⛔️ ایام تبلیغ کاملا #کورونایی
قسمت ششم
صدام بد نیست اما به پای سیمام نمیرسه😌
البته بگو ماشاالله
به خاطر همین، وقتی قراره زیارت و قرآن و این جور چیزا خونده بشه، خودمو فورا جلو نمیندازم.
بعد از نماز صبح بود که یکی از طلبه ها زیارت عاشورا خوند و بقیه هم باهاش زمزمه میکردند.
البته اینم بگم که تقسیم کرده بودیم و صبح، عاشورا میخوندیم. ظهر، حدیث کسا و شب هم دعای هفتم صحیفه سجادیه.
به ذهنمون رسید که وقتی توی نمازخونه میخونیم، حداکثر بیست سی نفر بیشتر استفاده نمیکنند. به خاطر همین، یکی از رفقا با رییس بخش هماهنگ کرد و قرار شد بشینیم وسط بخش و برای همه بخونیم.
نمیدونم کی اولین بار این طرح به ذهنش اومد اما هر کسی بود، خدا رحمت کنه پدر و مادرش!
چرا؟
چون هر چی بگم چقدر این کار گرفت و ازش استقبال شد، حد نداره!
قرار شد ابدا شعر و مدح و شاخ و برگ بهش ندیم و فقط متن خونده بشه و جوری هم بخونه که بقیه بتونن جوابش بدن.
فکر کن ... وقتی صبح ها عاشورا میخوند و میرسید به : «یا ابا عبدالله»
همه بخش با هم زمزمه میکردند و جوابش میدادند.
بسیار بسیار جو عالی شده بود
تا اینکه ...
نمیدونم کدوم نانجیب بود که یهو بعدش گفت: همون حاج آقاهه که برامون شعر «سلام گلای روی تخت ... کوروناییای سرسخت» خوند، دعا کنه تا بقیه هم آمین بگن!
منو میگی؟
یهو برقم گرفت.
در یک چشم به هم زدنی دیدم همه زمین و زمان و احیا و اموات و مریض و سالم و خوشگل و زشت و زن و مرد دارن به من نگاه میکنن!
دیگه چاره ای نبود
باید دعا میکردم
همون لحظه بازم آدرنالین شیطنتم گل کرد و رفتم وسط...
همون نانجیب تا اومدم وسط با صدای بلند گفت: نابودی علمای اسراییل صلوات بفرست😱
بقیه: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم😂
و با یه قیافه خیلی معنوی و جدی، رو به قبله ، دستامو بردم بالا و شروع کردم:
بعد از چند تا دعای مشتی برای امام زمان و حضرت آقا و خانواده ها و ...
من: خدایا به حق محمد و آل محمد کار این مریض هایی که توی این بخش خوابیده اند را یک سره بفرما😱
همه: (با حداکثر صدا) الهی آمین😂
من: خدایا به حق محمد و آل محمد زیارت حور العین در بزرخ و زندگی سعادتمندانه در جوارشان در قیامت، روزی همه آرزومندان قرار بده😱
همه: (با داد و فریاد) الهی آمین😂
من: خدایا شر همه مجردان را از سر این مردم و مملکت، علی الخصوص این بیمارستان و خصوصا این بخش، لا سیّما هر کی لباس سفید پوشیده، کم و کسر بفرما😱
همه: (علی الخصوص آقایون) الهی آمین😂
من: خدایا تو را به مقربین درگاهت سوگند میدهم به آقایون مجرد بی ناموس، جرات و جسارت خوشبخت کردن دختر مردم و دل کندن از نوامیس مردم عنایت بفرما😱
همه: (مخصوصا خانما و پرستارای بخش) الهی آمین😂
من: خدایا ما را بفرما😱
بقیه: الهی آمین😂😂
خلاصه جمعمون کردند
گفتن دیگه دعا نکن که کم کم عذاب الهی نازل میشه😐
حسودا😒
ادامه دارد...
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
درود☺️
ارادت
بعضی دوستان پس از قسمت پنجم تبلیغ کورونایی پیام دادند و گفتند حاضرند پول بفرستند تا به آن بندگان خدا کمک کنیم.
بنده با اون رفقا تماس گرفتم و گفتند که از همان پول، مبلغی اضاف اومده و به خاطر اینکه مدیون مردم نشوند، قبول نکردند که بهشون کمک کنیم.
خب شما در ثوابش شریک هستید و دست همتونم درد نکنه.
