eitaa logo
Modiryar | مدیریار
212 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
803 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
33.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 چرا کار در منزل برای کسب‌وکار خوب است؟ با افزایش محبوبیت ، کارمندان می‌توانند میان شهرها، کشورها و حتی در چند منطقه زمانی مختلف همکاری کنند. این چگونه پویایی دفتر را بر هم می‌زند؟ و چطور می‌توانیم مطمئن باشیم که تمام کارمندان، چه در دفتر مرکزی چه در خانه، احساس ارتباط کنند؟ ، یکی از بنیان‌گذاران و مدیرعامل اتوماتیک (که ۱۰۰٪ نیروی کار آن پراکنده هستند) رازهای خود را به اشتراک میگذارد. www.modiryar.com @modiryar
🔺‌نویسنده:‌ Mark Bonchek 🔻مترجم: سید ساجد متولیان ▪️از زمان انتشار کتاب تالیف در سال ۱۹۹۱ شرکت‌ها به دنبال آن بوده‌اند که یک (Learning Organization) باشند که به‌طور مداوم می‌تواند خودش را بهبود ببخشد. در عصر تحولات دیجیتالی که در آن به سر می‌بریم، این هدف بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. اما حتی بهترین شرکت‌ها هم کماکان برای دستیابی به پیشرفتی واقعی در این زمینه در حال تقلا هستند. ▪️مشکل اصلی از آنجا ناشی می‌شود که اکثر این شرکت‌ها روی موضوع نادرستی تمرکز کرده‌اند. مشکل اصلی «یاد گرفتن» نیست، بلکه «یادگیری‌زدایی» است. می‌توان گفت در بسیاری از جنبه‌های کسب‌وکار، از استراتژی و بازاریابی گرفته تا سازمان‌دهی و رهبری، ما عموما از مدل‌های ذهنی استفاده می‌کنیم که تاریخ مصرف‌شان گذشته است. ▪️برای آنکه بتوانیم منطق جدید ارزش‌آفرینی در کسب‌وکار را درک کنیم، ضروری است که دانسته‌های قبلی را کنار بگذاریم.یادگیری‌زدایی به معنای فراموش کردن نیست، بلکه به معنای توانایی انتخاب یک مدل ذهنی یا گفتمان جایگزین است. وقتی چیز جدیدی را یاد می‌گیریم، مهارت‌ها یا دانش جدیدی را به آنچه قبلا می‌دانستیم می‌افزاییم. ▪️وقتی یادگیری‌زدایی انجام می‌دهیم، مدل‌های ذهنی قدیمی را کنار می‌گذاریم تا بتوانیم یک مدل ذهنی متفاوت انتخاب کنیم. در حوزه استراتژی، مدل پنج نیرویی مایکل پورتر در ذهن نسل ما باقی مانده است. در این مدل، مزیت رقابتی به ۴ طریق به دست می‌آید: ➊ کم کردن هزینه‌ها، ➋ بالا بردن قیمت‌ها، ➌ نگه‌داشتن مشتریان و ➍ جلوگیری از ورود رقبا. از دیدگاه : « آن است که برای چیزی که در حال تلاش برای رسیدن به آن هستید، محدودیت تعیین کنید.» ▪️اما در یک اقتصاد شبکه‌ای، موضوعاتی همچون ماهیت استراتژی، ارزش‌آفرینی و مزیت رقابتی دستخوش تغییرات گسترده‌ای شده است. شرکت‌هایی نظیر گوگل، اوبر، Airbnb و فیس‌بوک، به جای اعمال محدودیت به دنبال حذف محدودیت‌ها هستند. آنها به چیزی فراتر از کنترل کردن مجرای انتقال محصول می‌اندیشند و در عوض به دنبال ایجاد پلت‌فرم‌هایی هستند که بتوانند دیگران را قادر به ارزش‌آفرینی کنند. ▪️نمی‌توان گفت مدل پورتر کاملا منسوخ و بلااستفاده شده است. اما بی‌شک می‌توان گفت با توجه به شرایط امروزی کسب‌وکارها، دارای نواقصی است. برای اینکه