eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■●شهادت جانگداز عالم آل الله، امام رئوف، حضرت سلطان علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء را به محضر حضرت حجت ارواحنا فداه و تمامی شیعیان و محبین آل الله تسلیت عرض می‌کنیم●■ ■آورده‌اند که حضرت رضا علیه‌السلام با جمعی نشسته بودند،  مستمند و فقير و درمانده‌ای از راه رسيد و گفت: آقا بيچاره شده‌ام، درمانده شده‌ام، نه پول دارم نه آبرو، قرض دارم، بيچاره‌ام و… از من دستگيری كنيد! حضرت جوابش را ندادند. فصل انگور بود و خادم، سينی بزرگی از انگور آورد و انگورها را برای پذيرايی جلوی حاضران گذاشت. حضرت دست بردند و يك خوشه انگور به او دادند؛ مستمند گفت: آقا انگور می‌خواهم چه كنم؟ من دارم از گرسنگی می‌نالم. زن و بچّه‌های من چيزی ندارند، انگور به من می‌دهيد؟! مگر انگور درد ما را دوا می‌كند؟! حضرت انگور را گذاشتند زمين. ■شخص ديگری وارد شد و آمد مؤدب در مجلس نشست، سلام كرد و سرش را پايين انداخت. حضرت جوابش را دادند و بعد يك دانه، يك حبّه از آن انگورها را به او دادند. او بلند شد و دو دستی گرفت و آن را بر روی چشمانش گذاشت و بعد گريه كرد و گفت: آقا اين حبّة انگور را می‌برم، آن را طوری‌ تقسيم می‌كنم كه به همه برسد. آن را در آب می‌چكانم و به زن و بچّه‌هايم و تمام فاميل می‌دهم كه وجودشان در دنيا و آخرت بيمه شود. حضرت خوشه‌ای به او مرحمت نمودند. او گفت: آقا اين را در خانه حفظ می‌كنم كه اعقاب و بچّه‌هايم تا آخر عمر از آن استفاده كنند. من و اين بی‌لياقتی! آنگاه شما خوشه انگور به من می‌دهيد؟! حضرت سينی را بلند كرده و به او دادند و فرمودند: «همه را با خود ببر». عرض كرد: آقا من و اين سينی‌ انگور؟ به خادم فرمودند: «قلم و كاغذ بياور» و نوشتند كه باغی‌ كه اين انگورها را از آن آورده‌اند، همه را به اين مرد بخشيدم. مرد شروع كرد به گريه كردن و گفت: يابن رسول الله! شما خانواده‌ای كريم هستيد و كرم داريد؛ امّا من آمدم فقط شما را ببينم. ديدن شما برايم بس بود، به من دانه انگور داديد كه برای خود و خانواده‌ام كافی بود، خوشه انگور داديد كه اعقابم را تا روز قيامت كفايت می‌كرد. سينی انگور مرحمت فرموديد، ديگر عاجزم از وصفتان، حال باغ انگوری عنايت فرموديد. حضرت فرمودند: «يك نامه ديگر بياور و در آن نوشتند: قناتی كه اين باغ و باغ‌های ديگر از آن سيراب می‌شوند با بقيه اراضی را به تو بخشيدم.» گفت: ديگر من حرفی ندارم، زبان ندارم و قادر نيستم كه تشكّر كنم، چه بگويم؟ حضرت فرمودند: «يك نامه ديگر بياوريد»، نشست، زانوهايش را بغل كرد، چنان حالتی در شادی داشت كه هيچ متوجّه نبود. بهت زده بود. عرض كرد: آقا ديگر حرفی نمی‌توانم بزنم، ديگر جای حرف نيست. حضرت اين آيه را تلاوت كردند: «لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ؛ اگر واقعاً سپاسگزاری كنيد شما را افزون خواهم كرد و اگر ناسپاسی نماييد، قطعاً عذاب من سخت ‏خواهد بود.» ■آن فرد اوّلی برخاست و گفت: آقا شما اماميد. ما درِ خانه چه كسی آمده‌ايم؟ اينكه می‌گويد، نمی‌خواهم، شما می‌ريزيد داخل دامنش، منی كه از فقر دارم می‌ميرم، آنطور سرم آورديد. فرمودند: «اوّل به تو خوشه انگور داديم، ديدی چه كار كردی؟ مگر خوشه محبّت در دامنت نريختيم؟! اگر آن شخص به شکرگزاری اش پایان نمی‌داد، ما هم بر حسب جود و کرممان ادامه می‌دادیم... @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ □هشت دری که برای بهشت گفته‌اند مربوط به صفات خود آدم است و الّا بهشت مهمانخانه‌ی علی است و مهمان خانه‌ی مردِ دو عالم که در ندارد... جایی در می‌گذارند که بخواهند آن را ببندند و کسی را راه ندهند. جهنم در دارد، شما بیخود نروید که راهتان نمی‌دهند. (ره) □۲۵ ذی‌القعده روز دحوالأرض است که شب و روز آن شرافت بسیاری دارد. ضمن مراجعه به مفاتیح الجنان در جهت عمل به اعمال این شب و روز شریف، فاتحه‌ و صلواتی به روح جناب حاج اسماعیل دولابی (ره‌) هدیه کنیم. ایشان در سال ۱۳۸۱ شمسی و در روز دحوالأرض به ملکوت اعلی پیوست. □ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ ○□ □کلمه ارض که در قرآن و احادیث ما آمده است اطلاقات دارد. یکجا منظور همین قسمت خشکی است. یکجا به معنای کره‌ی زمین و جایی دیگر به معنای کل ماسوی الله و هرچیزی غیر از غیب مطلق نظام هستی است؛ أَرْضُ اللَّهِ الوَاسِعَةً. امام رضا علیه‌السلام «حُجَّتِ الله عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ» است. ابجد ارض و رضا یکی است لذا امام رضا، امام ارض و امام کل ماسوی‌الله است. □این خشکیِ زمین، در روز ۲۵ ذی‌القعده که روز دحوالارض است از آب خارج شده است و آن مکان نیز مکان مقدسی است؛ إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا... (آل عمران/۹۶) و خانه‌ی کعبه در آنجا بنا شده است و واجب التعظیم است. اما این مکان در عالم طبیعت و عالَم ظاهر است که محدود است. وقوف در ظاهر به چه درد ما می‌خورد؟! عالَم ظاهر، عالَم ظاهر است. نمی‌خواهیم اهمیت عالم ظاهر را به کل از بین ببریم اما نباید در ظاهر توقف کنیم. اینها را که می‌گوییم برخی فکر می‌کنند که ما کلاً مخالف ظاهر هستیم! نه، ظاهر به اندازه‌ی ظاهر خوب است اما از این ظاهر گذر کن. جناب مولوی رحمة الله علیه چه خوب گفته است که ○ای قوم به حج رفته کجایید کجایید ○معشوق همین جاست، بیایید بیایید ○معشوق تو همسایه‌ی دیوار به دیوار ○در وادی سرگشته شما در چه هوایید؟! ○گر صورت بی صورت معشوق ببینید ○هم خانه و هم خواجه و هم کعبه شمایید □یعنی اینها ظواهر است. اینها را گذاشته اند که ما پی به حقیقت باطنی خودمان ببریم! این ظاهر را رها کن! متاسفانه در ظاهر سنگین شده ایم، اثاقلتم الی الارض، ما نباید در ظاهر بایستیم در عین این که باید احکام آن را نیز رعایت کنیم. □روز دحوالارض خیلی هم با فضیلت است اما "دحوالارضِ ما" کِی اتفاق می‌افتد؟! چه وقتی ارض وجودی ما باز می‌شود؟! وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذَٰلِكَ دَحَاهَا (نازعات/۳۰). أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَة؟! (نساء/۹۷) این ارض الله خود تو هستی، فتهاجروا فیها، با کره‌ی زمین چه کار داری؟!! تو چکار با ارض دیگران داری؟! اصلا به تو ربطی ندارد! هرکدام از صاحبان نفوس از حصّه وجودی خود به حق متعال وصل اند که غیر، از این حصّه خبر ندارد. الطُّرُقُ الَی اللهِ بِعَدَدِ اَنفاسِ الخَلائِق. عده ای این را غلط فهمیده اند وقائل به صراطهای مستقیم شدند. خیر، اگر به معنای تشریعی نگاه کنیم یک راه بیشتر نیست و آن هم زانو زدن در راه شریعت مقدس اسلام است. الطُّرُقُ الَی اللهِ بِعَدَدِ اَنفاسِ الخَلائِق، یعنی هر صاحب نفسی از باطن خودش عین الربط به حق متعال است و باطن او، سرّ و اسم اعظم اوست و از این باطن غیر از خدا، احدی مطلع نیست. □لذا تو ارض داری و خودت ارض الله هستی. أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَة داری منتها این فعلا زیر آب مانده است، پهن و گسترده نشده است. لذا آن موقعی که سر از زیر آب در می‌آوری، آن لحظه خیلی لحظه‌ی مبارکی است! چطور آن لحظه ای که این خشکی بالا آمده و در آن مکان، خانه خدا بنا شده و آن مکان و زمان مقدس شده اند، آن لحظه ای هم که تو این حجاب ها را پاره می‌کنی و وارد أَرْضُ اللَّهِ الوَاسِعَة‌ی خودت ‌بشوی، آن لحظه، لحظه‌ی بسیار مبارکی است که لحظه‌ی تولد است. لن یَلِجَ مَلَکُوتَ السّمآء مَن لَم یُولَد مَرَّتَینِ. اگر تولد ثانی نباشد، انسان راهی به ملکوت عالم ندارد. اینها اسرار است که دحوالارض روز تولد حضرت عیسی و ابراهیم است. می‌خواهد بگوید عیسی وجودت به دنیا بیاید! بر اساس علم الهی ۲۵ ذی القعده روز دحوالارض است و خشکی از زیر آب خارج شده است لذا به فکر دحوالارض وجودی خودت باش... آنجا که جناب لوط گفت إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَىٰ رَبِّي (عنکبوت/۲۶) و جناب ابراهیم که فرمود إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّي سَيَهْدِينِ (صافات/۹۹). □وَ مَن يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَ مَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ (نساء/۱۰۰) به کجا مهاجرت می‌کنیم؟ أَرْضُ اللَّهِ الوَاسِعَة. ارض الله الواسعه کجاست؟ خود تو هستی! ○سالها دل طلب جام جم از ما می‌کرد ○آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد... □مرگ یعنی رجوع به خودت. خدا تو را با خودت آشنا می‌کند. تعلقات ظاهری تو را از خودت دور کرده است. □باید امام زمان سلام الله علیه عنایت کند. امام نیز در درون خود من و شما ظهور می‌کند. این که امام زمان ارواحنا فداه ظهور می‌کند و به دیوار کعبه تکیه می‌دهد و می‌گوید انا بقیة الله، یعنی او به دیوار کعبه‌ی وجود تو تکیه می‌دهد و در أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَة‌ی خودت دحوالارض رخ می‌دهد و صدای بقیة الله الاعظم را از درون خودت می‌شنوی و ارض وجودی تو باز می‌شود...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○نماز فوق‌العادۀ یک‌شنبۀ ماه ذی‌القعده○□ □هدیۀ جبرئيل در سفر معراج به پیامبر□ □این نماز برای یک‌ش
□○نماز فوق‌العادۀ یک‌شنبۀ ماه ذی‌القعده○□ □هدیۀ جبرئيل در سفر معراج به پیامبر□ □این نماز برای یک‌شنبۀ اوّل ماه ذی‌القعده وارد شده است؛ ولی قید خاصّی ندارد. خواندن آن در تمام یک‌شنبه‌های ماه ذی‌القعده و در طول سال توصیه می‌شود. □از رسول خدا صلّی الله عليه و آله و سلّم روايت شده است كه هر كه این نماز را بجا آورد، توبه‌اش مقبول و گناهانش آمرزيده شود، خصماء او در روز قيامت از او راضی شوند، با ايمان بميرد و دينش گرفته نشود، قبرش گشاده و نورانی گردد، والدينش از او راضی گردند، مغفرت شامل حال والدين او و ذريّه او گردد، توسعۀ رزق پيدا كند، ملك‌الموت با او در وقت مردن مدارا كند و به آسانی جان او بيرون شود. □نحوۀ خواندن نماز یک‌شنبه ماه ذی‌القعده□ □ابتدا غسل مستحب توبه کند و سپس وضو بگيرد. □این نماز چهار رکعت است. در هر رکعت بخواند: ○سوره «حمد» ۱ مرتبه ○سوره «توحید» ۳ مرتبه ○سوره «فَلَق» ۱ مرتبه ○سوره «ناس» ۱ مرتبه □بلافاصله بعد از سلام نماز باید ۷۰ بار استغفار کند و بگوید: □«أسْتَغْفِرُاللهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» □بعد از هفتاد بار استغفار، بگوید: □«لاحَوْلَ وَ لاقُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» : □«یا عَزِیزُ یا غَفّارُ! اِغْفِرْلِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمیِعِ الْمُؤْمِنینَ والمُؤْمِنَاتِ؛ فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلّا اَنْتَ» □ای خدای عزیز! ای خدایی که غفّار و بخشنده هستی! گناهان مرا و گناهان همۀ مردان و زنان مؤمن را ببخش؛ که جز تو بخشندۀ گناهی وجود ندارد و جز تو کسی نیست که گناهان را ببخشد. : □نحوۀ خواندن این نماز به دو صورت نقل شده است□ □۱- یا دو نماز دو رکعتی که بعد از سلام دو رکعت اوّل، بلافاصله انسان بلند می‌شود و نیّت دو رکعت بعد را می‌کند و در نتیجه جمعاً چهار رکعت می‌شود. □۲- یا اینکه این چهار رکعت به شکل پیوسته انجام می‌شود با نیّت یک نماز چهار رکعتی که در رکعت دوّم آن تشهّد و سلام نیست و فقط در پایان رکعت چهارم تشهّد می‌خواند و سلام می‌دهد. □خواندن این نماز به هر دو صورت توصیه شده است. با توجّه به اینکه وقت بسیار کمی می‌گیرد؛ چه خوب است انسان به هر دو صورت بخواند؛ که هر یک از این دو در روایت مقصود بوده است، به آن عمل شده باشد. □نمازهایی که در روایات گفته شده است بعد از سلام نماز فلان ذکر را بگویید، بهتر است بعد از سلام، ذکر مستحبّ دیگری نگویید. حتّی سه مرتبه الله اَکْبَر را که مستحب است بعد از سلام نماز گفته شود، احتیاطاً نگویید. بلافاصله بعد از اینکه سلام نماز را دادید تسبیح را بردارید و استغفار کنید. □این نماز آثار و برکات فوق‌العاده‌ای دارد؛ که قبلاً عرض کرده‌ام. وقتی به آن صحبت‌ها مراجعه کنید، رغبتتان برای از دست ندادن این نماز به مراتب بیشتر می‌شود. □استاد مهدی طیّب□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️ده خصلت که نشان‌دهندۀ کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش سوّم◾️ ✔️۵- «لا
◾️ده خصلت که نشان‌دهندۀ کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش چهارم◾️ ✔️۷- «الْفَقْرُ فی اللهِ اَحَبُّ اِلَيْهِ مِنَ الْغِنى» ▪️اگر با رفتن راه خدا، فقر گریبانگیر او شد، دید اگر راه خدا را برود؛ فرمان خدا را ببرد؛ حلال و حرام را مراعات کند و رضایت الهی را در نظر بگیرد؛ ثروت‌های انبوه به دستش نمی‌آید و فقیر می‌شود؛ این فقری که با رفتن راه خدا برایش پیش می‌آید؛ برای او محبوب‌تر و دوست داشتنی‌تر از ثروت سرشار است. ✔️۸- «و الذُّلُّ فِی اللهِ اَحَبُّ اِلَيْهِ مِنَ الْعِزِّ فی عَدُوِّهِ» ▪️اگر راه خدا را رفت، حرف حقّ را زد و چیزی را که خدا راضی بود، گفت و درپی آن، همه او را مذمّت کردند؛ طرد نمودند؛ به او تهمت زدند؛ او را خوار کردند؛ جایگاه‌های اجتماعی‌اش را از او گرفتند؛ سِمَت‌هایش را از او ستاندند؛ او را مورد توهین قرار دادند و از بلندگوهای مختلفی که در اختیارشان بود، برای تخریب شخصیت او و خوار کردن و ذلیل کردن او استفاده کردند، او که از رهگذر عمل به رضایت الهی چنین شرایطی برایش پیش آمده است، این شرایط خواری در راه رضایت خدا را به مراتب از عزّت به دست آمده از رهگذر جلب رضایت دشمنان خدا بیشتر دوست می‌دارد. ▪️او می‌داند که اگر چاپلوسی فلان مقام را کنم؛ مدّاحی فلان شخصیت را کنم؛ خیلی برای من نافع است؛ شغل‌ها و جایگاه‌های اجتماعی بلند به من می‌دهند؛ فردا مرا خطیب نماز جمعه می‌کنند؛ پس فردا مرا سخنران فلان برنامۀ تلویزیونی می‌کنند؛ خیلی به من موقعیت می‌دهند؛ خیلی شرایط مطلوبی برایش فراهم می‌شود؛ امّا می‌داند راهی را می‌رود که رضایت دشمن خدا، شیطان و نفس در آن است؛ نه رضایت خدا. راه عزّت به دست آوردن بین اهل دنیا و راه چاپلوسی، تملّق، سرسپردگی و وابستگی به جناح‌ها و شخصیت‌ها را برای رسیدن به موقعیت‌های بلند، بلد است. فکر نکنید او بلد نیست؛ امّا او خواری ناشی از رفتن راه خدا را به مراتب بیشتر دوست می‌دارد؛ تا عزّت، محبوبیت و مشهوریت از رهگذر جلب رضایت دشمنان خدا. ادامه دارد.... ◾️استاد مهدی طیّب ۹۲/۱۰/۱۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️ده خصلت که نشان‌دهندۀ کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش چهارم◾️ ✔️۷- «ال