اون رفقا هم که حساب یه قرون دو زار پول و نذورات مردم را دارند و اینجوری مراعات میکنند و دارن از جیب خرج میکنند، قطعا در پیشگاه پروردگار بی مزد نخواهند ماند.
گفتم اطلاع رسانی کرده باشم
و کلی هم تشکر 🌺🌷❤️
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
دلنوشته های یک طلبه
✅ راستی بچه ها ✅ رفقاتون و اونایی که براتون عزیزن، به این کانال دعوت کنین☺️ 👈 متن دعوتنامه و شکل و
راستی
ما نمی دونستیم که شما اینجوری از سایت استقبال میکنین😍
رفقا تصمیم گرفتند اپلیکیشن همون سایت را هم تهیه کنند و حتی با کیفیت و ابزار بهتر☺️
وقتی تهیه شد خدمتتون تقدیم میکنیم.
تشکر از بچه های رسانه🌺
آدرس سایتمون:
Www.haddadpour.ir
یادم رفت بگم:
بچه های تیم رسانه دارن متن #کف_خیابون_۲ و #پسر_نوح را هم کار میکنند تا بتونیم همین هفته در سایت قرار بدیم.☺️
کلا با سایتمون دوس بشید ضرر نمیکنید.
ببخشید
این روزا همش درگیر همین خاطرات و کارتابل و اینا هستم و همش ذره ذره یادم میاد که چی میخواستم بگم😊
چندین کتاب غیر داستانی (تحلیلی_تاریخی_اعتقادی) از بنده (گل باغا) آماده شده که به محض خلوت شدن دست رفقای رسانه، اونا هم در سایت قرار میدیم و امیدواریم در سال پیش رو، اسباب چاپش هم فراهم بشه:
🔺جهان بینی امام حسین علیه السلام
🔺اخلاق اقلیت
🔺تغییر و تحول خواهی
🔺اخلاق بیداری
🔺درآمدی بر فلسفه احکام بانوان
🔺نقش حضرت زهرا سلام الله علیها در انحراف ستیزی
🔺اسلام شناسی از منظر قرآن حکیم(دو جلد)
🔺شرح مناجات خمسه عشر (دفتر اول)
🔺چهل سخنرانی تربیتی
و ...
دیگه این جمله را نگیم.
مراقب دل و احساس بزرگترامون باشیم.
اونا نباید احساس کنند مهم نیستند و از اینکه یک تار مو ازشون کم بشه، ککمون نمیگزه!
بلکه باید بگیم: «سالمندان جزو گروه های پر خطر هستند و لازمه بیشتر مراقب وجود عزیزشون باشیم»
#سالمندان_هزینه_نیستند_بلکه_گنجینه_یک_ملت_و_تمدن_محسوب_میشوند
#دلنوشته_های_یک_طلبه
#حدادپور_جهرمی
وسط معرکه، جای ارائه نظریات اثبات نشده و جار زدن در فضای مجازی نیست.
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما که غریبه نیستین
اما وقتی این کلیپ را دیدم، یاد تمام مشکلاتی افتادم که مخصوصا در امسال برام به وجود اومده بود اما مرتب جواب منفی میشنیدم.
اما خدا شاهده الان که داره سال تموم میشه و تقریبا اغلب اون مشکلات را خدا حل کرد و آرامش پیدا کردم، میفهمم چقدر خوب شد که فقط رو پاهای خودم ایستادم.
بسیار بسیار احساس لذت بخشی هست☺️
الان نشستم رو کاناپه و دارم از حل شدن مشکلاتی لذت میبرم که اگه برام دیگران حل کرده بودند، باید فکر میکردم که چطوری از پس منت و انتظارات بعدشون بربیام؟!
👈 خدایا شکرت🌷
راستی شما چی؟
زندگیتون بر پایه منت هاست؟
یا بر پایه توکل بر خدا و اشک های یواشکی و مقاوم تر شدن خودتون؟
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وای من عاشق این صداقت و صلابتش شدم😂
کار ریشه ای ینی این😂
یا اثر خودشو میذاره
یا نفرینش میکنه که ریشه کن بشه😂
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
مشکلی نیس خدا را شکر
خیلی شدید نبود
لطفا بمونید خونه و نریزین بیرون
⛔️ ایام تبلیغ کاملا #کورونایی
قسمت هفتم
ساعت به ساعت به تعداد بیماران افزوده میشد. من خیلی حواسم نبود اما یکی از رفقا گفت: هجوم مردم به بیمارستان برای دادن تست خیلی زیاد شده.
گفتم: شرط میبندم بیش از ۹۰ درصدشون هیچیشون نیست و فقط ترسیدند. همین ترس و مختصر علائم سرماخوردگی در ذهنشون ایجاد فوبیا کرده.
یکی از دکترها که بسیار مرد متشخص و باسوادی بود و وقتایی که بودش، به نوعی محور محسوب میشد همون جا بهم گفت: منم موافقم. همکارا که دارن اونا را معاینه میکنند میگن مردم ترسیدن و همین مراجعه اونا به محیط آلوده بیمارستان سبب مبتلا شدنشون میشه.
ما اون لحظه اینو نمیدونستیم که مراجعه افراد به بیمارستان میتونه خودش سبب ابتلا بشه و کلی تعجب کردیم.
همون آقای دکتر گفت: حاج آقا از نظر عملیات روانی، اینا که به خاطر هول شدن و ترس میفتن توی دیگ بیمارستان و ابتلا به کورونا، با جوک و شوخی و روش های شما آروم میشن؟ رو اینا اثر داره؟
گفتم: شاید باورتون نشه اما همین حالا تو همین فکر بودم. حقیقتشو بخواید فکر نکنم جواب بده.
یکی از رفقای طلبه که بنده خدا خودش و خانمش فقط و فقط غسل اموات میدادند با تعجب گفت: واقعا؟ چرا؟
گفتم: چون این روش های معمول و مرسوم شوخی های من ، به درد کسی میخوره که مبتلا شده و بعدش ترسیده. نه کسی که اول کلی ترسیده و بعدش میخواسته از نگرانی نجات پیدا کنه و از چاله دراومده و افتاده تو چاه! این جور افراد هر کاریشونم بکنی، چون میدونن با یه حریف ناشناخته و قدر مواجه هستند، خیلی خودشون باختند و هیچ جوک و شوخی سبب آرامش اونا نمیشه. حالا شاید موقت بشه ها. اما دائم نیست.
آقای دکتر گفت: داره خوشم میاد. بحثتون تخصصیه. خب حالا تصمیمتون چیه؟ چون با این وضعی که داریم، احتمالا به زودی زود، دو سه تا بخش دیگه از چنین بیمارانی پر میشه و جا کم میاریم.
قبلاً دربارش فکر کرده بودم.
خیلی کار سختی نبود و آمادگیش داشتم.
گفتم: مطالعه!
دکتر لبخندی زد و گفت: جااااان؟
گفتم: حالا بشین نگا کن. فقط لطفاً این بیماران را از بیماران عادی تر جدا کنین. چون اینا روش آرامششون فرق میکنه.
دکتر گفت: نمیدونم چی تو مغزت میگذره اما چون اعتماد دارم بهتون ، میگم جدا باشن.
خلاصه ...
یک شبانه روز گذشت و چیزی حدود ۲۳ نفر از همین مدل بیمارانی که اگه کورونا اونا را نمیکشت، اما بخاطر ترسشون حتما میمردند و اصلا به خاطر ترسشون پاشده بودند اومده بودند بیمارستان و همون جا مبتلا شده بودند دور هم جمع شدند.
پناه میبریم به ذات پاک پروردگار!
اگه بگم بعضیاشون چقدر داد و ناله و گریه میکردند باورتون نمیشه. دیگه اونجا جای روضه خوندن نبود. جای اینکه وایسی و شعر بخونی هم نبود.
دیدم به یه سکوت نسبی از طرف بیماران نیاز دارم. اغلبشون بین سی و پنج سال تا پنجاه شصت سال بودند. از سر و وضعشون هم پیدا بود که مال همون مناطق بودند و مثلا آدمای فقیر بیچاره نبودند.
به دو تا از پرستارا گفتم: برید بالای تخت تک به تک اونا و به هم بگید: «ایشون خیلی اظهار ناراحتی و درد میکنن (حالا با اینکه اصلا کورونا ایجاد درد خاصی نمیکنه ها!) فکر کنم لازم باشه ببریمشون بخش مراقبت های سخت!»
اصلا ما بخشی به نام مراقبت های سخت نداریما. ولی همین اسم، کشنده است. اگه نکشه، لااقل ساکت میکنه.
ظرف مدت یک ربع دیدیم بیش از نود درصد سر و صداها خوابید. به همین راحتی. البته از حق نگذریم، اون دو تا پرستار واقعا نقششون رو خیلی خوب بازی کردند و هیچ کسی هم شک نکرد و جرات پرسیدن درباره بخش مراقبت های سخت رو پیدا نکرد.
وقتی شرایط را مهیا و آماده دیدم، یه صندلی گذاشتم وسط سالن و شروع کردم:
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب مستند داستانی تب مژگان ...
دروغ نخوام بگم، شاید دو سه دقیقه اولش یه کم همهمه بود...
ولی بعدش یواش یواش سکووووت کامل 😴
فقط باید اونجا باشی و ببینی که طرف، وقتی آوردنش و رو تخت خوابوندنش، کالمیّت بود و مثلا داشت میمرد و اگه کسی نمیدونست، به خانوادش میگفت: «بقاء مختص ذات اوست ... بفرمایید منزل ، وقتی دفنش کردیم خبرتون میدیم و آدرس میدیم که برین سر خاکش!»
خدا وکیلی
از بس مثلا داشت میمرد😳
ولی همون آقاهه
یه ربع که گذشت
دیدم یواش یواش یواش
دنده به دنده شد و داره کم کم روشو میکنه به طرفم 😱
اما بخاطر اینکه آبروش نره، دهن و فکش همچنان مثلا خشک شده و چشماش به سقف دوخته 😊🤣
حالا اگه زشت نبود، شاید مثلا رعشه هم میکرد😂🤣
ولی ...
میدیدم که همین آقای مثلا رو به موت، هر از گاهی که کسی حواسش نبود، آب دهنش هم قورت میداد😂🤣
بنده خدا نمیدونس که اگه اون ختم روزگاره، ما خودمون چهلمیم
چهارماه و ده روزیم
سالگردشیم😉😅
ادامه دارد...
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
رفقا به علت قطع و وصل شدن پیام رسان ها، پیشنهاد میکنم «همین حالا» در همه کانال هام عضو بشید که یه وقت ارتباطمون قطع نشه و همچنان از اقیانوس بی کرانم استفاده کنید😌😂
✅ آدرس ایتا:
https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour
✅ آدرس تلگرام:
https://t.me/mohamadrezahadadpour
✅ آدرس بله:
https://ble.ir/Mohamadrezahadadpour
✅آدرس در سروش:
sapp.ir/hadadpour
شنیده ها حاکی از این است که دولت درخواست یک وام بسیار سنگین از صندوق جهانی کرده !!
🔴درخواست وامِ 5,000,000,000 دلاری! دولت فشل از صندوق جهانی
🔺اگر قیمت دلار در بازار ایران 15000 تومان باشد؛
مبلغ این وام، به پول ایران برابر 75,000,000,000,000 تومان میشود.
🔺دولت ایران میخواهد به بهانه ی مبارزه با کرونا، وامی به مبلغ 75 تِریلیون تومان را از صندوق بین المللی بگیرد!🙈
🔸اما چند اشکال وجود دارد :
🔸سابقه صندوق بین المللی نشان میدهد؛ که هر کشوری که از این صندوق وام گرفته است؛ در بازگرداندن وام و سودِ سنگین آن، با مشکل روبرو شده،
و مردم آن کشور فقیرتر شده است.🙈
🔸از عمرِ دولت فعلی ایران فقط 1 سال باقی مانده،🤲
و احتمالا میخواهد با خزانه خالی دولت را تحویل دهد؛ و آنچه برای مردم ایران به ارث میماند؛ اقساطِ کَمر شکن این وام است؛ بدون اینکه حتی یک ماسکِ جهت مقابله با کرونا از این پول، برای مردم خریداری کند!
👈 من مخالفتم را با این وام سنگین کمر شکن اعلام میدارم.
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
دلنوشته های یک طلبه
شنیده ها حاکی از این است که دولت درخواست یک وام بسیار سنگین از صندوق جهانی کرده !! 🔴درخواست وامِ 5,
اسیر شدیم به خدا
قبلاً دعا میکردیم و نذر صلوات راه مینداختیم که واممون بیفته رو غلتک
اما حالا .... 😒
برعکس شده
#دلنوشته_های_یک_طلبه
اینم همون کانال چیز 🙈
لطفا همه جا پخشش نکنین
فقط مخاطبین خاصتون😉
https://eitaa.com/yekfenjantaamol
از وقتی با ماسک و دستکش میرم بیرون،
حس دکتر بودن بهم دست میده...
هی دلم میخواد هر کیو میبینم بگم
ما همهی تلاشمونو کردیم!
متاسفم😂