بتوان به چنین مدلی به عنوان یکی از گزینه‌های محتمل و نه یگانه حقیقت موجود نگریست، نیاز به مهارت یادگیری‌زدایی داریم. در حوزه بازاریابی، تفکر ما تحت تاثیر مدل‌های ذهنی برآمده از ارتباطات انبوه (Mass communication) قرار گرفته است. ▪️دنیا به مکانی برای ارتباط همه با همه (many-to-many) تبدیل شده است. اما ما هنوز با مدل ذهنی قدیمی یکی با همه (one-to-many) پیش می‌رویم، هر چیزی را خطی و تقابلی می‌بینیم و بازار را به بخش‌های منفک از هم تقسیم می‌کنیم، غافل از آنکه آدم‌های امروزی چندبعدی هستند. با مشتریان مانند مصرف‌کنندگان برخورد می‌کنیم، حتی وقتی آنها می‌خواهند هم‌آفرین باشند. ▪️خریداران هدف را مشخص می‌کنیم و برایشان کمپین راه می‌اندازیم تا پیام‌هایی را از طریق کانال‌های ارتباطی به آنها ارسال کنیم، درحالی‌که درگیری واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که تجارب مشترک شکل گرفته باشد. می‌خواهیم در فرآیند خرید محصول یا خدمت، افراد را از یک مسیر ثابت به پیش ببریم، درحالی‌که سفر مشتری، ماهیتی غیرخطی دارد. ما نیاز داریم مفاهیم مربوط به مدل‌های بازاریابی دافعه‌ای (Push Marketing) که قبلا آموخته‌ایم را از ذهن‌مان بزداییم و به دنبال مدل‌های جایگزین باشیم. ▪️برای مثال، به جای آنکه بخواهیم مشتریان را مترادف با مصرف‌کنندگان در نظر بگیریم، باید تلاش کنیم با آنها در قالب نقش‌های اجتماعی گوناگون ارتباط برقرار کنیم. به جای ارائه یک ارزش پیشنهادی به مخاطبان، می‌توانیم به دنبال دستیابی به یک هدف مشترک با آنها باشیم. ▪️در عصر طراحی سازمانی کنونی شاهد تغییر سلسله‌مراتب‌های رسمی به شبکه‌های سیال هستیم، اما این خود نیاز به حجم قابل‌توجهی از یادگیری‌زدایی دارد. غرایزمان به ما می‌گوید به مفهوم سازمان به عنوان یک چارت سازمانی فکر کنیم و به‌طور خودکار تصمیم‌گیری را به رئیس بخش تفویض می‌کنیم. ▪️اغلب می‌شنوم که مدیران راجع به اینکه بیشتر «شبکه‌ای» باشند صحبت می‌کنند، اما در واقع منظورشان همکاری بین گروه‌های درون‌سازمانی است. برای اینکه واقعا بتوانید یک سازمان شبکه‌ای باشید، به اصول تصمیم‌گیری نیاز دارید که بتواند همزمان نظم و آزادی عمل ایجاد کند، اما این خود به یادگیری‌زدایی در حوزه‌های مدیریت، رهبری و حکمرانی نیاز دارد. ‌‌ www.modiryar.com ‌‌ @modiryar
✍ پایگاه جامع مدیریار فرآیند یادگیری‌زدایی دارای ۳ بخش است: ⓵ را بپذیرید که مدل ذهنی قدیمی دیگر فاقد موضوعیت و کارآیی است: این اتفاقی چالش‌برانگیز است، زیرا ما معمولا نسبت به مدل‌های ذهنی‌مان ناآگاه هستیم. از طرفی از اینکه بپذیریم مدل‌های فعلی در حال منقضی شدن هستند واهمه داریم. ما شهرت و اعتبار شغلی‌مان را بر پایه تسلط در اجرای مدل‌های قدیمی به دست آورده‌ایم. رها کردن آنها برای‌مان مفهومی مانند از دست دادن جایگاه، اعتبار و از خودبیگانگی دارد. ⓶ که بهتر بتواند شما را به اهداف‌تان برساند خلق کنید: شاید در ابتدا بخواهید به مدل جدید از دریچه همان مدل قدیمی بنگرید. برای مثال، بسیاری از شرکت‌ها در استفاده از شبکه‌های اجتماعی ناکارآمد عمل می‌کنند، زیرا صرفا به آنها به چشم کانال ارتباطی برای ارسال پیام می‌نگرند و تغییر مدل ذهنی از «یکی به همه» به «همه به همه» در آنها اتفاق نیفتاده است. ⓷ مربوط به مدل ذهنی جدید را تثبیت کنید: این فرآیند تفاوتی با خلق عادت رفتاری جدید ندارد. این احتمال وجود دارد که همواره بخواهید به همان شیوه‌های قدیمی برگردید، به همین علت خوب است که از معیارهای هشداردهنده‌ای استفاده کنید که شما را آگاه سازد. خبر خوب اینست که تمرین یادگیری‌زدایی، آن را آسان‌تر می‌سازد و موجب تثبیت تغییرات می‌شود. وقتی فرآیند یادگیری‌زدایی را در کسب‌وکارتان شروع می‌کنید صبور باشید و به خودتان زمان بدهید. برای شروع یادگیری‌زدایی ابتدا باید طرز فکرمان راجع به مفهوم یادگیری را تغییر بدهیم. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
در غارتنهایی برانگیخته شدم به پیامبری!   ⛱ هر از گاهی که دلم می گیرد و می خواهم به محبوب و معشوق خویش نزدیک تر شوم، با او درد دل کنم و از نامردی ها و نامردمی های زمانه شکایت بکنم، یا همان زمانی که قصد دارم به آرامش رسیده وخویشتن خویش را بیابم، در اندازۀ صلاحیت اندکی که دارم فارغ از دنیا و شر و شورش همچون پیامبر به غارتنهایی پناه می برم. گاهی با صیام و اعتکاف، گاهی با نماز و خشوع و گاهی تنها و تنها با دل شکسته، تا مهر ثابت و عشق پایدار خدای مهربان را شاهد بگیرم، با او خلوت کنم و سخن بگویم از هر آنچه او دوست می دارد و من بدان نیاز دارم.   ⛱ اما هرگز گمان نمی کردم روزی من هم به پیامبری مبعوث شوم! چند صباحی که به گناهان خویش اقرار کرده و وجودم را در زلال معرفتش جلا دادم برانگیخته شدم و ندایی از درون مرا به سوی خویش فرا خواند: بخوان به نام پروردگارت که تو را آفرید! هم او که جسمت را حیات و سلامتی بخشید، از روح شریف خود در کالبد بی ارزش تو دمید تا اشرف مخلوقات گردی، تاج کَرّمنا بر سرت گذاشت تا بر زمین و آسمان پادشاهی کنی و اکنون که «احسن الخالقین» گشتی «تبارک الله» را به یُمن قدومت به خودش و آفرینش و هستی ارزانی داشت.   ⛱ و اینک تو هم پیامبری و برگزیده! پس بخوان به نام پروردگارت! تا بر انگیزی امت خویش را به اخلاق و مهربانی، وجود خود را از کینه و دشمنی خالی بدار تا به رهایی رسی، به جهان شادمان باش و شادمانی ببخش و همۀ آن چه از محبت آموخته ای به خویشان و نزدیکان، آشنا و بیگانه، زمین و زمان، حتی حیوانات و جمادات ارزانی دار تا به ملکوت نزدیک شوی. تو بزرگی و برگزیده پس ببخش تا بخشیده شوی، نیکی کن که جزایت جز نیکی نخواهد بود و بر همه عالم عاشق باش وقتی که می دانی سرچشمۀ همۀ عالم ذات اقدس اوست. و این گونه تو و پیروانت از رستگاران خواهید بود.     www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
شرط لازم کافی نیست؛ شرط کافی لازم است! ✍ ▪️هم‌قطاران من سال‌های دهه ۶۰ و حتی تا نیمه‌های دهه ۷۰ را به خوبی به یاد دارند که فضای جامعه و فرهنگ حاکم بر سازمان‌ها، چگونه تحت تأثیر طنین و کلام محکم و آتشین شهید مظلوم انقلاب عزیز بود که می‌فرمودند: "ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت" و یقیناً هنوز طنین صدای آرام و دلنشین شهید دکتر عزیز در گوش‌تان است که: "تقوا از تخصص بالاتر است، اما کسی که تخصص ندارد و کاری را می‌پذیرد، بی‌تقواست!" ▪️در همین راستا و بر همین مبنا، و ارشد سازمان‌ها، بارها نزد افراد متخصص و متعهد رفته و از آن‌ها تقاضای قبول مسئولیت کرده و تکلیف شرعی می‌کردند و حتی گاه به منزل افراد مورد نظر رفته و با رو دربایستی گذاشتن آنان در مقابل نزدیکان‌شان، آن‌ها را مجاب به پذیرش مسئولیت می‌نمودند و ایشان نیز در اولین جابجایی‌های مدیر ارشد، استعفا نامه‌شان روی میز مدیر بعدی بود تا دست مدیر تازه وارد برای انتصاب نیروهای جدید باز باشد و... ▪️رفته رفته که آن ایام به خاطرات پیوست و آن فضا شکست و آن آرمان‌ها فرو ریخت، به تدریج شاهد برخی و اندکی بیشتر از برخی پای کوبیدن‌ها و بست‌نشینی‌های در دیوان مقامات شدیم که بی‌شرمانه، ماسک به چهره و سهم‌خواهانه از طناب‌های جناح، قبیله، محفل و منزل آویزان شده تا طالع خوش‌خدمتی نصیب‌شان شود. ▪️خوش انصاف‌ها چنان به و چسبیده‌اند که شکل میز گرفته‌اند! راستی ما را چه شده است و با خود چه کرده‌ایم!؟ به نظر ریشه بسیاری از مفاسد اداری و ناکارآمدی‌های سازمانی از همین آبشخورهای آلوده سیراب می شود، تا نظر شما چه باشد؟ ان‌شالله هرچه زودتر این ماسک‌ها از چهره‌ها بیفتد! ▪️بله درست متوجه شدید. در آن زمان، شرط لازم (تخصص و تعهد) کافی بود، اما امروز شرط کافی(جناح، قبیله، محفل، گاه سرسپردگی و بله‌قربان‌گویی) لازم است. زیادت جسارت است، عزت زیاد. www.modiryar.com @modiryar
تفاوت‌های معماری سازمانی چابک با معماری سازمانی کلاسیک www.modiryar.com @modiryar
اصول معماری سازمانی چابک www.modiryar.com @modiryar
📖 در باب روزگار تباهی ها ۞ یَاْتی عَلَی النّاسِ زَمانٌ لا یُعْرَفُ فیهِ إلاَّ الْماحِلُ وَ لا یُظَرَّفُ فیهِ إِلاَّ الْفاجِرُ وَ لا یُوْتَمَنُ فیهِ إِلاَّ الْخائِنُ وَ لا یُخَوَّنُ إِلاَّ المُوتَمَنُ، یَتَّخِذُونَ اْلَفْئَ مَغْنًَما وَ الصَّدَقَهَ مَغْرَمًا وَصِلَهَ الرَّحِمِ مَنًّا، وَ الْعِبادَهَ استِطالَهً عَلَی النّاسِ وَ تَعَدِّیًا و ذلِکَ یَکُونُ عِنْدَ سُلطانِ النِّساءِ، وَ مُشاوَرَهِ الاِْماءِ، وَ إِمارَهِ الصِّبیانِ. ۞ زمانی بر مردم خواهد آمد که در آن ارج نیابد، مگر فرد بی عرضه و بی حاصل، و خوش طبع و زیرک دانسته نشود، مگر فاجر، و امین و مورد اعتماد قرار نگیرد، مگر خائن و به خیانت نسبت داده نشود، مگر فرد درستکار و امین! در چنین روزگاری، بیت المال را بهره شخصی خود گیرند، و صدقه را زیان به حساب آورند، وصله رحم را با منّت به جای آرند، و عبادت را وسیله بزرگی فروختن و تجاوز نمودن بر مردم قرار دهند و این وقتی است که زنان، حاکم و کنیزان، مشاور و کودکان، فرمانروا باشند! www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
این تمام واقعیت نیست ! ▪️امروز به برکت شبکه های اجتماعی و رسانه های مجازی همه صاحب نظر شده ایم. از نظام بازرگانی حاکم بر شهر گیانگتسه تبت (اصلاً چنین شهری داریم!!؟) گرفته تا غنی سازی اورانیوم، سلول های بنیادی و پرتاب ماهواره به فضا در مورد تمامی این موارد اظهار نظر می کنیم. اصلاً کاری هم نداریم که آیا در رابطه با موضوعی که برایش هشتک گذاشته ایم و یا تحلیل، عکس و یادداشتی راجع به آن نشر داده ایم اطلاعاتی داریم یا خیر؟ اگر فرضاً اطلاعات محدودی راجع به یک موضوع هم داشته باشیم معمولاً برای راستی آزمایی آن اطلاعات به دست آمده تلاشی نمی کنیم. بلافاصله بر تخته موج سواری ایستاده و با قدرت امواج به هر سویی که جریانات جاری ما را ببرد حرکت می کنیم. البته خدایی ناکرده جسارت به شما خواننده محترم نشود. جنابعالی و عزیزانتان و همچنین بنده و دوستانم قطعاً از این مسائل مبرا هستیم و بسیار کارآزموده و سنجیده در فضای مجازی سخن می گوییم! ▪️آنچه گفتم حکایت بسیاری از توئیت نوردها و اینستاگرام نوردهای این دوره زمانه است. همان هایی که تا اراده می کنند موضوعی هر چند بی ارزش را به ترند اول دنیا تبدیل می کنند. همه مسائل جاری در تمامی عرصه ها را رصد کرده و در رابطه با آن اظهار نظر می کنند؛ در ارتباط با ترکیب بایرن مونیخ در فینال جام حذفی آلمان نظر می دهند، همه پرسی پوتین در مورد تغییر قانون اساسی را تحلیل می کنند، اقتصاد پسا کرونا را پیش بینی می کنند و حتی شاید باور نکنید سیاست های خاص دولت و رهبر کره شمالی را هم بهتر از خود آن ها می شناسند! وای از آن وقتی که این فرد پر ادعا، پر حرف و بی سواد یکی از این سلبریتی های تازه به دوران رسیده هم باشد. دیگر جریانی به راه می اندازند که گاهی جمع کردنش غیر ممکن است. اگر دقت کنید اکثر این افراد و حتی سلبریتی ها از حداقل دانش و سواد هم بی بهره اند. مشکل اینجاست که هیچ کسی هیچ جا اصول و قواعد و لازمه های حضور در شبکه های اجتماعی را آموزش نمی بیند. ▪️این گونه همراهی ها و جریان سازی رسانه ای در فضای مجازی گاهی در مورد مسائل پیش پا افتاده و کم اهمیت است که بعد از چند روز فروکش می کند و ارزش خود را هم از دست می دهد همانند چالش های بی خاصیتی که افراد راه می اندازند تا مدتی عکس و فیلم آن را به اشتراک می گذارند و بعد هم برای همیشه به فراموشی سپرده می شود. اما در بعضی مواقع ممکن است همراهی با برخی از این جریانات برای فرد یا جامعه مخاطراتی به همراه داشته باشد. یا آن جریان سبب اتفاقاتی در شود که هیچ گاه فرد مورد نظر قصد همراهی با آن پیامد را نداشته است. پس باید ملاحظات قدم زدن و سخن گفتن در فضای مجازی را شناخت و رعایت کرد. خصوصاً نوجوانان و جوانان هیجان زده که گوشی به دست می گیرند باید خوب بدانند که آن چه در فضای مجازی می بینند همیشه تمام واقعیت نیست پس باید ابتدا راجع به آن موضوع اطلاعات کافی داشته باشند و تمامی ابعاد آن را سنجیده و سپس نسبت به آن واکنش نشان دهند. خلاصه اینکه هشتک هایتان را مفت مفت خرج نکنید. ✍ منبع: هفته نامه نخست؛ سال هجدهم پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۳۳ www.modiryar.com @modiryar