◾️ده خصلت که نشان‌دهندۀ کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش پنجم◾️ ✔️۹- «و الْخُمُولُ اَشْهى اِلَيْهِ مِنَ الشُّهْرَةِ» ▪️حضرت رضا علیه‌السّلام فرمودند: شاخص دیگری که نشان‌دهندۀ تمامیت عقل است، این است که گمنامی نزد او دوست داشتنی‌تر، اشتهابرانگیزتر، خواستنی‌تر و لذیذتر از شهرت است. او طالب شهرت نیست. گمنامی و خلوت خود با خدا را به مراتب بیشتر از شناخته شدن در جامعه و پیدا کردن طرفداران، هواداران و امثال اینها می‌داند. ▪️برای اولیای خدا اصل، مخفی بودن است. در حدیث قدسی است که خدای متعال فرمود: «اَولِيائِی تَحْتَ قُبائِی لا يَعْرفُهم غَيْرِی» اولیای من، تحت قبّه‌های من هستند؛ غیر از من کسی آنها را نمی‌شناسد. ▪️اصل در اولیای خدا، ناشناخته بودن است؛ مگر اینکه خدا مأموریتی الهی به یکی از اولیای خود واگذار کند و در حدّ لازم برای انجام آن مأموریت، آن ولیّ خدا، خود را بشناساند؛ مثل پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و ائمّه علیهم السّلام. در آنجا امر می‌شود : «فَاصْدَعْ بِما تُؤمَرُ» امر می‌شود که اکنون خودت را بشناسان؛ والّا اصل بر مخفی بودن و نشناخته شدن است. فرمودند: کسی که تمامیّت عقل را دارد، ناشناس بودن برایش لذّت‌بخش‌تر از شهرت داشتن است. ادامه دارد.... ◾️استاد مهدی طیّب ۹۲/۱۰/۱۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️ ▪️استغفار عامّه‌ی مردم برای گناه دوست است. گناه دوست گناه خود آدم است. استغفار خصّیصین استغفار از غیر خداست. غیر خدا را دیدن و از غیر خدا گفتن، پوشاندن خداست و ظلم است و باید از آن استغفار کرد تا غیر او را ندید و جز از او نگفت. ▪️معنای اَستَغفِرُ اللهَ‌ رَبّی ‌وَ اَتُوبُ ‌اِلَیهِ این است که خودت به خودت می‎گویی خلق را بیامرز و ببخش. بالاترها برای زیردستانشان باید استغفار کنند و الاّ کار خودشان گیر پیدا می‎کند. استغفار پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم برای امّت و استغفار ملائکه برای مؤمنین مصداق همین حقیقت است. اگر می‎خواهی بخشیده شوی، خلق را ببخش. ◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در شب هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۰◾️
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در روز ِ هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ١٤٠٠/٠١/٣١◾️ ☑️شرح « رساله لقاء الله » جلسه دوازدهم ▪️حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرموده بودند: قرآن عهدُالّلهی است که بر هر مسلمانی واجب است هر روز بر این عهدِ اِلهی نظر کند. ▪️نگاه کردن با دقت عمیق را "نظر" گویند حکما اهل نظرند. حکما دائما در نظام هستی، نگاه دقیق و عمیق می‌کنند. ✔️معجزه ی قولیِ پیامبر قرآن است ✔️معجزه ی فعلیِ پیامبر قبله است ▪️دیوار مسجد جناب رسول الله (صلی الله علیه واله) به صورتِ شاخص صفیحی است، نه شاخصِ عمودی. از همین‌جا علمای ما شاخص صفیحی را (شاخص قبله) از مسجد جناب رسول الله (صلی الله علیه واله) گرفتند و طرحش کردند. ▪️ما شیعیان به شهادت خمسه معتقدیم، اما اهل سنت اعتقاد به شهادت اثنینی (دو تایی) دارند. آنها توفیق گفتن شهاداتِ بعدی را ندارند. ▪️پرچمی که داعش درست کرده، اقلِّ اعتقاد یک مسلمان است که در توحید قائل به "لا اِلهَ الّا الله" و در نبوت هم قائل به "محمد رسول الله" (صلی الله علیه واله) است. معلوم می‌شود یک اتاق فکری در پشتِ این آقایان هست. ▪️لذا اینها آمدند این دو جمله را روی پرچم‌شان گذاشتند تا بگویند که هر چه غیر این دو اصل هست بگذارید کنار و همه گردِ این دو جمله جمع شویم. ▪️در بحث های حی علاة و شهادات: ▪️"حیّ عَلَی الصَّلاة" مرتبط به "لا اله الّا الله" است ▪️"حَیِّ عَلَی الفَلاح" مرتبط به جناب "رسول الله" است و ▪️ "حَیِّ عَلی خَیرِالعَمل" در مَنظرِ ما مرتبط به "ولایت" است. ▪️عمَر، در زمان خودش، "حَیِّ عَلَی خَیرِالعَمل" را از اذان برداشت. هنگامِ نزولِ اذان از جبرئیل، این جمله در اذان بود چون این جمله (خَیرِالعَمل) مالِ ولایت است و او ترسیده بود که اگر این جمله در اذان باشد بالأخره نام امیرالمؤمنین زنده می‌شود. ▪️در روایتی در زمان جناب رسول الله (صلی الله علیه واله) آمده است که بعضی ها نزد حضرت می‌رفتند و از سلمان و ابوذر شکایت می‌کردند که شما در اذان‌تان "اَشهَد انَّ عَلیّاً ولیُ الله" نمی‌گویید اما این دو نفر در اذان این جمله را بیان می‌کنند، یعنی چیز اضافه ای را بیان می‌کنند. جناب رسول الله (صلی الله علیه واله) آنها را تخطئه نکردند و فرمودند مگر در غدیر جمله "مَن کُنتُ مَولاهُ فَعلیٌ مَولاهُ" را نشنیده بودید؟! ۱۴۰۰ ۳۱_۱_۱۴۰۰ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️ده خصلت که نشان‌دهندۀ کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش پنجم◾️ ✔️۹- «و ا
◾️ده خصلت که نشان‌دهندۀ کمال عقل در انسان مسلمان است (امام رضا علیه‌السّلام) - بخش ششم◾️ ▪️«ثُمَّ قالَ علیه‌السّلام الْعاشِرَةُ وَ مَا الْعاشِرهُ» ▪️سپس حضرت رضا علیه‌السّلام فرمودند: امّا دهمی و چه دهمی‌یی! «قِيلَ لَهُ ما هِیَ؟» خدمت حضرت عرض کردند: آن دهمی چیست؟ ▪️حضرت مخصوصاً توقّف کردند تا نهایت توجّه حضّار را جلب کنند؛ والّا می‌توانستند دهمی را هم در ادامۀ نُه تای قبل بگویند. این یک تکنیک برای جلب توجّه حضّار است؛ که فرمودند: امّا دهمی و چه دهمی‌یی! عرض کردند: یابن رسول الله! آن دهمی چیست که نشاندهندۀ کمال عقل است؟ ✔️۱۰- «لا يَرى اَحَداً اِلاّ قالَ هُوَ خَيْرٌ مِنِّی وَ اَتْقى» ▪️حضرت فرمودند: دهمین خصوصیّت این است که این انسان مسلمان احدی را نمی‌بیند، مگر اینکه می‌گوید: او از من بهتر، با تقواتر و پرهیزکارتر است و همه را بهتر از خودش می‌داند. این درست نقطۀ مقابل عُجبی است که برایتان گفتم همه را پایین و خود را گل سرسبد می‌داند. حضرت فرمودند: این ده خصوصیّت. ▪️سپس برای توضیح دهمی فرمودند: ▪️«اِنَّمَا النّاسُ رَجُلانِ» انسان‌ها به دو گروه تقسیم می‌شوند. ▪️«رَجُلٌ خَيْرٌ مِنْهُ وَ اَتْقى» (اشخاصی که این فرد با آنها برخورد می کند؛) یا افرادی هستند که به راستی از او بهتر و باتقواترند؛ و برتری آنها مشهود و معلوم است. ▪️«وَ رَجُلٌ شَرٌّ مِنْهُ وَ اَدْنى» گروه دیگری هم که با آنها برخورد می‌کند، ظاهرشان نشان می‌دهد از او بدتر و پست‌ترند. پس این فرد ممکن است با دو گروه انسان برخورد کند. ▪️«فَاِذا لَقِیَ الَّذِی شَرٌّ مِنْهُ وَ اَدْنى قالَ لَعَلَّ خَيْرَ هذا باطِنٌ وَ هُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ خَيْرِی ظاهِرٌ وَ هُوَ شَرٌّ لِی» ▪️حضرت رضا علیه‌السّلام فرمودند: هنگامی که این فرد با کسی که از خودش بدتر، پست‌تر و پایین‌تر است، برخورد می‌کند؛ می‌گوید: چه بسا که خیر این انسان در باطنش است و باطن او خیلی بهتر از من است و اینکه باطن کسی خیلی بهتر از ظاهرش باشد، خیلی خوب است؛ پس این برای او خیر است؛ امّا من خیرم ظاهر است؛ ظاهر مسلمانی دارم؛ نمازی می‌خوانم؛ روزه‌ای می‌گیرم و حرف‌های دینی می‌زنم. قیافۀ ظاهری‌ام مسلمان است؛ ولی چه بسا باطنم به این خوبی نباشد و این که ظاهرم بهتر از باطنم است، برای من شرّ است. پس وقتی با کسی که بدتر از خودش است، برخورد می‌کند، این گونه با خود حرف می‌زند، می‌گوید: ولو ظاهر او مثلاً خیلی مذهبی، حزب اللّهی و پذیرفتنی نیست؛ امّا چه بسا باطنش از من خیلی بهتر باشد. من یک ظاهری، ریشی، تسبیحی و قیافۀ مذهبی‌یی دارم؛ خدا می‌داند چه بسا در دل آن شخص نورانیّتی وجود داشته باشد که من یک ذرّه از آن را هم ندارم. پس هنگامی که با بدتر از خودش برخود می‌کند، با خود این را می‌گوید؛ لذا او را بهتر از خودش می‌داند. ▪️«وَ اِذا رَاَى الَّذِی هُوَ خَيْرٌ مِنْهُ وَ اَتْقى» و وقتی هم با کسی برخورد می‌کند که ظاهر او به خوبی نشان می‌دهد که از خودش خیلی بهتر، باتقواتر و پرهیزکارتر است؛ در برابر فردی که کاملاً معلوم است که ظاهرش از او بهتر است ▪️«تَواضَعَ لَهُ لِيَلْحَقَ بِهِ» تواضع و فروتنی می‌کند و افتادگی نشان می‌دهد؛ تا خود او هم به خوبی‌های آن فرد ملحق شود؛ خودش هم رشد کند و به خوبی‌هایی که آن فرد برتر دارد، نایل شود. ▪️«فَاِذا فَعَلَ ذلِكَ فَقَدْ عَلا مَجْدُهُ وَ طابَ خَيْرُهُ وَ حَسُنَ ذِكْرُهُ وَ سادَ اَهْلَ زَمانِهِ» ▪️حضرت امام رضا علیه السّلام فرمودند: وقتی این فرد با انسان‌هایی که برخورد می‌کند، چه با افرادی که ظاهرشان نشان می‌دهد از او بدترند و چه با کسانی که ظاهرشان نشان می‌دهد از او بهترند، این گونه رفتار می‌کند؛ مجد و عظمتش بالا می‌رود و خیر و خوبی او از هر نقص و عیبی خالص می‌شود و یاد او نیک می‌شود؛ همه او را به نیکی یاد می‌کنند؛ در بین مردمان زمانۀ خودش سیادت و آقایی پیدا می‌کند و همه او را انسان والا و برجسته‌ای می‌دانند. ◾️استاد مهدی طیّب ۹۲/۱۰/۱۲◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️ ▪️بیشتر حزن و اندوه دوستان خدا مال گناهان خلق است و برای رفع آن باید برای آنها استغفار کنند. وَ استَغفِر لِذَنبِکَ وَ لِلمُؤمِنینَ وَ المُؤمِناتِ: و برای گناه خودت و مردان و زنان مؤمن طلب بخشش کن. ▪️هر جا که غصّه‎دار شدی، استغفار کن. استغفار امان انسان است. به این کاری نداشته باش که چرا محزون شده‎ای؛ اذیتت کرده‎اند؟ گناهی کرده‎ای؟ بعضی وجود خودشان را گناه می‎دانند. شما می‎گویی چرا من درست کار نمی‎کنم، او خودش را گناه می‌داند. محزون که شدی، استغفار کن؛ چه غم خود را داشته باشی و چه غم مؤمنین را. استغفار غم‎ها را از بین می‎برد. همان‎طور که وقتی خطا می‎کنی، همه صدمه می‎خورند، مثلاً وقتی چند نفر کفران نعمت می‎کنند، به همه ضرر می‎رسد، استغفار هم که می‎کنی، به همه‎ی ماسوای خودت نفع می‎رسانی. ◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در روز ِ هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ١٤٠٠/٠١/٣١◾️
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در روز ِ هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۱◾️ ☑️شرح « رساله لقاء الله » جلسه دوازدهم ▪️یکی از معجزات الهی، زبان عربی است بر محور ابجد، که بر زبان حضرت اسماعیل ذبیح الله (علیه السلام) محقق شد. ایشان متکلم به زبان عربی فصیح شد که اولین بار ایشان به این زبان حرف زده اند . ▪️معلوم می‌شود که این زبان یک زبان القائی است، نه اکتسابی و نه زبان مادری. ▪️خلوت (در سرزمین حجاز) برای حضرت اسماعیل(علیه السلام) کار رسید و یک زبان، برایش آورد به نام زبان عربی که این زبان، مبدأ شد تا قرآن کریم در خانه خدا و توسط جناب رسول‌الله (صلی الله علیه واله) به عربی نازل شود. ▪️حضرت ابراهیم (علیه السلام) دعا فرمود: بارالها این خانه را محل امن قرار بده و پیامبری برای اینجا مبعوث کن که اهلِ همینجا باشد (در سوره بقره) که در روایت هم داریم مراد از پیامبر، همین جناب رسول الله(صلی الله علیه واله) است . ▪️همه اینها معلوم می‌شود که مهم ترین چیزی که بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه واله) وارد شده، قرآن کریم است و آن هم در مکه. و نیز می‌دانیم که در مکه، کعبه محوریت دارد و در کعبه هم دو نقطه ی مهم هست در مجاورِ کعبه، یکی حِجر اسماعیل (علیه السلام) و یکی هم مقام ابراهیم (علیه السلام) که مقام ابراهیم (علیه السلام)، آخرالمطاف است. از آن زمان تاکنون، کعبه، مقام ابراهیم (علیه السلام)، و حجر اسماعیل (علیه السلام) مورد توجه بوده است. ۱۴۰۰ ۳۱_۱_۱۴۰۰ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در روز ِ هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۱◾️
◾️قبساتی از افاضات استاد صمدی آملی در روز هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۲ ه. ق برابر با ۱۴۰۰/۰۱/۳۱◾️ ☑️شرح 《رساله لقاءالله 》جلسه دوازدهم ▪️در سوره مبارکه بقره آیه ۱۲۶، وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ▪️حضرت ابراهیم (علیه السلام) دعا کرده که بارالها! اینجا (مکه) را محلِ امن، قرار بده و لذا پیامبر (صلی الله علیه وآله) برای اینکه این دعای حضرت ابراهیم (علیه السلام) از بین نرود و اینجا "بلدِ امن" باشد، تا سیزده سال بعد از رسالت‌شان، هر چه اصحابِ حضرت کتک خوردند و شکنجه دیدند، آقا هیچ حرفی نزدند چون می‌دانستند اینجا نباید تنازع بشود. آقا دستور جهاد نداشتند حتی اجازه ی جهادِ دفاعی هم نداشتند. ▪️در زمان امام حسین(علیه السلام) ابن زبیر به حضرت عرض کرد که شما در مکه بمان و اعلام حکومت کن و من هم کمک‌تان می‌کنم. امام حسین (علیه السلام) فرمود: من از جدّم رسولِ خدا (صلی الله علیه وآله) شنیدم که قوچی در مکه قیام می‌کند و حریم مکه را می‌شکند. من نمی‌خواهم آن قوچ باشم. ▪️کانّهُ به ابن زبیر گفتند که آن قوچ، تو هستی. آقاجان در مکه نماندند و به کربلا رفتند و شهید شدند . ▪️ابن زبیر در مکه اعلام حکومت کرد و بعد یزید هم که حاکم شام بود به حجاز لشکرکشی کرد و چون شام و حجاز در یک کشور است و در یک کشور هم که دو حاکم نمی‌شود، لذا باعث شد هم مدینه تخریب شود هم خانه خدا که بالاخره در جنگ‌هایشان، کعبه در آتش سوخت. ▪️در داستان حضرت موسی (علیه السلام) و فرعون که در قرآن آمده، کسانی همراه حضرت موسی (علیه السلام) شدند که به عبارتی شیعیانِ آن حضرت بودند، این‌ها حدود چهارصد هزارنفر بودند. شبی باهم وعده گذاشتند که باهم فرار کنیم. ▪️چون فرعونیان، افرادی را که به حضرت موسی (علیه السلام) معتقد شده بودند، به بردگی کشیده بودند. حضرت فرمود: چرا اینجا بمانید؟ هماهنگي کردند و کل مردها و زنها راه افتادند. فردای آن‌روز خبر به فرعونیان رسید و فرعون دستور داد کلِّ جمعیت که حدود دو میلیون نفر بودند به دنبال‌شان برویم. ▪️راه افتادند و به رود نیل رسیدند و یاران حضرت موسی (علیه السلام) به آقا خبر دادند که کل فرعونیان به دنبال‌شان راه افتاده‌اند و به نزدیکی رود نیل رسیدند. ▪️به حضرت موسی (علیه السلام) گفتند: دیگر کارمان تمام است. حضرت موسی (علیه السلام) فرمود: " کَلّا اِنَّ مَعِیَ رَبّی" نه اینطور نیست، با من خدایِ من است بعد به حضرت گفته شد عصایت را به دریا بزن. زد و آبها رفت کنار، کانّهُ یک سدّ عظیم شده بود (سوره مبارک قصص) وقتی فرعونیان به رود نیل رسیدند، زمانی بود که همراهانِ حضرت، از این رودخانه ی خشک شده، رد شده بودند و به آنطرف رود رسیده بودند. ▪️فرعونیان هم با چه حرص و ولعی به دنبالشان آمدند داخل رود، اما وقتی آمدند این دوتا آب خوردند بهم، که به اصطلاح مازندرانیِ ما، به این حالتِ آب، می‌گویند "دِسپوت شده" یعنی غرق شده و لذا فرعون میرفت پایین و می‌آمد بالا و می‌گفت: یا موسی به دادمان برس. ۱۴۰۰ ۳۱_۱_۱۴۰۰ @mohamad_hosein_tabatabaei