اهل گفتن *من که قبلا بهتون گفته بودم* نیستم
اما
یادتونه تو کتاب تقسیم؟
یادتونه امام جماعت محلهشون بهایی بود؟
یادتونه چطوری نفوذ کرده بود و چقدر جذب کرده بود؟
حالا بفرما 👆
این یه نمونه اش
برای تمام مثالهای کتاب، شواهد بسیار عینی وجود داره
و البته دستگاه های نظارتی و امنیتی ما از همیشه هوشیارتر.
فقط وطیفه من و شما روشنگری هست.
✍ محمد رضا حدادپور جهرمی
@Mohamadrezahadadpour
علیکم السلام
خدا را شکر
بنده و امثال بنده دقیقا همینو میخوایم
علاقمندیم که مخاطبمون یاد بگیره که به دور از هیاهو اوضاع رو ببینه و تحلیل کنه و به نتیجه گیری برسه و به سادگی دلش نلرزه.
به این کار میگن سواد رسانه. سواد مجازی.
اما مرحله بالاتر و مهم تر از اون، طراحی جنگ شناختی و راه اندازی عملیات روانی علیه دشمن است.
من اگه بتونم اینو به شما عزیزانم یاد بدم و کاری کنم که در آثار و پُست های کانالم اینو یاد بگیرید، کار خودمو کردم و برای دنیا و آخرتم بسه.
از بس مهمه.
توکل بر خدا
✍ محمد رضا حدادپور جهرمی
@Mohamadrezahadadpour
ملاحظه بفرمایید 👆
رئیس موساد رسما از برنامه ترورهایش علیه مقامات کشورمان پرده برداری کرد.
فتنه ها یا اغتشاشات قبل، ابتدا آشوب میشد. بعد که بالا میگرفت و زمینه های ناامنی تشدید میشد، اقدام به ترور میکردند.
اما امسال انگار برنامه تغییر کرده و نظام اسلامی اینقدر دقیق و موفق عمل کرده که کارفرمای صهیونیستی نمیتونه منتظر عمله های داخلیش برای راه اندازی آشوب باشه.
از دستگاه های مسئول عاجزانه خواهشمندیم که از ارکان و مسئولان عالی و انقلابی نظام مقدس جمهوری اسلامی(نه برخی مسئولان میانی و غیر مهم که گاهی باید به قول استاد ازغدی؛ حتی برای ترور آنها جایزه تعیین کرد) ، بیشتر محافظت کنند تا خدایی نکرده مشکلی به وجود نیاید.
✍ #حدادپور_جهرمی
@Mohamadrezahadadpour
پسری تصميم به ازدواج گرفت ، ليستی از اسامی دوستانش را كه بيش از 30 نفر بودند را به پدرش داد و از او خواست كه با دوستانش تماس بگيردو آنها را برای روز عروسی دعوت كند ، پدر هم قبول ميكند
روز عروسی ، پسر با تعجب میبیند كه فقط شش نفر از دوستانش آنجا هستند ،بشدّت ناراحت شد و به پدرش گفت من از شما خواستم تمامِ دوستانم رادعوت كنيد اما اينها كه فقط شش نفر هستند
پدر به پسر گفت ، من با تك تك دوستانت تماس گرفتم و به آنان گفتم مشكلی برای تو پيش آمده و به كمك آنها احتياج داری
و از آنها خواستم كه امروز اينجا باشند
بنابر اين پسرم نگران نباش ، دوستان واقعی تو امروز همه اينجا هستند.
دوست نَبوَد ، آن که در نعمت زند
لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی
سعدی
#ارسالی_مخاطبین
شاید علت اصلی هجمه های امروز به حاج سعید حدادیان، عزیزانی باشند که از مراتب علمی و موفقیت ایشان در دانشگاه اطلاع داشتند اما حرفی نزدند. خب اگر سالها پیش حزب الهی ها میدونستند که ایشون چقدر توفیقات علمی داشتند، بیش از چند مراسم مذهبی و هیئت میشد از ایشان بهره برد.
لطفا در بیان مراتب علمی و فضائل عام المنفعه بزرگان کوتاهی نکنیم تا مثل امروز، انگشت اتهام به طرف ما دراز نشود.
برای استاد و مداح ولایی و اثرگذار کشورمون، حاج سعید حدادیان آرزوی موفقیت داریم.
✍ #حدادپور_جهرمی
@Mohamadrezahadadpour
🔶 آشنایی با مهمترین اقدامات بهائیان علیه انقلاب اسلامی:
1-ترویج بی بند وباری از سنین کم با تاسیس مهد کودک.
2-پیاده روی الزامی زیباترین دختران بهایی با بدترین حجاب ممکن در خیابان ها و مراسمات و محافل مذهبی، برای ترویج و عادی سازی بیحجابی.
3-تأسیس شبکه من و تو برای القای حس عقب ماندگی به شیعیان ایران.
4-همکاری گسترده با بی بی سی برای سم پاشی و شایعه پراکنی.
5-شرکت گسترده در کودتای ٨٨ طبق دستورات رژیم اسرائیل.
6-پهن دام برای جوانان با برگزاری پارتی های مختلط با توزیع مواد مخدر و مشروبات الکلی.
7-نفوذ در دستگاهای دولتی برای جاسوسی و خرابکاری و خیانت...
8-تاسیس ارتش ٨۰۰۰ نفریِ سایبریِ فارسی زبانان اسرائیل!
9-ترویج فساد اخلاقی مثل همجنس بازی و تشویق جوانان به زنا در فضای مجازی با تأسیس کانال های مبتذل اخلاقی و منحرف سیاسی.
شایان ذکر است که زنی فاحشه بنام قره العین اولین زنی از این فرقه ضاله بود که بصورت عریان خود را عرضه کرد. این زن هرزه سالها بین سران فرقه دست به دست می شد و نقش مهمی در جذب زنان و به فساد کشیدن آنان داشت.
10-فعالیت گسترده اقتصادی، با تأسیس هلدینگ ها و عینک فروشی، ساعت فروشی و بوتیک های لوکس در شهرهای بزرگ
👈 نصف موارد بالا را در #تب_مژگان و نصف دیگرش را در #تقسیم بخوانید.
حالا بماند که نوشتن و تولید محتوا درباره این فرقه نجس و روشنگری علیه آنان چقدر سخت هست و پدر آدم درمیاد. چون فورا متهم میشی به بُلد کردن اونا و تشییع فاحشه و صد تا تیر و طعنه و اتهام دیگه! بخدا خیلی سخته.
شما فقط میبینید یکی هر شب داره یه تیکه از کتابشو منتشر میکنه و لابد چقدر کار راحتی هست و کار خاصی نمیکنه که!
ولی کسی خبر نداره که درباره اینا نوشتن، جوریه که از همه طرف میخوری و تهش هم مشخص نمیشه کسی که زده، خودیه یا نخودی!
بگذریم
#حدادپور_جهرمی
@Mohamadrezahadadpour
⁉️ آیا میدانستید ⁉️
✍ محمد رضا حدادپور جهرمی
کمال تبریزی در گفتوگویی ماجرای اکران فیلم مارمولک برای حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی و دیگر اعضای شورای عالی امنیت ملی به همراه اعضای خانوادهها و محافظینشان در سالن ۵۰۰ نفری دبیرخانه شورا مطرح کرده است؛ اکرانی که با استقبال خانواده اعضای وقت شورا و تعجب حسن روحانی و دیگر اعضای وقت همراه شد و روحانی به تبریزی وعده محاکمه و توقیف فیلم را داد. او بعداً در سخنرانی علنی نیز به شدت به این فیلم حمله کرد.
🔻 اما ...
فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب در مستندی بهنام غیررسمی انتشار یافت و نشر آن ابعاد گستردهای پیدا کرد که در بخشی از آن به حسن ظن مقام معظم رهبری به فیلم سینمایی مارمولک برمیگشت. علیرغم درخواست وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای انجام پارهای اصلاحات، رهبر معظم انقلاب فرموده بودند که نیازی نیست! حتی در باب تغییر اسم اثر، ایشان فرموده بودند که لزومی ندارد.
👈 حالا یه سوال خیلی مهم 👉
تصور کنید در آن زمان، فضای مجازی وجود داشت و بعضی ادمینهای مثلا انقلابی و دوآتیشه که عالم و آدم را صورتی و نفوذی میدونند، حضور داشتند و قرار بود درباره آن فیلم اظهار نظر کنند و مثلا پستهای روشنگرانه بذارن!
به قرآن حتی تصورش هم خطرناکه😂
جدی میگم
نخندین🤭
شک ندارم که روزگار برامون نمیذاشتن
ایتا و میتا و مجازی رو به خاک و خون میکشیدن
بعدش هم که نظر حکیمانه رهبر انقلاب منتشر میشد، شروع میکردند به سمپاشی و همون حرفها که سر ضدواکسن بودن و در اولویت قرار دادن مسئله حجاب بر هممممه چیز و به فنا دادن طاقچه و مسائل دیگه زدند، درباره مارمولک تکرار میکردند.
غیر از اینه؟
حالا ی چیز جالب تر!
میدونستین در اون زمان، حتی سخنرانان بزررررگ کشوری هم اعلام مخالفت و ارتداد عوامل مارمولک کردند؟! بزرگوارانی که اسمشون تریلی نمیکشه و در سالهای اخیر هم کمحاشیه نداشتند.
🔺 الغرض
زود جوش نیار عزیزدلم
و حتی اجازه ندید زود تحریکتون کنند
با منظومه فکری و رفتاری رهبری حکیم انقلاب اسلامی از زبان خودشون آشنا بشید. نه از زبان دیگران و مفسران.
#عقلانیت
#هنر_متعهدانه
#نه_افراط
#نه_تفریط
#مارمولک
#صورتی 😂
#زود_جوش_نیار
#اول_فکر_کن_بعد_حرف_بزن
#حدادپور_جهرمی
@Mohamadrezahadadpour
27.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینین👆😭
مگه نمیگن با دیدن عکس و یا فیلمِ لبخند کسی که دوسش داری، خودتم خندهات میگیره
چرا دیدن خنده های حاج قاسم اینطوری نیست😭😭😭
چرا آدم بیچاره میشه با حرفاش و خندههاش
نمیفهمم
فقط آه
یک آه داغِ داغ
و دیگر هیچ
همین
شادی روح مطهرش و نثار لبخندش صلوات🌷
#حدادپور_جهرمی
@Mohamadrezahadadpour
دلنوشته های یک طلبه
▪️مراسم عزاداری شهادت پیامبر اکرم،امام حسن و امام رضا (علیهم السلام)▪️ سخنران: حجت الاسلام و المسلم
سلام
به اطلاع عزیزان میرساند که توفیق حضور در این جلسه (بخاطر کسالت شدید) ندارم.
ضمن عرض پوزش از مردم عزیز و مسئولان محترم جلسه، شفای جمیع بیماران را از درگاه خداوند سبحان خواستارم.
وزارت اطلاعات، لیدرهای تجمعات ضدایرانی خارج از کشور را دستگیر کرد!
حکایت ما شده مثل لحظه ای که سیدالساجدین علیه السلام وقتی خبر قیام مختار را شنیدند، فرمودند: *از حرمله چه خبر؟!*
سوال ما اینه: از مسی علینژاد چه خبر؟
به امید دستگیری و محاکمه مسی علینژاد به دستان پرتوان سربازان گمنام امام عصر ارواحنا فداه.
https://virasty.com/Jahromi/1694605026906075306
@Mohamadrezahadadpour
💠 آیا پیامبر شهید شدند❓
دلایل بسیاری وجود دارد که شهادت ناشی از مسمومیت پیامبر (ص) را تأیید می نمایند. این دلایل و روایات، از تواتر معنوی برخوردارند؛ یعنی هرچند که الفاظ و توصیفات آنها کاملاً با یکدیگر مشابه نیستند، اما از مجموع آنها، می توان موضوع مورد بحث را ثابت نمود. اکنون به تعدادی از این روایات با استناد به کتب فریقین اشاره می نماییم:
✔️ الف. کتاب های شیعه:
🔸روایت اول: امام صادق (ع) می فرمایند: چون پیامبر اسلام (ص)، ذراع (یا سر دست) گوسفند، را دوست می داشتند، یک زن یهودی با اطلاع از این موضوع ایشان را با این بخش از گوسفند مسموم نمودند.[1] در این روایت، به مسمومیت پیامبر (ص) تصریح شده، اما در آن اشاره ای نشده است که آیا ایشان بر اثر این سم به شهادت رسیده اند یا خیر؟
🔸روایت دوم: امام صادق (ع) فرمودند: "پیامبر اکرم (ص) در جریان جنگ خیبر مسموم شده و هنگام رحلتشان بیان فرمودند که لقمه ای که آن روز در خیبر تناول نمودم، اکنون اعضای بدنم را نابود نموده است و هیچ پیامبر و جانشین پیامبری نیست، مگر این که با شهادت از دنیا می رود".[2] در این روایت، علاوه بر تصریح به مسموم شدن رسول خدا (ص) و شهادت ایشان در پی مسمومیت، به اصلی کلی نیز اشاره می شود که مرگ تمام پیامبران و اوصیا با شهادت بوده و هیچ کدام، با مرگ طبیعی از دنیا نمی روند! روایات دیگری نیز وجود دارد که این اصل کلی را تقویت می نماید.[3] بسیاری از دانشمندان شیعه، با استفاده از این اصل کلی، نیازی به جست و جوی مورد به مورد در ارتباط با چگونگی شهادت هر کدام از معصومان (ع) احساس نمی کنند.[4] بر این اساس، هر چند دلیل متقنی بر شهادت پیامبر (ص) نیز ارائه نشود، باز هم می توان معتقد بود که رحلت ایشان طبیعی نبوده است!
✔️ ب. کتب اهل سنت:
تنها شیعیان نیستند که معتقد به شهادت پیامبر (ص) هستند، بلکه روایات فراوانی در صحاح و دیگر کتب اهل سنت وجود دارد که همین موضوع را تأیید می نماید که به عنوان نمونه، به دو مورد آن اشاره می نماییم:
🔸روایت اول: در معتبرترین کتاب اهل سنت، نقل شده که پیامبر (ص) در بیماری منجر به رحلتشان، خطاب به همسرشان عائشه فرمودند: "من همواره درد ناشی از غذای مسمومی را که در خیبر تناول نموده ام، در بدنم احساس می کردم و اکنون گویا وقت آن فرا رسیده که آن سم، مرا از پای درآورد".[5] همین موضوع در سنن دارمی نیز بیان شده است. علاوه بر این که در این کتاب، به شهادت برخی از یاران پیامبر (ص)، بر اثر تناول همان غذای مسموم نیز اشاره شده است.[6]
🔸روایت دوم: احمد بن حنبل در مسند خود، ماجرایی را بیان می نماید که طی آن، بانویی به نام ام مبشر که فرزندش به دلیل خوردن غذای مسموم در کنار پیامبر (ص)، به شهادت رسیده بود؛ در ایام بیماری ایشان به عیادتشان آمده و اظهار داشتند که من احتمال قوی می دهم که بیماری شما ناشی از همان غذای مسمومی باشد که فرزندم نیز به همین دلیل به شهادت رسید! پیامبر (ص) در پاسخ فرمودند که من نیز دلیلی به غیر از مسمومیت، برای بیماری خویش نمی بینم و گویا نزدیک است که مرا از پای در آورد.[7] مرحوم مجلسی نیز با نقل روایتی؛ تقریبا مشابه با این روایت بیان نموده که به همین دلیل است که مسلمانان اعتقاد دارند، علاوه بر فضیلت نبوت که به پیامبر (ص) هدیه شده، ایشان به فوز شهادت نیز نائل آمده اند.[8]
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
[1] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 6، ص 315، ح 3، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ش.
[2] محمد بن حسن بن فروخ صفار، بصائر الدرجات، ج 1، ص 503، کتابخانه آیت الله مرعشی، قم، 1404 ق.
[3] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 27، ص 216، ح 18 و ج 44، ص 271، روایت 4، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ق.
[4] همان، ج 27، ص 209، ح 7.
[5] صحیح بخاری، ج 5، ص 137، دار الفکر، بیروت، 1401 ق.
[6] سنن دارمی، ج 1، ص 33، مطبعة الاعتدال، دمشق.
[7] مسند احمد بن حنبل، ج 6، ص 18، دار صادر، بیروت.
[8] بحار الانوار، ج 21، ص 7.
@mohamadrezahadadpour
بسم الله الرحمن الرحیم
جلوه های تربیتی
🔮سخنران شب شهادت پیامبر
سال ۱۳۹۵
✍ محمد رضا حدادپور جهرمی
ما با سه آیه قرآن روبرو هستیم که در رابطه با بیت و خانه هر فرد و بایسته هایی است که باید رعایت شود. یکی از جالبترین آیات قرآن آیه 80 سوره نحل است که فرمودند: «وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم مِّن بُيُوتِكُمْ سَكَنًا....؛ و خدا براى شما خانههايتان را مايه آرامش قرار داد.»
چند نکته در مورد این کریمه:
📝 «واو» در ابتدای آیه قطعاً «واو عطف» است نه «واو قسم».
📝 «مِّن بُيُوتِكُمْ» را دو گونه می توان ترجمه کرد: 1- «مِن» را «مِن بعضیه» در نظر بگیریم. 2- بگوییم «جَعَلَ» با «مِّن» متعدی می شود. قول اول صحیح است یعنی بعضی خانه ها باعث آرامش و سکونت است. از این جمله می فهمیم که همه خانه ها ضرورتاً باعث آرامش نیست.
📝 ماده «سَکَنَ» در کتابهای لغت به معنی «آرامش» نیست بلکه به معنی «قرار» می باشد.
تفاوت بین آرامش و قرار: وقتی می گوییم فردی آرامش دارد این صفت مربوط به روح و حالات روانی فرد است اما آسایش مربوط به جسم و ظاهر فرد است. یعنی همینطور که جسم ما در برابر نیازهایمان ارضا می شود روحمان در برابر نیازهایمان اشباع می شود. این دو کلمه گاهی با هم خَلط شده و معانی آنها در هم مخلوط می گردد.
پس در این آیه، «سَکَنَ» به معنی آرامش نیست بکه به معنی قرار است؛ قرار یعنی محل و بستری که آرامش و آسایش را می تواند فراهم کند. بنابراین خداوند سبحان این صفت را به بیت و خانه داده است تا اعضای خانواده همیاری کنند و هم آرامش و هم آسایش را برای خانواده مهیا کنند.
وجود نازنین پیامبر صلی الله علیه و آله در راستای آموزه های قرآن، برای سکونت داشتن و راحت تر بودن خانه و خانواده ها، برنامه ریزیهای دقیقی بیان کرده اند که تحت عنوان سنت های خانوادگی و سنت های مربوط به خانه از آن نام می بریم. در ادامه هفت مورد از سنتهای پیامبر صلی الله علیه و آله مربوط به سکونت و قرار و برگرداندن حالت قرار در منزل را خدمتتان عرض می کنم که چگونه در راستای این هدف، با فرزندان دختر و پسر و همسران برخورد می کردند.
1⃣ پیامبر صلی الله علیه و آله در برخورد با بچه ها بسیار کارشناسانه رفتار می کردند، زمانی که یک طفل کوچک شیرخوار را به ایشان می دادند، پیامبر صلی الله علیه و آله این طفل را به حالت سینه چپ بغل می کردند یعنی سر و صورت این فرزند به سینه ایشان می چسبید. دلیل این امر آن است که در این حالت، صورت فرزند به قلب پیامبر صلی الله علیه و آله نزدیکتر می شد. مگر قلب چیست و چه ویژگی دارد؟ قلب فرمانده بدن است و آرامش طفل، با شنیدن صدای قلب پدر و مادر بیشتر تنظیم می شود.
نکته مهمی که باید در نظر داشت این است که تا بچه خودش را کثیف کرد هول نکنیم! یکبار بچه ای در آغوش پیامبر صلی الله علیه و آله بود و این بچه کارخرابی کرد! پدر و مادر بچه ناراحت شدند و می خواستند او را بگیرند اما پیامبر صلی الله علیه و آله مانع آنها شدند. پیامبر صلی الله علیه و آله حالتشان را تغییر ندادند و توجه مردم را به چهره این کودک معطوف کردند و گفتند چقدر زیبا خوابیده است.
2⃣ نکته بعد در برخورد پیامبر صلی الله علیه و آله با کودکان این بود که اگر کودکی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله می آمد و یا اگر شرایطش فراهم بود و پیامبر صلی الله علیه و آله می دوید و کودکان را می گرفت، حتماً حتماً آنها را در آغوش می گرفت. بارها در تاریخ نقل شده که امام حسین علیه السلام از عمد، از دست پیامبر صلی الله علیه و آله فرار می کرد و پیامبر صلی الله علیه و آله به دنبال او می رفت تا او را در آغوش بگیرد. اما اغلب ما وقتی کودکی را می بینیم او را بوسه باران می کنیم، در صورتی که این کار با این شدت، در قاموس پیامبر صلی الله علیه و آله جایی نداشت.
پیامبر صلی الله علیه و آله وقتی کودکان را در آغوش می گرفتند، اگر این کودک دختر بود، سینه به سینه این دختر کوچک 5-6 ساله می چسباندند و او را آرام در آغوش می گرفتند. اما اگر این کودک یا نوجوان پسر بود با او معانقه می کردند و طوری او را در آغوش می گرفتند که گردنهایشان به هم می چسبید. سپس خیلی آرام آن کودک را میبوسیدند.
3⃣ پیامبر صلی الله علیه و آله زمانی که می خواستند دختر و پسر کودک یا نوجوان را ببوسند، معمولاً برای دخترها گونه هایشان را می بوسیدند و یا سر را بر روی سینه این کودک قرار می دادند و اگر فرزندان پسر بودند معمولاً پیشانی آنها را می بوسیدند. این حالات بسیار عاطفی است و باعث نزدیک شدن افراد به یکدیگر می شود.
4⃣ نکته بعد این است که پیامبر صلی الله علیه و آله هیچگاه کودکان را فریب نمی دادند، به آنها دروغ نمی گفتند و به آنها قول بیخودی نمی دادند. نقل است پیامبر صلی الله علیه و آله در کوچه با تعدادی از کودکان دور هم جمع بودند و بازی می کردند، نزدیک وقت اذان بود اما بچه ها ایشان را رها نمی کردند.
ادامه مطلب 👇
نکته جالب اینجاست که پیامبر صلی الله علیه و آله امر فرمودند یک چیز جاذبه دار برای این بچه ها بیاورید. نه اینکه مثلاً بگویند: خب! برای امروز دیگر کافی است! لوس نشوید! یا مثلاً برای طرد کردن بچه ها از خودشان، به آنها قول بدهند و بگویند بعد از نماز برمی گردم. این جمله از پیامبر صلی الله علیه و آله معروف است که می فرماید هیچگاه به فرزندان خود دروغ نگویید، آنها شما را رازقان خود می دانند.
جالب است می گویند بچه ای به مسجد آمد و از پدرش، نزد پیامبر صلی الله علیه و آله شکایت کرد که فلان قول به من داده ولی عمل نکرده است. پیامبرصلی الله علیه و آله پدرش را خواست و با او صحبت کرد و با این کار به آن فرزند اعتماد بنفس داد.
سنت غلط دیگری که در بسیاری از خانوده ها رایج است این است که برای ترغیب فرزندشان به خواب یا کارهای دیگر، مثلاً به آنها می گویند اگر نخوابیدی «هاپو تو را می خورد!» یا «فردا تو را به نمکی می دهم که ببرد!» گفتن همین دروغ ها به بچه، یکی از دلایلی است که سبب می شود بچه ها در سنین کودکی لکنت زبان بگیرند یا توهماتشان در این مسئله زیادتر شود.
یک نفر تعریف می کرد که پدرم با حدود 75 سال سن مبتلا به آلزایمر شده است. یکبار که این پدربزرگ زیاد حرفهای بی ربط می زده، یکی از نوه های خانواده به او گفته بود اگر ساکت نشوی تو را به هاپو می دهم که بخورد! این مورد نشان می دهد فرزندان دروغهایی را که می شنوند و می بینند، در موقعیتها و شرایط دیگر، به خود والدین تحویل می دهند.
5⃣ یکی دیگر از زیباترین سنتهای پیامبر صلی الله علیه و آله که بارها روی منبر اعلام کرده بودند، این بود که وقتی به مسافرت می روید حتماً حتماً برای خانواده هایتان، هر چند یک هدیه خیلی مختصر تهیه کنید. و جالب است که پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمودند اگر برای هیچکس نمی توانید هدیه بیاورید، حداقل برای شریک زندگیتان هدیه بیاورید. در حالی که دقیقاً برخلاف همین فرهنگ در جامعه ما رایج است که می گویند: «اگر برای مادر بچه هدیه نمی آوری حداقل برای بچه بیاور که بهانه نگیرد!»
توصیه دیگری که پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد سفر فرمودند این است که وقتی از سفر بر می گردید و خانواده تان به سراغ شما می آیند، آنها را تحویل بگیرید و اولین کسی که در بغل می گیرید فرزند دختر باشد. یعنی در این مورد، از فرزندان شروع می شود.
6⃣ نکته بعد این است که پیامبر صلی الله علیه و آله در هر مجلسی وارد می شد از کوچکترها شروع می کردند و دست می دادند و سلام و احوالپرسی می کردند. در صورتی که این فرهنگ نیز در جامعه ما برعکس است و هنگام ورود به مجلس، معمولاً سراغ کسی می روند که سن و سالش از همه زیادتر است.
7⃣ یکی از مهم ترین سنت هایی که پیامبر صلی الله علیه و آله بین مردم رایج کرده بود این بود که به مردان می فرمودند بروید صدای زنهای مظلومتان را که به من نمی رسد، به من برسانید. در جمله معرف دیگری می فرمودند بروید صدای هر ضعیفی را که به من نمی رسد به من برسانید. نقل می کنند که اینقدر روابط عمومی پیامبر صلی الله علیه و آله قوی بود که وقتی آیات جنگ و جهاد و شهادت نازل شد، تعدادی از زنان با چشم گریه به محضر پیامبر رفتند و اعتراض کردند که چر آنها از این فیض محروم هستند؟! بعد پیامبر صلی الله علیه و آله آن روایت مشهور را بیان کردند که شما هم مأجورید.
عزیزان این فرهنگ پیامبر صلی الله علیه و آله ماست که به طور مختصر چند موردش را عرض کردم.
نکته پایانی: سروران شما یک لیوان آب را در نظر بگیرد. حتی اگر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و یا مقام معظم رهبری از این لیوان آب بنوشد، این لیوان مثلاً به آینه تغیییر ماهیت نمی دهد و باز هم لیوان است؛ چون ذات آن همین است و قابل تغییر نیست. عزیزان اگر من و شما هم ذاتمان را عوض نکنیم و تغییر ندهیم، فقط نامی از دین را با خود به یدک می کشیم. به عنوان مثال، اگر به همین نکات به ظاهر ساده توجه نکنیم، به جای روابط عمومی قوی و صحیح با خانواده، بسیار سلیقه ای و بعضاً اشتباه برخورد خواهیم کرد.
«اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»
@mohamadrezahadadpour
فکر توام و صحن و سرایی که نداری
داغ حرم و درد بنایی که نداری
له له زده ام تا بنشینم لب حوض و
فواره ای و آب نمایی که نداری
زوار تو حیران که چگونه بنشینند
در گوشه ی تنهایی جایی که نداری
کو کهنه رواقی که به قلبم بفشارد
هفتاد و دو تا کرببلایی که نداری
آنقدر غریبی که نیفتاده کنارت
مشک و علم و دست جدایی که نداری
بگذار که بر سنگ بکوبم سر خود را
با محتشم نوحه سرایی که نداری
پس می شکنم تکه به تکه دل خود را
در تکیه ی لبریز عزایی که نداری
سخت است که معصوم زمین باشی و اما
عمری بخوری چوب خطایی که نداری
حالا به چه حالی بگذارم دل خود را
در گوشه ی ایوان طلایی که نداری
ایوب پرندآور
@Mohamadrezahadadpour
🔹اولین مواجهه من با امام حسن علیه السلام
✍ محمد رضا حدادپور جهرمی
اولین مواجهه من با ایشان بسیار دردناک بود. اولین بار با مقوله زندگانی و دوران سیاسی امام حسن، که یادمه دو سه روز حالم بد بود، به مطالعه این جمله برمیگرده که یاران و خواص حضرت به معاویه(قطب استکبار جهانی در طول سی سال) نوشتند: «بگو مجتبی را زنده میخواهی یا مرده؟!»
منو میگین؟
خدا شاهده یادم نمیره تا چند روز حالم بد بود از این جمله. فکر کنم پایه دو یا سه حوزه بودم.
سالها ماه صفر با همین یک خط، روضه میگرفتم برای خودم و حتی وقتی نیمه ماه رمضان میشد و مجلس جشن بود و کلی باید خوش میگذشت، یهو وسط جلسه یاد این جمله میفتادم و حالم پیش خودم دگرگون میشد.
این دگرگونی که میگم، یه چیز صرفا احساسی نبودا. یه چیزی مثل خرد شدن از درون، و یا وحشت از تکرار تاریخ و یا یه چیزی تو این مایه ها که خیلی نمیشه درباره اش پیش کسی حرف زد.
خلاصه
سالها گذشت.
تا اینکه کمکم پایه ده تموم شد و رفتم درس خارج و ارشد حوزه هم دفاع کردم و فضای زندگیم به سمت تدریس و تبلیغ رفت و دیدم باید درباره بعضی مقولات بنویسم و ...
تا سال ۹۸
سال ۹۸ دیدم نمیتونم دیگه تحلیلی که از زندگانی و شرایط اجتماعی زندگی امام حسن دارم تحمل کنم. بارها با اساتید و علما مطرح کرده بودم. منابع را شخم زده بودم. بالغ از نود درصد حرفایی که درباره امام حسن داشتم، جاش روی منبرها نبود. اگرم میگفتی، متهم میشدی و خیلی ها منظور بد برمیداشتند و دردسر میشد.
تا اینکه تصمیم گرفتم دقیقا همان چیزی که در ذهنم بالغ بر ۱۵ سال کار سالانه شکل گرفته، در لباس یک سناریو و داستان بنویسم.
شاید تنها مستند داستانی که سه بار طرحش بزرگ و بزرگتر نوشتم همین موضوع امام حسن بود که الان به اسم کتاب #چرا_تو چاپ شده.
این کتاب، پازل اول از پازل سه تکه ای هست که تو ذهنمه و از امام حسن خواستم زنده بمونم و توفیق پیدا کنم دو جلد بعدش را هم بنویسم.
اما
همین کتاب #چرا_تو
خب اگر یادتون باشه، متنی که در کانالم منتشر کردم، برای عده ای جای نگرانی داشت. منم به نگرانی مخاطبم مخصوصا اگر بدونم آدمای فرهیخته و اساتید هستند خداییش احترام میگذارم و گارد بسته ندارم. بالاخره قراره برای اسلام و انقلاب بنویسیم. برای هوای نفس و دنیا که نیست.
تصمیم گرفتم نگرانی ها را برطرف کنم و بعد از اینکه با سه چهار نفر از اساتید بسیار کاربلد و مهربان صحبت کردم، شد همین متنی که الان چاپ شده و بحمدلله الان هم رفته برای چاپ ششم یا هفتم. دقیق یادم نیست.
برگردیم به اصل حرفم.
به محض نوشتن این کتاب، و حتی یه مدت هم گذشت و باهاش زندگی کردم و توقع داشتم بهم آرامش بده و بار سنگین اون جمله ای که پدرمو در آورده بود از قلبم برداره، که دیدم زهی خیال باطل!
اون جمله باعث شد پانزده سال بعدش کتاب چرا تو بنویسم
اما از بعد از نوشتن اون کتاب، دیگه با یه جمله مواجه نبودم.
بلکه یه کتاب نسبتا قطور از مفصل شده اون روضه افتاده تو زندگیم که داره صفحه به صفحه اش اعصابمو خرد میکنه و آه میکشم.
نمیدونم چرا اینو براتون گفتم
ولی دوست داشتم بدونین گاهی یه جمله میشه یه کتاب و همون کتاب میشه بهانه روضه کل عمر آدم برای یکی از جذاب ترین و مظلوم ترین و بسیار کریم و مهربان ترین امامی که ...
آه
یا حسن 😭😭
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@Mohamadrezahadadpour