"، تعجّب خواهد كرد. او همه جا خواهد گفت: "اين نويسنده خرافه مى نويسد". ــ بايد براى او جوابى پيدا كنى. ــ بيا با هم فكر كنيم. بعد از مدّتى تو مى گويى: "من جواب را يافتم". من خيلى خوشحال مى شوم. از تو مى خواهم كه جواب را برايم بگويى. تو لبخندى مى زنى و مى گويى: ــ مثلاً من نويسنده ام و تو همان جوان! حالا تو از من سؤال كن. ــ باشد. هر چه تو بگويى! ــ شما شيعه ها چه حرف هاى عجيب و غريبى مى زنيد، شما مى گوييد كه مهدى(عج) وقتى به دنيا آمد سخن گفت. ــ نه، تو بايد در نقش يك پرسشگر بدبين سؤال كنى! ــ شما شيعه ها چقدر خرافه پرست هستيد! هر چيزى كه علماىِ شما بگويند قبول مى كنيد. آخر يك نوزادى كه تازه به دنيا آمده است چگونه مى تواند حرف بزند؟ ــ برادر عزيز! شما مى گويى يك نوزاد نمى تواند سخن بگويد؟ ــ بله. اين ها همه دروغ است كه به خوردِ شما مى دهند. ــ يعنى سخن گفتن يك نوزاد دروغ است؟ ــ خوب، معلوم است كه است. ــ ببخشيد شما همراه خود داريد؟ ــ من حافظ كلّ هستم. من هستم كه كتاب خدا و سنّت را قبول دارم. من هر سه روز يك بار را ختم مى كنم. ... https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0