eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□بسمه تعالی شٱنه□ □شفاعت، شفع شدن روح عالی با نفس ناطقه دانی جهت ارتقاء و استکمال وجودی اوست. به این اتحاد اندکاکی، نفس مستکفی تکامل می یابد و متناسب با استدعای استعدادی اش از اشراق روح کامل بهره‌مند می‌شود. به طوری که بر اثر فنای در مافوق با او یکی می‌شود. از این رو از پی شفع، وتر آمد و در وتر موتور، مؤمن به سراح مطلق و منزلگه ابد نائل می‌شود. □در شفاعت رجعت از سوی کامل و رفعت از جانب ناقص است اعنی کامل حرکت تکمیلی دارد و ناقص استکمالی. □این شفاعت بسته به استعداد طالب و طلب مستعد در نشئه استعداد و عالم ماده برای کلمه طیبه یعنی روح مؤمن به علم و عمل حاصل می‌شود، پس از تو حرکت و از مشرق یمن، یُمن و برکت! □اما بعد از رهایی روح و بدن از کنجاله تن و دخول در حضیره گلشن، استکمال برزخی و یا اشراقات فوق برزخی بر اساس و مبنای امکان استعدادی دامن نفس ناطقه را رها نخواهد کرد و در مکتب آفتاب سوزان عقل ابیض که نه شرقی و نه غربی است، عقول سرخ را از امتزاج سیاه و سفید به سفیدی خالص صیرورت خواهد داد تا نفس در مقعد صدق و مقام عندیت ملیک مقتدر به آرامش ابدی خود برسد. □يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ□   □روح فاطمی موسوی که مزین به عصمت الهیه است به سبب وصول اش به مقام عصمت و فطرت فاطمی شفاعتش شامل اهل بهشت می‌شود چون نزد خدا دارای دو شأن است؛ در یک شأن اش افاضه استعداد و سپس علم می‌کند و در شأن دیگرش اهل علم را علم مزید می‌بخشد. □یعنی به مظهریت اسم رحیم، اهل بهشت را از وقوف در موطن بالعرض جنت به مقعد صدق عندیت ملیک مقتدر بالا می برد. که مؤمن بالعرض در بهشت است و بالذات عندالله. □گر مخیر بڪنندم بہ قیامت ڪہ چہ خواهی □دوست ما را و همہ جـنت و فـردوس شما را □پس ای سالک اربعین کلیمی! طلیعه اربعین به نام سامی و نامی و اسنای فاطمه معصومه مزین شده تا بدانی ارتقاء روح مؤمن به دست دخت مکرم و معصومه حضرت موسی بن جعفر الکاظم علیهم السلام است. اربعین کلیمی ات را اربعین فاطمی رضوی قرار بده تا آن قبله قابلان درگه قبول حضرت دوست، دخت حضرت موسی به نسیمی قدسی فرعون نفس ات را در تحت حاکمیت عقل نوریه ات قرار دهد که موسای عمران شرف اش را از قبسات نار اللهی دخت موسای کاظم دارد. و کشتی سلوک را در طوفان دریاهای مواج بحر امکان به دم بسم الله مجراها و مرساهای اخت الرضا امکان نجات و پهلو گرفتن در ساحل بسیط است.
□حضرت لقمان عليه السّلام فرمودند: اى پسرم! دنيا ، درياى عميقى است كه بسيارى در آن هلاک گرديده‌اند. پس كشتى‌ات را در دنيا ، ايمان به خدا قرار بده و بادبان آن را توكّل بر خدا، و توشه راهت را تقواى خداوند عزّ و جل قرار بده؛ اگر نجات يافتى، از رحمت خداست و اگر هلاک شدى، به سبب گناهانت خواهد بود. □يا بُنَيَّ ، إنَّ الدُّنيا بَحرٌ عَميقٌ ، قَد هَلَكَ فيها عالَمٌ كَثيرٌ ، فَاجعَل سَفينَتَكَ فيهَا الإِيمانَ ، وَاجعَل شِراعَهَا التَّوَكُّلَ ، وَاجعَل زادَكَ فيها تَقوَى اللّه ِ ، فَإِن نَجَوتَ فَبِرَحمَةِ اللّه ِ ، وإن هَلَكتَ فَبِذُنوبِكَ . □بحار، ج ١٣، ص ٤١١□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○آغاز ماه ذی‌القعده و چهلّۀ کلیمیّه (موسویّه)○□ □در آستانۀ ماه ذی‌القعده قرار گرفته‌ایم. چهار ماه از ماه‌های سال به تعبیر قرآن «مِنها اَربَعَةٌ حُرُمٌ» هستند؛ یعنی از ماه‌های حرام و مورد احترامند که حرمت ویژه و احکام خاصّ خود را دارند و در آنها باید حریم خاصّی را مراعات کرد. □سه ماه از این چهار ماه حرام، پی ‌در پی و پیوسته است که با ماه ذی‌القعده شروع می‌شود، در پی آن ماه ذی‌الحجّه و به دنبال آن، ماه محرّم‌الحرام است. چهارمین ماه حرام رجب المرجّب است، که با فاصله از آن‌ها قرار گرفته است. □بنا به روایات، روز اوّل ماه ذی‌القعده اوّلین روز اخراج حضرت آدم و حوّا علیهماالسّلام از بهشت بود. □حضرت آدم علیه‌السّلام از این روز به مدّت چهل روز در فراق بهشت گریست و خدای متعال بعد از چهل روز، در روز عرفه یعنی نهمین روز ماه ذی‌الحجّه و در آستانۀ روز دهم این ماه توبۀ او را پذیرفت. لذا روز عرفه، جایگاه بلندی در مقام توبه، انابه، دعا و مناجات دارد. □از روز اوّل ماه ذی‌القعده خدای متعال چهل روز را با موسی بن عمران علیه السّلام قرار خلوت گذاشت. □به تعبیر دیگر، روز اوّل ماه ذی‌القعده روز آغاز چهلّه‌ نشینی است. چهلّۀ کلیمیّه یا موسویّه از روز اوّل ماه ذی‌القعده شروع می‌شود و تا روز عرفه ادامه پیدا می‌کند. □امیدواریم بتوانیم حرمت این ماه حرام را که در آستانۀ آن قرار گرفته‌ایم، نگه داریم. ماهی که در آن، حسنات آثار مضاعفی می‌بخشد و سیّئات هم خسارات مضاعفی در پی می‌آورد. □ماه حرام، ماه حرمت جنگ، مگر در مقام دفاع است. در این چهار ماه بر مسلمان‌ها حرام است با خلق به جنگ ابتدایی بپردازند، حال اگر خدای نکرده کسی در این ماه‌ها با ارتکاب معاصی به جنگ با خدا برود، چه عمل خطرناکی انجام داده است! □○استاد مهدی طیّب ۹۲/۰۶/۱۴○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●چهلّۀ کلیمیّه (موسویّه) - یکی از سه چهلّه مهم اهل سلوک●□ □اهل سلوک قائل به سه چهلّۀ مهم در طول سال هستند. دو چهلّه آن پی‌درپی است و از اوّل ماه رجب شروع می‌شود و تا آستانۀ بیست ویکم ماه مبارک رمضان ادامه پیدا می‌کند. شصت روز آن، دو ماه رجب و شعبان است، به علاوۀ بیست روز ماه مبارک رمضان که جمعاً هشتاد روز می‌شود که دو چهلّۀ پیوسته است. □کسی که از این دو چهلّه به خوبی بهره ببرد، برای درک و دستیابی به لیله‌القدر مستعد می‌شود. لیله‌القدر آفاقی یک بحث است و لیله‌القدر انفسی که مهمتر است، بحث دیگری است. □چهلّۀ دیگر از اوّل ماه ذی‌القعده شروع و تا روز عرفه ادامه دارد. به این چهلّه، چهلّۀ کلیمیّه یا موسویّه می‌گویند، زیرا خدای متعال چنین چهل روزی را با موسی بن عمران قرار خلوت گذاشت. خدای متعال در قرآن کریم فرمود: □و واعَدْنا مُوسى ثَلاثین لَیْلَةً وَ اَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ اَرْبَعِینَ لَیْلَة ما با موسی سی شب وعده گذاشتیم و سپس آن سی شب را با ده شب تکمیل کردیم، در نتیجه میقات و قرار ملاقات موسی با پروردگار جمعاً چهل شب شد.□ □این قرار از اوّل ماه ذی‌القعده شروع و به روز عرفه ختم گردید، لذا این ایّام به یک چهلّه تبدیل شد. □همچنین قرآن کریم فرمود : «وَ اِذْواعَدْنا مُوسى اَرْبَعِینَ لَیْلَة»، آن هنگام که ما با موسی چهل «شب» وعده گذاشتیم. □در اینجا تأکید روی «شب» هم فوق‌العاده است. نفرمود: چهل روز قرار گذاشتیم؛ بلکه فرمود: «چهل شب» قرار گذاشتیم. اینکه نقش شب در سیر و سلوک چیست و خلوت‌های انسان در دل شب با خدای خود چه آثار فوق‌العاده‌ای دارد، بحث مستقلّی است که زمان جداگانه‌ای می‌طلبد و بعضاً هم به آن‌ها اشاره کرده‌ایم. قرآن کریم در سوره مزّمّل، بعد از اینکه فرمود: «قُمِ اللَّیْلَ اِلاّ قَلِیلاً»، ای پیغمبر! جز اندکی در شب نخواب و بقیۀ آن را بیدار و مشغول عبادت و تهجّد باش؛ فرمود: «اِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ اَشَدُّ وَطْئاً وَ اَقْوَمُ»، بی گمان عباداتِ نشأت یافته از شب، گامی مستحکم‌تر و سخنی پای برجاتر است. لذا شب در پروازهای معنوی و عروج عرفانی، فوق‌العادگی دارد. اهل سلوک برای شب جایگاه ویژه‌ای قائلند. □چهلّۀ کلیمیّه یا موسویّه به این لحاظ تعریف شده و اهل سلوک این ایّام را به این اعتبار برای چهلّه‌نشینی اختیار می‌کنند. 《□●استاد مهدی طیّب ۹۲/۰۶/۱۴●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●روزه در ماه‌های حرام●■ ■ماه ذی‌القعده آغاز ماه‌هاى حرام است، كه حق تعالى در قرآن مجيد ذكر فرموده است. سيّد ابن طاووس روايتى نقل كرده كه ذی‌القعده به هنگام سختى شديد، گاهِ استجابت دعاست. ■روايت شده هر كه در يكى از ماه‌هاى حرام سه روز پی در پى كه پنج‌شنبه، جمعه و شنبه باشد روزه بگيرد، ثواب نهصد سال عبادت براى او نوشته شود. ■شيخ بزرگوار على بن ابراهيم قمى فرموده در ماه‌هاى حرام گناه‌ها و حسنات دوچندان می‌شود. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴شرحی بر صلوات عرشی جناب ابن عربی بر حضرت امام جعفر بن محمد الصادق علیهما‌السلام🏴 ■قسمت سوم■ ■البَ
🏴شرحی بر صلوات عرشی جناب ابن عربی بر حضرت امام جعفر بن محمد الصادق علیهما‌السلام 🏴 ■قسمت چهارم■ ■امام صراف گنجینه های معارف و علوم است. نفس امام وعاء و ظرف علوم و معارف بیکران الهی است لذا هر علم صحیحی از این خزینه جاری می‌شود بدین جهت علم امام قسطاس علوم و معارف می‌باشد. امام باقر سلام الله علیه به سلمة بن کهیل و حکم بن عتیبه فرمودند: «شَرِّقا و غَرِّبا لَن تَجِدا عِلماً صَحیحاً إلاّ شَیئاً یَخرُجُ مِن عِندِنا أهلَ البَیتِ». ناقد همان صراف است که سره را از ناسره جدا می‌کند یعنی معارف و علوم استوار و صواب را از علوم ناصواب و غیراستوار تمییز می‌دهد به سبب آنکه جانش خزینه همه معارف الهیه بوده و میزان مستقیم در تشخیص علم صحیح از ناصحیح گردیده است؛ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ. ■محتد مانند منزل اصل و ریشه است. چنانکه ذکر شد، امام اصل همه‌ی علوم و معارف است و تمام عقول جلوات و شئون عقل اویند. عقل امام، عقل کلی است. محتد عقول جزئی بوده و همه مفارقات عقلی و صورتهای علمی و جواهر مجرده شئون و شجون شجره‌ی وجودی او محسوب می‌شوند و نسبتشان با این عقل اول اضافه اشراقیه است فی المثل کَشُعاع الشَّمس بِها و چون عقل کل معدن فهوم و عقول جزئی است لذا نهایت فهم‌ها است و عقول و فهوم جزئی در ادراک حقائق و معارف از مقام و مرتبه آن حضرت نمی‌توانند فراتر روند. هر امام و پیامبری مردم و قوم خودش را به مرتبه خود دعوت کرده است چون هر پیامبر و امامی به وفق استعداد آن قوم مبعوث می‌شود و استعداد قوم نمی‌تواند فراتر از استعداد امام خود باشد. ائمه ما صلوات الله علیهم اجمعین به نهایت عقل و فهم بشری راه یافته اند و بالاتر از این مقام متصور نیست تا کسی را ادعای آن رسد که بدآنجا رود، الطرق مسدود و الطلب مردود...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
● آيات 281 275 ، بقره ، قسمت اول بخش اول الَّذِينَ يَأْكلُونَ الرِّبَوا لا يَقُومُونَ إِلا كَمَا يَقُومُ الَّذِى يَتَخَبَّطهُ الشيْطنُ مِنَ الْمَس ذَلِك بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَوا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبَوا فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَى فَلَهُ مَا سلَف وَ أَمْرُهُ إِلى اللَّهِ وَ مَنْ عَادَ فَأُولَئك أَصحَب النَّارِ هُمْ فِيهَا خَلِدُونَ(275) يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَوا وَ يُرْبى الصدَقَتِ وَ اللَّهُ لا يُحِب كلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ(276) إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ وَ أَقَامُوا الصلَوةَ وَ ءَاتَوُا الزَّكوةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ(277) يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا مَا بَقِىَ مِنَ الرِّبَوا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(278) فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَ رَسولِهِ وَ إِن تُبْتُمْ فَلَكمْ رُءُوس أَمْوَلِكمْ لا تَظلِمُونَ وَ لا تُظلَمُونَ(279) وَ إِن كانَ ذُو عُسرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى مَيْسرَةٍ وَ أَن تَصدَّقُوا خَيرٌ لَّكمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ(280) وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفى كلُّ نَفْسٍ مَّا كسبَت وَ هُمْ لا يُظلَمُونَ(281) ● ترجمه آیات كسانى كه ربا مى خورند رفتار و كردارشان مانند شخص جن زده و فريب خورده شيطان است و چون ربا خوران خوب و بد را تميز نمى دهند، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 626 مى گويند خريد و فروش هم مثل ربا است ، با اينكه خدا خريد و فروش ‍ را حلال و ربا را حرام كرده پس ، بطور كلى هر كس موعظه اى از ناحيه پروردگارش دريافت بكند، و در اثر آن موعظه ، از معصيت خدا دست بردارد، گناهى كه قبلا كرده بود حكم گناه بعد از موعظه را ندارد، و امر آن به دست خدا است اما اگر باز هم آن عمل نهى شده را تكرار كند، چنين كسانى اهل آتش و در آن جاودانند.(275) خدا ربا را (كه مردم به منظور زياد شدن مال مرتكب مى شوند) پيوسته نقصان مى دهد، و به سوى نابوديش روانه مى كند، و در عوض صدقات را نمو مى دهد، و خدا هيچ كافر پيشه دل به گناه آلوده را دوست نمى دارد. (276) محققا كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام مى دهند و نماز بپا داشته ، و زكات مى دهند، اجرشان نزد پروردگارشان است ، (چون دنيا ظرفيت اجر اينگونه اعمال را ندارد)، نه ترسى بر آنان هست و نه اندوهگين مى شوند.(277) هان ! اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا پروا كنيد، و آن زيادى مال را كه در اثر ربا به دست آمده رها كنيد، اگر داراى ايمانيد. (278) حال اگر نكنيد بايد بدانيد كه در حقيقت اعلان جنگ با خدا و رسول كرده ايد، و اگر توبه كنيد اصل سرمايه تان حلال است ، نه ظلم كرده ايد و نه به شما ظلمى شده است .(279) و اگر بدهكار شما در تنگى و فشار است بايد مهلتش دهيد، تا هر وقت داشت بدهد البته اگر تصدق كنيد برايتان بهتر است اگراهل عمل باشيد. (280) و بترسيد از روزى كه در آن روز به سوى خدا بر مى گرديد، و آن وقت تمامى اعمالتان به شما بر گردانده مى شود، بدون اينكه به احدى ظلم شود. (281) 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
● آيات 281 275 ، بقره ، قسمت اول بخش اول الَّذِينَ يَأْكلُونَ الرِّبَوا لا يَقُومُونَ إِلا كَمَا ي
●آيات 281 275 ، بقره ، قسمت اول بخش دوم ● بیان آیات اين آيات در مقام تأكيد حرمت ربا و تشديد بر رباخواران است ، نه اينكه بخواهد ابتداء ربا را حرام كند، چون لحن تشريع لحن ديگر است ، آن آيه اى كه مى توان گفت حرمت ربا را تشريع كرده آيه زير است كه مى فرمايد: ((يا ايها الذين آمنوا لا تاكلوا الربوااضعافا مضاعفه ، و اتقوا الله لعلكم تفلحون )). آرى آيات مورد بحث مشتمل بر آيه اى نظير ((يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ذروا ما بقى من الربوا ان كنتم مؤمنين ))، كه لحن تشريع دارد مى باشد، و از سياق آن بر مى آيد مسلمانان از آيه سوره آل عمران كه ايشان را نهى مى كرده منتهى نشده بودند و از ربا خوارى دست بر نداشته بودند، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 627 و بلكه تا اندازه اى همچنان در بينشان معمول بود، لذا خداى سبحان در اين سوره نيز براى بار دوم به آنان دستور مى دهد كه از ربا خوارى دست بردارند، و آنچه از ربا كه در ذمه بدهكاران مانده نگرفته و مطالبه ننمايند از همين جا روشن مى شود كه جمله ((فمن جائه موعظه من ربه فانتهى فله ما سلف و امره الى الله ...)) چه معنائى مى دهد، و تفصيلش ‍ خواهد آمد. قبل از آنكه آيه سوره آل عمران نازل شود سوره روم نازل شده بود، چون سوره روم در مكه نازل شده ، در آنجا مى فرمايد: ((و ما اتيتم من ربا ليربوا فى اموال الناس فلا يربوا عند الله ، و ما آتيتم من زكوة تريدون وجه الله فاولئك هم المضعفون )) از اينجا اين معنا روشن مى شود كه مساله ربا خوارى از همان اوائل بعثت رسول خدا و قبل از هجرت عملى منفور بود، تا آنكه در آيه سوره آل عمران صريحا تحريم و سپس در آيه سوره بقره (يعنى همين آيات مورد بحث) درباره آن تشديد شده است ، چون همانطور كه گفتيم از سياق اين آيات كاملا استفاده مى شود كه قبلا درباره آن نهى شده بود، و نيز روشن مى شود كه آيات مورد بحث بعد از آيات سوره آل عمران نازل شده است . علاوه بر اينكه حرمت ربا بنا به حكايت قرآن كريم در بين يهود معروف بوده ، چون قرآن كريم مى فرمايد: ((و اخذهم الربوا و قد نهوا عنه )) و نيز آيه اى كه قرآن مجيد از يهوديان ، نقل مى كند كه مى گفتند: ((ليس علينا فى الاميين سبيل )) اشاره اى به اين معنا دارد با در نظر گرفتن اينكه قرآن كريم كتاب يهود را تصديق كرده و در مورد ربا نسخ روشنى ننموده ، دلالت دارد بر اينكه ربا در اسلام حرام بوده است . و اين آيات يعنى آيات مورد بحث با آيات قبلش (كه درباره انفاق است ) بى ارتباط نيست ، همچنان كه از جمله ((يمحق الله الربوا و يربى الصدقات )) و جمله و ((ان تصدقوا خير لكم )) كه در ضمن اين آيات آمده ، اين ارتباط فهميده مى شود همچنان كه در سوره روم و آل عمران نيز مسأله ربا مقارن با مسأله انفاق و صدقه واقع شده است بعلاوه دقت در آيات نيز اين ارتباط را تأييد مى كند زيرا ربا خوارى درست ضد و مقابل انفاق و صدقه است ، چون ربا خوار، پول بلا عوض مى گيرد، و انفاق گر پول بلاعوض مى دهد، و نيز آثار سوئى كه بر ربا خوارى بار مى شود درست مقابل آثار نيكى است كه از صدقه و انفاق به دست مى آيد آن ، اختلاف طبقاتى و دشمنى مى آورد، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 628 و اين بر رحمت و محبت مى افزايد، آن خون مسكينان را به شيشه مى گيرد و اين باعث قوام زندگى محتاجان و مسكينان مى شود آن اختلاف در نظام و نا امنى مى آورد و اين انتظام در امور و امنيت . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○ از آیت‌الله بهجت قدس‌سره○□ □ : آیا در سیر به سوی خداوند، باید استاد داشت؟ با فرض نبودن استاد، چاره چیست؟ □حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: بسمه‌تعالی، استاد تو، علم توست؛ به آنچه می‌دانی، عمل کن، آنچه را که نمی‌دانی، کفایت می‌شوی. @mohamad_hosein_tabatabaei
□● محل، آرامگاه همسر ایرانی شاه جهان (هند)و یکی از هفت عجایب معماری دنیا □...نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚوَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا آنچه برای گذراندن زندگی دنیایی‌شان لازم دارند، ما میانشان پخش می‌کنیم و با استعدادهای مختلف، بر همدیگر برتری‌شان می‌دهیم ‌تا از خدمات متقابلِ یکدیگر استفاده کنند. □زخرف:۳۲|ترجمه علی ملکی □ : از انواع رزق آنچه مطلوب هر کسى است وقتى به دست مى‌آید که همه آن شرائط دست به دست هم دهند و اجتماع این شرائط به دست خدایى است که تمامى شرائط و اسباب به او منتهى می‌شود. □همه اینها که گفتیم درباره مال بود و اما جاه و آبرو نیز از ناحیه خدا تقسیم میشود چون متوقف بر صفات مخصوصى است که به خاطر آن،‌ درجات انسان در جامعه بالا مى‌رود و با بالا رفتن درجات می‌تواند پایین دستان خود را تسخیر کند و در تحت فرمان خود درآورد و آن صفات عبارتند از ، ، ، ، ، و...که جز به صنع خداى سبحان براى کسى دست نمی‌دهد. □●ترجمه المیزان،ج۱۸،ص۱۴۷●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بسمه تعالی شأنه□ ❗️□نماز توبه یکشنبه ماه ذی القعده اکسیر اعظم است، مداومت بر آن در طول سال و حتی در غیر ماه ذی القعده سنت و شیوه اهل سلوک و اولیاء الهی بوده و آثار و برکات عجیب و شگفت انگیزی از آن نقل کرده اند. □در کیفیت انجام آن اختلافاتی وارد شده، برخی قائل‌اند نماز بصورت چهار رکعت پیوسته بهم خوانده شود چون در متن روایت معصوم فرموده چهار رکعت نماز گذارد... و تبیین نکرده که مراد از آن دو نماز دو رکعتی است. برخی دیگر فرموده اند نماز مستحبی چهار رکعتی نداریم و نماز نافله دو رکعتی است. اخیرا هم دیدم یکی از اهالی معرفت نظرش بر این است که دو نماز دو رکعتی خوانده شود منتها ذکر استغفار و لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم و آن دعای یک خطی بعد هر نماز دو رکعتی گفته شود. در برخی نقل ها ذکر لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم هفت مرتبه آمده اما مشهور همان یک مرتبه است. □نظر حقیر آن است که به جهت اهمیت این عمل و از باب محروم نشدن از اثرات تکوینی فوق العاده آن و آنگونه که در نفس الامر است هر کدام از این روش ها را حتی المقدور در وقتی بجا بیاورد اولی است هر چند عمل به قول مشهور بیشتر قریب به ذهن است. در هرحال همه‌ی این سه نقل از متن روایت استنباط می‌شود و نمی‌توان با قاطعیت یکی را رد و دیگری را قبول کرد. □غسل و وضوی بعد از آن، شرط نماز است. اعمال عبادی را اسراری فرا طور عقل است که تا انسان به آن مقام صیرورت پیدا نکند، آن حقایق را درک نمی‌کند لذا تبعیت از دستورات تشریعی و عبادی معصوم مبتنی بر تعبد صرف باید باشد هر چند راه غور در اسرار آن برای احدی مسدود نیست.
□○" دهش و بخشش "○□ □○بخشیدن در پاسخ درخواست نیکوست، اما نیکوتر از آن بخشیدن است پیش از درخواست، از راه فهم. □○و برای انسان گشاده دست جستجوی پذیرنده بخشش لذتی است که بر لذت بخشیدن فزونی دارد. □○آیا چیزی هست که باید از بخشش آن دریغ کرد؟ هر چه هست روزی بناچار خود بخود بخشیده خواهد شد، پس چه بهتر اکنون که کسی را بدان نیازی هست آن را ببخشی تا فرصت بخشش از آن تو باشد و بر وارثان نماند. ○خزینه داری میراث خوارگان کفر است ○به قول ساقی و مطرب به فتوی دف و نی □○برگرفته از کتاب " پیامبر " ترجمه و توضیح: حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
○تا که پرسیدم ز قلبم عشق چیست؟ ○درجوابم اینچنین گفت و گریست ○لیلی و مجنون فقط افسانه اند ○عشق در دست حسین بن علیست @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 281-275 بقره قسمت اول بخش سوم ● در اسلام درباره هيچ يك از گناهان مانند ربا خوارى و حكومت دشمنان دين بر جامعه اسلامى سخت گيرى و تشديد نشده است خداى سبحان در اين آيات در امر ربا خوارى شدتى به كار برده كه درباره هيچ يك از فروع دين اين شدت را به كار نبرده است مگر يك مورد كه سخت گيرى در آن نظير سخت گيرى در امر ربا است ، وآن اين است كه : مسلمانان ، دشمنان دين را بر خود حاكم سازند، و اما بقيه گناهان كبيره هر چند قرآن كريم مخالفت خود را با آنها اعلام نموده و در امر آنها سخت گيرى هم كرده ، و ليكن لحن كلام خدا ملايم تر از مسأله ربا و حكومت دادن دشمنان خدا بر جامعه اسلامى است و حتى لحن قرآن در مورد ((زنا)) و ((شرب )) ((خمر)) و ((قمار)) و ((ظلم )) و گناهانى بزرگتر از اين ، چون كشتن افراد بى گناه ، ملايمتر از اين دو گناه است . و اين نيست مگر براى اينكه فساد آن گناهان از يك نفر و يا چند نفر تجاوز نمى كند، و آثار شومش تنها به بعضى از ابعاد زندگانى را در بر مى گيرد و آن عبارت است از فساد ظاهر اجتماع ، و اعمال ظاهرى افراد، به خلاف ربا و حكومت بى دينان كه آثار سوئش بنيان دين را منهدم مى سازد، و آثارش را به كلى از بين مى برد و نظام حيات را تباه مى سازد، و پرده اى بر روى فطرت انسانى مى افكند، و حكم فطرت را ساقط مى كند، و دين را به دست فراموشى مى سپارد، كه ان شاء الله توضيح اين معانى را تا اندازه اى خواهيم داد. جريان تاريخ نيز اين نظريه قرآن را تصديق كرده ، و شهادت مى دهد كه امت اسلام از اوج عزت به پائين ترين درجه ذلت نيفتاد، و مجد و شرفش به غارت نرفت و فاقد مال و عرض و جان خود نشد، مگر وقتى كه در امر دين خود سهل انگارى كرد، و دشمنان دين را دوست خود گرفته ، زمام امر حكومت خود را به دست ايشان سپرد و كارش به جائى رسيد كه نه مالك مرگ خود بود، و نه مالك زندگى اش ، نه اجازه مى يافت تا بميرد و نه فرصت پيدا مى كرد تا از مواهب و نعمتهاى زندگانى برخوردار گردد، لذا دين از ميان مسلمانان رخت بر بست ، و فضائل نفسانى از ميان آنان كوچ نمود. رباخواران به جمع كردن اموال و انباشتن ثروت پرداختند و در راه به دست آوردن جاه و مقام با يكديگر مسابقه گذاشتند، و همين باعث به راه افتادن جنگهاى جهانى شد، و جمعيت دنيا به دو دسته تقسيم گرديده و روبروى هم ايستادند، يك طرف ثروتمندان مرفه ، و طرف ديگر استثمار شدگان بدبختى كه همه چيزشان به غارت رفته بود، و اين جنگهاى جهانى بلائى شد كه كوهها را از جاى كند، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 629 و زلزله در زمين افكند انسانيت را تهديد به فنا كرد، و دنيا را به ويرانه اى تبديل نمود، ((ثم كان عاقبه الذين اساوا السوآى )) آرى عاقبت كسانى كه بد كردند همان بدى بود. و به زودى ان شاء الله براى خواننده روشن خواهد شد كه آنچه قرآن كريم در باب رباخوارى و سرپرستى دشمنان دين فرموده از پيشگوئى هاى قرآن است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●«خواندن زیارت جامعه کبیره بر دیگر زیارات مقدم است»●□ ـ : آقا کسیکه میخواهد زیارت آقا علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام مشرف بشود، چه کاری بهتر است انجام دهد؟ با چه نیتی به زیارت امام رضا علیه‌السلام برود؟ : همونطوریکه به زیارت امام حسین علیه‌السلام [و دیگر ائمه علیهم‌السلام] می‌رود، زیارت ائمه علیهم‌السلام همه یکجور است. قصدش این باشدکه می‌خواهدتحصیل(کسب) ثواب بکند. ـ : چه کارهایی بهتر است آنجا [در هنگام] زیارت امام رضا علیه‌السلام انجام بشود؟ : [ هم زیارات] مفصل دارد و[هم]مختصر دارد، [اگر]وقت دارد[زیارات] مفصل، [و اگر] وقت ندارد زیارات مختصر را بخواند. برای همه ائمه، شایدهم غیر ائمه[چهارده معصوم] مثل حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها وحضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)؛ این(زیارت جامعه)؛ مفصل است.و اگر وقت داشته باشد، خواندن آن برهمه[دیگر زیارات] مقدم است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○فرزند آیت الله بهجت (رحمه الله)○□ □پدرم می‌‌فرمود: علامه طباطبایی در محضر استاد ـ آقای قاضی ـ دائما نقد و ایراد می‌کرد؛ دائما اشکالات می‌کرد. اشکالات در آنجا هم معمولا برهانیست، یعنی فلسفی و نظریست. خود مرحوم علامه طباطبایی نیز نقل کرده که فلسفه من خدمت آقای پخته شد. پدرم می‌فرمود زمان زیادی از جلسه را بحث اینها می‌گرفت. □می‌فرمود: بعضی‌ها در محضر استاد سؤال می‌کردند ولی به عمرم در محضر استاد سؤال نکردم، اما این را هم بگویم که سؤالی در دلم نماند که جواب نشنوم و استاد جواب ندهد! حتی چند بار شد که استاد ـ آقای قاضی ـ اظهار کرد: و اما سؤال فلانی و اسم بنده را آورد.یکبار هم در کلاس، کنار من نشسته بود و به من گفت تو که حرفی نزدی، استاد جواب سؤال تو را می‌دهد و من چیزی به او نگفتم. □○به نقل از فارس○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
✅گفت‌وگو از اولياء در جمع ... ■●استاد علی صفایی حائری●■ ■●ذكر و يادآورى از صاحب امر و عالم آل‌محمد، دعوت به آن‌هاست و طبيعى است كه گفت‌وگو از اولياء در جمع و در كوى و برزن باعث زنده شدن ياد آن‌ها و احياى امر آن‌هاست. همين ذكرها و يادآورى‌هاست كه آتش اشتياق به ولى‌امر را سركش مى‌سازد و در خانه‌ى آن‌ها را باز مى‌گذارد كه درباره على بن يقطين مى‌گويند؛ در يك سال در كنار بيت، هزارها نفر براى او تلبيه مى‌گفتند و لبيك سر مى‌دادند. ■●على بن يقطين با استيجار آن‌ها كه از شيعيان فقير و دور از مدينه بودند، هم زندگى آن‌ها را تأمين مى‌كرد و هم در خانه‌ى امام صادق عليه السلام را باز نگه مى‌داشت و هم راوى مى‌ساخت و هم معارف شيعه را تا امروز سرشار مى‌ساخت. ■●ذكر عالم و دعوت به او، دعوت به حكم و حكومت و احياى امر آن‌هاست. جمع‌آورى نيرو براى درگيرى آن‌هاست. بى‌جهت نيست كه اين‌گونه از ذكر و مذاكره و احياى امر و احياء دين و احياء قلب گفت‌وگو مى‌نمايند. ■● ص۱۹۱●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بسمه تعالی شانه□ □○یکی از القاب حضرت سلطان علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء، «معین الضعفا» است. از شئون امام این است که از ضعیفان دستگیری می‌کند. این دستگیری یک مرتبه‌ی ظاهری دارد که در ذهن اکثر ما چنین مرتکز است که او به ضعفا کمک می‌کند و ضعیف کسی است که به جان و مال و قدرت مستضعف باشد. این معنا مرتبه‌ی ظاهری تفسیر این اسم شریف است. بسیاری از شما نیز چنین هستید و ممکن است با خدمت به ضعفا مظهر معین الضعفا باشید که امیدوارم همگی مظهر این شأن از امام بوده باشیم. معین الضعفا معانی عمیق دیگری نیز دارد که به آن شأن اطلاقی امام بازمی‌گردد که امام، معینِ مطلق ضعفا است. باید در این ضعفا دقت کنیم که هر ضعفی را شامل می‌شود. هر کسی که در مقام ضعف است، امام او را از ضعف خارج می‌کند. در نمازها نیز مرسوم شده است که همه می‌گویند «یا لطیفُ، إرحَم عَبدَکَ الضّعیف». مناسبت اسم لطیف با این الضعیف چیست؟ چرا برای خروج از ضعف به اسم لطیف حق متعال پناه می‌بریم؟ □○حکمای ما، ضعف را در پایین ترین مرتبه به قوه تعبیر کرده‌اند. «خُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِيفًا»، لذا برخی بزرگان در آثار خود مرقوم داشته‌اند که بزرگترین وصف حق متعال برای انسان همین آیه است که خدا انسان را ضعیف دانسته است. این ضعف را به هیولای اولیٰ یا قوه و قابلیت محض تعبیر فرموده‌اند. انسان، قابلیت محض است. حق متعال هر صورتی و فعلی را به او بدهد، انسان آن را می‌پذیرد در حالی که سایر مخلوقات اینگونه نیستند. این ضعف و ضعیف بودن همواره با انسان هست بس که انسان لطیف است و به هیچ صورتی که حق متعال به او بدهد نه نمی‌گوید. دلیل اینکه اسم شریف لطیف را معین ضعیف آورده همین معنی است؛ یا لطیف، ارحم عبدك الضعیف. یعنی ضعف انسان ناشی از مظهریت اسم لطیف است .چون لطیف است، ضعیف است! و این ضعف، وصف کمالی است. او از شدت لطافت هر کمالی را که از جانب حق به او القاء شود می‌پذیرد و باصطلاح هیولایی است که قابل همه صور است لذا از حقی که لطیف است می‌خواهد به لطافت او که در ضعف (قوه) ظهور کرده رحمت خودش را اعم از عامه و خاصه شامل گرداند. □○حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام کسی است که معین ضعیف است اعنی او را از قوه به فعل می‌رساند. او کسی است که به شما و بلکه به هر چیزی کمال می‌دهد. هر چیزی که در عالم قوه است، به واسطه‌ی امام به کمال و فعلیت می‌رسد لذا او معین است برای مطلق ضعفا. خلاصه بگویم، امام به هر کسی که قابلیت اخذ کمال را دارد کمال را اعطا می‌کند. نکته‌ی لطیف این است که تا احساس ضعف نکنی، کمالی به تو داده نمی‌شود... کمالات تکوینی به همه داده می‌شود اما اگر کمالات خاص الهی را بخواهی، باید اظهار ضعف کنی هر چند در تکوین نیز موجودات به جنبه ضعفشان فیض را از فیاض مطلق و معین ضعفا دریافت نموده اند. به هر حال اگر نگاه خاص و رحیمی خدا را نیز بخواهی باید ضعف خودت را به محضر او ببری. وقتی سائلی به در منزل ما بیاید، غنای خودش را می‌آورد یا ضعفش را؟ وقتی شما به محضر علی بن موسی الرضا می‌روی می‌گویی فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی... □○اگر همواره در موطن ضعف باشیم، حضرت علی بن موسی الرضا در ما جلوه می‌کند و ما رضوی می‌شویم و به مقام رضا می‌رسیم. راضی کسی است که خودش را ضعیف ببیند، لذا اگر کسی به ضعف خود اذعان داشته باشد، هرچه که به او بدهند او راضی است. گدای حقیقی به هر چیزی راضی است...
: ■روزی در محفل علامه‌ی جلیل‌القدر طباطبایی بزرگ در اثنای چاپ و انتشار یکی از آثار ایشان، یکی از شاگردان از ایشان ـ درمقامِ سوال و طلب ـ می‌پرسند: چرا بیشتر نمی‌نویسید؟ ■علامه طباطبایی بنا به عادت خیره به گوشه‌ای از سقف نگریسته پس از تأملی چند این بیت را زمزمه می‌کنند: ●هرکه سخن با سخنی ضم کند ●قطره‌ای از خون جگر کم کند ■و از همین پاسخ عالمانه و هوشمندانه پیداست کار تحقیق، کارِ اهلِ آن است نه هر که سر بتراشد... @mohamad_hosein_tabatabaei