eitaa logo
Modiryar | مدیریار
201 دنبال‌کننده
5هزار عکس
793 ویدیو
2 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
Modiryar | مدیریار
📔 عنوان‌کتاب: هنر ظریف بی‌خیالی ✍ نویسنده: ▪️فقط به مواردی که واقعاً لازم است اهمیت بدهید و بی خیال مواردی و غیرضروری باشید.   ▪️کلید ، این نیست که به چیزهای بیشتر و بیشتری اهمیت بدهید؛ بلکه باید به چیزهای کمتری اهمیت بدهید، و تنها چیزهایی را مد نظر قرار دهید که حقیقی، فوری و مهم هستند.   ▪️یک واقعیت پنهان در هست؛ این‌که چیزی به نام بی‌خیالی وجود ندارد. شما باید به چیزی اهمیت بدهید. توجه به چیزهای مختلف و اهمیت دادن به مسائل، بخشی از جسم و بیولوژیِ ماست.   ▪️مسئله اینست که به چه چیزهایی اهمیت بدهیم و چگونه به چیز‌هایی که هیچ اهمیتی ندارند، ندهیم. پختگی، زمانی رخ می‌دهد که فرد می‌آموزد تنها به چیزهایی اهمیت بدهد که ارزشمندند.   ▪️پرسش جالب‌ِ توجه‌تر که  هیچ‌وقت از خود نمی‌پرسند، این است که «چه دردهایی در زندگی خود می‌خواهید؟ و حاضرید برای چه چیزی زحمت بکشید؟»   ▪️بیشتر افراد می‌خواهند که پیدا کنند و درآمد زیادی داشته باشند؛ اما هیچ‌کس نمی‌خواهد شصت ساعت کار در هفته، رفت‌و‌آمد در فاصله‌ی زیاد بین خانه و اداره، کاغذبازی‌های بیهوده، و ساختار طبقاتی استبدادی شرکت را تحمل کند.   ▪️همه می‌خواهند روابط عالی داشته باشند؛ اما همه حاضر نیستند دشوار، سکوت ناخوشایند، احساسات جریحه‌دارشده و نقش بازی‌کردن‌های احساسی را تحمل کنند.   ▪️فرهنگ کنونی به ما می‌گوید که خودم باعثِ شکستِ خودم شده‌ام. من، بی‌استقامت یا بازنده هستم، و چیزهایی را که لازمۀ این کار بوده نداشته و رویاهای خود را کنار گذاشته‌ام، و شاید اجازه داده‌ام که فشارهای بر من غلبه کنند.   ▪️اما واقعیت، بسیار کسل‌کننده‌تر از همه‌ی این‌هاست. این است که من فکر می‌کردم چیزی را می‌خواهم؛ اما معلوم شد که در واقع آن را نمی‌خواستم؛ همین.   ▪️من پاداش‌های این کار را می‌خواستم، نه نبردهای آن را. نتایج را می‌خواستم، نه روند رسیدن به آن‌ها را. من جنگ نبودم؛ عاشق پیروزی بودم. و زندگی، این‌گونه پیش نمی‌رود.   ▪️تقصیر مربوط به زمان گذشته است، و مسئولیت، مربوط به اکنون است؛ تقصیر، ناشی از انتخاب‌هایی است که قبلاً شده، و مسئولیت، نتیجه‌ی انتخاب‌هایی است که شما در حال حاضر در هر لحظه از روز می‌کنید.   ▪️شما انتخاب کرده‌اید که این متن را بخوانید. شما انتخاب می‌کنید که به این فکر کنید. شما انتخاب می‌کنید که این مفاهیم را بپذیرید یا آن‌ها را رد کنید.   ▪️شاید من باشد که شما فکر می‌کنید ایده‌های من بی‌ارزش هستند؛ اما شما مسئول نتیجه‌گیری‌های خود هستید. تقصیر شما نیست که من این جمله را نوشته‌ام؛ اما هنوز هم شما در تصمیم‌گیری برای خواندن آن مسئول هستید.   ▪️بین مقصر دانستن کسی برای وضعیت شما، و مسئولیت واقعی آن فرد برای وضعیت شما، تفاوت وجود دارد. هیچ‌کس وضعیت شما نیست مگر خودتان.   ▪️شاید بتوان بسیاری از افراد را برای ناراحتی شما کرد؛ اما هیچ‌کس مسئول ناراحت بودن شما نیست غیر از خودتان. علت این موضوع اینست که شما همیشه انتخاب می‌کنید که مسائل را چگونه ببینید، چه واکنشی در برابر آن‌ها نشان دهید و چه ارزشی برای هر چیز در نظر بگیرید. www.modiryar.com @modiryar
با همان تنهایان   🔴 کر و کورهایی که لال نیستند ✅ در یک خانه با هم زندگی می کنند، سر یک سفره می نشینند، در یک مجموعه مسکونی قرار دارند، شاید بسیاری از روزها یک مسیر را با نیز هم طی کنند اما هر یک دنیایی مستقل برای خودشان دارند که دیگری از آن بی خبر است و یا به آن راهی ندارد. این شاید به گونه ای همان «تشنه مردن در کنار ساحل دریا» باشد. حکایت انسان هایی که فقط در کنار هم یک جمع جبری هستند و هیچ گاه یک دلسوز، همگرا، متحد و یاور نیستند. ✅ گویی مردمان کر و کور که مشکلات هم را نمی بینند و دردها و ناله های یکدیگر را نمی شنوند. اما همین جماعت کر و کور «لال» نیستند و هر از چند گاهی یکدیگر را با زبان برنده بسان شمشیر تکه و پاره می کنند و نمک بر زخم هم می پاشند. این گونه است که زندگی سخت تر و تنگ تر می شود و عرصه و مجالی برای همدلی، و همزبانی باقی نمی ماند. ✅ به راستی دنیا به کدام سمت می رود وقتی فردی نتواند از پدر، مادر، خواهر، برادر، فامیل، دوست و یا کمک بگیرد و مشکلاتش را با آن ها در میان گذارد؟ مگر می شود کنار هم زندگی کنیم ولی روح ما از هم جدا باشد و از حال و روز هم بی خبر باشیم؟ گاهی یک تماس عادی و ساده می تواند غمی را از دل عزیزی بر دارد، امیدش را افزایش دهد و حالش را بهتر کند.   🔴 بذر محبت میوه مهربانی یکباره به خودش می آید و می بیند در میان کوه مشکل ها و سیل غم ها تنها و غریب است. نه یاوری، نه همراهی، نه همدلی و نه کسی که حتی بتواند با او همزبانی کند. نه از کسی خبر دارد و نه کسی از او خبر دارد. تخت گاز در جاده زندگی می تازد و شاید خیلی هم نمی داند یا فراموش کرده است مقصد کجاست و برای چه هدفی تلاش می کند و چه مسئولیت هایی نسبت به اطرافیان و وابستگانش دارد. ✅ این جا است که باید از خود بپرسیم ما چه «بذر محبتی» را کاشته ایم که امروز بتوانیم «میوه مهربانی» آن را بچینیم. سهم ما در بهتر کردن و دنیای امروز چیست و چقدر است؟ من برای این که دنیا قشنگ تر و بهتر شود چه تکلیف ها و مسئولیت هایی بر عهده دارم؟ باور کنید در برخی از موارد اشکال از خود ما است! ✅ شاید آن جا که من وظیفه ای نسبت به دیگران داشته ام در انجام آن کوتاهی یا کاهلی کرده ام که امروز اطراف و اکناف من خالی از مهربانی و آدم هایی است که قلبشان برای من می تپد. هر کدام از ما مسئولیت داریم کمک کنیم تا دنیا جایی بهتر برای زندگی باشد پس بیایید سهم خود را از این مسئولیت برداریم و اثری ماندگار از خود به جای گذاریم. این امر یک ذهن و روان سالم و رفتاری هنرمندانه و که به امور پیرامون خود حساس است را مطالبه می کند.   