eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 281-275 بقره قسمت اول بخش سوم ● در اسلام درباره هيچ يك از گناهان مانند ربا خوارى و حكومت دشمنان دين بر جامعه اسلامى سخت گيرى و تشديد نشده است خداى سبحان در اين آيات در امر ربا خوارى شدتى به كار برده كه درباره هيچ يك از فروع دين اين شدت را به كار نبرده است مگر يك مورد كه سخت گيرى در آن نظير سخت گيرى در امر ربا است ، وآن اين است كه : مسلمانان ، دشمنان دين را بر خود حاكم سازند، و اما بقيه گناهان كبيره هر چند قرآن كريم مخالفت خود را با آنها اعلام نموده و در امر آنها سخت گيرى هم كرده ، و ليكن لحن كلام خدا ملايم تر از مسأله ربا و حكومت دادن دشمنان خدا بر جامعه اسلامى است و حتى لحن قرآن در مورد ((زنا)) و ((شرب )) ((خمر)) و ((قمار)) و ((ظلم )) و گناهانى بزرگتر از اين ، چون كشتن افراد بى گناه ، ملايمتر از اين دو گناه است . و اين نيست مگر براى اينكه فساد آن گناهان از يك نفر و يا چند نفر تجاوز نمى كند، و آثار شومش تنها به بعضى از ابعاد زندگانى را در بر مى گيرد و آن عبارت است از فساد ظاهر اجتماع ، و اعمال ظاهرى افراد، به خلاف ربا و حكومت بى دينان كه آثار سوئش بنيان دين را منهدم مى سازد، و آثارش را به كلى از بين مى برد و نظام حيات را تباه مى سازد، و پرده اى بر روى فطرت انسانى مى افكند، و حكم فطرت را ساقط مى كند، و دين را به دست فراموشى مى سپارد، كه ان شاء الله توضيح اين معانى را تا اندازه اى خواهيم داد. جريان تاريخ نيز اين نظريه قرآن را تصديق كرده ، و شهادت مى دهد كه امت اسلام از اوج عزت به پائين ترين درجه ذلت نيفتاد، و مجد و شرفش به غارت نرفت و فاقد مال و عرض و جان خود نشد، مگر وقتى كه در امر دين خود سهل انگارى كرد، و دشمنان دين را دوست خود گرفته ، زمام امر حكومت خود را به دست ايشان سپرد و كارش به جائى رسيد كه نه مالك مرگ خود بود، و نه مالك زندگى اش ، نه اجازه مى يافت تا بميرد و نه فرصت پيدا مى كرد تا از مواهب و نعمتهاى زندگانى برخوردار گردد، لذا دين از ميان مسلمانان رخت بر بست ، و فضائل نفسانى از ميان آنان كوچ نمود. رباخواران به جمع كردن اموال و انباشتن ثروت پرداختند و در راه به دست آوردن جاه و مقام با يكديگر مسابقه گذاشتند، و همين باعث به راه افتادن جنگهاى جهانى شد، و جمعيت دنيا به دو دسته تقسيم گرديده و روبروى هم ايستادند، يك طرف ثروتمندان مرفه ، و طرف ديگر استثمار شدگان بدبختى كه همه چيزشان به غارت رفته بود، و اين جنگهاى جهانى بلائى شد كه كوهها را از جاى كند، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 629 و زلزله در زمين افكند انسانيت را تهديد به فنا كرد، و دنيا را به ويرانه اى تبديل نمود، ((ثم كان عاقبه الذين اساوا السوآى )) آرى عاقبت كسانى كه بد كردند همان بدى بود. و به زودى ان شاء الله براى خواننده روشن خواهد شد كه آنچه قرآن كريم در باب رباخوارى و سرپرستى دشمنان دين فرموده از پيشگوئى هاى قرآن است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●«خواندن زیارت جامعه کبیره بر دیگر زیارات مقدم است»●□ ـ : آقا کسیکه میخواهد زیارت آقا علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام مشرف بشود، چه کاری بهتر است انجام دهد؟ با چه نیتی به زیارت امام رضا علیه‌السلام برود؟ : همونطوریکه به زیارت امام حسین علیه‌السلام [و دیگر ائمه علیهم‌السلام] می‌رود، زیارت ائمه علیهم‌السلام همه یکجور است. قصدش این باشدکه می‌خواهدتحصیل(کسب) ثواب بکند. ـ : چه کارهایی بهتر است آنجا [در هنگام] زیارت امام رضا علیه‌السلام انجام بشود؟ : [ هم زیارات] مفصل دارد و[هم]مختصر دارد، [اگر]وقت دارد[زیارات] مفصل، [و اگر] وقت ندارد زیارات مختصر را بخواند. برای همه ائمه، شایدهم غیر ائمه[چهارده معصوم] مثل حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها وحضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)؛ این(زیارت جامعه)؛ مفصل است.و اگر وقت داشته باشد، خواندن آن برهمه[دیگر زیارات] مقدم است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○فرزند آیت الله بهجت (رحمه الله)○□ □پدرم می‌‌فرمود: علامه طباطبایی در محضر استاد ـ آقای قاضی ـ دائما نقد و ایراد می‌کرد؛ دائما اشکالات می‌کرد. اشکالات در آنجا هم معمولا برهانیست، یعنی فلسفی و نظریست. خود مرحوم علامه طباطبایی نیز نقل کرده که فلسفه من خدمت آقای پخته شد. پدرم می‌فرمود زمان زیادی از جلسه را بحث اینها می‌گرفت. □می‌فرمود: بعضی‌ها در محضر استاد سؤال می‌کردند ولی به عمرم در محضر استاد سؤال نکردم، اما این را هم بگویم که سؤالی در دلم نماند که جواب نشنوم و استاد جواب ندهد! حتی چند بار شد که استاد ـ آقای قاضی ـ اظهار کرد: و اما سؤال فلانی و اسم بنده را آورد.یکبار هم در کلاس، کنار من نشسته بود و به من گفت تو که حرفی نزدی، استاد جواب سؤال تو را می‌دهد و من چیزی به او نگفتم. □○به نقل از فارس○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
✅گفت‌وگو از اولياء در جمع ... ■●استاد علی صفایی حائری●■ ■●ذكر و يادآورى از صاحب امر و عالم آل‌محمد، دعوت به آن‌هاست و طبيعى است كه گفت‌وگو از اولياء در جمع و در كوى و برزن باعث زنده شدن ياد آن‌ها و احياى امر آن‌هاست. همين ذكرها و يادآورى‌هاست كه آتش اشتياق به ولى‌امر را سركش مى‌سازد و در خانه‌ى آن‌ها را باز مى‌گذارد كه درباره على بن يقطين مى‌گويند؛ در يك سال در كنار بيت، هزارها نفر براى او تلبيه مى‌گفتند و لبيك سر مى‌دادند. ■●على بن يقطين با استيجار آن‌ها كه از شيعيان فقير و دور از مدينه بودند، هم زندگى آن‌ها را تأمين مى‌كرد و هم در خانه‌ى امام صادق عليه السلام را باز نگه مى‌داشت و هم راوى مى‌ساخت و هم معارف شيعه را تا امروز سرشار مى‌ساخت. ■●ذكر عالم و دعوت به او، دعوت به حكم و حكومت و احياى امر آن‌هاست. جمع‌آورى نيرو براى درگيرى آن‌هاست. بى‌جهت نيست كه اين‌گونه از ذكر و مذاكره و احياى امر و احياء دين و احياء قلب گفت‌وگو مى‌نمايند. ■● ص۱۹۱●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بسمه تعالی شانه□ □○یکی از القاب حضرت سلطان علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء، «معین الضعفا» است. از شئون امام این است که از ضعیفان دستگیری می‌کند. این دستگیری یک مرتبه‌ی ظاهری دارد که در ذهن اکثر ما چنین مرتکز است که او به ضعفا کمک می‌کند و ضعیف کسی است که به جان و مال و قدرت مستضعف باشد. این معنا مرتبه‌ی ظاهری تفسیر این اسم شریف است. بسیاری از شما نیز چنین هستید و ممکن است با خدمت به ضعفا مظهر معین الضعفا باشید که امیدوارم همگی مظهر این شأن از امام بوده باشیم. معین الضعفا معانی عمیق دیگری نیز دارد که به آن شأن اطلاقی امام بازمی‌گردد که امام، معینِ مطلق ضعفا است. باید در این ضعفا دقت کنیم که هر ضعفی را شامل می‌شود. هر کسی که در مقام ضعف است، امام او را از ضعف خارج می‌کند. در نمازها نیز مرسوم شده است که همه می‌گویند «یا لطیفُ، إرحَم عَبدَکَ الضّعیف». مناسبت اسم لطیف با این الضعیف چیست؟ چرا برای خروج از ضعف به اسم لطیف حق متعال پناه می‌بریم؟ □○حکمای ما، ضعف را در پایین ترین مرتبه به قوه تعبیر کرده‌اند. «خُلِقَ الْإِنسَانُ ضَعِيفًا»، لذا برخی بزرگان در آثار خود مرقوم داشته‌اند که بزرگترین وصف حق متعال برای انسان همین آیه است که خدا انسان را ضعیف دانسته است. این ضعف را به هیولای اولیٰ یا قوه و قابلیت محض تعبیر فرموده‌اند. انسان، قابلیت محض است. حق متعال هر صورتی و فعلی را به او بدهد، انسان آن را می‌پذیرد در حالی که سایر مخلوقات اینگونه نیستند. این ضعف و ضعیف بودن همواره با انسان هست بس که انسان لطیف است و به هیچ صورتی که حق متعال به او بدهد نه نمی‌گوید. دلیل اینکه اسم شریف لطیف را معین ضعیف آورده همین معنی است؛ یا لطیف، ارحم عبدك الضعیف. یعنی ضعف انسان ناشی از مظهریت اسم لطیف است .چون لطیف است، ضعیف است! و این ضعف، وصف کمالی است. او از شدت لطافت هر کمالی را که از جانب حق به او القاء شود می‌پذیرد و باصطلاح هیولایی است که قابل همه صور است لذا از حقی که لطیف است می‌خواهد به لطافت او که در ضعف (قوه) ظهور کرده رحمت خودش را اعم از عامه و خاصه شامل گرداند. □○حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام کسی است که معین ضعیف است اعنی او را از قوه به فعل می‌رساند. او کسی است که به شما و بلکه به هر چیزی کمال می‌دهد. هر چیزی که در عالم قوه است، به واسطه‌ی امام به کمال و فعلیت می‌رسد لذا او معین است برای مطلق ضعفا. خلاصه بگویم، امام به هر کسی که قابلیت اخذ کمال را دارد کمال را اعطا می‌کند. نکته‌ی لطیف این است که تا احساس ضعف نکنی، کمالی به تو داده نمی‌شود... کمالات تکوینی به همه داده می‌شود اما اگر کمالات خاص الهی را بخواهی، باید اظهار ضعف کنی هر چند در تکوین نیز موجودات به جنبه ضعفشان فیض را از فیاض مطلق و معین ضعفا دریافت نموده اند. به هر حال اگر نگاه خاص و رحیمی خدا را نیز بخواهی باید ضعف خودت را به محضر او ببری. وقتی سائلی به در منزل ما بیاید، غنای خودش را می‌آورد یا ضعفش را؟ وقتی شما به محضر علی بن موسی الرضا می‌روی می‌گویی فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی... □○اگر همواره در موطن ضعف باشیم، حضرت علی بن موسی الرضا در ما جلوه می‌کند و ما رضوی می‌شویم و به مقام رضا می‌رسیم. راضی کسی است که خودش را ضعیف ببیند، لذا اگر کسی به ضعف خود اذعان داشته باشد، هرچه که به او بدهند او راضی است. گدای حقیقی به هر چیزی راضی است...
: ■روزی در محفل علامه‌ی جلیل‌القدر طباطبایی بزرگ در اثنای چاپ و انتشار یکی از آثار ایشان، یکی از شاگردان از ایشان ـ درمقامِ سوال و طلب ـ می‌پرسند: چرا بیشتر نمی‌نویسید؟ ■علامه طباطبایی بنا به عادت خیره به گوشه‌ای از سقف نگریسته پس از تأملی چند این بیت را زمزمه می‌کنند: ●هرکه سخن با سخنی ضم کند ●قطره‌ای از خون جگر کم کند ■و از همین پاسخ عالمانه و هوشمندانه پیداست کار تحقیق، کارِ اهلِ آن است نه هر که سر بتراشد... @mohamad_hosein_tabatabaei
□اگر‌حبیب‌تویی،مشکلی‌نداردعشق □اگرطبیب‌تویی،‌درد‌هم‌دوادارد.. □السلام‌علیڪ‌یااباعبدالله□ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
○اشکم به نظر قطره زنان می رقصد ○آهم به جگر بال فشان می رقصد ○تا یاد تو می کنم،دلم می بالد ○تا نام تو می برم،زبان می رقصد #۵١روزتاعیدسعیدغدیرخم @mohamad_hosein_tabatabaei
برای شفای عاجل بیماران تمنا میکنم یک حمد شفا قرائت بفرمایید✋
