eitaa logo
محتوای تبلیغی نورالزهرا
55 دنبال‌کننده
529 عکس
166 ویدیو
80 فایل
آیدی معاون آموزش گروه تبلیغی نورالزهرا سلام الله علیها علی سروش @alisorosh1421
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محمد ابراهیم کفیل
شرح صلوات شعبانیه.mp3
6.49M
بسم الله شرح و ترجمه صلوات شعبانیه @mekafil
📝موضوعات کانال تاملی در تاریخ اسلام :👇 1⃣وقایع ماههای قمری : 2⃣چهارده معصومین(علیهم السلام) :👇 3⃣بانوان و مخدّرات :👇 4⃣امام زادگان :👇 5⃣برخی اصحاب و یاران :👇 6⃣اشقی الاشقیاء : 7⃣ : 8⃣روز شمارها : 9⃣جنگها : 🔟اسناد : 1️⃣1️⃣متفرقه : ؟ @TarikhEslam
👤احمد بن علی به معروف به ابن‌ عِنَبه‌(متوفای سال ۸۲۸ قمری) می نویسد : روزی امام علی(ع) به برادرشان عقیل که آگاه به انساب عرب بود، فرمود : 📋《اُنظُر اِلَىَّ اِمرَأَةً قَد وَلَدَتهَا الفُحُولَةُ مِن العَرَبِ لِأَتَزَوَّجَهَا》 ♦️برای من زنی را انتخاب کن که او را به ازدواج خویش در بیاورم، تا اینکه برای من فرزندانی همچون شیرانی از نسل عرب به دنیا بیاورد. که عقیل، فاطمه کلابیّه را به امام علی(ع) معرفی کرد و گفت :  📋《تَزَوَّجْ اُمَّ البَنِینَ الْکَلابیَّةَ، فَإِنَّهُ لَیسَ فِی الْعَرَبِ أَشْجَعُ مِن آبَائِهَا》 ♦️با امّ البنین ازدواج کن که در عرب از اجداد او شجاع تر نیست.(۱) به نقل تاریخ؛ ابوبراء عامر بن مالك جدّ دوم فاطمه كلابيه در شجاعت در ميان قبايل عرب بی نظير بود، از اين رو او را بازي كننده با شمشيرها (مُلاعِبُ الاَسِنَّةِ) مي نامند.(۲) به این ترتیب، ام البنین(س) وارد منزل امام علی(ع) شد و برای فرزندان ایشان همچون مادری دلسوز باشد و با ورود‌ ام البنین به خانه امیر مؤمنان، او ضمن پرستاری از کودکان امام، همانند مادر واقعی با آنان رفتار می کرد. در تاریخ زنی همچون ام البنین(س) دیده نشده که نسبت به فرزندان هووی خود محبتی خالصانه ورزد و آنان را بر فرزندان خویش مقدم بدارد. ثمره این ازدواج چهار پسر به نامهای عباس(ع) و عبدالله و جعفر و عثمان شد که همه در کربلا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسیدند.(۳) 👤مرحوم یزدی در کتاب شَعشعة الحسینی می نویسد : حضرت امیرالمؤمنین امام علی(علیه السلام) در آخرین شب حیات مبارکشان یعنی شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان سال چهل هجری، بعد از آن که آخرین وصایای خود را برای فرزندان خویش بازگو کرد و امام حسن مجتبی(ع) را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد و سپس به جمعیت حاضر خیره شد و نگاهش را بین جمعیت تقسیم کرد. 📋《ثُمَّ نَظَرَ إِلَى العَبَّاسِ فَرَأَى أَنَّ بُكَاءَهُ أَشَدُّ مِنَ الآخِرِينَ فَدَعَاهُ إِلَيهِ》 ♦️سپس نگاهشان روی عباس(ع) متوقف شد و دید که گریه ی عباس(ع) بیشتر از دیگران است. پس او را نزد خود فرا خواند. 📋《فَصَاحَ صِيَاحَاً عَالِيَاً وَ بَكَى بُكَاءً طَوِيلَاً》 ♦️پس حضرت(ع) در این هنگام بلند بلند و طولانی گریستند. 📋《وَ اَخَذَ العَبّاسَ(ع) و ضَمَّه اِلَی صَدرِهِ》 ♦️عباس رو به آغوش کشیدند و به سینه مبارکشان چسباندند. سپس فرمودند : 📋《وَلَدِی! مُهجَتِی! سَتَقُرُّ عَیْنِی بِکَ فِی یَوْمِ الْقِیٰامَةِ》 ♦️پسرم! عزیز دلم! به زودی در روز قیامت به وسیله تو چشم من روشن می گردد. 📋《عَلَیکَ بِالحُسَینِ(ع)》 ♦️حسین را به تو سپردم. 📋《فَإِنَّهُ أَمَانَةُ اللَّه‌ وَ أَمَانَةُ رَسُولِهِ وَ أَمَانَةُ فَاطِمَةَ وَ أَمَانَتِی عِندَکَ! كُن عَضدَاً وَ تَرسَاً لَهُ وَافِدِ نَفسَكَ لَهُ》 ♦️همانا حسین(ع) امانت خدا و رسول خدا و امانت فاطمه(س) و امانت من در نزد توست. پس کمک کار و حامی و فدایی او باش.