فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ توصیههای حجت الاسلام والمسلمین
استاد #میرزامحمدی
به مداحان جوان
🔻قسمت سوم
🔺 پنجمین نشست صمیمانه
جمعی از
ستایشگران جوان اهلبیت(ع)
🗓 دیماه۱۳۹۸
#آداب_نوکری
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از بحارالاشعار
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__مناجات
تمام عشق و ایمانم،حسین جانم حسینجانم
یگانه شاه و سلطانم،حسین جانم حسین جانم
فقط لطف شما بوده ،اگر من عاشقت هستم
میان روضه مهمانم، حسین جانم حسینجانم
تو هستی رحمت داور، تویی باب نجاتِ ما
بده آقا تو سامانم، حسین جانمحسین جانم
تویی غمخوار درد ما، شه و سالار نوکرها
ز غیر تو گریزانم ،حسین جانم حسینجانم
تو کشتی نجاتی و، تو مصباح الهُدی هستی
شمایی جان و جانانم،حسین جانم حسینجانم
دلم میلِ حرم دارد ، مرا راهی کن ای مولا
ببینم بین خوبانم ،حسین جانم حسین جانم
فدای کام عطشان و فدای جسم عریانت
فدای تو سر و جانم،حسینجانمحسین جانم
ز صدر زین تو افتادی ، به گوال بلا ارباب
به یادت زار و گریانم،حسینجانمحسینخانم
تماشا میکند زینب ، هجوم دشمنان از تَل
عزا و نوحه میخوانم،حسینجانمحسینجانم
اسارات می رود خواهر ، بدون اکبر و سقا
غمینِ داغ هجرانم،حسین جانم حسینجانم
زند با خیزران بر تو ، به پیشِ چشمِ اولادت
اسیر صوت قرآنم،حسین جانم حسینجانم
میاید منتقم روزی ، بگیرید انتقامت را
نوای مهدی زهرا ،حسینجانم حسین جانم
/عبدِ کریم/
امام حسین (ع)
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_رضا_ع_مدح؛ #داستان_شیخ_بهایی؛ #ماجرای_طلسم_شیخ_بهایی
نَقل است که فَخرِ علما، شیخ بهایی
شد شامل لطف و کرم خاصِ خدایی
گفتند بیا فاطمه دادهست رضایت
معمار حرم باش، علی کرده جدایت
جا داشت بنازد به همه عالم امکان
روزیِ کمی نیست حرمسازیِ سلطان
آن شیر که خوردهست، نهاده اثرش را
او خرج حرم کرد تمام هنرش را
اخلاص نشان داد، خدا داد توانش
فردوسِ برین کرد بنا با دل و جانش
نزدیک به اتمام حرم بود که ناگاه
دیدند همه روی لب شیخ نشست آه
با پوزش از آقای جهان گفت به یاران
باید که کنم چند شبی ترک خراسان
من میروم اما بخرید آبرویم را
اجر همه با مادرمان حضرت زهرا
تا اینکه دوباره برسم خدمت آقا
جز سَردَر این کعبه بسازید همهجا را
در غیبت او گشت مهیا چه بنایی
چه گنبد و گلدستهی انگشتنمایی
بَه بَه! چه ضریح و حرم و صحن و سرایی
از شوقِ طوافش دل کعبهست هوایی
ناگاه چنین توصیه گردید ز خدام:
وقتش شده معماری سَردَر شود اتمام
گفتند که ما اذن به این کار نداریم
تا آمدن شیخ، همه لحظه شماریم
هنگام سفر شیخ به ما گفته مکرر:
کار خود من هست مهیایی سَردَر
گفتند که از جای دگر آمده دستور
فرمان امامست و پُر از حکمت و منظور
پس ساخته شد سَردَرِ آن روضهی رضوان
کم داشت فقط روح الامین، عرشِ خراسان
پس شیخ بهایی ز سفر آمد و ناگاه
با دیدن سَردَر ز دلِ خویش کشید آه
شد غوطهور حسرت و غم، حال و هوایش
تا داشت توان، کرد گله از رفقایش
گفتند مُکدر نشو این امر امامست
سرپیچی رعیت ز شهنشاه حرامست
یک خادم خوشروزی این روضهی اعلا
دیدار نصیبش شده در عالم رؤیا
کردهست چنین امر، به او قبلهی عالم
بر شیخ پس از اینکه رساندی تو سلامم
گو: مرد خدا، پیرِ هنر، دست مریزاد
معمار کرمخانهی ما، خانهات آباد
در خانهی اُمید! تو در فکر طلسمی؟
ما کار نداریم، که آمد! به چه اسمی!
بسپار حرم را به طلسمِ کَرَم ما
بگذار بیایند همه در حرم ما
ای شیخ بِدان ما پدر هر بد و خوبیم
ما طایفه ذاتاً همه ستارُ العیوبیم
ما چشم به راهیم گنهکار بیاید
با هر چه که آورده، خریدار بیاید
باید به حرم پاک شود زائر ما تا،
گیرد صلهی تذکرهی کرببلا را
✍ #محمدحسین_رحیمیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از بحارالاشعار
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__مناجات
تا دید چشمِ خشکم تصویرِ کربلا را
با زمزمش صفا داد ، این قلبِ بی صفا را
در شوق وصل جانان ، جان میدهم به صد شوق
(باشد که باز بینم ، دیدارِ آشنا را)
هرکس به گوشه ای یافت ، یک جلوه از خداوند
من یافتم به روضه صد جلوه از خدا را
هر بار با توسل شد وا گره ز کارم
با روضه دفع کردم ، از خویشتن بلا را
هرگز نمیفروشم بر منصبی و مالی
یک لحظه ای نشستن در مجلس عزا را
اشکی که در عزای محبوبِ من در آید
میشوید از دل من آثار هر خطا را
یونس وصالی (یونس)
امام حسین (ع)
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
هدایت شده از بحارالاشعار
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_رضا__ع__میلاد
صیدم و با دیدن صیاد گفتم یا رضا
تا گره در کار من افتاد گفتم یا رضا
آرزوی دیدن کرب و بلا را داشتم
رفتم و در صحن گوهر شاد گفتم یا رضا
همصدا با کل عالم ، از دم باب الجواد
تا کنار پنجره فولاد گفتم یا رضا
گریه و لبخند من از گریه و لبخند اوست
در شهادت چون شب میلاد گفتم یا رضا
عارفی درس جنون می گفت اما آخرش
جای هر چیزی که یادم داد گفتم یا رضا
روبه روی پنجره فولاد بودم ، ناگهان
با شفای کور مادر زاد گفتم یا رضا
احسان نرگسی
امام رضا (ع)
میلاد
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
هدایت شده از مبلغین مرتبط|هیاترزمندگان
منبر_استاد عالی_حجاب1402.pdf
327.5K
🔰#منبر_مکتوب
🔹موضوع: حجاب و عفاف
📌حجت الاسلام استاد #عالی
#حجاب #خانواده #زن
#حضرت_زهرا_علیهاالسلام
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
معاونت آموزش هیات رزمندگان
╭┅────────┅╮
❇️ @eheyat_moballegh
╰┅────────┅╯
هدایت شده از وارثون
روی زرارة عن الامام الصادق او الباقر عليهما السلام: یَا زُرَارَةُ مَا فِی الْأَرْضِ مُؤْمِنَةٌ إِلَّا وَ قَدْ وَجَبَ عَلَیْهَا أَنْ تُسْعِدَ فَاطِمَةَ عليها السلام فِی زِیَارَةِ الْحُسَیْنِ عليه السلام
زراره از امام باقر یا امام صادق (عليهما السلام) روایت میکند که فرمودند:
هیچ زنی نیست الا اینکه بر او واجب است با زیارت کردن سیدالشهداء، حضرت فاطمه (عليها السلام) را شاد کند.
بحار الانوار ، ج:98 ، ص 74، حدیث 25
@varesoon
هدایت شده از پژوهشگاه قرآن و حدیث
Zarfiyat Ravayat Tafsiri 1402-03-03.mp3
24.8M
💠 صوت سخنرانی نشست علمی "ظرفیت روایات تفسیری غیر صریح در فهم آیات"
سخنرانان:
🎙حجت الاسلام سیدرسول موسوی
(مدیر گروه تفسیر جامع روایی پژوهشکده تفسیر اهل بیت علیهم السلام )
🎙حجت الاسلام دکتر مهدی کمانی
(پژوهشگر پژوهشکده تفسیر اهل بیت علیهم السلام )
🗓 تاریخ برگزاری: چهارشنبه 3 خرداد 1402
🌐 دریافت خبر و گزارش سخنرانی 👇
http://www.riqh.ac.ir/post/76198
@quran_hadith
هدایت شده از لبیک ؛ طراحی فرهنگی مذهبی
.: داستان های کوتاه از امام رضا علیه السلام :.
#امام_رضا #مشهدالرضا #علی_بن_موسی_الرضا
.......................................
🔰 #لبیک؛ طراحی فرهنگی مذهبی :
✅ @Labbaik_128
هدایت شده از لبیک ؛ طراحی فرهنگی مذهبی
داستان های کوتاه (۱).jpg
1.3M
هدایت شده از لبیک ؛ طراحی فرهنگی مذهبی
داستان های کوتاه (۲).jpg
699.2K
هدایت شده از لبیک ؛ طراحی فرهنگی مذهبی
داستان های کوتاه (۳).jpg
783.8K
هدایت شده از علی سروش
دار السلام محدث نوری ترجمه ج۲ ص۲۶۲
خوابی در تصدیق برخی اخبار نبویه
و هم او بمن گفت : بنقل از پدرش که علماء شهرش درباره جسد امام گفتگو داشتند که میپوسد یا میماند هر کس از آنها سخنی گفت که قانع کننده نبود تا بزیارت نجف آمدیم و بکر بلا برگشتیم و یادم افتاد که در اینباره با علمای نجف گفتگو نکردیم و بهره ای نگرفتیم و افسوس خوردم تا شب شد و در خواب دیدم بحرم حسینی رفتم و کسی در آن نیست و جسدی روی حصیر و جسدی روی حصیر است و خون تازه از آن روانست دم در کسی بود از حال جسد پرسیدم :گفت : جسد امام است نمیدانی
تن آنها نپوسد و بماند و شکرگزار بیدار شدم که این مسأله روشن شد.
هدایت شده از پژوهشهای تاریخ اسلام
به مناسبت نهم ذیالقعده
نامۀ مسلم به امام حسین و پاسخ ایشان به او
برشی از کتاب وقعة الطف و ترجمۀ فارسی آن
#وقعة_الطف #نهم_ذیالقعده
https://eitaa.com/YusufiGharawi
هدایت شده از اشعار اهلبیت علیهمالسلام
#مرثیه_امام_حسین سلاماللهعلیه
#گریز_امام_حسن سلاماللهعلیه
در دلِ خیمه گلِ یاسمنی داشت حسین
کودکِ تشنه ی شیرین سخنی داشت حسین
زیر پا بود ولی بیشتر از هر چیزی
به حرم واهمه ی بد دهنی داشت حسین
پسرِ مادرِ آب است كه از فرط عطش
خشك تر از لبِ صحرا دهنى داشت حسين
نعل ها سخت روی سینه ی او کوبیدند
ته گودال خودش سینه زنی داشت حسین
ساربان زود خودش را ته گودال رساند
يادش آمد كه عقيق يمنى داشت حسين
دید خواهر تن عریان برادر را، گفت
خواست میدان برود پیرُهنی داشت حسین
کاش مانند برادر حرمی داشت حسن
کاش مانند برادر کفنی داشت حسین
سر به زانوی حسینش حسن آخر جان داد
کاش بالای سر خود حسنی داشت حسین
هر دو نورند و تفاوت سرِ همسر دارند
بد زنی داشت حسن، شیر زنی داشت حسین
#گروه_یامظلوم
@poem_ahl
متن نامه جناب مسلم ابن عقیل به امام عليه السلام براى آمدن به كوفه
📝 در این رابطه با سه نقل مواجه شدیم :
🗞 نقل اول:
كانَ مُسلِمُ بنُ عَقيلٍ قَد كانَ كَتَبَ إلَى الحُسَينِ عليه السلام قَبلَ أن يُقتَلَ لِسَبعٍ وعِشرينَ لَيلَةً :
« أمّا بَعدُ ، فَإنَّ الرّائِدَ لا يَكذِبُ أهلَهُ ، إنَّ جَمعَ أهلِ الكوفَةِ مَعَكَ ، فَأقبِل حينَ تَقرَأُ كِتابي ، وَالسَّلامُ عَلَيكَ»
● مسلم بن عقيل ، بيست و هفت روز پيش از آن كه كشته شود ، براى حسين عليه السلام نوشته بود :
«امّا بعد ، راه نما ، به كسان خود ، دروغ نمى گويد . جماعت مردم كوفه ، با شمايند . هنگامى كه نامه مرا خواندى ، حركت كن . درود بر تو باد!» .
📓 تاريخ الطبرى : ج 5 ص 395
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
🗞 نقل دوم :
كانَ مُسلِمُ بنُ عَقيلٍ ـ حَيثُ تَحَوَّلَ إلى دارِ هانِئِ بنِ عُروَةَ ، وبايَعَهُ ثَمانِيَةَ عَشَرَ ألفا ـ قَدَّمَ كِتابا إلى حُسَينٍ عليه السلام مَعَ عابِسِ بنِ أبي شَبيبٍ الشّاكِرِيِّ :
« أمّا بَعدُ ، فَإِنَّ الرّائِدَ لا يَكذِبُ أهلَهُ ، وقَد بايَعَني مِن أهلِ الكوفَةِ ثَمانِيَةَ عَشَرَ ألفا ، فَعَجِّلِ الإِقبالَ حينَ يَأتيكَ كِتابي ؛ فَإِنَّ النّاسَ كُلَّهُم مَعَكَ ، لَيسَ لَهُم في آلِ مُعاوِيَةَ رَأيٌ ولا هَوىً ،وَالسَّلامُ»
● مسلم بن عقيل ـ وقتى به خانه هانى بن عروه نقل مكان كرد و هجده هزار نفر با او بيعت كردند ـ نامه اى را به همراه عابس بن ابى شَبيبِ شاكرى براى حسين عليه السلام فرستاد: «امّا بعد، به راستى كه رائد ، به بستگانش دروغ نمى گويد . از كوفيان ، هجده هزار نفر با من بيعت كرده اند . چون نامه ام به شما رسيد ، در آمدن ، شتاب كنيد . حقيقتا تمام مردم با شمايند . آنان نسبت به خاندان معاويه هيچ گونه ميل و نظرى ندارند . والسلام!».
📓 تاريخ الطبرى : ج 5 ص 375
📓 مثير الأحزان : ص 32
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
🗞 نقل سوم:
كَتَبَ [مُسلِمٌ] إلَى الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام :
« إنّي قَدِمتُ الكوفَةَ ، فَبايَعَني مِنهُم إلى أن كَتَبتُ إلَيكَ ثَمانِيَةَ عَشَرَ ألفا ، فَعَجِّلِ القُدومَ ؛ فَإِنَّهُ لَيسَ دونَها مانِعٌ»
● مسلم به حسين بن على عليه السلام چنين نوشت:
«من ، وارد كوفه شدم و تا زمان نوشتن نامه ، هجده هزار نفر بيعت كرده اند . در آمدن ، شتاب كنيد كه براى آمدن ، هيچ مانعى نيست».
📓الطبقات الكبرى _ الطبقة الخامسة من الصحابة ج 1 ص 458
#نامه
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
● @soalvajavab
● @AmirGrali
هدایت شده از اشعار ناب آئینے
#دهه_کرامت #مدح_امام_رضا
@shere_aeini
هرچه ما داریم داریم از رضا جانِ نجف
ای به قربان خراسان ای به قربانِ نجف
ما نمکگیرِ ضیافت خانهی زهرا شدیم
از تنورِ فاطمه خوردیم تا نان نجف
خاکِ ما خاکِ عزیز بچههای فاطمه است
ما از ایرانِ رضائیم و از ایران نجف
وای بر کاهی که بر مشهد نگاهی بد کند
دودمانش میرود با تیغِ سلطان نجف
بارها نادِعلی خواندیم در ایوان طلا
بارها رفتیم از این ایوان به ایوان نجف
ایلِ زهرائیم یعنی غیرت ما یا رضاست
آی دنیا گوش کن حیثیت ما یا رضاست
لحظه لحظه از حریمِ تو خبرها میرسد
هرچه میخواهیم بی اما اگرها میرسد
از ملائک دسته دسته میرسند و میبَرند
لطف پایِ زائران تو به پرها میرسد
کربلا با اکبر است و مشهدت هم با جواد
زود الطاف پدرها با پسرها میرسد
کار وقتی که گره خورده است نیمه شب بیا
دیدنِ آقایِ ما مادر سحرها میرسد
گریههای ما براتِ کربلای ما نوشت
از سخنها زودتر آهِ جگرها میرسد
هرکه خوشبخت است تنها مرغ بختش مشهد است
کشورِ ما تا قیامت پایتختش مشهد است
ما به این صحن و در و دیوار عادت کردهایم
بر شفای اینهمه بیمار عادت کردهایم
بر همین آئینهکاریها به کاشیها به حوض و طاقها
یا به این فیروزهها انگار عادت کردهایم
حق بده وقتی که میبینم بقیع را دِق کنم
ما به این جمعیتِ زوار عادت کردهایم
کاش تنها ما تو را از تو بخواهیم و نه هیچ...
ما به این حاجاتِ بی مقدار عادت کردهایم
دور یا نزدیک آقاجان چه فرقی میکند
ما به این دیدار این دیدار عادت کردهایم
هر زمانی که در این دنیا مردد میشویم
با قطاری باز هم راهیِ مشهد میشویم
دور تا دورِ ضریحت دیدم اقیانوس را
ای خدا از ما نگیر این قبلهی مأنوس را
چند بیمار التماسم کردهاند از راه دور
میبرم از کفشداریَت غبارِ طوس را
عرش هم قدری ندارد پیش این پایینِ پا
جبرئیل اینجا چشیده لذتِ پابوس را
هرچه میگردد نمیبیند نگاهِ جبرئیل
ناامیدی ، بی پناهی ، زائری مایوس را
بیشتر از جمع بیماران طبیبان آمدند
دیدهام در پنجرهفولاد جالینوس را
هیچ چیزی که ندارم یک نگاه آوردهام
- بر امام مهربان خود پناه آوردهام-
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
===========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
هدایت شده از اشعار ناب آئینے
#دهه_کرامت #مدح_امام_رضا
@shere_aeini
خواب دیدم که مرده ام ، دیدم
مَلَکی بود و گفت : من ربُّک ؟
گفتم الله
گفت آری
ای مسافر ! چه قبله ای داری ؟
مکث کردم
نگاه سردی کرد
گفت آیا جواب می دانی؟
کافری؟
گبر یا مسلمانی ؟
گفتم آری که من مسلمانم
قبله ام کعبه است می دانم
پنج نوبت نماز می خوانم
البته حج به جا نیاوردم
گفت آیا اسیر تردیدی؟
علتش چیست؟
ترسیدی؟
باز گفتم که قبله ی سنگی
قسمت حج مستطیعان بود
روزی مردمان ثروتمند
کعبه را دیدن از امیران بود
کعبه کِی روزی فقیران بود؟
کعبه ی من ولی در ایران بود
حج من گوشهی خراسان بود
از همان روز اول خلقت
صاحبِ خانه حال من را دید
تا رها باشم از شک و تردید
رحم آورد
مهربانی کرد
جان من داشت می پژمرد
قبله اش را جنوب غربی برد
قبله ای را قرینه با آن ساخت
بار دیگر مرا مسلمان ساخت
رو به سمت شمال شرقی کرد
قبله گاهی برای ایران ساخت
کعبه در مکه بود اما باز
کنج ایران ما خراسان ساخت
تا نگاه رضا به ما افتاد
یک نگاهش هزار سلمان ساخت
منِ در آرزوی حج مانده
تا دم مرگ محترم بودم
با رضا حاجی حرم بودم
با رضا شاد
با رضا خوشحال
با رضا بیخیال غم بودم
ای مَلَک !
دست از سرم بردار
حال من را به حال خود بگذار
در لحد من اگر پر از آهم
علت این است :
دیده بر راهم
ای مَلَک !
بوی یار می آید
دور شو
آن نگار می آید
وعده داده سه بار می آید
هرچه من گفتم از توهُّم نیست
قول او مثل قول مردم نیست
ای مَلَک ! دور شو ، مراد آمد
دلبر من ، ابا الجواد آمد
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
===========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
📌زیست نامه امام رضا(ع)
⬅️علی بن موسی مشهور به امام رضا(ع) فرزند امام کاظم است.
⬅️مادر ایشان تُكْتَم یا #نَجْمَة و مشهور به أُمُ الْبَنِين است.
⬅️نَجْمَة زنی عاقل، دیندار و اهل عبادت و ذکر بود و امام #کاظم(ع) او را #طاهره نامید.
⬅️امام رضا(ع) در یازده ذیقعده سال 148 هجری در شهر #مدینه به دنیا آمد و در گوش ایشان اذان و اقامه خوانده شد.
⬅️طبق گزارش شیخ مفید(م413ق): «امام #جواد(ع) تنها فرزند ایشان است.»
⬅️امام رضا(ع) بسیار شبیه به رسول الله(ص) بود.
⬅️امام رضا(ع) بر اساس #وصایت پدر در سال 183 هجری و در سن 35 سالگی به امامت امت رسید.
⬅️ #مأمون امام را مسموم کرد. آن حضرت در آخر ماه صفر سال 203 هجری و در سن 55 سالگی به دست مأمون به #شهادت رسید.
👇👇
🌻 @ahlebait110
هدایت شده از حدیث اشک
دام بگذارید بعدش دانه لازم می شود
جلد می گردد کبوتر،لانهلازم می شود
سوختن در عاشقی،کارِ کبوتربچه نیست
شمع می داند کجا پروانه لازم می شود
وقت گریه،خنده..،وقت،خنده گریه می کنم
در میان عاقلان،دیوانه لازم می شود
سر به روی پنجره فولادِ تو خواهم گذاشت
مرد وقتی بغض دارد،شانهلازم می شود
با کبوترها کلاغی هم به صحنش راه داد
گاه بین دوستها،بیگانه لازم می شود
کاش سقاخانه ها را نیز افزایش دهند
در حریمت بیشتر میخانه لازم می شود
آب سقاخانه ها را آب حیوان خوانده اند
خضر آل الله را شاه خراسان خوانده اند
در حرم باران پناه آورده تطهیرش کنی
آیه ی تطهیر میخواهد تو تفسیرش کنی
اختیار "نورِ"خورشید است دست گنبدت
تا دل تو هرکجا می خواست، تکیثرش کنی
کودکی عمداً خودش را در حرم گم کرده تا
سالها در صحن تو در توی خود پیرش کنی
صید وقتی عاشق صیاد گردد..،چاره چیست!؟
کاش آهوی دلم را طعمه ی شیرش کنی
این گدا حاجت بگیرد می رود..،پس ذوالکرم
خوب می گردد اگر با فقر درگیرش کنی
زائری چشمش به دست خادمان توست تا
با غذای حضرتیِّ خود نمک گیرش کنی
گاه با دست برادر گاه خواهر می رسد
رزق ما از سفره ی موسی بن جعفر می رسد
علّت اشک برادر بغض خواهر بوده است
چشم ها در حسرت دیدار هم تر بوده است
فاطمه وقتی صدایش می زده،قطع یقین
او برای این برادر مثل مادر بوده است
هر کسی دلتنگ زهرا می شود،قم می رود
مرهم زوّار مادر دست دختر بوده است
ریل قم_مشهد اگر رودی خیال انگیز بود
روی موجش کشتی زائر شناور بوده است
عطرِ "دارالحُجّه" را دارد " رواق آینه"
خانه ی ایندو از اول هم معطر بوده است
نسل اندر نسل در واقع همه کارگریم
کارفرمای حرم در قم برادر بوده است
هرکسی پرسید می گویم:گدا هستیم ما
کارگرهای علی موسی الرضا هستیم ما
بانی جزر و مد دریا علی موسی الرضا
ذکر تسبیحات ماهی ها علی موسی الرضا
بد به حال هرکه بوده بی علی موسی الرضا
خوش به حال هرکه بوده با علی موسی الرضا
کفشداری حرم ای کاش امانت می گرفت
جای کفش من دل من را علی موسی الرضا
در هیاهوی حرم ناگاه نقّاره زدند
طفل لالی داد می زد:یا علی موسی الرضا
روز محشر در سه جا زائر خیالش راحت است
می رسد حتما به داد ما علی موسی الرضا
گفت بابا:آب میبینی بگو عطشان حسین
نان که میبینی بگو آقا علی موسی الرضا
امتحان کن..،تا قسم جان جوادش می دهی
کربلا را می زند امضا علی موسی الرضا
#بردیا_محمدی
#شعر_ولادت_حضرت_علی_ابن_موسی_الرضا
@hadithashk