🔴 دست خدا بر سر جماعت است تنهایی سرنوشت محتوم انسان امروزی نیست یعنی نباید که باشد. ما جمعی متولد شدیم و خیر و شر ما به هم گره خورده است. باید از پیله های شخصی خود خارج شویم، دور یکدیگر را بگیریم، رسم مهربانی را به جا آوریم و شریک و همراه مسائل، مشکلات، چالش ها، شادی ها و غم های زندگی یکدیگر باشیم. «دست خدا بر سر جماعت است» در حدیثی از (ص) نقل است که می فرمایند: ✅ «دست خدا بر سر جماعت است؛ هرگاه فردى از جماعت جدا شود شيطان او را مى ربايد، همچنان كه گرگ گوسفند جدا مانده از گله را» پس بدانید و آگاه باشید و بر یاری رساندن به یگدیگر در خوبی ها از هم سبقت بگیرید که هیچ چیز در دنیا بالاتر از «مهربانی به یکدیگر» خلق نشده است. این ها شاید به ظاهر مفاهیمی ساده و در دسترس باشند ولی در واقعیت امروزی مقولاتی پیچیده و قابل تأمل هستند که شاید تحقق آن ها به این سادگی نباشد. ✅ شب را با و شکم سیر بخوابیم ولی همسایه ما گرسنه باشد، چندین واحد و منزل خالی داشته باشیم ولی خواهر یا برادر ما در بدر اجاره نشینی یا اسیر هزینه های سنگین آن باشد و... رسم آدمیت تشکیل جماعتی همدل و همراه است که در غم و شادی شریک هم هستند، به یکدیگر محبت می کنند و به هم یاری می رسانند.   🔺منبع: ، 🔻دوشنبه ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۲، شماره ۴۰۳۷ www.modiryar.com @modiryar
نیازهای تشکیل دهنده احساسات حالت های ذهنی پیچیده و چندوجهی هستند که در پاسخ به محرک ها بوجود می آیند. این حالت ها همان احساساتی هستند که ما در واکنش به رویدادها، افکار یا تعامل با دیگران تجربه می کنیم. احساسات می توانند از شادی تا غم و خشم متغیر باشند و نقش مهمی در شکل دادن به درک ما از جهان و نحوه تعامل ما با آن دارند. این احساسات از طریق ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، روانی و محیطی شکل می گیرند. ✅ با فعال شدن سیستم لیمبیک مغز که مسئول پردازش و تنظیم پاسخ های هیجانی است، آغاز می شود. هنگامی که با یک محرک خاص مانند دیدن یکی از عزیزان یا مواجهه با یک موقعیت چالش برانگیز مواجه می شویم، مغز ما این اطلاعات را پردازش می کند و واکنش عاطفی را تحریک می کند. علاوه بر این، تجربیات گذشته، تأثیرات فرهنگی و رفتارهای آموخته شده نیز به شکل گیری احساسات کمک می کنند. ✅ ▪ابتکار ▪ریسک ▪یادگیری ✅ ▪رسالت ▪خلاقیت ▪هویت فردی ✅ ▪خواب ▪سوگواری ▪تمدد اعصاب ✅ ▪ارتباط ▪حمایت ▪درک و شناخت ✅ ▪همکاری ▪شنیده شدن ▪تعلق خاطر داشتن ✅ ▪نظم ▪عدالت ▪حفاظت ✅ ▪پناهگاه ▪سلامتی ▪غذا، آب، هوا ✅ ▪بهره وری ▪سهیم بودن ▪مسئولیت پذیری ✅ ▪شفافیت ▪پذیرا بودن ▪ثبات و یکپارچگی ✅ ▪رقابت ▪انتخاب ▪استقلال www.modiryar.com @modiryar