(۴) بیست سال از این جریان گذشت و از طرفی عمل به وصیت واجب است و عباس(ع) باید اکنون در دهم محرم سال ۶۱ هجری قمری به وصیت پدر عمل کند. 👤دینوری(متوفی سال۲۷۶ ق) می نویسد : در روز عاشورا حضرت عباس(ع) برادرانش را فراخواند و با آنها سخن گفت و فرمود : 📋《تُقدِّمُوا! بِنَفسِی أَنتُم! فَحَامُوا عَن سَیّدِکُم حَتَّی تَمُوتُوا دُونَه فَتَقَدَّمُوا جَمِيعَاً! فَصَارُوا اَمَامَ الحُسَينِ(ع) يَقُونَهُ بِوُجُوهِهِم وَنُحُورِهِم》 ♦️پیش بیایید! فدایتان شوم! از مولایتان حسین(ع) حمایت کنید تا در این راه به همراه او شهادت برسید. سپس اينان از برابر امام حسين(ع) عبور كردند و سر و گردن را سپر بلای او قرار دادند و به شهادت رسیدند.(۵) 📚منابع : ۱)عمدة الطالب ابن عنبه، ص۳۵۷ ۲)تنقیح المقال مامقانی، ج۲، ص۱۲۸ ۳)مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی، ص۸۲ ۴)شعشعة الحسینی یزدی، ج۲، ص۶۰ ۵)اخبار الطوال دینوری، ص۲۵۷ @TarikhEslam
💍به فرموده نقش نگین انگشتر عبارت؛ «خَزِیٌ و شَقِیٌ قَاتِلُ الْحُسَینِ بْنِ عَلِیِِِّ(ع)» بود. یعنی؛ قاتل حسین بن علی(ع) رسوا و بدبخت است.(۱) 📚منبع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۱۳۱ @TarikhEslam
سجاده ایم پهن برای دعا شدیم نائل به همنشین شدن اولیاء شدیم تاثیر کرد خصلت خوبان به روی ما از یمن سجده های سحر باخدا شدیم از دستباف بودنمان خیر دیده ایم پاخورده ایم و از شرفش پربها شدیم هر نخ زما مطهر انفاس دلبر است با این حساب هم نفس کبریا شدیم شکرخدا به طالعمان مهر عشق خورد پاگیر لطف بی حد و حصر شما شدیم اصلا چه حاجت است به آب و گلاب ها ما پاک از طهارت این گریه ها شدیم وابستگی به یار اثراتش مشخص است فارغ زما چو یار شد از غصه تا شدیم هرچند دست جمع زمین خورده ایم ما گفتند عشق و پیش قدمهاش پا شدیم سجاده ایم قسمت ما شور و شین شد یعنی که پای بوسی ابن الحسین شد امشب مدینه حال و هوایش معطر است از شوق چشم منتظر آسمان تر است باران گرفت و جان دوباره به خاک داد ابر نگاه تو چقدر سبزه پرور است کاسه بدست ها همه از راه میرسند باب المراد عالم و آدم همین در است امشب به آفتاب قمر فخر میکند در خانه ی حسین مهی جلوه گرتر است گهواره را نگاه کنید عشق آمده زهراست یا حسین حسن یا که حیدر است پیغمبری چقدر برازنده اش بود پیشانی اش تجلی نور پیمبر است طرز نگاه کردنش آیینه ی علی است بر قاب صورتش رخ زهرا مصور است ما از ازل ملازم خاک ره تواییم مارا نوشته اند گدا چون مقدر است تا چند کفر؟باده ی ایمانیم بده یعنی که از صحیفه مسلمانیم بده هرکس ز عشق تاب و تبش شهره میشود بیش از همه غم و تعبش شهره میشود زردی رویش از اثر سجده های روز یا اینکه سجده های شبش شهره میشود مادر بزرگ زاده و بابا شه قریش خیلی بجاست گر نسبش شهره میشود مسکینک فقیرک یاربش آشناست دربین خلق ذکر لبش شهره میشود تا روز حشر کار ابو حمزه اش گرفت هرکس که گشت منتسبش شهره میشود شمشیر خطبه اش کمر شام را شکست اینگونه تا ابد غضبش شهره میشود نخلی که آبیاری دست کریم شد در شهر مزه ی رطبش شهره میشود سر میدهیم پای تو عشق است عشق عشق عاشق دل بلا طلبش شهره میشود تطهیر آب وام گرفته ز طهر توست خورشید آسمان و زمین جای مهر توست ازبس کلام معجزه دار تو نور داشت خورشید شد هرآنکه به پایت حضور داشت وقتی که دست و پای تو از سجده آب شد در عرش خود خدای تو حس غرور داشت حاجی ناشناخته ی کاروان حج در قافله به یمن تو نعمت وفور داشت نزدیک ها که جای خودش لطف ویژه ای آقای خوب ما به گدایان دور داشت جبرئیل میرسید به پابوسی اش مدام وقتی که در نماز دم یا غفور داشت تو حضرت کلیمی و ادعیه شاهد است محراب خانه ی تو شباهت به طور داشت لطف دعای نیمه شبت بر همه رسید از برکت صحیفه ی تو دین زبور داشت زخم زبان و طعنه اگرچه زیاد خورد ایوب آل فاطمه قلبی صبور داشت آماده ایم رخصت افروختن بده پروانه ایم اذن ز غم سوختن بده اصلا چه شد که روی تو در آفتاب سوخت؟ هروقت خورد بر لب خشک تو آب سوخت اصلا چه شد که خیمه ات آتش گرفته بود؟ در بین شعله های جهنم کتاب سوخت پای تورا به ناقه ی رم کرده بست شمر از کربلا به کوفه تنت زین عذاب سوخت در گیرو دار ردشدن همسرت ز شام آتش سراغ معجرش آمد نقاب سوخت رجاله ها بصورتتان سنگ میزدند از طعنه های شهر دلت بی حساب سوخت برروی زخم گردن تو مرهمی نبود وقتی که از حرارت سرب مذاب سوخت دید چگونه چوب به لبهای عشق خورد دیدی چگونه از غم این سر رباب سوخت یعقوب دل شکسته چهل سال آزگار چشمت به یاد روضه ی بزم شراب سوخت گفتم رباب و روز و شبم رنگ غم گرفت "بس کن رباب"عمه ی سادات دم گرفت ✍️ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹نیمی از کربلا🔹 تو را در کجا، در کجا دیده بودم؟ تو را شاید آن دورها دیده بودم... تو را در حرا، در حرم، در مدینه تو را در صفا، در منا دیده بودم تو را بین محراب خونین کوفه تو را در مقام رضا دیده بودم تو را در همان‌جا که خورشید گل کرد کنار همان نیزه‌‌ها دیده بودم... :: من از روز اوّل که محو تو گشتم تو را نیمی از کربلا دیده بودم تو را کوهی از صبر، انبوهی از عشق تو را سوره‌ای از خدا دیده بودم تو را شیرمردی که در اوج سختی نشد از خدایش جدا، دیده بودم تو را باصفا چون بهارِ پرستش تو را روحِ سبزِ دعا دیده بودم... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/944@ShereHeyat
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
پیمبر می زند رخسارش اما نه پیمبر نیست پیمبر نیست اما از پیمبر نیز کمتر نیست به شک افتاده ام یارب ! شباهت اینقدر آیا؟ یقین دارم پس از احمد پیمبرهای دیگر نیست زمین می لرزد از طرز قدمهایش ، نمی دانم چه باید گفت نامش را اگر این مرد، حیدر نیست زبان مانده است از گفتن قلم عاجز شد از رفتن دریغا وصف او در بیتهای ما میسر نیست شگفتا ! مانده ام باید به جز اکبر چه گفت او را که از اوصاف او گفتن کم از الله اکبر نیست الا شاعر ! نمی جویی برای وصف او حرفی فقط یک بیت را در خور اگر داری بیاور ، نیست علی های حسین بن علی مانند هم هستند که فرقی این برادر را کنار آن برادر نیست همین یک بیت را یک روضه می خوانم ؛ عبا پهن است علی اکبر است این اربن اربا ، آه اصغر نیست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار ناب آئینے
@shere_aeini رسیده دلبری دیگر علی اکبر علی اکبر نگو دلبر بگو گوهر علی اکبر علی اکبر چه مولودی چه فرزندی عجب معشوق دلبندی کمی از عرش بالاتر علی اکبر علی اکبر نگاه نافذش حیدر دل آیینه اش کوثر قد و بالاش پیغمبر علی اکبر علی اکبر همین که روی پا یا دوش بابا می نشست انگار نبی می رفت بر منبر علی اکبر علی اکبر ز نامش هم به سر تا پای دشمن لرزه می افتد به تنهایی ست یک لشکر علی اکبر علی اکبر چه می گویند جز این ذکر، روز و شب کبوترها علی اصغر علی اصغر علی اکبر علی اکبر به حق این شب اعظم الهی دست ما را هم بگیرد در صف محشر علی اکبر علی اکبر 🔸شاعر: ============================ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini