eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 252-244 بقره قسمت دوم بخش سوم1⃣ ● گفتارى در معناى ((سكينت )) آرامش روانى در سايه ايمان كلمه ((سكينة )) از ماده سكون است كه خلاف حركت است ، و اين كلمه در مورد سكون و آرامش قلب استعمال مى شود و معنايش قرار گرفتن دل و نداشتن اضطراب باطنى در تصميم و اراده است ، همچنان كه حال انسان حكيم اين چنين است ، (البته منظور ما از حكيم دارنده حكمت اخلاقى است ) كه هر كارى مى كند با عزم مى كند، و خداى سبحان اين حالت را از خواص ايمان كامل قرار داده و آن را از مواهب بزرگ خوانده است . توضيح اينكه آدمى به غريره فطريش كارهائى كه مى كند ناشى از تعقل قبلى است ، يعنى قبل از انجام هر كارى در عقل خود مقدمات آنرا مى چيند، و طورى مى چيند كه وقتى عمل را انجام دهد مشتمل بر مصالح او باشد، و در سعادتش تأثر خوبى بگذارد، و سعادت اجتماعى او را به قدر خودش تأمين كند، آنگاه بعد از رديف كردن مقدمات در فكر و عقل عمل را طورى كه نقشه اش را كشيده انجام مى دهد، و در انجامش آنچه بايد بكند و آنچه نبايد بكند، رعايت مى نمايد. و اين عمل فكرى وقتى بر طبق اسلوب فطرت آدمى صورت بگيرد، و با در نظر داشتن اينكه انسان نمى خواهد و نمى طلبد، مگر چيزى را كه نفع حقيقى در سعادتش داشته باشد، قهرا اين عمل فكرى طبق جريانى جارى مى شود كه منتهى به سكونت و آرامش خاطرش باشد، و خلاصه قبل از هر عمل نقشه آن را طورى مى چيند كه در هنگام انجام عمل بدون هيچ اضطراب و تزلزلى آن را انجام دهد. اين وضع انسانى است داراى حكمت به معناى اخلاقيش ، و اما انسانی كه در زندگى خود در ماديات فرو رفته و تابع هوى و هوس خود باشد، چنين انسانى همواره در مقدمه چينى هاى فكريش دچار اشتباه مى شود، چون نافع واقعى و خيالى در دلش مختلط شده نمى تواند آن دو را از هم جدا كند، مسائل خيالى با آن زرق و برقى كه در خيالات هست در مسائل فكرى و جدى او مداخله مى كند، گاهى باعث انحراف او از سنن صواب مى شود، و گاهى باعث تردد و اضطرابش مى گردد، بطورى كه نتواند در اراده خود تصميم بگيرد، و بطور جدى اقدام نمايد و در نتيجه شدائد و گرفتارى هايش را تحمل كند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■التزام به سنخ دعاهای اهل بیت (علیهم السلام) اولین مرتبه اش، مجالست و مؤانست با آنها است. ■●آیت الله العظمی بهجت (ره)●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روايتى سوره کوثر□ □در است كه ابن جرير و حاكم از طريق ابى بشر از سعيد بن جبير از عباس روايت كرده اند كه گفت: كوثر آن است كه خداى تعالى به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داد. مى گويد: به بن جبير گفتم از مردم معتقدند كه كوثر نام در بهشت است. سعيد گفت نهرى هم كه در بهشت است يكى از خيرهايى است كه خداى تعالى به آن جناب ارزانى داشته.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره کوثر□ #تفسیر_المیزان □در #الدرالمنثور است كه #بخارى ابن جرير و حاكم از طريق ابى ب
□بحث روايتى سوره کوثر□ □رواياتى درباره اينكه از () در (فصلّ لربّك و انحر)  كردن دستها در موقع است. در همان كتاب آمده كه ، حاكم، ابن مردويه، و بيهقى در كتاب خود، از بن ابیطالب روايت كرده اند كه فرموده وقتى اين سوره بر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نازل شد، از پرسيد: اين () كه خداى عزوجل مرا بدان فرموده چيست؟ گفت: منظور، نحيرة نيست، بلكه خداى تعالى مأمورت كرده وقتى مى خواهى نماز ببندى دستهايت را كنى، هم در تكبيره الاحرام و هم در هنگام رفتن و هم در موقع سر از ركوع برداشتن، كه اين نماز ما و نماز فرشتگانى است كه در آسمان هستند، و براى هر چيزى است، و زينت نماز دست بلند كردن در هر است.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روايتى سوره کوثر□ #تفسیر_المیزان □رواياتى درباره اينكه #مراد از (#نحر) در (فصلّ لربّك و انحر
□بحث روايتى سوره کوثر□ □ورسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: دست بلند كردن يكى از و است كه خداى تعالى (در كفار) فرموده: «فما استكانوا لربهم و ما يتضرعون». ترجمه: (براى پروردگار خود نه استكانت دارند و نه تضرع و زارى). : اين روايت را مجمع البيان از از اصبغ بن نباته از آن جناب نقل كرده، سپس گفته و اين روايت را در خود آورده اند. و نيز گفته همه طاهره از آن جناب نقل كرده اند، كه معناى بلند نمودن دست تا گودى زير گلو در هنگام است.(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
□●تفاوت عارف و عابد●□ □عابد ، کسی است که (علاوه بر واجبات ) بر انجام مستحبات نیز مواظبت داشته باشد . عارف کسی است که با فکر خود (با تمام وجود) به عالم جبروت رو کند و بدون وقفه در پی تابیدن نور حق در سر خویش باشد . پندهای_حکیمانه(در آسمان معرفت ص۳۴۳-۳۴۴) @mohamad_hosein_tabatabaei
□○پای مکتب استاد ○□ □○در آن هنگام که قهر و غلبه «خودخواهان» زورگو می خواهند «دانش» و «بینش» و «هنر» تو را خنثی کنند یا وسیله ای برای اجرای قدرت خود قرار دهند و تو «مقاومت» بورزی و در راه حفظ «شخصیت» و ارزشهای انسانی، شدید ترین ناگواری ها را تحمل نمایی و به جهت ناتوانی از همه حقوق حیات خود ساقط گردی، رذل و فرومایه نیستی! بلکه به عکس، تو در این حالات در اوج ایده آل اعلی حیات به پرواز درآمده ای. □○زیرا این توئی که در برابر هجوم یغماگران و عوامل نابود کننده شخصیت، از «منطقه شخصیت» خود پاسداری نموده و با تمامی سربلندی و افتخار در پیشگاه «شخصیت» که جلوه ای از جمال و جلال الهی را در خود دارد قرار گرفته ای. □○تفسیر نهج البلاغه علامه جعفری جلد ۵، صفحه ۵۳○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■● ●■ ■اِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُمْ ثُمَّ اِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ* يعنى حساب شيعيان با ماست. حساب و كتاب شما با ائمّه(عليهم السّلام) است. آنها هم خيلى زود حسابرسى مى‌كنند. اصلا در همان مسيرى كه به سوى آنها مى‌رويم به حساب‌ها رسيدگى مى‌شود. وقتى به آنها رسيديم اصلا حساب نيست. ■شما هم اگر با كسى حساب داريد، دلتان مى‌خواهد در راه كه مى‌آيد با وجدان خودش حسابرسى كند تا وقتى جلو آمد از او مطالبه نكنيد. خداوند وجدان شما را اين‌طورى آفريده است. بنابراين چون شما دوست ائمه(عليهم السّلام) هستيد و آثار آنها در شماست، هرچه نزديك‌تر بشويد حساب‌ها كم مى‌شود. بخشوده و آزاد مى‌شويد. گفت بنده من! آمده‌اى حساب پس بدهى؟ چه دارى؟ گفت هيچ. گفت : خوب كارى كردى آمدى! خوب شد دست خالى آمدى، دستِ پر عيب بود! آيا نشنيده‌اى كه اميرالمؤمنين(عليه السّلام) به كفن سلمان چه نوشت؟ نوشت : ■وَ فَدْتُ عَلَى‌الْكَريم بِغَيْرِ زادٍ ■مِنَ الْحَسَناتِ وَ الْقَلْبِ السَّليمِ؛ ■با دست خالى ـ هم در ظاهر و هم در باطن ـ بر كريم وارد شدم. بعد فرمود : ■وَ حَمْلُ الزّادِ اَقْبَحُ كُلَّ شَىْءٍ ■اِذاكانَ الْوُفُودُ عَلَى‌الْكَريمِ؛ ■براى كسى كه مى‌خواهد بر كريم وارد شود، حمل زاد قبيح است. اين اهانت به شخص بزرگ است. دست خالى عيب نيست، دست پر عيب است! تبختر و تعيّن و امثال اينها نبايد باشد. با دست خالى وارد شدن مال جوانمردان عالم است! ■اميدوارم قلبت را براى اهل بيت(عليهم السّلام) بگذارى. بقيه ى اعضا و جوارح آزاد است. با آنها محشور مى‌شوى. الان هم محشور هستى، اميدوارم حشر را همين الان ببينى. هر وقت آن محبّت را كه در قلبت هست، قشنگ ببينى، حشرت با على(عليه السّلام) است؛ حشرت با پيامبر(صلى الله عليه و اله) است، حشرت با خداست. خدا به بركت شما كه طالب هستيد به من هم نشان بدهد؛ من ذكر كنم و شما هم تماشا كنيد! ■*به يقين بازگشت آنان به سوى ماست و مسلماً حسابشان با مااست. سوره ى غاشيه، آيه ى ٢٥ و ٢٦■ ■● مجالس حاج محمّد اسماعيل دولابى كتاب يك، مجلس پانزدهم صفحه ى ١٧٦-١٧٥●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
○ای خدای غفار و بخشنده !گناهان من و گناهان همه ی مردان و زنان مومن را ببخش○ #نماز_یکشنبه @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 252-244 بقره قسمت دوم بخش سوم1⃣ ● گفتارى در معناى ((سكينت )) آرامش روانى در سايه ايمان كل
آیات 252-244 بقره قسمت دوم بخش سوم2⃣ ● گفتارى در معناى ((سكينت )) آرامش روانى در سايه ايمان اما كسى كه داراى ايمان به خداى تعالى ا ست ، تكيه بر پايگاهى دارد كه هيچ حادثه و گرفتارى تكانش نمى دهد، و به ركنى وابسته است كه انهدام نمى پذيرد، و چنين كسى امور خود را بر پايه معارفى بنا نهاده كه شك و اضطراب قبول نمی کند، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 439 و در اعمالش با روحيه اى اقدام مى كند كه از تكليف الهى صددرصد صحيح منشأ گرفته ، او هيچ سرنوشتى را به دست خود نمى داند تا از فوت آن بترسد، و يا از فقدانش اندوهناك گردد، و يا در تشخيص خير و شرش دچار اضطراب شود. ولى غير مؤمن كه براى خود ولى نمى شناسد، كسى را كه عهده دار امورش باشد ندارد، بلكه خير و شر خود را به دست خودش مى داند، خودش را هم كه گفتيم چه وضعى دارد، پس او در همه عمر در ميان ظلمت افكارى كه از هر سو بر او هجوم مى آورد قرار دارد، افكارى از سوى هواهاى نفسانى ، افكارى از ناحيه خيالهاى باطل ، افكارى از ناحيه احساسات شوم ، اينجا است كه به درستى معناى آيات زير را درك مى كنيم . ((و الله ولى المؤمنين )) ((ذلك بان الله مولى الذين آمنوا و ان الكافرين لا مولى لهم )) ((الله ولى الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الى النور و الذين كفروا اولياوهم الطاغوت يخرجونهم من النور الى الظلمات انا جعلنا الشياطين اولياء للذين لايومنون )) ((ذلكم الشيطان يخوف اولياءه )) اينكه اضافه مى كنيم كه در آيه شريفه : ((و لا تجد قوما يومنون بالله و اليوم الاخر يوادون من حاد الله و رسوله و لو كانوا آباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشيرتهم اولئك كتب فى قلوبهم الايمان و ايدهم بروح منه )) درباره كسانى كه ايمان به خدا و رسول دارند مى فرمايد: اينان ممكن نيست با دشمنان خدا و رسول دوستى كنند، هر چند كه پدر يا فرزند يا برادر يا خويشاوندشان باشد، چون خداوند ايمان را در دلهايشان نوشته و حك كرده و به روحى از خود تأييدشان كرده است ، پس مى فهميم آن حيات جدا از حيات كفار، كه در مؤمنين هست ، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 440 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره●□ □●انسان باید در دنیا سعی کند که همه حرکت‌ها، افعال و اقوالش بر صراط مستقیم باشد و از آن انحراف پیدا نکند. □●بر صراط مستقیم بودن یعنی نبی صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم، یا وصی علیه‌السلام را پیش روی خود قرار دهیم و پیرو آنها باشیم. □●صراط مستقیم، دو صراط است که باید آنها را پیمود: یکی در دنیا، و دیگری در آخرت. اگر امروز، در دنیا درست بر روی صراط مستقیم مشی کردیم، فردا هم از صراط آخرت ـ که بر روی جهنم است ـ می‌توانیم عبور کنیم. ... □●در محضر بهجت، ج۱، ص۲۴۶●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره کوثر در تفسیر المیزان□ □ جرير از ابى جعفر روايت كرده در ذيل آيه (فصل لربك) گفته است: يعنى بخوان در معناى كلمه( ) گفته: يعنى دستها را در نماز و هنگام گفتن  افتتاح، بلند كن. □درالمنثور، ج۶، ص۴۰۳□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روایتی سوره کوثر□ □در كتاب است كه ابن مردويه از روايت كرده كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) گفته: خداى تعالى به رسول گراميش فرستاد كه وقتى نماز را مى گويى را تا برابر - گودى زير گلويت - بلند كن، اين است معناى نحر. □و در در ذيل آيه از عمر بن يزيد روايت كرده كه گفت: من از امام (علیه السلام) شنيدم كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) مى فرمود: اين نحر عبارت است از كردن دستهايت  تا صورت. آنگاه مى گويد: بن سنان هم اين حديث را از آن جناب نقل كرده، و نيز به آن را از آن جناب روايت كرده است.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره کوثر□ #تفسیرالمیزان □در كتاب #الدرالمنثور است كه ابن مردويه از #ابن_عباس روايت كر
□بحث روایتی سوره کوثر□ □در است كه و از طريق از ابى صالح از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: فرزند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) ، سپس ، و آنگاه ، و پس از او ، و آنگاه و در آخر بود، قاسم از رفت و اولين كس از فرزندان آن جناب بود كه در از دنيا رفت، و بعد از او از دنيا رفت، و سهمى گفت: نسل او شد، پس او و بى عقب است، در خداى تعالى اين آيه را فرستاد كه خود عاصى بن وائل ابتر و بدون عقب است.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بحث روایتی سوره کوثر□ #تفسیرالمیزان □در #الدرالمنثور است كه #ابن_سعد و #ابن_عساكر از طريق #كلبى
□بحث روایتی سوره کوثر□ □و در كتاب است كه بن بكار و ابن عساكر، از بن محمد از پدرش روايت كرده اند كه فرمود: پسر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در مكه از دنيا رفت و بعد از جنازه آن جناب رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) به بن وائل و عمرو برخورد، عاصى وقتى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را از دور ديد گفت: الان به او مى زنم، همين كه آن جناب شد، گفت: چه خوب شد كه كور شد، در پاسخ او اين آيه نازل شد: (ان شانئك هو الابتر).(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
| كسى كه از اول بلوغ سال خمسى را براى خود قرار نداده اگر به حج مشرف شود و همان پولى كه دارد آن را صرف تهیه احرام، قربانى و دیگر مصارف حج كند آیا به حج او ضرر ندارد؟ □ | حج و عمره كسى كه سال خمسى نداشت صحیح است هرچند در صورت مدیون بودن گناه كرده است. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●نگذارید این انقلاب بدست نااهلان و نامحرمان بیفتد.●■ ■من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش می کنم که نگذارید انقلاب به دست بیفتد. ■نگذارید پیش کسوتان شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند. اکیداً به ملت عزیز ایران سفارش میکنم که هشیار ومراقب باشید. ■●صحیفه نور ، جلد ۲۰ ، صفحه ۲۴۰ پیام امام خمینی(ره)به مناسبت کشتار خونین در مکه و قبول قطعنامه ۵۹۸ مورخ: ۱۳۶۷/۰۴/۲۹●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●سهولت تطهير قوة خيال در بعضی از انسانها●□ □●همانگونه که به عرض رسانديم قوة خيال اگر درست تطهير شود می تواند دستگاه عکسبرداری نفس نسبت به ماورای طبيعت باشد. □●اينجاست که شخص خوابهای خوش می بيند و تمثّلات شيرين زلالی پيش می آيد، حقائق آينده را می بيند، باطن افراد را می بيند، می تواند با بو کردن انسانها را بشناسد و بعد با ايشان ارتباط برقرار کند و ... يعنی عقل به واسطة قوة خيال می تواند اسرار عالم و اسرار درون مردم را عکسبرداری کند. □●انسان هر وقت ديد نمی تواند آن را که در ذات افراد نهفته است ببيند و عکسبرداری کند، معلوم می شود که هنوز قوة خيالش را تطهير نکرده است. □●لذا در موردانبياء آمده است که ايشان به محض پا گذاشتن در اجتماع و وارد شدن در جمع مردم می توانستند تشخيص دهند که چه کسی سر به راه است و چه کسی منحرف شده است. ايشان به واسطة دستگاه عکسبرداری ‌شان درون افراد را می بينند و اعلام می دارند که اين درون خراب است ولو اينکه نماز شب خوان هم باشد و آن ديگری ذات پاکی دارد ولو اينکه شرابخوار باشد يا حجابش را رعايت نکند. □●اين است که حضرت عيسی «عَلَيهِ السَلام» هميشه به دنبال اوباش بود و سعی داشت از بين همين لاتها صحابه انتخاب کند. بعضی از خواص به ايشان می گفتند: «آقا مگر ديوانه شده ای؟ به دنبال ما بيا و از بين ما صحابه بگير». حضرت می فرمود: «نه! در بين همين ها کسانی هستند که قابليت دارند و بايد به دام من بيفتند». اتفاقاً آن حواريونی که از خواص حضرت عيسی «عَلَيهِ السَلام» بودند نوعاً از بين ياغيهای بيابانها به شکار حضرت در آمده بودند. □●شرح مراتب طهارت استاد صمدی آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️توصیه‌ی بزرگان سیر و سلوک در چهلّه نشینی □روزهای دوشنبه و چهارشنبه سوره تکاثر را چهل بار بخوانید.□ #چهله‌نشینی @mohamad_hosein_tabatabaei
□○تقوا، شرط طولی قبول طهارت و نماز○□ □○برای راهيابی به ، نشانه‌هايی است كه برخی از آنها عبارت است از اينكه آنچه شرط صحت و قبولی طولی عبادت است، نه شرط عَرضی وی، از اسرار آن محسوب می‌شود؛ □○مثلاً طهارت شرط صحت نماز است:ا«لاصلاة إلاّ بطهور» [۲۳]؛ همان طور كه «فاتحةالكتاب» جزء قطعی آن است: «لاصلاة إلاّ بفاتحة الكتاب» [۲۴]؛ ليكن اين‌گونه از اشتراط و توقف، گرچه تقدم رتبی را به همراه دارد، ليكن از لحاظ سرّشناسی، در عَرْض عبادت مشروط و موقوف قرار دارد، نه در طول آنها، زيرا شرط طولی قبول طهارت و صلات نيز پرهيزكاری است؛ ﴿إنّما يتقبّل الله من المتقين﴾.[۲۵] □○قبول تقوا نيز رهن ولايت انسان كامل است كه هيچ عبادتی، حتی تقوا، بدون تولّی معصومين(عليهم‌السلام) مقبول نخواهد بود؛ حتی پذيرش والی بودن آنان، بدون اعتقاد به ولايت تكوينی آن ذوات عظام مقبول نيست، زيرا ولايت تكوينی سرّ والي بودن و سرپرستی جوامع بشری آنان خواهد بود؛ □○يعنی پذيرش سرپرستی آنان، مانند نماز و روزه و زكات و حج و... از فروع دين به‌شمار ميیرود[۲۶]، و هر فرعی دارای اصل است كه سرّ آن فرع محسوب می‌گردد، و آنچه جزء فروع دين است، قبول سرپرستی آنان است و آنچه از اصول دين به شمار می‌آيد، ايمان به لزوم نصب آنان از طرف خدايسبحان و مظهريت اين حضرات برای خداوند متعالی است. □○از اين رهگذر، معلوم می‌شود كه حقيقت انسان كامل، حكمت هرگونه عبادت است و هر سالكی به‌ مقدار نيل خود از كمال انسانی، به راز عبادت می‌رسد و كامل‌ترين آنان كه معصومين (عليهم‌السلام) هستند، به سرّ نهايی عبادت واصل آمدند؛ لذا صراط مستقيم و ميزان اعمال و... خواهند بود. : [۲۳] ـ من لا يحضره الفقيه، ج۱، ص۳۳. [۲۴] ـ مستدرك الوسائل، ج۴، ص۱۵۸. [۲۵] ـ سوره مائده، آيه ۲۷. [۲۶] ـ كافی، ج۲، ص۱۸. □○بهمن ۱۳۶۷ ○□ @mohamad_hosein_tabatabaei