آیات 281-275 بقره قسمت اول بخش چهارم ● معناى ((مخبط)) شدن انسان و منحرف شدن او از راه مستقيم و نظام عقلائى زندگى الَّذِينَ يَأْكلُونَ الرِّبَوا لا يَقُومُونَ إِلا كَمَا يَقُومُ الَّذِى يَتَخَبَّطهُ الشيْطنُ مِنَ الْمَس كلمه خبط به معناى كج و معوج راه رفتن است ، وقتى مى گويند: ((خبط البعير)) معنايش اين است كه : راه رفتن اين شتر غير طبيعى و نامنظم است ، انسان هم در زندگيش راهى مستقيم دارد كه نبايد از آن منحرف شود، چون او نيز در طريق زندگيش و بر حسب محيطى كه در آن زندگى مى كند حركات و سكناتى دارد، كه داراى نظام مخصوصى است ، كه آن نظام را بينش عقلائى انسان ها معين مى كند، و هر فردى افعال خود را (چه فردى چه اجتماعى ) با آن نظام تطبيق مى دهد. انسان وقتى گرسنه شد تصميم مى گيرد تا غذا بخورد، و چون تشنه شد، در صدد نوشيدن آب بر مى آيد، براى استراحتش بسترى فراهم مى كند، و چون شهوتش طغيان كرد ازدواج مى نمايد، و چون خسته شد استراحت مى كند، و چون گرمش شد، زير سايه مى رود، و براى اين منظور خانه مى سازد، و همچنين ساير حوائجى كه دارد بر مى آورد، و در معاشرتش با ديگران در برابر پاره اى امور خوشحال ، و در برابر بعضى ديگر، گرفته خاطر مى شود، هر وقت مقصدى داشته باشد كه نيازمند به مقدماتى است ، نخست مقدماتش را فراهم مى كند، و هر هدفى را دنبال مى كند كه نيازمند به سببى است ، نخست سبب آن را فراهم مى كند. و همه اين افعالى كه در زندگيش دارد، گفتيم : ناشى از اعتقاداتى است كه همه به هم مربوط، و به نحوى متحد و سازگار است و با يكديگر تناقض ‍ ندارند، و مجموع اين افعال را همان زندگى بشر مى ناميم . و همانا انسان به واسطه نيروئى كه در او به وديعت نهاده شده (يعنى نيروئى كه با آن ، خير و شر، نافع و مضر را تشخيص مى دهد) راه صحيح زندگى را يافته است و ما سابقا درباره اين نيرو، سخن گفته ايم . اين وضع انسان معمولى است ، اما انسانى كه ممسوس شيطان شده ، يعنى شيطان با او تماس گرفته و نيروى تميز او را مختل ساخته ، نمى تواند خوب و بد، نافع و مضر و خير و شر را از يكديگر تميز دهد و حكم هر يك از اين موارد را در طرف مقابل آن جارى مى سازد، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 630 (مثلا به جاى اينكه خير و نافع و خوب را بستايد، زشتى ها و شرور و مضرات را مى ستايد، و يا به جاى اينكه ديگران را به سوى كارهاى خير و مفيد دعوت كند به سوى شرور مى خواند و اين به آن جهت نيست كه معناى خوبى و خير و نافع را فراموش كرده و نمى داند خوب و بد كدام است ، براى اينكه هر چه باشد انسان است ، و اراده و شعور دارد و محال است كه از انسان ، افعال غير انسانى سر بزند بلكه از اين جهت است كه زشتى را زيبائى و حسن را قبح و خير و نافع را شر و مضر مى بيند، پس او در تطبيق احكام و تعيين موارد، دچار خبط و اشتباه شده است. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره○□ □ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم. دستگیری ولیّ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولی‌عصر علیه‌السلام استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد. □○در محضر بهجت، ج١، ص٣١١○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●پرده‌برداری علامه از معانی یکی از اشعارش●□ □اشعاری که مرحوم استاد (رضوان‌الله‌سبحانه‌و‌تعالی‌علیه) در خصوص یاد خداوند متعال و عشق و محبت خدا و آزاد بودن و تعلق نداشتن به دنیا سروده‌اند، با توضیحاتی که تماما از زبان مبارک خود ایشان است، نقل می‌کنیم: ●شبی پیر میخانه می‌گفت راز ●چنین گفت با من به آهستگی ●به مِهر رخِ مَه‌رُخان باده نوش ●مبادا که پیدا کنی خستگی ●بوَد مهر سرمایه زندگی ●بوَد باده ابزارِ وارستگی ●سپس گفت زینهار آزاد باش ●اگر پایبندی به شایستگی □ : استاد همان قاضی بود، مراد [از پیر] استادمان بود، ایشان است. منظور این است آن بیت آخری (۱) گفته بشود؛ وضعیاتِ جهان گذران است، نباید خیلی دل داد بش [=به آن]. به مهر رخ مه‌رُخان باده نوش: باده _عرض کنم_ می است. به مهرِ رخِ مه‌رخان بخور: مقصود این است: زیبایان جهان را فراموش نکن!. □زیبایان جهان کدامند؟ : خدا دیگر. بود مهر سرمایه زندگی_بود باده ابزار وارستگی: می‌گوید اگر زندگیِ حقیقی می‌خواهی باید سرمایه بگذاری، مصرف کنی، و سرمایه زندگی عبارت از مهر و عشق اوست که سرمایه زندگی است. باده: کنایه از «ذکر» از «یاد خدا»‌ست، تقریبا ذکر است. □«شبی پیر میخانه می‌گفت راز»، معنی چیست؟ : «شبی پیر میخانه»: میخانه‌ی است. با محبت و ولایتِ اهل بیت «مراقبه» داشته باشد، معنایش این است. معنای کامل‌تر این، عبارت از این است که: -بیتِ_عصمت قرار بدهد. □یعنی هدف اصلی از این ابیات، بیت آخر است: «سپس گفت زینهار... الخ». □●اقیانوس علم و معرفت، محمد کریم پارسا، ص ۷۶-۷۵●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■السلام علی الطفل الرضیع الصغیر الشهید■ ■حضرت مولانا علی اصغر مقام اجمال حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام بود، به نوک تیر شهیدش کردند و حضرت شاهزاده علی اکبر مقام تفصیل امام بود، ارباً اربایش کردند و حضرت سید الساجدین علیه السلام جامع هر دو بود از جانب حق تبارک و تعالی، امامش کردند.
آیات 281-275 بقره قسمت اول بخش پنجم ● توضيح اينكه ربا خوار، مخبت ، و خارج از نظام صحيح زندگى است و چنين انسان مخبط، در عين اينكه مخبط است اينطور نيست كه هميشه عمل غير عادى را نمى بيند، براى اينكه لازمه اين فرض ، آن است كه صاحب آراء، و افكارى منظم باشد، عادى و غير عادى را تشخيص بدهد، و (مانند مستان مخمور كه درخت سرو را نى و نى را سرو مى بيند)، اين را به جاى آن و آن را به جاى اين بگيرد، بلكه عادى و غير عادى براى او بهم مخلوط شده ، نمى تواند اين را از آن تشخيص ‍ دهد، عادى آن عملى است كه او عادى بداند، و غير عادى آن عملى است كه او غير عادى تشخيص دهد، پس در نظر او عادى و غير عادى يكى است ، اگر او عملى را كرد عادى است ، وگرنه غير عادى ، عينا مانند شترى كه در راه رفتن مى لنگد، او در عين اينكه خلاف عادى راه مى رود، عادى را مثل خلاف عادت مى پندارد، بدون اينكه اين در نظرش بر آن مزيتى داشته باشد، پس او هيچ وقت مشتاق آن نيست كه از خلاف عادت به حال عادى برگردد (دقت فرمائيد). وضع ربا خوار عينا همينطور است ، چون او چيزى براى مدتى به ديگرى مى دهد، و در عوض همان را با مقدارى زيادتر مى گيرد، و اين عمل بر خلاف فطرت آدمى است ، چون فطرت كه پايه و اساس زندگانى اجتماعى بشر را تشكيل مى دهد حكم مى كند كه آنچه را كه آدمى دارد و از آن بى نياز است با آنچه كه ديگران دارند و او به آن نيازمند است معاوضه كند (آن مقدار، كه از مال خود مى دهد به همان مقدار از مال ديگران گرفته جاى خالى را پر كند، نه بيشتر بگيرد و نه كمتر) و اما اينكه مالى را بدهد، و عينا همان را بگيرد با چيزى زائد (از دو جهت غلط است ، اول اينكه مبادله اى صورت نگرفته ، ديگر اينكه زيادى گرفته )، و اين ، حكم فطرت و اساس اجتماع را تباه مى سازد، براى اينكه از طرف ربا خوار، منجر به اختلاس و ربودن اموال بدهكاران مى شود و از طرف بدهكاران ، منتهى به تهى دستى و جمع شدن اموالشان در دست ربا خوار مى گردد، پس ربا خوارى عبارت است از كاهش يافتن بنيه مالى يك عده ، و ضميمه شدن اموال آنان به اموال رباخوار. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 631 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○شب‌های ماه ذی‌القعده و ده شب اوّل ماه ذی‌الحجّه را که در پی آن است، قدر و غنیمت بدانید○□ □○خدای متعال فرمود: «وَ واعَدْنا مُوسىٰ ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَ أتْمَمْناها بِعَشْرٍ»  سوره ی اعراف- آیه ی ۱۴۲ □○ما سی شب با موسیٰ قرار گذاشتیم، بعد با ده شب آن را تکمیل کردیم. □○به بحث «شب» و نقش ویژه‌ی شب در سلوک إلَی الله و نِیل به لقاء و وصال الهی، در گذشته اشاره کرده‌ایم. □○بنا به روایات کسی نمی‌تواند به هدف سالکان، يعني قُرب و لِقاء و وصال الهی، دست پیدا کند؛ مگر با بهره‌گیری از مرکب شب؛ با سوار شدن بر این مرکب است که می‌توان به آن مقصد رسید. □○باز روایت داریم که ائمّه علیهم السلام فرمودند: کسی که به صلاةِ لَیل اشتغال نداشته باشد و نماز شب نخواند، شیعه‌ی ما نیست. البتّه شیعه مقام بلندی است. ما امیدواریم از دوستداران و مُحِبّین اهل‌بیت علیهم السلام، به‌شمار بیاییم. مقام تَشَیُّع، مقام سلمان و أباذر و یاران برجسته‌ی اهل‌بیت: است؛ ولی یکی از ویژگی‌های سلوک یک سالک، بلندهمّت بودن اوست؛ او به کم راضی نیست و دلش می‌خواهد یک دوست تمام‌عیار و يك شیعه‌ی راستین برای اهل‌بیت: باشد. ائمّه: هم فرمودند: شیعه‌ی ما نیست، مگر کسی که به مداومت بر نماز شب، موفّق است. □○ظاهر شب، زمانی است که خورشید غروب می‌كند و آسمان و فضای عالم تاریک می‌شود و این تاریکی تا طلوع فجر ادامه می‌یابد. این ظاهر لیل است؛ امّا لیل، باطنی هم دارد که فعلاً نمی‌خواهم وارد بحث آن شوم. □○خدای متعال با حضرت موسي علیه السلام سی روز وعده نگذاشت؛ سی شب وعده گذاشت. این موضوع نشان می‌دهد که وعده‌گاه ملاقات با خدای متعال، شب است و کسانی که می‌خواهند به دیدار خدا بروند؛ باید شب به سراغ خدا بروند. ○شب خیز، که عاشقان به شب راز کنند ○گِردِ بَر و بام دوست پرواز کنند ○هر در که به هر کجاست، شب بَر بَندند ○اِلاّ در دوست را، که شب باز کنند □○در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ۳۰ شهریور ۹۱○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●وقتی حضرت رضا علیه السّلام وارد نیشابور شدند، هر یک از علما و شخصیتهای سرشناس از حضرت علیه السّلام تقاضا کردند مهمان آنها شوند و به خانهی آنها تشریف ببرند. حضرت علیه السّلام فرمودند: من افسار شتر را رها میکنم، در هر منزلی که شتر زانو زد و نشست، من به آنجا میروم. یک پیرزن فقیر وقتی این را شنید، به خود گفت شاید شتر حضرت جلوی خانهی من زانو بزند و حضرت علیه السّلام به خانهی من تشریف بیاورند، لذا خانهاش را آب و جارو کرد و سماورش را آتش کرد و به انتظار نشست. شتر حضرت علیه السّلام جلوی خانهی همین پیرزن زانو زد و حضرت علیه السّلام مهمان او شدند. □●قربان این شاید که از هزارها یقین بهتر است. این شاید مال محبّت است. محبّت چیست که شایدش از یقین بهتر است؟ □●مصباح الهدی | ص ١٢٨●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○پیش‌گویی قرآن درباره پرتاب ماهواره درسته؟○□ □آلوسی، مفسر شهیر اهل تسنن در تفسیر روح‌المعانی گفته منظور از سلطان در آیه‌ی: «يَٰمَعْشَرَ ٱلْجِنِّ وَٱلْإِنسِ إِنِ ٱسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا۟ مِنْ أَقْطَارِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ فَٱنفُذُوا۟ ۚ لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَٰنٍۢ»[رحمن:۳۳]، عبارت است از وسیله نفوذ به اقطار آسمان و زمین به خاطر پیشرفت‌های علمی بشر. اما علامه طباطبایی مخالف این دیدگاه است و می‌گوید: □«لا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطانٍ»- يعنى قادر بر نفوذ نخواهيد بود مگر با