eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□بحث روايتى سوره مسد□ □(چند روايت درباره بدرفتارى ابولهب و همسرش با رسول اللّه (صلی الله علیه وآله) و نزول سوره مسد)□ □در به سند خود از بن جعفر (علیه السلام) روايت كرده كه در حديثى كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را بر مى شمارد، فرموده يكى از آنها داستان همسر ابولهب است كه وقتى سوره(تبت يدا ابى لهب ) نازل شد، نزد رسول خدا (صلی الله علیه وآله) آمد در حالى كه پسر نيز در  حضور آن جناب بود، عرضه داشت يا رسول الله، ام جميل است كه با مى آيد، و چه خشمى! گويا قصد تو را دارد، چون به دست گرفته مى خواهد آن را به طرف تو كند. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: او مرا بيند. اضافه مى كند آمد و از من پرسيد رفيقت كجا است؟ □گفتم آنجايى كه خواسته است. گفت: من به سروقت او آمده ام اگر او را ببينم اين را به سويش مى افكنم، چون او مرا كرده، به و سوگند كه من زنى هستم، (و میدانم چگونه كنم، اين را گفت و رفت). □ابوبكر از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) پرسيد: راستى او تو را ؟ فرمود: نه، تعالى بين من و او انداخت، و ديدنش شد. : قريب به اين معنا از طريق از طرق اهل روايت شده. □و در تفسير در ذيل آيه (وامراته الحطب) روايت كرده كه فرمود: ام جميل دختر بود، و عليه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى كرد و احاديث و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) را براى مى برد. @mohamad_hosein_tabatabaei
□●علامه طباطبایی (ره) میفرمود: من در مسجد در مقام (علیه السلام) نماز میخواندم. در نماز سوره (ص)را قرائت میکردم که ناگهان دیدم از جای خود کردم ولی بدنم در است. پس از چندی به حالت خود برگشتم. □●علامه حسن زاده آملی:چون در مقام نبی(علیه السلام) نماز میخواند و خدا در مقام آن حضرت فرمود: ورفعناه مکانا علیا(۵۷ - مریم) رفعت روی داده است. □●۱۰۰۱کلمه، علامه حسن زاده آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■● ●■ ■●پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله)، رُهبانيت را منع كرده و فرموده است در جَلْوت عبادت كنيد و ميان خلق خدا و تسليم خدا باشيد. خدا خودش درست مى‌كند. حتى كسى رهبانيت اختيار كرده بود پيغمبرمان دنبالش فرستادند و فرمودند من زن دارم، گوشت مى‌خورم و امثال اين كارها و از اين كار نهى فرمودند. لذا رهبانيت در اين مذهب نيست. ■●نماز و عبادت را خيلى طول نده، خيلى هم تعقيبات نخوان. لازم نيست زياد به خودت فشار بياورى. استقامت داشته باش. همان وضو را كه مى‌گيرى منتظر باش كه خداوند در شب نصف‌شب، لطف و عنايتش را نصيب شما كند. ■فَانْتَظِروا اِنّى مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرينَ .*■ ■●اين به همه چيز مى‌خورد؛ به فَرَج‌هاى نيمه‌شب مى‌خورد، به حضور قلبتان با خداى خود مى‌خورد، به بهجت و سرورى كه در شما ايجاد مى‌كند تا غم‌هاى دنيا را نابود كند مى‌خورد، به رفع همّ و غمّ دنيا مى‌خورد. اينها همه فَرَج است. تشريف آوردن امام زمان(عليه السّلام) هم، فَرَج است. اگر عالِمى به ناحيه شما بيايد و نطقش روى خدا و پيغمبر و ائمه بيفتد، اينها همه فَرَج خدايى است. ■*پس شما منتظر باشيد، من هم با شما انتظار مى كشم. سوره ى اعراف، آيه ى ٧١■ ■● مجالس حاج محمّد اسماعيل دولابى كتاب يك، مجلس پانزدهم صفحه ى ١٧٣●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■● #انتظار_فرج●■ ■●پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله)، رُهبانيت را منع كرده و فرموده است در جَلْوت عب
■● ●■ ■●روحيه شما غمناك است، يك مرتبه شاد مى‌شود. وقتى خوشحال شديم گويا همه روى زمين خوشحالند. وقتى پكر شديم انگار همه روى زمين پكرند. مگر من چقدر بزرگم؟! شما را بزرگى آفريده است، بزرگى كه اندازه ندارد و ديگر اينكه شما را هم بزرگ آفريده است. ■●ضعيف‌تر از ما كسى نيست ولى يك مقدار كه دقت كنى، مى‌بينى ما را بزرگ آفريده است. كارهاى شما همه بزرگ است. هر كه را بخواهى مى‌بخشى، گذشت مى‌كنى، مى‌دهى، براى همه مؤمنان دعا مى‌كنى. اينها همه نشانه بزرگى تو است. ■●وقتى بر پيغمبر خدا(صلی الله عليه و آله) صلوات مى‌فرستى؛ بر همه انبيا صلوات فرستاده‌اى. يك مقدار كه وسيع شويم و در دستگاه خدا فرد شويم، ابتدا مى‌ترسيم با خداى خود تماس بگيريم، با خلق خدا هم همين‌طور. ■●خداوند نهى كرده است كه در دنيا خودت را بفروشى. فرمود چشم‌هايتان را از ديگران بپوشانيد و به آنچه به خودتان داده است بسازيد. خداوند كم‌كم قوايتان را حفظ مى‌كند تا از گردنه رد شويد، وقتى در جاده افتاديد مى‌بينيد كه خدا مرتب شما را حفظ مى‌كند و آزادتر مى‌شويد؛ گويا خدا فقط شما يك نفر را آفريده است! ■● مجالس حاج محمّد اسماعيل دولابى كتاب يك، مجلس پانزدهم صفحه ى ١٧٤-١٧٣●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□اولين و آخرين عرض ما به شما عزيزان اين است که به خودتان بپردازيد. □ببينيد که هستيد و در کجا قرار داريد؟! □نظام عالم نيز اولين و آخرين حرفش با ما اين است که خود را دريابيم و ببينيم چه کاره ايم و بايد به کجا برويم؟! □تمام مقصود آفرينش نيز انسان است تا او بيايد و خود را بشناسد. □استاد صمدی آملی□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●اهمیت و مفهوم انتظار فرج●□ □خداوند متعال در قرآن كريم می‌فرمايد:‌ فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ اِلّٰا مِثْلَ اَيّٰامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا اِنِّی مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرينَ؛ ثُمَّ نُنَجِّی رُسُلَنٰا وَ الَّذينَ آمَنُوا كَذٰلِكَ حَقًّا عَلَيْنٰا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ (سوره‌ يونس، آيات ۱۰۲-۱۰۳) □آيا چيزی را انتظار می‌كشند جز آنچه برای پيشينيان آنها رخ داد؟ بگو منتظر باشيد كه من نيز با شما از منتظران خواهم بود. پس از اين انتظار‌، ما رسولان خود و مؤمنان را نجات خواهيم داد و اين نجات‌بخشی‌ حقّی بر ماست [كه خود آن را قائل شديم.] □چنانکه پیشتر گفتیم، يكی از وظايف خاص و برجسته‌ی شيعيان در دوران غيبت حضرت مهدی‌ ارواحنا‌فداه انتظار فرج است. □انتظار در عقيده‌ی شيعه‌ جايگاه بسيار رفيع و بلندی دارد و احاديث فراوانی در اين زمينه ازجانب معصومين علیهم السّلام رسيده است كه برای درک بهتر مفهوم انتظار و اهمیت آن به چند نمونه اشاره می‌کنيم. □پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم می‌فرمايند‌: □اَفْضَلُ اَعْمٰالِ اُمَّتِی اِنْتِظٰارُ الْفَرَجِ مِنَ اللّٰهِ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ برترين اعمال امّت من‌ انتظار فرج از جانب خداوند عزّوجلّ است. □امیرالمؤمنین علیه السّلام در پاسخ شخصی که می‌پرسد: □أَیُّ الْأعمٰالِ أحَبُّ إلَى اللّٰهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ کدام عمل نزد خداوند محبوب‌ترین است؟ می‌فرمایند: اِنتِظٰارُ الْفَرَجِ انتظار فرج □در بحث وظایف شیعه نیز نقل کردیم که امام كاظم علیه السّلام می‌فرمايند‌: □اَفضَلُ الْعِبٰادَةِ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ انْتِظٰارُ الْفَرَجِ برترين عبادات پس از معرفت‌، انتظار فرج است □پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم می‌فرمایند: □أَفْضَلُ جِهٰادِ أُمَّتِی انْتِظٰارُ الْفَرَجِ برترین جهاد امّت من انتظار فرج است. ☑️سه نکته در این احادیث قابل تأمّل است. □نخست اینکه در حالی که در شريعت اسلام اعمال و عبادات برجسته‌ی فراوانی وجود دارد‌؛ انتظار فرج‌ افضل اعمال و عبادات معرّفی شده است. □دوّم اینکه بر مقدّم بودن معرفت بر انتظار تأکید شده است كه نشان می‌دهد انتظار بدون معرفت‌، انتظار واقعی و سازنده نيست. □سوّم آنکه‌ فرموده‌اند برترین و بزرگترین عمل انتظار فرج است؛ پس انتظار، عمل است، نه بی‌عملی و بدون فعّالیّت دست روی دست نهادن و چشم‌ به‌ راه حوادث خارق‌العاده و غیرعادّی برای تغییر و تحوّل وضع موجود نشستن. □انتظار برترین جهاد است، نه تسلیم و ستم‌ پذیری و سکوت در برابر ظلم. □كسی كه منتظر است تا حجّت‌ خدا ظهور کند و در رکاب آن حضرت در كارزار جهانی شركت كند و ريشه‌‌ی ظلم و فساد را از عالم بركند و ظلم جهانی را درهم شكند‌‌، نمی‌تواند نسبت به ظلم در محيط خود بی‌تفاوت باشد‌ و به نام انتظار، گذران اوقات كند تا ظهور تحقّق پذيرد. .‌.. □●جانِ جهان تألیف استاد مهدی طیّب●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 242-228 بقره قسمت نهم بخش هفتم ● آزادى زن در تمدن غربى هيچ شكى نيست كه پيشگام در آزاد ساختن زن از قيد اسارت و تأمين استقلال او، در اراده و عمل اسلام بوده است ، و اگر غربى ها (در دوران اخير) قدمى در اين باره براى زنان برداشته اند، از اسلام تقليد كرده اند (و چه تقليد بدى كرده و با آن روبرو شده اند) و علت اينكه نتوانستند بطور كامل تقليد كنند، اين است كه احكام اسلام چون حلقه هاى يك زنجير به هم پيوسته است (وهمچون چشم و خط و خال و ابرو است ) و روش اسلام كه در اين سلسله حلقه اى بارز و مؤثرى تام التأثير است ، براى همين مؤ ثر است كه در آن سلسله قرار دارد، و تقليدى كه غربى ها از خصوص اين روش كرده اند، تنها از صورت زليخاى اسلام نقطه خال را گرفته اند كه معلوم است خال به تنهائى چقدر زشت و بدقواره است . و سخن كوتاه اينكه ، غربى ها اساس روش خود را بر پايه مساوات همه جانبه زن با مرد در حقوق قرار داده اند، و سالها دراين باره كوشش نموده اند و دراين باره وضع خلقت زن و تاخر كمالى او را (كه بيان آن بطور اجمال گذشت ) در نظر نگرفته اند. و راى عمومى آنان تقريبا اين است که تاخر زن در كمال و فضيلت ، مستند به خلقت او نيست ،بلكه مستند به سوء تربيتى است كه قرن ها با آن تربيت مربى شده ، و از آغاز خلقت دنيا تاكنون ، در محدوديت مصنوعى به سر برده است ، وگرنه طبيعت و خلقت زن با مرد فرقى ندارد. ايراد و اشكالى كه به اين سخن متوجه است اين است كه همانطور كه خود غربيها اعتراف كرده اند، اجتماع از قديم ترين روز شكل گرفتنش بطور اجمال و سربسته حكم به تاخر كمال زن از مرد كرده ، و اگر طبيعت زن و مرد يك نوع بود، قطعا و قهرا خلاف آن حكم هر چند در زمانى كوتاه ظاهر مى شد، و نيز خلقت اعضاى رئيسه و غير رئيسه زن ، در طول تاريخ تغيير وضع مى داد، و مانند خلقت مرد، مى شد. مؤيد اين سخن روش خود غربى ها است كه با اينكه سال ها است كوشيده و نهايت درجه عنايت خود را به كار برده اند تا زن را از عقب ماندگى نجات بخشيده و تقدم وارتقاى او را فراهم كنند، تاكنون نتوانسته اند بين زن و مرد تساوى برقرار سازند، و پيوسته آمارگيرى هاى جهان اين نتيجه را ارائه مى دهد كه در اين كشورها در مشاغلى كه اسلام زن را از آن محروم كرده ، يعنى قضا و ولايت و جنگ ، اكثريت و تقدم براى مردان بوده ، و همواره عده اى كمتر از زنان عهده دار اينگونه مشاغل شده اند. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 418 و اما اينكه غربى ها از اين تبليغاتى كه در تساوى حقوق زن و مرد كردند، و از تلاشهائى كه در اين مسير نموده اند، چه نتائجى عايدشان شد در فصلى جداگانه تا آنجا كه برايمان ممكن باشد ان شاء الله شرح خواهيم داد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○آیت الله بهجت ره○□ □نصیحتی از این بالاتر نیست که انسان تصمیم جدی بگیرد که اگر خداوند به او یکصد سال عمر هم داد عالما و عامدا حتی یک آن معصیت نکند. □○زمزم عرفان○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□ترجمه آيات سوره نصر□ □به نام اللّه كه بخشنده به همه و مهربان با نيكان است. □منتظر باش كه وقتى نصرت و فتح از ناحيه خدا برسد(۱) □و ببينى كه مردم گروه گروه به دين اسلام در مى آيند(۲) □پس (به شكرانه آن) پروردگارت را حمد و تسبيح گوى و از او طلب آمرزش كن كه او بسيار توبه پذير است(۳) @mohamad_hosein_tabatabaei
□سوره نصر□ □در اين سوره تعالى گراميش را و يارى مى دهد، و خبر مى دهد كه به زودى آن جناب مشاهده مى كند كه مردم گروه داخل مى شوند، و دستورش مى دهد كه به اين يارى و فتح خدايى، خدا را كند و حمد گويد و نمايد. □اين سوره بنا به كه خواهيم كرد در بعد از و از فتح نازل شده است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه(۱) سوره نصر□ المیزان □اذا جاء نصر اللّه و الفتح□(۱) □بيان اينكه مراد از و در (اذا جاء نصر الله و الفتح...) رسيدن آن شده  _مكه است. كلمه () ظهور در (آينده) دارد، و اين ظهور دارد كه مضمون آيه شريفه باشد از امرى كه رخ و به زودى میدهد، و چون آن امر يارى و فتح است، در سوره مورد بحث از هايى است كه خداى تعالى به (صلی الله عبیه وآله) داده، و نيز از و خبرهاى قرآن كريم است. □و از (نصر) و (فتح) - آنطور كه بعضى از پنداشته اند - نصرت و فتح نيست، تا شريفه با تمامى كه خداى تعالى پيامبرش را نموده و بر دشمنان پيروز كرده شود، مثلا با ايمان آوردن و اهل هم منطبق گردد، چون با آيه (و رايت الناس يدخلون فى دين اللّه افواجا) ، زيرا اسلام آوردن انصار و اهل يمن و ساير مسلمانان كه از فتح مكه مسلمان شدند فوج فوج . □و نيز منظور آيه، كه خداى تعالى آن را در آيه (انا فتحنا لك فتحا مبينا)  خوانده باشد، براى اينكه آيه با آن انطباق ندارد، و در صلح مردم فوج فوج داخل اسلام نشدند. @mohamad_hosein_tabatabaei
□●ما تا آخر عمر علیه دولت آمریکا مبارزه می کنیم●□ □●ما تا آخر عمر علیه دولت آمریکا مبارزه می کنیم و تا آن را به جایش ننشانیم و دستش را از منطقه کوتاه نکنیم و به تمام مبارزان راه آزادی کمک نکنیم تا آنها را شکست دهند و خود مردم ایران سرنوشت خویش را به دست گیرند از پای نمی نشینیم. برای ما شرق تجاوزگر و غرب جنایتکار فرقی نمی کند. ما می جنگیم و چون حق پیروز است پیروزیم. □●صحیفه نور جلد ۱۲ صفحه ۱ پیام امام خمینی(ره) به ملت ایران در رابطه با کمیسیون تحقیق جنایات دولت آمریکا مورخ: ۱۳۵۸/۱۲/۲۰●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●داستان «ارمنی بادمجان»●□ □●اشتباه است اگر خیال کنیم که یک جامعه به اصطلاح دینی حساسیت‌هایش همیشه رنگ و شکل دینی دارد و احیانا انگیزه دینی هم دارد، آیا اگر حساسیت‌ها در موضوعات دینی بود و حتی انگیزه‌ها هم دینی بود کافی است که آن حساسیت‌ها را با آن دین و مصالح آن دین منطبق بدانیم؟ □●جواب این است: نه، نکته مهم همین جا است. ‌گاهی مردم به علل خاص اجتماعی درباره بعضی مسائل بسیار اصولی دین حساسیت خود را از دست می‌دهند، گویی شعورشان نسبت به ان اصول خفته است، به چشم خود می‌بینند که آن اصول پایمال می‌شود ولی ککشان به اصطلاح نمی‌گزد. ‌ولی درباره‌ بعضی مسائل که از نظر خود دین جزء اصول نیست، جزء فروع است، یا احیانا جزء فروع هم نیست، جزء شعائر است، یا خیر جزء اصول است ولی بالاخره اصلی است در عرض اصل‌های دیگر، آن چنان حساسیت نشان می‌دهند که حتی توهم خدشه‌ای بر آن، یا شایعه دروغ خدشه بر آن، آنها را به جوش می‌آورد. ‌گاهی هم حساسیت‌های کاذب در جامعه بوجود می‌آورند یعنی مردم درباره اموری حساسیت نشان می دهند که دلیلی ندارد. □●یکی از آقایان نقل می‌کردند که در یکی از شهرستان‌ها مردی از کسبه که خیلی مقدس بود، خدا به او فرزندی نداده بود جز یک پسر، آن پسر برایش خیلی عزیز بود، طبعا لوس و ننر و حاکم بر پدر و مادر بار آمده بود، این پسر کم‌کم جوانی برومند شد. ‌جوانی، فراغت، پولداری، لوسی و ننری دست به دست هم داده بود و او را جوانی هرزه بار آورده بود. کار به جایی رسید که کم‌کم در خانه پدر که هیچ وقت جز مجالس مذهبی ‌مجلسی تشکیل نمی‌شد بساط مشروب پهن می‌کرد. ‌تدریجا زنان هر جایی را می‌آورد، پدر بیچاره دندان به جگر می‌گذاشت و چیزی نمی‌گفت. ‌ □●در آن اوقات تازه «گوجه فرنگی» به ایران آمده بود. ‌عده‌ای علیه این گوجه ملعون فرنگی! تبلیغ می‌کردند به عنوان این که فرنگی است و از فرنگ آمده حرام است و مردم هم نمی‌خوردند و تدریجا مردم آن شهر حساسیت شدیدی درباره گوجه فرنگی پیدا کرده بودند و از هر حرامی در نظرشان حرام‌تر بود. ‌در آن شهر به این گوجه «ارمنی بادمجان» می‌گفتند، این لقب از لقب «گوجه فرنگی» حادتر و تندتر بود، زیرا کلمه گوجه فرنگی فقط وطن این گوجه را مشخص می‌کرد، ولی کلمه «ارمنی بادمجان» مذهب و دین آن را معین کرد! قهرا در آن شهر تعصب و حساسیت مردم علیه این تازه وارد بیشتر بود. ‌ □●روزی به آن حاجی که پسرش هرزه و لاابالی شده بود و خودش خون می‌خورد و خاموش بود، اهل خانه خبر دادند که امروز آقا پسر کار تازه‌ای کرده است، یک دستمال «ارمنی بادمجان» با خود به خانه آورده است. ‌پدر وقتی که این خبر را شنید دیگر تاب و توان را از دست داد آمد پسر را صدا زد و گفت : پسر شراب خوردی صبر کردم، دنبال فحشاء رفتی صبر کردم، قمار کردی صبر کردم، خانه‌ام را مرکز شراب و فحشاء کردی صبر کردم، حالا کار را به جایی رسانده‌ای که «ارمنی بادمجان» به خانه من آورده‌ای، این دیگر برای من قابل تحمل نیست. ‌دیگر من از تو پسر گذشتم باید از خانه من به هر گوری که میخواهی بروی! □●استاد شهید مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص۱۵۳- ۱۵۵●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●جناب سید مهدی بحرالعلوم در باب هشتم رساله ی سیر و سلوک خود که پیرامون مؤاخذه است، می فرمایند: «از یکی از اکابر مأثور است که در مصلای خود تازیانه داشت و بعد از محاسبه نفس و ظهور خیانت، خود را با آن تأدیب می کرد. و نیز نقل است که عارفی می گذشت و در راه عمارتی تازه دید پرسید چه وقت است که آن را ساخته اند؟ پس به ملاحظه این سؤال لغو سالی آب نیاشامید و نیز منقول است که شخصی در زمان حضرت عیسی علیه السلام در عذر خواهی اینکه روزی شکایت از گرما کرد چهل سال عبادت کرد». ■●خداوندا به راستی این عارفان و بزرگان دین ما چه همت بلند و والایی داشتند که به خاطر یک اشتباه کوچک حاضر بودند سالیانی خود را مؤاخذه کنند تا از این طریق راه نفس را برای سرکشی ها و گردنکشی های بعدی سدّ کنند و مانع طغیان وی شوند. ■●ما چرا هنوز درگیر مسائل ابتدایی شریعت مطهره مان مانده ایم و از حد انجام واجبات و ترک محرمات تجاوز نکرده ایم! این سؤالی است که یکایک ما و شما باید از خودمان بنماییم. ■●استادصمدی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 242-228 بقره قسمت نهم بخش هشتم1⃣ ● بحث علمى ديگر (درباره زناشوئى و منشأ طبيعى و فطرى آن ) عمل هم خوابى ، يكى از اصول اعمال اجتماعى بشر است ، و بشر از همان آغاز پيدايش و ازدياد خود، تا به امروز دست از اين عمل اجتماعى نكشيده و قبلا هم گفته بوديم كه اين اعمال بايد ريشه اى در طبيعت داشته باشد تا آغاز و انجامش به آن ريشه برگشت كند. و اسلام وقتى مى خواهد اين عمل جنسى را با قانون خود نظام بخشد، اساس تقنين خود را بر خلقت دو آلت تناسلى نرى و مادگى نهاده است ، چون دو جهاز تناسلى متقابل كه در مرد و زن است (و هر دو در كمال دقت ساخته شده و با تمامى بدن نر و ماده ، اتصال و بستگى دارد) بيهوده و عبث در جاى خود قرار نگرفته و به باطل خلق نشده ، و هر متفكرى كه در اين باره خوب دقت كند به روشنى خواهد ديد كه طبيعت مرد در مجهز شدنش به جهاز نرى چيزى به جز جهاز طرف مقابل را نمى طلبد. و همچنين طبيعت زن در تجهيزش به آلات مادگى چيزى جز جهاز طرف مقابل را نمى جويد، و اين دو جذبه در كشش طرفينى خود هدفى به جز توليد مثل و بقاى نوع بشر دنبال نمى كند، پس عمل همخوابگى اساسش بر همين حقيقت طبيعى است ، (نه بربازيچه و لذت گيرى و بس ، و نه بر اساس مدنى بودن انسان ) و تمامى احكامى را هم كه اسلام درباره اين عمل مقرر كرده و پيرامون اين حقيقت دور مى زند و مى خواهد اين عمل به صورت بازى انجام نشود. و خلاصه همه احكام مربوط به حفظ عفت ، و چگونگى انجام عمل همخوابى ، و اينكه هر زنى مختص به شوهر خويش است ، و نيز احكام طلاق ، عده ، اولاد، ارث ، و امثال آن همه براى همين است كه اين دو جهاز در راهى به كار بيفتد كه براى آن خلق شده اند، يعنى بقاى نوع بشر. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 419 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei