eitaa logo
مجردان انقلابی
15.3هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mojaradan_bott متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 t.me/mojaradan 👈آدرس تلگرام sapp.ir/mojaradan 👈آدرس سروش eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
🙈😍 ▫️خواستگاری معمولا از طرف خانواده پسر انجام می شود. به خانواده دختر زنگ می زنند یا حضوری می گویند که قصد خواستگاری دارند. حالا اگر مادر این دو نفر هر کدامشان از دنیا رفته باشد یا طلاق گرفته باشد اولین خانمی که می تواند جایگاه مادر را پر کند، خاله ای یا خواهری، خانم های دور و بر هستند. 😊 🌀 خواستگاری به معنی نیست. خواستگاری یعنی ما می خواهیم یک بررسی بکنیم، همین. خانواده پسر با خانواده دختر می گویند ما می خواهیم رسما، علنی و آشکار بررسی کنیم که آیا دختر شما را مناسب برای زندگی در کنار پسرمان و خانواده شما را مناسب برای وصلت با خانواده خودمان می دانیم و خانواده دختر می خواهند رسما بررسی بکنند آیا پسر شما را مناسب برای زندگی کنار دخترمان و خانواده شما را مناسب برای وصلت با ما می دانیم؟😉 💢 یعنی یک بررسی رسمی، بدون پنهان کاری و مخفی کردن💢 پس دختر خانمها و آقا پسرها از خواستگاری ترس نداشته باشید که تا اسم خواستگاری می آید انگار فردا شب در لباس عروس یا داماد هستند.😌😌 یک بررسی است که آخرش می توانیم جواب منفی دهیم☹️ 🌀پس خانمها در ورود خواستگار خیلی سخت گیری نکنید. اگر ملاک‌ها و معیارهای اولیه و اصلی را داشت خواستگار را می پذیریم. در برخی از خانواده ها و در برخی از شهرها خواستگاری را مثل قیف وارونه در نظر می‌گیرند. یک قیف وارونه را تصور کنید یعنی در بدو ورود چنان طرف را سین جین می کنند که افراد کمی برای ورود به خانه آنها می توانند وارد شود و حتی کار به جلسه خواستگاری هم نمیرسد و زمانی که شخصی را می پذیرند برای خواستگاری، مراحل شناخت و خواستگاری را خیلی سریع و سطحی می گذراند، بدون کمترین بررسی! در صورتی که در خواستگاری باید مثل یک قیف عادی، دامنه افراد زیادی را برای ورود به منزل و پروسه خواستگاری در نظر بگیرید و با توجه به مراحل خواستگاری، در نهایت یک نفر انتخاب خواهد شد که این انتخاب هم بین ۳تا ۶ ماه زمان میبرد.☺️ ‼️یادمون باشه خواستگاری روش خوبی برای و است😉. البته درصورتی که درست سوال و جواب کنیم اگر بدانیم کجا باید هشیار باشیم! ان شاء الله همراه ما باشید، یاد میگیرید 😉 @Mojaradan 🔆🔆🔆🔆💢🔆🔆🔆🔆 :⬇️ 🌀مادر و پدر آقا پسرها! ‼️یادتان باشد برای چه کسی خواستگاری می روید؟ پسرتان نه خودتان.😒 قرار است پسر شما زن بگیرد، پس یک مقدار هم به سلیقه و ذائقه پسرتان دقت کنی🙈د. همه اش نگویید نظر من و من و... . یادتان باشد که برای پسرتان به خواستگاری می روید👌. خانواده دخترها! ‼️یادتان باشد برای شماها شوهر نمی آید. یک نفر دارد می آید که شوهر دخترتان بشود. یعنی یک مقداری به بچه هایمان میدان میدهیم.😊 ❣ @mojaradan •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈••
سالهای آغاز سیزدهم بود، مرجع بزرگ تقلید اسلام آیت آللَّه العظمی وحید بهبهانی (رحمة الله علیه) در کربلا سکونت داشت، و دارای درسی بود و شاگردان بسیاری داشت. وی به عنوان محمد باقر محمد اکمل اصفهانی، معروف به وحید بهبهانی، در سال 1205، در کربلا رحلت کرد، و قبرش در پائین پای در رواق امام حسین (علیه السلام) است. از شنیدنی ها در این عصر اینکه، یکی از برجسته او به نام مولا محمد کاظم هزار جریبی نقل می کند: من در مجلس درس آیت آللَّه وحید بهبهانی در مجلس پائین صحن مقدس کربلا داشتم، ناگاه مردی که از زوار غریب بود، نزد آیت آللَّه بهبهانی آمدو نشست و دست ایشان رابوسید، و یک دستمال بسته که در میان آن زنانه بود نزد آیت آللَّه بهبهبانی نهاد و عرض کرد، این طلاها رادر هر جا که دیدید، به مصرف برسانید. آیت اللَّه: این طلاها از کجابه دست آمده، ماجرایش چیست؟ زائر غریب: این طلاها، داستان عجیبی دارد: اگر بفرمائید بیان کنم. آیت آللَّه : بیان کن: زائر غریب: من از شیروان (یا دربند) هستم، به یکی از بلاد روسیه مسافرت کردم، ودر آنجا و بازرگانی می نمودم و در ثروت کلانی به دست آوردم، در آنجا چشمم به دختری زیبا افتاد، جمال او شدم و سرانجام از او خواستگاری کردم. او گفت : من هستم، و تو مسلمان، اگر تو مسیحی شوی، حاضرم با تو ازدواج کنم. بسیار غمگین شدم، بودم که چه کنم، کارم به جائی رسید که تجارت و را رها ساختم و آن چنان پریشان بودم که نزدیک بود هلاک گردم، سرانجام گرفتم به آن دختر اعلام کنم که مسیحی شده ام، نزد خانواده آن دختر رفتم و مسیحی شده ام، نزد خانواده آن دختر رفتم و رسما مسیحی شدم، واز اسلام برائت جستم، و آنها پذیرفتند و سرانجام با آن دختر نموده ام نه می توانستم به وطن باز گردم، و نه برایم ممکن بود که به آئین مسیحیت عمل کنم. در این بحران، به یاد امام حسین (علیه السلام) می افتادم و گریه می کردم و از اسلام چیزی به جز از حسین (علیه السلام) و او در راه اسلام، در قلبم جائی نداشت، زار زار می گریستم، با تعجب زیاد از من می پرسید که چرا گریه می کنی؟ من با به خدا، حقیقت را به او گفتم: که در مذهب اسلام باقی هستم، و گریه ام به خاطر مصائب آقا امام حسین (علیه السلام) است. همسرم همین که نام شریف امام حسین (علیه السلام) را شنید، اسلالم در قلبش پرتو افکند و هماندم مسلمان شد، و با من در مورد مصائب آن حضرت می گریست. روزی به او گفتم: بیا با هم به کربلا به کنار قبر امام حسین (علیه السلام) برویم، تا در حرم آن حضرت، آشکار اسلام کنی، او موافقت کرد، و با هم به فراهم کردن سفر، پرداختیم، در این میان او بیمار شد و در همان بیماری از رفت، بستگان او جمع شدند و او را آئین مسیحیت همراه همه طلاها و زیورهائی که داشت در قبرستان مسیحیان روسیه به خاک سپردند. از آن زن، بسیار محزون گشتم، تصمیم گرفتم که جسد او را از قبر بیرون آورم به شهری ببرم و در قبرستان مسلمین دفن کنم، وقتی در دل شب،# قبر را شکافتم، دیدم مردی با ریش تراشیده و سبیل کلفت، در آنجا مدفون است بسیار پریشان شده و تعجب کردم، در همان حال، مرا فرا گرفت، در عالم خواب دیدم، شخصی به من می گوید: باش که فرشتگان (نقاله) جسد همسرت را به کربلا بردند و در آنجا در میان صحن، پائین پا، نزدیک منازه کاشی، دفن کردند، و این جسد را که در این قبر می بینی جسد فلان است که امروز او را در اینجا دفن کردند، و فرشتگان آن جسد را به اینجا آورده اند، و زحمت حمل و نقل عیالت را، از تو برداشته شد!. بسیار شدم و بی درنگ بار سفر بستم و به کربلا آمدم، و به توفیق الهی برای قبر شریف امام حسین (علیه السلام)، وارد حرم شدم، در آنجا از دربان صحن، پرسیدم، آیا فلان روز ( نام همان روز دفن همسرم را به زبان آوردم در پای مناره کاشی چه کسی را دفن کردید؟. گفتند: فلان ربا خوار را. من قصه خودم را برای آنها باز گو کردم، آنها همان قبر را شکافتند، من وارد قبر شدم، دیدم در میان لحد خوابیده است، همان دم زیورهای او را که طبق نصاری، با او دفن شده بود، بیرون آوردم، و به حضور شما رسیدم و تقدیم می کنم، تا در آنچه دانستید به مصرف برسانید . آیت آللَّه بهبهانی (رحمة الله علیه) آنها را گرفت و در تامین زندگی فقرای کربلا، به مصرف رسانید اقتباس از در السلام عراقی ✍️عالم برزخ در چند قدمی ما نویسنده : محمد محمدی اشتهاردی 🖤🍃🍃🖤🍃🍃🖤 @mojaradan