نوعى سلطه كه شما فاقد آن هستيد و منظور از سلطان، قدرت وجودى است... بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از نفوذى كه در اين آيه نفى شده نفوذ علمى در آسمان‌ها و زمين و دستيابى به اقطار آن دو است (و نتيجه گرفته اند كه آيه شريفه پيشگويى از آينده است كه روزى بشر قدرت نفوذ علمى پيدا میكند و به اقطار آسمان‌ها دست می یابد) ليكن سياق آيه با اين معنا سازگار نيست (چون در اين آيات گفتگو درباره قيامت است و در وسط چنين گفتگويى ناگهان به مسأله اى از مسائل دنيا پرداختن درست به نظر نمیرسد) □○المیزان،‌ذیل آیه شریفه○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○" پاسخ به پرسشهای جهانی "○□ ○حال ما در حالت هجران و ابرام رقیب ○جمله می داند خدای حال گردان غم مخور □این بیت احساسی را که هزاران تن ممکن است در مرحله ای از زندگی در دل داشته باشند پاسخ می دهد. چه بسیار که آدمیان از خود می پرسند که آیا خداوند هستی از وضع و احوال سخت ما در این دامگاه عالم خاک باخبر است؟ و پاسخ حافظ این است که البته باخبر است و همین خبر که او می داند مایۀ تسلای خاطر ماست، افزون بر اینکه چه بسیار موهبت ها در نقاب محنت ها به آدمی روی می کند و از همه خوش تر این بشارت است که: ○شنیده ام که بر این طارم زراندود است ○خطی که عاقبت کار جمله محمود است ○ز تاب قهر میندیش و ناامید مباش ○که زیر سایۀ جود است آنچه موجود است ○بسا قفلا که بندش ناپدید است ○چو وابینی، نه قفل است آن کلید است □○برگرفته از پیشگفتار کتاب " گنجینه آشنا " به قلم حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□حضرت حجت روحی فداه غیب محض است. عوالم ائمه اطهار علیهم السلام عوالم ظهور بود اعنی آن حضرات مظهر اسم الظاهر بودند اما حضرت مهدی موعود موجود روحی فداه مظهر اسم مستأثره مکنون مخزون مصون است که به کنه اش برای احدی ظهور نکرده است...
آیات 281-275 بقره قسمت اول بخش ششم ● و استدلالى قوى و بجا عليه ربا خواران با استفاده از سخن خودشان ، در آيه شريفه اين كاهش و نقصان ، از يك طرف ، و تكاثر اموال از طرف ديگر، نيز منجر به اين مى شود كه به مرور زمان و روز به روز خرج بدهكار و مصرف او بيشتر مى شود، و با زياد شدن احتياج و مصرف ، و نبودن درآمدى كه آن را جبران كند روز به روز خرج بيشتر مى شود، و ربا نيز تصاعد مى يابد و اين تصاعد از يك طرف ، و نبودن جبران از طرف ديگر، زندگى بدهكار را منهدم مى سازد. و اين خود خبطى است كه رباخوار مبتلاى به آن است ، مانند خبطى كه جن زده مبتلاى به آن است ، براى اينكه معاملات ربوى او را در آخر دچار اين خبط مى كند، كه فرقى ميان معامله مشروع يعنى خريد و فروش ، و معامله نامشروع يعنى ربا نگذارد، و وقتى به او بگويند: دست از ربا بردار و به خريد و فروش بپرداز، بگويد: چه فرق هست ميان ربا و بيع و چه مزيتى بيع بر ربا دارد تا من ربا را ترك كنم ، و به خريد و فروش بپردازم ، و لذا خداى تعالى به همين سخن رباخواران (كه چه فرق هست ميان بيع و ربا)بر خبط آنان كرده است . و اين استدلالى است قوى و بجا، براى اينكه ربا تعادل و موازنه ثروت را در جامعه به هم مى زند، و آن نظامى را كه فطرت الهى به آن ، راهنمائى مى كند و بايد در جامعه حاكم باشد، مختل مى سازد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●توصیه‌ی آیت‌الله بهجت به حجاج بیت‌الله ‌الحرام: «دعا برای نابودی آل‌سعود در سرزمین وحی»●□ □● : حاج‌آقا! فردا ان‌شاءالله عازم حج هستیم و نائب‌الزیارة ان‌شاءالله. □●آیت‌الله بهجت قدس‌سره: وفّقکم‌الله ان‌شاءالله، جزاکم‌الله ان‌شاءالله. خداوند ان‌شاءالله توفیق دهد [که] حجّ مقبول انجام دهید و در همانجا هم دعا کنید که قِرَده(بوزینه‌ها) و خنازیر(خوک‌ها) [منظور آل‌سعود] از حرمین شریفین بروند. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○مکرّر اندر مکرّر استاد علامه ( رضوان‌الله‌سبحانه‌و‌‌تعالی‌علیه) را در خیابان و یا صحن مطهّر و غیر این جاها ملاقات می‌کردم، از خدمتشان استمداد و کمک می‌خواستم می‌فرمودند: « کلید سعادت در مراقبه است». □○اقبانوس علم و معرفت، محمد کریم پارسا، ص۲۶۹○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●از خاطرات زيارت امام علیه‌السلام (خاطراتی از استاد علی صفایی حائری)□■ ■بخش زيبايى از حيات طيبه او به سفرهاى تعلق دارد. چرا كه پايان ماه و اول ماه بعد خود را به مشهد مى‌رساند. ■مى‌گفت: اگر جسم با دو روز حمام نرفتن بو مى‌گيرد، روح با يك نيت بد سياه و كدر مى‌شود. به همين خاطر به امام رضا(علیه السلام) پناه مى‌برد. كه در زيارت يكشنبه حضرت زهرا(علیا السلام) آمده است: «انا قد طهرنا بولايتهم»؛ ما با ولايت آنان تطهير مى‌شويم. ■مى‌گفت: زيارت امام رضا(علیه السلام) مثل حمام است. و با اين نياز به درگاه امام(علیه السلام) مى‌شتافت. روزى يكى از مريدان مشهدى گفته بود: بياييد منزل ما خالى است. ايشان از آدرس خانه آن جوان پرسيد و پاسخ شنيد كه مثلا: نخ ريسى! فرمود: دور است. من جايى دور و بر حرم مى‌خواهم. پرسيدند: چرا اين‌قدر نزديك؟ فرمود: آخر آلوده‌ها لب حوض مى‌نشينند! ■آن قدر يقين به رافت و دست گشايش‌گر آقا داشت كه وقتى گدايى در نزديكى حرم امام رضا(علیه السلام) از او چيزى خواست، با آن همه دست و دل‌بازى محل نگذاشت و اعتنايى به او نكرد.. و وقتى اصرار فقير را ديد، فرمود: بى‌سليقه‌اى! آدم در كنار دريا از يك پيت حلبى آب نمى‌خواهد! @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □سرور من، به هر صورت هست باید از #عادت دربیائیم و اگر در نیامدیم ما را از عادت
□الان با این خو کرده اند؛ شبانه روز می خورند، می خوابند، راه می روند و با هم صحبت می کنند (منتها آنها به نحوی و ما به نحوِ دیگر)، و همینطور مشغول اند و در گردش اند و مشغول بازیگری ظاهری اند، با این تفاوت که آنها حیوان آفریده شدند و ما به عنوان انسان، یعنی موجودی که این قوه را داریم که خود را به انسانیت برسانیم. □بعد به ما می فرمایند که شما باید از این خُلق و خوی حیوانی تان بمیرید، بشوید، بشوید، به متلبّس شوید! که آن موقع که از مادر متولد شدید شما بوده است، یعنی شما قبل از تولد از مادر که زمینه گرفتید از جمادیت درآمدید، از نباتیت درآمدید، جماد بودید به صورت نطفه، بعد متولد شدید و نبات شدید و در رحم مادر نبات بودید و به صورت جسمی در چهار ماه و ده روز و نه ماه، و الان به صورت یک نهال رشد یافته هستید، حالا ما می خواهیم شما را از این مادر متولد کنیم که این، تولدِ حیوانی شماست. □بعد از این تولد اوّلی، حالا می خواهیم شما را تولّد ثانی بدهیم؛ تولّد ثانی این است که از خُلق و خوی حیوانی زائیده شوید! که حالا این به دو نحو است؛ یک نحو به اختیارِ خود زائیده شدن است که زحمت می کشید و به راه می افتید و تن به کار می دهید، خودمان را در اختیار قرار می دهیم و به حقیقت می گوئیم که آمدیم تا آن بزرگان ما را متولّدمان کنند؛ آرام آرام با تحصیلِ علم و عمل که دو جوهرِ انسان ساز هستند ما را از خُلق و خوی حیوانی مان درآورند و انسانمان کنند، این می شود موتِ اختیاری، یعنی آقا به اختیار خودش آمده از خلق و خوی حیوانی در آمده است. □○شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei